سریال

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند



کوچِ سریال‌سازان و برنامه‌سازان رشد کرده در تلویزیون به شبکه نمایش‌خانگی، هجوم اسپانسرها و کسب درآمد در پلتفرم‌ها و خیلی از موارد دیگر، کار را برای تلویزیونی‌ها سخت‌تر می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها بیش از هر موقع دیگر، این عبارت به گوش می‌رسد «تلویزیون در رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی»! حالا چرا این رقابت هر روز نابرابرتر پیش می‌رود؛ مشکل فقط بودجه است؟ سؤال دیگر اینکه چرا فیلمسازان و بازیگران که بسیاری از آنها در تلویزیون رشد کردند و در سینما شهرت خود را بدست آوردند به یک‌باره آن شهرت و اعتبار را رها کرده و به سمت سریال‌سازی و برنامه‌سازی در شبکه نمایش‌خانگی رفتند؟

پاسخ آن روشن است؛  مخاطبان سینمایی که دیگر نمی توانند به خاطر تعطیلی سینما بر اثر ویروس کرونا به سالن‌های سینمایی بروند حالا در خانه برای تماشای فیلم به شبکه نمایش خانگی روی آورده‌اند. از طرفی دیگر تلویزیون هم با تمام تلاشی که در جهت جذب مخاطب دارد اما به دلیل دستمزدهای نجومی شبکه نمایش‌خانگی و خط قرمزهایی که در تلویزیون بیشتر رعایت می‌شود، خصوصاً در عرصه سریال‌سازی خصوصاً در زمانِ اوج‌گیری کرونا کمتر موفق بوده و آن‌طور که باید و شاید نظر مخاطبان خود را با سریال‌ها و برنامه‌های خود جلب کند.

به همین دلیل رفته رفته درصد استقبال مخاطبان از تماشای فیلم‌های نمایش‌خانگی و پیوستن به پلتفرم‌ها، بالا رفته و  همین موضوع باعث شده که فیلمسازان و بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون به ساخت سریال یا برنامه‌هایی روی بیاورند که نه برای اکران بر پرده سینما بلکه برای تماشا در قاب تلویزیون‌های خانگی تولید می‌شوند.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

در این میان سریال‌سازانی هم از تلویزیون به سمتِ نمایش‌خانگی رفتند که این خودش، آغازگرِ ماجرایی دیگر بود. ماجرایی که بسیاری از آن به عنوان جریانِ بی‌اعتبار کردن تلویزیون، نام بردند. وقتی کارگردان‌هایی مثل مهران مدیری و رامبد جوان، برنامه «دورهمی» و «خندوانه» را در تلویزیون می‌سازند و سریال‌هایشان را به پلتفرم‌ها می‌برند.

هرچند سریال‌های موفقی هم از آب درنیامد؛ رامبد جوان «گمگشته» را برای تلویزیون ساخت که هنوز هم بارها پخش می‌شود اما این اتفاق با «مردم معمولی» در شبکه خانگی نیفتاد. مهران مدیری با آن کارنامه قوی و قدرتمند در سریال‌های ۹۰ شبی، هرچند با «قهوه تلخ» در برهه‌ای توانست مخاطبِ همیشگی‌اش را با خودش همراه کند اما نیمه‌کاره ماندنِ این سریال، ناراحتی‌های دیگری را به وجود آورد. البته نه هیولا و نه دراکولایش بعدها نتوانستند آن عقبه ارزشمند را تکرار کنند. برخی این کم‌فروغی را دلیلِ استفاده مهران مدیری از افراد جدیدی عنوان کرد که تا به حال با آنها در مقامِ کارگردانی، کار نکرده بود.

حتی حسین سهیلی‌زاده و سیروس مقدم هم تجربه‌های خیلی خوبی در نمایش‌خانگی نداشتند. سهیلی‌زاده با «دلنوازان»، «فاصله‌ها»، «آوای باران» با وجود استفاده کمتر از سلبریتی‌ها توانست استقبالِ مخاطبان را به همراه داشته باشد اما در «مانکن» و «ملکه گدایان» با سلبریتی‌های رنگارنگ این اتفاق برای او و سریال‌هایش نیفتاد. 

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

همین اتفاق برای سیروس مقدم هم افتاد؛ او با سریال‌های خوبی در تلویزیون شناخته شد اما با ورود به شبکه نمایش خانگی نامِ خودش را در جدول نیمه‌کاره‌های این شبکه ثبت کرد. «خواب‌زده» هرچند سریال ماورایی قابل اعتنایی بود اما بدونِ توضیح، نیمه‌کاره رها شد و «جزیره» که نشان از سردرگمی آقای کارگردان بود و در همان پیچ و خم‌ها و درماندگی‌ها، مخاطب را تنها گذاشت و بدون هیچ نتیجه‌ای، نمایش‌خانگی را ترک کرد. 

در این میان، برخی از برنامه‌سازان هم به سراغِ آدم‌های موفق تلویزیون رفتند. ایرج طهماسب که این روزها «مهمونی» را برای پلتفرمِ نمایش‌خانگی آماده می‌کند سال‌ها با «کلاه قرمزی» در تلویزیون شناخته شد. یا «هم‌رفیق» شهاب حسینی برنامه دیگری بود که با اجرای او پخش شد. هنرمندی که سال‌ها با «اکسیژن» و برنامه‌ها و سریال‌های دیگر تلویزیون شناخته می‌شد و سرزبان‌ها افتاد و نهایتاً به سینما رفت. 

این‌ها خودش جریانی است که کار را برای بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان تلویزیون سخت‌ کرده است. وقتی سروش محمدزاده کارگردان فصل دوم سریال «نوار زرد» چندی پیش به تلویزیون آمد و به همین نکته اشاره کرد. “متأسفانه بازیگران سینمایی ما، اخیراً رغبت زیادی برای حضور در تلویزیون ندارند و این یک چالش بزرگ برای کارگردان است. امیدوارم تعدادی از بازیگران سینما که به پول فکر می‌کنند بدانند که یک جایی باید خودشان به سینما و تلویزیون رحم کنند.”

او دست رویِ نقطه قابل تأملی گذاشت که آیا واقعاً برای ۸ ساعت کار در  ۲۶ روز از ماه، باید ۱ میلیارد تومان دستمزد طلب کرد؟ اگر مراقبت نکنیم قطعاً بنای سینما و تلویزیون فرو خواهد ریخت. برآورد سریال‌ها کارشناسی لازم دارد، قطعاً برای کار پلیسی به اندازه ملودرام نمی‌توان هزینه کرد. کیفیت سریال‌ها حق‌الناس است که تلویزیون باید آن را حفظ کند. سریال‌سازی کار تکنیکی و فنی است که نیاز به پول دارد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

دستمزدهای نجومی نکته‌ای بود که برای اولین بار در گفت‌وگوی لایو تسنیم با محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون به آن پرداخته شد. او در تشریح این اتفاق و چالشِ برای کارگردانان و تهیه‌کنندگان خصوصاً در صداوسیما، گفت: “یک زمانی ما وقتی کار می‌کردیم سقف آن ۴۰ درصد بودجه فیلم از آنِ‌ بازیگران فیلم بود و ۶۰ درصد بقیه فیلم. الان رسیده به ۷۰ درصد و برخی از جاها ۷۵ درصد برای بازیگران است و ۲۵ تا ۳۰ درصد به کیفیت و کارگردان و نویسنده و فیلمبردار و صحنه و گریم می‌رسد.

آن آدم می‌گوید من برای بازیگران پول می‌دهم و بقیه عوامل برایشان مهم نیست. این اتفاق افتاده و از دست در رفته است. خودم فکر می‌کنم درست باید کار کرد من سعی می‌کنم درست کار کنم و اگر کار نمی‌کنم برای اینکه شرایط مساعد آن فراهم نبوده است که بتوانم درست کار کنم. مدت‌هاست فاصله گرفته‌ام و گاهی اوقات سینمایی کار می‌کنم.”

یکی از مشکلات اساسی تلویزیون، موضوع دستمزدهای نجومی بازیگران و ورود بی‌رویه بازرگانی در سریال‌سازی و برنامه‌سازی است. اتفاقی که حتی برخی از سریال‌های تلویزیون حتی “پایتخت” را هم درگیر کرد و باعث شد گروهی از کارگردان‌ها و بازیگران به شبکه نمایش‌خانگی کوچ کنند.

سرمایه‌های مشکوک و حضور بی‌رویه اسپانسرها و سرمایه‌گذارها این اتفاق را رقم زد و بازاری که هر بازیگری به راحتی قیدِ تلویزیون را می‌زند و به سراغش می‌رود. البته گروهی هم به دعوتِ بازرگانی صداوسیما در برنامه‌های مشارکتی مجری می‌شوند و یا در سریال‌های مشارکتی حضور فعال دارند. 

ورود بی‌رویه بازرگانی و رفتارِ تجاری باعث شد تا نرخ‌ها و دستمزدها بالاتر برود. این اتفاق در ابتدا با بالا رفتن دستمزدهای میهمانان و کارشناسان تلویزیونی شروع شد و حالا ساختِ سریال‌های تلویزیونی با این مشکل بزرگ مواجه شده است. دستمزدهای قابل تأملی که با آن چندین سریال می‌توان ساخت و یا به کارهای الف ویژه و فاخری که می‌توانند سال‌ها ماندگار باشند، اختصاص پیدا کند. اولین سؤال این است که آیا تنها تلویزیون و بازرگانی‌اش مقصّر بالا رفتن دستمزدهای بازیگران است؟ یا شبکه نمایش‌خانگی و حتی عواملِ دیگر؟

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

مسعود کرامتی چندی پیش در گفت‌وگوی لایو با تسنیم  درباره دستمزدهای نجومی بازیگران گفت: “به نظرمن سوء تفاهمی درباره دستمزد بازیگران بوجود آمده است. همه بازیگران دستمزد آنچنانی نمی‌گیرند و تعداد انگشت‌شمارند که دستمزدشان بالا است. اتفاقاً تلویزیون این معضل را ایجاد کرد؛ تلویزیون مشخصاً به تهیه‌کننده‌اش می‌گفت سراغ فلان شخص برود و آن شخص می‌گفت این قدر می‌گیرم که تهیه‌کننده می‌گفت من ندارم و تلویزیون می‌گفت من می‌دهم او را بیاورید. از تلویزیون شروع شد و به نمایش‌خانگی رسید و آنجا شدت و عدت پیدا کرد. عده خاصی این ویژگی را دارند که مدیران و مردم دوستشان دارند؛ ترکیبی شده که بتازند.”

دلیل دیگر بالا رفتن دستمزدها شاید رقابت عجیب و غریبِ شبکه‌ها با هم باشد. این اتفاق بارها در انتخاب مجری، دکور و حتی دعوتِ میهمان پیش آمده است. کارشناسی که امروز میلیونی دستمزد دریافت می‌کند از میانِ هیاهوی رقابت‌های پوشالی شبکه‌ها، به این ارقامِ قابل تأمل رسیده‌اند. این رقابت‌های منفی خلاقیت و نوآوری را از بین برد و جایش را به سرمایه‌سالاری در تلویزیون داد. بیشتر پایِ اسپانسرها را به صداوسیما باز کرد و از طرفی نرخِ دستمزد بازیگران را بالا برد. 

تلویزیون به جای ستاره‌سازی و رویکردهای درستِ رسانه‌ای، رقابت با فضای‌مجازی و VODها را در پیش گرفت و در این راه به سمت سلبریتی‌محوری رفت. آنها هر نرخ و دستمزدی مطرح کردند مدیران تلویزیون برای عقب نماندن از حفظ مخاطب‌شان به این باور رسیدند که با این نگاه می‌توانند در کانون توجهات باقی بمانند و در این راه کاربلدها کنار رفتند؛ ستاره‌های سینمایی بیشتر به تلویزیون آمدند و پای پول و سرمایه و اسپانسر بیش از پیش به شبکه‌های سیما باز شد. 

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

الهام غفوری تهیه‌کننده

یکی از نکاتی که در اولین جلسه تهیه‌کنندگان سریال‌ها با حمید شاه‌آبادی معاون سیما مطرح شد، موضوع دستمزدهای نجومی بود که الهام غفوری تهیه‌کننده سریال “پایتخت” مطرح کرد. او گفت:  ” مشکل اساسی ما فیلمنامه‌نویس و بازیگر است. نویسنده خوب واقعاً کم است که بتوانیم به او اعتماد کنیم و کار سریال را به او بسپاریم. حضور شبکه نمایش خانگی در کنار تلویزیون و رقم و اعدادی که آن‌ها پرداخت می‌کنند و با رقم‌هایی که تلویزیون در جلسات، برآورد می‌کند هیچ ربطی به هم ندارد.  این باعث می‌شود بازیگرهای حرفه‌ای تمایلی برای کار کردن با تلویزیون نداشته باشند. در واقع نرخ بازیگران و فیلمنامه‌نویسان در نمایش‌خانگی ما را دچار مشکل پرداخت کرده!  مشکلی است که باید فکر اساسی برای آن بشود.”

فارغ از این موضوع، محبوبیت و برند شدن مجموعه‌ای خطرات و آسیب‌هایی هم به همراه دارد. چرا که بازیگران حیات آن مجموعه و کار را وابسته خودشان می‌دانند و به همین خاطر دستمزدها را بالا می‌برند. این هم نکته دیگری است که باید دست‌اندرکاران امر در سریال‌سازی و معاونت سیما به آن توجه داشته باشند. 

این اتفاق امروز برای خیلی از برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون خصوصاً برندها افتاده و گاهی اوقات به تأخیر می‌افتند، دلیلش همین دستمزدهای بالای هنرمندانش است. باز هم دلیل اصلی‌اش مراوده مستقیم تهیه‌کنندگان و حتی بازیگران و مجریان با اسپانسرها و حضور حامیان مالی و مشارکت در ساخت بوده که امروز تلویزیون را با سازندگان آن برنامه‌ها و سریال‌ها با مشکل روبرو کرده است.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

این روزها تلویزیون با همه سختی‌ها کنداکتوری برای عید نوروز و رمضان دارد که نشان می‌دهد مدیران و دست‌اندرکاران امر تمام تلاش‌شان را کرده‌اند در غیابِ یکسری همیشگی‌ها مثلِ «پایتخت»، «نون‌خ» و…، فصل سوم «زیرخاکی» با پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، «نجلا» را با حسام منظور و هدایت هاشمی و مهرداد ضیایی و…، «از سرنوشت» را با حسین پاکدل و بازیگران جوانش، «دردسرهای شیرین» را با پوریا پورسرخ، «خداداد» و «خوشنام» حمید لولایی را به آنتن برسانند. اما با همه این اوصاف، علیرضا بذرافشان کارگردان «خودخواسته» به نگرانی‌ها و زنگِ خطری اشاره می‌کند که مدت‌هاست روشن شده و باید در دوره مدیریتی جدید، صداوسیمایی‌ها بیش از گذشته به آن توجه کنند. «رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و نمایش‌خانگی»!

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

علیرضا بذرافشان کارگردان

بذرافشان کارگردان سریالِ این روزهای شبکه یک که پیش از این مجموعه‌هایی همچون «نابرده رنج» را به عنوان یکی از نوستالژی‌های تلویزیونی در کارنامه‌اش دارد، در برنامه‌ای تلویزیونی به رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و حتی هالیوود اشاره کرد. او گفت: “ما با بودجه خیلی خیلی پایین‌تر با آنها رقابت می‌کنیم. دستمزد نمایش خانگی بسیار بالا رفته است. بسیاری از بازیگرهایی که در گذشته دوست داشتند حتی نقش فرعی داشته باشند، الان برای نقش اصلی هم با اکراه می‌آیند. این دستمزد برای عوامل پشت دوربین هم تفاوت دارد. برای همین سریال “خودخواسته” یکسری از بازیگران تنها براساس ارتباط با عوامل آمده‌اند. در حال حاضر جمع کردن یک گروه خوب اصلاً کار راحتی نیست. از طرفی آثار نمایش خانگی یکسری از محدودیت‌های تلویزیون را ندارند. بزرگترین حسن تلویزیون این است که دایره مخاطبان گسترده دارد.”

او البته به نکته‌ای دیگر هم اشاره کرد که آن هم باید در مدیریت بر سریال‌سازی تلویزیون لحاظ شود و آن فراهم کردن شرایط لازم برای ساخت کمدی خوب در تلویزیون است. وی در اینباره توضیح داد: “همیشه می‌گوییم مشکل از فیلمنامه است اما مشکل اصلی تهیه‌کننده است. اگر یک تهیه‌کننده فرهیخته نباشد، امکان ندارد فیلمنامه خوب بسازد. من پیشنهاد می‌کنم که تلویزیون از تهیه‌کننده فرهیخته استفاده کند. قطعاً کارهای بد به خاطر تهیه‌کننده بد و آثار خوب هم به خاطر تهیه‌کننده خوب ساخته می‌شوند. از طرفی دیگر ما برای شوخی با اصناف مشکل داریم. بهتر است کمی ظرفیت خود را بالا ببریم. از وقتی شبکه های اجتماعی آمده، یک نفر در یک صنف می تواند یک پیج در اینستاگرام ایجاد و به یک موضوع اعتراض کند، دیگران هم با او همراه شوند. قبلاً اصلاً این‌طور نبود. شوخی کردن بد نیست، توهین به یک قشر بد است.”

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

پایانِ یک بام و دو هوایی در خطوط قرمز!

اگر به تفاوت سریال‌سازی در رسانه ملّی و شبکه نمایش‌خانگی نگاه کنیم، تلویزیون از شوراهای خاصی تشکیل شده و تصویب یک فیلمنامه تلویزیونی باید از چندین وادی بگذرد تا بتواند مجوز ساخت دریافت کند و همچنین پس از اخذ مجوز باید هفت‌خوانی را طی کند تا سریال ساخته شود. البته همیشه به این تصویب‌ها و نظارت‌ها انتقاد وارد شده که در این سال‌ها، تک و توک فیلمنامه خوب و پخته‌ای را روی آنتن دیده‌ایم. 

اما در نمایش‌خانگی، سریال‌سازان و برنامه‌سازان کار راحت‌تری دارند. پول و اسپانسر را داشته باشند با موانعِ کمتری سریال و برنامه‌شان را به مرحله انتشار می‌رسانند؛ هنرمندانی که هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارند آنچه را که در تلویزیون نمی‌توانند تصویر بکشند در فضای بازتری به نام نمایش خانگی ارائه می‌کنند. این همان یک بام و دو هوایی است که باید به پایان برسد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

ساختِ کارهای باکیفیت و جلوگیری از سطحی‌سازها

در وهله بعدی تلویزیون باید سریال‌های با کیفیت تولید کند و جلویِ کارهای بی‌کیفیت و سطحی را بگیرد. تلویزیون خواسته و ناخواسته در جریان فرهنگی و حرکت اجتماعی مردم در عرصه یک رقابت با شبکه نماش خانگی قرار گرفته است و چنانچه تلویزیون به روند کنونی ادامه دهد بی‌گمان شبکه خانگی رونق بیشتری خواهد گرفت و به مرور ممکن است تلویزیون را مجبور کند کرکره تولید سریال‌های خود را پایین بکشد.

حضور سطحی‌سازها و اصطلاحاً فیلمنامه‌های کم‌مایه باعث شده تا بخشی از مخاطبان معمول تلویزیون که از پخش سریال‌های سطحی و تکراری خسته شده‌اند دست‌کم به سوی استفاده از سریال‌های شبکه خانگی روی بیاورند و به همین دلیل است که انواع سریال‌های سطحی و متوسط و بالای متوسط حتی گاه سریال‌های خوش ساخت و قوی در شبکه خانگی عرضه می‌شود. در صورتی که تلویزیون در جایگاه یک دستگاه فرهنگی مهم کشور قرار دارد اما از این توانایی‌ها و قابلیت‌ها به درستی استفاده نمی‌کند، لازم است در دوره جدید و با قولِ بازگشت سرمایه‌های تلویزیون، سریال‌سازی به دورانِ طلایی خودش برگردد. 

تفاوت‌هایی که نباید میانِ کارگردانی‌ها باشد!

امروزه سریال‌های آمریکایی که با اقبال‌های بین‌المللی مواجه می‌شوند ساختار سینمایی دارند یعنی نحوه روایت و داستان گسترده، فیلم‌ساز و سرمایه‌گذار را به سمتی می برد که قصه گسترده را در قالب سریال یا مجموعه‌های داستانی تعریف کند اما در نوع قاب‌بندی و روایت قصه اصلا مخاطب را دست پائین نمی‌گیرند و خیلی جدّی با آن برخورد می‌کنند. متأسفانه هنوز این رویکرد وجود ندارد؛ یعنی طرز کار ما در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی با یکدیگر متفاوت است در حالی که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

حضورِ خطرناک اسپانسرها و مشکلات بودجه‌ای

علیرضا سبط احمدی یکی از تهیه‌کنندگانِ تلویزیون چندی پیش می‌گفت: یکی از مشکلاتی که در تلویزیون با آن برخورد می‌کنیم این است که در طول یک پروژه یک ساله چندین بار با افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شویم و این موضوع کار را بسیار سخت می‌کند و به نظر من فضای شبکه نمایش خانگی آزادتر است و تهیه‌کننده به راحتی می‌تواند هزینه کند. در واقع برخی از دلایلی که گرایش تهیه‌کنندگان به سمت نمایش خانگی بیشتر شده و در این شبکه می‌توانند فعالیت کنند همین است. شاید صدا و سیما در زمان‌های مختلف دچار بحران مالی و مدیریتی می‌شود اما خواستگاهش مشخص است و مخاطبان زیادی هم دارد و در حال حاضر شبکه نمایش خانگی مانند آب جاری در رودخانه می‌ماند و ممکن است روزی دیگر این هزینه‌ها بر نگردد و آن وقت است که نمایش خانگی نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

علیرضا سبط احمدی تهیه‌کننده

او به نکته قابل تأملی اشاره کرد که جالب توجه است؛ سبط احمدی تأکید کرد:  برآورد بودجه تلویزیون درحال حاضر برای سریال های شهری، آپارتمانی و خانگی حول محور ۱۱، ۱۲ و  ۱۳ میلیون تومان می‌چرخد اما در نمایش خانگی گاهی اوقات دقیقه‌ای ۳۵ الی ۴۰ میلیون تومان هزینه می‌شود و اختلاف واقعا بین آن‌ها زیاد است و گاهی اوقات دستمزدها بی‌حساب و کتاب است اما در تلویزیون این دستمزدها حساب و کتاب دارد و برای بودجه، اعتبار و نقدینگی باید توضیح دهد و به همین دلیل است که ما در تلویزیون برای پرداخت هزینه محدودتر می‌شویم ولی اگر مقداری فضا متنوع و متفاوت شود کار برای سینماگران وجود دارد. من امیدوارم همیشه و در همه حال شاهد ساخت آثار متنوع و مختلف باشیم چراکه رونق فرهنگی یک کشور با همین آثارش است.

البته در برخی از موارد هم دیده شده، اسپانسرها پشتِ سریالی در تلویزیون آمدند و سریال را به سمتی هدایت کردند که از مفاهیم اولیه خود بازمانده است. نمونه بارزِ آن سریال «پایتخت» که از وقتی اسپانسری هدایت شد، آن هویت اولیه خودش را فراموش کرد. حتی در فصل ششم خود، دیگر آن «پایتختی» نبود که مخاطب را با خودش همراه می‌کرد.البته این موضوع در میان برنامه‌سازان به وفور دیده می‌شود. برنامه‌ای که طراحی و شکل و شمایلش به گونه‌ای دیگر است اما ورود اسپانسر، آن طراحی را به هم زده و با حضور صرف یک سلبریتی، نتوانسته آن تأثیرگذاری را در تلویزیون داشته باشد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

مجید قناد مجری و برنامه‌ساز

این همان خطری است که حتی مجید قناد به عنوان برنامه‌ساز کودک به آن اشاره کرده است. او  تأکید کرد:”بسیاری از من سؤال کردند چرا نیستم و برنامه ندارم، نخواستم خیلی شفاف درباره زوایای نبودن‌هایم صحبت کنم اما خیلی کوتاه باید بگویم که امروز ساختن برنامه در رسانه ملی نیاز به مشارکت دارد و اسپانسرهای ما برای سرمایه‌گذاری در این قشر، اقبالی ندارند.”

اگر یک رقابت سالم بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون باشد باعث می‌شود داستان و سریال‌ها سطح‌شان بالا برود چون مردم به سراغ فیلم و سریال خوب می‌روند. 

عده‌ای اعتقاد دارند کیفیت بالای سریال‌های شبکه خانگی باعث شده دیده شوند و عده‌ای دیگر می‌گویند محدودیت‌های کمتر این حوزه دلیل اصلی است. آیا مسائلی مانند اینکه نقش حجاب در شبکه نمایش‌خانگی کمتر است و یا برای جذبِ مخاطب از میانبرهایی استفاده می‌کنند که این امکان خیلی به ندرت برای سریال‌سازانِ تلویزیونی وجود دارد، باعث برجسته شدن جایگاه شبکه نمایش خانگی شده و یا ضعف صداوسیما موجب این مساله شده است؟

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند بیشتر بخوانید »

پخش آثار «محمد کاسبی» در شبکه نمایش

پخش آثار «محمد کاسبی» در شبکه نمایش



این هفته در شبکه نمایش برخی فیلم هایی که «محمد کاسبی» در آنها به ایفای نقش پرداخته است پخش می شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این شبکه در هفته پیش رو قصد دارد در بخش صحنه گران، آثار «محمد کاسبی» از بازیگران کشورمان را پخش و مرور کند.

فیلم و تله فیلم‌های ایرانی شبکه نمایش از شنبه ۷ تا ۱۳ اسفند ماه پخش خواهند شد: «شغل شریف»، «حتی اگر شب باشد»، « داماد خوش قدم »، «خواستگاری»، «بوگا »، «عاشقی در وقت اضافه» و «حالا چه شود» نام فیلم های این بخش است که در ساعت ۱۳ بروی آنتن می‌روند.

محمد کاسبی برای فیلم «پدر» موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر شده است. او در تلویزیون نیز با حضور در مجموعه هایی چون «خوش رکاب» بسیار موفق بوده است. 

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پخش آثار «محمد کاسبی» در شبکه نمایش بیشتر بخوانید »

 ناگفته‌های معاون اسبق رییس جمهور

 ناگفته‌های معاون اسبق رییس جمهور



 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه فرهنگی ایرنا، از روابط عمومی شبکه یک، سومین قسمت از فصل جدید برنامه «سریالیست» در گفتگو با کارگردان و بازیگران سریال «یاور» امشب پنجشنبه 7 مرداد روی آنتن شبکه یک می رود.

در این قسمت از «سریالیست» پدرام کریمی میزبان شبنم فرشادجو و محمد حاتمی بازیگران سریال «یاور» است و با سعید سلطانی کارگردان سریال ماه رمضان شبکه سه نیز تلفنی گپ می‌زند.

در بخش نوستالژی جهانگیر الماسی بازیگر نقش پیری شخصیت فرخ گلابدره ای برادر خانم بس در سریال خاطره انگیز «پس از باران» به برنامه می آید و به بهانه حضور این بازیگر پیشکسوت با این سریال همچنان محبوب خاطره‌بازی می‌شود.

اجرای بخش پرونده این هفته را نیما شاهرخ شاهی برعهده دارد و به سریالهایی می پردازد که همچون «ترانه مادری» یا «ستایش» صمیمت پدربزرگ و مادربزرگها را با نوه هایشان به تصویر می کشد.

سری جدید «سریالیست» به تهیه‌کنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی و با اجرای پدرام کریمی کاری است از گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک که پنجشنبه هر هفته ساعت ۲۳:۱۵ روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

 روابط عمومی شبکه پنج سیما از پخش ناگفته های معاون اسبق رییس جمهور در برنامه دستخط خبر داد.

برنامه دستخط این هفته جمعه ۸ مردادماه  با حضور زهرا  شجاعی معاون اسبق رییس جمهور روی آنتن می رود. 

 معاون اسبق رییس جمهور در این برنامه از انتخابات اخیر و ارائه پیشنهادات به دولت منتخب می گوید. 

همچنین در این برنامه حضور جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری و تقابل دکتر روحانی و اصلاح طلبان بررسی و

تبیین می شود. 

تاثیر خط نفوذ و جریان‌های انحرافی در ناامید کردن مردم از دیگر موضوعاتی است که در برنامه دستخط گفتگو خواهد شد. 

انتظار تحقق عدالت جنسیتی در کابینه‌ی دکتر رئیسی یکی از محورهای گفتگوی برنامه دستخط است. 

دستخط که به گفتگو های صریح با نخبگان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، پزشکی و اجتماعی می پردازد کاری از گروه خانواده و

کودک شبکه پنج سیما است.

این برنامه گفتگو محور و تحلیلی را مریم حداد تهیه کنندگی می کند و با اجرا، سردبیری و نویسندگی محمد حسین رنجبران هر

هفته جمعه ها ساعت۱۶:۲۰ از شبکه پنج سیما تماشایی می شود.



منبع خبر

 ناگفته‌های معاون اسبق رییس جمهور بیشتر بخوانید »

توکلی: قرار بود شیطان  «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته  از آیات قرآن است

توکلی: قرار بود شیطان «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته از آیات قرآن است


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها بعد از حدود یک دهه تلویزیون پخش سریال های ماورایی را از سر گرفته است و برای همین به سراغ یکی از اولین کارگردان های این حوزه علیرضا افخمی رفته است که در کارنامه کاری اش سریال های ماورایی «او یک فرشته بود» و «پنج کیلومتر تا بهشت» و … را داشته است. 

این شب ها افخمی با سریال «احضار» بعد از چند سال دوری به تلویزیون بازگشته است تا خاطره سریال های قدیمی خود را برای مخاطب زنده کند. هرچند این سریال مانند سریال های دیگر نواقصی دارد اما در بازخوردهای مخاطبان رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

«رضا توکلی» از بازیگران قدیمی تلویزیون و البته سریال های رمضانی است، او بعد از سابقه طولانی که در این حیطه دارد، این بار در نقش پدر مائده ظاهر شده است. شخصیتی که نکات پیچیده و ریزی ندارد اما در راهبرد قصه هم بی تاثیر نیست. با توکلی درباره سریال های ماورایی تلویزیون و پرداخت کارگردان ها به آیه ها و قصه های قرآنی در سریال ها گفت و گو کردیم. 

 

** آقای توکلی تا به اینجای کار از بازخوردها راضی بودید؟

-بله. مردم این سریال را دوست دارند. به خاطر سوژه و قصه اش برایشان جذاب است. از طرفی خیلی در اطرافیان و حتی در خیابان و بین خانواده ها و … صحبت هایی درباره آن می شنوم.

** فکر می کنید چرا مردم این سریال را دوست داشتند و بیشتر با کدام بخش آن ارتباط برقرار کردند؟

-شاید تفاوت قصه آن با سایر سریال ها است. مردم دنبال قصه های جدید هستند. اگر بتوانیم به ایده ها و نگاه های نو در سریال سازی برسیم و تغییراتی که تماشاگر با آنها ارتباط برقرار کند برنده هستیم. همچنین باید این درایت بوجود آید که ما بتوانیم مخاطب تلویزیون را در زمان حاضر بشناسیم.

**با توجه به اینکه این سریال در ژانر ماورایی ساخته شده و آقای افخمی از بنیان گذاران این سریال ها در تلویزیون بودند و در دهه ۸۰ این سبک سریال ها را می ساختند،‌ با توجه به اینکه ذائقه مخاطب تغییر کرده است، فکر می کنید همین الان هم می توان مخاطب سخت گیر تلویزیون را پای این سبک سریال ها نشاند و این سریال ها چقدر می توانند مخاطب را با خود همراه کنند؟

-بله، فکر می کنم که این نوع قصه ها حتی قصه هایی که از دل قرآن بیرون می آید را مردم دوست دارند یعنی قصه های ماورایی می تواند در ماه رمضان بازخوردهای خوبی بدست آورد. من می گویم این ماه باید فستیوال سریال های رمضانی نامیده شود. بعد از سریال «او یک فرشته بود» با آن مخاطب نود درصدی که داشت، سریال های دیگری از روی آن نوشته شد و ساخته شد اما به محبوبیت آن سریال نشد. چرا؟ به این خاطر که ما باید به یک آنی برسیم و به جنس روح زندگی برسیم. چرا برای برخی سریال ها اتفاق های خوبی می افتد؟

 

ببینید ما الان در برهه زمانی خاصی قرار گرفتیم که به شدت پتانسیل زیادی از لحاظ ایده و نیروی متخصص داریم که باید به شکلی سازمان دهی شود. مردم دوست دارند سریال های ماورایی ببینند آنهم در ماه رمضان و آنهم در فستیوالی این شکلی که نظر مردم مهم است. بنابراین اگر ما به جزئیات آیه های قرآن نگاه کنیم و از آنها بتوانیم قصه های جذابی بسازیم مخاطب هم جذب آن می شود. راس این هرم، مدیریتی است که باید شجاعت داشته باشد تا به ترتیب در سازندگان هم این جسارت بوجود آید. سریال احضار همه قصه را در یک آیه قرآن خلاصه کرده است که در ابتدای تیتراژ می آید: « ای پیامبر از تو درباره روح سوال می کنند. به آنان بگو روح از عالم امر پروردگار است و جز اندکی از علم آن به شما داده نشده است».

قرآن به زبان عربی است و این رسالت بر دوش هنرمندان هست که این آیه ها را تفسیر و برای مردم ملموس کنند که به شکل تصویری درآید. مثل سریال احضار. چرا تماشاگر جذب این سریال شده است؟ به این دلیل که یک مواردی هنوز ناگفته است ممکن است خیلی آز آقایان روی منبر وارد این مبحث شده باشند. یکبار در یکی از این برنامه ها گفتم که خود من بعد از داشتن دو دکترای هنری هنوز نمی دانم چقدر می توانیم به لحاظ شرعی نزدیک مسائل بعد از مرگ و روح و لحظه مرگ انسان و جن شویم. ما هنوز اینها را نمی دانیم چون توضیحاتی که داده شده خیلی کافی نبوده است.

** و عموما هم سریال های ماورایی در فصل های بعدی ساخته نمی شود.

-بله، بعد از سریال او یک فرشته بود به آقای افخمی گفتم فصل دو این سریال را هم بسازید و ایشان این کار را نکرد و او هم نگاه خاص خودش را دارد و بعد از آن سریال زیر زمین را ساخت. آقای افخمی معتقد است که یک قصه باید در شیرینی مطلق تمام شود و اثراتی که باید را در ضمیر ناخودآگاه مخاطب بگذارد. به همین خاطر خیلی سازندگان معتقدند که با ساخت فصل های دوم به بعد یک سریال اثراتی که باید بگذارد کمتر می شود.

** به طور معمول در این سالها شما یکی از بازیگران ثابت سریال های علیرضا افخمی بودید. از او یک فرشته بود و زیر زمین گرفته تا پنج کیلومتر تا بهشت و حالا هم احضار.

-داستان او یک فرشته بود بنا بر تصمیمی بود که آقای افخمی به همراه چند نفر دیگر به جمع بندی درباره آن رسیدند.

** شما هم نقش روحانی را در آن سریال بازی کردید.

-بله، ابتدا که این نقش پیشنهاد شد واقعا ترسیدم چون بالاخره اگر یک درصد آن نقش را درست بازی نمی کردم اتفاق های بدی می افتاد.

** «پنج کیلومتر تا بهشت» هم درباره سرگردانی روحی بود که در کما به سر می برد.

-بله، از زمانی که آقای افخمی وارد این مبحث شد گفت و گوهایی درباره اتفاق هایی داشتیم که درباره اطرافیان من افتاده بود. وقتی همان زمان با آقای افخمی صحبت کردم گفت ما درباره این موضوع ها مباحث زیادی داریم و کتاب هایی درباره فلسفه رویا خواب و زندگی پس از مرگ داریم که هنوز نتوانستیم به آنها نزدیک شویم. هنوز تکلیف ما در ارتباط با رسالتی که داریم مشخص نیست.

** شما چهار سال در تلویزیون کار نکردید. دلیل خاصی داشت؟

-بعد از او یک فرشته بود اگر آن سریال را در هر جای دنیا بازی کرده بودم و نقش  مبلغ دینی داشتم، کارهای بهتری پیشنهاد می شد. اما ما عادت داریم بازیگران مان را رها می کنیم. یادم هست همان زمان سفری به خارج از کشور داشتم که با بازخوردهای منفی عده ای روبرو شدم که چرا این نقش را بازی کردی؟

** در اغلب سریال های ماورایی شاهد این هستیم که عنصر ماورایی با همه شخصیت های داستان ارتباط دارد اما در سریال احضار اینطور نیست.

 -شاید برایتان جالب باشد که بگویم قرار بود من نقش شیطان را در این سریال بازی کنم اما آقای افخمی گفت خطرناک است. برای همین نقش پدر مائده را به من سپردند. فردی که دوست صمیمی پدرش بوده و حالا بعد از مرگ او مدیریت کارخانه را تحت نظر دخترش پیش می برد. ببینید در سیستم سریال سازی مان، یک فیلمساز هوشمند اول می آید تماشاگرش را جذب می کند. همین جا باید به آقای افخمی و تخشید و مدیر سیما فیلم تبریک بگویم که پای این سریال ایستادند و همه اینها به نوعی جامعه شناس بودند که چنین تشخیصی دادند تا این سریال را بسازند. حالا که سیما فیلم تیزبینی و هوشمندی به خرج داده باید بگویم چنین سریال هایی آرام آرام وارد فصل های جدیدی از زندگی شود چون موضوع خیلی وسیعی است. تمام قصه سریال ما برگرفته از آیه های قرآن است. بنابراین باید شرایط مهیا باشد برای عوامل و نوع دیالوگ گفتن بازیگران هم باید نظارت شود. حالا قصد سازنده این بود که یک آیه قرآن را در ۳۰ قسمت به تصویر بکشد و می بایست از هر طریقی وارد شود تا بتواند تماشاگر گریزپا را جذب تلویزیون کند. همین برنامه زندگی پس از زندگی برنامه ای است که از شبکه چهار پخش می شود و می بینید که مخاطبان زیادی هم دارد. همین الان من روی طرحی کار می کنم به نام رویاها و خواب های انسانی.

 

** برنامه هست یا اثر نمایشی؟

-نه برنامه است و در حال نگارشش هستم. درباره اینکه رویاها و اینکه چرا ما وقتی خواب هستیم اتفاق هایی برایمان می افتد و به جاهای دیگری می رویم و برمی گردیم و عظمتی در این موضوع است که باید وارد دنیایش شوید.

** نقشی که شما در این سریال بازی می کنید خیلی پیچیده نیست اما در راهبرد داستان موثر است.

-بله نقشی که بازی می کنم درست است طول زیادی ندارد، اما خب در جای خود درست قرار گرفته است و در ادامه مخاطبان شاهد اتفاق های جدیدتری خواهند بود. البته این را هم بگویم درست است عمو حمید مائده نقش زیادی ندارد اما به واسطه حضورش در خانه و کارهایی که در کارخانه مربوط به خانواده مائده است، نقش مهمی است.

** سریال «احضار» ریتم کندی دارد و برای مخاطبان سوال است که در ۵ قسمت باقی مانده چطور می خواهد رمزگشایی کند؟

-این سریال باید ۴۰ قسمت می شد و آقای افخمی نظرشان روی ۹۰ قسمت بود آنهم در شرایط و موقعیت های درست. الان ما زمان کم داریم.

 

** فکر می کنید یک سریال ماورایی پتانسیل ۹۰ قسمت را داشت؟

-در این صورت می توانستیم به شخصیت پردازی ها و آدم ها بیشتر بپردازیم. هر کدام از این شخصیت ها یک قصه ای برای خودشان دارند که شاید سی قسمت شود.

** سورپرایز دیگری در این سریال هست؟

-دقیقا سورپرایز دارد. به همین دلیل تا همین لحظه با هیچ رسانه ای صحبت نکردم چون ممکن است قضاوت هایی درباره قصه صورت بگیرد البته هنوز هم معتقدم نباید قصه ما مورد قضاوت قرار بگیرد. ما سورپرایز خیلی زیبایی داریم. مخاطبان ما گسترده هستند و ارتباط خوبی هم با داستان برقرار کردند و هر فردی سلیقه خاص خودش را دارد اما مهم این است که تماشاگر ویژه این دوره از زمان را پای چنین سریالی نشاندیم و همین ارزشمند است. برای همین می گویم بهتر است حرف های بهتری به مخاطب بزنیم.

** از شروع پخش سریال بعضا شاهد شوخی هایی بودیم که با برخی سکانس های سریال صورت گرفته است.

-بله برای سکانس های من هم چنین کارهایی کردند. نظرم درباره این شوخی ها به شدت مثبت است و معتقدم اگر سریالی دیده نشود و جای خود را بین مردم باز نکند هیچ وقت با آن شوخی نمی کنند.

 

** شما در این سریال با بازیگران جوان و تازه ورودی هم بازی بودید. در انتخاب بازیگران آقای افخمی به تنهایی تصمیم می گرفتند؟

-ما به عنوان بازیگرهای پیشکسوت سریال افتخارمان این بوده که جلوی جوان هایی قرار بگیریم که برای اولین بار جلوی دوربین حاضر می شوند. پیشکسوت های هنرمند انتقال تجربه را دوست دارند به هر حال من نوعی بعد از سالها کسب تجربه دلم می خواهد این تجربه ها را در اختیار نسل بعد از خودم قرار دهم تا آنها هم بتوانند از این تجربیات استفاده کنند. همیشه به خودم می گویم چرا نباید این تجربه ها با همه وجود منتقل شود و بچه های ما که ستون های هنری این کشور هستند از این تجربه ها بی نصیب بمانند. به آقای افخمی برای انتخاب این بازیگران جوان تبریک می گویم. البته ممکن بود روزهای اول سریال بازیگرهای جوانمان حس را به خوبی منتقل نکنند اما رفته رفته در قسمت های دوم و سوم به عنوان بازیگران حرفه ای خودشان را نشان دادند و این ترکیب بی نظیرترین ترکیبی است که در تلویزیون می توانیم داشته باشیم. همیشه باید سریال سازی طوری انجام شود که جوان ها در کنار پیشکسوت ها قرار بگیرند.

 

**فرزندان خودتان هم در این حیطه مشغول هستند؟

-فرزندانم تحصیلاتشان را به پایان رساندند اما نقش کوچک بازی نمی کنند و دوست دارند نقش هایی بازی کنند که شرایط خوبی داشته باشد.

**شما در بخش نگارش احضار نیز همراه آقای افخمی هستید؟

-نه. بیشتر در زمینه های ماورایی با هم صحبت می کنیم و اطلاعاتی در اختیار هم قرار می دهیم.

** تجربه فیلمسازی در این سالها داشتید؟

-بله فیلم «سگ های پوشالی» را ساختم در ژانر دلهره و معمایی. اما ترسیدم به این خاطر که تکلیفم روشن نبود با اینکه طرف می میرد تا چطوری به آن بپردازیم و اینکه از لحاظ شرعی چقدر می توانم ورود کنم و به همین دلیل ترسیدم و خیلی واردش نشدم و فیلمی دلهره آور و معمایی ساختم.

 

** کار جدیدی ندارید؟

-چند فیلم نامه پیشنهاد شده که هنوز هیچ کدام را قطعی نکردم و منتظر هستم که با آقای افخمی کار جدیدشان را پیش ببریم که قرار است برای تولید به خارج از کشور برویم. گروه تحقیقاتی با سرپرستی من کار بعدی آقای افخمی را در دست داریم که کاری بین المللی است و به احتمال فراوان در خارج از کشور ضبط خواهد شد. موضوع جدید این کار در ارتباط با مرگ است و سوژه خاصی دارد و شاید تلویزیون کار کند و شاید هم در شبکه خانگی کار شود.

** جمله پایانی.

-همانطور که گفتم منتظر هستیم واکسن زده شود و مردم ما از این موقعیت بد نجات پیدا کنند و بتوانیم شرایطی برای راحت کار کردن فراهم کنیم. ما واقعا برای سریال احضار با ترس و لرز کار کردیم و باید بگویم بچه هایی که برای سریال های ماه رمضان چه احضار چه یاور و بچه مهندس زحمت کشیدند و کار کردند در اصل عبادت کردند. اغلب عوامل کرونا گرفتند و ما در میدان جنگ تمام عیار سریال ها را برای دیدگان مردم ساختیم. درست است نواقصی دارد اما این هنر هم در خط اول جبهه قرار داشت.

 

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «احضار» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا افخمی و تهیه کنندگی محمودرضا تخشید در شب های ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه یک سیما پخش می شود.

انتهای پیام/

 

 





منبع خبر

توکلی: قرار بود شیطان «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته از آیات قرآن است بیشتر بخوانید »

وارسته: از «بچه مهندس» خداحافظی می‌کنم!/  قصه، قصه «جواد» است نه بازیگر

وارسته: از «بچه مهندس» خداحافظی می‌کنم!/ قصه، قصه «جواد» است نه بازیگر


خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: دیگر «جواد جوادی» آن نوزاد بی سرپرستی که مادرش شبانه تحویل شیرخوارگاه داد،‌ نیست. او حتی پسر خردسال و بامزه ای که با شیرین زبانی ها و کارهای عجیب و غریبش همه را به وجد می آورد هم نیست، او یک جوان ۲۵ ساله ای است که وقتی به گذشته اش برمی گردد، چیزی جز اندوه و خاطره های تلخ برایش تکرار نمی شود. خاطره های تلخی که از او فردی محکم ساخته تا در ادامه همواری راه را احساس کند. 

شاید رمضان ۹۷ که اولین فصل از سریال «بچه مهندس» از شبکه دو پخش شد حتی سازندگانش فکر نمی کردند که قرار است سریالی ادامه دار بسازند. اما این سریال وقتی در فصل یک با اقبال مخاطبان مواجه شد، کار را به تولید فصل های بعدی هم کشاند. تا جایی که این روزها حتی خبر از تولید فصل پنج آن هم می شود.

اما رفته رفته تصمیم بر آن شد تا قصه های نوزادی تا شاید میانسالی جواد جوادی را در قالب یک سریال به تصویر بکشند و قهرمانی خودساخته را الگوی مخاطبان تلویزیونی کنند.

«حسن وارسته» طراح، سرپرست و نویسنده سریال «بچه مهندس»، بیش از هر فرد دیگری ریز و بم های شخصیت «جواد جوادی» را می شناسد و به عبارتی او را از کودکی بزرگ کرده است، با وارسته درباره جزئیات فصل چهار این سریال و همچنین حواشی بوجود آمده قبل از تولید این فصل، گفت و گو کردیم.

 

** شما به عنوان نویسنده از فصل دو تا چهار این سریال طراحی داستان را به عهده داشتید و در هر فصل اتفاق ها و داستان های جدیدی را پیش روی مخاطبانتان قرار می دهید. با توجه به حواشی بوجود آمده پیش از فصل ۴ در این سریال تا الان بازخوردها به چه صورت بوده است؟

-فصل چهار چون در ادامه فصل قبلی مان بوده است بنابراین تماشاگر بازیگر جدید نقش جوادی را سخت پذیرفت به این خاطر که بازیگر قبلی در ذهنش ملکه شده بود و ما هم پرش زمانی زیادی نداشتیم و به همین خاطر کمی طول کشید که مخاطبان بازیگر جدید را قبول کنند. دراین چندشب اخیر با توجه به بحث ملی و میهنی و سربازان گمنامی که در سریال مطرح شد و قصه هایی که برای شخصیت جواد بوجود آمد، مردم الان دیگر نگران جواد هستند و اینکه چه اتفاقی در آینده برایش می افتد و این نشان می دهند که قصه، قصه جواد است نه قصه بازیگر!

** شما از لحاظ زمانی و تولید نیز تحت فشار بودید؟

-بله، بخش زیادی از تولید به دلیل پرماجرا بودن نسبت به فصل قبلی، زمان بر بود و راندمان تولید را پایین آورد و زمانی که برای تولید گذاشتیم کمتر از سال قبل و فصل ۳ بود. اما خدا را شکر شب گذشته نزدیک به ۳۰۰۰ پیام داشتم که اغلب مردم از کلیت سریال راضی بودند.

** الان از حضور بازیگر جدید در نقش جواد راضی هستید؟

-قاطعانه می گویم اگر فصل سه را محمدرضا رهبری بازی کرده بود و فصل چهار روزبه حصاری، باز هم مردم واکنش نشان می دادند چون در ابتدا با تماشاگر قرار گذاشتیم که جواد جوادی را با آن شکل و لحن ببیند.

 

** در این فصل علاوه بر تغییر بازیگر نقش اصلی، با تغییر کارگردان نیز روبرو بودید.

-بله، تا قبل از اینکه علی غفاری مشغول فیلم سینمایی «تک تیرانداز» شود من حدود ۲۰ قسمت از فصل چهار را با مشورت او نوشته بودم و بعد از اینکه آقای غفاری دید به سریال نمی رسد و باید فیلم سینمایی اش را بهجشنواره فیلم فجربرساند و آقای کاوری انتخاب شد طبیعی بود که باید فیلم نامه به دیدگاه کارگردان فعلی نزدیک می شد و همین پروسه دوباره نگارش و بازنویسی زمان بر بود.

** یعنی می خواهید بگویید فیلم نامه بعد از آمدن آقای کاوری دستخوش تغییراتی شد؟ و شما برای نگارش دوباره فیلم نامه زمان گذاشتید؟

-به هر حال فیلم نامه ها باید از دیدگاه کارگردان نوشته شود و نگاه و دیدگاه هر کارگردانی با کارگردان دیگر متفاوت است. من نیز اغلب روزها سر صحنه حاضر می شوم که بیشترین دلیلش نگاه کارگردان روی متن است و چون برخی موارد سر صحنه تغییر می کند و کشف و شهودهایی حین پخش رخ می دهد ما هم می گوییم حیف است از این موضوع به سرعت عبور کنیم و برخی موارد را بسط و گسترش می دهیم.

** دو موضوع مهمی که درباره فصل چهار «بچه مهندس» وجود دارد تغییر کارگردان و تغییر بازیگر نقش اصلی سریال است. در حالت کلی فکر می کنید سریال هایی شبیه به «بچه مهندس» که قهرمان پروری می کنند چقدر با تغییر کارگردان ممکن است دچار آسیب شوند؟ و اینکه اگر قصه قوی باشد ممکن است این تغییرات به چشم نیاید؟

-در همه جای دنیا چنین ماجرایی مرسوم است وسوپرمنها و بت من ها و اسپایدرمن ها و حتی سریال های دیگر، همگی تغییر بازیگر نقش اصلی داشتند و برای مثال هیچ وقت یک بازیگر ثابت نقش جیمزباند را بازی نکرده است و تماشاگر هم می پذیرد که این شخص جیمزباند است و نمی گویند آقای فلانی است.

در کارهای قهرمان محوری ما سعی کردیم از مولفه هایی از قهرمان سازی های زمینی، نه آسمانی استفاده کنیم و توسط آنها جذابیت ایجاد کنیم. اگر در فصل قبلی بازیگری مطرح شد بر اساس توانمندی بازیگر و متن ها بود. همچنین ویژگی ها و ابعادی که نقش در فیلم نامه دارد همراه با بازیگر توانمند توانست نقشخوبیرا رقم بزند.

 

** کما اینکه در فصل های قبلی دو بازیگر جدید معرفی کردید.

-بله، در سه فصل قبل هم یونا تدین و مانی رحمانی هر دو بازیگرهای خیلی شناخته شده ای نبودند اما ویژگی های قصه و نقش آنها را به مردم شناساند. یا بازیگران دیگری که در فصل سه دیده شدند.

** نقش مسعود و قاسم هم  در کنار جواد به خوبی دیده شدند. هنوز هم برای مخاطب جای سوال است که چرا این دو از قصه شما حذف شدند؟

-بخشی از این ماجرا فرا متنی است و با اینکه ما می خواستیم برخی بازیگران در فصل چهار هم حضور داشته باشند و حتی در سکانس های مشهد هم برایشان داستان نوشته بودم، اما حضورشان میسر نشد. حتی دوست داشتم در این فصل دو سه بازیگر غیر تهرانی بیاورم اما با توجه به قضاوت های زود هنگامی که در فصل قبل صورت گرفت در این فصل چنین کاری نکردیم.

 

فصل چهار را تا قسمت ۱۳ با شخصیت های قبلی که در فصل سه حضور داشتند جلو رفتم و بعد از اینکه حضورشان در سریال منتفی شد مجبور شدم دوباره برگردم به قصه و دوباره بنویسم. همچنین بخش عمده ای از نگارش را بدون حضور دستیارانم پیش رفتم و در ادامه دو گروه نگارش تا اسفند ماه عوض کردم و از اسفند تا الان به تنهایی کار نگارش را عهده دار شدم.

** موضوع دیگری که در این سریال به چشم آمد این بود که آنقدر که پرداخت به نابغه بودن جوان و یا پهپاد آرکیو ۱۷۰ در قصه وجود داشت،اما خیلی به آن پرداخته نشد و مخاطب قصه آنچنانی در این باره ندید.

-به دلیل این است که ما می خواهیم سریالی در ژانر ملودرام تولید کنیم و باید بار ملودرام در قصه بیشتر باشد.در فصل قبلی هم قصه درباره جواد بود که حالا کواد کوپتری وارد حریم ممنوعه ای می شود و بعد قصه شخصیت ها را تعریف می کردیم و در قسمت های پایانی به ماجرای کواد کوپتر و ماجراهای مافیای اقتصادی می پرداختیم و در فصل چهار قصه پُر و پیمان تری داریم که پُر درام ترین فصل ما است.

 

** سبک نگارش این سریال به گونه ای است که شما از همان فصل دو خیلی خودتان را به حضور شخصیت هایی که در فصل های قبلی حضور داشتند محدود نکردید و مدام به فکر اضافه کردن شخصیت های جدید هستید.

-یکی از کارهایی که همیشه در فیلم نامه هایم انجام می دهم این است که آدم های جدیدی می آورم که به قصه پیوند بخورند و تماشاگر با آن همذات پنداری می کند، چه قهرمان و چه ضد قهرمان. برای مثال در فصل قبل سعید نصیری را داشتیم که یک نیروی امنیتی بود و شهید شد و در فصل چهار نیز آرش رستگاری را به قصه اضافه کردیم. درام نویس اگر بلد باشد می تواند کاری کند شخصیت های جدیدی بیاورد و آنقدر به آنها شاخ و برگ دهد که شخصیت های قبلی از ذهن  مخاطب پاک شوند.

** شخصیت «آرش رستگاری» یکی از شخصیت های جدید فصل چهارم «بچه مهندس» بود که تاثیر خوبی هم در درام قصه و بحث امنیتی ماجرا داشت. درباره طراحی این شخصیت نیز بفرمائید و اینکه چطور شد به سمت طراحی چنین نقشی با چند بُعد شخصیتی رفتید؟

-برایم جالب بود که بعد از سکانس شهادت آرش رستگاری خیلی ها پیام دادند و از حضور این شخصیت راضی بودند. از روزی که بنا شد فصل چهار را بسازیم به این شخصیت فکر می کردم و می خواستم شخصیتی بیاورم که در ابتدا کمی کُند ذهن به نظر بیاید و در ادامه تغییر کند. به نظرم آمد این بهترین فرصت است که فردی را به گروه تحقیقاتی مرضیه و جواد نزدیک کنم که کمی حس حسادت جواد هم برانگیخته شود. از طرفی دیدم افراد گمنامی در کشور داریم که جانشان را برای امثال ما به خطر می اندازند و برخی نیز به شهادت می رسند بدون اینکه کسی متوجه شود. این بخش را صادقانه با اشک چشمم نوشتم و عامدانه نامش را آرش رستگاری گذاشتم. نام فامیلش را هم به خاطر همزمانی شهادتش با شب قدر رستگار نامیدم و آرش را هم از پهلوان اسطوره ای ایران الهام گرفتم. به همین دلیل فرصت را غنیمت شمردیم که با این شخصیت ادای دینی به شهدای گمنام و پهلوان ها و اساطیر کنیم.  

حتی همان ابتدا می خواستیم شهید رستگاری را هم از یکی از شهرستان ها بیاوریم اما خب نگران قضاوت ها بودیم.

 

**«بچه مهندس» دیگر برای خودش تبدیل به یک برند شده است و هر بازیگری که در این سریال بازی کند چند قدم در بازیگری و در کارنامه کاری اش جلو می افتد.

-بله. اما ببینید در فصل دو هم هنوز اتفاقی برای بچه مهندس نیفتاده بود و در همان فصل شخصیت ژاله و مامان گلچهره را به قصه اضافه کردیم.

** با توجه به اینکه شما در دو فصل با «علی غفاری» به عنوان کارگردان همکاری کرده بودید، تعامل تان با احمد کاوری کارگردان جدید سریال چطور بود؟

-از همان روز اول با همدیگر تعامل داشتیم و نگاه هایمان را به هم نزدیک کردیم. فیلم نامه یک اثر مستقل نیست و وقتی فیلم نامه دیده می شود که ساخته شود. یعنی کار گروهی و مثلث طلایی کارگردان، تهیه کننده و نویسنده باید در کارها وجود داشته و تعاملی بین شان باشد و من هم سعی کردم این تعامل را حفظ کنم.

 

** شخصیت جواد طوری در فیلم نامه شما تعریف شده است که انگار باید تمام اتفاق های سخت و غیر قابل تحمل برای او پیش بیاید و در پایان نیز سربلند از همه این اتفاق ها بیرون آید. این موضوع از ابتدا در طراحی داستان این شخصیت تعریف شده بود؟

-ببینید موضوعی وجود دارد که ملودرام و تراژدی تکلیفتش با مخاطب روشن است. وقتی بحث قهرمان را می خواهی مطرح کنی باید به قهرمان مشقت دهی و قهرمان شما اگر مصیبت نکشد و داغ نکشد، قهرمان نمی شود و این یک فرمول جهانی است.

این هم به مثابه زندگی است و ما در درام با استثنا روبرو هستیم نه با قاعده. من سعی کردم در هر قسمت تماشاگر را تشنه قسمت بعد کنم. حتی وقتی آرش به قصه ما وارد شد همه اعتراض کردند که این چه شخصیتی است و بعد از اینکه مشخص شد او چه کاره است حرفشان را پس گرفتند.

** فکر می کنید فصل بعدی «بچه مهندس» هم ساخته شود؟

-من که خداحافظی کردم. اگر قرار باشد فصل بعدی ساخته شود باید زمان نگارش به اندازه کافی در اختیارمان باشد به این خاطر که مردم از ما انتظار دارند و باید کار خوبی را تحویلشان دهیم.

** انگار که در این سالها «بچه مهندس» به ماه رمضان الصاق شده است و به احتمال فراوان از الان تا سال آینده فرصت هست.

-تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد اما فعلا برنامه ای برای فصل پنج ندارم. درباره فصل پنج یکسری صحبت هایی انجام شده و برنامه ریزی هایی شده است اما من هنوز برنامه ای ندارم.

انتهای پیام/

 

 

 

 

 

 





منبع خبر

وارسته: از «بچه مهندس» خداحافظی می‌کنم!/ قصه، قصه «جواد» است نه بازیگر بیشتر بخوانید »