به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- «یک روز همین مس سرچشمه را انگلیسیها و بعد هم آمریکاییها میخواستند اداره کنند؛ چند سال هم کار و طراحی کردند، اما راهاندازی نشد. بعد وقتی انقلاب پیروز شد، مهندسان ما آمدند و آن را راهاندازی کردند؛ محصول به دست آوردند و کارهای خوبی انجام دادند؛ بعد هم طرح توسعه را مهندسان خودمان راهاندازی کردند.
آن روز اگر خارجیها سود میبردند، استفاده میکردند و یا منافع ملی پایمال میشد، همه اینها به کنار؛ ملت ایران را تحقیر میکردند؛ این تحقیر از همهچیز سنگینتر است. ملتی بنشیند و عدهای از بیرون بیایند به او بگویند تو نمیتوانی؛ برو کنار تا ما برایت درست کنیم؛ او را کنار بزنند و اجازه ندهند حتی از تجربه آنها استفاده کند؛ خودشان بیایند این منبع درونی را استخراج کنند؛ چیزی به او بدهند و لُب و خلاصه سود را هم خودشان ببرند. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان کرمان- ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴)
۲- اعتماد به توان و استعدادهای عظیم داخلی در کنار اقتدار و عزت در سیاست خارجی و عدم اتکا به دیگر کشورها، رویکردی است که نتایج بسیار خوبی در بر خواهد داشت.
رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیر با رئیسجمهور و هیئت دولت فرمودند: «یک توفیق دیگرِ این دولت این بود که جامعه را از حالت چشمانتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد. از این حالت که همیشه منتظر باشیم ببینیم دیگران درباره ما چه میگویند، چه تصمیم میگیرند، چه کار میخواهند بکنند خارج شده؛ به ظرفیتهای داخل کشور اهمیت داده شده، روی آنها تکیه شده، کار دارد میشود. اینکه حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلاتمان حل بشود یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود، این خیلی برای کشور مضر است؛ این شرطی کردن حوادث کشور و در انتظار دیگران نگه داشتن، چیز بدی است که این الحمدلله در دولت شما به میزان زیادی کاسته شده است.»
۳- در سالهای گذشته و در اوج گرما در فصل تابستان به جهت سوءمدیریت و نگاه به خارج، واحدهای نیروگاهی در اوج بار به دلیل تعمیرات نیروگاهی از مدار خارج میشدند. اما در دولت سیزدهم با تغییر ریلگذاری و نگاه به داخل و عدم اتکا به دیگر کشورها به نقطهای رسیدیم که هیچ واحد نیروگاهی خارج از مدار قرار ندارد. در کنار تعمیرات نیروگاهی، ارتقای ظرفیت نیروگاهی موجود در کشور با اتکا به روشهای دانشبنیان با هزینه بسیار کم و بدون نیاز به سوخت نیز در دستورکار قرار گرفته است.
ماحصل این رویکرد آن شد که به لطف خدا و با مدیریت جهادی و شبانهروزی دولت، تاکنون و علیرغم گرمای هوا، شاهد قطعی برق نبودهایم.
این در حالی است که در این مدت، برجام احیا نشده و طبیعتا تحریمها نیز لغو نشده است. مسئلهای که پیش از این، پایان قطعی برق به آن حواله داده میشد.
در روزهای گذشته وزیر نفت گفت: «اگر منتظر مذاکرات برجام میماندیم، مردم در زمستان پارسال و امسال نیز با قطعی گاز و برق روبهرو میشدند.» عملکرد دولت سیزدهم در واکسیناسیون کرونا، فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، صادرات غیرنفتی، احیای کارخانهها و واحدهای تولیدی، افزایش فعالیتهای عمرانی و… تنها بخشی از مصادیق پرهیز از شرطیسازی امور است.
۴- رهبر معظم انقلاب به واسطه درک عمیق و همهجانبه از صحنهای که توسط دشمن طراحی شده است، در بخشی از نامه تاریخی خطاب به رئیسجمهور سابق در مهرماه ۱۳۹۴- سه ماه پس از امضای برجام- تاکید کردند:« همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی میسر نخواهد شد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبال شود و بهخصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد.»
۵- چه در سال ۹۴ و در اوج تبلیغات مدعیان اصلاحات درباره برجام که آن را «فتحالفتوح اقتصادی»! و «آفتاب تابان»! و «بزرگتر از فتح خرمشهر»! و «معجزه قرن»! و «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! و… می نامیدند و چه اکنون که این طیف با دلایل واهی و غیرکارشناسی بر احیای برجام بدون لحاظ کردن شروط اساسی ایران اصرار دارد، صورت مسئله هیچ تغییری نکرده است و آن چیزی نیست جز پرهیز از نگاه به خارج و پرهیز از شرطی کردن جامعه.
۶- در این میان هر وقت از اعتماد به ظرفیتهای عظیم داخلی و پرهیز از اتکا به خارج سخن گفته میشود، شماری از فعالین سیاسی مدعی اصلاحات و رسانههای منتسب به جریان غربگرا در مواجهه با این رویکرد منطقی، شبههای تکراری و نخنما را بیان میکنند. این طیف با فرافکنی و مغلطه، گلایه میکنند که نباید به دور خود دیوار کشیده و ارتباط با جهان را قطع کنیم.
در پاسخ این شبهه، به یک مثال بسنده میکنیم. ما نمیخواهیم مثل استخری باشیم که آبی را در ما سرازیر کنند و هر وقت هم خواستند، آب را بکشند یا اجازه ندهند بیاید، یا هرگونه آب آلودهای را در این استخر بریزند. ما میخواهیم مثل چشمه جوشان باشیم و از خودمان بجوشیم. این عزت و استقلال به هیچ عنوان نافی ارتباط با جهان نیست.
۷- ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در میانه جنگ اقتصادی با دشمن قرار داریم. دشمنی که اصرار دارد تا جهان را به دو بخش «سلطهگر» و «سلطهپذیر» تقسیم نماید تا به واسطه آن به غارتگری و زورگویی و تاراج منابع و داراییهای دیگر کشورها اقدام کند.
بر همین اساس در این جنگ اقتصادی، پرهیز از شرطی کردن جامعه و گره نزدن امور کشور به خارج، ضربهای اساسی به هیمنه دشمن وارد کرده و هرچه آنان رشته کردهاند را پنبه خواهد کرد.
همین چند هفته پیش مکاتبات یکی از افسران موساد (با اسم مستعار «لنی») با یکی از خبرنگاران رویترز (به نام «جان آیریش») فاش شد.
در بخشی از توصیههای افسر موساد خطاب به خبرنگار این رسانه انگلیسی آمده بود: «جمهوری اسلامی ایران به مرحلهای رسیده که چه با برجام و چه بدون برجام، توانایی رسیدن به سوخت ۲۰ درصد و بالاتر از آن را هم دارد و این نشان میدهد تحریمها و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، کارایی قبلی خود را از دست داده اما باید فضای رسانههای بینالمللی بهگونهای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»
۸- هیچکس مخالف اصل مذاکره و یا مخالف لغو تحریمها نیست. اما قطعا مذاکره فقط یکی از راهحلهاست و در حد خود میتواند نتایجی داشته باشد و نباید همه تخممرغها در سبد مذاکره گذاشته شود. چرا که آمریکا به سبب آلودگی و اعتیاد به ابزار تحریم، حاضر نیست این ابزار غیرقانونی و غیرانسانی را کنار بگذارد.
بنابر دلایل فنی و کارشناسی، تحریمها نهایتا ۲۰ الی ۳۰ درصد در مشکلات کشور سهیم هستند. در این میان آنچه که تاثیر ۲۰ الی ۳۰ درصدی تحریم را در افکارعمومی عامل ۱۰۰ درصدی جا میاندازد، جریان تحریف است.
«ریچارد نفیو» که وی را معمار تحریمهای ایران لقب دادهاند، سال ۹۸ در کتاب خود با عنوان «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» نوشت: «تحریم بهعنوان ابزار استراتژیک در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده، نه امری صرفاً فنی، بلکه بیشتر هنر تصمیمگیری و بهکار گرفتن خلاقانه ابزارهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.»
در حقیقت، این بار روانی تحریم است که ضربه اساسی را میزند؛ چرا که بعد اجرایی و فنی تحریم در میدان توان چنین تاثیرگذاری را ندارد.
بر همین اساس کاهش اثر تحریم یک واقعیت بدیهی و محصول نقص ذاتی تحریم است. به همین دلیل بود که در سال ۹۸، آمریکا مطالعه برای بازطراحی تحریمها را با عنوان پروژه «قوام دادن به سلاح تحریم» (Tempering Sanctions Weapons) بهاندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکایی» متشکل از صاحبنظران خبره حوزه تحریم اعم از دموکرات و جمهوریخواه سپرد.
آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی، رسانهای، دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی خود را به کار بست و به خیال خام دموکراتها و جمهوریخواهان و تروئیکای اروپا قرار بود بهواسطه تحریمها، صادرات نفت ایران به صفر برسد و صادرات غیرنفتی نیز تعطیل شده و تعاملات بانکی و مالی نیز قفل شده و کشور فلج شود.
اما هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداد. در نهایت آمریکای درمانده باز هم به گزینه «مذاکره» بازگشت و دست از پا درازتر و در حالتی تحقیرآمیز خارج از اتاق مذاکرات ایران و ۱+۴ به انتظار نشست.
۹- در حال حاضر بهواسطه در پیش رو بودن زمستان سخت در اروپا و بحران انرژی در آمریکا (که البته خود این دولتها به جهت زیادهخواهی، مسبب آن هستند) و به دلایل متعدد دیگر، ایران در مذاکرات دست برتر را دارد.
به عبارت دیگر، هرچه دست آمریکا و تروئیکای اروپا خالی است، دست ایران پُر است. نشان به آن نشان که اروپا دست به دامان ایران شده تا هرطور شده از باتلاق جنگ اوکراین و بحران ناشی از آن رهایی یابد.
بر همین اساس یکی از اهداف سفر اخیر وزیر خارجه کشورمان به مسکو، انتقال پیام اروپا بود. رئیسجمهور فرانسه از ایران درخواست کرده تا میان اروپا و روسیه میانجیگری کند.
۱۰- شروط ایران برای احیای برجام کاملا مشخص و واضح است. لغو دائمی و پایدار تمامی تحریمها، راستیآزمایی معتبر، تضمین عینی و عملی و بسته شدن دائمی پرونده ادعایی درباره فعالیتهای نظامیِ هستهای ایران. اکنون زمان به نفع ما و به ضرر آمریکا و اروپا است.
تابستان اروپا با خشکسالی گذشت، اما زمستان بدون گاز و برق، مهیبتر و مرگبارتر به نظر میرسد. بهتر است سران آمریکا و تروئیکای اروپا کمی بِجُنبند و از خوی سلطهگری و غارتگری و دیکتاتوری فاصله بگیرند.