سردار همدانی

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

چرا حسین همدانی؟!



او صرفا عقده ناگشوده آمریکا و اسرائیل را بر زبان جاری ساخته و متن دیکته شده را باز نویسی کرده است؛ عقده شکست در تهران ۱۳۸۸ و دمشق ۱۳۹۱.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی تحیلگر سیاسی و فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

حسین بن علی (علیه السلام) را لشکر یزید با قساوت تمام در کربلا به شهادت رسانده بودند. با این وجود، یزید چرا باید در شام، با چوب خیزران بر لب و دندان مبارک حضرت بکوبد و اهانت روا دارد؟!

در روح پلید یزید، عقده ای فرو خفته زبانه می کشید که او را به این فرومایگی وا می داشت. کینه ای عمیق، از ابوسفیان به معاویه و از او به یزید، به ارث رسیده بود؛ کینه ای که ضربات کمر شکن امیر مومنان (ع) در بدر و احد و خیبر بر دل مشرکان و منافقان گذاشته بود.

اما حالا بعد از چهارده قرن، نام چه کسی به احترام و تکریم سر زبان هاست و دلبری می کند؟ و چه کسی، نامی از او نمانده مگر به ننگ؟ تعجب ندارد که سر دسته سر شکسته فتنه سبز، به سردار شهید حسین همدانی اهانت روا دارد.

او صرفا عقده ناگشوده آمریکا و اسرائیل را بر زبان جاری ساخته و متن دیکته شده را باز نویسی کرده است؛ عقده شکست در تهران ۱۳۸۸ و دمشق ۱۳۹۱.

ده سال قبل، وقتی دمشق، تحت محاصره گروه های تروریست تکفیری قرار گرفت، آمریکا و اسرائیل خیال می کردند راهبرد جنگ جهانی سوم برای در هم شکستن جبهه مقاومت، در حال نتیجه دادن است. حداکثر تا چند هفته دیگر، دمشق سقوط می کرد و از آنجا می شد حزب الله لبنان را زیر ضرب گرفت.

عراق با پیشروی برق آسای داعش دست به گریبان بود. و در ایران، دولتی غربگرا و منفعل، از موضع ضعف با آمریکا و اروپا مذاکره می کرد.

تروریست ها در سوریه  تا چند صد متری حرم حضرت زینب (س) پیش تاخته بودند و دولت سوریه هم ناتوان از مقاومت نشان می داد. کار، تمام می نمود. سقوط دمشق تا چند صباح دیگر، می توانست خواب به تاخیر افتاده آمریکا و اسرائیل را تعبیر کند…

اما همه چیدمان نقشه آمریکا و اسرائیل را یک اَبَر مجاهد پیش تاخته، به همراه همرزمان جانفشانش، به هم ریختند: سردار حسین همدانی.

آتشی که حسین همدانی و قاسم سلیمانی و هزاران رزمنده گمنام به جان آمریکا و اسرائیل انداختند، خاموش شدنی نیست. حالا جبهه مقاومت در منطقه سیادت پیدا کرده و آمریکا و صهیونیسم، شکستی بی سابقه در طول هفت دهه پس از جنگ جهانی دوم را به جان خریده اند؛ شکستی به غایت تحقیر آمیز.

حق بدهید که کاخ نشینان واشنگتن و تل آویو و لندن، عقده حسین همدانی و قاسم سلیمانی را بر دل داشته باشند و به واسطه پادوهایی مانند میر حسین موسوی عقده گشایی کنند.

اگر جانشینان یزید بعد از چهارده قرن، همچنان دنبال عقده گشایی علیه حرم بی بی زینب (س) بودند، طبیعی است که کینه حسین همدانی ها را به دل و زبان داشته باشند. اما اگر یزیدیان از آن خبط بزرگ، طرفی نبستند و جز نکبت و ننگ نصیب شان نشد، سرنوشت بهتری در انتظار  وارثان آنها نیست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا حسین همدانی؟! بیشتر بخوانید »

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

بغدادی، شیشانی، موسوی!



نظام چه قدر باید هزینه می کرد تا ثابت کند سرکرده فتنه ۱۳۸۸، مهره ای در تراز ابوبکر بغدادی و ابو عمر شیشانی است که فقط خود را پشت نام میر حسین موسوی پنهان کرده است؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی نوشت: میرحسین موسوی، خیانت به جمهوریت و اسلامیت را با دروغ تقلب در انتخابات ۸۸ شروع کرد، اما حمایتش از حرمت شکنان عاشورا، خبر از خیانتی بزرگ تر می داد.

حالا بی محلی مردم و نظام موجب شده، او مرتکب خودزنی شود. سند درباره پادویی وی برای اسرائیل و آمریکا و داعش، روشن تر از بیانیه اخیر؟!

آمریکا و انگلیس و اسرائیل، در جریان طراحی فتنه سبز، چه نقش پیچیده ای را برای وی نوشته بودند و چقدر عبرت آموز برگزار شد؟ قرار بود او با نفاق و عوام فریبی، به جمهوریت و اسلامیت ضربه بزند؛ اما بردباری حکیمانه نظام، او را به جایی رساند که نقاب بردارد و باید در تراز پادوی پیاده و مهره انتحاری ایفای نقش کند!

اگر اسم موسوی را از پایین بیانیه صادره به نام وی حذف کنید، با مواضع عقده گشایانه محافل صهیونیستی و ارتجاع منطقه، یا مواضع از سر حقارت تروریست هایی که توسط رزمندگان دلاور محور مقاومت تار و مار شدند، مو نمی زند.

براستی علت هم ذات پنداری او با گروهک های مزدور و تروریست داعش و النصره چیست که هم تروریست های داعش و النصره کینه امثال سردار همدانی و دیگر مدافعان حرم را به دل دارند و هم این سرکرده فتنه سبز علیه آنها عقده گشایی می کند؟!

نظام چه قدر باید هزینه می کرد تا ثابت کند سرکرده فتنه ۱۳۸۸، مهره ای در تراز ابوبکر بغدادی و ابو عمر شیشانی است که فقط خود را پشت نام میر حسین موسوی پنهان کرده است؟!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بغدادی، شیشانی، موسوی! بیشتر بخوانید »

اختتامیه «جایزه شهید حاج حسین همدانی» برگزار می‌شود


اختتامیه «جایزه شهید حاج حسین همدانی» با حضور رئیس قوه مقننه برگزار می‌شود

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس از برگزاری اختتامیه دومین دوره دوسالانه انتخاب کتاب جبهه مقاومت و دفاع از حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام جایزه سردار همدانی با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی خبر داد.



منبع

اختتامیه «جایزه شهید حاج حسین همدانی» برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

تقدیر شایسته و ویژه از «بهترین کتاب با موضوع مدافعان حرم» از نگاه مردم

تقدیر شایسته و ویژه از «بهترین کتاب با موضوع مدافعان حرم» از نگاه مردم


تقدیر شایسته و ویژه از «بهترین کتاب با موضوع مدافعان حرم» از نگاه مردمبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، با توجه به اهمیت نگاه و نظر مردم به کتاب به‌ ویژه کتاب‌هایی که با موضوع مدافعان حرم تألیف و منتشر شده است، شورای راهبردی و علمی دومین دوره انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم؛ جایزه قافله‌سالار شهدای مدافع حرم حاج حسین همدانی در اقدامی ابتکاری و خلاقانه از «بهترین کتاب انتخاب‌شده از سوی مردم» تقدیر ویژه به عمل خواهد آورد.

حسن علایی فعال دبیر اجرایی دومین دوره جایزه انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم در این‌ باره اظهار داشت: این تصمیم با توجه به مردمی بودن موضوع مدافعان حرم و لزوم آشنایی هر چه بیشتر آحاد مردم با ابعاد مختلف این اقدام که مقام معظم رهبری آن را جزو پدیده‌­های بزرگ و حیرت­‌انگیز زمان قلمداد کردند، گرفته شده است.

وی همچنین یادآور شد: انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم از سوی مردم منافاتی با ارزیابی و داوری گروه­‌های شش‌گانه داوری ندارد و آن‌ها بر اساس معیار‌ها و ملاک­‌های تعیین‌شده ارزیابی خود را درباره آثار رسیده به انجام خواهند رساند ولی با توجه به اهمیت موضوع مدافعان حرم و دستاورد‌های خیره‌­کننده‌­ای که داشته است تصمیم گرفته شده است که با اضافه کردن «انتخاب بهترین کتاب از سوی مردم» بهای بیشتری به این جایزه داده شود.

دبیر دومین دوره جایزه شهید حاج حسین همدانی ضمن تأکید بر اینکه تقدیر ویژه از بهترین کتاب انتخاب‌شده از سوی مردم مغایرتی با تقدیر از کسانی که در فراخوان اعلان نظر شرکت کرده‌اند ندارد بلکه این اقدام تکمیل‌کننده آن بخش اول است، گفت: بنابراین در بخش «نگاه مردمی به آثار»، ضمن اینکه به سه نفر از کسانی که در فراخوان شرکت کرده و درباره بهترین کتاب از نظر خودشان اظهار نظر و رأی کرده‌­اند، هدایای ارزشمندی تقدیم خواهد شد همچنین از کتابی که بیشترین آرا را به خود اختصاص داده است نیز تقدیر ویژه و شایسته به عمل خواهد آمد.

وی در خاتمه افزود: دست‌­اندرکاران برگزاری مراسم انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم امیدوارند این حرکت نو که در جهت توجه هر چه بیشتر به ارزیابی­‌های مردمی آثار منتشر شده آغاز شده است، الگویی برای سایر جوایز ادبی در سطح کشور باشد تا جایگاه مردمی چنین مراسمی بیش‌ از پیش پررنگ‌­تر شود.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

تقدیر شایسته و ویژه از «بهترین کتاب با موضوع مدافعان حرم» از نگاه مردم بیشتر بخوانید »

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده!

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده!


یه گزارش مشرق، در میان ما زندگی می‌کنند و نمی‌شناسیمشان، گاهی حتی قدر حضورشان را هم نمی‌دانیم و کمتر از محاسن بودنشان بهره‌مند می شویم، اما وقتی پر می‌کشند ناباورانه جای خالیشان را می‌نگریم و افسوس می‌خوریم که چرا بیشتر در کنارشان نبودیم و از فیض وجودشان بهره‌ نبردیم.

شهید می‌نامیشان، اما گویی فرشته‌هایی اند که به زمین نازل شده‌اند تا باور ما را آسمانی کنند! اما نه، فرشته نیستند آنها هم مثل ما انسان‌هایی هستند که روی کره خاکی نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند و آنقدر بر تربیت نفس خود همت کرده‌اند که به جایگاهی ورای فرشتگان دست یافته‌اند و از این روست که وقتی می‌روند گمان می‌کنم نوری از بین ما رفته، که تا وقتی بودند منزلتشان را درک نمی‌کردیم.

خلأ حضورشان درست از زمان رفتنشان برای دوست و دشمن پدیدار می‌شود و غالبا به همین علت است که وقتی از شمع وجودشان بی بهره می‌شویم تلاش می‌کنیم بیشتر بشناسیمشان و بیشتر درکشان کنیم ای بسا راهی بیابیم که ما هم به آنها برسیم.

برایشان کتاب می‌نویسیم، در باب شخصیتشان مقاله منتشر می‌کنیم، خاطراتشان را نقل می‌کنیم و خلاصه به هر طریق تلاش می‌کنیم تا آرمان و هدفشان را زنده نگاه داریم، همان آرمان و هدفی که باعث سعادتمندی آنها و تعالی جامعه می‌شود.

حالا ۵ سال است از شهادت یکی از همین فرشته‌های زمینی می‌گذرد که سردار بود و فرمانده، اما خود را سرباز کوچک ولایت می‌دانست. همنام مقتدای شهیدش بود و در دفاع از حریم خواهر مولایش شهید شد.

هم جنگ تحمیلی را تجربه کرده بود و هم سال‌های پس از جنگ را در موقعیت‌های مختلف به تکلیفش عمل کرد؛ سال‌های آخر عمر خود را نیز به عنوان مدافع حرم دست یافته بود و سردار شهید راه حرم شد.

شهید حاج حسین همدانی مدافع حریم عقیله بنی هاشم، در سال ۹۴ به قافله همرزمان شهید خود پیوست و ما امروز تلاش می‌کنیم به هر طریق ممکن یاد و راه او را زنده و پررهرو نگاهداریم و در مسیر او قدم برداریم

کتاب «خداحافظ سالار» یکی از همین بهانه‌هاست تا دوباره به سراغ او و خاطراتش برویم و باز تورقی در صفحات زندگی‌ او بکنیم به این بهانه که هم یادی از او بکنیم و هم تسکینی بر آلام روح غم‌گرفته خود بیابیم.

این کتاب زندگی خانم چراغ نوروزی را در طول ۴۰ سال، از زمان کودکی، پیش از انقلاب اسلامی، پس از انقلاب، قائله کردستان، هشت سال دفاع مقدس و جایگاه ها و مسئولیت های متعددی که همسر ایشان داشتند، روایت می کند.کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات خانم پروانه چراغ نوروزی از همراهی با همسرش در روزهای مبارزه است، داستان این کتاب از سال ۱۳۹۰ آغاز می شود که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد.

زندگی شهید همدانی مملو از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی است که ناشناخته مانده، بخشی از کتاب «خداحافظ سالار» به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و در نهایت دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) در سوریه می‌پردازد.

جذابیت این کتاب که به قلم حمید حسام به رشته تحریری درآمده است، فتح بابی شد تا به سراغ راوی اصلی داستان این کتاب یعنی همسر شهید همدانی، خانم پروانه چراغ نوروزی برویم و لحظاتی کوتاه با او گفت‌وگو کنیم.شرح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید: 

**: چه شد که با شهید همدانی ازدواج کردید؟

شهید همدانی پسرعمه من بودن و ما از قبل با هم آشنایی داشتیم و بنده با شرایط و روحیات و خلقیات ایشان آشنایی داشتم.

ایشان پیش از ازدواج همه شرایطشان را به بنده گفته بودند و تأکید کردند در راهی قدم گذاشته‌اند که در این راه زندان، اسارت، جانبازی و شهادت هست و من با علم به این شرایط با ایشان ازدواج کردم، زیرا مسیر زندگی ایشان را به خوبی درک می‌کردم.

حوزه:چه شرایط و سختی‌هایی را در زندگی با شهید همدانی متحمل شدید؟

به واقع بنده سختی در زندگی با ایشان ندیدم، هرچه بود زیبایی بود، زیرا برای من هدف مهم بود و از آنجا که هدف و راه زندگی خود را در این مسیر انتخاب کرده بودم تنها به این هدف می‌اندیشیدم و به همین علت سختی‌ها هم بر من آسان می‌شد و جلوه زیبایی به خود می‌گرفت.

در حقیقت بنده برای رسیدن به قله‌ای که در زندگی برای خود تعریف کرده بودم تلاش می‌کردم و این زندگی را مسیر رسیدن به همان قله می‌دیدم.

**: اگر کسی بخواهد مثل شما با یک رزمنده زندگی کند چه الزاماتی را باید در خود تقویت کند؟

همانطور که گفتم هدف مهمترین بخش زندگی هر انسان است که اگر به آن اعتقاد داشته باشد و باید شرایط و الزاماتی را هم برای رسیدن به هدف در خود تقویت کند.

همه زندگی ما در یک روند بود و نمی‌توانم بگویم کدام بخش از بخش دیگر مهم‌تربوده‌است، ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم، به همین علت نمی‌توانم بگویم یک بخش از زندگی مشترکمان از بخش دیگر برایم اهمیت بیشتری داشته‌است.

**: مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی از نظر همسرش چه بود؟

از دید من هم همان ویژگی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی بوده‌است و آن اخلاص این شهید بود. شهید همدانی خودش را خرج دین کرد و دین را خرج خود نکرد و عامل به سخنانی بود که بیان می‌کرد.

در حدیثی معروف آمده است، کسی که باخدا باشد خدا با اوست و کسی که محبت خدا را در دل خودش جای دهد خدا هم محبت او را در دل مردم می‌اندازد و ثمره علاقه و ارادت مردم به شهید همدانی را در مراسم تشیع پیکر ایشان در همدان و در تهران و سنگ تمام گذاشتن لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله (ص) و حضور در مراسم تشیع ایشان دیدیم.

**: کتاب خداحافظ سالار چقدر توانسته آینه تمام نمای ویژگی‌ها و خصایص شهید همدانی باشد؟

به‌نظر من خوشبختانه کتاب در نمایاندن شخصی شهید تا حدود زیادی موفق عمل کرده‌است. از آنجا که این کتاب نمایه‌ای از زندگی ماست نمی‌توانم بگویم کدام بخش آن برایم جذابتر بوده‌است در واقع من همه بخش‌های این کتاب را مثل زندگی واقعی‌مان دوست داشتم.

در طول سالها زندگی با شهید همدانی مشاهده می کردم ایشان برای ثبت و ضبط خاطرات شهدا و ایثارگران وقت بسیاری صرف کرده و معتقد بودند که این خاطرات باید حفظ و به نسل های آینده منتقل شود و براین اساس برای نگارشی کتابی درباره خاطرات زندگی خودم موافقت کردم.بعضی از خاطرات من علاوه بر کتاب «خداحافظ سالار» می تواند در قالب چندین اثر دیگر هم منتشر شود و برای نسل جوان آموزنده باشد.

**: این کتاب در نمایش کدام بخش از زندگی مشترک شما و سردار شهید حاج حسین همدانی موفق‌تر بوده؟

خب در این مورد باید بگویم آخرین خداحافظی بنده با شهید در این کتاب به شکلی دلنشین و خاطره‌انگیز به تصویر کشیده شده و این بخش از کتاب کمی بیشتر از سایر بخش‌ها بر جان من اثر گذاشته است.

این کتاب یادآور بسیاری از خاطراتی است که در سی و چند سال با  شهید همدانی داشتیم، حضور او در خانواده کم اما تاثیرگذار بود و آقای حسام ابعاد مختلف شخصیت شهید همدانی را به عنوان یک سردار نظامی، همسر و پدر به خوبی در این کتاب ارائه کردند.

**: شما پس از شهید همدانی چه رسالتی برای خود تعریف کردید؟

همان زمان که خبر شهادت شهید همدانی را شنیدم، نوای امان از دل زینب را با خود زمرزمه می‌کردم و از همان موقع فهمیدم که کار من سخت تر شد زیرا باید از این پس راه شهید را زینب گونه ادامه دهم.

امیدوارم همه ما از ادامه‌دهندگان راه ائمه اطهار (ع) و شهدا باشیم و با صبر و استقامت، کاری زینبی انجام دهیم و فرزندان خود را به‌عنوان سربازان امام زمان(عج) تربیت کنیم.

ما باید با صبر، توکل به خداوند و استقامت، زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنیم تا انقلاب اسلامی به دست مهدی فاطمه(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) برسد و انتقام خون حضرت اباعبدالله و اهل‌بیت(ع) گرفته شود.

*خبرگزاری حوزه

یه گزارش مشرق، در میان ما زندگی می‌کنند و نمی‌شناسیمشان، گاهی حتی قدر حضورشان را هم نمی‌دانیم و کمتر از محاسن بودنشان بهره‌مند می شویم، اما وقتی پر می‌کشند ناباورانه جای خالیشان را می‌نگریم و افسوس می‌خوریم که چرا بیشتر در کنارشان نبودیم و از فیض وجودشان بهره‌ نبردیم.

شهید می‌نامیشان، اما گویی فرشته‌هایی اند که به زمین نازل شده‌اند تا باور ما را آسمانی کنند! اما نه، فرشته نیستند آنها هم مثل ما انسان‌هایی هستند که روی کره خاکی نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند و آنقدر بر تربیت نفس خود همت کرده‌اند که به جایگاهی ورای فرشتگان دست یافته‌اند و از این روست که وقتی می‌روند گمان می‌کنم نوری از بین ما رفته، که تا وقتی بودند منزلتشان را درک نمی‌کردیم.

خلأ حضورشان درست از زمان رفتنشان برای دوست و دشمن پدیدار می‌شود و غالبا به همین علت است که وقتی از شمع وجودشان بی بهره می‌شویم تلاش می‌کنیم بیشتر بشناسیمشان و بیشتر درکشان کنیم ای بسا راهی بیابیم که ما هم به آنها برسیم.

برایشان کتاب می‌نویسیم، در باب شخصیتشان مقاله منتشر می‌کنیم، خاطراتشان را نقل می‌کنیم و خلاصه به هر طریق تلاش می‌کنیم تا آرمان و هدفشان را زنده نگاه داریم، همان آرمان و هدفی که باعث سعادتمندی آنها و تعالی جامعه می‌شود.

حالا ۵ سال است از شهادت یکی از همین فرشته‌های زمینی می‌گذرد که سردار بود و فرمانده، اما خود را سرباز کوچک ولایت می‌دانست. همنام مقتدای شهیدش بود و در دفاع از حریم خواهر مولایش شهید شد.

هم جنگ تحمیلی را تجربه کرده بود و هم سال‌های پس از جنگ را در موقعیت‌های مختلف به تکلیفش عمل کرد؛ سال‌های آخر عمر خود را نیز به عنوان مدافع حرم دست یافته بود و سردار شهید راه حرم شد.

شهید حاج حسین همدانی مدافع حریم عقیله بنی هاشم، در سال ۹۴ به قافله همرزمان شهید خود پیوست و ما امروز تلاش می‌کنیم به هر طریق ممکن یاد و راه او را زنده و پررهرو نگاهداریم و در مسیر او قدم برداریم

کتاب «خداحافظ سالار» یکی از همین بهانه‌هاست تا دوباره به سراغ او و خاطراتش برویم و باز تورقی در صفحات زندگی‌ او بکنیم به این بهانه که هم یادی از او بکنیم و هم تسکینی بر آلام روح غم‌گرفته خود بیابیم.

این کتاب زندگی خانم چراغ نوروزی را در طول ۴۰ سال، از زمان کودکی، پیش از انقلاب اسلامی، پس از انقلاب، قائله کردستان، هشت سال دفاع مقدس و جایگاه ها و مسئولیت های متعددی که همسر ایشان داشتند، روایت می کند.کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات خانم پروانه چراغ نوروزی از همراهی با همسرش در روزهای مبارزه است، داستان این کتاب از سال ۱۳۹۰ آغاز می شود که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد.

زندگی شهید همدانی مملو از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی است که ناشناخته مانده، بخشی از کتاب «خداحافظ سالار» به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و در نهایت دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) در سوریه می‌پردازد.

جذابیت این کتاب که به قلم حمید حسام به رشته تحریری درآمده است، فتح بابی شد تا به سراغ راوی اصلی داستان این کتاب یعنی همسر شهید همدانی، خانم پروانه چراغ نوروزی برویم و لحظاتی کوتاه با او گفت‌وگو کنیم.شرح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید: 

**: چه شد که با شهید همدانی ازدواج کردید؟

شهید همدانی پسرعمه من بودن و ما از قبل با هم آشنایی داشتیم و بنده با شرایط و روحیات و خلقیات ایشان آشنایی داشتم.

ایشان پیش از ازدواج همه شرایطشان را به بنده گفته بودند و تأکید کردند در راهی قدم گذاشته‌اند که در این راه زندان، اسارت، جانبازی و شهادت هست و من با علم به این شرایط با ایشان ازدواج کردم، زیرا مسیر زندگی ایشان را به خوبی درک می‌کردم.

حوزه:چه شرایط و سختی‌هایی را در زندگی با شهید همدانی متحمل شدید؟

به واقع بنده سختی در زندگی با ایشان ندیدم، هرچه بود زیبایی بود، زیرا برای من هدف مهم بود و از آنجا که هدف و راه زندگی خود را در این مسیر انتخاب کرده بودم تنها به این هدف می‌اندیشیدم و به همین علت سختی‌ها هم بر من آسان می‌شد و جلوه زیبایی به خود می‌گرفت.

در حقیقت بنده برای رسیدن به قله‌ای که در زندگی برای خود تعریف کرده بودم تلاش می‌کردم و این زندگی را مسیر رسیدن به همان قله می‌دیدم.

**: اگر کسی بخواهد مثل شما با یک رزمنده زندگی کند چه الزاماتی را باید در خود تقویت کند؟

همانطور که گفتم هدف مهمترین بخش زندگی هر انسان است که اگر به آن اعتقاد داشته باشد و باید شرایط و الزاماتی را هم برای رسیدن به هدف در خود تقویت کند.

همه زندگی ما در یک روند بود و نمی‌توانم بگویم کدام بخش از بخش دیگر مهم‌تربوده‌است، ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم، به همین علت نمی‌توانم بگویم یک بخش از زندگی مشترکمان از بخش دیگر برایم اهمیت بیشتری داشته‌است.

**: مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی از نظر همسرش چه بود؟

از دید من هم همان ویژگی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی بوده‌است و آن اخلاص این شهید بود. شهید همدانی خودش را خرج دین کرد و دین را خرج خود نکرد و عامل به سخنانی بود که بیان می‌کرد.

در حدیثی معروف آمده است، کسی که باخدا باشد خدا با اوست و کسی که محبت خدا را در دل خودش جای دهد خدا هم محبت او را در دل مردم می‌اندازد و ثمره علاقه و ارادت مردم به شهید همدانی را در مراسم تشیع پیکر ایشان در همدان و در تهران و سنگ تمام گذاشتن لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله (ص) و حضور در مراسم تشیع ایشان دیدیم.

**: کتاب خداحافظ سالار چقدر توانسته آینه تمام نمای ویژگی‌ها و خصایص شهید همدانی باشد؟

به‌نظر من خوشبختانه کتاب در نمایاندن شخصی شهید تا حدود زیادی موفق عمل کرده‌است. از آنجا که این کتاب نمایه‌ای از زندگی ماست نمی‌توانم بگویم کدام بخش آن برایم جذابتر بوده‌است در واقع من همه بخش‌های این کتاب را مثل زندگی واقعی‌مان دوست داشتم.

در طول سالها زندگی با شهید همدانی مشاهده می کردم ایشان برای ثبت و ضبط خاطرات شهدا و ایثارگران وقت بسیاری صرف کرده و معتقد بودند که این خاطرات باید حفظ و به نسل های آینده منتقل شود و براین اساس برای نگارشی کتابی درباره خاطرات زندگی خودم موافقت کردم.بعضی از خاطرات من علاوه بر کتاب «خداحافظ سالار» می تواند در قالب چندین اثر دیگر هم منتشر شود و برای نسل جوان آموزنده باشد.

**: این کتاب در نمایش کدام بخش از زندگی مشترک شما و سردار شهید حاج حسین همدانی موفق‌تر بوده؟

خب در این مورد باید بگویم آخرین خداحافظی بنده با شهید در این کتاب به شکلی دلنشین و خاطره‌انگیز به تصویر کشیده شده و این بخش از کتاب کمی بیشتر از سایر بخش‌ها بر جان من اثر گذاشته است.

این کتاب یادآور بسیاری از خاطراتی است که در سی و چند سال با  شهید همدانی داشتیم، حضور او در خانواده کم اما تاثیرگذار بود و آقای حسام ابعاد مختلف شخصیت شهید همدانی را به عنوان یک سردار نظامی، همسر و پدر به خوبی در این کتاب ارائه کردند.

**: شما پس از شهید همدانی چه رسالتی برای خود تعریف کردید؟

همان زمان که خبر شهادت شهید همدانی را شنیدم، نوای امان از دل زینب را با خود زمرزمه می‌کردم و از همان موقع فهمیدم که کار من سخت تر شد زیرا باید از این پس راه شهید را زینب گونه ادامه دهم.

امیدوارم همه ما از ادامه‌دهندگان راه ائمه اطهار (ع) و شهدا باشیم و با صبر و استقامت، کاری زینبی انجام دهیم و فرزندان خود را به‌عنوان سربازان امام زمان(عج) تربیت کنیم.

ما باید با صبر، توکل به خداوند و استقامت، زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنیم تا انقلاب اسلامی به دست مهدی فاطمه(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) برسد و انتقام خون حضرت اباعبدالله و اهل‌بیت(ع) گرفته شود.

*خبرگزاری حوزه

همسر شهید همدانی از زندگی با سردار می گوید| خداحافظ سالار

ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم.

همسر شهید همدانی از زندگی با سردار می گوید| خداحافظ سالار



منبع خبر

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده! بیشتر بخوانید »