۲ روایت از شهیدی که در نیمه شعبان شهید شد
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حاج حسین احمد عراقی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که ۲۴ فروردین در عملیات کربلای ۸ در شلمچه به شهادت رسید.
سردار محسن سوهانی از رزمندگان دفاع مقدس خاطرهای از شهید حاج حسین احمد عراقی را روایت کرده است که در ادامه میخوانید.
اولین باری که حاج احمد را دیدم توی اطلاعات و عملیات لشکر ٢٧ و در مدرسه سر پل ذهاب بود. همراه شهید مهدی خندان و حاج حسین الله کرم میخواستیم برویم شیخ صله برای توجیه شدن منطقه بمو. آن زمان احمد هنوز روی مین نرفته بود و پاهایش سالم بود، در حیاط مدرسه بودیم که احمد به همراه شهید آقا پرویز و چندتای دیگه از راه رسیدند هنوز ماشین در حال حرکت بود که احمد با قد و قامت بلندی که داشت از ماشین پایین پرید.
شهید مهدی خندان از حاج حسین الله کرم پرسید که ایشون کیه؟ حاج حسین احمد عراقی را معرفی کرد. توی سلام و علیک اول خیلی به دلم نشست با اینکه خسته بود و تازه از شناسایی برگشته بود با ما همراهی کرد و قبول کرد که بیاید توی دیدگاه و مسیر راه کارش را نشان بدهد.
خیلی مسلط گزارش شناسایی را میداد و توکلش عجیب بود. ۲ هفته نگذشته بود که توی پادگان ابوذر از شهید خندان شنیدم که احمد عراقی پشت قله بمو روی مین رفته و در حالی که پشت منطقه دشمن بود با کمک آقا پرویز به عقب منتقل شده است.
سردار معز خادم حسینی از فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس نیز درباره شهید حاج حسین احمد عراقی روایت کرده است:
نیمه شعبان سال ۱۳۶۶ درون قرارگاه تاکتیکی لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) در غرب کانال ماهی بودیم که حاج احمد عراقی از راه رسید. گویا در تهران پیگیری درمان جراحاتش بود. شنیده بود عملیاتی در حال طرح ریزی میباشد و به وجودش احتیاج است. درمان را رها کرده و خودش را به مقر رسانده بود. تمام فرماندهان در نیمه شعبان جمع شده بودند. نزدیک غروب بود که برای وضو گرفتن از قرارگاه بیرون رفت تا نماز اقامه کند. ما نیز با تعدادی از فرماندهان از جمله شهید سیدمحمد زینالحسینی فرمانده تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) داخل سنگر بودیم.
یک دفعه صدای انفجار مهیبی به گوشمان رسید. از سنگر بیرون پریدیم دیدیم شهید جعفر محمدی فرمانده عملیات لشکر که او هم بیرون قرارگاه بود غرق خون روی زمین افتاده و حاج احمد عراقی هم بالای سرش است. دشمن قرارگاه تاکتیکی را گلوله باران کرد. همه جا گرد و خاک شده بود و چشم چشم را نمیدید.
گرد و خاک که خوابید حاج احمد هم روی زمین افتاده بود. همه وجودش را ترکش گرفته بود. سر و صورتش پر خون بود. شهید سیدمحمد زینالحسینی دوید سمت حاج احمد عراقی؛ حاج احمد زنده بود، ولی به سختی نفس میکشید. کمک کردند و حاجی را داخل خودرو گذاشتیم و از منطقه دور کردیم. حاج احمد، اما به همرزمان شهیدش پیوست.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
۲ روایت از شهیدی که در نیمه شعبان شهید شد بیشتر بخوانید »