سرقت

اجراي طرح ارتقاء امنيت اجتماعي محله محور در شهرستان زرين دشت

طرح ارتقاء امنیت اجتماعی محله محور در شهرستان زرین دشت اجرا شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، سرهنگ «حمیدرضا صالحی فرد» فرمانده انتظامی شهرستان زرین دشت امروز، در جمع خبرنگاران با اشاره به اچرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی در این شهرستان، اظهار داشت: پلیس شهرستان زرین دشت با بسیج کلیه امکانات و جلب مشارکت مردمی در راستای ارتقاء امنیت اجتماعی محله محور، مبارزه با سارقان و سوداگران مرگ را به صورت مستمر در دستور کار خود قرار داده است.

وی ادامه داد: ماموران پلیس با اجرای طرح در ۲۰ روز گذشته، ۱۰ سارق را دستگیر و ۳۰ فقره سرقت اعم از کابل و سیم برق، شیرآلات و لوله، اماکن خصوصی، داخل خودرو و قطعات کشف کردند.

فرمانده انتظامی شهرستان زرین دشت گفت: دستگیری ۸ خرده فروش مواد مخدر، جمع آوری ۱۰ معتاد متجاهر، دستگیری ۱۵ متهم تحت تعقیب و توقیف ۱۰ موتورسیکلت متخلف از دیگر نتایج اجرای این طرح بود.

این مقام انتظامی با قدردانی از همکاری و مشارکت خوب مردم با پلیس، گفت: تلفن ۱۱۰ در کلیه ساعات شبانه روز آماده دریافت هرگونه گزارش از سوی شهروندان عزیز می‌باشد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طرح ارتقاء امنیت اجتماعی محله محور در شهرستان زرین دشت اجرا شد بیشتر بخوانید »

تصادفی که راز سرقت‌های سریالی را فاش کرد

تصادفی که راز سرقت‌های سریالی را فاش کرد



سارق سابقه‌دار که با خودروهای سرقتی همراه همدستانش به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد در یک تصادف دستش رو و دستگیر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانه‌اش خبر داد. به‌دنبال این تماس مأموران راهی محل شدند، در بررسی‌های اولیه مشخص شد که در ورودی خانه سالم است و سارقان از طریق بالکن وارد خانه شده‌اند.

صاحب خانه نیز در تحقیقات گفت: برای خرید سال نو از خانه خارج شدم و با اینکه چند ساعتی بیشتر خانه نبودم اما زمانی که برگشتم با خانه به‌هم ریخته مواجه شدم و طلا و دلارهایی که در خانه داشتم را سرقت کرده بودند.

با شکایت مرد جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در ادامه کارآگاهان با شکایت‌های سریالی مواجه شدند. سارقان از طریق بالکن وارد خانه‌ها شده و نقشه سرقت‌هایشان را اجرا می‌کردند. دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت‌ها نیز سارقانی را نشان می‌داد که سوار بر خودرو مقابل محل سرقت توقف کرده و در حالی که ماسک و کلاه داشتند از خودرو پیاده شده و از طریق بالکن وارد ساختمان‌های محل سرقت می‌شدند.

استعلام شماره پلاک خودروها نیز حکایت از سرقتی‌بودن آنها داشت. سارقان نقاب‌دار، خودروهای پراید و پژو را از کنار خیابان سرقت و با آنها نقشه سرقت خانه‌ها را اجرا می‌کردند. بررسی‌ها برای شناسایی اعضای این باند ادامه داشت تا اینکه «گزارش تصادفی در یکی از خیابان‌های پایتخت به پلیس اعلام شد.

وقتی مأموران راهنمایی و رانندگی راهی محل شدند در بررسی‌های اولیه دریافتند راننده خودرو پراید مقصر است. اما با استعلام شماره پلاک خودرو در سیستم پلیس متوجه شدند که گزارش سرقت پراید چند روز قبل اعلام شده است. راننده سمندی که خودروی پراید با او تصادف کرده بود گفت که راننده پراید بعد از تصادف قصد فرار داشته اما او و دوستانش مانع فرارش شده‌اند.

باتوجه به سرقتی‌بودن خودرو پراید، راننده بازداشت شد و در بازرسی از خودرو نیز مقداری ارز و طلا و سکه کشف شد.

میلاد، سارق دستگیرشده به سرقت خودرو اعتراف کرد اما گفت دلارها و سکه‌ها متعلق به مادرش است و قصد فروش آنها را داشته است. اما زمانی که از مادر میلاد در این رابطه تحقیقات صورت گرفت، مشخص شد که نه‌تنها دلارها و طلاها متعلق به مادرش نیست، بلکه میلاد آنها را از خانه‌های شمال پایتخت به سرقت برده است.

پسر جوان درنهایت به سرقت‌های سریالی خانه‌های شمال تهران با خودروهای سرقتی با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد.

با اعتراف متهم همدستانش بازداشت شده و بررسی‌ها برای شناسایی سایر جرایم احتمالی اعضای این باند و شناسایی مالباختگان احتمالی آن ادامه دارد.

چه شد تصمیم به سرقت گرفتی؟

معمولاً انگیزه بیشتر سارقان نیاز مالی است، من وضع مالی بدی نداشتم اما طمع زیادی داشتم. دلم می‌خواست کلی پول داشته باشم و بتوانم بهترین زندگی را برای خودم فراهم کنم.

شگردت برای دزدی چه بود؟

هر شگردی را که فکرش را کنید من برای سرقت به کار بردم. از همه‌جا هم سرقت کردم از خودرو و لوازم داخل آن تا انباری، خانه و حتی سرقت از سوپرمارکت. حتی یک‌بار کامیون را با بارش سرقت کردم، من تخصص هر سرقتی را که فکرش را کنید دارم.

به خواسته‌ات رسیدی؟

پول باد آورده را باد می‌برد. همه کسانی که پول حرام در می‌آورند این را می‌دانند.

اعتیاد هم داری؟

اوایل نداشتم اما برای سرقت نیاز است که کمی دچار توهم باشی و در عالم خودت نباشی تا کمتر بترسی. به پیشنهاد دوستان و رفقا مواد مصرف می‌کردم و کم‌کم معتاد شدم.

چه‌ تعداد سابقه‌ داری؟

۹ بار بازداشت شدم و هربار هم که دستگیر شدم به دلیل یک نوع سرقت بود.

با خودروهای سرقتی چه می‌کردی؟

۵ تا ۶ روز سوار می‌شدم و سرقت می‌کردم و بعد هم وسایل داخلش را برمی داشتم و کنار خیابان رها می‌کردم.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


تصادفی که راز سرقت‌های سریالی را فاش کرد بیشتر بخوانید »

یک نفتکش آمریکایی توسط نیروی دریایی ارتش ایران توقیف شد

یک نفتکش آمریکایی توسط نیروی دریایی ارتش ایران توقیف شد

rewrite this title یک نفتکش آمریکایی توسط نیروی دریایی ارتش ایران توقیف شد


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، به دنبال تخلف کشتی سوئز راجان در اردیبهشت ماه سال جاری و سرقت نفت ایران توسط آمریکا، نفتکش یاد شده با نام جدید نیکولاس ST صبح امروز توقیف شد.
 
نفتکش متخلف سوئز راجان در سال جاری محموله نفت متعلق به جمهوری اسلامی ایران را با هدایت آمریکا سرقت و به بنادر آن کشور منتقل کرده و در اختیار آمریکا قرار داده بود.
 
این نفتکش با تغییر نام به نیکولاس ST در حال حمل نفت در دریای عمان بود که صبح امروز با حکم قضائی و تأیید سازمان بنادر و کشتیرانی توسط نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تلافی سرقت نفت توسط رژیم آمریکا توقیف شد و در حال انتقال به بنادر جمهوری اسلامی جهت تحویل به مقامات قضایی می‌باشد.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یک نفتکش آمریکایی توسط نیروی دریایی ارتش ایران توقیف شد بیشتر بخوانید »

حمله مردان مسلح به منزل پدرزن نیمار ؛ آنها به دنبال همسر و نوزاد این بازیکن سرشناس فوتبال بودند

حمله مردان مسلح به منزل پدرزن نیمار ؛ آنها به دنبال همسر و نوزاد این بازیکن سرشناس فوتبال بودند



رسانه‌های برزیلی از حمله مردان مسلح ناشناس به خانه خانواده همسر نیمار در شهر سائوپائولو خبر دادند.

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، انتشار خبری در رسانه‌های برزیلی مردم این کشور و جامعه فوتبال برزیل را ‏شوکه کرده است. گروهی مسلح با حمله به محل سکونت پدر و مادر همسر نیمار در شهر سائوپائولو ‏دست و پای آنها را بسته و سعی داشتند دختر نیمار که اخیرا به دنیا آمده را به گروگان بگیرند. ‏

گزارش‌ها حاکی است مردان مسلح که به زور وارد خانه خانواده نیمار شده‌اند به دنبال همسر او و دختر ‏نوزادش بیانکاردی می‌گشتند، ولی از بخت خوب ستاره برزیلی هیچکدام از آنها در خانه حضور نداشتند. ‏

روزنامه برزیلی ‏R7‌‏ با انتشار گزارشی کامل از حادثه می‌گوید مردان مسلح نقاب‌دار پدر و مادر همسر ‏نیمار را با دست و پاهای بسته در خانه خودشان حبس کرده و مدت‌ها آنها را تحت فشار گذاشته بودند تا ‏محل پنهان شدن دختر نوزاد نیمار را لو بدهند. این روزنامه می‌گوید آنها توسط مهاجمان مصدوم ‏شده‌اند.

گارد مدنی شهرداری سائوپائولو با انتشار تصاویری از دوربین‌های مداربسته نشان داد که چند ناشناس ‏سوار بر یک اتوموبیل مقابل منزل خانواده همسر نیمار توقف کرده و با تهدید یکی از همسایه‌ها وارد ‏مجتمع مسکونی می‌شوند.

نیمار در صفحه شخصی خود نوشت: روز غم انگیزی بود؛ همه سالم هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله مردان مسلح به منزل پدرزن نیمار ؛ آنها به دنبال همسر و نوزاد این بازیکن سرشناس فوتبال بودند بیشتر بخوانید »

شبگردی‌های شوم باند ۱۸ ساله‌ها در پایتخت

شبگردی‌های شوم باند ۱۸ ساله‌ها در پایتخت



اعضای جوان باند سارقان که تحت پوشش مسافر سوار خودروها می‌شدند و ماشین را از زیر پای راننده می‌دزدیدند، انگیزه تفریح و سرگرمی داشتند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، یک روز دور هم نشسته بودند و به قول خودشان روی قرص بودند؛ مخدر دود می‌کردند و در هاله دودهایی که به هوا می‌رفت، رؤیاهای‌شان را مرور می‌کردند.

رؤیای آنها فراتر از دور دور کردن با ماشین نمی‌رفت. دل‌شان می‌خواست با ماشین در محل ویراژ دهند و گمان می‌کردند همین که اهل محل آنها را پشت فرمان ببینند انگار برای خود اعتبار و آبرو خریده‌اند.

نقشه هیجانی

در همان جمع دوستانه‌شان بود که ذهن یکی از آنها به سمت یک نقشه هیجانی سوق پیدا کرد. نقشه‌ای که وقتی در مورد آن حرف می‌زد چشم‌هایش از شادی برق می‌زد. وقتی دوستانش هم این نقشه را شنیدند، دل‌شان خواست یک بار چنین هیجانی را تجربه کنند، اما فکر اینجا را نکرده بودند که تجربه هیجان آنها به قیمت چه وحشت و ترسی در دیگران تمام می‌شود، حتی فکر نکرده بودند که خیلی زود پلیس آنها را دستگیر می‌کند و دستبند فولادی بر دستان‌شان می‌نشیند.

انگیزه عملی کردن این نقشه هر لحظه با حرف زدن در مورد آن برایشان بیشتر از قبل قوت می‌گرفت. بالاخره آنها تبدیل شدند به باند سرقت خودرو!

سرهنگ گودرز داوری رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی در توضیح این پرونده گفت: «رسیدگی به این پرونده با طرح شکایت از سوی یک شهروند در دستور کار مأموران ما قرار گرفت. با اقدامات صورت گرفته مشخص شد که ۳ جوان کم سن و سال در پوشش مسافر، سوار خودرو شده و در مکانی خلوت راننده را با تهدید و ارعاب از خودرو پیاده کرده، سپس خودرو را سرقت کرده و از مهلکه گریخته‌اند. با پیگیری‌های صورت گرفته از سوی کارآگاهان ما ۲ روز بعد از سرقت، خودرو سرقتی در حالی که در حاشیه شهر رها شده بود، کشف شد، سپس متهمان که ساکن شهرهای حاشیه تهران هستند در ۳ نقطه مختلف شناسایی شده و در یک اقدام ضربتی دستگیر شدند. اعضای این باند تا کنون به ۲ سرقت خودرو اعتراف کرده‌اند اما احتمال بالا رفتن شمار شاکیان وجود دارد.»

خفه‌زنی برای سرقت خودرو

اعضای این باند روش خفه‌زنی را برای سرقت خودروها انجام می‌دادند. خفه‌زنی اصطلاحی است که شاید در ادبیات عامیانه مردم عادی ناملموس باشد اما برای سارقان و خلافکاران و اشرار یک عبارت آشناست!

خفه‌زنی یعنی ناغافل از پشت سر گردن کسی را می‌گیرند و با ساعد گلویش را فشار می‌دهند!

باند سرقت وقتی نقشه خود را کشیدند، تصمیم گرفتند برای عملی کردنش از این شیوه استفاده کنند. آخر شب وقتی خیابان‌ها خلوت می‌شد آنها به عنوان مسافر سوار خودرویی می‌شدند و از او می‌خواستند آنها را به مقصدی در همان حوالی برساند، اما نزدیک مقصد که می‌شدند، یکی از آنها در چشم بر هم زدنی سوئیچ خودرو را برمی‌داشت و از ماشین پایین می‌پرید. راننده که می‌خواست پیاده شود و داد و بیداد راه بیندازد، فردی که پشت سر او نشسته بود، گلویش را می‌گرفت و خفه‌زنی می‌کرد، سپس نفر سوم سریع از ماشین پیاده شده و پاهای راننده را می‌گرفت و او را از ماشین پایین می‌کشید. بعد هم هر ۳ نفر سوار خودرو می‌شدند و فرار می‌کردند. مطابق ادعای شاکیان این افراد بعد از سرقت خودرو از داخل آن اقلامی را سرقت کرده و سپس ماشین را رها می‌کردند.

گفت‌وگو با دزدان ۱۸ ساله

می‌خواستیم در خیابان فر بخوریم!

نامش حامد است و ۱۸ سال دارد. او در این سرقت‌ها نقش کلیدی را بازی می‌کرد. حالا هم که دستگیر شده بیشتر از بقیه بلبل‌زبانی می‌کند و گاهی موقع تعریف کردن ماجرا نمی‌تواند جلوی خنده‌اش را بگیرد. خودش گمان می‌کند بزرگ این باند است اما رفتارش نشان می‌دهد هنوز هم متوجه نشده جدیت این ماجرا در حدی است که باید منتظر عقوبت و مجازات باشد.

در مورد نقش خودت در این سرقت‌ها توضیح بده.

در خیابان پرسه می‌زدیم و به عنوان مسافر سوار خودرو می‌شدیم. از قبل قرار گذاشته بودیم که من روی صندلی جلو کنار راننده بنشینم. وقتی در جایی خلوت، سرعت ماشین کم می‌شد سوئیچ را برمی‌داشتم و فرار می‌کردم.

چرا ماشین را سرقت می‌کردید؟

فقط می‌خواستیم با آن در خیابان فر بخوریم!

فر خوردن یعنی چه؟

یعنی بی‌هدف و بدون اینکه مقصد خاصی داشته باشیم در خیابان چرخ بزنیم و این طرف و آن طرف برویم. اشتباه کردیم. روی قرص بودیم و بچگی کردیم.

بعد از داخل خودرو سرقت هم می‌کردید؟

نه فقط برای تفریح ماشین‌ها را می‌دزدیدیم.

اما شاکی گفته که لاستیک زاپاس و پول نقد و لباس و کفش کارش را از داخل ماشین برداشتید!

حالا زاپاس را شاید قبول کنم اما کفش و لباس کار واقعاً در ماشین نبود!

از بچگی ماشین دوست داشتم

احسان نام دومین فردی است که عضو این باند سرقت است. او ۱۸ سال دارد و همان کسی است که فن خفه‌زنی را پیاده می‌کرد.

چرا تصمیم به سرقت گرفتی؟

من اصلاً قصد سرقت نداشتم، فقط می‌خواستیم در محل با ماشین ویراژ دهیم و جلوی بچه محل‌هایمان قیافه بگیریم!

آنها نمی‌دانستند شما ماشین ندارید؟

می‌دانستند اما ما به آنها می‌گفتیم که ماشین برای یکی از اقوام‌مان است و از آنها قرض گرفته‌ایم.

ماشین قرض گرفتن هم باعث افتخار است؟

نه، اما از بچگی دلم می‌خواست پشت فرمان نشستن را تجربه کنم. ماشین‌سواری را دوست داشتم اما خانواده ضعیفی دارم.

اعتیاد داری؟

بله، گل می‌کشم. موقع این سرقت‌ها هم قرص مصرف کرده بودیم و در حال خودمان نبودیم.

پشیمانم!

نامش ماجد است. یک جوان ۱۸ ساله افغان که مثل ابر بهار اشک می‌ریزد و گریه امان صحبت کردن به او را نمی‌دهد.

چرا گریه می‌کنی؟

چون خیلی پشیمانم. می‌دانم که الان خانواده‌ام متوجه دستگیری من شده‌اند و شاید آبروی‌شان به خاطر کاری که کردم برود.

چطور وارد باند سرقت شدی؟

اصلاً نمی‌دانستم دارم وارد باند سرقت می‌شوم! یک روز با دوستانم دور هم جمع شده بودیم که آنها گفتند ماشین سرقت کنیم و با آن به گردش و تفریح برویم. من هم از این پیشنهاد خوشم آمد و فکر می‌کردم همه چیز در حد سرگرمی است.

نقش تو در این سرقت‌ها چه بود؟

وقتی دوستم خفه‌زنی می‌کرد من پاهای راننده را می‌گرفتم و او را بیرون از ماشینش می‌کشیدم.

وحشت نمی‌کرد؟

خیلی می‌ترسید اما تا به خودش بیاید خودرو را برمی‌داشتیم و فرار می‌کردیم.

۵۰ سال از عمرم کم شد

یکی از شاکیان این پرونده مرد میانسالی است که طعمه باند سارقان شده است. وقتی چشمش به سارقان می‌افتد خشم همه وجودش را پر می‌کند؛ انگار همه احساسات منفی روز حادثه برایش تداعی شده‌اند.

او می‌گوید: «حدود ۲ هفته قبل ساعت حدود ۱۱ شب بود و من در حال برگشت به خانه بودم که این ۳ جوان، در میدان آزادی جلوی ماشین را گرفتند و گفتند می‌خواهند سمت انقلاب بروند. راستش گمان می‌کردم کارگر هستند و دلم برایشان سوخت برای همین آنها را سوار کردم اما وقتی به مقصد رسیدیم ناغافل به من حمله کردند. یکی از آنها چاقو هم داشت و چند ضربه به دستم ضربه زد. بعد من را از خودرو پایین انداختند و ماشین را بردند. ۲ روز بعد، خودروی پراید من پیدا شد اما کفش و لباس کار به همراه گوشی من و مقداری پول نقد که در ماشین بود، سرقت کرده بودند. لاستیک زاپاس را هم برده بودند.»

این شاکی در ادامه می‌گوید: «من یک فرهنگی بازنشسته هستم که برای کمک خرج خانواده‌ام مسافرکشی می‌کنم. آن شب به حدی وحشت کرده بودم که انگار ۵۰ سال از عمر من کم شد.»

بنا بر این گزارش رسیدگی به اتهامات این متهمان در جریان تحقیقات ادامه خواهد یافت تا تعداد دقیق شاکیان مشخص شود.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شبگردی‌های شوم باند ۱۸ ساله‌ها در پایتخت بیشتر بخوانید »