یک ماه با سپیده سحری، عشق را به دل راه دادیم
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از ایلام، تقویم که ورق میخورد، میان این روزهای آمدنی و رفتنی، توفیق بودن در ایامی را داشتیم که حتی نفس کشیدنِ در آن ها هم، سعادتی است!
یک ماه با سپیده سحری، عشق را به دل راه دادیم و هر غروب، زنده دلتر شده بودیم.
یک ماه، اگر توانسته باشیم، بندگی کردیم. بندگیای که به آن افتخار میکنیم، افتخاری فروتنانه برای نزدیک تر بودن به آدمیت!
رمضان، برای ما یکسر خیر بوده است و عید!
سی روز عید و عیش با خدایی که همیشه میبیند و نظر برنمیگیرد،هر لحظه اش عید است.
چنان زود گذشت که نمیدانیم چطور رسیدیم به امروز… که وصل شدن را، همان رشته ی اتصال را، در این ماه بیشتر حس کردیم.
حالا کم کم این بساط برچیده میشود و ما میمانیم با یک دنیا دلتنگی برای شنیدن صدای ” ربنای” شجریان، که شنیدن آن در رمضان، حال دیگری دارد. برای سفره های سحر و افطار و زیستنی عمیق تر میان آیه های قرآن…
حال با خودش میگوییم که ای پروردگارا!
ادعایی در راه تو نداریم، اما صد حیف که این فرصت بندگی هم تمام شد و باز به امید توفیق دیگری ایام را می گذرانیم.
خداوندا؛ دلتنگی ما که سرجای خود باقی است، اما تو چنان کن که با تمام شدن این ماه، از بار معصیت تمام گناهان هم خارج شویم…
چنان دست و زبان مان روزه بمانند که هر روزمان رمضان باشد و هر روزمان عید.
حالا قصه ی این سی سحرِ دریاد ماندنی هم تمام شد
و امید داریم به سالی که پیش روست برای دیدارهای صمیمانه و عابدانه با تو ای معبودِ همیشه یاور..
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یک ماه با سپیده سحری، عشق را به دل راه دادیم بیشتر بخوانید »