سبک زندگی

روش‌های کاهش خطر زوال عقل در افراد دیابتی

روش‌های کاهش خطر زوال عقل در افراد دیابتی



افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ می توانند در معرض افزایش خطر زوال عقل باشند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محققان هنوز در تلاش برای بررسی این موضوع هستند که چگونه عوامل سبک زندگی می‌توانند خطر زوال عقل را تغییر دهند.

زوال عقل یک بیماری مزمن است که می‌تواند ناتوان کننده باشد. از آنجایی که زوال عقل درمانی ندارد، مردم اغلب به این فکر می‌کنند که چه اقداماتی می‌توانند برای کاهش خطر ابتلاء به زوال عقل انجام دهند. مطالعه اخیر نشان داد که برای افراد مبتلا به دیابت، ترکیب برخی از عادات سبک زندگی سالم با کاهش خطر ابتلاء به زوال عقل همراه است.

زوال عقل یک اصطلاح گسترده برای اختلالاتی است که بر توانایی افراد برای به خاطر سپردن، تفکر و استدلال تأثیر می‌گذارد. معمولاً با گذشت زمان شدیدتر می‌شود و می‌تواند به طور قابل توجهی در زندگی روزمره و توانایی زندگی مستقل افراد تداخل ایجاد کند.

برخی از عوامل خطر زوال عقل را نمی‌توان تغییر داد، مانند افزایش سن یا سابقه خانوادگی. با این حال، افراد می‌توانند سایر عوامل خطر را اصلاح کنند. به عنوان مثال، سیگار کشیدن، چاقی و مصرف الکل همگی از عوامل خطر ابتلاء به بیماری آلزایمر و زوال عقل هستند.

ابتلاء به دیابت همچنین یک عامل خطر برای زوال عقل، به ویژه دیابت نوع ۲ است. افراد مبتلا به دیابت می‌توانند با پزشک خود برای مدیریت وضعیت خود و بهبود سلامت خود همکاری کنند.

محققان در این مطالعه بررسی کردند که چگونه هفت عادت سبک زندگی سالم بر خطر زوال عقل تأثیر می‌گذارد. عادات شامل:

• سیگار نکشیدن

• عدم مصرف الکل

• فعالیت بدنی منظم

• داشتن یک رژیم غذایی سالم

• خوابیدن به مقدار کافی

• کم تحرکی کمتر

• داشتن تماس اجتماعی مکرر

محققان بر اساس هفت عامل رفتاری فوق، نمره سبک زندگی سالم را به شرکت کنندگان اختصاص دادند. این مطالعه شامل بیش از ۱۶۰۰۰۰ شرکت کننده از جمله بیش از ۱۲۰۰۰ مبتلا به دیابت بود. محققان شرکت کنندگان را به طور متوسط ۱۲ سال دنبال کردند. آنها دریافتند که عوامل سبک زندگی سالم با خطر کمتر ابتلاء به زوال عقل مرتبط است. اما این کاهش خطر در میان شرکت کنندگان مبتلا به دیابت بارزتر بود.

دکتر «ینگلی لو»، سرپرست تیم تحقیق از دانشکده پزشکی دانشگاه شانگهای جیائو تونگ در چین، می‌گوید: «یافته‌های ما نشان می‌دهد که اگرچه بیماران مبتلا به دیابت در مقایسه با افراد بدون دیابت در معرض خطر بیشتر ابتلاء به زوال عقل هستند، اما پیروی از یک سبک زندگی سالم ممکن است تا حد زیادی این خطر را کاهش دهد.»

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روش‌های کاهش خطر زوال عقل در افراد دیابتی

روش‌های کاهش خطر زوال عقل در افراد دیابتی بیشتر بخوانید »

تغییر سبک زندگی فقط طی ۲۰۰ روز!

تغییر سبک زندگی فقط طی ۲۰۰ روز!



در ایران یک جریان سیاسی وجود دارد که، به شکل «عصبی‌گونه» مخالف بازنشر گزارش‌ها و تحلیل‌های مقامات و رسانه‌های رسمی و مراکز معتبر اروپا و آمریکا درباره بحران‌هایی است که،مدتی است ‌گریبان غرب را گرفته .

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «پیر بوردیو»، جامعه‌شناس شهیر فرانسوی وقتی به مبحث «عادت‌واره» (habitus) می‌پردازد، از وجود یک رابطه دیالکتیک بین ذهن یا درون انسان با «میدان» (field) یا همان محیط اجتماعی صحبت می‌کند.

بدین معنا که، محیط یا همان field در شکل‌گیری روحیات و خلقیات(عادت‌واره) موثر است و بالعکس، روحیات و خلقیات (عادت‌واره) نیز در شکل‌گیری محیط یا همان field تاثیر دارد و تبادل این دو، رفته رفته به شکل‌گیری «محیط» و «عادات» افراد منجر می‌شود.

خلاصه این چند خط به زبان ساده‌تر این‌طور می‌شود که، محیط و شرایط اجتماعی در شکل‌گیری روحیات و شخصیت افراد، و شخصیت افراد نیز در شکل‌گیری محیط نقش دارند و رفته‌رفته از دل این رابطه دیالکتیکیِ رفت و برگشتی، «سبک زندگی» هم شکل می‌گیرد.

برای فهم ساده‌تر این نکته، مثالی هم می‌زنند. مثلا با وارد شدن به اتاق یک فرد و دیدن وسایل یا حتی نحوه چیدمان این وسایل(محیط) می‌توان تا حدودی به روحیات و شخصیت صاحب اتاق پی برد و این وسایل و چیدمان در واقع تا حدود زیادی می‌تواند گویای شخصیت فرد باشد.

مثلا اگر کتابخانه شخصی بزرگی در این خانه باشد، این فرد تحت تاثیر محیط پیرامونی خود (مثلا تشویق‌های یک معلم به کتاب خواندن، منطقه و حتی شرایطی که در آن زندگی می‌کند و…) به کتاب یا فرهنگ علاقه‌مند و فردی کتاب‌خوان و فرهنگی شده است. [از این نظریه در مسائل تربیتی و آموزشی کودکان نیز بهره‌برداری می‌شود. این که محیط زندگی و تحصیلی کودک چگونه باشد تا شخصیت وی به‌درستی شکل بگیرد و…]

۱- بسیاری از مردم در برخی از کشورهای اروپایی بنا به دلایل متعدد تاریخی (که جای طرحش اینجا نیست) سال‌های سال است که در شرایط محیطی و اقتصادی مناسبی تنفس می‌کنند و بسته به همین شرایط محیطی(میدان) سبک خاصی از فرهنگ، رفتار و زندگی را برای خود برگزیده‌اند(عادت‌واره). اما با آغاز جنگ اوکراین، تنظیمات این سبک از زندگی، چند ماهی است که به هم خورده و اقتصاد- که شاید یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهی به سبک زندگی است- دستخوش چالش‌های جدی شده است.

اینکه چطور بسیاری از این کشورهای اروپایی، به‌راحتی آب خوردن طی ۲۰۰ روز از جنگی که بین دو کشور دیگر جریان دارد، این‌طور لطمه می‌خورند خود مسئله‌ای است که باید به آن جداگانه پرداخت که در چند پاراگراف پایین‌تر به آن به‌صورت مختصر خواهیم پرداخت.

اما آنچه مسلم و قطعی است این که، خبرهایی از این کشورها منتشر می‌شود که نشان می‌دهد، اروپای امروز در بسیاری از حوزه‌ها به‌ویژه سبک زندگی، اروپای ۲۰۰ روز پیش نیست! و اوضاع در این کشورها رفته‌رفته در حال تغییر است. به‌ویژه این که بدانیم دیروز اندیشکده کارنگی اعلام کرد، این وضع دست‌کم تا سال ۲۰۲۵ ادامه خواهد داشت چرا که غرب توان و امکان جایگزین کردن انرژی روسیه را دست‌کم تا ۳ سال آینده ندارد.

«کمتر بخورید، کمتر دوش بگیرید، با حوله خود را تمیز کنید نه آب گرم، با آب سرد حمام کنید، هنگام دوش گرفتن فقط این چهار نقطه از بدن را بشویید، همه غذاهای کپک‌زده که بد نیستند، برخی کالاهای تاریخ مصرف گذشته را هم می‌شود مصرف کرد، در خانه بیشتر از یک لامپ روشن نکنید، هنگام روشن بودن سیستم‌های خنک‌کننده، درب فروشگاه را باز نگذارید وگرنه جریمه نقدی سنگین می‌شوید و…» همه این «بایدها و نبایدها» که در این چند خط، فقط به گوشه‌ای از آنها اشاره شد، دستوراتی هستند که رسانه‌ها و مقامات کشورهای اروپایی، پس از مواجهه با بحران انرژیِ حاصل از جنگ اوکراین، و طی همین ۲۰۰ روز گذشته برای مردم صادر کرده‌اند.

به عبارتی، تغییر شرایط محیطی(field) در اروپا، به سرعت روی سبک زندگی غربی‌ها تاثیر گذاشته است. اما مردم اروپا می‌گویند شدت این تغییرات و فشارهای محیطی برایشان آن‌قدر زیاد بوده که بسیاری از آنها، توان هماهنگی با این همه تغییر را با این سرعت ندارند و از همین روست که، در آلمان، اتریش، ایتالیا، انگلیس، اندونزی و…شاهد برگزاری تظاهرات و تجمعات گسترده هستیم. تاثیر این فشارهای اقتصادی روی برخی از اقشار تا جایی است که مراکز مطالعاتی‌شان می‌گویند، بسیاری از مردم دچار افسردگی شده و آنها نگران افزایش خودکشی هستند!

این که چطور می‌شود در برخی از این کشورها، طی فقط ۲۰۰ روز، وضعیت آن‌قدر غیر قابل تحمل می‌شود که مراکز مطالعاتی غرب درباره «افزایش خودکشی» هشدار می‌دهند، نکته مهم دیگری است که تلاش می‌کنیم پاسخی برای آن بیابیم.

۲- برخی صاحبنظران معتقدند، لذت و احساس آرامش و راحتی، موضوعی درونی است نه بیرونی. مثلا، لذتی که از خوردن یک غذا می‌بریم، به‌خاطر خودِ آن غذا و از آن غذا نیست بلکه به خاطر مسئله‌ای است که در درون فرد است.

از همین‌رو است که می‌بینیم، یک غذا برای یک فرد خوشمزه و همان غذا برای فردی دیگر چه بسا، بدمزه است. یا گفته می‌شود، لذتی و آسایشی که یک فرد از سوار شدن بر یک خودروی مدرن و مجهز می‌برد، نه به خاطر آن خودرو (امر خارجی) که به خاطر روحیات و مسئله‌ای است که در درون آن فرد است.

برای همین است که چند ماه پس از سوار شدن به یک خودرویِ مثلا شاسی‌بلند بسیار مجهز، این خودرو دل فرد را می‌زند و او دیگر از آن لذت نمی‌برد و مرتب به فکر تغییر خودرو و مجهزتر کردن آن می‌افتد.

در تبیین این نگاه، مثال‌های دیگری نیز زده می‌شود. مثلا اگر احساس آرامش و لذت، از ثروت و مادیات بود، در جوامع مدرن و ثروتمندی مثل ژاپن و برخی از این کشورهای غربی، آمار خودکشی این همه بالا نبود. فرد وقتی به سمت خودکشی می‌رود که، از زندگی نه تنها لذت نمی‌برد بلکه چه بسا از آن زجر هم می‌کشد.

این صاحبنظران، برای اثبات این ادعا، ثروتمندانی را مثال می‌زنند که، با وجود داشتن همه چیز، دست به خودکشی زده‌اند. شاید- تاکید می‌شود- شاید، بخشی از دلایل غیرقابل تحمل شدن تورم ۱۰ درصدی در برخی از این کشورهای درگیر جنگ اوکراین را بتوان، با استفاده از این نظریه تبیین کرد.

یعنی مسئله خوشبختی و احساس لذت یا آرامش بیش از اینکه مسئله‌ای بیرونی باشد، امری درونی است که اگر درونی نبود، فهم این که چرا در انگلیس یا آلمان با آن اقتصاد و پیشرفت صنعتی با یک تورم ۱۰ درصدی، مقامات نگران خودکشی مردم می‌شوند سخت می‌شود. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد، عده کثیری از مردم انگلیس پس از مواجه شدن با تورم و افزایش قیمت‌ها دچار افسردگی شده و به خودکشی فکر می‌کنند. (تارنمای اسکای‌نیوز، موسسه‌های بهداشت و روان، ۳۰ خرداد ۱۴۰۱)

۳- در این یادداشت صرفاً تلاش کردیم با استفاده از یک نظریه جامعه‌شناسی و نظرات برخی فلاسفه و روان‌شناس‌های اجتماعی، در حد یک مقاله ژورنالیستی، چرایی تغییر رفتار و سبک زندگی اروپایی‌ها، پس از مواجه شدن با یک بحران اقتصادی آن هم به این سرعت (۲۰۰ روز) را بررسی کنیم.

در بند پایانی این یادداشت اما قصد داریم به چرایی برخی واکنش‌های عجیب و غریب یک جریان سیاسی خاص در جامعه ایران، پس از مواجهه با انتشار این‌گونه اخبار و تحلیل‌ها بپردازیم. شاید باورتان نشود اما، در ایران یک جریان سیاسی وجود دارد که، به شکل «عصبی‌گونه» مخالف بازنشر گزارش‌ها و تحلیل‌های مقامات و رسانه‌های رسمی و مراکز معتبر و علمی اروپا و آمریکا درباره بحران‌هایی است که، مدتی است ‌گریبان غرب را گرفته است.

به عبارتی، وقتی صدراعظم آلمان می‌گوید، زمستان سختی پیش‌رو داریم، یا نخست‌وزیر مجارستان اعلام می‌کند، تحریم‌هایی که علیه روسیه وضع کردیم، به ضرر اروپا و مردم خودمان تمام شده و اروپا در جنگ اوکراین باخته است، یا دبیرکل ناتو می‌گوید، وضع اروپایی‌ها اصلا خوب نیست و رسانه‌های دنیا نیز به بازنشر و تحلیل این مواضع می‌پردازند، این جریان سیاسی عصبانی می‌شود.

دوباره با دقت به این جمله توجه کنید: غربی‌ها از انتشار این گزارش‌ها و تحلیل‌ها عصبانی نمی‌شوند و اصلا، خودشان این گزارش‌ها را تولید و منتشر می‌کنند، اما این جریان سیاسی که از قضا خود را غربگرا هم می‌داند، از بازنشر آن خشمگین و بازنشرکنندگان را به باد فحش و انتقاد می‌گیرند. پاسخ چرایی این رفتار عجیب را در ستون «گفت و شنود» بخوانید!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تغییر سبک زندگی فقط طی ۲۰۰ روز!

تغییر سبک زندگی فقط طی ۲۰۰ روز! بیشتر بخوانید »

نقش آموزش همگانی پلیس در دنیای مجازی

نقش آموزش همگانی پلیس در دنیای مجازی


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – سرهنگ «شعبان اولادی» سرپرست اداره کل آموزش همگانی معاونت فرهنگی و اجتماعی فراجا؛ فناوری‌های نوین ارتباطی که امکان تبادل اطلاعات همزمان و نامحدود افراد را فارغ از مکان قرارگیری آنان در جهان فراهم ساخته است، عامل تولد جهان جدیدی است. متاورس (دنیای مجازی) مانند جهان واقعی امکانات بی­ شماری، چون سهولت دسترسی، بیست و چهار ساعته بودن، سادگی کار، هزینه پایین، گمنام ماندن کاربران در آن و سایر موارد را داراست. از طریق این جهان دوم می‌توان به آسانی به تجارت پرداخت، از تازه‌ترین اخبار مطلع گردید، سرگرم شد، به راحتی و در عرض چند دقیقه با یک کشور در یک قاره دیگر ارتباط برقرار کرد، هویت جدیدی یافت و در نهایت یک زندگی دوباره و نو یافت.

اما به هر حال، استفاده از رسانه‌های اجتماعی آسیب‌ها و مشکل جدی برای مردم عام ایجاد کرده است، زیرا آن‌ها خود را با کسانی‌که در شبکه اجتماعی فعالیت دارند، مدام مقایسه می‌کنند. آن‌ها تصور دارند که به‌اندازه کافی از لحاظ ظاهری خوب نیستند و این اعتماد به‌نفس افراد را خدشه‌دار می‌کند. پس متاورس نیز می‌تواند بر این مشکل بیشتر دامن بزند. در نهایت، نتیجه مستقیم داشتن آزادی و توانایی در به‌تصویر کشیدن خود از طریق آواتار (تبادل تصویر) امکان دارد نارضایتی افراد از دنیای واقعی را به‌شدت افزایش دهد.

به طور کلی می‌توان گفت گسترش استفاده از این فناوری و امکانات حاصل از آن، بدون فراهم آمدن زیرساخت‌های فرهنگی لازم، می‌تواند چالشی فراروی هر جامعه‌ای با ایجاد تضاد‌های فرهنگی، انتقال ارزش‌های درست یا نادرست، باور‌ها و هنجار‌های ملّی و مذهبی و در یک کلمه تزریق «سبک زندگی» جدیدی به افراد جامعه محسوب شود. فرصت‌های آموزشی، اقتصادی و… از جمله نقاط مثبت این فضا‌ها می‌باشد، اما حضور در این دنیا‌ها می‌تواند آسیب پذیری‌های اجتماعی و خانوادگی را نیز به همراه بیاورد. باید اذعان داشت در دنیای امروزی نمی‌توان از این فناوری چشم‌پوشی کرد لیکن این به معنای بی توجهی به ابعاد مختلف این پدیده نیست.

پلیس باتوجه به سوابق و قابلیت هایش می‌تواند در سه بخش آگاهی بخشی، توانمندسازی و مداخله ­ای (مطالبه­ گری و جلب مشارکت) در این حوزه ایفای نقش کند.

بخش آگاهی بخشی

با توجه به مطالب گفته شده به کاربران دنیای مجازی توصیه می‌شود:

– با توجه به اینکه بیشتر استفاده کنندگان از فضای مجازی نوجوانان و جوانان هستند، فرهنگ سازی برای کاهش پیامد‌های آن ضروری است؛ لذا اطلاع رسانی، آموزش نحوه استفاده صحیح از این فناوری می‌تواند مؤثر واقع گردد.

– برگزاری کلاس‌های آموزشی در مدارس جهت آگاهی دادن به نوجوانان و جوانان در مورد مزایا و معایب فناوری‌های جدید و نحوه استفاده صحیح از آنها.

– تشویق به شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و تقویت این گونه رفتار‌ها توسط والدین.

– گذراندن اوقات بیشتری با فرزندان در فضای بیرون از خانه به طوری که فرزندان از نظر عاطفی، احساس خلأ نکنند و جهت جبران این کمبود به فضای مجازی پناه نبرند.

بخش مداخله ­ای

در بخش مداخله‌ای آموزش همگانی پلیس با جلب مشارکت از سازمان‌های همسو و مرتبط با آموزش، نقش مطالبه گرانه خود را پیرامون موارد زیر ایفا می‌نماید.

-وضع قوانین سختگیرانه‌تر جهت برخورد با مجرمان جرایم اینترنتی و اجرایی نمودن این قوانین.

-آگاهی و هوشیاری بیشتر پلیس سایبری در مورد انواع جدید جرایم رایانه‌ای و اقدام در جهت نا کارآمد کردن دسیسه‌های دشمنان در این زمینه.

-طراحی بازی‌های رایانه‌ای به گونه‌ای که در آن‌ها انواع خطرات موجود در فضای مجازی و راهکار‌هایی جهت آشنایی و مقابله با آن‌ها تعبیه شده است.

-طراحی و تدوین بخشی در کتاب‌های درسی در ارتباط با آشنایی دانش آموزان با فناوری‌های جدید، اینترنت و خطرات بالقوه آنها.

-استفاده از آموزه‌های دینی از جمله امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نوعی کنترل اجتماعی توسط هر شخص.

-هنجارسازی‌های مثبت و ترویج فرهنگ استفاده از اینترنت و فضای مجازی.

بخش توانمند­سازی

در حال حاضر شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بازی‌های چندنفره آنلاین می‌توانند به گسترش اطلاعات نادرست و تئوری‌های توطئه کمک کنند. بازیکنان می‌توانند از ابزار‌های ارتباطی درون بازی برای انتشار شایعات یا «اخبار جعلی» استفاده کنند و دیگران را به روش‌هایی که ردیابی آن دشوار است هدف قرار دهند. متاورس می‌تواند به رژیم‌های دیکتاتوری یا گروه‌های افراطی اجازه دهد تا یک قدم فراتر بروند چراکه لایه‌های غوطه ور متن، صدا و تصاویر در محیط‌های مجازی، راه‌های جدید و قانع کننده‌ای را برای پخش محتوای گمراه کننده یا افراطی ارائه می‌کنند.

در محیط‌هایی که افراد را می‌توان با آواتار‌های (تصاویر) مستعار نشان داد، دانستن اینکه در خصوص دریافت این اطلاعات حساس، به چه کسی اعتماد کنیم دشوارتر خواهد شد. این می‌تواند راه را برای دوران جدیدی از جاسوسی هموار کند. جاسوسی دیجیتال قبلاً توسط ده‌ها کشور برای دسترسی به مالکیت معنوی تجاری، فناوری نظامی اختصاصی و اطلاعات شخصی و مالی استفاده شده است. متاورس که تقریباً تمام جنبه‌های زندگی شامل کار، روابط، دارایی‌ها و هویت را در برمی گیرد، می‌تواند در معرض نقض یا دست‌کاری از سراسر جهان قرار گیرد. کشور‌ها و شرکت‌ها به طور یکسان احتمالاً می‌توانند از متاورس برای اعمال نظارت با پیچیدگی بیشتر استفاده کنند.

پیشنهاد‌ها

ایجاد و راه اندازی شبکه‌های اجتماعی سالم و مفید برای مبارزه با شبکه‌های اجتماعی مخرب
فرهنگ سازی (فرهنگ سازی عضویت در شبکه های اجتماعی و نحوه استفاده از آنها)
نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای جوامع مجازی و برنامه ریزی برای آینده.
آموزش «سواد دیجیتالی» و «سواد اینترنتی» در استفاده از وب سـایت‌های شبکه اجتماعی.
توسعه و تقویت شبکه‌های اجتماعی بومی.
انجام اقدامات پیشگیرانه‌ای مانند آگاهی بخشی به مردم از طریق رسانه‌های جمعی، آموزش دانش آموزان و دانشجویان و….
انتشار محتوای آموزشی از طریق فضای مجازی (شبکه‌های مجازی، سایت ها، گوشی‌های هوشمند، مولتی مدیا)
تهیه و تولید محتوا‌های آموزشی (سناریو‌های آموزشی) برای تولید فیلم (مستند، انیمیشن، موشن گرافیک، دابسمش)
تصویب قوانین مختلف مبارزه با جرایم اینترنتی.
مقابله با ایجاد و نشر شایعه هـای برانداز.
نادیده انگاشـتن شایعات ضـعیف و پاسخ غیر مستقیم به آن.
آگاهی و هوشیاری بیشتر پلیس سایبری در مورد انواع جدید جرایم رایانه‌ای و اقدام در جهت ناکارآمد کردن دسیسه‌های دشمنان در این زمینه.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش آموزش همگانی پلیس در دنیای مجازی

نقش آموزش همگانی پلیس در دنیای مجازی بیشتر بخوانید »

فیلم/ سخنرانی مذهبی با موضوع سبک زندگی اسلامی

فیلم/ سخنرانی مذهبی با موضوع سبک زندگی اسلامی

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ سخنرانی مذهبی با موضوع سبک زندگی اسلامی

فیلم/ سخنرانی مذهبی با موضوع سبک زندگی اسلامی بیشتر بخوانید »

عاقبت بخیری جبهه اصلاحات

این بی حجابی آن بی حجابی نیست!



بدحجابی در تاریخ جمهوری اسلامی اگرچه یک نقص محسوب می شود اما برآمده از بی حیایی و خدای ناکرده بی عفتی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: برداشتن روسری در خیابان معنی اش چیست؟ ماجرای کشف حجاب نسبت به گذشته تغییر کرده است. در ظاهر نمایند. از قضا با یک پدیده نوظهور مواجهیم. 

ما پیشتر نیز با پدیده بیحجابی مواجه بودیم. اما..

بدحجابی در تاریخ جمهوری اسلامی اگرچه یک نقص محسوب می شود اما برآمده از بی حیایی و خدای ناکرده بی عفتی نیست. برآمده از غرب پسندی های عرفی گرایانه است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب تاکید داشتند بدحجابی یک نقص است اما معیار نهایی برای قضاوت افراد نیست. 

چه بسا دختران بدحجابی که هم انقلابی اند و هم اهل معنویت؛ هرچند گرفتار این خطا. 

اما از این خطا تا آن خطا فاصله بسیار است. کدام خطا؟

ما با یک پروژه سیاسی مواجهیم. لذا نوع مواجهه با این خطای سیاسی از جنس آن خطای فرهنگی نیست. خطای سیاسی برخورد امنیتی می طلبد و خطای فرهنگی مواجهه آموزشی و فرهنگی. 

از کدام خطای سیاسی حرف میزنیم؟ 

موضوع کشف حجاب را یکبار دقیق شویم. 

معنی کشف حجاب یعنی ایستادن مقابل احکام؟ ازین هم بالاتر چون ممکن است برخی لامذهب یا شل مذهب باشند. یعنی ایستادن مقابل قانون؟ ازین هم بالاتر چون ممکن است کسی این قانون را قبول نداشته باشد. 

برداشتن حجاب ایستادن مقابل دموکراسی و جمهوریت است. یعنی چی؟ 

اکثریت این کشور مسلمانند. اسلام دین غالب است. حجاب از احکام دینی است. پس به حکم دموکراسی باید به حقوق اکثریت احترام گذاشت. ممکن است بگوئید حجاب اختیاری است. بی حجاب و باحجاب باید آزاد باشند. این حرف ظاهر قشنگی دارد اما قرائت دیگری از تقابل خشن با دموکراسی است. 

چون  ایستادن مقابل قانون است. حجاب الزام قانونی است نه اجبار. اخیرا یک حرف جدیدی باب شده است که: ” مگه زمان رضا خان قانون کشف حجاب نبود؟ پس چرا مقابله کردید؟” پاسخ خیلی روشن است. قانون حجاب با قانون کشف حجاب یک تفاوت عمیق و البته ساده دارد. قانون کشف حجاب قانون برامده از دیکتاتوری بود ولی قانون حجاب برآمده از اراده مردمست. رضا خان با دیکتاتوری مقابل دین مردم ایستاد، مردم هم مقابلش ایستادند.  

برگردیم به بحث اصلی. با پدیده نوظهور مواجهیم. پدیده ای که هدف نهاییش ایستادن مقابل اکثریت مردم است. به همین دلیل گفته می شود کشف حجاب سیاسی است. 

ظاهر یکیست. اما فاصله معنادار است. این بی حجابی آن بی حجابی نیست. ما با جمعیتی بسیار محدود مواجهیم که خواسته یا ناخواسته با کشف حجاب مقابل جمهور مردم ایستادند. 

ماجرای کشف حجاب ابزار جدید تقابل با اکثریت مردم است. به همین دلیل است که یک خبرنگار فراری از ایران که این روزها کارمند مواجب بگیر سفارت آمریکا شده است با صراحت می گوید هدف از کشف حجاب براندازی است و لاغیر.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این بی حجابی آن بی حجابی نیست!

این بی حجابی آن بی حجابی نیست! بیشتر بخوانید »