سردار میرزایی

رسیدن به امنیت اجتماعی پایدار نیازمند همکاری نهاد‌های دولتی است

رسیدن به امنیت اجتماعی پایدار نیازمند همکاری نهاد‌های دولتی است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از ساری، سردار «مرتضی میرزایی» فرمانده انتظامی استان مازندران امروز در نشست تعاملی فرمانده انتظامی استان مازندران که در محل استانداری برگزار شد، ضمن تبریک انتصاب معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار با تاکید بر اینکه پلیس مظهر نظم و قانون است، اظهار داشت: رضایت مردم، مهمترین هدف پلیس در اجرای ماموریت هاست.

وی بیان داشت: نیروی انتظامی پاسدار ارزش‌ها و دستاورد‌های انقلاب اسلامی است و تلاش مجموعه فرماندهی معطوف به رهنمود‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب برای رسیدن به یک مقبولیت اجتماعی است.

سردار میرزایی در ادامه از آمادگی کامل فرماندهی انتظامی استان برای پوشش امنیتی، انتظامی و ترافیکی استان خبر داد و افزود: مجموعه فرماندهی انتظامی با تمامی امکانات، نفرات و توان در سایه همکاری و حمایت سایر سازمان‌ها و نهاد‌ها و همراهی مردم و مسئولان در راستای تامین نظم و امنیت مطلوب تلاش خواهد کرد.

فرمانده انتظامی استان مازندران با اشاره به اینکه رسیدن به امنیت اجتماعی مطلوب و پایدار نیازمند همکاری کلیه سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی است، گفت: بهره‌مندی و استفاده از ظرفیت تمام سازمان‌ها در مسیر تحقق امنیت اجتماعی و القای احساس امنیت به شهروندان امری لازم و ضروری بوده و لازم است تمام دستگاه‌های ذیربط در بحث امنیت، تمام توان خود را در همراهی و همدلی با پلیس به کار بگیرند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رسیدن به امنیت اجتماعی پایدار نیازمند همکاری نهاد‌های دولتی است بیشتر بخوانید »

روایتی از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت»


روایت «حمید داودآبادی» از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت»به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار جانباز «حمیدرضا میرزایی» از رزمندگان اطلاعات عملیات دوران دفاع مقدس بود که پس از جنگ تحمیلی، مسئولیت‌های متعددی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از جمله معاون اطلاعات خارجی سپاه را برعهده داشت. وی روز شنبه (۱۰ آبان) به‌دلیل عوارض جانبازی و ابتلا به کرونا، به شهادت رسید.

«حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دوران دفاع مقدس، در کتاب «چادر وحدت» با اشاره به خاطره‌ای را از این شهید والامقام، نوشته است:

تعدادی از هواداران مجاهدین خلق به بهانه‌ای نامعلوم، در محل «انستیتو زبان سیمین» تحصن کرده و از تشکیل کلاس‌های عادی آن آموزشگاه زبان، جلوگیری می‌کردند. آن‌طور که می‌گفتند، مذاکرات و جر و بحث فایده‌ای نداشته است که سراغ بچه‌های چادر وحدت آمده بودند.

محل «انستیتو زبان سیمین» ساختمان دو طبقه بزرگ قدیمی‌ با دو در، یکی بزرگ گاراژی و یکی کوچک که از آن‌جا تردد می‌شد، در خیابان فلسطین نبش اولین کوچه‌ پایین بلوار کشاورز بود. ضلع دیگر کوچه، ساختمان چندین طبقه واحد «بسیج» قرار داشت که چند نگهبان مسلح با لباس سپاه از آن حفاظت می‌کردند.

رفتیم سراغ درِ پایینی که به هر طریقی شده از آن‌جا به‌داخل ساختمان نفوذ کنیم. همه دم در پایین جمع شده بودیم که متوجه شدیم دونفر از در بالایی خارج شده و به‌طرف بلوار کشاورز، پا گذاشتند به ‌فرار. «حمید میرزایی» زودتر از من، و منم دنبالش دویدم. آن دو نفر وسط خیابان به‌ طرف غرب شروع کردند به ‌دویدن. «حمید» جلوتر از من بود که متوجه شدم آن که نزدیک بود «حمید» بگیردش، یک‌ آن ایستاد؛ درحالی که نانچیکویی از زیر لباسش درآورد، برگشت و محکم به صورت «حمید» کوبید.

«حمید» صورتش را گرفت و روی زمین زانو زد. بالای سرش که رسیدم، خون صورتش را گرفته بود. ضربه سختی به بالای ابرویش خورده و صورتش را شکافته بود. گیج مانده بودم که چه کنم. آن دونفر که داشتند فرار می‌کردند و فاصله‌شان هم کم نبود، من هم که ترسیده بودم تنهایی دنبال‌شان بروم. بهترین کار را این دیدم که «حمید» را پیش بچه‌ها ببرم تا او را به آمبولانس برسانیم. «حمید» را با صورت خون‌ریز و وحشت‌ناک آوردم.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایتی از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت» بیشتر بخوانید »

روایتی از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت»


روایت «حمید داودآبادی» از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت»به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار جانباز «حمیدرضا میرزایی» از رزمندگان اطلاعات عملیات دوران دفاع مقدس بود که پس از جنگ تحمیلی، مسئولیت‌های متعددی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از جمله معاون اطلاعات خارجی سپاه را برعهده داشت. وی روز شنبه (۱۰ آبان) به‌دلیل عوارض جانبازی و ابتلا به کرونا، به شهادت رسید.

«حمید داودآبادی» نویسنده و پژوهشگر دوران دفاع مقدس، در کتاب «چادر وحدت» با اشاره به خاطره‌ای را از این شهید والامقام، نوشته است:

تعدادی از هواداران مجاهدین خلق به بهانه‌ای نامعلوم، در محل «انستیتو زبان سیمین» تحصن کرده و از تشکیل کلاس‌های عادی آن آموزشگاه زبان، جلوگیری می‌کردند. آن‌طور که می‌گفتند، مذاکرات و جر و بحث فایده‌ای نداشته است که سراغ بچه‌های چادر وحدت آمده بودند.

محل «انستیتو زبان سیمین» ساختمان دو طبقه بزرگ قدیمی‌ با دو در، یکی بزرگ گاراژی و یکی کوچک که از آن‌جا تردد می‌شد، در خیابان فلسطین نبش اولین کوچه‌ پایین بلوار کشاورز بود. ضلع دیگر کوچه، ساختمان چندین طبقه واحد «بسیج» قرار داشت که چند نگهبان مسلح با لباس سپاه از آن حفاظت می‌کردند.

رفتیم سراغ درِ پایینی که به هر طریقی شده از آن‌جا به‌داخل ساختمان نفوذ کنیم. همه دم در پایین جمع شده بودیم که متوجه شدیم دونفر از در بالایی خارج شده و به‌طرف بلوار کشاورز، پا گذاشتند به ‌فرار. «حمید میرزایی» زودتر از من، و منم دنبالش دویدم. آن دو نفر وسط خیابان به‌ طرف غرب شروع کردند به ‌دویدن. «حمید» جلوتر از من بود که متوجه شدم آن که نزدیک بود «حمید» بگیردش، یک‌ آن ایستاد؛ درحالی که نانچیکویی از زیر لباسش درآورد، برگشت و محکم به صورت «حمید» کوبید.

«حمید» صورتش را گرفت و روی زمین زانو زد. بالای سرش که رسیدم، خون صورتش را گرفته بود. ضربه سختی به بالای ابرویش خورده و صورتش را شکافته بود. گیج مانده بودم که چه کنم. آن دونفر که داشتند فرار می‌کردند و فاصله‌شان هم کم نبود، من هم که ترسیده بودم تنهایی دنبال‌شان بروم. بهترین کار را این دیدم که «حمید» را پیش بچه‌ها ببرم تا او را به آمبولانس برسانیم. «حمید» را با صورت خون‌ریز و وحشت‌ناک آوردم.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

روایتی از شهید «حمیدرضا میرزایی» در «چادر وحدت» بیشتر بخوانید »

مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی!


مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «گلعلی بابایی» و «حسین بهزاد» از پژوهشگران تاریخ دفاع مقدس، یادداشت کوتاهی را برای بیان تسلیت به‌دلیل شهادت سردار «حمیدرضا میرزایی» منتشر کردند.

در این یادداشت آمده است:

«هوالحق

آن‌چه که ضایعه رحلت غریبانه یلانی همچون سردار جانباز و پیشکسوت دفاع مقدس حاج حمید میرزایی (رضوان‌الله تعالی علیه) در این زمانه کرونازده را دوچندان جبران ناپذیر نموده، صرفاٌ فقدان فیزیکی او و هم‌طرازان رشیدش نیست.

مصیبت اعظم؛ از دست رفتن ابدی مجموعه ارزشمند و بی‌مانند خاطرات ناب آنان از وقایع انقلاب، دفاع مقدس و سالیان پس ازجنگ در میادین جهانی دفاع از ستمدیده‌گان، چه در بوسنی، چه در لبنان است. خاطرات بکر و دست اولی که ثبت و ضبط و پیاده و مدون و منتشر ناشده و نارسیده به دست و دل نسل جدید، همراه با کالبد فانی آن رادمردان، به سینه سرد خاک گور سپرده شد.

برای ادبیات مستند پایداری ایران زمین؛ چه خسرانی از این بالاتر؟!»

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی! بیشتر بخوانید »

مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی!


مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «گلعلی بابایی» و «حسین بهزاد» از پژوهشگران تاریخ دفاع مقدس، یادداشت کوتاهی را برای بیان تسلیت به‌دلیل شهادت سردار «حمیدرضا میرزایی» منتشر کردند.

در این یادداشت آمده است:

«هوالحق

آن‌چه که ضایعه رحلت غریبانه یلانی همچون سردار جانباز و پیشکسوت دفاع مقدس حاج حمید میرزایی (رضوان‌الله تعالی علیه) در این زمانه کرونازده را دوچندان جبران ناپذیر نموده، صرفاٌ فقدان فیزیکی او و هم‌طرازان رشیدش نیست.

مصیبت اعظم؛ از دست رفتن ابدی مجموعه ارزشمند و بی‌مانند خاطرات ناب آنان از وقایع انقلاب، دفاع مقدس و سالیان پس ازجنگ در میادین جهانی دفاع از ستمدیده‌گان، چه در بوسنی، چه در لبنان است. خاطرات بکر و دست اولی که ثبت و ضبط و پیاده و مدون و منتشر ناشده و نارسیده به دست و دل نسل جدید، همراه با کالبد فانی آن رادمردان، به سینه سرد خاک گور سپرده شد.

برای ادبیات مستند پایداری ایران زمین؛ چه خسرانی از این بالاتر؟!»

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

مصیبت از دست رفتن خاطرات ناب سردار میرزایی! بیشتر بخوانید »