سردار قاسم سلیمانی

اعلام برنامه‌های عملیات شهید سلیمانی برای سالگرد شهادت سردار دل‌ها

آخرین اخبار از مجازات آمران و عاملان ترور «حاج قاسم»



انتشار بازی رایانه‌ای «ژنرال» با محوریت حاج قاسم سلیمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر عبداللهیان سخنگوی ستاد مردمی گرامیداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در نشست خبری که دقایقی پیش برگزار شد، اظهار داشت: برنامه‌های گرامیداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی از دیدار خانواده شهید سلیمانی، مسئولان ستاد و بنیاد با رهبر معظم انقلاب آغاز شد و این برنامه‌ها در ایران و سایر کشورها تا ۲۷ دی ماه ادامه خواهد داشت.

وی در ادامه عنوان کرد: صدا و سیما به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی، رادیو مقاومت را افتتاح کرده است که لازم است در اینجا از اهالی رسانه‌ تشکر شود.

عبداللهیان گفت: در حوزه برنامه‌هایی که به صورت فیزیکی انجام می‌شود، پیش‌بینی شده برنامه‌ای با شرایط خاص و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در تهران و با حضور میهمانی برگزار شود که به صورت زنده پخش تلویزیونی خواهد شد. همچنین در زادگاه سردار سلیمانی یعنی در شهر کرمان و استان کرمان برنامه‌های متنوعی به مدت ۱۰ روز برگزار خواهد شد که محور این برنامه‌ها مردمی است.

سخنگوی ستاد مردمی گرامیداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی همچنین عنوان کرد: بر روی سایت tour.soleimany.ir امکان زیارت مزار شریف شهید سلیمانی به صورت آنلاین و ۳۶۰ درجه وجود دارد.

وی در رابطه با فراخوان «مرد میدان» بیان کرد: در شبکه‌های اجتماعی این فراخوان اعلام شده و از طریق فضای مجازی و تلفن گویا دوستداران شهید سلیمانی می‌توانند دل‌نوشته‌ها، مستندات، عکس‌ها و… را منتشر کنند.

عبداللهیان گفت: تاکنون صدها مستند تولید شده است. از جمله مستندهایی که نقش ویژه و خارق‌العاده سردار سلیمانی و ابومهدی را بیان کرده باشند، مستندهای آمرلی، ۳۶۰ درجه و مستند دیگری در خصوص شخصیت ابومهدی است.

وی اضافه کرد: از اقدامات داخلی که انجام شده، ذکر خاطرات و مستند زندگی سردار سلیمانی با حساسیت خاصی از سوی بنیاد شهید سلیمانی است. اولین زندگی‌نامه خودنوشت سردار سلیمانی همزمان با سالگرد شهادت ایشان با عنوان «از چیزی نمی‌ترسیدم» منتشر خواهد شد. سردار سلیمانی خاطرات خود از سال ۳۵ تا ۵۷ را با دستخط خود نوشته و به ۷ زبان زنده دنیا نیز ترجمه شده است که نسخه فارسی آن همراه با تصاویر دستخط آن منتشر خواهد شد.

عبداللهیان گفت: منظومه‌ای تحت «سربازنامه» نیز با همت افشین علا نیز منتشر خواهد شد. در سطح بین‌المللی نیز برنامه‌های مردمی از روزهای گذشته در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه، یمن و… آغاز شده و در روزهای بعد به اوج خواهد رسید. یک جایزه بین‌المللی نیز اختصاص داده شده که در مراسم سالگرد اهدا خواهد شد. عنوان جایزه «ایثار شهید سلیمانی» است و به کسانی تعلق خواهد گرفت که در کشورهای منطقه مقاومت و ونزوئلا که در تراز مقاومت باشند، اهدا خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: علیرغم اینکه دشمنان انقلاب اسلامی و سردار سلیمانی در فضای مجازی برای انتشار تصاویر سردار سلیمانی محدودیت‌هایی ایجاد کرده‌اند، اقدامات گسترده در این فضا ادامه خواهد یافت.

وی ادامه داد: در خصوص اقدامات قضایی برای پیگیری پرونده ترور سردار سلیمانی باید گفت که با توجه به تلاشی که قوه قضائیه برای صدور رای برای تعقیب عاملان و آمران ترور سردار سلیمانی دارند، به زودی شاهد صدور حکم باشیم. تاکنون به ۶ کشور نیابت قضایی داده شده و با جدیت دنبال می‌شود. در تکمیل پرونده عاملان و آمران ترور، متهمین اصلی آمر و عامل آمریکایی از ۴۵ به ۴۸ تن افزایش پیدا کردند و امیدواریم در آینده شاهد صدور حکم قضایی باشیم.

عبداللهیان در پایان گفت: انتقام سخت در دستور کار نظام جمهوری اسلامی قرار دارد. هرچند چند سیلی به صورت عاملان و دولت تروریستی آمریکا زده شده است.



منبع خبر

آخرین اخبار از مجازات آمران و عاملان ترور «حاج قاسم» بیشتر بخوانید »

آرزوی «حاج قاسم» برای شنیدن صدای بی‌سیم

آرزوی «حاج قاسم» برای شنیدن صدای بی‌سیم



حاج قاسم و شاهکار والفجر۸ ـ قسمت اول | از باران گلوله بر سر غواصان تا آرزوی سردار قاسم سلیمانی برای شنیدن صدای بی‌سیم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که این روزها ملت ایران بیشتر از مجاهدت‌های ایشان در لبنان، سوریه و عراق اطلاع دارند؛ در دوران دفاع مقدس از فرماندهان برتر بوده که عملیات‌های متفاوتی علیه رژیم بعث عراق انجام داده‌ است. فعالیت‌هایی که هر کدام گره‌ای از کار رزمندگان اسلام باز می‌کرد و در نهایت باعث پیروزی ملت ایران شد.

غواصان لشکر 41 ثارالله و یگان‌های دیگر وارد رودخانه وحشی اروندرود (با 70، 80 کیلومتر سرعت) شدند. دیری نپایید که رودخانه طغیان کرد و طوفانی شد و هم‌زمان بارندگی شدید آغاز و فضای قرارگاه خاتم(ص)، قرارگاه‌های تابعه و لشکرهای عمل کننده بحرانی شد و همه فرماندهان و نیروها نگرانِ غواصان. در چنین شرایطی بعثی‌ها هم شروع کردند به ریختن آتش سنگین و توأم سطح رودخانه را به زیر رگبار مسلسل بستند. گلوله‌هایی بود که سطح آب را پوشانده و تنها سرخی گلوله بود و طوفان و نیروهای غواص درون آب.

تمامی فرماندهان قرارگاه مرکزی سپاه و بسیج و نیروها که کاملاً نومید شده بودند سر به سجده ساییده و به درگاه خداوند متعال با استغاثه و ناله و سوز و گداز در انتظار حصول عنایتی از سوی حضرت دوست بودند.

طوفان بود و باران بود و آتش و… و این سو سجده و اشک و ناله و انقطاع کامل، و تنها امیدواری به لطف حضرت حق.

غواصان درون آب، در گرداب و طوفان، باران و آتش سرگردان و به هر سو کشیده می‌شوند و دیگر اختیار مسیر حرکت از آنها سلب شده‌ است و این جریان آب است که تعیین مسیر را در اختیار دارد. در برابر اجرای آتش دشمن غواصان بدون کوچک‌ترین واکنشی و تنها با توکل به خدا همه‌ چیز را به او که راهنمای حقیقی است سپردند. تدبیر و آرامش غواصان و لطف خداوند موجب شده حتی یک نفر شلیک نکند.

در یک لحظه آتش دشمن قطع می‌شود و این به منزله این است که دشمن غافلگیر بوده و به خاطر احتیاط اقدام به آتش کرده‌ است. راستی اگر یک نفر شلیک می‌کرد چه سرنوشتی برای غواصان رقم می‌خورد؟ لو رفتن عملیات و مفقود شدن چندین هزار غواص!

تصورش هم سنگین است که نیروهای غواص درون آب و لو رفتن عملیات…..

اصلاً یکی از مهم‌ترین علت‌های اصلی مخالفت فرماندهان تا آخرین زمان که چاره‌ای جز عملیات نداشتند همین وضعیت بود اما چاره‌ای دیگر بود؟

یادش بخیر در زمان عملیات فتح المبین، زمانی که فرماندهان بین اجرای عملیات و عدم انجام آن دو به شک بودند؛ در نهایت دو سه روز قبل از عملیات آقا محسن( فرمانده وقت سپاه) تصمیم گرفت با فانتوم (به‌خاطر اقدامی سریع) خدمت امام رفته کسب تکلیف می‌کند. وی پس از شرح وضعیت تقاضای استخاره می‌کند.

امام: تدبیر کرده‌اید؟

آقا محسن: بله

امام: برید انجام دهید این عملیات فرماندهی‌اش با خود خداست.

بله این عملیات هم باید با توکل به خدا انجام شود و راهی برای منتفی کردن آن نیست، همه چیز آماده است، و تنها باید امید به لطف خدا و نصر او داشت.

 از طرف دیگر یکی دو نفر از غواصان لشکر که در کوران نبرد با آب و آتش و بوران، تاریکی هوا و ظلمات هوای بارانی، جنگی را قبل از نبرد با دشمن آغاز کرده بودند؛ وارد قرارگاه لشکر 41 ثارالله شده و همه را مبهوت خود می‌کنند.

هجمه سؤال‌ها بر قرارگاه حاکم شده و در وهله اول انگار کسی جرأت سؤال کردن را ندارد.

واقعاً چه چیزی باعث چنین وضعیتی شده‌است؟!

این دو نفر اینجا؟

یکی از غواصان: حاج قاسم تو را به خدا ما را با نیروهای موج بعدی بفرستید. طوفان ارتباط زنجیری غواصان را پاره کرده! همه از هم پاشیدند! آب هر غواصی را به سمتی می‌کشاند، وضعیت غیر قابل تصوری در آب و بچه‌ها حاکم شده! خدا بدادشان برسد….. مدام آب داخل دهان غواصان رفته و مجدداً خارج می‌شود و مدام در حال تهوع و… هستند. نمی‌دانم چقدر می‌توانند دوام بیاورند و از خفگی خود را نجات دهند.

در این شرایط جز معجزه از کسی کاری ساخته نیست! بله عاشقان سیرالی‌الله و عاشقان روح‌الله در نبردی بی‌امان با طبیعتی ستیز می‌کنند که تحت فرمان خداست و حکمت باری تعالی بر طبیعت حاکم. اما مگر می‌شود نیل بر روی پیروان حضرت موسی باز شود، اما بر پیروان رسول‌الله(ص) و خمینی(ره)، همان‌ها که با خون خود دینش را یاری می‌کنند، لبخند نزند؟!!

اطلاع فوق از وضعیت غواصان در قرارگاه لشکر 41 ثارالله فضای موجود را بسیار سنگین‌تر کرد خصوصاً اینکه این دو نفر (دقیقاً یادم نیست شاید یک‌نفر) به صورت جزء به جزء موقعیت و وضعیت نیروها را ترسیم کردند. لحظات تکان‌دهنده‌ای بر اتاق بی‌سیم فرماندهی حاکم شده‌ است. حاج قاسم نگران و مضطرب مدام ذکر یا بی بی فاطمه زهرا (س) را با تمام وجود بر دل و زبان خود جاری می‌کند. او در اتاق بی‌سیم چشم امید به حضرت دوست و یاری ائمه معصومین علیهم‌السلام دوخته است تا شاید بی‌سیم غواصان فعال شده و بگوید:

قاسم قاسم احمد……… قاسم قاسم احمد

ولی خبری از حاج احمد امینی فرمانده غواصان بگوش نمی‌رسد.

حاج قاسم با اشک چشمانش و با ذکر نام خدا و اولیاءالله امید به تماس بی‌سیم دوخته تا شاید صدای حاج احمد امینی را با دل و جان استماع کند.

تلاطم امواج رودخانه، نواخت آب بر سر و صورت نیروهای غواص چون ترکه یا سیلی سنگینی می‌ماند که مدام بر چهره‌های معصومانه میوه‌های دل خمینی(ره) نواخته می‌شود و صبر و استقامت و جنگ با آب و بی‌خبری از اوضاع به ویژه پراکنده شدن غواصان و انقطاع از تمامی تعلقات جز لقاء خداوند تبارک و تعالی و امید بستن به حضرت دوست برای شاد کردن دل امت شهیدپرور حرف دیگری در میان نیست. عجب صبری خدا دارد.

او می‌خواهد آنچه را که فرشته‌ها نمی‌دانستند و شاید از درک آن عاجز یعنی اشرف مخلوقات به نمایش گذاشته تا آزادی خواهان جهان بیاموزند رمز عبودیت، عشق، فداکاری و ایثار و شجاعت را. اینجا مدرسه عشق است و قلم در ترسیمش بر خود می‌شکافد.

شاید در این لحظات پر اضطراب و دلهره، بهترین لحظه عمر حاج قاسم شنیدن صدای حاج احمد باشد. چرا که این صدا می‌تواند نوید بخش 60، 70 درصد تضمین پیروزی باشد. مهم‌تر آنکه سلامتی بچه‌ها، و شادی بخشیدن به مردم کشورمان و…

فکر کنم یک ساعتی از وضعیت بحرانی گذشته همچنان سرها بر سجده، بعضاً در حال قدم زدن و یا سر بر زانو، مدام ذکر و تسبیح خداوند متعال را بر دل و زبان جاری می‌کنند. حال و هوای عجیبی بر قرارگاه تاکتیکی فرماندهی و نیروها حاکم است. واقعاً چه اتفاقی افتاده؟ از غواصان چه خبر؟ بچه‌ها به کدام سمت و سو حرکت می‌کنند؟ جهت آنها به سمت خط و ساحل دشمن یا دهانه خلیج فارس و رفتن به جایی که ممکن است دیگر دست کسی به آنها نرسد. یا غیاث المستغیثین! یا غیاث من لا غیاث له! ارحمنا فرزندان روح الله!

بیسیم‌ها همچنان در سکوت رادیویی که نشان از آن دارد که نیروها همچنان در آب هستند و یا در ساحل دشمن موضع گرفته‌اند و منتظر فرصتی برای ارتباط با سنگر فرماندهی.

آیا غواصان در این وضعیت قادر به فین زدن (کفش غواصی برای پا زدن و حرکت کردن) هستند؟! اصلاً جریان آب در چنین شرایطی اجازه فین زدن را خواهد داد؟!! آیا بچه‌ها می‌توانند خود را به ساحل دشمن برسانند؟! تازه اگر به ساحل دشمن هم برسند چگونه خود را از انبوه موانع طبیعی و مصنوعی به سلامت به سنگرهای بعثی برسانند؟!! باید از میان انبوهی از موانع مصنوعی که شامل: تله‌های فوگاز (تله‌ای که با برخورد به آن منطقه چون روز روشن می‌شود) و انفجاری، میادین مین، سیم‌های خاردار حلقوی و فرشی، گل و لای و چولان‌ها (مثل نیزار)، کمین‌های دشمن و… یکی یکی عبور کرده و این حجم موانع و استحکامات را پشت سر گذاشته و سپس با زدن به خط مقدم نیروهای بعثی، اولین خط دشمن را متزلزل کرده تا موج اول نیروهای قایق سوار وارد عمل شده و پس از شکستن و پاکسازی خط اول آماده کشیدن به عمق منطقه عملیاتی شوند!

یادشان به خیر شب‌های قبل از عملیات در بحبوحه آموزش، غواصان درون نخلستان‌ها چه نماز شبی را مخفیانه ادا می‌کردند! آن هم در سیاهی شب و سردی زمستان، و پس از یکی دو نوبت تمرین عبور از رودخانه که تمرینی بسیار مشکل در این فصل از سال است.

ناگفته نماند در این عملیات حدود چند هزار نیروی غواص، از لشکرهای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درون آب در حال عبور از اروند هستند که فقط لشکر ثارالله در این سطور مورد برسی قرار گرفته‌ است.

 برای عبور از موانع نیروهای شناسایی در جلو به عنوان پیشرو و راهنما، و نیروهای تخریب جهت باز کردن موانع و پاکسازی و خنثی کردن میادین مین و… در پشت سر آنها و در نهایت نیروهای گردان که پشت سر هم در حرکت‌اند.

نکته: نیروهای غواص برای جلوگیری از ایجاد امواج تا لحظات قبل از زدن به دشمن نباید بی‌سیم‌های خود را روشن و ارتباط برقرار کنند، مبادا عملیات لو رفته و دشمن هوشیار شود. ضمن اینکه پس از رسیدن به مقصد بی‌سیم باید روشن و پس از اعلام رمز عملیات، درگیری آغاز شود.

ادامه دارد……

راوی: حمیدرضا فراهانی رزمنده و روای دفاع مقدس



منبع خبر

آرزوی «حاج قاسم» برای شنیدن صدای بی‌سیم بیشتر بخوانید »

ترس حاج قاسم از آدم‌های دولت!

ترس حاج قاسم از آدم‌های دولت!



کتاب برادر قاسم - حاج قاسم سلیمانی - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «برادر قاسم» را ابوذر مهروان‌فر با زیرعنوان «جستاری در اندیشه‌های راهبردی شهید حاج قاسم سلیمانی» توسط انتشارات مهر امیرالمؤمنین در قم منتشر کرده است.

این کتاب در حوزه‌های ولایت، انقلاب، دفاع مقدس، شهادت،‌ مدافعان حرم و فرهنگ و هنر به نقل نظرات و گفته های سپهبد حاج قاسم سلیمانی پرداخته است. برادر قاسم در ۳۳۶ صفحه با قیمت ۳۰۰۰۰ هزار تومان برای سومین بار در زمستان ۱۳۹۸ منتشر شده است.

بیشتر بخوانیم:

«قاسم» هنوز زنده است… /۱

بگردم دور «اسمت» حاج قاسم

«قاسم» هنوز زنده است… /۲

آیا «حاج قاسم» موافق «برجام» بود؟

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخشی از پاورقی‌های متعدد این کتاب است.

حاج قاسم سلیمانی با احمد سلیمانی از دوران کودکی باهم بزرگ شده اند. یکی از ایام خاطره انگیز حاج قاسم، کارگری در کرمان به همراه احمد بوده است. دوران قبل از انقلاب، این دو تصمیم می‌گیرند که برای کمک به معیشت خانواده از روستا به شهر بیایند و کارگری کنند. حاج قاسم از آن دوران چنین تعریف می‌کند:

نزدیک ظهر بود که مینی‌بوس وارد کرمان شد و کنار میدانی نگه داشت. مسافران با عجله ریختند پایین، شاگرد راننده جَلدی روی باربند رفت و از همان بالا وسایل را پایین انداخت. در میان انبوه دهه‌های ماست و گونی‌های کشک و… دو بسته رختخواب هم بود که برای ما بود. لحظاتی بعد نه خبری از مینی بوس بود و نه نشانی از مسافران. تنها آن دو بسته رختخواب بود که ما دو نوجوان در کنارش ایستاده بودیم و منگ سروصدای شهر بودیم.

در آن لحظات سنگین و طولانی، غربت را با تمام وجود حس می کردیم؛ واقع در مانده بودیم و نمی دانستیم چه باید بکنیم. باید کاری می کردیم، اصلا آمده بودیم کاری بکنیم، روزگار سختی بود. پدرانمان مقروض دولت بودند. وام کشاورزی گرفته بودند؛ اما حالا نمی توانستند پس بدهند، شب ها از غم اینکه روزی آدم‌های دولت بریزند و پدران‌مان را دستگیر کنند و ببرند زندان، خوابمان نمی‌برد و یاد چنین روزی دل مان را خالی می‌کرد.

پدر من نهصد تومان بدهکار بود و پدر احمد پانصد تومان. حال ما آمده بودیم به شهر غریب تا کار کنیم. احمد گفت: قاسم بیا عهد ببندیم تا وقتی که یک پول درست و حسابی جمع نکرده ایم به ده برنگردیم گفتم: باشد.

دست همدیگر را فشردیم. سپس یاعلی گفتیم و وسایل مان را برداشتیم و راه افتادیم. در کوچه پس کوچه های خیابان ناصری اتاقی اجاره کردیم ماهی پانزده تومان. صاحبخانه مان پیرزنی بود به نام آسیه. سیزده سال بیشتر نداشتیم جثه‌هایمان آنقدر کوچک و نحیف بود که به هر کجا می‌رفتیم کار بگیریم قبول مان نمی کردند تا اینکه در خیابان خراجو که آن زمان انتهای شهر بود، مدرسه‌ای ساختند و ما را نیز به کار گل گرفتند یا روزی دو تومان! برفی که در سال پنجاه به کرمان بارید، مشهور است.

تا آن روز هشت ماه بود که از آمدن ما به کرمان می‌گذشت. حالا دیگر سیصد تومان من داشتم و سیصد و پنجاه تومان هم احمد. گمان می‌کردیم به عهدمان وفا کرده ایم و حالا وقتش است که سری به پدر و مادرمان بزنیم.

شوق دیدار خانواده، ما را به بازار کشاند و حدود هفتاد تومان خرید کردیم؛ طوری که برای همه بستگان مان یک تکه سوغاتی خریده بودیم، صبح رفتیم به گاراژ و با اتوبوس تا دوراهی بزنجان آمدیم. از آنجا به این ور، دیگر ماشین کار نمی‌کرد و ما چهل و هفت کیلومتر راه در پیش داشتیم تا چشم کار می‌کرد برف بود و برف.

دو مرد مسافر رابُری جلو افتادند و ما با احتیاط پاهایمان را جای پای آنها گذاشتیم و کشیده شدیم؛ اما به فکر چاره اساسی تر بودیم، برف سنگین بود و عمر روز زمستانی کوتاه و ما باید غروب به خانه می رسیدیم. گفتند: در چنین اوضاعی تنها پهلوان است که می تواند رانندگی کند. آوازه او را شنیده بودیم. شنیده بودیم مرد تنومدی است که با دندان، خر و گاو را از جا بلند می کند. در خانه اش رفتیم. ابتدا هرچه آن دو همراه ما اصرار کردند، قبول نکرد و گفت: از جانم که سیر نشده اما ناگهان پذیرفت. قرار شد در قبال نفری پنج تومان ما را تا بالای تپه‌های رابُر برساند. پشت جیپ که نشستیم باز هم امید به زندگی در دلهایمان زنده شد و در خیالمان پدر و مادرمان را می دیدیم که خوشحالند. پهلوان از پیچ‌ها و چاله چوله ها می‌گذشت. ماشین که گیر می کرد لازم نبود ما دست بزنیم خودش جیب را از جا می‌کند و می گذاشت کنار.

وقتی که رسیدیم مقصد و کرایه اش را دادیم، به رابری ها گفت: خیال نکنید من برای این بیست تومان بیرون آمده اما به ما اشاره کرد و گفت: فقط به خاطر این دو نفر بود. الان هم سن و سال های اینها زیر کرسی خوابیده اند و تازه پدر و مادرشان دلواپسند که یک وقتی سرما نخوردند. الان وقت استراحت و بازی اینهاست نه در ولایت غربت کارگری کردن. تف بر این روزگاری که برایمان ساخته اند. ده، دوازده سال بعد ما باز هم پهلوان را دیدیم، او به جبهه آمده بود تا خدمتگزار رزمندگان اسلام باشد.

هفده کیلومتر از رابر تا ده پیاده آمدیم و تازه داشت چراغ خانه ها روشن میشد که ما رسیدیم. وقتی خبر در ده پیچید، ولوله‌ای شد و تا پاسی از شب مردم با ما بودند و خوشحالی می کردند.



منبع خبر

ترس حاج قاسم از آدم‌های دولت! بیشتر بخوانید »

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند



آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ِ لباس‌سیاه‌های داعشی "لِه" شدند - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، قرن بیست و یکم شاهد جنگ‌ها، حوادث و اتفاقات گوناگون طبیعی و انسانی بوده است که بعضی از آنها جان میلیون‌ها نفر آدم را گرفته و ده‌ها میلیون نفر را از خانه‌هایشان رانده است. شاید اگر بخواهیم تمام این اتفاقات مرگبار را لیست و رتبه‌بندی کنیم، یک نام بیشتر از بقیه به چشم بیاید و آن هم یک لغت است، «داعش!».

داعش شاید در معنا و مفهوم خیلی ترسناک نباشد اما ماجرا زمانی ابعاد ترسناکی به خود می‌گیرد که با کمی جست‌وجو در بین اخبار، مستندها و آثار مکتوب به فجایع انسانی که به دست این گروه رقم خورده است، می‌رسیم. از سر بریدن‌های دسته‌جمعی مردان تا تجاوز به زنان و کودکان بی‌گناهی که قربانی این لباس‌سیاه‌ها شدند.

در توصیف جنایاتی که داعش طی نزدیک به یک دهه مرتکب شده، تاکنون فیلم‌های مستند و داستانی زیادی ساخته شده و در این بین کتاب‌های زیادی نیز به رشته تحریر درآمده است. رمان «گنجشک‌ها بی‌صدا می‌گریند» جدیدترین کتابی است که درباره داعش نوشته شده و توسط انتشارات سروش منتشر شده است.

زینب بخشایش نویسنده این رمان ۳۰۰ صفحه‌ای در کتاب خود تلاش کرده است تا نگاهی به زندگی زنان و دخترانی داشته باشد که قربانی داعش شده‌اند و آرزوهایشان زیر پوتین‌های تجاوزکاران جبهه باطل لگدمال شده است. او برای این کار شخصیت‌ اصلی خود را یک زن به نام «صفورا» انتخاب کرده است.

اگر بخواهیم صفورا را توصیف کنیم احتمالاً باید سراغ بهترین لحظات عمر یک دختر جوان برویم؛ جایی که قرار است به عقد کسی دربیاید که عاشقانه دوستش دارد اما داعش، این پدیده شوم و مرگبار حتی همین آرزوی کوچک را هم از او می‌گیرد و به‌گونه‌ای با او رفتار می‌کند که صفورا، دختر چشم‌عسلی زیبا تبدیل به «طارق» با صورت زمخت و مردانه و در نهایت تبدیل به «سمانه» با قلبی نامهربان‌تر از صفورا می‌شود.

در کنار این شخصیت اصلی، «فؤاد»، پسر عموی صفورا را می‌بینیم که در صحنه‌های حساس این رمان حاضر شده و در پایان نیز نقشی خارق‌العاده را به خود اختصاص می‌دهد. «عمران» شخصیت اصلی دیگری از این رمان است که با فاصله فراوان کثیف‌ترین و شوم‌ترین شخصیت را داراست. عمران که به داعش پیوسته و از قضا یکی از سرکرده‌های آن است، به زور صفورا را به عقد خود درآورده و او را مجبور به کارهایی می‌کند که انتظار انجامش را حتی از یک حیوان درنده هم نداریم. تجاوز به دختران خردسال، کشتن آنها و طبخ گوشتشان به عنوان غذا گوشه‌هایی از فجایع غیرانسانی داعشی‌هاست.

«ابوسعد» در بخش دیگری از داستان به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی وارد شده و تأثیر زیادی بر صفورا دارد. پایان‌بندی داستان نیز تحت تاثیر اقدامات او رقم می‌خورد. در کنار این ۴ شخصیت اصلی، افراد دیگری نیز دیده می‌شوند که تأثیر چندانی ندارند. «مرد جزامی»، «خلیل»، «باسل» و … در این داستان به چشم می‌خورند.

نام کتاب یعنی «گنجشک‌ها بی‌صدا می‌گریند» برگرفته از یک هدیه عاشق به معشوق است. گردنبندی که تا آخر داستان همراه صفوراست و زمینه‌ساز پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی داستان می‌شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

گردنبند را از دست فؤاد می‌گیرد، پلاک آن یک پرنده از سنگ عقیق است.

-گنجشکه؟

فؤاد لبخندی می‌زند.

-حالا چرا قرمز؟

چون قلب من تو سینه‌شه..

صفورا بند چرمی آن را دور انگشتانش می‌پیچد و چشم‌هایش را می‌بندد. صدایی در سرش می‌پیچید: «یه گنجشک سرخ؛ گنجشکی که دلش پر از درده. یه آتیش بزرگ تو جونشه. منتظره تا سینه‌ش بشکافه و یه آتشفشان راه بیفته.»

-و خودش این قدر مهربونه که وجودش یه دریاست. یه دریا مثل دریای سرخ … گرم‌ترین دریا که شورترین آب و زیباترین صخره‌ها رو داره. می‌بینی! یه عالمه دلیل هست برای سرخی این گنجشک و عاشقی من!

داعش هدیه‌ای زشت و منحوس از سوی دشمنان اسلام به مسلمانان بود. هدیه‌ای که قرار بود در کل کشورهای اسلامی و به ویژه ایران توزیع شود و محصولش خرابی، ویرانی، تجاوز به زنان و کودکان و قتل فجیعانه مردان باشد اما در این بین باید یاد کسانی را زنده نگه داشت که جانشان را در کف دست قرار داده و از کشورشان در برابر این قاتلان دفاع کردند. راستی که سالگرد یک سالگی شهادت حاج قاسم سلیمانی چه نزدیک است!



منبع خبر

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند بیشتر بخوانید »

جایزه دوسالانه سردار سلیمانی؛ فرصتی برای برجسته‌سازی آثار فاخر

جایزه دوسالانه سردار سلیمانی؛ فرصتی برای برجسته‌سازی آثار فاخر



جایزه دوسالانه سردار قاسم سلیمانی فرصتی برای برجسته‌سازی آثار فاخر است

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سعدالله زارعی استاد دانشگاه، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در گفت‌وگو با تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به‌ضرورت برگزاری دوسالانه ارزیابی و انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت اظهار کرد: برگزاری این جشنواره‌ها فرصتی برای شناسایی ظرفیت‌ها و استعدادهای موجود در این حوزه است.

وی افزود: یک پژوهشگر ممکن است در کتابخانه یا محدوده پژوهشی خودش به دستاوردی رسیده و بر اساس آن کتاب یا مقاله‌ای را نوشته باشد؛ فرصت برگزاری جشنواره این امکان را به وی می‌دهد که اثر و دستاورد خود را در معرض داوری و سنجش قرار دهد و بدین ترتیب اثرش میدان و جلوه وسیع‌تری پیدا کند که می‌تواند برای همگان، به‌ویژه نخبگان، مفید و قابل‌استفاده باشد.

زارعی با تأکید بر تأثیر فراوان برگزاری چنین دوسالانه‌ای بر روند پژوهش در حوزه دفاع مقدس، تصریح کرد: از آنجایی‌که این جنگ 8 ساله و مقاومت دلیرانه ملت ایران، جنبه الگودهی برای نسل‌های جدید کشور، بلکه ملت‌های دیگر دارد، بنابراین دشمنان زیادی هم دارد که سعی می‌کنند با تحریف و ابهام و شبهه افکنی در خصوص این دوران طلایی اثرات مثبت و سازنده آن را خنثی کنند.

وی افزود: دوسالانه انتخاب آثار برتر پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت جایزه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می‌تواند نشان دهد که اگر یک جبهه ضد دفاع مقدس شکل‌گرفته است، در مقابل، جبهه قوی و کنکاش کننده‌ای هم وجود دارد که می‌تواند پاسخگوی هر شبهه‌ای در خصوص دفاع مقدس باشد و نشان دهد که هر برهه‌ای از دفاع مقدس از پشتوانه قوی علمی امروزی برخوردار است.

این پژوهشگر دفاع مقدس در ادامه با تأکید بر اهمیت این جشنواره‌ها در فراهم‌سازی نظام جامع موضوعات پژوهشی در حوزه دفاع مقدس اظهار کرد: درصورتی‌که ستاد برگزاری این دوسالانه بتواند با بررسی آثار ارائه‌شده به دبیرخانه ستاد، خلأهای حوزه پژوهشی را به لحاظ روشی، ساختاری، الگو، اصول و تاکتیک‌ها دنبال کند و پیشنهاداتی را ارائه دهد، می‌توان امیدوار به تحقق این مهم و «فراهم‌سازی نظام جامع موضوعات پژوهشی در حوزه دفاع مقدس» بود.

زارعی با اشاره به‌ضرورت پژوهش در حوزه دفاع مقدس خاطرنشان کرد؛ در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران از ابتدا و قبل از وقوع انقلاب اسلامی، هیچ موضوعی به‌اندازه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اهمیت نداشته است.

 وی با اشاره به جنگ‌هایی که در طول این دوران بین ایران و دیگر دولت‌ها و قدرت‌ها رخ داده است، اظهار کرد: اکثر این جنگ‌ها جنبه ارزشی نداشته بلکه بعضاً در جهت کشورگشایی و یا در جهت تحقق امیال قدرت‌های دیگر رخ‌ داده است.

زارعی گفت: دفاع مقدس 8 ساله ما شکل عاشورا گونه دارد. همان‌گونه که با پایان حماسه عاشورا، اثرات و پیامدهای ارزشی و الهی این قیام تا بدین روز تمام نشده، با پایان جنگ تحمیلی نیز، چشمه جوشان معنویت و قداست این مقاومت مقدس تمام نشده و هنوز ثمرات و آموزه‌های ارزشمند آن قابل‌استخراج است. از این رو باید پژوهش‌های فراوانی در این حوزه کرد که برگزاری این دوسالانه نیز در راستای تحقق این مهم است.

وی در پایان به نقل‌قولی از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد که این شهید بزرگوار بارها بیان کرده بودند که در طول تاریخ موضوعی به‌اندازه دفاع مقدس پیدا نمی‌شود که این‌همه جنبه ارزشی و آموزنده داشته باشد.



منبع خبر

جایزه دوسالانه سردار سلیمانی؛ فرصتی برای برجسته‌سازی آثار فاخر بیشتر بخوانید »