سردار سلیمانی

زینب سلیمانی: کلیت آمریکا تقاص خون حاج‌قاسم را خواهد داد/ مسیر «انتقام سخت» تازه گشوده شده است


زینب سلیمانی: کلیت آمریکا تقاص خون حاج‌قاسم را خواهد داد/ مسیر «انتقام سخت» تازه گشوده شده استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «زینب سلیمانی» فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی، در صفحه مجازی خود، به شکست انتخاباتی «دونالد ترامپ» و روی کار آمدن «جو بایدن» واکنش نشان داد و نوشت:

باخت ترامپ قمارباز و جنایت‌کار در انتخابات آمریکا امری نیست که خوشحالی خود از آن را پنهان کنیم. احمق درجه یکی که مشاورانی احمق‌تر به او گفته بودند با آفریدن آن شب شوم و سیاه، آینده‌ی انتخاباتی خود را تضمین می‌کند؛ غافل از اینکه خداوند در کمین نشسته و خون سردار قهرمان ایرانیان او را به یکی از نفرت‌انگیزترین سیاستمداران جهان تبدیل خواهد کرد، چنانکه حتی مردم جامعه خودش، افول و رسوایی‌اش را جشن بگیرند.

جهان از یاد نمی‌برد که سرباز ملت ایران گفت «ترامپ قمارباز! من حریف تو هستم»، و هم او حالا بر اریکه عرش ایستاده و نجوا میکند «ولا تحسبن الذین قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون» و تازه این اول راه است؛ و مسیر «انتقام سخت» تازه گشوده شده است.

اما خوشحالی از رفتن ترامپ جنایتکار هرگز به معنای رضایت از روی کار آمدن کسی نیست که خود از بانیان داعش است و شهادت سردار ما را «اجرای عدالت» خواند. آن‌که تقاص خون حاج قاسم را خواهد داد آمریکا در کلیت و تمامیت آن است و الا این‌ها که می‌آیند و می‌روند به تعبیر آن سید حکیم «سرشان به قدر بند کفش حاج قاسم نمی‌ارزد.»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دفاع‌پرس، «جو بایدن» رئیس جمهور جدید آمریکا، در واکنش به ترور حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «هیچ آمریکایی‌ای در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمی‌کند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بیگناه منطقه در برابر قانون بایستد».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

زینب سلیمانی: کلیت آمریکا تقاص خون حاج‌قاسم را خواهد داد/ مسیر «انتقام سخت» تازه گشوده شده است بیشتر بخوانید »

نظر حاج قاسم‌ سلیمانی درباره انتخابات آمریکا+ فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال مکتب سلیمانی فیلمی از سخنرانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر کرده است که در آن سردار جبهه مقاومت به بیان نقطه نظر خود در خصوص انتخابات آمریکا پرداخته است.

نظر حاج قاسم‌ سلیمانی درباره انتخابات آمریکا+ فیلم

وی احزاب آمریکایی را همچون حزب بعث عراق می‌داند چرا که در آمریکا همچون حزب بعث هیچ کس نمی‌تواند خارج از این احزاب رئیس جمهور شود. 

انتهای پیام/ ۱۴۱

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نظر حاج قاسم‌ سلیمانی درباره انتخابات آمریکا+ فیلم بیشتر بخوانید »

برگزاری چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار با رویکرد جدید


برگزاری چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار با رویکرد جدیدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «یعقوب سلیمانی» معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران، امروز (یک‌شنبه) در نشست خبری چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار، اظهار داشت: از سوم خرداد تا پایان اسفند سال جاری، اربعین دفاع مقدس است و همچنان در چهلمین سالگرد دفاع مقدس به‌سر می‌بریم؛ بنابراین تجلیل از جامعه ایثارگری و برنامه‌های مختلف بنیاد در گرامیداشت یاد و خاطره این عزیزان ادامه دارد.

وی با اشاره به مناسبت‌های پیش‌رو به‌ویژه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز دانش‌آموز و گرامیداشت یاد و خاطره 36 هزار شهید دانش‌آموز هشت سال دفاع مقدس، از اصحاب قلم و رسانه هم برای انعکاس فعالیت‌های فرهنگی تقدیر کرد و گفت: تمرکز فعالیت‌های اصحاب رسانه، قلم و اندیشه برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت قابل تقدیر و مصداق فعالیت‌های ایثارگرانه است؛ زیرا در مسیر توسعه و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت است. از طرفی اگر فعالیت و تلاشی بدون پیوست رسانه‌ای باشد، در جامعه بی‌اثر و بدون بهره خواهد بود.

سردار سلیمانی تصریح کرد: چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار با شعار «ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، همدلی اجتماعی و مقاومت اسلامی» و با رویکرد جدید آغاز به کار کرده است که با توجه به رسالتی که بنیاد شهید و امور ایثارگران برعهده دارد و در کنار سایر دستگاه‌ها متولی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است، لازم است به تناسب شرایط امروز، بتواند مرزها و مباحث فرهنگی را به اثرگذاری بیشتر و پیامدهایی که مورد توجه است، سوق دهد که چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار هم با همین نگاه و با نوآوری و رویکرد جدید برگزار می‌شود.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران، «توسعه، تعمیق، تکثیر و تداوم فرهنگ ایثار» و «تبیین نقش محور مقاومت در پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» را از محورهای این جشنواره اعلام کرد و گفت: امروز بیشتر از هر روز و شرایط دیگری نیاز به همدلی و وحدت داریم که مشی و تأکید شهداست و باید پیام خود را با گفتمان رسانه و هنرمندانه منتقل و منعکس کنیم؛ بنابراین از دیگر اهداف این دوره جشنواره فیلم ایثار، «تحکیم ارتباطات و مبادلات فرهنگی با موضوع ایثار و شهادت و همدلی اجتماعی در سطح کشور» است.

وی «تشویق، ترغیب و حمایت فیلم‌سازان به تولید آثار با موضوع ایثار و شهادت، ایثار و همدلی اجتماعی و ایثار محور مقاومت با بهره‌گیری از ابزارهای هنری» و «کشف و حمایت از استعدادهای جوان» را از دیگر اهداف چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار دانست و تصریح کرد: با توجه به جامعه ایثارگر و توانمندی که در تشکل‌های مردمی و بخش‌های مختلف این جامعه وجود دارد، باید بستری فراهم کنیم تا استعدادها و نوآوری آنان به زبان و گفتمان هنر عرضه شود.

سردار سلیمانی همچنین «سبک زندگی اسلامی (ایثارگرانه، همدلی مومنامه)»، «ایثار و اقتصاد مقاومتی، جهش تولید» را با توجه به شرایط حال حاضر جامعه از موضوعات مهم جشنواره در بخش مسابقه خواند و گفت: یکی از مباحثی که می‌تواند در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در سطح گسترده‌ای اثرگذار باشد، بحث فضای مجازی است که با عنوان «ایثار و جنگ نرم در فضای مجازی» از موضوعات این دوره از جشنواره فیلم ایثار پیش‌بینی شده است.

وی «ایثار و امید به زندگی»، «ایثار، امنیت و آرامش اجتماعی» و «ایثار اجتماعی- نقش ایثارگران و بسیج مردمی در مقابله با کرونا و ایثارگران حوزه سلامت» را از دیگر موضوعات بخش مسابقه جشنواره خواند و اضافه کرد: امروز دشمنان ما تمام توان‌شان را معطوف به ناامید کردن مردم کرده‌اند و ما اگر بتوانیم هنرمندانه و با برنامه‌های جذاب، فیلم‌های کوتاه و… پیشرفت‌های کشور را نشان دهیم؛ فشار دشمن بی‌اثر خواهد شد؛ به همین دلیل یکی از اهداف مهم چهارمین جشنواره فیلم ایثار بحث ایثار و امیدآفرینی است.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد ضمن اشاره به «ایثار، محور مقاومت- ایثارگران، شهدای مقاومت، مدافعین حرم و خانواده‌های ایشان- و شهید حاج قاسم سلیمانی و محور مقاومت» به‌عنوان یکی از موضوعات مهم بخش مسابقه جشنواره، گفت: در بخش جنبی این جشنواره هم موضوع «نقش نماز، حجاب و عفاف در ایجاد تفکر ایثارگری» پیش‌بینی شده است و هنرمندان علاقه‌مند می‌توانند آثار خود را در شش بخش فیلم مستند، فیلم کوتاه داستانی، فیلم کوتاه پویانمایی، فیلم کوتاه داستانی با موضوع ایثار اجتماعی، نماهنگ و ایده، طرح و فیلم‌نامه‌های کوتاه 120 ثانیه‌ای با موضوع ایثار اجتماعی به جشنواره ارسال کنند.

سردار سلیمانی، به اختصار به سیاست‌های کلان معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران اشاره کرد و مردمی کردن فعالیت‌های فرهنگی بنیاد شهید و استفاده از موسسه‌های مردم‌نهاد؛ تشکل‌های ایثارگری در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را از اهم این سیاست‌ها دانست.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

برگزاری چهارمین جشنواره ملی فیلم ایثار با رویکرد جدید بیشتر بخوانید »

بازدید امیرعبداللهیان از موزه و سراسرنمای سردار سلیمانی


بازدید امیرعبداللهیان از موزه و سراسرنمای سردار سلیمانیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حسین امیرعبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس با حضور در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از سراسرنما و موزه شهید سردار سلیمانی بازدید کرد.

در این موزه شکل گیری و فعالیت‌های گروه‌های مقاومت در منطقه و وقایع سیاسی کشور‌های منطقه و مسلمان در قالب پوستر و فضاسازی به نمایش گذاشته شده است.

همچنین در بخش دشمن شناسی به شکل گیری داعش و گروهک‌های افراطی و همچنین صهیونیزم جهانی اشاره شده است که در این نمایشگاه به تصویر کشیده شده است.

ابعاد زندگی سردار شهید سلیمانی و تاثیرگذاری او در جبهه مقاومت به همراه فیلمی کوتاه از زندگینامه وی از دیگر بخش‌های این سراسرنماست که حسین امیرعبداللهیان از آن بازدید کرد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

بازدید امیرعبداللهیان از موزه و سراسرنمای سردار سلیمانی بیشتر بخوانید »

شهید «ابراهیم هادی» پرسپولیسی بود یا استقلالی؟

خاطره خواهر شهید هادی از ملاقات با «حاج قاسم»



جوانان لندنی که به عشق شهید ابراهیم هادی گریه می کردند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ابراهیم هادی یک مرتبه شهید ابراهیم هادی نشد او از همان سنین کم  برنامه های متفاوتی برای خودش داشت و این ساختار را از کودکی چیده بود. زمانی که جوان سیزده ـ چهارده ساله شد، با بچه های محل هیئت می زد و خلاصه خیلی انسان مردمی بود یعنی کسی را از مردم جدا نمی دانست، الان ما در وضعیتی هستیم که اگر کسی از نظر خیلی چیزها شبیه ما نباشد ما سریع او را جدا می کنیم، در حالیکه او اینطور نبود و معتقد بود این جوان ها برای همه رفتند و شهید شدند نه فقط برای خانواده هایشان.

دوستان ما هم در تئاتر کجایی ابراهیم زحمت زیاد کشیدند و الگوی این شهید را به تصویر کشیدند و جای قدردانی دارد چرا که این شهدا برای همه رفتند نه برای یک شخص خاص و اینکه امتیازی یا پست و مقامی کسب کنند . آقا ابراهیم همه را دور خود جمع کرد زمانی که حتی زخمی می شد و بچه های مدرسه ای که در آنجا مدتی تدریس می کرد، برای قدردانی پیش او آمدند او کسی نبود که برای یک زخم که حتی باعث شده بود نتواند راه برود، دست از کار و برنامه ریزی برای بچه ها بردارد.

این صحبت ها را زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی درباره برادر شهیدش می گوید شهید گمنامی که در کانال کمیل به شهادت رسید و پیکرش هنوز شناسایی نشده است.

این خواهر شهید درباره خاطره شهادت سردار سلیمانی و ملاقاتش با پیکر سردار پیش از تشییع در تهران می گوید حال که نمایش کجایی ابراهیم به کارگردانی لیلی عاج پیش از تعطیلات کرونایی تئاتر روی صحنه رفته و او هم نمایش را دیده و خیلی از کار استقبال کرده است.

نمایش کجایی ابراهیم با نگاهی به زندگی شهید ابراهیم هادی از ابتدای مهر ماه اجرای خود را در تماشاخانه سرو انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس آغاز و پس از چند شب اجرا به دلیل تعطیلات استانداری تهران مبنی بر محدودیت های سالن های فرهنگی و هنری تعطیل شد و هنوز هم این تعطیلی ادامه دارد. در ارتباط با این نمایش و الگوگیری درست از شهدا و همینطور خاطراتی از شهدا با زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانیم:

*خانم هادی شما درباره برادر شهیدتان چند وقت پیش نمایشی به نام کجایی ابراهیم را تماشا کردید نظرتان درباره این کار چه بود و آیا به نظرتان تئاتر می تواند فرهنگ ساز خوبی برای شهدا و انتقال آن به نسل جوان و جدید باشد چقدر نیاز داریم این مفاهیم را به جوانانمان منتقل کنیم؟

خدا را شکر این عزیزان در تئاتر کجایی ابراهیم زحمت زیادی کشیدند حتی چالش های زیادی مثل تهیه اسلحه و مسائل دیگر داشتند که به زحماتشان اضافه شده بود ما می بایست از ظرفیت های شهدا استفاده کنیم و من فکر میکنم باغ موزه دفاع مقدس لوازم زیادی برای این کارها را داشته باشد ، در آنجا حتی سالن های بزرگی است که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد و کارگشای خیلی از این مسائل بزرگ باشد این ارگان ها و نهاد ها می توانند کمک کننده باشند.

اگر بخواهیم الگوی شهادت را نشان دهیم ، عزیزان زیادی زحمت کشیده اند که نقش شهدا را در فیلم ها و سریال ها و تئاتر بازی کردند اینها می بایست همه چیز در اختیارشان باشد ، نه اینکه دنبال وسایل بدوند . کجایند مردان بی ادعا و بی دریغ؟ شهدایی که برای هیچ چیز مادی نرفتند. من وقتی شنیدم که چنین تئاتری قرار است اجرا شود و بعد هم که کار را دیدم در تعجب توکلشان بودم بخدا کار عجیب و خیلی ارزشمندی بود.

شهدا نرفتند تا به پایشان پول خرج شود، آنها یا علی گفتند و تا آخر رفتند و همه این فرهنگ می طلبد که دیگران کمک و یاری کنند ، اینها دیگر گفتن ندارد که یک گروه تئاتری دنبال اسلحه و سالن و چیزهای دیگر بیافتند همه آنهایی که در این خط هستند می توانند به خوبی تصویر شهدا را به نسل جوان و همه دنیا نشان دهند و همه این کارها نیاز به قدردانی دارد.

شهدا نرفتند تا به پایشان پول خرج شود، آنها یا علی گفتند و تا آخر رفتند و همه این فرهنگ می طلبد که دیگران به هنرمندان در این عرصه کمک و یاری کنند

ما باید از این ظرفیت ها استفاده کنیم کارهایی که در بحث دفاع مقدس انجام می شود همه ظرفیت است کسانی باید دست یاری به هم دهند نباید گله و شکایت و ناراحتی باشد، کارشان هم به نحو احنست می بایست جلو برود وبیش از این کار و همدیگر را یاری کنیم ، حال این نظر بنده است و خیلی از این کار نمایشی درباره شهید هادی خوشم آمد و از عوامل کار تشکر میکنم.

*به نظرتان ظرفیت این کار نمایشی فراتر از تهران نیز هست؟

بله حتما این پیام ابراهیم هادی و دیگر شهدا است که می بایست به همه جا برسد، یک روزی آنها پای پیاده برای ما رفتند حال ما باید برویم همانطور که آنها رفتند و نتیجه خوبی دارد الان این ظرفیت در خیلی شهرهای ما وجود دارد و می بایست این برنامه ها اجرا شود.

خود شهرهای دیگر می بایست این ظرفیت ها را به لحاظ فضا و امکانات برای گروه های نمایشی فراهم کنند. نهادها هم در شهرهای مختلف مشتاق هستند تا یک جرقه ای خورده شود آنها هم کوتاهی نمی کنند و سنگ تمام می گذارند اگر در شهرهای مختلف از جمله شهر کرمان ، شهر سردار سلیمانی ظرفیت خیلی خوبی وجود دارد که اگر چنین برنامه ای صورت بگیرد، مورد استقبال مناسب خواهد بود.

*شما در این روزها مشغول چه فعالیت هایی هستید؟

ما هم کارهای فی سبیل الله انجام می دهیم، هر جایی که کار از ما بخواهند در خدمت هستیم، همین که شهدا رفتند و گفتند کجا نیرو لازم است، ما هم همینطور فعالیت های فرهنگی در مجموعه خودمان انجام می دهیم.

بهرحال خیلی کارها مثل همین ورزشگاه فارس که به راه افتاد و به نام شهید هادی زده شد،خواست خود شهداست ما هیچ کاره هستیم اولا که من با آقا ابراهیم زندگی میکنم، درباره کارهایم با او مشورت میکنم اگر او بگوید و بخواهد انجام می دهم وگرنه انجام نمیدهم و ارتباط معنوی خواهر برادری ما خیلی قوی است بهرحال او برادر بزرگترم است هشت سال با من فاصله سنی داشت و من همیشه قبولش داشتم و به او احترام گذاشتم.

حال این چیزها را خیلی ها شاید باور نداشته یا قبول نداشته باشند چند نفری حتی این را به من هم گفته ام اما من اعتقاد دارم وحتی اعتقاد دارم که در زمان شهادت سردار سلیمانی من در مشهد قسمتم دیدار با او شد.

*چطور این اتفاق افتاد؟

بهرحال در آن زمان من مشهد بودم برای زیارت رفته بودم سردار شهید شد و من واقعا شوکه شدم فکر میکردم که ابراهیم را از دست داده ام و او شهید شده و زمان تشییعش است بعد از چهل سال آن صحنه ها جلوی چشمم آمد چرا که سردار هم بی دریغ برای ما کار کرد و من یک لحظه فکر میکردم ابراهیم آمده است.

در هر حال روز تشییع سردار مشهد بودم به صحن رضوی رفتم از صبح تا شب آنجا بودیم اما چیزی قسمتم نشد یک نفر به من گفت که اگر می گویید شهدا کمک می کنند و اقا ابراهیم دستگیر است پس چرا نتوانستی سردار را ببینی و من هم گفتم که هر چه صلاح باشد همان اتفاق می افتد. از بین جمعیت گذشتم به یکی از دوستان تماس گرفتم و به منزل آمدم و تصور کردم دیگر راهی برای دیدار با سردار ندارم.

ناامید بودم که او را ندیده ام مثل ابراهیمم که سال ها او را ندیدم حتی یک استخوانش را هم ندیدم و لمس نکردم حال سردار در یک قدمی ام بود و با او خداحافظی نکرده بودم دوست داشتم با او صحبت کنم تا سلام مرا به ابراهیم برساند نزدیک خانه که شدم یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت اگر دوست داری سردار را ببینی به فرودگاه بیا.

ناامید بودم که او را ندیده ام مثل ابراهیمم که سال ها او را ندیدم حتی یک استخوانش را هم ندیدم و لمس نکردم حال سردار در یک قدمی ام بود و با او خداحافظی نکرده بودم

من هم سریع ماشین گرفتم و به فرودگاه هاشمی نژاد مشهد رفتم ، در پایون ورود کردم یک دری باز شد و مرا صدا کردند و من هم کلی وسیله و کیف و بچه ها همراهم بود، با این حال مرا سوار کردند و اصلا عجیب بود که گیت بازرسی هم رد نشدم، دم هواپیما با ماشین ما را بردند و جلوی پلکان ایستادم سرداران و نیروهای حفاظتی انجا بودند، قرار بود پیکر را بالا بیاورند و من هم بالا رفتم.

یکی از دوستان آقا ابراهیم مرا دید و شناخت مسئول برنامه ها بود، او گفت شما اینجا چه می کنی، من هم گفتم نمی دانم، او گفت کار آقا ابراهیم است، او هم گفت ما به تهران می رویم همراه ما اگر می خواهی بیا اما من بچه ها و وسایل ها همراهم بودند، دلم شکسته بود می خواستم با سردار خداحافظی کنم و سلام مرا به ابراهیم برساند.

پیکر سردار را آوردند من هم جلو رفتم، عجب شبی بود با هم نجوا کردیم، حال عجیبی داشتم شهد شیرینی در وجودم نشست که همان آرامم کرد و به او گفتم خوشا به سعادتتان که پیکرتان قطعه قطعه آمد سلام مرا به ابراهیم برسانید فقط خواستم همین را بگویم.

بعد فهمیدم وقتی شهدا جایی دعوتت می کنند، همین طور کارها درست می شود من هم با همان وضع آنجا بودم و بعد دیگر نمی توانستم بمانم از پلکان پایین آمدم بچه ها را برداشتم و بیرون رفتم ، الان اگر این را من تعریف کنم می گویند خواهر شهید است اما از دوستان ایشان بپرسید کسانی که هر شب جمعه سر خاک او می آیند من هم از دور با روبنده تماشا میکنم اصلا جلو نمی روم که بگویند خودنمایی می کند، دختر و پسرهایی که سر مزار شهید می نشینند، اینها کنار ما هستند مثل ابراهیم که همیشه کنار من است همه جا با من نفس می کشد و کارهایم را تأیید یا رد می کند بالاخره برادر بزرگم است.

*از همان بچگی چطور ارتباطی با هم داشتید؟

خب همانطور که گفتم ما هشت سال فاصله سنی داشتیم او فرزند بزرگ و من کوچک خانواده بودم او هیچ وقت به ما زور نمی گفت حتی اگر می خواست چیزی یاد ما دهد خودش اول انجام می داد ما هم یاد می گرفتیم هیچوقت کاری را فقط برای انجام دادن ما نمی گفت.

وقتی با آن اورکت و پوتین ها به خانه می آمد ، ابهت خاصی داشت و خلاصه ما خودمان را جمع و جور می کردیم با اینکه هیچوقت اذیتمان نمی کرد و از ما ایراد نمی گرفت اما جوری به ما درس می داد که  اگر کار اشتباهی می کردیم خودمان متوجه شویم اشتباه کردیم تذکراتش به جا بود و ما خود می فهمیدیم، انشالا که در آن دنیا دست همه ما را بگیرد من هم از خانم لیلی عاج و عوامل نمایششان برای ساخت این تئاتر تشکر میکنم ان شاء الله که عاقبت خوبی داشته باشند.

از زمانی که نمایش کجایی ابراهیم را دیدم هر روز عکس های آقا ابراهیم را می بینم یاد زمزمه هایشان، سینه زنی ها و کانال کمیل می افتم

از زمانی که نمایش کجایی ابراهیم را دیدم هر روز عکس های آقا ابراهیم را می بینم یاد زمزمه هایشان، سینه زنی ها و کانال کمیل می افتم، همان که می گفتند شب ها هیئت برگزار می کردند و نماز جماعت می خواندند و اذان می گفتند، دوستانش می گفتند که اجازه نمی دادند نمازی قضا شود، خلاصه حال و هوایش به دلم بیش از قبل افتاده و دلم تنگ می شود وقتی به عکس هایی که دوستان برایم از کار می فرستند نگاه میکنم و خیلی خوشنودم که دوستان این نمایش این مسیر را رفتند و باعث افتخارم است و واقعا احساس میکنم که خانم عاج حرکت خواهرانه ای کرده اند چرا که شهدا متعلق به همه هستند از لطفشان ممنونم چرا که حتما لایق این کار برای شهدا بوده اند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ابراهیم هادی یک مرتبه شهید ابراهیم هادی نشد او از همان سنین کم  برنامه های متفاوتی برای خودش داشت و این ساختار را از کودکی چیده بود. زمانی که جوان سیزده ـ چهارده ساله شد، با بچه های محل هیئت می زد و خلاصه خیلی انسان مردمی بود یعنی کسی را از مردم جدا نمی دانست، الان ما در وضعیتی هستیم که اگر کسی از نظر خیلی چیزها شبیه ما نباشد ما سریع او را جدا می کنیم، در حالیکه او اینطور نبود و معتقد بود این جوان ها برای همه رفتند و شهید شدند نه فقط برای خانواده هایشان.

دوستان ما هم در تئاتر کجایی ابراهیم زحمت زیاد کشیدند و الگوی این شهید را به تصویر کشیدند و جای قدردانی دارد چرا که این شهدا برای همه رفتند نه برای یک شخص خاص و اینکه امتیازی یا پست و مقامی کسب کنند . آقا ابراهیم همه را دور خود جمع کرد زمانی که حتی زخمی می شد و بچه های مدرسه ای که در آنجا مدتی تدریس می کرد، برای قدردانی پیش او آمدند او کسی نبود که برای یک زخم که حتی باعث شده بود نتواند راه برود، دست از کار و برنامه ریزی برای بچه ها بردارد.

این صحبت ها را زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی درباره برادر شهیدش می گوید شهید گمنامی که در کانال کمیل به شهادت رسید و پیکرش هنوز شناسایی نشده است.

این خواهر شهید درباره خاطره شهادت سردار سلیمانی و ملاقاتش با پیکر سردار پیش از تشییع در تهران می گوید حال که نمایش کجایی ابراهیم به کارگردانی لیلی عاج پیش از تعطیلات کرونایی تئاتر روی صحنه رفته و او هم نمایش را دیده و خیلی از کار استقبال کرده است.

نمایش کجایی ابراهیم با نگاهی به زندگی شهید ابراهیم هادی از ابتدای مهر ماه اجرای خود را در تماشاخانه سرو انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس آغاز و پس از چند شب اجرا به دلیل تعطیلات استانداری تهران مبنی بر محدودیت های سالن های فرهنگی و هنری تعطیل شد و هنوز هم این تعطیلی ادامه دارد. در ارتباط با این نمایش و الگوگیری درست از شهدا و همینطور خاطراتی از شهدا با زهره هادی خواهر شهید ابراهیم هادی گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانیم:

*خانم هادی شما درباره برادر شهیدتان چند وقت پیش نمایشی به نام کجایی ابراهیم را تماشا کردید نظرتان درباره این کار چه بود و آیا به نظرتان تئاتر می تواند فرهنگ ساز خوبی برای شهدا و انتقال آن به نسل جوان و جدید باشد چقدر نیاز داریم این مفاهیم را به جوانانمان منتقل کنیم؟

خدا را شکر این عزیزان در تئاتر کجایی ابراهیم زحمت زیادی کشیدند حتی چالش های زیادی مثل تهیه اسلحه و مسائل دیگر داشتند که به زحماتشان اضافه شده بود ما می بایست از ظرفیت های شهدا استفاده کنیم و من فکر میکنم باغ موزه دفاع مقدس لوازم زیادی برای این کارها را داشته باشد ، در آنجا حتی سالن های بزرگی است که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد و کارگشای خیلی از این مسائل بزرگ باشد این ارگان ها و نهاد ها می توانند کمک کننده باشند.

اگر بخواهیم الگوی شهادت را نشان دهیم ، عزیزان زیادی زحمت کشیده اند که نقش شهدا را در فیلم ها و سریال ها و تئاتر بازی کردند اینها می بایست همه چیز در اختیارشان باشد ، نه اینکه دنبال وسایل بدوند . کجایند مردان بی ادعا و بی دریغ؟ شهدایی که برای هیچ چیز مادی نرفتند. من وقتی شنیدم که چنین تئاتری قرار است اجرا شود و بعد هم که کار را دیدم در تعجب توکلشان بودم بخدا کار عجیب و خیلی ارزشمندی بود.

شهدا نرفتند تا به پایشان پول خرج شود، آنها یا علی گفتند و تا آخر رفتند و همه این فرهنگ می طلبد که دیگران کمک و یاری کنند ، اینها دیگر گفتن ندارد که یک گروه تئاتری دنبال اسلحه و سالن و چیزهای دیگر بیافتند همه آنهایی که در این خط هستند می توانند به خوبی تصویر شهدا را به نسل جوان و همه دنیا نشان دهند و همه این کارها نیاز به قدردانی دارد.

شهدا نرفتند تا به پایشان پول خرج شود، آنها یا علی گفتند و تا آخر رفتند و همه این فرهنگ می طلبد که دیگران به هنرمندان در این عرصه کمک و یاری کنند

ما باید از این ظرفیت ها استفاده کنیم کارهایی که در بحث دفاع مقدس انجام می شود همه ظرفیت است کسانی باید دست یاری به هم دهند نباید گله و شکایت و ناراحتی باشد، کارشان هم به نحو احنست می بایست جلو برود وبیش از این کار و همدیگر را یاری کنیم ، حال این نظر بنده است و خیلی از این کار نمایشی درباره شهید هادی خوشم آمد و از عوامل کار تشکر میکنم.

*به نظرتان ظرفیت این کار نمایشی فراتر از تهران نیز هست؟

بله حتما این پیام ابراهیم هادی و دیگر شهدا است که می بایست به همه جا برسد، یک روزی آنها پای پیاده برای ما رفتند حال ما باید برویم همانطور که آنها رفتند و نتیجه خوبی دارد الان این ظرفیت در خیلی شهرهای ما وجود دارد و می بایست این برنامه ها اجرا شود.

خود شهرهای دیگر می بایست این ظرفیت ها را به لحاظ فضا و امکانات برای گروه های نمایشی فراهم کنند. نهادها هم در شهرهای مختلف مشتاق هستند تا یک جرقه ای خورده شود آنها هم کوتاهی نمی کنند و سنگ تمام می گذارند اگر در شهرهای مختلف از جمله شهر کرمان ، شهر سردار سلیمانی ظرفیت خیلی خوبی وجود دارد که اگر چنین برنامه ای صورت بگیرد، مورد استقبال مناسب خواهد بود.

*شما در این روزها مشغول چه فعالیت هایی هستید؟

ما هم کارهای فی سبیل الله انجام می دهیم، هر جایی که کار از ما بخواهند در خدمت هستیم، همین که شهدا رفتند و گفتند کجا نیرو لازم است، ما هم همینطور فعالیت های فرهنگی در مجموعه خودمان انجام می دهیم.

بهرحال خیلی کارها مثل همین ورزشگاه فارس که به راه افتاد و به نام شهید هادی زده شد،خواست خود شهداست ما هیچ کاره هستیم اولا که من با آقا ابراهیم زندگی میکنم، درباره کارهایم با او مشورت میکنم اگر او بگوید و بخواهد انجام می دهم وگرنه انجام نمیدهم و ارتباط معنوی خواهر برادری ما خیلی قوی است بهرحال او برادر بزرگترم است هشت سال با من فاصله سنی داشت و من همیشه قبولش داشتم و به او احترام گذاشتم.

حال این چیزها را خیلی ها شاید باور نداشته یا قبول نداشته باشند چند نفری حتی این را به من هم گفته ام اما من اعتقاد دارم وحتی اعتقاد دارم که در زمان شهادت سردار سلیمانی من در مشهد قسمتم دیدار با او شد.

*چطور این اتفاق افتاد؟

بهرحال در آن زمان من مشهد بودم برای زیارت رفته بودم سردار شهید شد و من واقعا شوکه شدم فکر میکردم که ابراهیم را از دست داده ام و او شهید شده و زمان تشییعش است بعد از چهل سال آن صحنه ها جلوی چشمم آمد چرا که سردار هم بی دریغ برای ما کار کرد و من یک لحظه فکر میکردم ابراهیم آمده است.

در هر حال روز تشییع سردار مشهد بودم به صحن رضوی رفتم از صبح تا شب آنجا بودیم اما چیزی قسمتم نشد یک نفر به من گفت که اگر می گویید شهدا کمک می کنند و اقا ابراهیم دستگیر است پس چرا نتوانستی سردار را ببینی و من هم گفتم که هر چه صلاح باشد همان اتفاق می افتد. از بین جمعیت گذشتم به یکی از دوستان تماس گرفتم و به منزل آمدم و تصور کردم دیگر راهی برای دیدار با سردار ندارم.

ناامید بودم که او را ندیده ام مثل ابراهیمم که سال ها او را ندیدم حتی یک استخوانش را هم ندیدم و لمس نکردم حال سردار در یک قدمی ام بود و با او خداحافظی نکرده بودم دوست داشتم با او صحبت کنم تا سلام مرا به ابراهیم برساند نزدیک خانه که شدم یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت اگر دوست داری سردار را ببینی به فرودگاه بیا.

ناامید بودم که او را ندیده ام مثل ابراهیمم که سال ها او را ندیدم حتی یک استخوانش را هم ندیدم و لمس نکردم حال سردار در یک قدمی ام بود و با او خداحافظی نکرده بودم

من هم سریع ماشین گرفتم و به فرودگاه هاشمی نژاد مشهد رفتم ، در پایون ورود کردم یک دری باز شد و مرا صدا کردند و من هم کلی وسیله و کیف و بچه ها همراهم بود، با این حال مرا سوار کردند و اصلا عجیب بود که گیت بازرسی هم رد نشدم، دم هواپیما با ماشین ما را بردند و جلوی پلکان ایستادم سرداران و نیروهای حفاظتی انجا بودند، قرار بود پیکر را بالا بیاورند و من هم بالا رفتم.

یکی از دوستان آقا ابراهیم مرا دید و شناخت مسئول برنامه ها بود، او گفت شما اینجا چه می کنی، من هم گفتم نمی دانم، او گفت کار آقا ابراهیم است، او هم گفت ما به تهران می رویم همراه ما اگر می خواهی بیا اما من بچه ها و وسایل ها همراهم بودند، دلم شکسته بود می خواستم با سردار خداحافظی کنم و سلام مرا به ابراهیم برساند.

پیکر سردار را آوردند من هم جلو رفتم، عجب شبی بود با هم نجوا کردیم، حال عجیبی داشتم شهد شیرینی در وجودم نشست که همان آرامم کرد و به او گفتم خوشا به سعادتتان که پیکرتان قطعه قطعه آمد سلام مرا به ابراهیم برسانید فقط خواستم همین را بگویم.

بعد فهمیدم وقتی شهدا جایی دعوتت می کنند، همین طور کارها درست می شود من هم با همان وضع آنجا بودم و بعد دیگر نمی توانستم بمانم از پلکان پایین آمدم بچه ها را برداشتم و بیرون رفتم ، الان اگر این را من تعریف کنم می گویند خواهر شهید است اما از دوستان ایشان بپرسید کسانی که هر شب جمعه سر خاک او می آیند من هم از دور با روبنده تماشا میکنم اصلا جلو نمی روم که بگویند خودنمایی می کند، دختر و پسرهایی که سر مزار شهید می نشینند، اینها کنار ما هستند مثل ابراهیم که همیشه کنار من است همه جا با من نفس می کشد و کارهایم را تأیید یا رد می کند بالاخره برادر بزرگم است.

*از همان بچگی چطور ارتباطی با هم داشتید؟

خب همانطور که گفتم ما هشت سال فاصله سنی داشتیم او فرزند بزرگ و من کوچک خانواده بودم او هیچ وقت به ما زور نمی گفت حتی اگر می خواست چیزی یاد ما دهد خودش اول انجام می داد ما هم یاد می گرفتیم هیچوقت کاری را فقط برای انجام دادن ما نمی گفت.

وقتی با آن اورکت و پوتین ها به خانه می آمد ، ابهت خاصی داشت و خلاصه ما خودمان را جمع و جور می کردیم با اینکه هیچوقت اذیتمان نمی کرد و از ما ایراد نمی گرفت اما جوری به ما درس می داد که  اگر کار اشتباهی می کردیم خودمان متوجه شویم اشتباه کردیم تذکراتش به جا بود و ما خود می فهمیدیم، انشالا که در آن دنیا دست همه ما را بگیرد من هم از خانم لیلی عاج و عوامل نمایششان برای ساخت این تئاتر تشکر میکنم ان شاء الله که عاقبت خوبی داشته باشند.

از زمانی که نمایش کجایی ابراهیم را دیدم هر روز عکس های آقا ابراهیم را می بینم یاد زمزمه هایشان، سینه زنی ها و کانال کمیل می افتم

از زمانی که نمایش کجایی ابراهیم را دیدم هر روز عکس های آقا ابراهیم را می بینم یاد زمزمه هایشان، سینه زنی ها و کانال کمیل می افتم، همان که می گفتند شب ها هیئت برگزار می کردند و نماز جماعت می خواندند و اذان می گفتند، دوستانش می گفتند که اجازه نمی دادند نمازی قضا شود، خلاصه حال و هوایش به دلم بیش از قبل افتاده و دلم تنگ می شود وقتی به عکس هایی که دوستان برایم از کار می فرستند نگاه میکنم و خیلی خوشنودم که دوستان این نمایش این مسیر را رفتند و باعث افتخارم است و واقعا احساس میکنم که خانم عاج حرکت خواهرانه ای کرده اند چرا که شهدا متعلق به همه هستند از لطفشان ممنونم چرا که حتما لایق این کار برای شهدا بوده اند.



منبع خبر

خاطره خواهر شهید هادی از ملاقات با «حاج قاسم» بیشتر بخوانید »