سردار دلها

اجرای ویژه‌برنامه «چله بیداری» به مناسبت سالگرد شهید سلیمانی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرهنگ محمد سرباز با اشاره به ویژه برنامه‌های بسیج دانش‌آموزی استان قزوین به مناسبت سالگرد شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: شهادت حاج قاسم سلیمانی داغ عظیمی بود که نه تنها قلب مردم ایران بلکه قلب تمام آزادی خواهان جهان را بدردآورد، اما آنچه که میهن اسلامی را پس مرگ سرداران مقاومت و شهادت مردان خدا مقتدر نگه می‌دارد وجود هزاران سلیمانی در بطن جامعه است و ما به عنوان پرچمداران این انقلاب، موظفیم تا منش و کردارسردار سلیمانی را در روح نوجوانان و جوانان انقلاب اسلامی نهادینه کنیم.

وی افزود: به مناسبت سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی به دنبال یک برنامه و پویش با قابلیت‌های فناوری بودیم تا بتوانیم ظرفیت انسانی را به صورت حداکثری پای کار آوریم به همین منظور برنامه‌های بسیج دانش‌آموزی به مناسبت شهادت اسطوره‌ی ایثار و مقاومت به گونه‌ای برنامه‌ریزی شد که علاوه بر دانش آموزان، طیف گسترده‌ای از مخاطبان از جمله خانواده دانش آموزان و مخاطبان جدید و تصادفی را هم در بربگیرد.

رئیس سازمان بسیج دانش‌آموزی استان قزوین با اشاره به عناوین برنامه‌های سازمان بسیج دانش‌آموزی اذعان کرد: اولین بخش از برنامه‌های شهادت اسطوره مقاومت، امضای طومار الکترونیکی با عنوان «انتقام سخت» است که در این بخش از برنامه‌ها، مخاطبین به ویژه دانش آموزان نامه‌ای خطاب به فرماندهان جبهه مقاومت نوشته و پای این نامه که در حقیقت درخواست انتقام سخت از فرماندهان جبهه مقاومت است به عنوان طومار الکترونیکی امضا می‌کنند این طومار به زبان‌های دیگری نیز ترجمه می‌شود و مخاطبین می‌توانند به صورت الکترونیکی طومار «انتقام سخت» را امضا کنند.

وی گفت: بخش بعدی برنامه‌ها با عنوان برگزاری «یادواره شهید حاج قاسم سلیمانی» مختص به تولیدات رسانه‌ای با موضوع «حاج قاسم» پرداخته می‌شود که در این بخش، تولیدات رسانه در قالب‌های مختلف مقاله، پوستر، پادکست، کلیپ، شعر، سرود و… جمع آوری و داوری شده و سپس نفرات برگزیده در این بخش تقدیر می‌شوند.

این مقام مسئول ابراز کرد: بخش سوم از برنامه‌های سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی در قالب رزمایش مجازی برگزار می‌شود که در این بخش، چند اقدام مجازی از جمله پویش پیامکی، پروفایل انتقام سخت، ارسال تصویر شهید حاج قاسم سلیمانی برای ۵۰ نفر از مخاطبین و ترند کردن عبارت «انتقام سخت» درتوییتر است.

وی ادامه داد: در قسمت پویش پیامکی نیز تمام مخاطبین عبارت «انتقام سخت» را به شماره اعلام شده توسط سازمان، پیامک کرده و برای شرکت در بخش پروفایل انتقام سخت تمام مخاطبین بصورت هماهنگ تصاویر پروفایل خود را در پیام رسان‌ها و صفحات مجازی به تصویر انتقام سخت تغییر می‌دهند که البته تمام موارد برنامه‌های بخش رزمایش مجازی مختص به روزشهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است.

سرباز تصریح کرد: بخش چهارم برنامه‌ها مختص پاسخ به طومار الکتریکی است که در این بخش پیام تصویری، صوتی، متنی یا در صورت امکان پیام زنده از طریق یکی از فرماندهان جبهه مقاومت خطاب به امضاءکنندگان طومار منتشر خواهد شد به عنوان مثال یک پیام تسلیت فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ضبط شده و در فضای مجازی منتشر می‌شوند.

وی افزود: بخش دیگری از برنامه‌های سازمان بسیج دانش‌آموزی به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی، برگزاری برنامه «چله بیداری» است. برنامه «چله بیداری» با هدف مهذب دین مدار، تقویت روحیه‌ی استکبارستیزی در مخاطب، شناخت مصداق جبهه مستضعفین و مستکبرین در عصر کنونی، تقویت مهارت نظارت بر خویشتن و تبیین ارزش‌های حقیقت طلبی است.

رئیس سازمان بسیج دانش‌آموزی استان قزوین تاکید کرد: در برنامه‌ی «چله بیداری» تلاش می‌شود تا مسائلی از جمله آشنایی مخاطبین با وجوه مختلف شخصیت حاج قاسم به صورت فردی و جمعی انجام شود به همین منظور پنج ویژگی بارز حاج قاسم از جمله «حاج قاسم یاور محرومان»، «حاج قاسم همیشه به یاد خانواده شهدا»، «حاج قاسم اهل مراقبه»، «حاج قاسم همیشه طرفدار حق» و «حاج قاسم به دنبال اخراج آمریکا از منطقه» به صورت هفتگی و در قالب سیر مطالعاتی توسط دانش‌آموزان، مربیان و فرماندهان مقاومت برگزار می‌شود.

وی در ادامه بیان کرد: در این بخش علاوه بر شناساندن وجوه مختلف حاج قاسم به دانش آموزان تلاش می‌شود تا ویژگی‌های سردار مه تنها در کشور و در بین نوجوان بلکه در دل خانواد‌ها و کشور‌های مسلمان نفوذ کند برای مثال در بخش «حاج قاسم یاور محرومان» به کمک دانش‌اموزان بسته‌های ارزاق برای نیازمندان تهیه شده یا صندق‌های قرض الحسنه در مساجد برای کمک به خانواده‌هایی که در شرایط کرونا متضرر شده‌اند انجام می‌شود.

سرهنگ سرباز با اشاره به چالش‌های برنامه‌ریزی شده توسط سازمان بسیج دانش‌آموزی در سالگرد سردار دل‌ها عنوان کرد: ویژه برنامه‌ی چالشی سردار دل‌ها نیز در قالب چالش و با عنوان «فاز مثبت؛ ویژه برنامه چالشی سردار دل‌ها» با هدف «اسطوره سازی شهید سلیمانی و محبت افزایی نسبت به ایشان شناخت»، «شناخت دشمن شهید سلیمانی و ایجاد بغض نسبت به آنان» و «تقویت حس انتقام خواهی» طراحی شده که در پنج محور چالش اول «قهرمان من» تولید پادکست با موضوع (بهترین خاطره یا داستان یا صحنه‌ای که درباره‌ی حاج قاسم دیده‌اید بعلاوه تأثیری که در زندگی شما گذاشته است)، چالش دوم «خبرنگار شو» با موضوع (اگر حاج قاسم نبود چه می‌شد؟) این چالش در قالب مصاحبه برگزار می‌شود و مخاطبان می‌توانند با یک یا چند نفر از دوستان، اعضای خانواده، معلمان، امام جماعت مسجد محله یا… مصاحبه تصویری انجام می‌دهند.

وی ادامه داد: چالش سوم «نماهنگ و سرود» (بصورت جمعی) و چالش رجز خوانی (بصورت فردی) محتوای سرود در خصوص انتقام خواهی سردار بوده و فضای سرود حماسی است. در این سرود دشمنان حاج قاسم هم می‌توانند مخاطب قرار بگیرند یا معرفی شوند. رجزخوانی این بخش نیز خطاب به دشمنان و قاتلان سردار بوده که با عبارت «آقای ترامپ قمار باز» آغاز می‌شود.

این مقام مسئول تصریح کرد: چالش چهارم با عنوان «دست در دست هم» برگزار می‌شود که در این چالش (پویش ملی پیام به نواجوانان منطقه همراه با امضای طومار الکتریکی) بوده و مخاطبین این چالش فراتر از دانش‌آموزان هستند چالش پنجم ایده پردازی برای روش‌های انتقام مؤثر از دشمنان و قاتلان سردار سلیمانی است که از اوایل دیماه بصورت رسمی آغاز شده و بعد از شهادت سردار نیز تا ۲۲ بهمن سال جاری ادامه دارد.

سرباز در پایان ابراز کرد: امید است با برنامه‌ریزی‌های متعدد علاوه بر تقویت روحیه‌ی حق طلبی جوانان، فرهنگ و منش سلمانی را در قلب پاک نوجوان و جوانان این مرز بوم که ادامه دهندگان راه حاج قاسم هستند نهادینه کرده و پرچم این انقلاب را به دست حصرت ولیعصر (عج) برسانیم.

انتهای پیام/ ۱۱۲



منبع خبر

اجرای ویژه‌برنامه «چله بیداری» به مناسبت سالگرد شهید سلیمانی بیشتر بخوانید »

راز عزتمندی «حاج قاسم سلیمانی» از زبان یک رزمنده


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «حسین معروفی» با بیان خاطره‌اش از اینکه مهمان خانه شهید «قاسم سلیمانی» شده بود، اظهار داشت: رفاقت من و حاج قاسم خیلی عمیق بود، هرچند وقت یک بار به خانه همدیگر رفت و آمد داشتیم. یک روز خسته و کوفته از اداره برگشتم. نگاهی به موبایلم انداختم تا ساعت را چک کنم که متوجه شدم از طرف حاج قاسم تماس داشتم. سریع تماس گرفتم و حاجی بدون معطلی گفت: «حاج حسین کجایی؟» سلام علیک کردم که حاجی ادامه داد: «امشب همراه خانواده تشریف بیاورید. سفره‌ای کوچک انداخته‌ایم تا دور هم باشیم.»

بدون وقفه قبول کردم. نزدیک اذان مغرب رسیدیم منزل حاجی. نماز را به امامت حاج قاسم خواندیم و برای شام غذایی که همسرشان پخته بود را خوردیم. بعد از شام با ایشان نشستیم به خاطره‌بازی دوران جنگ؛ اندکی من می‌گفتم و اندکی حاج قاسم.

دیر وقت شده بود که گفتم: «شرمنده، خیلی دیر وقته بیشتر از این مزاحمتان نمی‌شویم.» سردار نگاهی کرد و با لبخند گفت: «کجا این وقت شب؟ امشب را پیش ما باشید.» با گرفتن رضایت چشمی از همسرم به حاجی رو کردم و گفتم: «چه سعادتی بیشتر از این». حاج قاسم از جایش برخاست و از اتاقی برایمان پتو و تشک نو آورد و در اتاق دیگری برایمان جا انداخت.

از بس روز خسته‌کننده‌ای داشتم، تا پلک روی هم گذاشتم خوابم برد. ناگهان با صدای گریه مردانه از خواب پریدم. سر در گم بودم. نمی‌دانستم این‌جا کجاست و ساعت چند است! فقط صدای گریه مردانه از دور به گوشم می‌رسید. دستم را به چشمانم کشیدم و بعد از اینکه کمی سرحال شدم، اطرافم را نگاه کردم و با خودم گفتم «یعنی کیست که این وقت شب اینطوری گریه می‌کند!» با دقت گوش کردم، صدای حاجی بود. با خدایش می‌گفت «الهی العفو الهی العفو الهی العفو» سرم را چرخاندم و ساعت را نگاه کردم، درست ۲۰ دقیقه مانده بود به اذان صبح…

گزارش از «مرضیه کیان»

انتهای پیام/ ۱۱۲



منبع خبر

راز عزتمندی «حاج قاسم سلیمانی» از زبان یک رزمنده بیشتر بخوانید »

حاج قاسم چه قانونی برای تیم حفاظت خود تعیین کرده بود؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمد‌طه امیری، فعال رسانه‌ای و عکاس جبهه مقاومت، با انتشار عکسی از محافظان حاج قاسم سلیمانی برای اولین‌بار در صفحه شخصی خود نوشت: «در بوکمال کار گره خورده بود، همه‌چیز به همدیگر قفل شده بود. مشکلاتی در پشتیبانی، کمی کلافگی نیرو‌هایی که نمی‌توانستند راه ورود به شهر را پیدا کنند و ترس اینکه نکند با کار حساب نشده‌ای همه‌چیز بهم بریزد.

چند متر عقب‌تر از خط، اما هلیکوپتری برخلاف اصرار که «پرواز در این منطقه اصلا به صلاحش نیست» از زمین کنده می‌شود و به پرواز درمی‌آید.

کمی جلوتر از خط و نزدیکی شهر در میان دود و خاک به هوا بلند شده، آرام به زمین می‌نشیند. کمک خلبان بیرون می‌پرد، در هلیکوپتر را باز می‌کند و بعد از آن حاجی پیاده می‌شود و روی خاک ناامن بوکمال که هنوز نیرو‌های اصلی به آن نرسیده‌اند قدم می‌گذارد.

چند لحظه بعد سه نفر دیگر هم از پرواز پیاده می‌شوند. لباس رزم به تن دارند با اسلحه‌ای در دست. تیم حفاظت حاجی هستند.

حاجی بیسیم می‌زند که ما نزدیکی ورودی بوکمال هستیم، بگویید نیرو‌ها بیایند.

این گوشه‌ای از روایت سخت محافظت از شخصی است که همیشه جلوتر از محافظانش حرکت می‌کند.

حاج قاسم چه قانونی برای تیم حفاظت خود تعیین کرده بود؟

برای توصیف عکس باید بگویم از سمت راست، شهید «هادی طارمی» ایستاده وسط شهید «رضا خرمی» و در گوشه سمت چپ هم شهید شهروز مظفری‌نیا.»

اما ای‌ کاش اینجا این امکان را داشتم که عکس را از ۳۰ متر عقب‌تر برایتان توصیف کنم.

حاجی و چند نفر دیگر در حال بازدید از میدان جنگی در عراق هستند.

قانون ۳۰ متر را خود حاجی وضع کرده بود، اینکه هر جایی که من هستم شما باید حداقل ۳۰ متر عقب‌تر باشید. در تعریف عرفی محافظ آمده، که او باید نفس به نفس با شخصیت برود. اما هادی و شهروز و رضا موتوری هیچ چیزشان مثل محافظ‌های عرفی نبود. همیشه باید همه چیز را از ۳۰ متر عقب‌تر هدایت می‌کردند.

یک‌بار حاجی گفته بود، من اصلا دیگر تیم حفاظت نمی‌خواهم! هادی و رضا و شهروز مثل دیوانه‌ها آتش کردند، رفتند دَم خانه حاجی. داخل خانه حاجی سینی چای را که گذاشت، شیرینی کلمپه کرمان را که تعارف کرد، هادی با بغض گفته بود: حاجی دیگه ما رو دوست نداری؟ خودت گفتی هرکی رو از تیم حفاظت بذارم کنار یعنی دوستش ندارم! حاجی هم گفته بود که نه همه شما را دوست دارم منتها بار بودن شما کنار من سنگین است، نمی‌خواهم برای وظیفه سازمانی ور دل من بمانید. آن شب بچه‌ها بار دیگر مجوز حضورشان را این‌بار با اشک از حاجی گرفته بودند. رابطه‌شان با حاجی یک‌جور دیگری شده بود. انگار که حاجی محافظ آن‌ها بود. انگار قرار بود حاجی خیلی چیز‌ها را برایشان تضمین کند.

شهر بوکمال سال ۹۶ آزاد شد، اما شهید رضا خرمی سال ۹۵ به شهادت رسید.

آدمیزاد وقتی راه درست را پیدا می‌کند، رهایش نمی‌کند. آدمیزاد عاشق پایان درست است و انگار هر سه آن‌ها خوب فهمیده بودند که به یمن حاجی قرار است تمام این راه صحیح و سالم بروند.

وقتی خبر رضا را که در حلب شهید شده بود به حاجی دادند، حاجی خدا را شکر کرده بود که «الحمدلله در میدان شهید شد، پیش من از دنیا می‌رفت نمی‌توانستم جواب خونش را بدهم.»

تمام تعاریف عرفی محافظ را بار دیگر مرور می‌کنم. یادم می‌آید یک‌بار یکی از مسئولین سابق بعد از اتمام کارش گفته بود همه پول محافظان را خودم می‌دهم فقط بگذارید بمانند، من بدون این‌ها نمی‌توانم زندگی کنم!

هادی و شهروز هیچ‌گاه قرار فاصله ۳۰ متر را نشکستند البته به جز یک‌بار، فرودگاه بغداد و آن شب کذایی وقتی که دیگر حاجی اجازه داده بود در نزدیک‌ترین حالت پیش او بمانند. حالتی که حتی دیگر نتوان گوشت و پوست و استخوانشان را هم از یکدیگر جدا کرد. حاجی انگار با خبر از عاقبت بچه‌های تیم حفاظت بود. حفاظتی که تا شهادت شخصیت ادامه پیدا کرد. هادی، رضا و شهروز خوب می‌دانستند که در این قصه این حاجی است که محافظ است نه آنها…»

انتهای پیام/ ۱۱۲



منبع خبر

حاج قاسم چه قانونی برای تیم حفاظت خود تعیین کرده بود؟ بیشتر بخوانید »