یک گروه هکری عراقی با هک چندین وبسایت تجاری رژیم صهیونیستی، تصویر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و سرود سازمان الحشدالشعبی را منتشر کردند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یک گروه هکری عراقی به نام «الطاهره» امروز (سه شنبه) وبسایتهای سه شرکت رژیم صهیونیستی را از دسترس خارج کرده و در صفحه اول، تصویری از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و سرود سازمان الحشدالشعبی درباره این شهید بزرگوار را منتشر کردند.
وبسایت روزنامه عبری زبان یدیعوت احارانوت نیز با تأیید این حمله هکری نوشت که گروه الطاهره چند ماه پیش نیز وب سایت سازمان فرودگاه رژیم صهیونیستی را از دسترس خارج کرده بود.
در این حمله هکری هفت وبسایت شرکتهای فعال در حوزه فروش قطعات الکترونیک و خرید اینترنتی مورد حمله قرار گرفته است.
آدرس وبسایتهای هک شده از این قرار است:
https://lifters.co.il/
https://nadlan-world.co.il/
https://anidia.co.il/
https://as-global.co.il/
https://liam-group.co.il/
https://mtl.co.il/
https://alexbitton.co.il
گروه الطاهره در تاریخ ۱۸ تیر ماه نیز به همراه یک گروه هکری به نام «Team ۱۸۷۷» ، شرکت صهیونیستی «سلبرایت» (Cellebrite) متخصص در زمینه امنیت دیجیتال و هوش مصنوعی را هدف حمله سایبری قرار داد.
این چندمین بار است که وبگاهها و سرورهای حکومتی رژیم صهیونیستی از مبدأ عراق هدف حمله سایبری قرار میگیرند. در ۱۳ تیر ماه نیز منابع رسانهای عراقی از حمله سایبری گسترده علیه سیستم عاملها، مانیتورهای کنترلی و سرورهای متروی تلآویو خبر دادند و سپس مشخص شد که این حمله علیه یک شرکت اسرائیلی مسئول پروژه ساخت قطارهای سبک شهری و مترو فعال در تلآویو صورت گرفته بود.
در اواخر خرداد ماه نیز گروه « Sharpboys» سایتهای گردشگری رژیم صهیونیستی حاوی اطلاعات و کارتهای اعتباری ۲۰۰ نفر را مورد حمله سایبری از نوع «malwar» (حمله بدافزاری) قرار داد.
اردیبهشتماه گذشته نیز، تیم سایبری «الطاهره» عراق با شعار « یالثارات ابومهدی المهندس» حمله گسترده ای به زیرساخت های بخش حمل و نقل رژیم صهیونیستی انجام داد و بزرگترین شرکت ترابری رژیم صهیونیستی را از کار انداخت.
پیش از آن، در فروردینماه نیز، هکرهای عراقی در دو روز متوالی، وبسایت و سرورهای فرودگاه بنگوریون در تلآویو، وبگاه بانک «اسرائیل» را از دسترس خارج کردند و گروه موسوم به «الطاهره» ضمن بر عهده گرفتن مسئولیت حمله سایبری به پایگاههای و سرورهای رژیم صهیونیستی اعلام کرد که پایگاه اطلاع رسانی کانال ۹ تلویزیون رژیم صهیونیستی را نیز هدف حمله سایبری قرار داده است.
علاوه بر گروههای هکری عراقی، گروه هکری «عصای موسی» نیز تاکنون بارها تأسیسات رژیم صهیونیستی و پایگاهها و گوشی همراه فرماندهان نظامی این رژیم را هک کرده است. در این راستا چندی پیش گروه هکری موسوم به «عصای موسی» با انتشار یک ویدئو از دستیابی به شماره تلفنهمراه سخنگوی سابق ارتش رژیم صهیونیستی، فرمانده سابق جبهه شمالی در اراضی اشغالی و رئیس سابق یگان «MIA» دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) خبر داد.
در پی این حملات گسترده سایبری، «گابی پورتنوی» رئیس سازمان سایبری رژیم صهیونیستی در هفتم تیر ماه اعلام کرد این رژیم به منظور تقویت خود در برابر حملات سایبری علیه اقتصاد و جبهه داخلی به دنبال ایجاد «گنبد سایبری» است. او تأکید کرد: «ایران امروز در کنار حماس و حزبالله به یکی از بازیگران اصلی عرصه سایبری مبدل شده است.»
در این راستا روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» نیز در گزارش خود در تاریخ ۱۹ تیر ماه با اشاره به حمله هکری اخیر به سیستم فاضلاب یکی از شهرهای فلسطین اشغالی، نوشت کارشناسان هشدار میدهند که بسیاری از سیستمهای زیرساختی اسرائیل در بحبوحه جنگهای سایبری با ایران افشا شدهاند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
خشم آمریکا و اسرائیل از بیانات رهبر معظم انقلاب قابل درک است ولی همراهی و همسویی برخی از مدعیان اصلاحات و غربگرایان با دشمنان تابلودار ایران تنها با دو احتمال قابل توجیه است…
به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- فتنه داعش از عراق آغاز شد و در فاصله کوتاهی توانست بخشهایی از این کشور و سوریه را تصرف کند. نامش برگرفته از حروف اول «دولت اسلامی عراق و شام»بود «داعش».
در نگاه اول به نظر میرسید که این ماجرا و جنایات هولناک تکفیریهای داعش به ایران ربطی ندارد! و داعش همانگونه که از نامش پیداست، درپی تشکیل به اصطلاح دولت اسلامی در عراق و سوریه است!
ولی خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت هویت واقعی این گروه وحشی فاش شد و دستهای پنهان آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای عربی در ساخت و راهاندازی این گروه، از پرده بیرون افتاد تا آنجا که اسرائیل مجروحان داعش را برای مداوا به بیمارستانهای حیفا و تلآویو منتقل میکرد و نتانیاهو به ملاقات آنها رفته و تصاویر این ملاقاتها را رسماً منتشر میکردند.
آمریکا انکار نمیکرد که برای محاصرهشدگان داعش اسلحه و مهمات هلیبورن کرده است ولی هربار عذر تقصیر میآورد که خلبانان هلیکوپترها و یا فرماندهان خط اشتباه کردهاند! و…
خدای مهربان، سایه اقتدار حضرت آقا را مستدام بدارد که با نگاه ملکوتی خود به اهداف نهایی داعش پی برد و دستهای پنهان آمریکا و اسرائیل در ساخت آن را برملا کرد و بر درجات شهید قاسم سلیمانی بیفزاید که به اشاره رهبری و با همه توان به مقابله داعش در عراق و سوریه رفت و سرانجام این فتنه آمریکایی- اسرائیلی را که هدف نهایی آن ایران اسلامی بود از میان برداشت.
۲- به اولین روزهای فتنه داعش و جنایات هولناکی که در عراق و سوریه مرتکب میشدند بازگردید. چه میبینید؟! جان برکفان سپاه قدس با فرماندهی بیبدیل حاجقاسم سلیمانی به مقابله با داعش رفتهاند، در عراق و سوریه.
حاج قاسم نیروهای مردمی را در این دو کشور سازماندهی کرده و علیه تکفیریهای وحشی به میدان آورده است. درگیری با شدت هرچه تمامتر در جریان است و…
حالا نگاهی به داخل کشور در آن روزها بیندازید. تودههای مردم، رهبر معظم انقلاب را به خاطر مدیریت الهی ایشان تقدیس میکنند و حاج قاسم سلیمانی را از ژرفای دل تقدیر میکنند. در این میان، اما گروه اندک و کمشماری از غربگرایان مدعی اصلاحات – و نه همه آنها- نیز دیده میشوند که در همسویی کامل با دشمنان بیرونی، زبان و قلم به اعتراض میچرخانند بیانیه میدهند و سخنرانی میکنند که سوریه و عراق به ما چه ربطی دارد؟! و چرا باید جوانان کشورمان را در مقابله با داعش به کشتن بدهیم؟!
فقط تصور کنید که اگر حاج قاسم عزیز ما و همرزمان شهیدش به مقابله با داعش نمیرفتند، چه اتفاقی را در داخل کشور شاهد بودیم! تصورش هم دردناک است، انبوه جوانان قتل عام شده، زنان و دختران به اسارت گرفته شده و به عنوان کنیز به ثروتمندان عیاش عرب فروخته شده و …
۳- جنگ تمام عیار ما با داعش ضمن آن که ادای تکلیف الهی در دفاع از ملتهای مظلوم عراق و سوریه بود، تلاش جانانه برای حفظ امنیت میهن اسلامی خودمان نیز بود.
حالا جای آن است که این بخش از بیانات مستدل حضرت آقا را در دیدار خانواده شهدای مدافع حرم با ایشان (۱۶ بهمن ۱۳۹۴) مرور کنیم.
ایشان درباره یکی از مجموع امتیازات شهدای مدافع حرم میفرمایند: «اینهـا رفتنـد بـا دشـمنی مبـارزه کردنـد کـه اگـر مبـارزه نمیکردنـد ایـن دشـمن میآمـد داخـل کشـور. اگـر جلویش گرفتـه نمیشـد مـا باید اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه اسـتانها بـا اینهـا میجنگیدیم و جلـوی اینهـا را میگرفتیم. در واقع ایـن شهدای عزیـز ما جـان خودشان را در راه دفاع از کشـور، ملت، دیـن و انقلاب اسلامی فـدا کردند».
اکنون به موضوع اصلی یادداشت پیشروی باز میگردیم. بخوانید!
۴- شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که آمریکا و متحدان اروپایی آن در دورترین افق نگاه خود نیز تصور نمیکردند جنگ اوکراین به درازا بکشد و بر این باور بودند که بعد از شروع جنگ، تحریمهای فلجکننده غرب و انبوه تسلیحاتی که از سوی آمریکا و اروپا به اوکراین سرازیر خواهد شد، توان روسیه را برای ادامه جنگ به تدریج کاهش داده و از بین میبرد.
آمریکا با این تلقی معاهدهای را که در سال ۱۹۶۳ و بعد از ماجرای خلیج خوکها با شوروی سابق منعقد کرده بود، زیر پا گذاشت.
آمریکا و شوروی (جان. اف کندی و نیکیتا خروشچف) در آن پیمان متعهد شده بودند که شوروی موشکهای میانبرد خود (با برد ۱۶۰۰ کیلومتر) را از کوبا جمع کند و در مقابل، آمریکا موشکهای هستهای خود در ترکیه را از میان برداشته و از گسترش ناتو به سوی شوروی سابق (روسیه کنونی) خودداری ورزد.
آمریکا برخلاف آنچه متعهد شده بود پایگاه نظامی خود در ترکیه -اینجرلیک- را به سلاح هستهای مجهز کرد و چندی قبل، از اوکراین برای عضویت در ناتو نیز دعوت کرد. روسیه با استناد به پیمان ۱۹۶۳ خلیج خوکها به آمریکا هشدار داده بود که حضور ناتو را در مرزهای خود نمیپذیرد ولی آمریکا که با تصور یاد شده -ضعف روسیه و ناتوانی این کشور در صورت بروز جنگ- درپی تحریک روسیه به جنگ بود، هشدارهای روسیه را نادیده گرفت و روسیه حمله به اوکراین را که مفهوم واقعی آن دفاع از خود در مقابل توطئه آمریکا بود، آغاز کرد.
رهبر معظم انقلاب که رخدادهای مورد اشاره را به دقت زیر نظر داشتند، طی سخنانی به مناسبت مبعث رسولخدا(ص) از این ماجرا و پشت صحنه آن پرده برداشته و فرمودند: « ما در اوکراین طرفدار توقف و خاتمه جنگ هستیم … اما علاج بحران در صورتی ممکن است که ریشههای آن شناخته شود. ریشه بحران در اوکراین، سیاستهای آمریکا و غرب است که باید آن را شناخت و بر اساس آن قضاوت و اقدام کرد».
۵- به این سند نگاهی بیندازید. در نشست سال ۲۰۰۸ ناتو در بخارست، پیشنهاد پیوستن اوکراین به ناتو مطرح میشود. ویلیام برنز، رئیس فعلی سازمان سیا که در آن زمان سفیر آمریکا در مسکو بود در یادداشتی برای کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا مینویسد: «عضویت اوکراین در ناتو مشخصترین خط قرمز برای همه نخبگان روسیه است» و توضیح میدهد «طی صحبتهایی که در بیش از دو سال و نیم با بازیگران کلیدی روسیه داشتهام- از آدمهای ناشی در گوشهکنارهای کرملین گرفته تا هوشمندترین منتقدان لیبرال پوتین، هنوز کسی را پیدا نکردهام که عضویت اوکراین در ناتو را چیزی غیر از چالش مستقیم برای منافع روسیه ببیند».
در نشست بخارست، مرکل، صدر اعظم آلمان و سارکوزی، رئیسجمهور وقت فرانسه هم با عضویت اوکراین در ناتو مخالفت میکنند و برپایی جنگ با روسیه را نتیجه آن میدانند.
سال ۲۰۱۴ دولت وقت اوکراین با یک کودتای رنگی برکنار میشود و پس از آن ناتو طی ۸ سال بیش از ۱۰هزار تن از ارتش اوکراین را برای جنگ با روسیه آموزش میدهد. در جولای سال ۲۰۲۱ ناتو رزمایشی با نام «عملیات نسیم دریا» را با حضور و مشارکت اوکراین علیه روسیه در دریای سیاه برگزار میکند و… دهها سند دیگر که از طرح قبلی ناتو برای جنگ با روسیه حکایت میکند و شرح آن به درازا میکشد.
حالا یک بار دیگر سخن رهبر معظم انقلاب خطاب به پوتین (سهشنبه ۲۸ تیر ماه) را مرور کنید «جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند به هیچ وجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانکه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد» و با تأکید بر اینکه ناتو موجودی خطرناک است، فرمودند:« اگر راه در مقابل ناتو باز باشد، حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه همین جنگ را به راه میانداختند.»
گفتنی است، رهبر معظم انقلاب در جریان جنگ ۳۳ روزه نیز پیشبینی مشابهی داشتند و خطاب به حزبالله فرموده بودند که اسرائیل برای دو ماه بعد از تاریخ شروع جنگ ۳۳ روزه طرح حمله همهجانبه به حزبالله را داشت ولی پیشدستی حزبالله طرح رژیم صهیونیستی را ناکام گذاشت. بعدها مقامات رژیم صهیونیستی به وجود این طرح اعتراف کردند.
۶- بعد از ملاقات پوتین با رهبر معظم انقلاب، «ندپرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت؛ «ایالات متحده تایید ضمنی موضع روسیه در جنگ اوکراین از سوی [آیتالله] خامنهای را با اهمیت تلقی میکند» و اظهار داشت ایران برخلاف اعلام قبلی خود مبنی بر مخالفت با جنگ «از پوتین و جنگ او علیه مردم اوکراین حمایت میکند».
ندپرایس، این واقعیت برملا شده را نادیده گرفت که آمریکا با نقض پیمان۱۹۶۳ خلیجخوکها و اصرار بر گسترش ناتو به مرزهای روسیه عامل اصلی برپایی جنگ در اوکراین بوده است و چنانکه روسیه در مقابل این تصمیم آمریکا دست روی دست میگذاشت شاهد برپایی جنگ در کریمه بود و ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای همسایه روسیه که آمریکا بیشترین دشمنی را با آن داشته و دارد، از تبعات گسترش دامنه ناتو در امان نبود.
۷- بیانات رهبر معظم انقلاب قبل از آن که حمایت (در حد و اندازه شفاهی) از روسیه باشد، هشداری جدی به آمریکا و متحدانش است که با دُم شیر بازی نکنند.
امروزه اگرچه جنگ اوکراین برخلاف تلقی اولیه آمریکا با شکست مفتضحانه ناتو روبهرو شده و بحرانهای بیسابقه غذا و انرژی سراسر آمریکا و کشورهای اروپایی را فرا گرفته است ولی اظهارات رهبر معظم انقلاب در ملاقات با پوتین حکایت از آن دارد که ایران از واقعیت پشت پرده جنگ اوکراین با خبر است و تحرکات ناتو در منطقه را به دقت زیر نظر دارد و از آنجا که میداند در صورت پیروزی آمریکا در اوکراین، ایران یکی از اهداف بعدی و اصلیترین آنها خواهد بود، مقابله روسیه با آمریکا و ناتو در اوکراین را بخشی از امنیت خود دانسته و به طور منطقی و طبیعی از آن حمایت میکند.
۸- خشم آمریکا و اسرائیل از بیانات رهبر معظم انقلاب قابل درک است ولی همراهی و همسویی برخی از مدعیان اصلاحات و غربگرایان با دشمنان تابلودار ایران تنها با دو احتمال قابل توجیه است، بیبهره بودن از کمترین درک و شعور سیاسی و یا مأموریت. دو احتمالی که هر دو در کارنامه آنها سابقه داشته و دارد و احتمال سومی نیز در میان نیست.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پرینس سالها قبل از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد، دولت آمریکا را به ترور شهید سلیمانی تشویق کرده و گفته بود: «این که افرادی مانند سلیمانی پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگ ملی برای آمریکاست.»
سرویس جهان مشرق – «اریک پرینس» نظامی سابق آمریکایی و بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر» (که امروزه «آکادمی» نامیده میشود)، یکی از بازیگران برجسته در شکلگیری سیاستهای خصمانهی دولت آمریکا در قبال ایران و به طور خاص، ترور شهید سلیمانی است. در گزارش پیش رو بیشتر با پرینس آشنا خواهید شد.
◄ اطلاعات شخصی:
تولد: ۶ ژوئن ۱۹۶۹ (میشیگان، آمریکا)
والدین: «ادگار پرینس» و «السا پرینس»
همسر اول: «جوان نیکول» (۲۰۰۳-۱۹۹۱)
همسر دوم: «جوانا هاک» (رابطه پیش از مرگ همسر اول) (۲۰۱۲-۲۰۰۴)
همسر سوم: «استیسی دیلوک» (سخنگوی بلکواتر) (۲۰۱۲ تا کنون)
تعداد فرزندان: ۷
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد از کالج «هیلزدیل»
تخمین دارایی: ۲/۵ میلیارد دلار
◄ سوابق:
افسر یگان ویژهی نیروی دریایی آمریکا (۱۹۹۵-۱۹۹۲)
تأسیس شرکت نظامی خصوصی بلکواتر، ۱۹۹۷
کارآموز کاخ سفید
کارآموز «دینا روراباکر» نمایندهی کنگره و حامی تجزیه و حملهی نظامی به ایران
◄ مسئولیتها:
بنیانگذار دو مؤسسهی دینی و کاتولیک محافظهکار
مدیرعامل و یکی از مؤسسان بلکواتر (۲۰۰۹-۱۹۹۷)
افسر آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیآیای)
مسئول آموزش و تجهیز ارتش نیروهای خارجی امارات (۲۰۱۱-۲۰۱۰)
مشاور امارات در امور نظامی غرب آسیا و آفریقا
ریاست شرکت ترابری-امنیتی گروه «فرانتیر سرویسز» هنگکنگ
◄ شهرت:
تأسیس بزرگترین ارتش خصوصی جهان و حمایت از جلب مزدور برای جنگ
حمایت از کارزار انتخاباتی ترامپ و تقلب برای پیروزی او
طرح نظریهی ترور شخصیتها با پهپاد
معرفی اجمالی
اغلب شهرت «اریک پرینس[۱]» به خاطر تأسیس شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر[۲]» است که اکنون با تغییر نام به «آکادمی[۳]»، بزرگترین ارتش خصوصی جهان است. این شرکت مخوف جنایتهای کلانی در سرتاسر دنیا انجام داده و مسئولیت مستقیم آنها به عهدهی اریک پرینس، بنیانگذار و مدیرعامل سابق آن، است. این عملیاتها در سودان، یمن، عراق، لیبی، افغانستان و دیگر نقاط دنیا انجام شده است. گزارشها حاکی از آن است در دورهی ریاست پرینس فقط ۱/۶ میلیارد دلار بودجه از سوی دولت آمریکا در قالب قراردادهای غیرمحرمانه به حساب این شرکت واریز شده است. درباره قراردادهای محرمانه، اطلاعاتی در دست نیست، اما بخشی از این قراردادها توسط آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیآیای، منعقد شده است.
«اریک پرینس» در دفتر کارش در ایالت ویرجینیا در آمریکا. شرکت پرینس فقط در دورهی ریاستجمهوری جورج بوش پسر، بیش از یک میلیارد دلار قرارداد با دولت آمریکا بست. (+)
اگرچه عملیاتهای امنیتی و نظامی بلکواتر اغلب مرگبار هستند، اما کشتار مردم عراق در میدان «نسور» (سپتامبر ۲۰۰۷) به دست نیروهای بلکواتر بیشتر از بقیهی عملیاتهای این شرکت، رسانهای شد[۴]. در این عملیات حداقل ۱۷ غیرنظامی کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند. چند نفر از اعضای این شرکت به خاطر این کشتار به قتل عمد یا غیرعمد محکوم شدند، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، آنها را مورد عفو قرار داد. در روزهای انتهایی سال ۲۰۰۶، «انرو مونن» یکی از نیروهای بلکواتر، در حالی که مست بود، یکی از محافظین نخستوزیر عراق را به قتل رساند. با این وجود، مونن در فاصلهی کوتاهی در نقش دیگری در کشور کویت مشغول به کار شد و اکنون در واشینگتن و در کاخ سفید مشغول فعالیت است. به طور کلی، بلکواتر در دادگاههای مختلف و به دلایل متفاوت، متهم و محکوم به فساد مالی، ترور اشخاص نظامی و غیرنظامی، و تخطی از قوانین ملی و بینالمللی شده است.
اریک پرینس، سال ۲۰۱۰، و بعد از رسواییهای فراوان، بلکواتر را ترک کرد، اما پس از جدایی باز هم اقدامات و علایق نظامی او فروکش نکرد. تنها در یک مورد، سال ۲۰۱۹، سازمان ملل گزارش مفصلی دربارهی اقدامات نظامی او در کشور لیبی برای ترور، کودتا یا نقض احکام بینالمللی منتشر کرد[۵]. در این گزارش فهرست بلندی از اهداف ترور، ارسال تسلیحات غیرقانونی به لیبی و انتقال کاربری هواپیماهای غیرنظامی به نظامی به قیمت صوری ۱۰ دلار ارائه، و گفته شده ارزش این عملیات حداقل ۸۰ میلیون دلار بوده است. البته این تنها مورد اتهام او در سازمان ملل نیست. پیشتر نیز در سال ۲۰۱۱ تحرکات نظامی پرینس در سومالی و اریتره مورد توجه سازمان ملل قرار گفت، ولی به تحریم یا توبیخ او منجر نشد.
نمایی از میدان «نسور» بغداد، جایی که نیروهای امنیتی «بلکواتر»، سال ۲۰۰۷، در حال اسکورت یک کاروان وابسته به سفارت آمریکا، اقدام به قتلعام عراقیها کردند. در این حادثه، ۱۷ غیرنظامی عراقی کشته و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› کدام کمپانیهای آمریکایی دولت آمریکا را تیغ میزنند؟
در گزارشی که سال ۲۰۱۰ در رسانهها منتشر شد، مشخص شد اریک پرینس پیشتر در سیآیای مأمور مخفی بوده و مسئولیت او عملیاتهای ترور شخصیتها بوده است. این گزارش که به تأیید رسانههای معتبری چون نیویورکتایمز، واشینگتنپست و «ونیتیفیر» رسید حاکی از آن بود که سیآیای پرینس را مأمور ترور کرده بوده است. پرینس در پاسخ به این گزارشها، بدون تکذیب ماجرا، اظهار تأسف کرد و گفت: «من متوجه نمیشوم چهطور برنامهای با این حساسیت فاش میشود… و من در رأس آن قرار میگیرم[۶].»
یک فروند هواپیمای متعلق به «بلکواتر» در مسیر ارسال تدارکات برای نیروهای ویژهی آمریکا در افغانستان، در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ (+)
روز بعد، رسانهها گامی به جلو برداشتند و ادعا کردند شرکت بلکواتر مسئول ترور سران القاعده و طالبان بوده و در این کار از پهپاد استفاده کرده است[۷]. اگرچه طبق قانون مصوب سال ۱۹۷۶ دولت آمریکا اقدام به ترور، جرمانگاری شده است، اما پس از حادثهی یازدهم سپتامبر، جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، ترور و دستگیری بسیاری از افراد را در دستورکار نیروهای دولتی و خصوصی آمریکا قرار داد. فهرست ترورهای دولت آمریکا و شرکت بلکواتر فراتر از نیروهای القاعده رفت و حتی افرادی مانند «مامون دارکازنلی» متهم به حمایت مالی از تروریسم، و «عبدالقدیر خان» فیزیکدان هستهای اهل پاکستان، در این فهرست قرار گرفتند.
«اریک پرینس» (چپ) در جلسهی شهادت مقابل کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در سال ۲۰۰۷ دربارهی کشته شدن ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد به دست نیروهای پیمانکاری شرکت «بلکواتر» (+)
متأسفانه، شرارتهای پرینس در غرب آسیا، شرق آسیا و آفریقا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، هر بار که آمریکا قصد کاهش نیروهای خود در عراق، سوریه و افغانستان را دارد، پرینس پیشنهاد جایگزینی این نیروها را با مزدوران خود میدهد. در برخی موارد نیز این پیشنهادها مورد تأیید کاخ سفید و سیآیای قرار گرفته است. به طور ویژه، در دورهی ریاستجمهوری ترامپ فعالیتهای پرینس گسترش یافت. برخی رسانهها فاش کردند که چون ترامپ و «مایک پمپئو» (رئیس سیآیای بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، و سپس وزیر خارجهی آمریکا بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱) به تیم اطلاعات آمریکا اطمینان ندارند، درصدد هستند تیمی خصوصی از جاسوسان را اجیر کنند تا مستقیماً به پمپئو گزارش دهد. پرینس گزینهی اول ادارهی این جاسوسان خصوصی بود[۸].
علاوه بر این، چندی پیش شرکت جدید پرینس در هنگکنگ، فرانتیر سرویسز، که تحت پوشش حملونقل فعالیت میکرد، متهم به حمایت مالی و اطلاعاتی از نسلکشی اویغورها در چین شد. در گزارشی مورخ سال ۲۰۱۹ مشخص شد، فرانتیر سرویسز رسماً به عنوان شرکت امنیتی نیز فعالیت میکند و به طور عمده در غرب چین فعال است. به ادعای این گزارشها، نیروهای فرانتیر سرویسز بیش از یک میلیون مسلمان ترکتبار را در اردوگاههای بازآموزی نگه میدارند[۹] و اخیراً با چراغ سبز پکن به سوی لائوس، کامبوج و میانمار روانه شدهاند.
«اریک پرینس» در نشست سال ۲۰۰۷ کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در حال دفاع از عملکرد نیروهای «بلکواتر» پس از کشتار ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد، به تصویری از بقایای یک خودروی بمبگذاریشده اشاره میکند. پرینس اگرچه شخصاً از عبارت «مزدور» متنفر است، اما در حقیقت، مزدوری است که برای پول حاضر است با هر کسی معامله کند و دست به هر جنایتی بزند. (+)
پیشنهاد و حمایت از ترور سردار سلیمانی
اریک پرینس طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حامی جدی ریاستجمهوری دونالد ترامپ بود. او کمکهای مالی بسیاری به کارزار تبلیغاتی ترامپ کرد و با برگزاری جلسات متعدد با مسئولین انتخاباتی ترامپ، در شکلدهی به سیاستهای خارجی و نظامی آمریکا مشارکت داشت. سال ۲۰۱۸، پس از تحقیق و تفحصی که دربارهی دخالت روسیه در نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام شد، اطلاعات زیادی درباره لابی پرینس فاش شد که برخی از آنها مربوط به ایران و ترور سردار قاسم سلیمانی بود. این گزارش، اگرچه با حفظ مراتب امنیتی، به دست رسانهها رسید و سروصدای زیادی به پا کرد. با این وجود، سال ۲۰۱۸، کسی به تأثیر پرینس در ترور شهید سلیمانی توجه نکرد؛ تا بامداد سوم ژانویهی ۲۰۲۰، وقتی این اتفاق به انجام رسید.
مستند «جنگ سایه» دربارهی نقش حاج قاسم در پیروزیهای منطقهای ایران مقابل آمریکا [دانلود ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
››کارشناس استرالیایی: «شهید سلیمانی» جاودانهتر از «قاسم سلیمانی» خواهد بود
››روایت مستند آمریکایی از نقش حاج قاسم در «جنگ سایه» ایران با آمریکا
یکی از اسناد فاش شده، ایمیل اریک پرینس به «استیو بنون» مدیر وقت وبسایت محافظهکار و تندروی «بریتبارت»، بود که پرینس در آن، سردار سلیمانی و سپاه قدس را عاملان خشونت منطقه و مانع تحقق منافع آمریکا خوانده و خواستار ترور شهید سلیمانی شده بود. این یادداشت از طریق بنون به دست «کوری لواندوسکی» مدیر کارزار تبلیغاتی ترامپ، رسید و بعدها تقدیم «دونالد ترامپ جونیور» (پسرِ ترامپ) و «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا شد[۱۰].
در این یادداشت، پرینس قاسم سلیمانی را «هاینریش هیملرِ[۱۱] حکومت ایران» میخواند و معتقد است او «بازوی» رهبر ایران است. همچنین مینویسد: «اینکه سلیمانی و آدمهایی مثل او پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگِ ملی برای آمریکاست.» پرینس همچنین دربارهی ملت ایران مینویسد: «آنها آدمهایی هستند که در یک اینچ مربع فرش ایرانی هزار گره میزنند. همین آدمها روی تسلط منطقهای تمرکز کردهاند و موفق هم بودهاند.» او در عین حال، کشور ایران و سپاه پاسداران را با دیکتاتوری نازیها مقایسه میکند و معتقد است باید هرچه سریعتر جلوی اقدامات ایرانیها را گرفت.
بخشی از ایمیل سال ۲۰۱۵ «اریک پرینس» به «استیو بنون» مدیر وقت پایگاه خبری-تحلیلی محافظهکار «بریتبارت» و از حامیان انتخاباتی دونالد ترامپ، که پرینس در آن قاسم سلیمانی را مسئول خشونت در منطقه و محقق نشدنِ منافع آمریکا دانسته و زنده بودن «افرادی مانند سلیمانی» را «ننگ ملی برای آمریکا» توصیف کرده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
جالب است که توجیه اریک پرینس برای ترور سلیمانی همان است که بعداً توسط ترامپ و اطرافیانش به عنوان توجیه ترور ارائه شد. در واقع، به نظر میرسد پرینس به عنوان مشاور نظامی دولت ترامپ توصیههایی داشته که بعدها مورد توجه دولت ترامپ قرار گرفته است. سیاست خشونت آنها از این قرار است که آنها فهرستی از اقدامات نظامی منطقه را به ایران منتسب میکنند و در این میان، روی امنیت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای منطقه و امنیت جانی پرسنل خود تأکید میکنند، تا شاید بتوانند ترور سلیمانی را موجه جلوه دهند. بعد از ترور سلیمانی نیز رسانههای بینالمللی بهدرستی به این نکته اشاره کردند که همهی این مطالب در حد یک ادعا باقی میماند و دولت آمریکا هیچ سند یا شاهدی برای اثبات آنها و سپس توجیه ترور سلیمانی در دست ندارد.
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی، دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ [دانلود]
۱۲ ژانویهی ۲۰۲۰، چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، وقتی این توصیههای خشونتطلبانه علنی شد، پرینس در مصاحبه با سیانان بر توصیهی خود تأکید کرد و گفت: «توصیهی من دربارهی سلیمانی در سال ۲۰۱۵ صحیح بود، همانطور که توصیهام دربارهی عقلانیسازی شرایط [جنگ] در افغانستان صحیح بود[۱۲].» این سخنان حاکی از آن است که پرینس نهتنها به عنوان طراح نظریهی ترور شهید سلیمانی، چهرهی برجستهای دارد، بلکه در تشویق و ترغیب آن پس از وقوع نیز نقش داشته است. با توجه به نفوذ نظامی پرینس در عراق و روحیهی خشونتطلب او بعید نیست چنین شخصیتی در اجرای عملیاتیِ نقشهی ترور شهید سلیمانی نیز نقشی عملی ایفا کرده باشد.
«اریک پرینس» (مرکز تصویر)، نهتنها در ارائهی پیشنهاد و تشویق دولت آمریکا به ترور شهید سلیمانی دست داشت، بلکه با توجه به سابقهای که دارد، بعید نیست شخصاً در عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نیز ایفای نقش کرده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››مأمور سابق سیآیای درباره جذبه حاج قاسم چه گفت؟
البته در اینکه این توصیهی خصمانه مستقیماً و بلافاصله به دست ترامپ رسیده باشد، تردید وجود دارد، اما چنانکه گفته شد، این توصیه به دست مشاوران ارشد، تصمیمسازان و نزدیکان ترامپ رسیده است. همچنین در اسناد فاش شده آمده است که اریک پرینس به همراه «جورج نادر» و «جوئل زامل» ماه آگوست سال ۲۰۱۶ به برج ترامپ رفتند و دربارهی «سیاستهای آمریکا در قبال ایران» مذاکره کردند.
«نادر» تاجر، لابیگر و سیاستمدار آمریکایی-لبنانی است که جرم اثباتشدهی جنسی تنها یکی از بندهای کارنامهی سیاه اوست. او با مسئولین امارات و عربستان رابطهی نزدیک و رسمی دارد و از طرفی به عنوان لابیگر شرکت بلکواتر با پرینس رابطهای نزدیک داشت. وی همچنین بارها در اندیشکدهها و رسانهها علیه ایران سخن گفته است. از سوی دیگر، زامل، تاجر، کارشناس رسانه و سیاستمدار اسرائیلی است که در حوزهی نظامی تخصص دارد. رابطهی پرینس، نادر و زامل حداقل طی ۱۰ سال اخیر سرشار از پولشویی، دروغ، تقلب و ترور است که این امر برای دولت آمریکا و رسانههای جهان نیز پوشیده نیست. هر سه نفر مواضع تندی علیه ایران دارند.
«اریک پرینس» (راست)، اواخر ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، برای شهادت مقابل کمیتهی اطلاعات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا وارد محل این نشست غیرعلنی میشود. (+)
حداقل در یک مورد، که مکالمهی خصوصی پرینس در سال ۲۰۱۰ فاش شد، وی گفته بود دولت آمریکا باید برای جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای نیجریه، یمن، سومالی و عربستان از مزدوران شرکتهای خصوصی استفاده کند تا با «تروریسم» مقابله کنند[۱۳]. او در همین مکالمه گفت: «ایران برای رسیدن به سلطنت بر خاورمیانه و خلیج فارس، نظیر آنچه داریوش هزار سال پیش از میلاد مسیح داشت، میخواهد به سلاح هستهای دست یابد.» و در ادامه گفته بود: «ایرانیها نقشههای شومی دارند… برای حل این مشکل نمیتوان از سربازهای عادی استفاده کرد.»
پایگاه «بلکواتر» در افغانستان، در نزدیکی مرز پاکستان، که از آن برای آموزش نیروهای افغان استفاده میشد. بلکواتر، که اکنون «آکادمی» نام دارد، بزرگترین شرکت نظامی خصوصی جهان است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نقش شهید سلیمانی در وحدت ایران و عراق
››دیپلمات آمریکایی: سلیمانی برای مردم خاورمیانه مقدس بود
جمعبندی
آنچه دربارهی اریک پرینس گفته شد، تنها بخشی از کارنامهی عیان اوست. برنامههای محرمانهی او با دولت آمریکا و جنایتهای با واسطه یا بیواسطهی او در عراق، یمن، افغانستان، سودان، لیبی و ایران بسیار زیاد است. نشریهی بلومبرگ از او به عنوان «جلودار مزدوران آمریکا[۱۴]» نام میبرد، چراکه او حاضر است برای پول با هر کسی معامله کند، دست به هر جنایتی بزند و به هر سو برود. خبرها حاکی از آن است که در میانهی سال ۲۰۲۱، وقتی طالبان حکومت را به دست گرفت، پرینس هر یک قطعه بلیط پرواز چارتر برای خروج از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار (معادل پروازهای لوکس بینالمللی) به مردم این کشور میفروخت.
«اریک پرینس» (راست) در فرودگاه قندهار افغانستان. گزارشها حاکی از آن است که پرینس، سال ۲۰۲۱، همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و زمانی که طالبان بهسرعت در حال پیشروی و تسلط بر این کشور بود، هر یک قطعه بلیت پرواز خروجی از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار میفروخته است. (+)
لحظات هولناک در فرودگاه کابل؛ همکاران سابق نیروهای آمریکایی، مستأصل برای فرار از افغانستان، به هواپیماهای آمریکایی آویزان میشوند و بعد، از آسمان سقوط میکنند (حاوی تصاویر دلخراش) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››خروج «ترامپیِ» بایدن از بگرام و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
ارتش خصوصی او در زمان تصدی شرکت بلکواتر و اقدامات نظامی او پس از آن، باعث کشتار هزاران غیرنظامی در غرب آسیا شده است. با این وجود، در خصوص پروندهی ترور سردار سلیمانی، چهرهی اریک پرینس به عنوان یکی از تصمیمسازان و حامیان این عملیات برجسته است. او سال ۲۰۱۵ طی نامهای به مسئولین کارزار انتخاباتی ترامپ چنین پیشنهادی را ارائه کرد و سپس با حضور در برج ترامپ در خصوص سیاستهای ضدایرانی با او صحبت کرد. پس از ترور سردار سلیمانی نیز او از پیشنهاد خود حمایت کرد.
[۱] اریک پرینس لینک
[۲]Blackwater (company) Link
[۳]Academi
[۴] کشتار میدان نسور لینک
[۵]Erik Prince, Trump Ally, Violated Libya Arms Embargo, U.N. Report Says Link
[۶]Tycoon, Contractor, Soldier, Spy Link
[۷]C.I.A. Said to Use Outsiders to Put Bombs on Drones Link
[۸]Trump White House Weighing Plans for Private Spies to Counter “Deep State” Enemies Link
[۹]Blackwater founder’s Hong Kong firm signs Xinjiang training camp deal Link
[۱۰]۲۰۱۵ memo from Erik Prince to Trump campaign: ‘National disgrace’ that Soleimani ‘not already DEAD’ Link
[۱۱] هیملر نظامی و سیاستمدار برجستهی دوران نازی در آلمان بود که یکی از قدرتمندترین افراد در حکومت هیتلر محسوب میشد و او را مهمترین بازوی نظامی هیتلر و یکی از طراحان اصلی هولوکاست میدانند.
[۱۲] منظور پرینس از پیشنهاد عقلانیسازی شرایط جنگ در افغانستان، جایگزینی نیروهای مزدور شرکتهای خصوصی به جای نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان است.
[۱۳]Secret Erik Prince Tape Exposed Link
[۱۴]Blackwater Mercenary Prince Has New $۱ Trillion Chinese Boss Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عملیات تروریستی «آذرخش کبود» حتی به محکِ استانداردهای خود ایالات متحده که بر منطقی کاملاً خودسرانه و ضدبشری استوار است هم توحش غیرضروری و جنایت کور محسوب میشود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، شبکه سعودی العربیه چند شب پیش میزبان «مایک پامپئو»، وزیر خارجه سابق آمریکا به عنوان یکی از آمران اصلی عملیات تروریستی موسوم به «آذرخش کبود» برای حذف فیزیکی سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» بود.
پامپئو که در دوران حضورش در وزارت خارجه آمریکا نتوانسته بود اقدام تروریستی فرودگاه بغداد را حتی با توجه به قوانین داخلی کشورش توجیه کند، در مصاحبه جمعه شب تلاش کرد با ارائه این رقم جدید که سردار سلیمانی برای «کشتن ۵۰۰ آمریکایی» نقشه کشیده بود جنایت واشنگتن را سفیدشویی کند.
نطق پامپئو در ارائه این آمار ساختگی در حالی در رسانه آل سعود باز شده بود که او در جلسه استماعی که ۳۵ روز بعد از حمله به سردار سلیمانی در مجلس نمایندگان آمریکا ترتیب داده شد از پاسخگویی به تک تکِ سوالاتِ قانونگذاران آمریکایی (که خودشان هم کینهشان از سردار سلیمانی را کتمان نمیکردند) درباره دلایل تصمیم آمریکا طفره رفت.
چرا ترور سردار سلیمانی یک جنایت بود؟
الیوت اِنگِل»، رئیس وقت کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا درباره جلسه ۱۸ اسفندماه ۹۸ گفت: «امیدوار بودم حضور پامپئو در جلسه کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان بتواند پاسخهای لازم را درباره سیاست ترامپ در قبال ایران به خصوص حمله به [سردار سلیمانی] در اختیار مردم آمریکا قرار دهد.»
او اضافه کرد: «متأسفانه آقای پامپئو از ارائه پاسخ برای مستقیمترین پرسشها خودداری کرد و قادر به توضیح درباره توضیحات متناقض دولت از زمان انجام آن حمله در آغاز سال جاری (۲۰۲۰) نبود. با گذشت چند روز از آن نشست، دولت ترامپ هنوز حقایق را درباره اقدام بیپروای خود برای دامن زدن به تنشها با ایران از مردم آمریکا پنهان میکند.»
به گفته اِنگل، «ما هنوز پاسخ مستقیمی نشنیدهایم که چرا حمله به [سردار] سلیمانی لازم و قانونی بود. توضیح اولیه دولت مبنی بر وجود تهدیدی فوری، فروپاشیده است و رئیسجمهور اکنون ضربالاجلهای قانونی برای ارائه توضیحهای قانونی و واقعیتمحور به مردم درباره اقدامش برای حمله به ایران را زیر پا گذاشته است.»
تقریباً در همان زمان، «جف مرکلی»، عضو مجلس سنای آمریکا هم گفته بود که کل استدلال دولت ترامپ در توجیه این حمله این بود که تهدید قریبالوقوعی وجود داشته، اما اگر سوال میشد که این تهدید کجا بوده و چه ماهیتی داشته، هیچ توضیح یا پاسخ قانعکنندهای ارائه نمیشد.
معنای شنیده شدن چنین صداهایی از یکی از کانونهای مهم هیئت حاکمه واشنگتن این است که عملیات تروریستی «آذرخش کبود» حتی به محکِ استانداردهای خود ایالات متحده که بر منطقی کاملاً خودسرانه و ضدبشری استوار است هم توحش غیرضروری و جنایت کور محسوب میشود.
در بیرون از مرزهای ایالات متحده هم- با آنکه نهادهای بینالمللی به کل تحت سیطره آمریکا هستند- وضع برای واشنگتن جالبتر از داخل نیست و این ظلم به حدی عریان و غیرقابل دفاع بوده که حتی سازمان ملل را واداشته آمریکا را به دلیل تغییر قوانین بنیادین قتلهای هدفمند فراسرزمینی، توسل به تحریفهای قانونی برای حمله به یک بازیگر دولتی در خاک کشور ثالث، نقض تمامیت ارضی عراق، تضعیف تمایز میان مفاهیم «حق جنگ» با «جنگ مشروع» و … مورد سرزنش قرار دهد.
نکته جالبتر آنکه تشت توحش در فرودگاه بغداد طوری از بام افتاد که «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی ترامپ در واکنش به گزارش مجاهدت از سازمان ملل بیآنکه فایدهای در بزک کردن اقدام تروریستی آمریکا و پیچیدن آن در لفافه توجیههای ظاهراً دیپلماتیک ببیند در توییتر نوشت: «ما به یک مرجع بالاتر در سازمان ملل جواب نمیدهیم»!
جنایتی که در هدفش ناکام ماند
اما آیا اقدام تروریستی آمریکا دستاوردهایی داشته که بتواند در یک تحلیل هزینه-فایده این رسواییها را در ازای منافعش توجیه کند؟ پاسخ این سوال نیز بر اساس اتفاقات پس از ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، آنطور که خود آمریکاییها هم اعتراف کردهاند منفی است.
بعد از شهادت حاج قاسم، آمریکا به نحو تحقیرآمیزی از افغانستان خارج شده و بازی در آسیای مرکزی را باخته و این موضوع احتمال دارد پیامدهای جدی نیز در آسیای غربی به همراه داشته باشد. مجلس عراق رأی به خروج کامل نیروهای آمریکایی از آن کشور داده؛ دولت سوریه بخش مفیدی از کشور را در اختیار داشته و کنترل میکند؛ سران کشورهای عربی که زمانی با دمشق خصومت میورزیدند، اکنون دوباره به سوریه روی آوردهاند. حزبالله نیز با قوت به بازیگری مهم خود در صحنه سیاسی لبنان ادامه میدهد.
علاوه بر این هر چقدر که عربستان یمن را بمباران کند، حوثیها به پیروزی در شهر راهبردی مارب که یکی از مهمترین پایگاههای سعودی در این کشور به شمار میرود، نزدیک شدند. حماس نقش راهبردی در غره دارد و صهیونیستها بیش از هر زمان دیگر به احتمال بروز جنگ داخلی نزدیک شدهاند، تا جایی که خودشان هم درباره فروپاشی خودشان هشدار میدهند.
از طرف دیگر، اگر هدف اصلی طراحان ترور سردار سلیمانی برخورد با قدرت بازدارندگی ایران بود، باید تاکید کرد که سپاه قدس نه تنها ضعیف نشد بلکه با الگو گرفتن از مکتب شهید سلیمانی در عزمش راسختر شد. مضاف بر این، موشکباران پایگاه عینالاسد نیز چنان خسارتی به هیمنه آمریکا وارد کرد که کنث مککنزی، فرمانده سابق سازمان تروریستی سنتکام به صراحت اعتراف کرد که ایرانیها در عینالاسد هر جا را خواستند زدند و آنها در سطح موشکی به مرحله «سرآمدی» (Overmatch) رسیدهاند.
اندکی بعد از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نشریه پولیتیکو در تحلیلی نوشته بود: «ترامپ با ترور قاسم سلیمانی، قمار خطرناکی را مرتکب شد. ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران، به معنای حذف یک دشمن خطرناک آمریکاست، اما از طرف دیگر میتواند امنیت نیروهای آمریکایی را در خاورمیانه و فراتر از آن، به مخاطره بیندازد. به فرض اینکه سلیمانی دشمن آمریکا بود، اقدام ترامپ، تشدید تنش به روشی پرریسک در یک زمین بیثبات است که میتواند آتش آن به جان سربازان آمریکایی و متحدانش در غرب آسیا و حتی فراتر از آن بیفتد.»
مدتی بعدتر که صحنه واضحتر شد کار از پیشبینیهای اینچنینی به اعتراف در سطوح تصمیمگیران سیاسی آمریکا رسید، به طوری که به عنوان مثال، رابرت مالی، شهریورماه سال گذشته گفت: «ترور ژنرال سلیمانی امنیت آمریکا را کمتر کرده است. این اقدام، جهان را هم مقابل ایران ناتوانتر کرد.»
وی افزود: «موضوع سر این نیست که درباره کشتن (ترور) قاسم سلیمانی قضاوتی کنیم و به نظرم همه ما میتوانیم سر این موضوع با هم توافق داشته باشیم اما موضوع بر سر این است که کشتن او آیا آمریکا را امنتر کرد یا نکرد؟ به نظر من مساله کاملا روشن است، چراکه این کار باعث ایجاد مشکلات بیشتر شد و باعث کم کردن تنشها نشد.»
علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل غرب آسیا در پاسخ به این سوال که صحنه غرب آسیا بعد از شهادت سردار سلیمانی چه تغییری کرده است میگوید: «بعد از ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، ناامنی برای آمریکاییها در عراق به شدت افزایش پیدا کرد.»
وی اضافه میکند: «حمله به کاروانهای لجستیک آمریکایی در عراق الان به یک خبر روزمره تبدیل شده. این نوع ناامنی، مثل سمی در بدن است که کل سیستم را از داخل فلج میکند. آمارهای رسمی خود عراق میگویند بین مارس ۲۰۲۰ تا پایان سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۰۰ مورد حمله به کاروانهای آمریکایی صورت گرفته؛ این یعنی به صورت میانگین، حدود ۲۰ حمله در هر ماه یا به عبارت دیگر در هر سه روز دو حمله صورت گرفته است.»
کاهش قابل توجه تعداد پایگاههای آمریکا در عراق از جمله دیگر تبعات اقدام تروریستی در فرودگاه بغداد بوده است. علیرضا مجیدی در این باره میگوید: «در زمان شهادت سردار در ژانویه ۲۰۲۰، آمریکاییها ۶ پایگاه رسمی و ۶ پایگاه راداری داشتند. الان تعداد این پایگاهها به سه عدد رسیده است که همین سه تا هم غیرقانونی هستند اما تعداد پایگاههای آمریکا از ۱۲ پایگاه به ۳ کاهش یافته است.»
اگر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران حیاتش با تکیه به توانمندیهای ویژه خود در شبکهسازی نیروهای محلی و بومی توانست نقشههای ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی را در منطقه نقش بر آب کند، شهادتش بر الگوی تفکر و مسیر او نور تاباند و مقاومت را در حرکت در این مسیر همبستهتر و راسختر کرد.
منبع: تسنیم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وقتی یک سرپناه داری، دیگر در فکر این نیست که جابجا بشویم. من الان عذاب گرفته ام که چطور کارتن ها را بلند کنم و چگونه اسبابکشی کنم؟… تا ببینیم خدا چه می خواهد.
گروه جهاد و مقاومت مشرق – برایمان عجیب بود اما واقعیت داشت. پدر شهیدی که بارها نامش را شنیده بودیم و ارادت خاصی به او داشتیم، در حاشیه شهر پاکدشت، در آستانه بیخانمانی بود! بروبچههای سپاه برایش پولی جور کرده بودند تا خانه کوچکی بخرد اما جهش قیمتها، دستش را کوتاه کرده بود. حالا حتی با آن پول نمیتوانست همین خانهای که در آن زندگی می کند را اجاره کند!
وقتی تلفنش را گرفتیم، غم از صدایش می بارید. مردی که از بچگی در خیابانهای تهران کار کرده بود، با سختی روزگارش را گذرانده بود و لقمههای حلالش، پسرش محمدهادی را جانفدای اهل بیت(ع) کرده بود، حالا گرفتار تأمین سرپناهی برای خودش و دخترانش بود. کاری که از دست ما برمیآمد این که قبل از ظهر پانزدهمین روز از خرداد، زیر تیغ تیز آفتاب، خودمان را به خانههای مسکن مهر پاکدشت برسانیم و بنشینیم پای صحبت مردی که از چهرهاش میشد سالها سختی و مرارت را فهمید.
قسمت های قبلی گفتگو را اینجا بخوانید؛
وقتی پدر شهید از گرسنگی از حال رفت +عکس
پدر شهید: جمعهها خانه مردم را نظافت میکردم! + عکس
کارتنخوابیِ شهید ذوالفقاری در نجف! + عکس
سرنوشت «هادی فلافلی» در مقبره خانوادگی نجف! + عکس
حدود سه ساعت یک جفت گوش دیگر هم قرض کردیم برای شنیدن درددلهای بابا رجبعلی که محمدهادیاش در سامرا شهید شد و حتی نتوانست پیکر جوانش را ببیند و به دل خاک بسپارد. حرفهایش را شنیدیم به امید این که شاید گرههای زندگیاش به دست کسی باز شود. ما امیدوار بودیم و او، امیدوارتر. محمدهادی که کنار مزارش در قبرستان وادیالسلام نجف، حاجت میدهد، مگر میشود هوای پدرش را نداشته باشد؟…
آنچه در این چند قسمت میخوانید، متن کامل این گفتگوی سه ساعته است. برای حل مشکلات این پدر دردمند، یا کمک کنید، یا دعا…
پدر شهید: یکی هست که هر هفته پنجشنبهها و جمعهها میآید کنار سنگ مزار یادبود آقا هادی و عکسهای هادی را می گذارد و تا شب هم می ایستد. هر هفته می آید. من خودم می گویم این جوان کار و زندگی ندارد؟ دیروز گفتم یکی از عکس های هادی را بیاورد. آمده بود تا دم درِ خانه ما تا عکس را بدهد. گفتم بیا اینجا پیشم بنشین. با هم یک چای خوردیم. گفتم تو بیکاری؟ گفت چرا حاج آقا؟ گفتم بیکاری که پنجشنبه و جمعه وقتت را می گذاری کنار یادبود پسر من؟ مگر تو زن و بچه نداری؟ باید بروی کار کنی… گفت حاج آقا! اگر یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوی؟ گفتم نه. گفت من هر چیزی از هادی خواسته ام به من داده. هر وقت اراده کنم، هر چیزی بخواهم بهم می دهد. گفتم خب وقتت را چرا اینقدر می گذاری؟ برو به سینما و پارک و تفریح آخر هفته. گفت من از پسرت چیزهایی گرفته ام و نذرم هم این است که پنجشنبه و جمعه کنار یادبودش باشم. عکس ها را می گذارد روی مزار و همان دو و بر می گردد. سنگ مزار را تمیز می کند و مثل یک خادم، مراقب است.
می گفت کسانی که می آیند آنجا و می گویند ما هر چه گفتیم، شهید حاجت ما را نداد؛ دروغ می گویند. من همین که به آقا هادی بگویم این را می خواهم، فردایش هم که نباشد، پس فردایش به من می دهد.
**: آن جوان اهل کجاست؟
پدر شهید: اهل تبریز است و از شهر قدس سمت کرج هر هفته پنجشنبه ها و جمعه ها می آید آنجا. شب جمعه می رود خانه و دوباره صبح جمعه برمیگردد. میگوید: آنطور که شهید می گوید عمل کنید، اگر نداد، هر چیزی خواستید به من بگویید… آنطور که پسر تو گفته، من عمل کردم و غیر ممکن است خارج از آن عمل کنم. همه چیز هم به من داده. سلامتی بخواهم، داده؛ مال و منال بخواهم، داده.
یک مریض دیگر هم بود که سرطان خون داشت. میدان صادقیه و بلوار فردوس می نشستند. در آن محدوده ما را به مسجد فاطمه زهرا(س) دعوت کرده بودند. یادواره ای برای آقا هادی گرفته بودند. آخر یادواره هم نفری یک کتاب «پسرک فلافل فروش» هدیه می دادند. بعد از شش ماه، همانجا یک یادواره هم برای شهید رسول خلیلی گرفتند. ما را هم دعوت کردند و رفتیم. مراسم که تمام شد یکی گفت چیزی بگویم باورت می شود؟ پسر شما یک بیمار سرطان خونی را شفا داده. گفتم این هم می خواهد هندوانه زیر بغل ما بگذارد! من هم چیزی نگفتم و جوابش را ندادم. بعدا کمی فکر کردم و گفتم به او بگویم خانه اش را هم بلدی کجاست؟ می شناسیش؟ اگر بلد بود می خواهم که من را ببرد آنجا. رفتم و بهش گفتم شما نشانی آن نفر را بلدی؟ گفت آره. گفتم من را هم می بری؟ گفت بله حاج آقا میبرمت. گفتم پس برویم.
بعد از مراسم یک جعبه شیرینی گرفتیم و رفتیم خانهشان. وقتی ما را دیدند خیلی ذوق کردند. گفت این پسر من که سرطان خون داشت، پسرت به من برگردانده و الان خوب شده و شفا گرفته. گفت من پسر شما را واسطه قرار دادم تا برای من دعا کند. دو ماه با این کتاب «پسرک فلافل فروش» اشک ریخته ام و با پسرت صحبت کرده ام. گفتم که آقا من چنین مشکلی دارم و شفای پسرم را از خدا می خواهم. تو واسطه شو. تو که عاشق حضرت زهرا هستی و می خواهی انتقام سیلی اش را بگیری به همان حضرت قسمت می دهم که از آن بزرگوار بخواهی پسر من را دعا کند.
**: پسرش چند ساله بود؟
پدر شهید: چهارده پانزده ساله بود… شما می توانی بروی و از آن بچه سئوال کنی… یکی آمده بود که بعد از بیست سال بچهدار شده بود. کنار مزار می نشینیم و با این آدم ها صحبت می کنیم و حالمان خوب می شود.
**: با حاج قاسم سلیمانی هم دیدار داشتید؟
پدر شهید: بله، دیدار داشتیم و یک نامه هم بهشان دادیم و گفتیم که ما پیر شده ایم و خسته شده ایم از اسبابکشی و جابجایی. هر وقت می خواهم از این خانه جابجا بشوم، پول پیش خانهمان کم می آید. یک بار چند سال پیش آقای عبدالرضا هلالی نزدیک به بیست میلیون کمک کرد. حاج قاسم دستور داد که آبرومندانه مشکل مسکن من را حل کنند. قرار شد که این کار را انجام بدهند.
بعدش حاج قاسم به شهادت رسید. ما هم رفتیم و دستور حاج قاسم را یادآوری کردیم. چهار تا نامه نوشتند. گفتند بروید از بنیاد شهید، نامه ای بیاورید که از امتیاز منزل استفاده کرده اید یا نه. از بنیاد شهید نامه آوردیم و نوشتند که تا الان از هیچ امتیازی استفاده نکردهایم. گفتند شاید زمینی از سازمان شهرسازی گرفته باشید؛ بروید تاییدیه از مسکن بگیرید. رفتم و تاییدیه بنیاد مسکن را هم گرفتم و نوشتند فاقد هر گونه خانه و زمین هستیم. گفت نامهنگاری هایی کرده ایم و در آخر هم سر کار ماندیم و دنبالش را نگرفتیم. این نامه ها هم هیچ حاصلی برای ما نداشت.
بعدش یک بنده خدایی گروه جهادی داشت و گفت اگر بتوانی چند متر زمین بگیری، ما برایت رایگان، خانه ای می سازیم. نگران نباش. اما برای خرید زمین بودجه نداریم. به فرماندار پاکدشت گفتیم که زمینی به ما بدهد که گفت برو به زمین شهری بگو. آنها هم گفتند که در مزایده باید شرکت کنی. ما برای شرکت در مزایده بودجه نداریم.
**: اینجا در نامه نوشته میتوانید حسینیه ای به نام شهدای مدافع حرم بسازید.
پدر شهید: مثلا قرار بود حسینیه ای به نام شهدای مدافع حرم بسازیم که طبقه همکفش مراسمات برگزار بشود و طبقه بالا هم سکونت داشته باشیم. به این طریق بتوانیم از مستاجری راحت بشویم.
**: این نامه را فرماندار پاکدشت به اداره شهرسازی داده بود؟
پدر شهید: بله؛ این هم نشد چون باید در مزایده شرکت می کردیم و امکانش نبود و فعلا اتفاقی نیفتاده. الان هم ۱۲ تیرماه باید این خانه را خالی کنیم و نمی دانیم باید چه کاری بکنیم.
پارسال آمدیم و در همین مسکن مهر، تصمیمی گرفتیم خانه ای بخریم و قولنامه کردیم. گفتند که شما یک جا را بخرید ما ۱۱۵ میلیون می دهیم. با پول خودمان می شد ۲۰۰میلیون. خانه ای دیده بودیم که ۵۰۰ میلیون بود. قرار بود برای بقیه مبلغ هم بانی پیدا بشود. ما خانهای را با ۴۵۰ میلیون تومان قولنامه کردیم. آقای زارع مسئول ایثارگران هم ۱۱۵ میلیون تومان داد. هنوز ۲۵۰ میلیون کم داشتیم. هر چه تلاش کردیم بقیه اش جور نشد. حتی به مسئولان هم نامه زدیم و خواستیم کمکمان کنند اما نتیجه ای نگرفتیم. یکی آمد و گفت چرا در صفحه مجازی مسئولان چنین نامه ای نوشته ای؟ ضد انقلاب ها سوء استفاده می کنند. گفتم من به ضد انقلاب چه کار دارم؟! مشکلی داشتهام که مطرح کردهام.
خلاصه همینطوری ماندیم و آن قولنامه را هم فسخ کردیم چون نمی توانستیم بقیه پول را بدهیم. به آقای زارع هم گفتیم که نشد و گفتند ۱۱۵ میلیون را بریزید به حساب ایثارگران.
**: الان دیگر با این مبلغ ها نمی شود خانه خرید.
پدر شهید: الان جایی هست که ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون قیمت دارد. همین خانه ما را فروخته اند ۵۵۰ میلیون تومان. ۱۰۰ متر هم بیشتر ندارد.
**: محلیت اینجا خوب است؟
پدر شهید: خوب نیست اما بهتر از مستاجری است. وقتی یک سرپناه داری، دیگر در فکر این نیست که جابجا بشویم. من الان عذاب گرفته ام که چطور کارتن ها را بلند کنم و چگونه اسبابکشی کنم؟… تا ببینیم خدا چه می خواهد.
نامه ای هم برای مقامات بالا نوشتیم و بنیاد شهید گفت طبق ضوابط، وام مسکن می دهیم. گفت باید سند داشته باشید و سند آزاد باشد؛ اوقافی نباشد؛ خانهای که می خواهید بخرید، اگر ۳۰۰ میلیون وام می دهیم، باید یک میلیارد ارزش داشته باشد. گفتم من اگر ۷۰۰ میلیون داشته باشم، یک خانه می خرم و نیازی نیست بروم و وام بگیرم.
**: الان شما کار هم می کنید؟
پدر شهید: نه، از وقتی که هادی شهید شده خیلی کم کار می کنم. نمی توانم از خانه بیرون بیایم. حال خوشی ندارم. حدود یک میلیون و ششصد هزار تومان بنیاد شهید حقوق می دهد که البته قرار است اضافه بشود. یارانه را هم که می گیریم.
**: از آن۱۱ سال بیمه ای که داشتید، مستمری نمی گیرید؟
پدر شهید: نه، سوابقم کم بود. البته قرار شد از مستمری تامین اجتماعی بگذریم تا حقوق بنیاد شهید برقرار بشود. من برای همین حقوق بنیاد، نامه چهار امضا گرفتم که از هیچ جایی حقوق نمیگیرم و کار نمی کنم تا حقوق بنیاد شهید برایمان برقرار شد. امضای بیمه اجتماعی، بازنشستگی و نیروهای مسلح و … را گرفتم که ثابت کنم جایی کار نمی کنم. تا این نامه را نبریم، حقوق را نمی دهند.
**: ان شا الله ما این مشکلات را منعکس می کنیم تا اگر کسی دستش می رسد، کاری بکند. موردی داشتیم که بنیاد شهید منزلی را با هزینه خودش اجاره کرده بود و در اختیار خانواده شهید گذاشته بود که تا چند سال راحت باشند. این امکان هم وجود دارد. چون الان با این مبالغ نمی شود خانه خرید.
پدر شهید: آنقدر آمده اند و رفته اند ولی اتفاقی نیفتاده… دلم می سوزد برای مستاجران. ما حقوق بخور و نمیری داریم اما هستد خانوادههایی که درآمد هم ندارند و مستاجرند. واقعا سخت است. خدا بزرگ است. بالاخره ما امیدمان را از دست نمی دهیم. ما راضی هستیم به رضای خدا.
**: یک سری مادران شهدا هم در این شهرک هستند؟
پدر شهید: در پاکدشت هستند در حصار امیر اما اینجا نیستند.
ما هم چند روز دیگر وقت داریم. اگر اتفاقی افتاد که چه بهتر و اگر هم نشد، بالاخره اینجا پارک هایی هست که می شود چادر بزنیم. چند سال پیش هم اثاثیهمان بیرون بود تا این که آقای هلالی آمد و مشکلمان را حل کرد. در یک مصاحبه ای گفته بود که به سر مزار آقا هادی رفته بود و گفته بود حاجت من را بده من هم کاری برایت انجام می دهم. به ما گفت حاجتم را گرفتم و حالا هم فرصتی شده که به شما کمک کنم.
یکی دیگر هم از قم آمد و گفت من خواب دیده ام و وقتی به دفتر آیت الله بهجت رفتم، به من گفتند تعبیر خوابت این است که پدر شهید، مشکلاتی دارد؛ بروید و مشکلش را حل کنید. من هم گفتم ما مشکلی نداریم. گفت راستش را بگویید. من باز هم حرفم را تکرار کردم. گفتم هیچ مشکلی ندارم؛ فقط صاحبخانه گفته یا بیست میلیون بدهید و خانه را تمدید کنید یا خانه را خالی کنید. همانجا بود که بیست میلیون کمکمان کردند و اجاره نامه را تمدید کردیم. این حرف برای دو سال پیش است که همین جا را تمدید کردیم.
**: ان شا الله شهید هادی هم برای شما دعا می کند و امیدواریم به زودی مشکلتان حل شود.
*میثم رشیدی مهرآبادی
پایان
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است