سبک زندگی ایرانی اسلامی

سبک زندگی اسلامی برای مادران باردار در نوروز

سبک زندگی اسلامی برای مادران باردار در نوروز



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دین اسلام برای تمان شرایط و دوران زندگی برنامه‌های متنوعی دارد. به عنوان مثال باردار بودن یا داشتن نوزاد شیرخوار دلیل قانع‌کننده‌ای برای بر هم زدن برنامه تعطیلات بهاری  نیست. اگر نگاهی به روایت‌ها و حدیث‌های اسلامی بیندازید، حتماً دستتان می‌آید که همه برنامه‌های نوروزی ما، ایرانی‌ها، از صله‌رحم و دید و بازدید نوروزی گرفته تا گردش و تفریح و خوردن میوه، همه و همه در سبک زندگی اسلامی توصیه و تأکید شده است و نه‌تنها ضرری را متوجه مادران باردار نمی‌کند، بلکه فواید بسیاری هم برای آن‌ها دارد. نکته قابل توجه این است که نوروز امسال خانم‌های باردار به دلیل شیوع بیماری کرونا باید مراقبت بیشتری داشته باشند و در عین حال تعطیلات نوروز با روزهای ماه مبارک شعبان متقارن است، فرصت خوبی برای این گروه از مادران ایجاد شده تا با ذکر و توسل به امام زمان (ع) روح و جان خود و فرزندشان را هم صفایی بدهند.

گفت‌وگویی که با دکتر محسنی، کارشناس دینی و استاد دانشگاه انجام شه به بررسی مسائل و امور مربوط به خانم‌های باردار و یا دارای نوزاد پرداخته تا به مسائل و برنامه‌های مربوط به این گروه از مادران پاسخ داده شود.

آن طور که این محقق اسلامی توضیح می‌دهد، یکی از توصیه‌های بسیار مهم برای مادران باردار تلاوت قرآن کریم است. چه‌بهتر که پدر جنین یا نوزاد هم که در تعطیلات نوروز در خانه به سر می‌برد در تلاوت قرآن، همسر خود را یاری کند و هر دو در کنار یکدیگر بنشینند و قرآن را تلاوت کنند. در این مورد تأکید شده است که خانم‌های باردار سوره‌های مبارکه مریم و محمد را به طور مداوم تلاوت کنند. البته باید توجه داشت که تلاوت هر دو سوره تأکید شده، مربوط به هر دو جنس دختر و پسر است. همچنین مادر باید در تلاوت این سوره‌ها و همچنین ختم قرآن کریم تداوم و استمرار داشته باشد و اگر شاغل است، از تعطیلات نوروزی برای این هدف بهره کافی را ببرد. از طرف دیگر اقامه نماز شب هم نباید از برنامه نوروزی جا بماند. چون در روایات اسلامی آمده است که اگر زنی در دوران بارداری، نماز شب به‌جا آورد خداوند فرزند او را در سلامت و آرامش خواهد آفرید. باید توجه داشت که اگر کسی در دوران تجرد اهل اقامه نماز شب نبوده هم سعی کند در دوران بارداری نماز را به‌جا آورد. در عین حال دائم الوضو بودن مادر باردار و ترک کردن رفتارهای زشت و گناه، باعث نورانی شدن چهره فرزند او می‌شود. انجام اوامر الهی و دست خیر داشتن هم در این مورد مؤثر خواهد بود و عید نوروز هم بهانه خوبی برای دست به جیب شدن در کارهای خیر است.

مهمانی نوروزی یعنی آرامش خاطر

می‌دانیم که دوران بارداری به طور معمول حدود نه ماه زمان می‌برد تا اینکه نوزادی متولد شود. در عین حال صله‌رحم یکی از برنامه‌های زندگی است که به خصوص در ایام تعطیل رواج پیدا می‌کند. خانم‌های باردار تا چه اندازه می‌توانند این دستور اسلامی را انجام دهند؟

همان طور که اشاره کردید دوران بارداری حدود نه ماه طول می‌کشد. در این مدت خانم باردار نمی‌تواند و البته نباید رفت و آمدهای خود با خانواده و اقوام را قطع کند به این بهانه که توانایی جابه‌جا شدن را ندارد و یا اینکه همسرش چنین اجازه‌ای به او ندهد. به ویژه در زمان تعطیلات عید نوروز که تب مهمانی رفتن داغ است و برکت‌های زیادی هم برای مادر باردار به همراه دارد.

نکته قابل توجه این است که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام» در تفسیر مجمع‌البیان به نقل از امام باقر علیه السلام روایت شده که آن حضرت فرموده است: «معنای تقوای از ارحام این است که از قطع رحم بپرهیزید.» باید توجه داشت که چنین دستوری به طور مطلق آمده و افرادی که گمان می‌کنند در دوران بارداری نباید با دوستان و اقوام رفت و آمد داشته باشند، کاملاً در اشتباه هستند؛ بنابراین برقراری صله‌رحم و دید و بازدید نوروزی در دوران بارداری هم باید همچنان ادامه داشته باشد، چراکه در ایجاد روحیه مادر بسیار مؤثر است.

**تأثیر انجام صله‌رحم در کاهش افسردگی پس از زایمان

* رفت و آمدهای خانوادگی برای مادرانی که به تازگی صاحب نوزاد شده‌اند، چه اثری دارد؟

اگر خانمی به تازگی وضع حمل کرده است، باید توجه داشته باشد که همین مهمانی‌ها و دیدارهای نوروزی می‌تواند تا اندازه زیادی بر روحیه او تأثیر مثبت گذاشته و احتمال ابتلا به افسردگی را در او کاهش دهد. چراکه ابتلا به افسردگی در طول دوران بارداری و بعد از وضع حمل، موضوعی است که بسیاری از خانم‌ها با آن مواجه می‌شوند.

**ممنوعات بارداری

* چه نکات و اموری باید در رفت و آمدها برای این قشر از خانم‌ها رعایت شود؟

در دید و بازدیدها نباید در مورد تغذیه خانم باردار یا شیرده سهل‌انگاری کرد. چون در این مدت هر مسلمان ایرانی به رسم ایرانی و اسلامی، به دیدار آشنایان و اجرای حکم الهی صله‌رحم می‌رود و از آنجایی که تغذیه خانم باردار یا شیرده در تعیین سرنوشت فرزند او بسیار اثرگذار است، نباید در این مورد غفلت کرد. زیرا تغذیه او از غذاهای حلال یا حرام، یکی از مهم‌ترین عوامل در تعیین سعادت یا بدبختی و شقاوت فرزندش است.

البته خوراک و تأثیر آن بر کودک فقط مربوط به تعطیلات نوروزی نیست، بلکه به طور کلی حلال و پاک بودن غذایی که هر انسانی می‌خورد، از دوران کودکی تا وقتی که پدر یا مادر می‌شود، اثر زیادی بر خلق و خو و سرنوشت فرزند او دارد. اصولاً غذاهای حرام و ناپاک باعث می‌شود که فرزند ناصالح و ناپاک شود و در زندگی خود، علاوه بر ارتکاب اشتباهات و گناهان زیاد، احتمالاً دچار سرنوشت خوبی نباشد. پس بهتر است که در مهمانی‌ها و دیدارهای نوروزی هم مراقب تغذیه مادر باشیم،

* در این باره چه روایت معتبر و قابل توجهی وجود دارد؟

پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله بارها بر دوری کردن زنان باردار از خوردن غذای حرام و شبه ناک تأکید کرده و خطاب به پدران فرموده است: «فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت کنید.» سؤال شد: «چگونه این کار را انجام دهیم ای رسول خدا؟» آن حضرت فرمود: «با خوراندن غذای حلال (به مادرش).»

در عین حال باید توجه داشت که شیطان لشکر خودش را از بین انسان‌هایی با نطفه و لقمه حرام تشکیل می‌دهد. کسی که حرام می‌خورد، ناخودآگاه نه‌تنها نمی‌تواند حق را از باطل تشخیص بدهد بلکه حتی حق را به صورت باطل و باطل را به شکل حق می‌بیند و درک می‌کند. بر همین اساس بوده که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز عاشورا خطاب به لشکر عمر سعد که با ایجاد سر و صدا مانع از سخن گفتن آن حضرت می‌شدند، تأکید فرمود که: «حرامی که در وجود خودتان فروبرده‌اید مانع از این می‌شود که کلام حق را بشنوید و درک کنید.»

**به خط قرمز نزدیک نشو!

* چگونه باید تشخیص بدهیم که میوه و غذایی که در مهمانی می‌خوریم، حلال است یا حرام؟ اگر در این مورد شک داشتیم چه کنیم؟

درست است که صله‌رحم در اسلام واجب است و دید و بازدید هم رسم خوب ما ایرانی‌هاست. اما خانم باردار باید مراقب باشد که اگر در حلال بودن میوه و آجیل آشنای خود شک دارد، از آن نخورد. یعنی می‌شود این رسم خوب و پسندیده را به‌جا آورد اما از غذای شبهه‌ناک دوری کرد.

چون در دین اسلام علاوه بر اینکه توصیه شده است که همه انسان‌ها و به ویژه خانم‌های باردار از خوردن خوراکی‌های حرام دوری کنند، تأکید شده که این احتیاط را در مورد استفاده از خوراکی‌های مشکوک به حرام بودن هم رعایت کنند. چراکه این امکان وجود دارد که خانم باردار در مورد حلال بودن غذایی شک داشته باشد و آن غذا واقعاً حرام باشد. در این صورت خوردن آن غذا باعث می‌شود که بر سیرت جنین او اثر منفی بگذارد.

بنابراین دقت در مورد استفاده از خوراکی‌ها و میوه‌های مشکوک به حرام بودن هم از مواردی است که نباید هیچ کدام از مادران باردار درباره آن سهل‌انگاری کنند. البته در این مورد، پدر هم وظیفه دارد که همیشه و در هر حالی غذای حلال و پاکی برای خانواده تهیه کند و مادر باید مراقب باشد که جز از غذای پاکیزه و حلال نخورد و از خوراکی‌های مشکوک هم دوری کند.

**حضور در طبیعت

* گشت و گذار در طبیعت هم یکی دیگر از رسم‌های خوب ایرانی‌ها در تعطیلات آغاز سال است. این رسم برای خانم‌های باردار چه فایده‌ای دارد؟

حضور در طبیعت برای خانم‌های باردار بسیار مفید است چون به آن‌ها آرامش داده و اضطراب و نگرانی را دور می‌کند. در عین حال بر جنین هم تأثیر مثبت دارد. در روایات توصیه شده که حضور خانم باردار در سبزه‌زار و طبیعت باعث زیبا شدن فرزند او می‌شود.

البته مادران باید در نظر داشته باشند که صرف اینکه یک یا دو بار در طول بارداری در طبیعت قرار بگیرند کفایت نمی‌کند، بلکه در مورد همه توصیه‌های یاد شده باید تداوم و استمرار داشته باشند. درمجموع مادر باید سعی کند که در مدتی که می‌خواهد کودک خود را به دنیا آورد از نشاط و شادابی خاصی برخوردار شود تا کودک سالم و آرامی را به دنیا آورد.

**خوردن میوه دقت کنید

یک نکته بسیار مهم برای خانم‌های باردار و شیرده این است که در تمام مدت بارداری یا شیردهی خود، به ویژه در تعطیلات عید نوروز، خوردن میوه را فراموش نکنند. چون انواع میوه‌ها از جمله سیب، گلابی و به تأثیر بسیار مطلوبی بر سلامت کودک دارد. به عنوان مثال در مورد میوه به در کتاب بحارالانوار از امام رضا علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «به همسران باردارتان کندر بدهید. اگر حمل آن‌ها پسر باشد، پاکیزه قلب و دانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش‌اخلاق و زیبا می‌شود.»

انواع آجیل و خشکبار هم مانند میوه‌جات، بر سلامت مادر و کودک او اثر مثبت دارد. چراکه تحقیقات جدیدی که پایگاه خبری هلس دی نیوز آمریکا آن را منتشر کرده نشان داده که مصرف آجیل توسط مادران در دوران بارداری ممکن است به جلوگیری از آلرژی در کودکان و نوجوانان منتهی شود. در عین حال توصیه شده است که مادر از زمانی که تصمیم به بارداری گرفت، نباید از کنجد و فرآورده‌های آن استفاده کند. همچنین هنگام ویار بهتر است که مادر از غذاهای بودار استفاده نکند و به جای آن‌ها شربت عسل با لیموترش تازه و یخ استفاده کند.

البته از قدیم گفته‌اند «اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست». پس هم در خوردن میوه‌جات و هم در مصرف خشکبار باید دقت شود تا مبادا با مصرف بیش از اندازه سلامت مادر و کودک به خطر بیفتد.

**تلاوت قرآن و اقامه نماز شب در نوروز و اعیاد شعبانیه

* با توجه به اینکه به نوروز امسال با روزهای پربرکت ماه شعبان متقارن شده، خانم‌های باردار و شیرده چگونه باید از این ایام استفاده کنند؟

رفت و آمدها در روزها و شب‌های تعطیلات نباید باعث شود که خانم باردار یا شیرده از انجام کارهای ویژه‌ای که در اسلام توصیه شده، بازبماند. یکی از توصیه‌های بسیار مهم تلاوت قرآن کریم است. چه‌بهتر که پدر جنین یا نوزاد هم که این روزها در خانه به سر می‌برد در تلاوت قرآن، همسر خود را یاری کند و هر دو در کنار یکدیگر بنشینند و قرآن را تلاوت کنند.

در این مورد تأکید شده است که خانم‌های باردار سوره‌های مبارکه مریم و محمد را به طور مداوم تلاوت کنند. البته باید توجه داشت که تلاوت هر دو سوره تأکید شده، مربوط به هر دو جنس دختر و پسر است. همچنین مادر باید در تلاوت این سوره‌ها و همچنین ختم قرآن کریم تداوم و استمرار داشته باشد و اگر شاغل است، از تعطیلات نوروزی برای این هدف بهره کافی را ببرد.

از طرف دیگر اقامه نماز شب هم نباید از برنامه نوروزی جا بماند. چون در روایات اسلامی آمده است که اگر زنی در دوران بارداری، نماز شب به‌جا آورد خداوند فرزند او را در سلامت و آرامش خواهد آفرید. باید توجه داشت که اگر کسی در دوران تجرد اهل اقامه نماز شب نبوده هم سعی کند در دوران بارداری نماز را به‌جا آورد.

در عین حال دائم الوضو بودن مادر باردار و ترک کردن رفتارهای زشت و گناه، باعث نورانی شدن چهره فرزند او می‌شود. انجام اوامر الهی و دست خیر داشتن هم در این مورد مؤثر خواهد بود و عید نوروز هم بهانه خوبی برای دست به جیب شدن در کارهای خیر است.

**نوروز امسال را غنیمت بدانیم

* برگزاری برخی مراسم مذهبی مانند جشن میلاد امام زمان علیه السلام هم از مراسم خوب و پربرکت امسال است. برنامه مادران باردار در این ایام چگونه باید باشد؟

همان طور که اشاره کردید نوروز امسال با ایام میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم‌زمان شده است. این تقارن تاریخی فرصت خوبی است تا مادر باردار یا شیرده تا حد امکان در این روزهای تعطیل ذکر و توسلی به آن حضرت داشته باشند.

اگر امکان برگزاری جشن های شعبانیه در سطح شهرها و روستاها بود، این بانوان به دلیل بارداری باید دقت بیشتری برای حضور در جمع ها داشته باشند. اما در هر حال حضور در مجالس ذکر اهل بیت علیهم‌السلام برکت های زیادی برای مادر و جنین او دارد.

در عین حال می‌توان روزهای تعطیل نوروز امسال را به مشرف شدن به اماکن زیارتی اختصاص داد تا در ضمن زیارت و توسل، روح و جان مادر باردار صیقل پیدا کرده و بر سلامت فرزندش هم مؤثر باشد. بنابراین رفتن به زیارتگاه برای مادری که باردار است بسیار توصیه شده. چراکه حتی نگاه به ضریح مطهر امامان معصوم و نواده‌های پاک و بزرگوار آن‌ها علیهم‌السلام هم در صفای باطن مادر و جنین اثر زیادی دارد که طبیعتاً منجر به آرامش روحی و جسمی جنین می‌شود و این آرامش‌ها عمدتاً پایدار است. چراکه همان آرامشی که مادر در اثر حضور در این مکان‌ها دریافت می‌کند، جنین هم از آن آرامش بهره‌مند می‌شود.

منبع: تسنیم



منبع خبر

سبک زندگی اسلامی برای مادران باردار در نوروز بیشتر بخوانید »

چه کسانی برای رفاقت مناسبت هستند؟

چه کسانی برای رفاقت مناسبت هستند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «سیداحسان دهسار»، کارشناس تبلیغ سطح عالی حوزه علمیه یادداشتی درباره رفاقت و همنشینی صالح نوشته است.

متن آن را در ادامه بخوانید:

در تعالیم ناب اسلامی به ظریف‌ترین نکته‌های اخلاقی و شاخص‌ترین عوامل مؤثر در سرنوشت و زندگی انسان توجّه شده است که از جملۀ آنها مسئله دوستان و همنشینان است. از آنجایی که طبیعت عمدۀ انسانها به گونه‌ای است که از اطرافیان تأثیرات فراوان روحی و اخلاقی می‌پذیرند، بنابراین انتخاب یک همنشین و دوست مناسب برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی بسیار مهم است. 

این مسئله، حقیقتی است که حتی خداوند در آیاتی از قرآن آن را بیان می‌دارد؛ در آیات ۲۷ و ۲۸ سورۀ فرقان، پس از بیان حسرت ظالمانِ محبوس در جهنم که از مسیر رسالت نبوی پیروی نکردند، از قول آنها می‌فرماید «یا وَیْلَتی‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا؛ ای وای، کاش فلانی را دوست [خود] نگرفته بودم.» این آیه، به روشنی به تأثیر دوستی در سرنوشت انسان تصریح دارد. از این جهت است که احادیث متعددی دربارۀ معیارهای انتخاب دوست از پیامبر(ص) و ائمه علیهم‌السلام صادر شده است. 

بیشتر بخوانید:

رابطه میان بعثت پیامبر(ص) با رشد فضایل اخلاقی

امام سجاد علیه‌السلام همواره یاران خود را از نشست و برخاست با افراد نادان و احمق برحذر می داشتند؛ ایشان در این زمینه می‌فرماید «وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّک‏» یعنی از همنشینی با احمق (کم عقل) بپرهیز؛ چون او می خواهد به تو سود برساند، اما بر اثر کم عقلی و ناتوانی از شناخت خیر و صلاح به جای سود، زیان می رساند.»  (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۲، ص۳۷۷)

یا در حدیثی دیگر از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم «الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ تِلْکَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَی کَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ تِلْکَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَی شَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ أَوَّلُهَا أَنْ یَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِیَةُ أَنْ یَرَی زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یُغَیِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَایَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَیْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَاتِ.» یعنی «دوستی حدودی دارد و این حدود در هر کس نباشد، او را دوست کامل نشمار و در هرکه نباشد، او را به دوستی نسبت نده:

اول اینکه آشکار و نهانش با تو یکی باشد

دوم اینکه زینت تو را زینت خود و عیب تو را عیب خود بداند (احتمالاً یعنی فضیلت‌های دوست برایش پررنگ جلوه کند و از عیب‌های او چشم‌پوشی کند و به روی او نیاورد)

سوم اینکه مال و مقام، حال او را تغییر ندهد

چهارم اینکه آنچه در توان دارد از تو مضایقه نکند

پنجم اینکه تو را به هنگام مصیبت‏‌ها رها نکند.  (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۲، ص۶۳۹)

نکته آخر اینکه اگر انتخاب دوست عاقلانه و بر اساس معیارهای صحیح صورت گیرد، عاملی جهت استحکام بنیان‌های اجتماعی خواهد بود، چرا که دستیابی به آرامش روانی و تقویت بنیه‌های معرفتی و علمی، دو گزاره مهم در استحکام یک سرزمین است که این مهم در پرتو روابط اجتماعی سالم تحقق می‌یابد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

چه کسانی برای رفاقت مناسبت هستند؟ بیشتر بخوانید »

چگونه انسان به خودش ظلم می‌کند؟

چگونه انسان به خودش ظلم می‌کند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در منطق اسلامی، هیچ کسی نمی‌تواند به بهانه این‌که مسائل خودش مربوط به خودش است، حقوق شخصی‌اش را زیر پا بگذارد. آسیب رساندن به بدن، سرپیچی از دستور خدا، کفران نعمت و دنبال کردن هوا و هوس نمونه‌هایی از ظلم‌هایی است که هر کدام از ما می‌توانیم به خودمان روا داریم. اگر بررسی دقیق‌تری بر آیات قرآن کریم و آموزه‌های اسلامی انجام دهیم، این نکته را متوجه می‌شویم که حتی اگر به مردم دیگر ظلم کنیم، اگر حق دوستی‌ها را ادا نکنیم، راه مردم را ببندیم، سد معبر کنیم، به بهانه کار شخصی امور ارباب‌رجوع را به تعویق بیندازیم، دروغ بگوییم، تهمت بزنیم و غیبت کنیم، درواقع نه به دیگری، که در اصل به خودمان ظلم کرده‌ایم. آن هم ظلمی که عواقبش دامان خودمان را می‌گیرد و در این دنیا و آخرت باید به آتشی که با اراده خودمان بر پا کرده‌ایم، بسوزیم.

در گفتگویی که با دکتر حمیدرضا فلاح، استاد دانشگاه و کارشناس دینی انجام شده است، با رویکردی کاربردی به موضوع ظلم پرداخته است تا ابعاد ظلم و مفهوم آن از منظر قرآن کریم مشخص شود. آن طور که این کارشناس دینی توضیح می‌دهد، ظلم به معنی ستم و آزار است. در اصل به معنی ناقص کردن، کم کردن یا نادیده گرفتن حق و یا گذاشتن چیزی در غیر جای خودش است. بنابراین آزار رساندن به دیگران و پایمال کردن حق، که از بارزترین مصادیق ظلم است، تنها یک نمونه از ستم‌هایی است که مردم در حق خودشان و دیگران روا می‌دارند. چنانکه ظلم از منظر قرآن کریم یکی از بدترین انواع گناه است که زشتی و شنیع بودن سایر گناهان هم به اندازه مقدار ظلمی است که در آن‌ها وجود دارد.

این کارشناس دینی تصریح می‌کند که: «ظلم انسان به خدا بزرگ‌ترین ظلم‌ها محسوب می‌شود. چون انسان را خدا آفریده و او را پرورانده و سلامت نگه می‌دارد و هدایت می‌کند. در این حالت کمال بی‌ادبی و نادانی است که مخلوق در برابر خالقی که این اندازه مهربان است، سرکشی کند و خلاف قاعده‌ای که او می‌پسندد رفتار کند که نتیجه شومش هم دامن‌گیر خودش می‌شود. البته عواقب این ظلم هم طبق آموزه‌های قرآنی، به خود فرد برمی‌گردد و نمی‌تواند از آثار رفتار ستمکارانه‌اش در امان بماند.»

معمولاً ظلم را تجاوز به حقوق دیگران و ضایع کردن حق دیگری معنی می‌کنیم. آیا چنین معنایی با آموزه‌های قرآن تطبیق دارد؟ به این معنا که وقتی گفته می‌شود کسی به خودش ظلم می‌کند، حق خودش را ضایع کرده است؟

باید توجه داشت که معنی واقعی کلمه ظلم با آن مفهومی که معمولاً به ذهن ما می‌رسد، مقداری تفاوت دارد. در بیشتر موارد منظور ما از به کار بردن این کلمه «انجام دادن عمل حرام» است ولی لغت دانان کلمه ظلم را این طور معنی کرده‌اند که ظلم یعنی عملی را در غیر مورد انجام دادن. ظلم یعنی قرار دادن چیزی در غیر جایی که مخصوص به او است، حالا چه به کمی و نقصان باشد و چه به زیادی.

اما در اصطلاح ظلم به معنی تجاوز از حدود شرعی یا عرفی است. یعنی همین معنی و مفهومی که در اکثر موارد به ذهن ما خطور می‌کند. اما ظلم در قرآن کاربردهای گوناگونی دارد و لازم است تعبیرهای آن دسته‌بندی شود؛ مانند ظلم انسان به خودش، ظلم به خدا و یا ظلم به دیگران که هر کدام عواقب و نتایج خاص خود را دارد.

**وقتی بنده، به خدا و خالق خود ظلم می‌کند

ظلم انسان به خدا یعنی چه؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم چگونه می‌شود آدمی که بنده و مخلوق خداست، بتواند به خالق و پروردگار خودش ظلم کند؟

ظلم انسان به خدا بزرگ‌ترین ظلم‌ها محسوب می‌شود. چون همان طور که در پرسش هم اشاره کردید انسان را خدا آفریده و او را پرورانده و سلامت نگه می‌دارد و هدایت می‌کند. در این حالت کمال بی‌ادبی و نادانی است که مخلوق در برابر خالقی که این اندازه مهربان است، سرکشی کند و خلاف قاعده‌ای که او می‌پسندد رفتار کند که نتیجه شومش هم دامن‌گیر خودش می‌شود.

** بزرگ‌ترین و بدترین ظلم

نمونه‌ای از ظلم به خدا کفر و شرک است. حتی خداوند متعال در قرآن کریمش، شرک را بدترین و بزرگ‌ترین نوع ظلم عنوان می‌کند. چنانکه در سوره لقمان آیه ۱۳ می‌خوانیم: «إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ به درستی که شرک، ستم بزرگی است.»

چرا شرک بزرگ‌ترین نوع ظلم است؟

شرک در حقیقت از سه منظر ظلم محسوب می‌شود: اول اینکه ظلم نسبت به ذات پاک خداوند متعال است که مشرک برای او شریک قرار داده است. دوم آنکه مشرک درواقع به خودش ظلم کرده، چون شخصیت خود را تا حد پرستیدن اشیائی مثل سنگ و چوب و مجسمه یا هر چیز دیگری غیر از خداوند یکتا پایین آورده و بی‌ارزش کرده است. سوم آنکه شرک به منزله ظلم به اجتماع است، به این علت که از طریق شرک، جامعه گرفتار تفرقه و پراکندگی و دوری از برکت‌های ایمان به خدای یکتا می‌شود.  آن طور که خداوند متعال در آیه ۸۲ از سوره انعام می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِک لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ؛ آن‌ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم آلوده نکردند، ایمنی تنها از آن آن‌هاست و آن‌ها هدایت‏یافتگان هستند.»

آیا دروغ بستن به خدا هم ظلم به ذات اقدس الهی محسوب می‌شود؟

بله. این عمل آن قدر شنیع و ناپسند است که در آیه هفتم از سوره مبارکه صف می‌فرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ؛ چه کسی ظالم‌تر است از آن کسی است که بر خدا دروغ  می‌بندد؟» به این ترتیب افرادی که خدا را نمی‌شناسند و نسبت‌هایی به او می‌دهند که دور از شأن و منزلت الهی است و یا آیات و سخنان خدا را تحریف می‌کنند و نسبت دروغین به خدای تعالی می‌دهند، یکی از بارزترین نمونه‌های ظالمان و ستمکاران هستند که خداوند به شدت آن‌ها را تهدید به عذاب و دوری از رستگاری می‌کند. چنانکه در سوره انعام در این باره می‌فرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللّهِ کذِبًا أَوْ کذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لاَ یفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته [ و همتایی برای او قائل شده‏] و یا آیات او را تکذیب کرده است؟ مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد.»

** تکذیب آیات و شکستن حدود الهی

کسانی که در برابر حق تسلیم نمی‌شوند و حق را قبول نمی‌کنند و یا پیامبران خدا را که با نشانه‌های الهی آن‌ها را هدایت می‌کنند، انکار کرده و دروغ می‌دانند نیز گروه دیگری از ظالمان هستند. آن طور که خداوند متعال در آیه ۱۵۷ سوره انعام فرموده است: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کذَّبَ بِآیاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا؛ پس چه کسی ستمکارتر است از کسی که آیات خدا را تکذیب کرده و از آن روی گردانده است؟»

نوع دیگری از ظلم‌هایی که در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده، شکستن حدود الهی است. شکستن حدود الهی چه معنایی دارد و چرا ظلم محسوب می‌شود؟

شکستن حدود الهی شاید به این دلیل بارها در قرآن کریم تکرار شده است که در بین مردم هم بسیار شایع است. هم در زمان نزول قرآن کریم و هم در دوران قبل و بعد از آن، همیشه مردمی بوده‌اند که احکام خدا را رعایت نمی‌کرده‌اند و لازم است این تذکر به طور مداوم داده شود که عمل آن‌ها مصداق ستم کردن آن‌ها به خداوند است. چنانکه در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ مَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ؛ از حدود الهی تجاوز نکنید و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است.»

این افراد با شکستن قوانین و حدود الهی در حقیقت با پناهان خود حریم خدا را شکسته و از خط قرمزهایی تجاوز و تعدی می‌کنند که خداوند و خالق آن‌ها تعیین فرموده است.

در این میان آنچه که در میان مردم به عنوان ظلم شناخته می‌شود، ظلم به دیگران است. چه نمونه‌هایی در این زمینه در قرآن کریم مطرح شده است؟

طبق آموزه‌های قرآن، ظلم کردن به دیگری فقط به معنی آسیب زدن مالی و جانی نیست. از منظر آموزه‌های دینی هر شخصی در جامعه حریم و محدوده شخصی دارد که پا گذاشتن روی خطوط قرمز آن به منزله نادیده گرفتن حقوق فرد است و تجاوز به آن نمونه بارزی از ظلم به حساب می‌آید. آن هم ظلمی که خداوند آن را به منزله حق الناس می‌داند و به راحتی از آن نمی‌گذرد.

توهین به افراد، غیبت کردن، تهمت زدن، مسخره کردن، عیب‌جویی و دادن لقب‌های زشت از مصداق‌های ظلم است که در قرآن کریم به آن‌ها اشاره شده است.

** سرانجام ظلم‌های بنی‌اسرائیل

آیا در قرآن کریم به طور مستقیم به ظلم فرد یا افرادی اشاره شده و نتیجه آن بازگو شود تا درسی برای مردم باشد؟

بله. به عنوان مثال در قرآن از بنی‌اسرائیل و ظلم‌های آن‌ها یاد شده است. دلیل حرام شدن بعضی از نعمت‌ها بر قوم بنی‌اسرائیل، ظلمی بود که آن‌ها نسبت به مردم انجام می‌دادند. ستم‌هایی مثل آزار مردم ضعیف جامعه، جلوگیری از دعوت پیامبران خدا در مسیر هدایت مردم، خوردن اموال مردم به ناحق و رباخواری از نمونه‌های ظلم بنی‌اسرائیل است که موجب محرومیت آن‌ها از برخی نعمت‌های خدا شده است. همان طور که در سوره مبارکه نساء آیات ۱۶۰ و ۱۶۱ در این باره می‌فرماید: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ طَیبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کثِیرًا؛ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَکلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ» به این معنا که «به خاطر ظلمی که از یهود صادر شد و (نیز) به خاطر جلوگیری بسیار آن‌ها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آن‌ها حلال بود، حرام کردیم. (همچنین) به خاطر ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل.»

همچنین خداوند متعال سرزنش ظالمان را جایز می‌داند و خود نیز آن‌ها را ملامت می‌کند. آنجا که در سوره شوری می‌فرماید: «إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ وَیبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ أُوْلَئِک لَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم می‏کنند و در زمین به ناحق ظلم روا می‏دارند. برای آنان عذاب دردناکی است.»

** ظالم‌ترین مردم چه کسی است؟

با این توضیحات، خداپرستی و دانستن حقیقت، حق مردم است و کسی که مانع از خداپرستی و بندگی دیگران شود، ظالم است.

همین طور است. همان طور که در سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۴ ظالم‌ترین افراد را کسانی می‌خواند که مانع از ذکر خدا می‌شوند: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یذْکرَ فِیهَا اسْمُهُ؛ چه کسی ستمکارتر از آن کس است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد؟»

در عین حال کسانی که به ناحق شهادت می‌دهند هم جزء ظالم‌ترین افراد معرفی شده‌اند. آن طور که در آیه ۱۴۰ سوره بقره می‌خوانیم: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ؛ و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که گواهی و شهادت الهی را که نزد اوست، کتمان می‏کند؟!»

** ظلم به خود، گناهی نابخشودنی است

 در این میان ظلم انسان به خودش چه معنایی دارد؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم چگونه انسان که ذاتاً دنبال منافع و مصالح خودش است، می‌تواند در حق خودش ظلم کند و به خودش ضرر برساند؟

در پاسخ به این سؤال باید دقت شود که بر اساس برنامه‌ریزی خداوند، هر ذره‌ای در عالم حریم و حقوق مخصوص به خودش را دارد. طبیعی است انسان که شاخص‌ترین مخلوق و آفریده خداوند است، هم حقوق خاصی دارد. آن حقوقی که برای رسیدن به سعادت و هدفی که خدای متعال برای او در نظر گرفته و برنامه‌ریزی کرده، باید رعایت شود و زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن آن، مثل سایر مصداق‌های ظلم، گناه و غیر قابل بخشش است.

بنابراین در منطق اسلامی، هیچ کسی نمی‌تواند به بهانه این‌که مسائل خودش مربوط به خودش است، حقوق شخصی‌اش را زیر پا بگذارد. اما چه مصداق‌هایی برای ظلم به خود وجود دارد؟

مهم‌ترین مصداق‌هایی که در قرآن به عنوان ظلم به خود مطرح شده، شرک به خدای یکتا، حکم کردن به غیر آنچه که خداوند فرمان داده، پوشاندن و کتمان حق، تجاوز به حدودی که خداوند تعیین کرده، پیروی از هوای نفس و … است. چنانکه در سوره اعراف می‌فرماید: «قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَکونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.»

همچنین در سوره شوری کفران نعمت را ظلم انسان به خودش دانسته و می‌فرماید: «وَ مَا ظَلَمُونَا وَلَکن کانُواْ أَنفُسَهُمْ یظْلِمُونَ؛ (ولی آن‌ها کفران کردند) آن‌ها به ما ستم نکردند، بلکه به خود ستم می‏نمودند.» و یا در سوره بقره درباره ظلم به خود می‌فرماید: «وَ مَن یفْعَلْ ذَلِک فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ؛ و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است.» و نیز: «وَ مَن یفْعَلْ ذَلِک فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ؛ و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است.» بنابراین وقتی کسی حق دیگری را ضایع می‌کند، برای خدا شریک قرار می‌دهد و یا کفران نعمت می‌کند، درواقع باب رحمت و نعمت خدا را که بی‌دریغ بر رویش باز شده، می‌بندد. این گونه است که در حقیقت ظلم به خدا و مردم، به منزله ظلم انسان به خودش است، کاری که انسان عاقل و دانا مرتکب نمی‌شود.

منبع: تسنیم



منبع خبر

چگونه انسان به خودش ظلم می‌کند؟ بیشتر بخوانید »

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، این روزها و شب های کرونایی دیگر همه ما به درس خواندن و درس دادن در منزل، دورکاری، آرایشگری و آشپزی و کنج عزلت بودن عادت کرده ایم اما در همین وانفسا و دویدن های تند یا کنج تنهایی هایمان، لحظات و روزهای انتهایی سال که مشغول خانه تکانی منازل و زندگی مان هستیم شاید به این فکر نکرده باشیم که ذهن و روانمان نیز نیاز به خانه تکانی دارد و در واقع اگر در سرمان اتفاقی نیافتد، قطعا در زندگی مان نیز نخواهد افتاد.

خیلی از زوجین در این سالی که گذشت مطرح کردند که عشق و محبت بیشتری را در زندگی شان یافته اند و در واقع نحوه کنار هم زندگی کردن را یاد گرفته اند اما خیلی های دیگر هم هستند که تازه متوجه شدند هیچ چیز از زندگی زناشویی و مهارت های آن بلد نیستند و مدام با هم درگیر بوده و در تنش زندگی کردند.

در این روزها و هفته های پایانی سال در کنار خانه تکانی های فیزیکی مان می بایست ذهن و روانمان را بتکانیم و ابتدا لیستی از فعالیت هایی که در سالی که گذشت تهیه کرده و ببینیم در چه مواردی نقاط ضعف داشته و در کجا نقاط قوت و پیشرفت داشتیم. اما در کنار همه اینها می بایست سری هم به احساسات  و عواطف مغزمان بزنیم و ببینیم در سالی که گذشت چقدر به خانواده مان محبت کرده و ابراز علاقه داشتیم و قدر به همسر و مادر و پدرمان عبارت «دوستت دارم» را گفته ایم؟

شنیدن عبارت دوستت دارم، برای یک مرد و زن او را در مصاف سخت ترین لحظات زندگی مصون می کند. با این جمله اعجاب انگیز اما ساده هر مرد و زنی به حضورش در زندگی خود و زنده بودنش افتخار می کند و آمادگی این را پیدا می کند تا پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل راه بیاندازد و همه جا را با عشق از نو بیارید.

پس اگر در این زمینه کم کاری کرده اید، سعی کنید از همین امروز به همسر، فرزند یا خانواده تان بگویید، چقدر آنها را دوست دارید و برایتان عزیز هستند. بنابراین عبارت «دوستت دارم» را جدی بگیرید چرا که این عبارت غوغا می کند.

*اطلاعات و رویدادهای ناراحت کننده را از خود دور کنید

همه انسان ها در طول سالی که می گذرانند مسائل و رویدادهای تلخ تا شیرین برایشان روی می دهد حال برخی از آنها آنقدر غم انگیز می شود مثل مرگ یک عزیز که به راحتی فراموش نمی شود و برخی دیگر مثل اخبار ناگوار کرونا مدام ذهن را اذیت و پر اضطراب می کنند، بهترین زمان برای دور کردن این مسائل منفی از ذهن انتهای سالی است که می گذرانید. این را باید به یاد داشته باشید که  مرور خاطرات تلخ و ناراحت کننده آنقدر می تواند ما را غرق در خود کند که زمان و مکان را هم فراموش کنیم و ما را دچار اختلافات افسردگی، وسواس یا اضطراب و بدبینی کند.

اما اینکه مدام برای اتفاقات مختلف منفی از خود بپرسیم چرا اینطور شد یا چرا نباید اینطور می شد، به هیچ نتیجه ای نمی رسیم و مدام این آتش زیرخاکستر را شعله ور تر می کنیم چرا که نمی توانیم اتفاقات بد را فراموش کنیم و خود یا دیگران را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم.

خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه ، ناامید کننده و کسالت بار شود یکی از علل آن نیز رها نکردن گذشته است این روزها هم که ما کمتر در رفت و آمد با دیگران از دوست و آشنا و فامیل هستیم بیشتر سکوت و تنهایی ما را فرا می گیرد و ممکن است این افکار منفی بیشتر به سراغمان بیاید، بنابراین وقت خانه تکانی فرا رسیده است تا از دست انبار خاطرات و اطلاعات منفی رها شویم.

خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه ، ناامید کننده و کسالت بار شود یکی از علل آن نیز رها نکردن گذشته است

معصومه رفیقی‌مرند روانشناس بالینی و پژوهشگر در این باره معتقد است که ضمیر ناخودآگاه همه ما پر از خاطرات تلخ و شیرین گذشته است و اغلب آسیب‌های عاطفی و روحی را در خود حبس کرده بنابراین ذهن همانند اتاقی خالی است که افکار و اندیشه‌ها در آن رفت و آمد می‌کنند. کسانی که وابسته به خاطرات گذشته هستند، افکار و اندیشه‌هایشان این خاطرات را مرور می‌کنند. آنها را ارزیابی می‌کنند و به آنچه که دلبستگی بیشتری دارند، نگاه می‌دارند و هر از گاهی به آنها فکر می‌کنند. کم‌کم به این اندیشه‌ها خو می‌گیرند و آنها را ملاک و معیار انتخاب رفتار خویش قرار می‌دهند و آنها را در قالب احساسات و اندیشه‌های خود نشان می‌دهند.

مهرورزی، محبت، ستایش خوبی‌ها، امید بخشیدن (بخشیدن خود و دیگران)، نشانه‌های سلامت روان و برخورد منطقی با زندگی و زندگی کردن در اینجا و اکنون است.اما ناامیدی، کینه ،نفرت، بدبینی، حسادت و … ویروس‌های روان هستند و از قدرت تخریب بالایی برخوردارند، نشانه ذهن ملامتگر و بدبین است.»

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است

حال که به اینجا رسیدیم با خود فکر کنیم که در خانه ذهن ما چه می گذرد و چقدر درهم و برهم است. آیا امسال ذهنمان را پر از افکار منفی کردیم یا خاطرات بد و تلخ را نمی توانیم کنار بگذاریم؟ آیا کسانی هستند که از آنها کینه به دل داریم و نمی توانیم آنها را ببخشیم؟همین امروز وقت آن است که از شر این افکار رها شویم با یک خانه تکانی درست ذهنی!

بسیاری از روانشناسان معتقدند بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشکلاتی که از این رهگذر به‌ وجود می‌آید، «خانه تکانی ذهنی» و به عبارتی زایش مجدد ذهن برای به دست آوردن سلامت و آرام است، همانطور که طبیعت نیز در بهار هر سال خود را از نو باسازی می کند ذهن ما نیز نیاز به بازسازی مجدد دارد.

خیلی ها سوالشان این است که دوست دارند از دست این افکار منفی رها شوند اما نمی دانند چطور؟ خیلی ساده است اگر در خانه تکانی های هر ساله شب عید لباس های قدیمی و تنگ و کوتاه یا کوچک شده را کنار می گذارید و از دستشان رها می شوید، همینطور هم می توان از دست افکار منفی و ناراحت کننده رها شد فقط کافی است که آنها را بشناسیم و بخواهیم که از آنها آزاد شویم.

یک روانشناس معروف معتقد است که همانطور که در زباله های شب قبل دنبال غذای امروز نمی گردیم، پس افکار گذشته اذیت کننده هم باید از ما دور شوند فقط کافی است بخواهیم و آنها را کنار بگذاریم و جایگزینش افکار مثبت و اتفاقات و رخدادهای خوب و شیرین کنیم. 

بخشیدن آدم های اطراف یا هر کسی که  ناراحتتان کرده نیز می تواند آرامش را به روانتان برگردند، کافی است نیمه پر لیوان را ببینید و منصفانه و واقع بینانه به همه چیز نگاه کنید

بخشیدن آدم های اطراف یا هر کسی که  ناراحتتان کرده نیز می تواند آرامش را به روانتان برگردند، کافی است نیمه پر لیوان را ببینید و منصفانه و واقع بینانه به همه چیز نگاه کنید به دور از خشم و ناراحتی گذشته و در نهایت نیز از خداوند برای سلامتی سپاسگذار باشیم در واقع چیزی که هر کسی این روزها ندارد و بیش از هر وقتی بدان باید شاکر باشیم.

*جملات مثبت را سرلوحه سال جدید کنید

با تغییر افکار و عادات منفی به مثبت می توانید یک سری رفتارها و برنامه ها و شعارهای خاص را سرلوحه سال جدید زندگی تان کنید مثلا در کنار اینکه بابت همه اتفاقات خوب سال گذشته یا هر نوع تجربه منفی و همینطور پیشرفت ها، سلامتی و چیزهای دیگر از خداوند شکرگذاری کرده و آن را برای خودتان یادداشت می کنید، یک سری جملات خاص نیز سرلوحه سال جدید زندگی تان کنید از جمله اینکه : «در سال جدید انسان مثبت تری خواهم بود»، «خود را به بهترین شیوه دوست خواهم داشت»، «به اطرافیان و عزیزانم می گویم که دوستشان دارم»، «من شیوه خوب و مثبتی را برای زندگی ام انتخاب خواهم کرد»، « از خداوند بابت سلامتی و عنایاتش تشکر میکنم»، ، «اتفاقات منفی گذشته را رها میکنم چرا که انها به همان گذشته تعلق دارند» و در نهایت «من با عشق و جان و دل زندگی میکنم تا شادی را برای خود و خانواده ام ارمغان بیاورم.

این روزها همه ما به ارامش و شادی بیشتری برای زندگی هایمان نیاز داریم چرا که کرونا استرس و اضطراب زیادی را در سالی که گذشت برایمان ایجاد کرده و همه می توانیم با یک خانه تکانی ذهنی به پیشواز سال نو برویم.

منبع: فارس



منبع خبر

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است بیشتر بخوانید »

چرا امام جواد(ع) مجبور به وصلت با خانواده قاتل پدرش شد؟

چرا امام جواد(ع) مجبور به وصلت با خانواده قاتل پدرش شد؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امام جواد (ع) در شرایطی به دنیا آمدند که حدود ۵۰ سال از عمر شریف پدرشان، امام رضا علیه‌السلام، می‌گذشت و ایشان تا آن سن صاحب فرزندی نشده بودند. این در حالی بود که بنا به فرموده پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، ائمه اطهار علیهم السلام به تعداد ۱۲ نفر یکی پس از دیگری به امامت می‌رسند و هر امام معصوم فرزند امام قبل از خود خواهد بود. فرزند نداشتن امام رضا علیه السلام تا حدود نیم قرن که از عمر شریف ایشان می‌گذشت، امتحانی از جانب خدای متعال برای مردم و البته شیعیان بود تا اعتقادات سنجیده شود. به طوری که به نقل از منابع تاریخی عده‌ای از مردم جاهل و سست ایمان، بنای آزار امام رضا علیه السلام را گذاشتند تا اینکه چشم جهان به جمال نورانی امام جواد علیه السلام روشن شد. بعد از آن هم رویدادهایی در زندگی آن امام بزرگوار اتفاق افتاد، از جمله اینکه ایشان ناچار ناگزیر به ازدواج با دختر مأمون یعنی دختر قاتل پدر خود شدند.

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام مهدی پیشوایی، پژوهشگر اسلامی و نویسنده کتاب سیره پیشوایان انجام شده، به بررسی بخش‌هایی از رویدادهای زمان تولد و زندگی امام جواد علیه السلام پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی شرح می‌دهد تا زمانی که امام جواد علیه السلام به دنیا بیایند، مدت زیادی گذشته بود و امام رضا علیه السلام به عنوان امام هشتم شیعیان فرزندی نداشتند. اما به هر حال همه می‌دانستند که شیعیان دوازده امام خواهند داشت که یکی فرزند امام قبل از خود خواهد بود. اما گویا در طول سال‌هایی ظاهراً این تولد به وقفه افتاده بود. به همین دلیل مردم نادان طعنه‌ها و آزارهایی به امام رضا علیه السلام می‌دادند که البته محک ایمان خود آن‌ها بود. چون امام رضا علیه السلام با علم الهی می‌دانستند که از نسل ایشان فرزند مبارکی به دنیا خواهد آمد که امام بعد از ایشان است. اما بعضی از مردمی که ایمان قوی نداشتند و کم‌صبر بودند، حتی در امامت آن حضرت شک کرده بودند.

مادر امام جواد علیه السلام

درباره زندگی و شخصیت مادر امام جواد علیه السلام اطلاعات کمی داریم. ایشان چه شخصیتی داشتند و از لحاظ مرتبه دینی و اعتقادی در چه مقامی بودند که لیاقت مادری امام معصوم را به دست آورده‌اند؟

مادر امام جواد علیه السلام بانوی مکرمی است که گفته شده نوبی نژاد بوده و از سمت افریقا بود. ایشان سبیکه یا خیزران نام داشت. او از خاندان ماریه قبطیه بود. افرادی که با خاندان اسلامی و تاریخ صدر اسلام آشنایی داشته باشند حتماً می‌دانند که وقتی پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله ترویج و تبلیغ اسلام را آشکارا کردند و این آیین آسمانی را به صورت جهانی و علنی تبلیغ فرمودند، به تمام مسئولان و حاکمان آن زمان نامه‌هایی نوشتند و آن‌ها را به اسلام دعوت کردند. در این میان نامه‌ای برای پادشاه مصر نوشته و اسلام را به آن‌ها معرفی کردند.

در این زمان، پادشاه مصر به حسب ظاهر اظهار تمایل کرد و نشان داد که علاقه دارد. در عین حال فرستاده پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله را مورد تکریم و احترام قرار داد. زمانی هم که پیک آن حضرت قصد بازگشت از مصر را داشت، پادشاه مصر مرکب و اسبی به نام دُل‌دُل را برای آن حضرت به عنوان هدیه فرستاد و در عین حال دو خواهر را به عنوان کنیز برای ایشان فرستاد.

یکی از این دو خواهر، ماریه نام داشت و چون از خاندان قبطی مصر بود، به ماریه قبطیه معروف شده بود. قبطیه اشاره به نژاد و قبیله او دارد. در مورد مادر امام جواد علیه السلام هم عنوان شده که ایشان از نسل این بانو، یعنی ماریه قبطیه بودند.

مادر امام جواد علیه السلام از لحاظ شخصیت و مقامات اعتقادی و اخلاقی در مراتب بالایی بود. به طوری که یکی از برترین و باتقواترین زنان زمان خود بود. مقام ایشان به اندازه‌ای بود که امام رضا علیه السلام از ایشان به عنوان بانویی بافضیلت، پاک‌دامن و بلندمرتبه یاد کرده‌اند.

تنها فرزند امام رضا علیه السلام

با وجود اینکه امام موسی کاظم علیه السلام، یعنی پدر بزرگوار امام رضا علیه السلام، فرزندان زیادی داشتند اما امام رضا علیه السلام پسری جز امام جواد علیه السلام نداشتند. درست است؟

بله. خداوند تنها یک پسر و به روایتی تنها یک فرزند به امام رضا علیه السلام عنایت فرمودند که او، امام جواد علیه السلام است. در روایتی کلثم بن عمران نقل کرده است که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: شما که فرزند دوست دارید، دعا کنید تا خداوند پسری به شما عنایت کند. آن حضرت فرمودند: «به من فقط یک پسر عطا می‌شود که او وارث من و امام بعد از من خواهد بود.»

در مطلب دیگری هم نوشته شده که جنان بن سدیر نقل کرده که از امام رضا علیه السلام سؤال کردم: «آیا امامی هست که پسر نداشته باشد؟» آن حضرت فرمودند: «برای من غیر از یک پسر نخواهد بود ولی خدای مهربان فرزندان زیادی را از او به وجود خواهد آورد.»

همراهی پدر با فرزند

می‌دانیم که امام رضا علیه السلام به دستور مأمون از مدینه به مرو تبعید شده بودند. اما امام جواد علیه السلام در مدینه به دنیا آمدند. آیا زمان تولد ایشان، امام رضا علیه السلام در مدینه بودند؟

روایت شده که وقتی امام جواد علیه السلام متولد شدند، امام رضا علیه السلام در تمام شب بالای گهواره ایشان بوده و با ایشان گفت‌وگو می‌کردند، نوازش می‌دادند و این کار را چند شب متوالی انجام می‌دادند.

از طرف دیگر عنوان شده که آن زمانی که امام جواد علیه السلام با نام مبارک محمد به دنیا آمدند، امام رضا علیه السلام به یاران و اصحاب خود فرمودند: «امشب پسری برای من به دنیا می‌آید که مانند حضرت موسی علیه السلام دریاها را می‌شکافد.» سپس فرمودند که: «او شهید می‌شود به طوری که اهل آسمان برای او گریه می‌کنند. او شهید خشم و غضب خواهد شد و خداوند به قاتل او غضب می‌کند. به طوری که قاتل و کشنده او بعد از ارتکاب قتل، در دنیا عمری نخواهد داشت و خداوند در عذاب دردناک او تعجیل خواهد کرد.»

امتحان مردم قبل از تولد امام جواد علیه السلام

گفته شده که خداوند این فرزند مبارک را در سن حدود ۵۰ سالگی امام رضا علیه السلام به ایشان عنایت کرد. آیا می‌توان این رویداد را یکی از امتحانات و محک ایمان مردم و شیعیان آن دوران دانست؟

تا زمانی که امام جواد علیه السلام به دنیا بیایند، مدت زیادی گذشته بود و امام رضا علیه السلام به عنوان امام هشتم شیعیان فرزندی نداشتند. اما به هر حال همه می‌دانستند که شیعیان دوازده امام خواهند داشت که یکی فرزند امام قبل از خود خواهد بود. اما گویا در طول سال‌هایی ظاهراً این تولد به وقفه افتاده بود. به همین دلیل مردم نادان طعنه‌ها و آزارهایی به امام رضا علیه السلام می‌دادند که البته محک ایمان خود آن‌ها بود.

چون امام رضا علیه السلام با علم الهی می‌دانستند که از نسل ایشان فرزند مبارکی به دنیا خواهد آمد که امام بعد از ایشان است. اما بعضی از مردمی که ایمان قوی نداشتند و کم‌صبر بودند، حتی در امامت آن حضرت شک کرده بودند.

دعای مستجاب

این مطلب به آن معنی است که امام رضا علیه السلام پیش از تولد امام جواد علیه السلام مورد آزار مردم قرار داشتند؟

گروهی از مردم این طور شک کرده بودند و ایشان را آزار می‌دادند. به عنوان مثال در ماجرایی که حسن بن بشار واسطی نقل کرده، گفته که حسن بن قیامی صیرفی خواست تا امام رضا علیه السلام را ملاقات کند. وقتی امام رضا علیه السلام به او اجازه داد، او مقابل آن حضرت ایستاد و گفت: «تو امام هستی؟» امام فرمودند: «بله» او گفت: «من شهادت می‌دهم که تو امام نیستی!»

امام رضا علیه السلام فرمودند: «از کجا می‌دانی که امام نیستم؟» او گفت: «از امام صادق علیه السلام برای من نقل شده که فرمودند امام نباید بدون فرزند باشد، بلکه هر امام فرزند امام قبل از خود خواهد بود. این در حالی است که شما به این سن رسیده‌ای و هنوز پسری نداری!»

همان موقع امام رضا علیه السلام سر خود را به سوی آسمان بلند کرده و این طور دعا کردند: «اللهم إنی أشهدک إنه لا تمضی الایام و اللیالی حتی ترزقنی ولدا یملاء الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا.» وقتی ما حساب کردیم متوجه شدیم فاصله آن روزی که امام رضا علیه السلام چنین دعا کردند تا روز تولد امام جواد علیه السلام، به اندازه مدت بارداری زنان شد. گویا دعای آن حضرت همان لحظه به اجابت رسید و خداوند امام جواد علیه السلام را به ایشان هدیه دادند.

همسر امام جواد علیه السلام

در مورد شخصیت و موقعیت همسر امام جواد علیه السلام کمتر مطلبی عنوان شده است. گاهی این شبهه به وجود می‌آید که آیا دختر مأمون، همسر امام جواد علیه السلام و مادر امام هادی علیه السلام بود؟

این طور نیست. مادر امام جواد علیه السلام، دختر مأمون نبود. یکی از تفکرات و اندیشه‌های مأمون این بود که دختر خود را به همسری امام معصوم درآورد تا شاید از دختر او فرزندی به دنیا بیاید تا نسل او با نسل رسول گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله گره بخورد. درواقع یکی از انگیزه‌های مأمون برای ازدواج دخترش، ام فضل با امام علیه السلام همین مطلب بود تا دخترش صاحب فرزند شود تا او نوه مشترک مأمون و پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله باشد.

آیا چنین اتفاقی افتاد؟

خیر. مأمون هیچ گاه به این آرزو نرسید. چراکه اصولاً اراده خدا بر این قرار نداشته که نسل رسول گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله با نسل آن ملعون پیوندی داشته باشد. به این ترتیب ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام بدون فرزند بود. پس او مادر هیچ امامی نبود.

پس امام جواد علیه السلام همسر دیگری جز دختر مأمون داشتند.

بله. ایشان در عین حال با سمانه مغربیه هم ازدواج کرده بودند که البته ایشان به عنوان کنیز امام بودند. یا این وجود از آنجا که سمانه مغربیه زنی مؤمن، پاک‌دامن و باتقوا بود شأن و منزلت پیدا کرد تا مادر امام بعدی یعنی امام هادی علیه السلام باشد. در عین حال موسی مبرقع و حکیمه خاتون که از امامزاده‌های عظیم‌الشأن هستند، از فرزندان امام جواد علیه السلام است.

پاسخ به یک شبهه

اما در اینجا یک سؤال و شبهه مهم به وجود می‌آید مبنی بر اینکه چطور امام جواد علیه السلام با دختر کسی ازدواج کردند که قاتل پدر ایشان بوده؟

دقت کنید که این ازدواج با زور و اجبار مأمون اتفاق افتاد و امام جواد علیه السلام امکان مخالفت نداشتند و چون مأمون همان طور که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده بود، جان امام جواد علیه السلام را هم به نوعی تهدید می‌کرد. پس آن حضرت ناچار به این ازدواج شدند. حتی ایشان در آن زمان به سن بلوغ هم نرسیده بودند. اما مأمون با اصرار و به ستوه درآوردن حضرت، ایشان را وادار به ازدواج با دخترش کرد.

درست است که مأمون، امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده اما نباید فراموش کرد که او شخص اول حکومت و خلافت است و قدرت فراوانی دارد و مخالفت با او و رد کردن پیشنهادش به معنای مقابله با او و ایستادن در برابر اوست. به عبارت دیگر امام جواد علیه السلام اگر بیشتر در برابر این ازدواج مقاومت می‌کردند و نمی‌پذیرفتند، در حقیقت دشمنی خود و مخالفت صریح خود با خلیفه را نشان می‌دادند.

رد درخواست خلیفه به معنای دشمنی با او بود و بهانه‌ای به دست مأمون می‌داد که با امام جواد علیه السلام مقابله‌ای سخت داشته باشد. لذا امام جواد علیه السلام چاره‌ای نداشتند جز اینکه این پیشنهاد را بپذیرند. البته همان طور که اشاره شد، دختر مأمون تنها همسر امام علیه السلام نبود. امام ازدواج دیگری هم داشتند و امام هادی علیه السلام از همسر دیگر امام جواد علیه السلام به دنیا آمدند و دختر مأمون که در نهایت قاتل امام جواد علیه السلام هم شد، شایستگی این را پیدا نکرد که از امام جواد علیه السلام دارای فرزند شود.

منبع: تسنیم



منبع خبر

چرا امام جواد(ع) مجبور به وصلت با خانواده قاتل پدرش شد؟ بیشتر بخوانید »