سردار شهید

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید

موسسه های «ایثار» و «کوثر»، بازوان توانمند خدمت‌رسانی به جامعه ایثارگری هستند


به گزارش نوید شاهد، دکتر یعقوب سلیمانی، معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در همایش مدیران و مسئولان اداری و مالی موسسات فرهنگی، ورزشی و توانبخشی ایثار که صبح روز چهارشنبه ۱۲دی ماه در سالن اجتماعات دهکده نشاط حضرت ولیعصر (عج) برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا به خصوص سیدالشهدای جبهه مقاومت، گفت: در آستانه سالروز شهادت «حاج قاسم سلیمانی» از کسانی که در به ثمر نشستن این مجموعه تلاش کردند، قدردانی می‌کنم.

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید

وی افزود: در حوادثی که امروز در اطراف ما اتفاق می‌افتد، برخی به دنبال این هستند که مجاهدت‌های شهدا را کمرنگ کنند، در حالی که در واقعه کربلا و پس از شهادت امام حسین(ع) و یارانش که دشمن فکر می‌کرد کار اسلام تمام شده، اما آن کاروان با سرپرستی حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و مظلومیت حضرت رقیه(س) به تبیین این حرکت بزرگ پرداختند و تا امروز زنده و جاودان ماندند.

 

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران ادامه داد: واقعیت امروز هم این است تمام جهان کفر بسیج شده‌اند تا اسلام را بزنند، اما با وجود مقاومت آزادگان، ساختار اندیشه و تفکر مقاومت را که با فداکاری و از خود گذشتگی عجین شده را نمی‌توان از بین برد.

 

دکتر سلیمانی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی با اقداماتی که با تمام توان انجام داد، فکر کرد که جبهه مقاومت را متلاشی کرده، اضافه کرد: با وجودی که تمام فرماندهانی که محور بودند به شهادت رسیدند، اما مقاومت همچنان پابرجاست.

 

وی خاطرنشان کرد: در مناسبت‌های مهمی که در پیش داریم، امیدواریم با تقارن با همایش شما، سبب ایجاد نگاه خاصی شود که بتوانید به عزیزترین افراد در این نظام مقدس، خدمات ارائه دهید، کسانی که از همه چیز خود در راه اعتلای وطن گذشتند.

 

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در خصوص اهمیت دو سازمان ایثار و کوثر، اظهار کرد: این دو نهاد به مثابه دو بازوی توانمند اجرایی بنیاد شهید و امور ایثارگران در راستای ارائه خدمات به جامعه ایثارگری فعالیت می‌کنند. امروز بقای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و ماندگاری آن در مقابل توطئه‌های مختلف به برکت ایثار، مقاومت و از خودگذشتگی شهداست و ما مدیون آن‌ها هستیم و زمانی که مقام معظم رهبری می‌فرمایند که تکریم خانواده شهدا کمتر از شهادت نیست، به نقش ما در این زمینه اشاره دارند.

 

وی تاکید کرد: در ارائه خدمات جامع و با کیفیت، ارتقاء سطح سلامت ایثارگران و پاسخگویی به این عزیزان تلاش کنید. امروز هرچه در این بخش سرمایه‌گذاری کنیم، سبب بازدارندگی و نیز ارتقاء کیفیت خدمات خواهد بود.

 

دکتر سلیمانی ضمن اشاره به سخنان نسنجیده معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص اختصاص سهمیه به ایثارگران، گفت: در شرایط امروز جامعه و دنیا، مسئولان باید سنجیده عمل کنند، امروز اگر در دنیا نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که در همه جا خدماتی که به افرادی که در جنگ و دفاع از وطن خویش شرکت داشتند، بسیار چشمگیر است. ما باید در این رابطه به دنبال فرهنگ سازی باشیم، بحث اجرا و عملیات با ماست و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بر عهده تک تک افراد است و مسئله مهم این است که باید ما شویم.

 

وی خاطرنشان کرد: همانگونه که «شهید سلیمانی» در زمان حیاتشان با آن‌ همه خدماتی که داشتند، برای گمنامی تلاش کردند، اما پس از شهادتشان خداوند به ایشان عزت داد و به این مقام رسیدند. ایشان برای خانواده شهدا ارزش خاصی قائل بود و ما هم باید به ایشان تأسی کنیم و به دنبال وحدت باشیم.

 

انتهای پیام/



منبع خبر

موسسه های «ایثار» و «کوثر»، بازوان توانمند خدمت‌رسانی به جامعه ایثارگری هستند بیشتر بخوانید »

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید هستند


به گزارش نوید شاهد، دکتر یعقوب سلیمانی، معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در همایش مدیران و مسئولان اداری و مالی موسسات فرهنگی، ورزشی و توانبخشی ایثار که صبح روز چهارشنبه ۱۲دی ماه در سالن اجتماعات دهکده نشاط حضرت ولیعصر (عج) برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا به خصوص سیدالشهدای جبهه مقاومت، گفت: در آستانه سالروز شهادت «حاج قاسم سلیمانی» از کسانی که در به ثمر نشستن این مجموعه تلاش کردند، قدردانی می‌کنم.

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید

وی افزود: در حوادثی که امروز در اطراف ما اتفاق می‌افتد، برخی به دنبال این هستند که مجاهدت‌های شهدا را کمرنگ کنند، در حالی که در واقعه کربلا و پس از شهادت امام حسین(ع) و یارانش که دشمن فکر می‌کرد کار اسلام تمام شده، اما آن کاروان با سرپرستی حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و مظلومیت حضرت رقیه(س) به تبیین این حرکت بزرگ پرداختند و تا امروز زنده و جاودان ماندند.

 

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران ادامه داد: واقعیت امروز هم این است تمام جهان کفر بسیج شده‌اند تا اسلام را بزنند، اما با وجود مقاومت آزادگان، ساختار اندیشه و تفکر مقاومت را که با فداکاری و از خود گذشتگی عجین شده را نمی‌توان از بین برد.

 

دکتر سلیمانی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی با اقداماتی که با تمام توان انجام داد، فکر کرد که جبهه مقاومت را متلاشی کرده، اضافه کرد: با وجودی که تمام فرماندهانی که محور بودند به شهادت رسیدند، اما مقاومت همچنان پابرجاست.

 

وی خاطرنشان کرد: در مناسبت‌های مهمی که در پیش داریم، امیدواریم با تقارن با همایش شما، سبب ایجاد نگاه خاصی شود که بتوانید به عزیزترین افراد در این نظام مقدس، خدمات ارائه دهید، کسانی که از همه چیز خود در راه اعتلای وطن گذشتند.

 

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در خصوص اهمیت دو سازمان ایثار و کوثر، اظهار کرد: این دو نهاد به مثابه دو بازوی توانمند اجرایی بنیاد شهید و امور ایثارگران در راستای ارائه خدمات به جامعه ایثارگری فعالیت می‌کنند. امروز بقای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و ماندگاری آن در مقابل توطئه‌های مختلف به برکت ایثار، مقاومت و از خودگذشتگی شهداست و ما مدیون آن‌ها هستیم و زمانی که مقام معظم رهبری می‌فرمایند که تکریم خانواده شهدا کمتر از شهادت نیست، به نقش ما در این زمینه اشاره دارند.

 

وی تاکید کرد: در ارائه خدمات جامع و با کیفیت، ارتقاء سطح سلامت ایثارگران و پاسخگویی به این عزیزان تلاش کنید. امروز هرچه در این بخش سرمایه‌گذاری کنیم، سبب بازدارندگی و نیز ارتقاء کیفیت خدمات خواهد بود.

 

دکتر سلیمانی ضمن اشاره به سخنان نسنجیده معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص اختصاص سهمیه به ایثارگران، گفت: در شرایط امروز جامعه و دنیا، مسئولان باید سنجیده عمل کنند، امروز اگر در دنیا نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که در همه جا خدماتی که به افرادی که در جنگ و دفاع از وطن خویش شرکت داشتند، بسیار چشمگیر است. ما باید در این رابطه به دنبال فرهنگ سازی باشیم، بحث اجرا و عملیات با ماست و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بر عهده تک تک افراد است و مسئله مهم این است که باید ما شویم.

 

وی خاطرنشان کرد: همانگونه که «شهید سلیمانی» در زمان حیاتشان با آن‌ همه خدماتی که داشتند، برای گمنامی تلاش کردند، اما پس از شهادتشان خداوند به ایشان عزت داد و به این مقام رسیدند. ایشان برای خانواده شهدا ارزش خاصی قائل بود و ما هم باید به ایشان تأسی کنیم و به دنبال وحدت باشیم.

 

انتهای پیام/



منبع خبر

موسسه ایثار و کوثر، بازوان توانمند خدمت‌رسانی بنیاد شهید هستند بیشتر بخوانید »

سردار شهید «صادق مزدستان»؛ شهیدی که آیینه تحول معنوی یک نسل شد

سردار شهید «صادق مزدستان»؛ شهیدی که آینه تحول معنوی یک نسل شد


سردار شهید «صادق مزدستان»؛ شهیدی که آیینه تحول معنوی یک نسل شد

به گزارش نوید شاهد، نهم دی 1361 روز میعاد و قرارگاه وصال عاشقی مخلص و پاکباخته است در دارالسلام رحمت و رضوان پروردگار، شهیدی که وجود و زیستنش آینه‌ای شد از تمامیت آن تحول بزرگ معنوی و اخلاقی و روحی نسلی که با مکتب جهاد و شهادت، تربیت شد و یکشبه ره صدها ساله‌ی سیر و سلوک الی الله را طی کرد و به منازل قرب معبود رسید و سالک طریق کرامات عبودیت گشت و ظهور و عروجش معجزه عصر شد. سردار شهید «صادق مزدستان» جوانی بود متعلق به قشر مرفه و متمول که شاید در ظاهر و در سبک زندگی، نسبتی با آنچه بعدها شد نداشت. بازیکن حرفه ای فوتبال در تیم ملوان انزلی بود. اما چه چیزی این جوان را ناگهان درگیر انقلاب کرد و به کردستان کشاند و سپس تا فرماندهی یک گردان و تیپ در دوران دفاع مقدس ارتقاء داد و نمادی از سیره و منش عارفانه و خالصانه سرداران بزرگ شهید ساخت؟ این همان ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان و پیر جماران بود که پاکترین و غیرتمندترین مردان روزگار را به خود خواند و عاشقانه به سنگرهای جهاد و به میدانگاه های شهادت کشاند و سرخوشانه در سماعی سرخ، سرود حریت و سرو بلند استقامت ساخت.

 

فوتبالیست حرفه ای «تیم ملوان انزلی»

 

صادق مزدستان، فرزند احمد و كبرى سرتراش در سال 1335 در محله سيد ملال در شهرستان قائمشهر مازندران متولد شد. پدر و مادر صادق يازده فرزند داشتند و او هفتمين فرزند اين خانواده بود. دوران تحصیل ابتدایی تا متوسطه را با موفقیت گذراند. هم صادق و هم برادرش ابوالفضل فوتبالیست ماهری بودند و به عضویت تیم ملوان انزلی پیوستند و در سطح کشوری شناخته شده بودند. صادق، مدتی فوتبال را بصورت حرفه‌ای و پیگیر، دنبال می‌کرد.

 

روایت یک تحول معنوی در مدار جذبه قدسی امام (ره)

 

به روایت «میرمحمد موسوی» از دوستان شهید و همراهان او در جبهه: «خانواده صادق، بازاری بودند و وضع مالی خوبی داشتند و با سر و وضع به‌روزی که داشت، جوان‌ها جذب ایشان می‌شدند و ایشان هم آن‌ها را به سمت انقلاب سوق می‌داد. البته خود صادق در جریان انقلاب تا حدی تحول فکری پیدا کرده بود. خانواده مذهبی داشتند، اما ایشان و برادرانش بیشتر در محیط‌های ورزشی بودند تا اماکن مذهبی و انقلابی. نهضت حضرت امام باعث شد که آن‌ها بیشتر جذب مسائل مذهبی و سیاسی بشوند و کم‌کم همه این برادران به جوان‌های انقلابی پای کار تبدیل شدند. از بین پنج برادر مزدستان، صادق و منوچهر به شهادت رسیدند و علی هم جانباز شد.»

 

این «بچه سوسول» دیگه کیه؟ چرا اومده جبهه؟!

 

و ادامه روایت: «یادم است حدود ۲۵ روز از شروع جنگ گذشته بود که من و صادق با هم اقدام کردیم و به جبهه رفتیم. ببخشید من کلمه بهتری سراغ ندارم که بگویم. بعضی از بچه‌های رزمنده که او و موهای بلندش را می‌دیدند، به من می‌گفتند این سوسول کیست و چرا به جبهه آمده است؟ آن‌ها از روی ظاهر قضاوت می‌کردند؛ ظاهری که خبر از گذشته شهید مزدستان می‌داد، اما او در همان انقلاب متحول شده و راه و رسم دیگری در زندگی در پیش گرفته بود. اتفاقاً چند وقتی که از حضور شهید مزدستان در جبهه گذشت، همان‌ها که اوایل آن حرف را در موردش زده بودند پی به اشتباه‌شان بردند و فهمیدند که در باطن این مرد بزرگ چه می‌گذرد و چه جوان انقلابی مخلصی است.»

 

فاتح عملیات «محرم»

 

روز قبل از عمليات، يکی از برادران، امام زمان (عج) را در خواب ديده بود که به او فرمودند: «چون گردان شما به نام صاحب الزمان است من خود فرماندهی آن را در عمليات به عهده دارم.»

مزدستان چنان به موفقيت در عمليات اطمينان داشت که گويی خود خواب امام زمان (عج) را ديده است.

هنوز سه دقیقه ای بیشتر از آغاز عملیات نگذشته بود که فریاد الله اکبرش فضا را پر کرد.

با بی سیم تماس گرفتند و پاسخ شنیدند که صادق خود با نیروهای عراقی وارد جنگ شده و اولین نفری است که به سنگرهایشان وارد شده  است.

نقش مهم شهید صادق مزدستان در عمليات محرم سبب شد تا به فاتح عمليات محرم معروف شود.

 

فرمانده گردان «صاحب الزمان» و فرمانده تیپ 2 لشکر 25 کربلا

 

رفته رفته با ظهور امتیازات و توانمندیهای فردی و خصلتها و قابلیتهای عظیم روحی و اخلاقی صادق، جایگاهی بالا در کادر فرماندهی دفاع مقدس یافت. فرماندهی در جبهه‌های دفاع‌مقدس براساس توانایی‌های هر فردی واگذار می‌شد. این توانایی‌ها در میدان عمل به اثبات می‌رسید. شهید مزدستان از آن دست فرماندهانی بود که علاوه بر داشتن استعداد و توانایی‌های نظامی، به شدت مورد اقبال و توجه نیروهایش بود. همه این خصائل باعث شد تا از عملیات رمضان، شهیدمزدستان فرماندهی یکی از گردان‌های تیپ کربلا را برعهده بگیرد. ایشان در عملیات محرم به عنوان فرمانده گردان صاحب‌الزمان (عج) وارد عملیات شد. بعد که تیپ کربلا تبدیل به لشکر شد، شهید مزدستان هم به فرماندهی یکی از تیپ‌های لشکر انتخاب شد.

 

یکی از محبوب‌ترین فرماندهان تاریخ جنگ

 

یک مورد قابل‌تأمل درخصوص شهید مزدستان این است که نیروهایش واقعاً او را دوست داشتند و از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار بود و بچه ها رابطه عمیق عاطفی و قلبی با فرمانده خود داشتند. مزدستان از آن دست فرماندهانی بود که به نیرو نمی‌گفت برو فلان خط را بشکن. خودش جلوتر می‌رفت، بعد به بقیه می‌گفت پشت سرم بیایید. به گفته «سردار علی فردوس» همرزم شهید: «در عملیات محرم شاهد بودم که ایشان پوتین‌هایش را از پا درآورد و آن‌ها را دور گردنش انداخت. پیشاپیش نیروهایش ایستاد و گفت من مانند حر وارد این عملیات می‌شوم. خودش هم در نوک گردان حرکت کرد و خط اول دشمن را بدون حتی یک تلفات گرفت. پیش از عملیات محرم منطقه بارندگی شدیدی شد. بعدها از اسرای عراقی شنیدیم که می‌گفتند بعد از بارندگی فکرش را نمی‌کردیم نیروهای ایرانی در چنین هوایی وارد عمل بشوند، اما مزدستان و نیروهایش رفتند و خط اول دشمن را بدون تلفات گرفتند. بعد از آن‌ها باید گردان ما به عنوان موج دوم وارد عمل می‌شد که رفتیم و در مناطقی مثل زبیدات و شرهانی وارد عمل شدیم.»

 

کمتر از یک هفته فاصله «ازدواج» تا «شهادت»!

 

یکی دو روز از ازدواجش گذشته بود که از فرماندهی لشکر، صادق را خواسته بودند برای شناسایی والفجر مقدماتی به منطقه برود. آن شخصی که قرار بود این خبر را برساند، رویش نمی‌شد به صادق حرفی بزند چون تازه ازدواج کرده بود! خلاصه دو سه روز بعد از ازدواج صادق، به او گفتند که باید به منطقه برود. او هم رفت و چند روز بعد به شهادت رسید. شاید از ازدواج تا شهادتش به یک هفته هم نکشید!

 

روایت مقتل…

 

شهید مزدستان سرانجام در عملیات شناسایی والفجر مقدماتی در فکه، آسمانی شد. به روایت «سردار حجت الله حیدری» از همرزمان شهید: «دشمن در جلوی منطقه پدافندی خود، ميدان مين وسيعی تدارک ديده بود. به طرف خطوط پدافندی عراق حرکت کرديم. به ميدان مين رسيديم.

ابتدا در طول ميدان مين برای شناسايی رفتيم. يک قسمت از ميدان، مين کمتری داشت ولی در ديدرس عراقيها قرار داشت. گزارش به فرمانده لشکر داده شد و قرار بر اين شد ميدان مين را در نقطه‌ای که عراقيها ديد کمتری دارند طی کنیم. ظهر شده بود و نماز ظهر و عصر را در پشت ميدان قبل از ورود به آن و آغاز شناسايی بجا آورديم.

در بين نماز پای يکی از رزمنده ها به سيم تله «مين منور» برخورد کرد ولی برادر ديگری به سرعت مين را خاموش کرد تا عمليات لو نرود.

پس از نماز با آرايش نظامی به ستون يک با احتياط وارد ميدان مين شديم. در حين رفتن، ناگهان پای نفر دوم ستون به تله مين والمری (جهنده) برخورد کرد. اینجا بود که صادق مزدستان در اثر اصابت ترکش ريز به شهادت رسيد.»

 

بخوان! وقتی هر روز از این گذر، شهیدی می گذرد…

 

و دست‌نوشته ای شورانگیز و سراسر عشق و خلوص و پاکباختگی، از شهید را بخوانیم که نشان از وسعت افق نگاه معنوی او به تعهد و تکلیف عاشقانه او در مسیر حماسه و ایثارگری دارد و به راه سرخی که برگزیده است:

«بخوان… وقتی تابوتها می گذرند ماندگان ز خجلت در پناه دیوارها پنهان می شوند . اما هر روز از این گذر شهیدی می گذرد . و من و تو هر روز در گریزیم.

بنگر برادر… بنگر خواهر، جلودار، هابیل است اما من و تو مسافران از ره مانده ایم، ما مانده ایم و قافله رفته است ، ما مانده ایم قافله می رود، ما….؟

و می دانی ای برادر و ای خواهر که دیگر تو خود نیستی ، شهیدی زنده ای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر شهیدی جاریست و بر کتاب سینه ات، وصیت سرخ هر شهید، ورق می‌خورد.

مادرم زنی است که اگر سر بریده ام را برایش ارمغان بیاورند آنرا به میدان جنگ باز می گرداند.

ای امام! به فرمانت آنقدر در سنگر می مانم تا بر پیکرم گل مقاومت بروید.

بی من اگر به کربلا رفتید از تربت پاک مشتی به همراه بیاورید و بر گورم بپاشید شاید به حرمت این خاک خدا مرا بیامرزد

برادرم! وقتى تابوتم از كوچه‏ ها مى ‏گذرد مبادا به تشييع من بيايى؛ وقت تنگ است! به جبهه برو تا سنگرم خالى نماند…»

 

خانواده ای با دو شهید و یک جانباز

 

پیکر پاک شهيد صادق مزدستان در گلزار شهداى قائمشهر به خاك سپرده شد. شش ماه بعد على مزدستان در نيمه سال 1362 ش در منطقه عملياتى پنجوين به شدت مجروح شد و يك چشم و بخشى از استخوانهاى كاسه چشم ديگرش را از دست داد. يك سال بعد برادر ديگرش منوچهر در عمليات والفجر 6 در منطقه عملياتى چيلات در اسفند ماه 1363 براثر انفجار شهيد و بدنش متلاشى و مفقودالاثر شد. پیکر او على‌رغم پيدا شدن پیکرهای ساير همرزمان شهيدش تاكنون يافت نشده است.

 

حلالم کن که من به خدا رسیدم…

 

فرازی از وصیتنامه شهید که بیانگر میزان اعتقاد و باور و بینش او به راه شهادت است:

«اى مادر عزيز! در اين راه آن ‏قدر مقاومت خواهم كرد و شكنجه خواهيم كشيد و حتى حرفهايى از اين كوردلان خواهم خورد تا اين كه لياقت آن را پيدا كنم تا با آخرين وسيله بدنم كه خونى در رگهايم جارى است انقلاب اسلامى را به تمام جهان صادر كنم. اگر در اين جنگ، پاهايم قطع گردد با دستم و اگر دستم قطع گردد با زبانم و اگر زبانم قطع شود با چشمم و اگر چشمم از كاسه درآيد با آخرين وسيله بدنم كه خونى در رگهايم جارى است انقلاب اسلامى خود را به رهبرى قائد اعظم امام خمينى به تمام جهان صادر مى ‏كنم. من خون خود را مى ‏دهم و شما بازماندگانم پيام خون مرا بدهيد…

 مادرم! حلالم كن كه من به خدا پيوستم…

به شما مژده مى ‏دهم كه با داشتن جوانانى عاشق در سبيل خدا كه جان شيرين خود را در كف نهاده‏ اند و هر لحظه در انتظار شهادت به سر مى ‏برند ما شكست نخواهيم خورد. چون نيروى الهى در وجود رزمندگان ما است. آموزگار آنها سالار شهيدان اباعبداللَّه الحسين(ع) مى ‏باشد كه چگونه مردن را چه خوب آموخت و از اين‏ رو اسلام مستحكم‏ تر و پابرجاتر باقى خواهد ماند. پس اسلام پيروز است چون عاشق دارد…»

انتهای پیام/ 



منبع خبر

سردار شهید «صادق مزدستان»؛ شهیدی که آینه تحول معنوی یک نسل شد بیشتر بخوانید »

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید



فرمانده کل سپاه گفت: ما بر آسیب پذیری‌های دشمن مسلط هستیم، خودشان هم می‌دانند چقدر آسیب پذیر هستند، به آنها می‌گوئیم به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه حمله می‌کنیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار حسین سلامی صبح امروز در آئین تشییع پیکر مطهر سرلشکر شهید عباس نیلفروشان در میدان بزرگمهر اصفهان اظهار کرد: باز هم اصفهان صاحب یک نشان افتخار جاودانه در تاریخ اسلام و ایران شد و یک صفحه درخشان از حماسه، افتخار، فضیلت بزرگ بر صفحات فضائل این استان و این شهر آسمانی که پر است از ستاره‌های پر فروغ و بی غروب سپهر شهادت، اضافه شد.

وی ادامه داد: این یک سند زیبا، محکم و مطمئن برای مردم است که هر چندگاه یکبار یک سردار بزرگ، یک قهرمان فداکار، یک اقتدا کرده به حضرت ابوالفضل العباس از سرزمین‌های دوردست بلاد اسلامی برای دفاع از اسلام، امنیت و حرکت و کرامت مسلمانان در دفاع از نوامیس مسلمین به شهادت می‌رسد و در این میدان همانند نگینی درخشان در حلقه انگشتری مردمان پر مهر و فداکار اصفهان قرار می‌گیرد و در عرش الهی بدرقه می‌شود تا در کنار شهیدان آرام گیرد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه ما خاطره سردار سید محمد حجازی، حاج علی زاهدی را به یاد داریم، آنها هم از لبنان آمده بودند، امروز در دستان خود یک شهیدی سرافراز، سربلند، وفادار، فداکار، جاودان، بلند آوازه در افلاک را تشییع می‌کنیم، سردار شهید سرلشکر پاسدار حاج عباس نیلفروشان از همین شهدا است.

وی اضافه کرد: شهید عباس نیلفروشان در دامان پاک پدر و مادری نیکوسرشت، مؤمن به اسلام، انقلاب و ولایت پرورش یافت، او را تا آنجا که ذهنم اجازه می‌دهد می‌شناختم، سال‌ها با او زندگی کردم و تا حدودی شخصیت او را می‌شناسم، او از ۱۵ سالگی هنگامی که به سن تکلیف رسید در میدان جهان حاضر شد، لباس جهاد را بر تن کرد و تا ششم مهر ماه که در حادثه استثنایی تاریخ اسلام در کنار سیدالشهدای مقاومت به آسمان پر کشید یک لحظه از میدان جهاد دور نماند، شخصیت رفیعی داشت. خاصیت شهیدان بزرگ شهرت گریزی است، اینکه نامشان پرآوازه شود، اجتناب می‌کنند، برای خداوند شمشیر می‌زنند، هرگز از میدان بر نمی‌گردند جز با جسم خونین.

سردار سلامی گفت: سال‌ها قبل از لبنان معاون عملیات حاج علی زاهدی بود، لبنان را می‌شناخت و با مجاهدان آن بلاد آشنا بود و سال‌ها چشم در چشم دشمن دوخته بود، دشمن را به خوبی می‌شناخت، متفکر، اندیشمند بود که دامنه تفکر و اندیشه او فراتر از موضوعات نظامی بود، شناخت عمیقی از تحولات جهان داشت، خوب فکر می‌کرد و آنقدر به بلوغ فکری رسیده بود که معاونت عملیات سپاه پاسداران که مرکز طراحی عملیات بزرگ علیه دشمنان بود.

وی افزود: شهید نیلفروشان خلاق بود و ذهن وسیعی داشت، هم در لبنان و هم در سوریه شخصیت، جامع، کامل، بالغ، شامل بود و نخبه و مؤمن و متقی و متواضع و مؤدب و آرام بود، د سنجیده سخن می‌گفت، دقیق و حساب شده نظرات خود را می‌گفت و نظرات قابل توجه بود.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه وقتی به سردار شهید عباس نیلفروشان مأموریت فرماندهی سپاه لبنان واگذار شد به او گفتیم باید پرچم شهید زاهدی را بر دوش بگیرد و در قلب خطر ظاهر شود و آنجا شاهکار جهاد را نشان دهد، گفت: این شهید با آرامشی دل انگیز آن را پذیرفت و گفت این آخرین مسئولیت من در سپاه است و چند بار آمد و رفت و هر بار خداحافظی می‌کرد می‌گفت این بار شهید می‌شوم و تصورم این بود که تمایلات درونی خود را مطرح می‌کند و ما باور نمی‌کردیم فرمانده رشید، شجاع، متفکر، مؤمن و مجاهد ما به این سرعت خداوند را ملاقات کند اما آنچه مقدر بود زیباترین تقدیر الهی بود که در راه خدا به شهادت رسید.

شهید نیلفروشان همه درجات نیکی را پشت سر گذاشت

وی تصریح کرد: شهید نیلفروشان همه درجات نیکی را پشت سر گذاشت تا به درجه شهادت رسید و سند افتخاری برای امت اسلام شد.

سردار سلامی با بیان اینکه مردم ایران، عراق، سوریه و لبنان برای شهید نیلفروشان به خیابان‌ها آمدند، اشک ریختند و او را بدرقه کردند و با راه و اهداف او پیمان بستند، عهدی جدید برای ادامه راه.

وی با بیان اینکه تصور اشتباه معاندان و دشمنان اسلام است که فکر می‌کنند با شهادت مردان بزرگ نهضت‌ها خاموش و مقاومت‌ها تمام می‌شود، گفت: آنها باید از عاشورا، قله رفیع رشادت‌ها درس بگیرند چرا که در این میدان نابرابر اسلام بارور شد. آنها باید محاسبه می‌کردند وقتی شهید سلیمانی را به ظاهر از ما گرفتند نهضت قوی‌تر و مستحکم‌تر شد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد: دشمنان فک کردند مشعل جهاد در محور مقاومت با شهادت شهید زاهدی خاموش می‌شود، این اوهام باطل دشمنان را به اشتباه واضح در محاسباتشان وادار می‌کند، دشمنان همواره در محاسبات خود دچار اشتباه می‌شوند، بعد از زاهدی نیلفروشان شجاعانه به میدان رفت، شهید نیلفروشان در کلامش اراده، شجاعت آشکار بود.

وی تاکید کرد: باز هم دشمنان دچار یک اشتباه بزرگ در محاسبه شدند، همانطور که سعی داشتند با شهادت شهید هنیه، سید حسن نصرالله و نیلفروشان و فرماندهان بزرگ محور مقاومت را زدند، تصور کردند راه برای آنها هموار شده است تا وعده صادق ۲ پیش آمد، یک نمایش شکوهمند از اقتدار یک ملت بزرگ بود که هنرش ثبت اتفاقات بزرگ، نهراسیدن و از پای ننشستن است، ما به اسرائیل و همراهانش هشدار می‌دهیم، وعده صادق ۲ فقط یک هشدار بود، یک اخطار بود و کوچک‌ترین مقیاس عملی بود که ما می‌توانیم انجام دهیم.

وعده صادق ۲ تنها بخش کوچکی از توانایی ما بود

سردار سلامی گفت: وعده صادق ۲ تنها بخش کوچکی از توانایی ما بود، ما وعده صادق ر ا انجام دهیم تا محاسبات شم را دقیق کنیم، تا بفهمید وقتی ما می گوئیم به شهروندان، شخصیت‌ها، منافع و منابع ما حمله کنید ما شما را می زنیم، ما زدیم تا بدانید که اگر حاکمیت ملی ما نقض شود، مهمان ما درتهران شهید شود ما شما را در سرزمین تان مورد هدف قرار می‌دهیم، ماتعارفی در این زمینه نداریم، می‌خواستیم به شما بگوئیم بر سپر دفاع موشکی تکیه نکنید این سپر تکیه گاه مطمئنی برای شما نیست چرا که ما از آن عبور می‌کنیم و می‌خواستیم به شما اثبات کنیم که رفتارتان را تنظیم کنید و اکنون هم می‌گوئیم و میدانید وقتی می‌گوئیم عمل می‌کنیم، مراقب باشید دست از پا خطا نکنید به هر هدفی از ما تعرض کنید ما باز هم شما را دردناک می زنیم.

سردار سلامی خطاب به رژیم غاصب صهیونیستی گفت: شاید تصور کنند سامانه «تاد» می‌تواند به آن‌ها کمک کنند، این اشتباه است، به لوله‌های این لانچرها اعتماد نکنید، شما نمی‌توانید ملت‌های مسلمان را قتل عام کنید ولی ایمنف امن و آرام باشید، این معادله جایی در میان مسلمانان ندارد.

وی تصریح کرد: ما بر آسیب پذیری‌های دشمن مسلط هستیم، خودشان هم می‌دانند چقدر آسیب پذیر هستند و به آنها می‌گوئیم به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید بیشتر بخوانید »

تصاویر/ حضور حاجیه خانم مدرسی همسر سردار شهید آقا مهدی باکری در شهر تبریز و دیدار با خانواده شهدا، جانبازان، گلزار شهدا و شهید خدمت آیت الله آل هاشم

تصاویر/ حضور حاجیه خانم مدرسی همسر سردار شهید آقا مهدی باکری در شهر تبریز و دیدار با خانواده شهدا، جانبازان، گلزار شهدا و شهید خدمت آیت الله آل هاشم


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ حضور حاجیه خانم مدرسی همسر سردار شهید آقا مهدی باکری در شهر تبریز و دیدار با خانواده شهدا، جانبازان، گلزار شهدا و شهید خدمت آیت الله آل هاشم بیشتر بخوانید »