سریال

صالحی: «نون خ» پتانسیل تولید ۲۹ فصل را دارد!/ آقاخانی به دنبال استفاده از ستاره ها نبود

صالحی: «نون خ» پتانسیل تولید ۲۹ فصل را دارد!/ آقاخانی به دنبال استفاده از ستاره ها نبود


«سیدعلی صالحی» بازیگر نقش فریبرز در سریال «نون خ۳» در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس درباره نحوه حضورش  در این سریال و تغییر کاراکتر از شاگرد نانوا به داماد خانواده نورالدین گفت: من از فصل اول توسط آقای آقاخانی دعوت به کار شدم که بسیار از ایشان که به خوبی طنز را می شناسند، سپاسگزارم. در فصل اول سریال نقش یک شاگرد نانوا را عهده دار بودم به نام فریبرز و همزمان فیلمنامه نوشته می شد و با ورود خانواده نورالدین (سعید آقاخانی) و برخورد فریبرز با این خانواده اتفاقی رخ داد و عاشق دختر نورالدین خانزاده شد و ماجرای این علاقه کلید خورد.

فریبرز؛ جوان پاک و ساده اما بدشانس!
 
وی ادامه داد : در فصل دوم با توجه به پیش فرض فصل اول کار ادامه یافت و  فصل دوم قصه ای که برای فریبرز طراحی و نوشته شد و تعریفی که از این کاراکتر شد این بود که جوان پاک و ساده و شیرین اما به شدت بد شانس بود فریبرز  در راه رسیدن به علاقه و عشقش به بدشانسی گرفتار می شود و این وصال رخ نمی دهد و اتفاقات عجیبی پیش می آید که برای مخاطب شیرین است. در فصل سوم با عروسی فریبرز کار آغاز می شود که به مشکل و بدشانسی می خورد که این بدشانسی همچنان ادامه دارد. این کاراکتر برای من بسیار جذاب است.

 

یک بیمار کرونایی هم در گروه نداشتیم

وی درباره کار در شرایط کرونا در مناطق روستایی گفت:  با توجه به این که کرونا در قصه دیده می شود و این بیماری فراگیر را در قصه با زندگی روزمره مردم شاهد هستیم  به همین دلیل کارما کمی راحت تر بود زیرا همه عوامل با ماسک بودیم و تنها بازیگران وقتی دیالوگ داشتند ماسک را از صورت دور می کردند اما وقتی کات داده می شد بازهم از ماسک استفاده می کردیم. با حضور پزشک سر صحنه و چک کردن شرایط بدنی (تب و میزان اکسیژن) و دسترس بودن همه امکانات بهداشتی از سوی تهیه کننده بسیار خوب آقای فرجی و مدیر تولید آقای غضنفری باعث شد تا امکانات خوب بهداشتی برای ما فراهم باشد و همین موجب شد در پروسه هشت ماهه پیش تولید و تولید با میزان حجم بازیگران و هنروران که سر صحنه حاضر بودند  ما یک نفر هم نداشتیم که به بیماری کرونا مبتلا شده باشد که بسیار خوب بود.

خودم را با شرایط نون خ وفق دادم

وی در پاسخ به این سوال که از ابتدا نمی دانستید چه تغییراتی برای فریبرز توسط نویسنده پیش بینی شده است چقدر  در بازی تاثیرگذار بود گفت: به هرحال من هم با قصه پیش رفتم و در تعامل خوبی با آقای آقاخانی (کارگردان) و امیر وفایی (نویسنده) بودم و سعی کردم خودم را با شرایط  وفق بدهم و اتفاقاتی که برای  فریبرز رخ می دهد را به درستی به نمایش بگذارم  تلاش کردم به لحاظ بازی راکوردم را حفظ کنم اما چقدر موفق بودم باید به نظر بیننده ها بسپارم.

 

آقاخانی به دنبال بازیگران اسم‌دار و ستاره‌ها نبود

بازیگر سریال های طنز درباره ویژگی سریال «نون و خ » گفت:فکر می کنم از ویژگی‌های  بارز سریال این است که  تمام شخصیت ها در داستان قصه دارند و کاراکتر هستند و فقط حضور بی دلیل ندارند بلکه  هریک قصه  خود را روایت می کنند . از سوی دیگر با درایت و آگاهی و شناخت آقای آقاخانی از طنز سریال ساخته می شود و ایشان دستی بر قلم هم دارند و بسیار خوب موقعیت ها را می شناسند به همین منظور با توانایی که دارند به دنبال ستاره و اسم بازیگر نبودند. متاسفانه این روزها شاهد این نوع انتخاب ها در  سریال های نمایش خانگی و بعضا تلویزیون هستیم.

وی ادامه داد: اکثر بازیگران که دوستان عزیز ما هستند، کرد هستند و همه در خطه خود  بازیگر هستند و به درستی  هم درخشیدند و چقدر دوست داشتنی هستند و ما در کنار آنها بسیار لذت بردیم. در سریال سازی به گویش کردی کمتر توجه شده بود و انتخاب این گویش و خطه کشورمان  باعث شد مورد اقبال قرار گیرد. نکته دیگر این که قصه هم از درون خانواده است اتفاقات رایج  را روایت می کند و مخاطب می تواند همذات پنداری کند و این باعث شده مردم کار را دوست داشته باشند و بسیاربرای ما مطلوب است.

 

«نون و خ» پتانسیل تولید ۲۹ فصل را دارد!

وی درباره پتانسیل تولید این مجموعه در فصل های دیگر توضیح داد: تولید بخش های دیگر این مجموعه به شرایط سازمان و شخص آقای آقاخانی بستگی دارد اما  پتانسیل این داستان به قدری است که می توان 20 فصل هم ادامه یابد  نویسنده مجموعه  آقای امیر وفایی درایت و دانش لازم را دارند  و آقای آقاخانی هم بسیار توانمند هستند.

 

ماجراهای فریبرز را به خانواده‌ام هم نگفتم!

صالحی درباره اتفاقاتی که برای فریبرز رخ می دهد در ادامه داستان گفت:‌دردسرهای فریبرز همچنان ادامه دارد و بهتر است مخاطب کار را دنبال کند من  به خانواده خودم هم نمی‌گویم.

انتهای پیام/





منبع خبر

صالحی: «نون خ» پتانسیل تولید ۲۹ فصل را دارد!/ آقاخانی به دنبال استفاده از ستاره ها نبود بیشتر بخوانید »

پشت صحنه «نون خ»

پشت صحنه «نون خ»| «آقاخانی» کردستان را چگونه به تهران آورد؟/ نوری: به انیشتن دختر نمی‌دم!


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها رأس ساعت ۲۲ اغلب ایرانی ها پای شبکه یک سیما می نشینند و ماجراهای دنباله دار زندگی نورالدین خانزاده را در روستای محل زندگی اش پیگیری می کنند. زندگی که از تجارت تخمه آغاز شد و در این فصل به عروسی دخترهای نوری کشیده شده است.

اگر می خواهید یک روز همراه گروه تولید این سریال باشید و تمام اتفاق ها و حواشی مربوط به پشت صحنه سریال نون خ را از نزدیک دنبال کنید در این گزارش همراه ما باشید.

**بازسازی کرمانشاه در تهران

روستای سنجریان لوکیشن اصلی این گروه است. در دو فصل پیش گروه به راحتی می توانستند در کردستان و کرمانشاه تصویربرداری کنند اما در فصل سه به دلیل شیوع کرونا این امکان مهیا نبود و به ناچار مجبور شدند در روستای سنجریان که در انتهای بزرگراه شهید بابایی واقع شده است مشغول به ضبط شوند.

**  تفاوت آب و هوای روستای سنجریان با کردستان

درست است که از نظر آب و هوایی پاییز و زمستان در  کردستان و کرمانشاه به شدت سرد است اما روستای سنجریان هم دست کمی از مناطق  غربی ایران ندارد و حتی در طول روز نیز سرد است.

** مسیر طولانی تا رسیدن به خانه نوری

از محوطه تا رسیدن به خانه نورالدین خانزاده فاصله ای حدود بیست دقیقه با ماشین راه دارید. در این مسیر درختان و فضای سرد و خشک بسیاری دیده می شود، کوه هایی که رویشان را برف پوشانده و جاده ای که بیشتر شبیه به جاده شمال است. بالاخره نزدیک می شوید و از جایی به بعد ماشین نمی تواند بالاتر برود. سربالایی که باید پیاده راه بروید تا به در آبی رنگ خانه نوری برسید.

** اکسیژن خونتان هم کنترل می شود

از در که وارد می شوید آقایی جلو می آید و با دستگاه تب سنج تب همه تازه واردها را می گیرد و با دستگاهی که در دست دارد اکسیژن خونشان را اندازه می گیرد و به دست هایشان الکل اسپری می کند. او مسئول پروتکل های بهداشتی در پشت صحنه سریال است.

** خانه ای دور از روستای سنجریان

با توجه به اینکه غیر از خانه نوری خانه دیگری در این محوطه و این فضا نیست، این احتمال می رود که گروه تولید برای دور ماندن از مردم و اهالی روستا به خاطر کرونا و احتمالا ایجاد سر و صدا برای آنها ترجیح دادند در فضایی دور از مردم روستا کار خود را پیش ببرند. با این حال از محوطه حیاط این خانه نمای کلی روستای سنجریان به خوبی دیده می شود. خانه هایی که یکی در کنار دیگری قرار دارند و فضای سبز و درختانی که در میان آنها خودنمایی می کنند.

خانه نورالدین خانزاده در سمت راست در ورودی قرار دارد که با چند پله از حیاط جدا می شود و بعد ازعبور از ایوان به ورودی خانه می رسید.

** کدام بازیگران در صحنه حاضرند؟

سعید آقاخانی، سیروس میمنت،‌ نسرین مرادی، هدیه بازوند، ندا قاسمی، صهبا شرافتی، شیدا یوسفی، کاظم نوربخش از بازیگرانی هستند که امروز قرار است مقابل دوربین سعید آقاخانی بروند. آقاخانی به همراه بازیگران مشغول تمرین سکانس بعدی هستند.

گویا قرار است در این سکانس سلمان از شیرین به طور رسمی خواستگاری کند.

** آقاخانی: تولید ادامه «نون خ» به خواست مردم بستگی دارد

قبل از شروع ضبط سکانس بعدی، سعید آقاخانی می گوید: قطعا ادامه این سریال را در فصل های بعدی خواهیم ساخت. اما اگر بازخوردها خوب باشد به ما برای ادامه کار انرژی می دهد.

این کارگردان، ادامه می دهد: کارهای اینچنینی ریسک دارد و پر زحمت است و هزینه های مان خیلی بیشتر از کارهای دیگر است. برای مثال برای ساخت تیتراژمان دو بار گروه به کرمانشاه رفتند و در آنجا تصویربرداری کردند. به ظاهر کار کمدی است اما در باطن به اندازه کار تاریخی زمان و هزینه می برد. 

آقاخانی درباره انتخاب لوکیشن روستای سنجریان برای این سریال ادامه داد: این لوکیشن معرف بخش لوکیشن روستا است. اینجا چون نزدیک تهران بود و رفت و آمد و دسترسی مان راحت تر از کرمانشاه بود اما سردتر از آنجا است. همچنین در فصل سه به گیاهان دارویی نیز ورود کردیم.

** این دختر انتخابش را کرده اما از پدرش می ترسد!

«کاظم نوربخش» بازیگر نقش سلمان که در فصل های قبلی این سریال خواستگار شیرین دختر نورالدین بود، در این قسمت هم بعد از اینکه خواستگار اول شیرین در شب عروسی حاضر نمی شود، دوباره پا پیش می گذارد و به خواستگاری او می آید.

سلمان در این سکانس کت و شلواری سفید پوشیده و هدیه ای نیز در دست دارد، او در یک سمت ایستاده و با نورالدین و دخترهایش که در روبروی او ایستاده اند، صحبت می کند.

سلمان: من چیز بدی نگفتم تازه پسر شما دوماد خوبس. ان دوماد دیگه شون از معدن دزدی کرده و فرار کرده. به من که رسید این خانوم انتظار شاهزاده با اسب سفید از من داره.

شیرین: واله انتظار شاهزاده ندارم تنها شرطی که دارم داشتن عقل سالمه که …

** نورالدین: من به انیشتن دختر نمی دم!

سلمان: همین دختر شما دیشب اومد خونه من گفت بابامو بهم برگردون فردا صبح با هم می ریم محضر. خانوما این دختر انتخابشو کرده اما از پدرش می ترسه.

 

** گوساله ای بزرگ که توجهتان را به خود جلب می کند

وقتی وارد محوطه حیاط می شوید حضور یک گوساله بیش از هر آنچه که انتظار می رود توجهتان را به خود جلب می کند. گوساله سیاهی که در یک آلاچیق ایستاده و مدام مشغول خوردن علف است و پتویی ضخیم روی بدن او انداخته اند. نام او در سریال جاناتان است و نقش پررنگی هم در سریال ایفا می کند! کمی آنطرف تر حوضی پر از آب دیده می شود که دور تا دور آن را گلدان ها پر کرده اند.

** همه بازیگران ماسک دارند

این سریال از معدود سریال هایی است که بازیگران حتی در مقابل دوربین نیز ماسک بر صورت دارند و با ماسک بازی می کنند. البته ممکن است در برخی شرایط کمی ماسک خود را پایین بیاورند و بعد از بیان دیالوگ هایشان دوباره ماسک را روی صورتشان می زنند.

** میمنت: کارگردان ها اقلیم شهرهای مختلف را زنده نگه دارند

سیروس میمنت بازیگر نقش کیوان، بعد از بازی در سکانس اول امروز که به آوازخوانی برای همسرش می پرداخت، در باغچه پشتی خانه مشغول استراحت است.

میمنت در گفت و گو با خبرنگار فارس، می گوید: در این سکانس باید موهایم را رنگ می کردم و نمی توانم سکانس را بیشتر از این تعریف کنم.

وی ادامه داد: معتقدم بهتر است کارگردان های ما به سمت ساخت سریال هایی بروند که اقلیم یک شهر را نشان می دهد. ما در نون خ همین کار را کردیم و با استقبال بی نظیر مردم از هر شهری استقبال کردند.

جالب است که در این فصل هم گیاهان دارویی مورد توجه قرار گرفته اند و نورالدین از آنها درآمدزایی می کند، و هم یک معدن قدیمی بازسازی شده که بخش هایی از کار در آنجا تصویربرداری می شود.

انتهای پیام/

 

 





منبع خبر

پشت صحنه «نون خ»| «آقاخانی» کردستان را چگونه به تهران آورد؟/ نوری: به انیشتن دختر نمی‌دم! بیشتر بخوانید »

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند!

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند!


خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» یکی از برندهای مهم تلویزیون است که طی سالهای گذشته به واسطه توجه ویژه به خانواده و احترام به پدر و مادر، از جایگاه ویژه ای برخوردار شد اما عدم پایبندی گروه سازنده سریال به آرمان اولیه آن، منجر شد در فصل ششم دچار سقوط آزاد شود و ترکیبی از بی احترامی، هجو، ابتذال و … را به تصویر بکشد.

در نهایت هم دو قسمت پایانی آن که در تعهد گروه سازنده بود، باقی ماند تا سازندگان سریال یکسال فرصت داشته باشند که به پایان این سریال فکر کنند و راهی برای برون رفت از این شرایط بیابند، اما نه تنها این کار را نکردند، بلکه نشان دادند که همچنان پایتخت از نداشتن قصه خوب رنج می برد و تا نگارش فیلمنامه آن به فرد متبحری سپرده نشود، آش همین آش است.

**دو قسمت پایانی به جای پایان بندی، دچار سرهم بندی شد

در حقیقت دو قسمت پایانی به جای پایان بندی، دچار سرهم بندی شد و رضا صائمی، منتقد سینما و تلویزیون در این باره گفت: دو قسمت آخر پایتخت۶ ساخته شد تا قصه ناتمام آن به سرانجام برسد اما به جای پایان بندی، سرهم بندی شد. یک وصله پینه کردن شتاب زده که نه تداوم دراماتیک داشت نه موقعیت کمیک. بیش از آنکه دو قسمت جا مانده از فصل قبل باشد دو قسمت منفصل از فصل قبل بود. با گریم و چهره پردازی های اگزجره و کاریکاتوری که نه تنها شمایل کاراکترها را تغییر داد که کارکرد آنها را هم عوض کرد و با شکستن راکورد شخصیت ها به رکود آنها انجامید.پایانی ول که به دل ننشست.

**شاه آبادی: روی فیلمنامه و محتوا تاکید داریم

این درحالی است که چندی پیش حمید شاه آبادی معاون سیما در نشست اعلام برنامه های نوروزی سیما درباره فصل هفتم پایتخت گفته بود: تصمیم ما برای ساخت پایتخت 7 جدی است و صحبت‌های ما انجام شده و ما فقط به خاطر اینکه عجله‌ای نداشته باشیم که به کنداکتور نوروزی برسد به همین خاطر روی کیفیت و محتوا تأکید داشتیم فیلمنامه باید نوشته شود و از این جهت پایتخت 7 را برای نوروز 1400 نداشتیم چراکه برای ما محتوا و فیلمنامه بسیار مهم است.

حالا باید دید توجه تلویزیون به محتوای فصل هفتم پایتخت چیزی شبیه به دو قسمت پایانی فصل ششم است و یا عزم جدی برای بازگشت سریال به مسیر قدیمی خود در جریان است.

**فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده اند!

همچنین درباره 2 قسمت پایانی فصل 6 پایتخت، محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز اظهارداشت: چه اصراری به ساخت دو قسمت پایتخت بود؟ این دو قسمت اگر ساخته و پخش نمی شد چه کمبودی وجود داشت؟ این دو قسمت چیزی جز حال گیری نبود؟ آیا پول اضافه دارید که این جوری دور می ریزید؟

وی تاکید کرد که این دو قسمت حتی یک موقعیت کمیک نداشت، و در این رابطه تصریح کرد: تعدادی طنزهای دستمالی شفاهی، همین؟ بی احترامی، همدیگر را خار و ذلیل کردن، شلوغ بازی بی مورد، داد و هوار آزار دهنده و فرصت سوزی ، حاصل این دو قسمت بود.

فهیم اظهارداشت: فصل ماقبل آخر و دورهمی خانواده نقی و اقوام، واقعا مبتذل بود و فصل آخر ارسطو در مواجهه با دختر شمر و … اوج بد سلیقگی و بازی بد از بدتر و اجرای بسیار دم دستی و که نشان از بی انگیزگی گروه داشت. خلاصه اینکه در نوروز گذشته نوشتیم که دست گروه خالی است که به کپی کاری از صحنه های فیلمفارسی دست می اندازند و حالا این دو قسمت ثابت کرد که آقایان اصلا متوجه این انبان تهی نشده اند.

انتهای پیام/





منبع خبر

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند! بیشتر بخوانید »

نوروز سال 67 را در «نوروز رنگی» ببینید/تصویری از یک رسم قدیمی در شهر مشهد

نوروز سال 67 را در «نوروز رنگی» ببینید/تصویری از یک رسم قدیمی در شهر مشهد


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: شاید نام «هشت آباد» برای این سریال معنی دیگری می داد و در گام نخست مخاطب را به بخشی از شهر مشهد ارجاع می داد که در آن بخش قصه ای روایت می شود. اما با تغییر نام سریال از هشت آباد به «نوروز رنگی» تنها ذهنیتی که برای مخاطب تلویزیونی می ماند سریالی با حال و هوای نوروز است.

نوروز رنگی عنوان سریال نوروزی شبکه پنج سیما است. سریالی که از نامش مشخص است برای نوروز و مختص این مناسبت ساخته شده است. این سریال در مشهد مقابل دوربین رفته است و کارگردانی و تهیه کنندگی  آن را علی مسعودی و علی اکبر تحویلیان به عهده دارند.

این سریال از ۳۰ اسفندماه در ۲۰ قسمت هر شب ساعت ۲۰ از شبکه پنج سیما بروی آنتن می رود.

 

** داستان هایی پیرامون یک خانواده مشهدی

داستان اصلی این سریال در یک خانواده در حاشیه شهر مشهد می افتد. رابعه اسکویی مادر این خانواده است و هادی عامل هاشمی پدر آن خانواده را ایفا می کند. یوسف تیموری نیز نقش دایی آنها را بازی می کند. همچنین جواد خواجوی و ماهان عبدی اهلی دیگر خانه هستند. داستان این سریال بین این خانواده و همسایه های آنها تعریف می شود. همچنین حمید شجره چهره جدیدی است که در این سریال معرفی می شود.

** نوروز رنگی یا هشت آباد؟

در ابتدای تولید نام هشت آباد برای این سریال انتخاب شده بود. این نام، نام منطقه و محله ای بود که قصه در آن روایت می شد اما با گذر زمان سازندگان تصمیم گرفتند نام آن را به نوروز رنگی که بیشتر با حال و هوای نوروز و عید باستانی ایرانی ها همخوانی دارد، تغییر دهند.

 

** قصه ای در آخرین روزهای دهه شصت

قصه اصلی این سریال در بستر سال های منتهی به دهه ۷۰ می گذرد. در اسفند ۶۶ و با توجه به نزدیکی به نوروز ۶۷ مردم مشهد شهرشان را ترک می کردند تا فضا برای زائرانی که در این روزها به مشهد می آیند بازتر شود و راحت تر بتوانند زیارت کنند. بخشی از سریال نوروز رنگی به این موضوع و این آداب قدیمی مردم مشهد می پردازد.

** به تصویر کشیدن فرهنگ مردم مشهد

هر کدام از شهرهای ایران فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به شهرشان را دارند و مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست و در این سریال سعی شده تا به فرهنگ و آداب و رسومی که در این شهر است پرداخته شود.

** سریال هایی که در مشهد ساخته شدند

به هر حال لوکیشن در سریال های مناسبتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در مواقعی می تواند در موفقیت و حتی ماندگاری آن اثر نقش داشته باشد. در این چند سال اخیر سریال های بسیاری را داشتیم که در شهرهای مختلف ایران مقابل دوربین رفته اند مثل پایتخت، نون خ و … اما سریال هایی را هم داشتیم که منحصرا در شهر مشهد ضبط شدند.

 

شهر مشهد به دلیل وجود بارگاه امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) تصاویر بکر و نابی را در اختیار هر گروه فیلم و سریال سازی که به آنجا می رود قرار می دهد. «زیر پای مادر»، «سرزده»، «بی قرار ۱ و ۲» از جمله این سریال ها هستند که قصه هایشان را در فضای این شهر مقدس تعریف کرده اند و مشهد در قصه این کارها هویت خاصی داشته است.

حالا نوروز رنگی هم به همین شکل است و مشهد رنگ متفاوتی را در قصه کار خواهد داشت.

 

** علی مسعودی؛ یا آقای مهدوی؟/ کمدینی که خاطره هایش تبدیل به سریال شدند

علی مسعودی را خیلی ها با نام کمدین برنامه خندوانه می شناسند. همان کمدینی که با شلوار راحتی خانه پا به استودیوی خندوانه گذاشت و یکی از تخصص هایش در استندآپ کمدی درآوردن صدای ماشین ژیان بود.

علی مسعودی یا همان علی مشهدی که خود اصالتا مشهدی است، در برنامه خندوانه و وقتی در قالب استندآپ کمدین ظاهر می شد اغلب خاطره های خانوادگی با پدر مادر و اهالی شهر مشهد را برای مردم تعریف می کرد و این خاطره ها وقتی با طنز ذاتی او همراه می شد برای مردم جذابیت داشت.

حالا مسعودی دومین سریال خود رابرای تلویزیون کارگردانی است که اگر دقیق تر بخواهیم حساب کنیم می شود اولین سریال مناسبتی که او می سازد.

 

هر چند مسعودی در این سالها در بخش نگارش سریال های بسیاری مشارکت داشته است. از ساعت خوش، کوچه اقاقیا، قرارگاه مسکونی، سه در چهار و … که همه آنها نیز کمدی بودند. مسعودی در این سریال نقش آقای مهدوی یکی از همسایه ها را بازی می کند.

** بازیگرانی که بیشتر بومی هستند

در این سریال رابعه اسکویی، هادی عامل هاشمی، یوسف تیموری، جواد خواجوی، ماهان عبدی، علی مسعودی و … به ایفای نقش می پردازند. همچنین بخش قابل توجهی ازبازیگران نوروز رنگی از میان بومی های مشهد انتخاب شده اند. 

** تحویلیان: ضرورت قصه باعث انتخاب بازیگران بومی شد

«علی اکبر تحویلیان» تهیه کننده سریال «نوروز رنگی» که تا به حال سریال های «دیوار شیشه ای»، «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «از سرنوشت» و … را برای تلویزیون تهیه کرده است، در گفت و گو با خبرنگار فارس، درباره انتخاب بازیگران این سریال از بومی های شهر مشهد، گفت: نیاز این سریال ما را به سمت انتخاب بازیگرهای بومی برد.  ما می خواستیم بازیگران مان لهجه مشهدی داشته باشند و به همین خاطر خواه ناخواه مجبور بودیم از بازیگران بومی مشهد استفاده کنیم. شاید برخی بگویند مشکلات مالی ما را به این سمت برده است اما واقعا اینطور نیست و انتخاب بازیگران بومی در این سریال در راستای قصه و داستانی بود که می خواستیم تعریف کنیم.

وی درباره قرار گرفتن در ماراتن سریال های نوروزی امسال نیز گفت: من این را ماراتن نمی بینم چونکه معتقدم هر کدام از این سریال ها رنگ و بوی خودشان را دارند و گوشه ای از ایران را نشان می دهند. چه نون خ که آداب و رسوم کردستان را نشن می دهد و چه پایتخت که خطه شمال کشور را تصویر می کند. همه این سریال ها نشان می دهد که چقدر ما ایرانی ها گویش و لهجه های مختلف و چقدر خرده فرهنگ هایی در سرزمین مان داریم و با وحدت دینی و وطنی مان زنده هستیم.   

تحویلیان گفت: جا دارد از مردم و مسئولین مشهد و محله پنج تن و شهردار مشهد که چند بار به ما سر زدند تشکر ویژه ای داشته باشم.

** چالشی به نام دهه شصت

به طور معمول ساخت سریال هایی که در برهه تاریخی دیگری از زمان روایت می شود به مراتب سخت تر از سریال هایی است که در زمان حاضر تصویر می شوند. آنهم برمی گردد به مشکلاتی که بابت لباس گریم و از همه مهمتر دکور بوجود می آید و گروه تولید را با مشکلاتی مواجه می کند.

 

در سریال نوروز رنگی با اینکه ۳۳ سال قبل روایت می شود، اما دکورها و لباس و گریم بازیگران باید به آن فضا نزدیک باشد تا بتواند در راستای باورپذیری کار گامی بردارد.

اما ازآنجایی که قصه این سریال در حاشیه شهر مشهد می گذرد، دکورهای آن منطقه و مخصوصا محله پنج تن مشهد تا حدودی فضای دهه شصت دارد و لباس ها و گریم ها نیز توسط طراحی گریم فضایی دهه شصتی را مهیا کرده است.

** استفاده از انواع مختلف کمدی

تهیه کننده سریال نوروز رنگی درباره اینکه در این سریال تا چه میزان مخاطب با شوخی ها و کمدی های جدیدی روبرو است؟ گفت: کمدی چند دسته دارد یا گویش کلامی است و یا موقعیت و ما هم در این سریال سعی کردیم از این نوع های مختلف کمدی استفاده کنیم و کاری شیرین را تقدیم مخاطبانمان کنیم.

بازیگرانی نظیر رابعه اسکویی، جواد خواجوی، هادی عامل هاشمی، یوسف تیموری، شهرام قائدی، پریسا مقتدی، ماهان عبدی، شاهو رستمی، سیمین بهفر، الهه جعفری و حدیثه زارعی در این سریال به ایفای نقش می‌پردازند و بازیگران جدید به نام‌های محمد اسلامی، سینا رازقی و حمیدرضا حافظ شجری معرفی می‌شوند.

 

از دیگر عوامل این سریال می‌توان به آهنگساز، محمد فرشته نژاد، اصلاح رنگ، آرش کاظم‌زاده، صداگذاری و ترکیب صدا، مهرداد جلوخانی و گرافیک محمد اسفندیاری اشاره کرد. نوروز رنگی به کارگردانی علیرضا مسعودی و تهیه‌کنندگی اکبر تحویلیان ساخته شده است.

انتهای پیام/





منبع خبر

نوروز سال 67 را در «نوروز رنگی» ببینید/تصویری از یک رسم قدیمی در شهر مشهد بیشتر بخوانید »

ده‌نمکی: شمشیرها را برای «دادستان» تیز کردند/ بخشی از سریال بر اساس خاطراتم بود/ پیشنهاد وزارت را قبول نکردم

ده‌نمکی: شمشیرها را برای «دادستان» تیز کردند/ بخشی از سریال بر اساس خاطراتم بود/ پیشنهاد وزارت را قبول نکردم


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: «مسعود ده نمکی» یکی از کارگردان های مطالبه گر سینما و تلویزیون است و در این سال ها هر کاری را ساخته به نوعی یک مطالبه مردمی در آن مطرح بوده است. از معراجی ها گرفته تا اخراجی ها و رسوایی و دارا و ندار و همین دادستان. سریالی که به موضوع های جدیدی به نسبت سریال های دیگر وی ورود کرده بود. با اینکه این سریال در ۱۷ قسمت و قامت مینی سریال تولید شده بود اما توانست مخاطبانی را با خود همراه کند.

با «مسعود ده نمکی» کارگردان سریال «دادستان» درباره دغدغه هایش در سریال سازی، انتخاب بازیگران، ادامه دادن مسیر عدالت خواهی و … گفت و گو کردیم. 

 

** آقای ده نمکی ایده کلی داستان این سریال از کجا آمده بود؟ آیا شخصیت های سریال دادستان ما به ازای بیرونی دارند؟

ایده اصلی و خط کلی کارهای من مضمون فقر و غنا و فاصله طبقاتی و تم اصلی کارها از مستند فقر و فحشا تا دارا و ندار و به ویژه رسوایی ۲ همینطور بوده است. وقتی توافق شد این کار برای تلویزیون ساخته شود من ایده اولیه ای را داشتم برای سینما به اسم دادستان که وقتی قرار شد مینی سریالی ساخته شود قصه را بسط دادیم و به نوعی تجربیات عینی خودم و بحث مطالبه گری بود‌ و تبعات آن و نقدهایی که برخی نهادها و دستگاه هایی که با جریان عدالت خواه برخورد دارند را به صورت داستانی در دل این قصه گنجانده شد و بعضی از این شخصیت ها ما به ازای بیرونی دارند و برخی تخیلی هستند.

** کدامیک ما به ازای بیرونی دارند؟

-شاید کسانی که تیترهای نشریات من را خوانده باشند و سخنرانی های من را در بین تشکل های دانشجویی که به صورت ماهیانه دعوت می‌کنند و می روم را دیده باشند می بینند که این خط فکری در خصوص مطالبه گری در حرف هایم وجود دارد. اینجا هم می بایست در دل داستان می آمد و شخصیت آذر، عماد و ابوذر به نوعی خاطرات خودم و بچه های جریان عدالت خواهی هستند که در این سریال سینمایی یا دراماتیزه شدند.

 

** اشاره کردید که طرح این سریال در ابتدا سینمایی بود چه شد که به سریال تبدیل شد؟

-درخواست مسئولین سیما فیلم این بود که سریالی ساخته شود دو سه ایده مطرح بود و همان ابتدا با مدیران صحبت کردم درباره اینکه این ایده مضمون ملتهبی دارد و ممکن است تبعات داشته باشد و باید تحمل شود و اگر مسئولین نظراتی دارند در همان مرحله اولیه و خط کلی داستان و حتی بعدا دیالوگ و نقطه نظرهایشان را بگویند. اما مسئله اینجا است که من برای زدن حرف تکراری به تلویزیون نمی آیم و اگر مسئولین محبتی دارند اجازه دهند این حرف ها زده شود کما اینکه در دوره قبلی که معراجی ها ساخته شد مسئولین قبلی اعتماد کردند و آنهم بازخورد خوبی گرفت. در اینجا هم این اتفاق افتاد.

** شما با این سریال می خواستید مطالباتی را در قالب یک اثر نمایشی ارائه دهید؟

-هم مطالبات مطرح بود به هرحال شما می بینید که بحث ممنوعیت تحصیل فرزندان مسئولین در خارج از کشور آنهم با این سطوح بالا و با این آمار و ارقام اگر تا دیروز در حد نجوا و در گوشی بود الان به مطالبه جمعی تبدیل شده است. مجلس شورای اسلامی باید در این زمینه فکری بکند و گفتمان سازی مهم است یا در خصوص پاسخ به شبهاتی که بعضی ها به اسم تخصص گرایی بعضی ها به اسم امنیت سرمایه گذاری، جواب هایی هست که همیشه درباره انتقادهای جریان های عدالت خواه و مطالبه گر مطرح می کنند  که این دوگانه سازی اشتباه است. ما طرح شبهات می کردیم و اینجا پاسخ می دادیم که اگر تشکل های دانشجویی با چنین مدیران و چالش ها و شبهه افکنی هایی برخورد می کنند جوابشان را هم داشته باشند.

** بازیگران سریال شما چطور انتخاب شدند؟

-سعی کردم تکرار بازیگران قدیمی که با آنها کار کردم نباشد و الان بعد از ۷ کاری که در تلویزیون و سینما ساختم بیش از ۱۵۰ بازیگر سطح یک و دو سینما و تلویزیون با ما کار کردند و عده محدودی با ما کار نکردند که برخی ها تلویزیون کار نمی کنند و برخی نیز با توجه به گفتمان اثر کار نمی کنند یا می کنند اما در دادستان سعی کردیم ترکیبی از بازیگرانی که با ما کار کردند و برخی نیز نه و ساختارشکنی هم کردیم که بعضی بازیگران طنز در موقعیت جدی قرار بگیرند. چون زبان کار زبان طنز نیست جز یکی از کاراکترها که علی سلیمانی نقشش را بازی می کند آنهم به خاطر اقتضائات قصه که محبوب شد و وقتی شهید شد تاثر برانگیز بود.

بقیه بازیگران مان جدی هستند مثل هومن برق نورد که بازیگر طنز است اما در دادستان جدی بازی می کند و بهنوش بختیاری و … نشان دادند در نقش جدی نیزقابلیت خوبی دارند.

 

** برخی انتخاب های بازیگرانتان دچار حاشیه بودند.

-نه این روند برای خیلی از سریال ها عادی است و بازیگران مدتی محدودیت دارند و بعد از مدتی محدودیت شان برطرف می شود و فیلم و سریال کار می‌کنند. بالاخره مادام العمر محدودیت ندارند. اینجا هم به فراخور نقش چند گزینه داشتیم که یکی اش هم خانم قریشی بود.

یکی دیگر از مسائل ما این بود که بازیگری که می خواستیم باید تعهد تمام وقت داشته باشد و چون سرعت کار ما بالا بود نمی بایست بازیگر در پروژه های دیگر به صورت همزمان حضور می داشت. برخی ها عادت کردند که همزمان دو سه پروژه می روند و به کار لطمه می زنند. همه این فاکتورها را که کنار هم می چیدیم به بازیگری می رسیدیم که بتواند این نقش را ایفا کند. برای مثال آقای محمد کاسبی جزو گزینه های اولمان نبود و آقای شریفی نیا و برخی دوستان دیگر هم بودند اما قسمت ایشان شد که در دقیقه نود این نقش را بازی کند.

**یعنی آقای شریفی نیا قرار بود ایفاگر نقش شهاب متقالچی باشد؟

-بله اما همان زمان سر کار سینمایی بودند و نشد.

** سحر قریشی انتخاب اول شما بود؟

-انتخاب های دیگری هم داشتیم اما شرایط کاری ایشان مهیاتر بود.

 

** مدت زیادی است که خانم قریشی کار تلویزیونی بازی نکرده است.

-حالا به هر حال قصه را دوست داشت و نقشی هم که قرار بود بازی کند نسبت به سایر نقش هایش متفاوت تر بود.

** چرا هجمه به سریال هم زمان با آغاز سریال صورت گرفت؟

-خیلی نبودند و گعده ای بودند که در توئیتر حرف هایی زدند و غیرکارشناسی هم بود. اینها از پیش طراحی شده می خواستند سریال را مورد هدف قرار دهند حالا سریال را بزنند و سیما فیلم یا شبکه سه یا تلویزیون را بزنند. به هرحال کسی که از قسمت دوم سریال شروع به حمله می کند و ۲۰ مطلب نوشته و آماده شده با اسامی مستعار مختلف دارد نشان می دهد بحثشان بحث نقد نبود. حالا دلایلش بعدا کشف خواهد شد که از کجا به اینها گفتند چنین کنید. گرچه بعضی ها هم نقد دارند و آزادند نقد کنند و مهم این است که مردم سریال را دیدند و آمار بیننده ها بسیار بالا است و از آن استقبال شده و همین برگ برنده کار ما است.

وظیفه منتقد نقد کردن است و من به آنها هجمه ای ندارم و اینها هم باید زندگی شان اداره شود و اگر با فحش دادن ما زندگی شان اداره می شود خواهش می کنم که اینها را حذف نکنند و اثر را نگاه نمی کنند و قرار است رسالت انقلابی شان را در حذف دیگران انجام دهند ولو اینکه آدم های دیگری پشت سرشان قایم شده باشند. اما همه منتقدان هم اینطور نیستند و خیلی ها هم از کار دفاع کردند جامعه شناسان و استادان دانشگاه و پیشکسوت های عدالت خواهی همه از محتوایی که اینها می گویند سخیف است دفاع کردند. در عرصه رسانه نیز منتقدانی که اصلا توقعش را نداشتم از فرم و ریتم کار دفاع کردند.

 

حدود ۳ میلیون بار دانلود شدن در تلوبیون یعنی استقبال مردمی گرچه مخاطب ما تلوبیونی نیست و می خواهد در کنار خانواده سریال ببیند. به تعبیر شهید مطهری تا وقتی قطار حرکت نکرده به آن سنگ نمی زنند و قطعا سریال دادستان تاثیر گذار بوده که با چنین واکنش هایی مواجه شده است.

** شما در مقابل این نقدها عکس العملی نداشتید؟

-معتقد بودم خود اثر کارش را خواهد کرد. ما از قسمت سوم سریال استقبال شگفت انگیز مردم را دیدیم و وقتی تمام شد انگار مخاطب شوک زده شد و دوست داشت کار ادامه پیدا کند. این استقبال نشان دهنده این است که هم در فرم و هم در محتوا کارمان را به درستی انجام دادیم.

 

** حمله داعش به مجلس موضوعی غیر مرتبط به داستان سریال شما بود. چطور شد این موضوع در سریال گنجانده شد و برای تطبیق این حمله از چه منابعی استفاده کردید؟

-فکر می کردم مطالبه گری باید در دل یک قصه اکشن معمایی طرح شود  و من سعی کردم از هر فاکتوری که به التهاب قصه اضافه می کند استفاده کنم. از نوع سبک فیلمبرداری موسیقی فیلم و نوع تدوین موازی و … اما در مورد وقایع معاصر چرا آدم باید بگذرد؟ اگر در غرب چنین اتفاقی می افتاد ده ها بار در ده اثر مختلف از زوایای مختلف از آن استفاده می کردند. یکبار از زاویه داعش وارد می شدند و یک بار از زاویه دید مردم عادی ورود می کردند و یکبار از دید محافظان. ما اینجا از زاویه دید دانشجویانی وارد شدیم که برای جلسه ای مطبوعاتی وارد مجلس شدند که این زاویه ورود جذابی به قصه است. کما اینکه حمله داعش به مجلس زوایای پنهانی داشت و در آخر متوجه شدیم نفوذی هایی در مجلس بودند مثل  قصه شیرانی و ملکه و شیرین و خانم خبرنگار و زنی که در مجلس با آنها در ارتباط بوده حلقه های به هم متصل توطئه علیه کشورمان هستند. چه آنهایی که می دزدند و به کانادا می روند و چه سرویس های جاسوسی که بر اینها سوار می شوند برای بهره برداری در تصمیم سازی هایشان و چه آنهایی که به این مردم حمله فیزیکی می کنند همه و همه اضلاع یک مثلث هستند.

مجلس و حمله داعش به مجلس یکی از اقتضائات کار بود کما اینکه دانشجوها به مجلس می روند و با شهاب متقالچی میزگرد برگزار می کنند. نفوذ آدم هایی از طیف داعش و حلقه ای بین نفاق و داعش و حتی جریان فساد مالی و … و پیوندهایی که اینها با هم دارند همگی در خارج توسط سرویسی مدیریت می شود. یعنی مثلثی شکل می گیرد که ناکارآمدی نظام را رقم بزند و بر اساس واقعیت ها و اطلاعاتی که ما جمع آوری کردیم آن بخش حمله به مجلس به نوعی در خدمت قصه بود و در آخر می بینیم که هم شیرانی نفوذی در ساختار قدرت پیدا کرده و شیرین به عنوان خبرنگار جزو نکات ناگفته حمله داعش به مجلس هستند.

** برای تطبیق حمله داعش به مجلس از چه منابعی استفاده کردید؟

-بخشی از آن فیلم های مستندی بود که دیدیم و شاهدان عینی از جمله بچه های سپاه انصار به عنوان مشاور لحظه به لحظه اتفاق را برایمان تعریف کردند و ما بازسازی کردیم.

 

** عدالت خواهی کلیدواژه سریال شما است. در فضای امروز جامعه ما این واژه چقدر کاربرد دارد؟

-به نظرم الان دیگر بحث مطالبه گری به خصوص با رسانه های جدید به گفتمان غالب جامعه تبدیل شده است و از طرفی  هم پاسخگو کردن مسئولین. جزو دیالوگ های سریال هست که برخی مسئولین آنقدری که از فضای مجازی و رسانه ها می ترسند از خدا نمی ترسند. این واقعیت است و اگر فضای مجازی نبود آیا فلان قاضی و نماینده مجلس و … می آمد و از مردم عذرخواهی کند؟ قبلا اینطور نبود و این قدرت رسانه را نشان می دهد یعنی ما مطالبه گری را فرهنگ سازی می کنیم اما از طرف دیگر خود مطالبه گری را مورد نقد قرار می دهیم که باید انصاف داشت و باید به نوعی نیمه پر لیوان را دید و باید برای مطالبه عدالت، عدالت داشت و این حرفی بود که ما سعی می کردیم از زبان ابوذر برای شاگردانش که مطالبه گر هستند به نوعی فرهنگ سازی کنیم.

مطالبه گری و عدالت خواهی تم اصلی همه کارهایم هست و هر نمادی که به این قصه ربط داشته باشد را استفاده می کنم. شما در فقر و فحشا و دارا و ندار و اخراجی ها و رسوایی دست فروش دوره گردی را می بینید که از آکاردئون استفاده می کند و این المان فقر و دوره گردها است. یک زمانی آدم باید زبان اینها شود و زبان دانشجوهای مظلومی شود که به خاطر مطالبه گری بازداشت می شوند و تریبونی ندارند.

حالا رسانه ملی سریالی را می سازد که مردم مال باخته بانک بیانیه می دهند و چه زمانی این اتفاق در دیگر سریال ها افتاده است؟ و چه زمانی بوده که مردم از ساخت یک کار دفاع کرده باشند و از مسئولین بخواهند سریال را دچار ممیزی نکند؟ این وظیفه من هست که در همه آثارم نیم نگاهی به بحث عدالت و مطالبه گری داشته باشم.

** برخی ها می گویند این سریال شعار زده است. شما با این موضوع موافق هستید یا مخالف؟ و اینکه آیا شعار بد است؟

-نه، اتفاقا شعار اصلا بد نیست. اینهایی که چنین حرف هایی را می زنند شعارنزده هستند و از شعار فرار می کنند یا اصلا برخی از اینها به شعاری اعتقاد ندارند. شما فیلم های آمریکایی را نگاه کنید از اول تا آخرش پرچم آمریکا را به عنوان همه نمادها می بینید. اما کافی است در یک فیلم ایرانی پرچم به دست یکی از شخصیت ها بدهید یا روی هواپیمایش بزنید فوری می گویند که اینها شعار می دهند. یعنی اینها کاری می کنند که کسی از ایدئولوژی در فیلم حرف نزند و صرفا یک کار سرگرم کننده اکشن پلیسی انجام دهد و تمام. شما سریال خانه پوشالی را نگاه کنید می بینید کاملا سریال سیاسی است و همه دیالوگ ها هم سیاسی است. بحث بده بستان ها لابی گری و رای آوردن و رای نیاوردن و … اینجا هم اگر شما درمورد مطالبه گری حرفی می زنید دیالوگ های مرسوم این قصه همین ها است دیگر و پاسخ هایی است که به این شبهات داده می شود.

 

** نقد شما به جناح یا گروه خاصی اختصاص داشت؟ یا موضوع های مطرح شده فراجناحی بود؟

-شما در سریال دیدید که اصلا سعی شده نمادهای حزبی و جناحی کم باشد مگر مربوط به گفتمانش باشد.برخی ها که فکر می کردند اینطوری است بعدا متوجه اشتباهشان شدند و بازخوردهای اجتماعی و سیاسی نشان داد اشتباه کردند. حتی نمادهایی در اتاق شهاب داشتیم که در قسمت پایانی دیدیم شهاب یکی از بهترین شخصیت ها شد و هیچ کدام از مسئولین ما نمی توانند کاری که او کرد را بکنند.

پس من اگر می خواستم جناحی نگاه کنم چنین رفتاری را به این آدم که نمادهای دیگری از جناح های دیگری در اتاقش بود منتسب  نمی کردم. یعنی شهاب متقالچی نماینده یک گفتمان هست که برای مثال پشت او عکس آقای هاشمی هست. یا حرف هایی که شهاب می زند درباره اینها موی دماغ هستند را بعضا در تریبون های نماز جمعه شنیده بودیم که در برابر عدالت خواهان این حرف ها را می زدند. اما آیا این شخصیت متقالچی هم سیاه و سفید است؟ ولو اینکه از جناح دیگری باشد حق درست تصمیم گرفتن ندارد؟ به نظرم خیلی از خودگذشتگی می خواهد که یکی بیاید در مجلس و با اینکه می داند رای هم می آورد انصراف بدهد. آیا آنها در مقابل قهرمان های جناح مقابل چنین کاری کردند؟ چنین کاری نمی کنند و فقط می خواهند سیاهش را ببینند. اما ما در مورد این جریان چنین کاری انجام دادیم.

** در یک خطی قصه سریال شما آمده بود که این سریال کاملا تخیلی است. چرا از چنین جمله ای استفاده کردید؟

-نمی خواستم حرف اصلی سریال قربانی دعواهای جناحی شود کما اینکه یک دولتی بگوید دارند ما را می زنند و یک مجلسی بگویند ما را می گویند برای همین سعی کردم شخصیت های این سریال ما به ازای عینی نداشته باشند. برای مثال شما می بینید که برای بازیگر رئیس مجلس فرد دیگری را گذاشتیم و در مورد دولت ها هیچ شباهت سازی در مورد معاون رئیس جمهوری که شهاب پیش او می رود انجام نمی شود. این تعمد برای این است که به جای حاشیه،‌ متن را ببینیم.

** اما اتفاق هایی که در جامعه ای که در سریال شما تصویر می شود، رخ می دهد انگار که خیلی به زمان حاضر نزدیک است.

-نه، به نظر من اینطور نبود. شما واکنش دولت را به سریال های دیگر دیدید و مشابه سازی هایی که می شود. الان دولت در مقابل سریال ما سکوت کردند. چرا؟ چون دیدند منصفانه حرف می زنیم.

 

** یعنی فشاری از سمت دولت روی شما نبود؟

-نه اصلا. انقلابی نماها که فشار روی ما آوردند اما دولتی هایی که اصلا توقعی ازشان نمی رفت چیزی نگفت.

** سازمان صداوسیما چقدر حامی شما بود؟

-سازمان هم خط قرمزها و ممیزی های خاص خودش را دارد اما در مورد سریال دادستان خیلی خوب عمل کرد و سعه صدر بالایی داشتند.

** خودتان چقدر تلاش کردید تا مرز بین تخریب و نقد را حفظ کنید؟

-این یکی از گفتمان های سریال ما است و استاد ابوذر مدام به دانشجوهایش همین حرف را تکرار می کند که بین نقد و تخریب فاصله است و روش ها را درست بروید و ما هم سعی کردیم همین باشد. به هر حال اگر کسی سریال را به طور دقیق دنبال کرده باشد می بیند که درباره عدالت بحث علمی می کند و نظریه پردازی می کند. اگر مردم حرف های دیروز آقای عماد افروغ به عنوان جامعه شناس را بخوانند متوجه می شوند حرف این سریال چه بوده است و اهل فن این را درک می کنند گرچه مخاطب عام نیز برداشت خودش را داشت.  

** چقدر با این سریال حرف هایی که می خواستید را زدید؟

-ظرفیت یک مینی سریال همه حرف ها نیست و ممکن است بخشی از حرف ها مانده باشد. کما اینکه گره هایی می تواند گشوده شود با دستگیری قاضی یا شیرانی یا حتی سرنوشت شهاب متقالچی که ان شاء الله در کارهای بعدی می توان به لایه های دیگر فساد پرداخت.

 

** در قسمت پایانی این سریال انصراف شهاب متقالچی طعنه ای بود به مسئولانی که ناکارآمد هستند اما اصرار دارند که روی صندلی خود بنشینند؟

-حتما همین طور بوده است. به این می گویند مدیریت. حتی آدمی که دچار آسیب نفوذ هم شده باشد آیا باید طرف را کاملا حذفش کرد؟ یا مدیریتش کرد؟ به نظرم نقش خانواده در مدیریت شهاب مهم بود که به این تصمیم برسد.

** راه مطالبه گری شما تا چه زمانی ادامه دارد؟

-عدالت، تاریخ مصرف ندارد و افرادی که من را می شناسند می دانند در همه دولت ها نقش مطالبه گر را داشتم. چه با نشریه، چه با حضور خیابانی و چه با مستند و فیلم سینمایی و هیچ دولتی نیست که بگوید فلانی در آن دوره ساکت نشست و کاری نساخت که جنبه انتقادی و نقد درون گفتمانی نداشته باشد.

به نظرم تا وقتی آدم این طرف میز هست مطالبه گر است و وقتی رفت آن طرف میز باید پاسخ گو باشی. به کسانی که سعی می کنند زبان مردم باشند پیشنهاد می دهم که هیچ وقت سعی نکنند بروند آن طرف میز چون مردم اعتماد خودشان را از دست می دهند. مخالف این نیستم که مطالبه گرها وزیر و وکیل شوند اما برخی از این آدم ها پرچم این قصه می شوند و زندگی شان کلا زیر ذره بین می رود. حتی گفتم در یکی از دولت ها پیشنهاد وزارت ارشاد به من داده شد که قبول نکردم. خیلی از افرادی که الان می گویند عدالت و به سریال ما نقدهایی دارند اینها هزینه آنچنانی ندادند و مثل من زندان و توقیف نشریات و فیلم را نکشیدند و از کار بی کار شدن ها و اخراج شدن ها را نکشیدند. من به خاطر همین وجهه مطالبه گری ام هیچ وقت مقام و پست دولتی نداشتم و حتی هیچ وقت نتوانستم کارمند رسمی دولت شوم چون می گفتند یا اینور یا آن ور و اینها موی دماغند. اما جایی هم که فرصتش برایم مهیا بود مطالبه گری را ترجیح دادم.

** دادستان ادامه دارد؟

هنوز تصمیمی نگرفتم.

 

** قصه ای برای ادامه این سریال دارید؟

-بالاخره این پتانسیل ها وجود دارد اما با توجه به شرایط کرونا باید دید که چه می شود.

** سال ۸۹ در نشست سریال دارا و ندار شما در پاسخ به سوال خبرنگار فارس درباره اینکه می گویند ده نمکی از رانت استفاده می کند، شما گفتید من از جگرم استفاده می کنم. آیا هنوز سر حرفتان هستید؟

-برای زدن حرف های متفاوت هیچ گاه فرش قرمز جلوی پای آدم پهن نمی کنند و فکر نمی کنم کسی باشد که به اندازه من بابت حرف ها و آثارش هزینه داده باشد شما از نشریات توقیف شده شلمچه و جبهه بگیرید تا مستند توقیف شده فقر و فحشا و نوع برخوردهایی که با آثار من در جشنواره می شود و هجمه هایی که معمولا می شود. چطور فرش قرمزی هست که وقتی دیگران کاری می سازند با هزاران مسئله و ضعف و ریتم کند، کسی در موردشان حرفی نمی زند چون حقوق می گیرند و وظیفه دارند از این آثار دفاع کنند و به ما که می رسد شمشیرها را تیز می کنند. تازه قسمت اول سریال شروع می کنند به حمله کردن و در پایان متوجه می شویم که مطالبشان از قبل سفارشی و آماده بوده و با اسم مستعار آنها را پخش کردند.

این حتما اسمش رانت نیست و اسمش مطالبه گری و مبارزه است که تاوان دارد. منظورم از جگر،‌ شجاعت بود و وقتی در اخراجی ها می گوید باید جگر داشته باشی. الان جگر زیاد شده منتهی جگر از نوع کلاه قرمزی اش که آدم های حرف گوش کنی هستند و مثل زامبی ها به یک اثر هنری حمله می کنند و یا مثل زامبی ها از آن دفاع می کنند که مدیران یا مرعوب کنند یا مجبورشان می کنند به یک اثر جایزه دهند. وظیفه اینها دفاع یا حمله به یک اثر هست. آنها جگر واقعی در عرصه رسانه هستند.

 

** فکر می کنید مسیر عدالت خواهی شما تا چه زمانی ادامه دارد؟

-تا زمانی که خودم آلوده نشدم و به سمت ساختار قدرت نرفتم. ابوذر حرف مهمی را به شهاب می زند و می گوید بابا چه زمانی می خواهی وزیر بشوی؟ می گوید چند روز دیگر و نظرش را می پرسد و او هم می گوید نماینده مردم باشی بهتر از این است که نماینده دولت باشی. شهاب می گوید چرا؟ ابوذر می گوید: چون اگر نماینده مردم باشی در موضع مطالبه گری اما وقتی نماینده دولت باشی و به دستگاه اجرایی بروی در موضع پاسخگویی هستی. گرچه این نسبی است و خود نماینده مجلس هم باید پاسخگو باشد. اما برای آدمی که اهل رسانه است موضع مطالبه گری موضع خدایی است.

زمانی بود که به من پیشنهاد وزارت ارشاد داده شد و گفتم من صلاحیت مسئولیت وزارت را ندارم و به همین پادشاهی که دارم قانعم. یعنی کسی که در موضع نقد است همه را نقد می کند و از موضع بالا است. وقتی که نشریه شلمچه را داشتم یک روز دیدم آقای غرضی در دادگاه خیلی عصبانی است و به او گفتم ناراحت نباش و من نمی خواهم جای شما را بگیرم و نه می خواهم وزیر شوم و نه وکیل. گفت بله می دانم وزارت و وکالت خوب نیست و شما می خواهید خدایی کنید. به نظرم خبرنگار،‌ اهل رسانه و اهل هنر و کسی که مطالبه گر هست در موضع خیلی بالاتری نسبت به قدرت قرار دارد.

** ممکن است در آینده وزارت را قبول کنید؟

-تا حالا که قبول نکردم و گول نخوردم. دارم بکوب می خوانم برای بالاتر از شهاب.

** فیلم یا سریال جدیدی دارید؟

-نمی دانم در این شرایط کرونا هیچ چیز معلوم نیست.

 

** اما شما دادستان را در پیک زمان کرونا ساختید.

-بله و خیلی هم سخت بود. با تعدد لوکیشن و هنرور و بازیگر کار پر ریسکی بود.

** نمی توانستید تولید را به زمان دیگری موکول کنید؟

-وقتی شما مردم را به خانه ماندن دعوت می کنید باید حتما خوراک فرهنگی تان را هم تامین کنید. کسانی که الان در حوزه تلویزیون و سینما دارند کار می کنند و اثری تولید می کنند شبیه به مدافعان سلامت هستند. شغل های دیگر می توانند حین کار ماسک بزنند اما بازیگرها مقابل دوربین نمی توانند از ماسک استفاده کنند.

** زمان پخش سریال دادستان خیلی به زمان انتخابات نزدیک بود. این خواسته خودتان بود؟ با توجه به اینکه یکسری پیام های انتخاباتی هم داشتید.

-پیشنهادم این بود که خیلی نزدیک به زمان برگزاری انتخابات این سریال پخش شود چونکه تاثیر اجتماعی بیشتری دارد نه تاثیر جناحی. مثلا دو هفته مانده به انتخابات. اما خب به هر حال دوستان معذوریت های خودشان را داشتند و اگر دو هفته مانده به انتخابات پخش می شد دیگر دولت هم مستقر نبود و برداشت جناحی هم از سریال نمی شد. منظورم از این سریال آگاهی بخشی بود و آنجایی که جلوی صندوق های اعتباری تظاهرات می شود و دانشجو می گوید به جای اینکه الان کفن بپوشید و به خیابان ها بریزید آن زمانی که کاندیدایتان دارد صحبت می کند به حرف های اصلی اش گوش دهید تا اینکه فقط یک جمله اش درباره گشت ارشاد و جداسازی پیاده رو ها برایتان پررنگ باشد و به تز های اقتصادی و ایدئولوژی هایشان گوش کنید.ابوذر هم در سریال می گوید ما در عالم سیاست دو وظیفه داریم انتخاب درست و در جای درست و بعدی هم مطالبه گری و اینکه اگر کاندیدای خودمان بود نگوییم نباید نقدش کنیم.

** این سریال با تکنیک دوربین روی دست تصویربرداری شده است و همین تشویشی به مخاطب منتقل می کند.

-از هر فاکتوری که بتواند به ریتم و هیجان کار کمک کند استفاده می کنم. افرادی که سریال های روز دنیا را می بینند مطمئن باشند حرکت ها و تکان های دوربین در بسیاری از سریال های پلیسی روز دنیا خیلی بیشتر از دادستان است. این سریال در سکانس های اکشن،‌ حمله داعش به مجلس،‌ بازجویی ها این نماهای غیرمتعارف را دارد اما در خیلی از سریال های دنیا شما در سکانس های محزون هم این حرکت های نامتعارف دوربین را می بینید. شاید در قسمت های ابتدایی مخاطب به خاطر عادتش به سریال های ایرانی و ریتم کند و دوربین های ثابت شاید اذیت می شد اما از یک جایی به بعد شگفت زده قصه را دنبال می کرد و در پایان می گفت چرا زود تمام شد؟ و آنقدر ریتم تند بود که مجال از دست دادن یک سکانس را هم نداشتیم.

 

** چرا تعداد قسمت ها بیشتر نشد؟

یکی از دلایلی که کار جذاب شد به خاطر این بود که در ظرف زمانی محدودی به اندازه کافی قصه گنجانده شد و نمی خواستیم به قصه آب ببندیم. کما اینکه هنوز قصه ما پتانسیل ادامه دادن به اتفاق های دیگری هم دارد که می توان از زوایای دیگری به قصه ورود کرد.

انتهای پیام/

 

 

 





منبع خبر

ده‌نمکی: شمشیرها را برای «دادستان» تیز کردند/ بخشی از سریال بر اساس خاطراتم بود/ پیشنهاد وزارت را قبول نکردم بیشتر بخوانید »