سردار دلها

صمیمت و مهربانی شهید «سلیمانی» با مردم + فیلم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال مکتب شهید سلیمانی فیلمی از لحظات خاص و دیده نشده سردار حاج قاسم سلیمانی را منتشر کرد.

سردار سلیمانی به گفته نظرسنجی‌ها از چهره‌‎های تاثیرگذار و محبوب دهه اخیر در ایران اسلامی بوده است. فرمانده شجاع روز‌های دفاع مقدس و جبهه مقاومت که عمر خود را در پاسداری از کشور و ارزش‌های انقلاب اسلامی در ایران و جهان اسلام صرف کرد و سرانجام به دست نیرو‌های آمریکایی در تاریخ ۱۳ دی سال ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.

ابعاد مختلف زندگی این سردار بزرگ، وی را به الگویی نه تنها برای مردم ایران بلکه آزادگان جهان تبدیل کرده است.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

صمیمت و مهربانی شهید «سلیمانی» با مردم + فیلم بیشتر بخوانید »

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال‌ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» امروز مرزهای نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: «صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می‌آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیرو‌ها مشغول مرتب کردن پادگان شوند.

این بازدید برای من حیاتی بود و نمی‌خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیرو‌ها را اذیت می‌کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می‌آمد هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد. سریع پشت بلندگو اعلام کردم که تمام نیرو‌ها به خط شوند.

در عرض چند دقیقه نیرو‌ها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. بالگردی که حامل سردار بود بالای سر نیرو‌ها قرار گرفت و مشغول فرود در فاصله چند متری نیرو‌ها شد. ذرات گرد و غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه‌ها سرتاپا خاکی شد. نیرو‌ها برای اینکه گرد و غبار داخل چشم‌شان نرود دست روی چشمشان گذاشتند و منتظر خاموش شدن ملخ‌های بالگرد شدند.

بعد از چند دقیقه فضا به آرامش خود برگشت و همه دست از چشمانشان برداشتند. همه آرایش نظامی گرفته بودیم تا سردار را ببینیم، اما با گذر پنج دقیقه کسی از بالگرد پیاده نشد. سراغ بالگرد رفتیم، اما به جز خلبان کسی در بالگرد نبود. به خلبان گفتم سردار سلیمانی نیامدند؟ گفت آمده‌اند! نگاهی دور و اطرافم انداختم. داخل محوطه نزدیک بالگرد فقط آشپزخانه قرار داشت که محل ناهار و شام سرباز‌ها بود، با خود گفتم شاید آنجا رفته.

وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می‌کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سرباز‌ها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟.

از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی‌شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان بیشتر بخوانید »

سردار سلیمانی شهید قدس شریف است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «هناء سعاده» فعال فرهنگی و مطبوعاتی الجزایری در دیدار با «سیدجلال جعفری‌ میرآقایی» رایزن فرهنگی ایران در الجزیره، فرارسیدن سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی و ملت ایران تسلیت گفت و آن شهید والامقام را شهید امت اسلام و قدس شریف توصیف کرد.

وی اظهار داشت: شهید قاسم سلیمانی در راه دفاع از انسان‌ها، حد و مرز نمی‌شناخت. او در هر جایی که انسانی تحت ستم بود و استغاثه می‌کرد صرف نظر از دین، مذهب، ملیت و زبان به یاری مظلوم می‌شتافت و چهره عدالت خواهانه و ظلم ستیز اسلام و جمهوری اسلامی ایران را به نمایش می‌گذاشت.

هناء سعاده که به مناسبت سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی، مقالات متعددی نوشته و به زبان‌های عربی، انگلیسی و فارسی در الجزایر، ایران و فلسطین منتشر کرده است، شهید سلیمانی را بزرگترین استراتژیست دنیا نامید.

وی ادامه داد: مهمتر از ابعاد نظامی و شجاعت بی مانند سردار سلیمانی، ابعاد انسانی، اخلاقی و نوع دوستی او چشمگیر است به گونه‌ای که مورد تمجید همه انسان‌های آزاده و انسان دوست قرار گرفته است و مسلمان، مسیحی، ایزدی، کرد، ترک، فارس، عرب، شیعه، سنی، ایرانی و غیر ایرانی را عزادار ساخت.

جعفری‌میرآقایی در این دیدار، در سخنانی بر نقش والای مکتب امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله‌العالی) در تربیت انسان‌هایی با اخلاص و مجاهد همچون سردار شهید سلیمانی تأکید کرد.

رایزن فرهنگی کشورمان از تلاش‌های این بانوی الجزایری در ترویج مکتب شهید سلیمانی تقدیر به عمل آورد و بر همکاری‌های نخبگان ایرانی و الجزایری در زمینه‌های فرهنگی بین دو کشور تأکید کرد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

سردار سلیمانی شهید قدس شریف است بیشتر بخوانید »

محور مقاومت با نام حاج «قاسم سلیمانی» تعریف شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار قادر دلفان آذری (از همرزمان شهید حاج قاسم سلیمانی) در برنامه عصر مقاومت اظهار داشت: کشور‌ها و ملت‌ها مجبور هستند برای اینکه شیطان‌ها به هر ویروسی با هر اسمی لشگریان کوچک و بزرگ آن آسیب نرسانند ساز و کار‌هایی برای ایمن سازی و دفاع داشته باشند و به این می‌گوییم مقاومت.

وی در تعریف محور مقاومت ادامه داد: حضرت علی (ع) می‌فرمایند «حاکم و فرمانده ضعیف کسی است که در دروازه‌های شهرش با دشمن بجنگد». ما اگر در مقابله چله کمان دشمن قرار نگیریم در فاصله‌ای که او به ما نزدیک می‌شود چه آسیب‌هایی به مردم ما خواهد رسید؟ ما هنوز آسیب‌های صدام را فراموش نکردیم. محور مقاومت یعنی اینکه از جنگی که قرار است به ما تحمیل شود جلوگیری کنیم و ایجاد امنیت و آرامش در شهرهایمان.

سردار دلفان آذری افزود: باید بپذیریم که اگر ما در لبنان و سوریه و عراق نمی‌جنگیدیم امروز این امنیت را در کشور نداشتیم. محور مقاومت با نام حاج قاسم سلیمانی که به آرزویش رسید تعریف شد. قبل از او هم بود همچنان که بعد از او هم هست و خواهد بود.

وی ادامه داد: کشور‌های محور مقاومت الان بسیار قوی تر، غنی تر، با انگیزه تر، آماده تر، عالمانه تر، بصیرتر و هوشیارتر از زمان حاج قاسم هستند. انگیزه‌ای که برای گرفتن انتقام حاج قاسم ها، انگیزه‌ای که به جهان نشان دهد اگر حاج قاسم و سید الشهدا نیست رهبر معظم انقلاب و قاآنی عزیز و سایر فرماندهان هستند و عملا ضعفی در جبهه مقاومت نیست. ما از زهد و توانمندی حاج قاسم گفتیم، اما حاج قاسم به واسطه خضوع و خشوعی که داشت می‌توانست از خودش تعریف کند؟ شما بار‌ها دیدید که ایشان می‌فرماید آیا من در بین شما آدم خوبی هستم؟ و نمی‌گوید فرمانده مدیر و مسئول خوبی هستم؟

وی در ادامه بیان داشت: باید حاج قاسم را به مدیران و مردم ما شناساند او مدیری بود که در برابر یک ریال بیت المال اشکش در می‌آمد. ساده پوش بود و کسی بود که در جمع فرماندهان سپاه به مدیر خودش گفت تجمل گرایی چیست؟ او یک مدیر راهبردی و استراتژیست ارشد و کارشناسی در امور نظامی و انقلابی و دیپلمات بسیار برجسته بود. هنر و مدیریت و اراده دیپلماتی او باعث شد که پایش به محور مقاومت باز شد. او با این بزرگی آدمی بود که در میدان‌ها جلوتر از دیگران می‌دوید و شب سرد را بدون پتو سپری می‌کرد.

فرمانده سوریه و یار سردار سلیمانی گفت: من مدیری ندیدم مثل حاج قاسم که وقتی رهبری صحبتی می‌کنند حجت برایش تمام باشد. وقتی عملیات می‌شد حاج قاسم نگران تکفیری‌ها هم بود و می‌گفت کشتن و قتل عام کار ما نیست و ما برای گرفتن جان نیامدیم و معبری راه اندازید که از آن‌ها فرار کنند. حتی می‌گفت در میدان نبرد کاری نکنید اموال مردم آسیب ببینند. اصرار داشت در شهر‌های شیعه نشین حداقل تعداد شهید را بدهیم. او برای ریختن خون جوان‌های مردم احساس مسئولیت می‌کرد و بار‌ها اشک هایش را برای شهادت دیدم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

محور مقاومت با نام حاج «قاسم سلیمانی» تعریف شد بیشتر بخوانید »

شجاعت شهید سلیمانی برای شناسایی خطوط مقدم مبارزه با داعش


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «علی اسدی» از همرزمان شهید قاسم سلیمانی با بیان خاطره‌ای به شرح شجاعت و درایت آن شهید در شناسایی و مدیریت خطوط مقدم جنگ با داعش برای صیانت بیشتر از جان رزمندگان اسلام پرداخت.

وی اظهار داشت: «برای عملیاتی از طرف حاج قاسم به سوریه دعوت شدم. او را از زمان جنگ می‌شناختم و با او مراوده داشتم، برای همین دعوتش را قبول کردم. اطرافیانم می‌گفتند: نرو. اما من تصمیمم را گرفته بودم. وارد هواپیما شدم. در آسمان، بیرون و دور دست‌ها را نگاه می‌کردم. با خودم می‌گفتم یعنی باز به خاک کشورم برمی‌گردم؟! مشغول تماشای سیاهی آسمان بودم که نوری از دور تماشا کردم، فهمیدم چیزی به دمشق نمانده. ساعت ۹ شب بود که از هواپیما پیاده و سوار ماشین مخصوصی که حاجی برایم فرستاده بود شدم.

از کوچه پس کوچه‌های شهر ویران شده دمشق رد شده و به ساختمانی که از آن محافظت می‌شد رسیدم. از ماشین پیاده شدم و به سمت ساختمان حرکت کردم. چند قدم برداشتم و مقابل درب ساختمان رسیدم. فهمیدم حاجی همین جا مستقر است، تا مرا دید گل از چهره‌اش شکفت. از صندلی برخاست و به استقبالم آمد. وسایلم را زمین گذاشتم و او را در آغوش گرفتم. چند لحظه گذشت. حاجی گفت: «خیلی خوب شد که امشب آمدی» با چند تن از فرماندهان حشدالشعبی جلسه داریم شما هم حتماً شرکت کن. وارد جلسه شدم و کنار فرماندهان نشستم، حاجی طرح عملیاتی را می‌ریخت تا بتواند قسمتی از حلب را آزاد کند، اواخر جلسه نگاهی به نقش انداخت و گفت: «این نقشه ناقص است، باید خودم به شناسایی بروم.» بیسیمش را برداشت و از ساختمان خارج شد. من که مات و مبهوت در و دیوار را نگاه می‌کردم با خودم گفتم سریع بروم و حاجی را از رفتن به شناسایی منصرف کنم.

از ساختمان خارج شدم. سمت چپم را نگاه کردم کسی نبود، نگاهم را به سمت راست چرخاندم. دیدم چند نفر به سمت بیابان حرکت می‌کنند. به سمتشان دویدم و بلند صدایشان کردم. جمعشان از حرکت ایستاد. یکی از آن‌ها جلو آمد با نور مهتاب فهمیدم حاج قاسم است. نفس‌زنان به او گفتم: «حاجی چه می‌کنی؟ امید همه ما به شماست. شما جایی می‌روید که من و امثال من جرات رفتن به آنجا را نداریم! اگر اتفاقی برایتان بیافتد سرنوشت مقاومت عوض می‌شود.» حاجی جلو آمد، دستهایش را روی شانه‌هایم گذاشت. نگاهی با محبت کرد و گفت: «اگر من به شناسایی نروم ممکن است تلفات جنگی ما دو برابر شود. من نمی‌خواهم خون بچه‌ها هدر رود و به ناحق ریخته شود. اگر من و امثال من که تجربه بالایی داریم به شناسایی برویم عملیات با هزینه‌های کمتری پیروز می‌شود.»

فهمیدم حاجی به کارش مصمم است و فقط به او گفتم: «مواظب خودتان باشید.» با او خداحافظی کردم و به سمت ساختمان حرکت کردم. در راه نیم نگاهی به عقب انداختم و در دلم می‌گفتم «فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

شجاعت شهید سلیمانی برای شناسایی خطوط مقدم مبارزه با داعش بیشتر بخوانید »