سعدالله زارعی

فلسطین؛ بشارت‌ آزادی نزدیک

فلسطین؛ بشارت‌ آزادی نزدیک



شکست مطلق سیاست‌های آمریکا در منطقه – که جایگاه برجسته‌ای در بیانات و بیانیه روز قدس رهبری داشت – از یک‌سو پشت اشغالگران را لرزانده و از سوی دیگر امید مضاعفی به طرف فلسطینی داده.

سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت چهل و سومین روز جهانی قدس – که به زبان فارسی منتشر گردید- و بیانات معظم‌له به همین مناسبت – که به زبان عربی ارائه شد – از یک‌سو وضع فعلی فلسطین را با دقت و بیان فهرستی از مهم‌ترین موضوعات آن ترسیم کرد و از سوی دیگر تا حد زیادی نقشه راه ادامه حرکت را هم ترسیم فرمودند. پیام و بیانات ایشان دارای نکات جدید و بدیعی هم بود. درخصوص این موضوع و روند تحولات فلسطین نکات زیر اهمیت دارند.

۱- اشغال تدریجی فلسطین در فاصله سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۷ یک برنامه «بین‌المللی» – به معنای طرحی که در میان قدرت‌های آن روز جهانی مورد توافق قرار گرفت – بود و هدف آن هم به اشغال سرزمین فلسطین محدود نبود، بلکه سیطره بر کل جهان اسلام و به عبارتی سیطره بر غرب آسیا را هدف گرفته بود.

به همین جهت از سوی سران یهود، از اول تصرف «از نیل تا فرات» به عنوان راهبرد اصلی مدنظر قرار داشت و حال آنکه اگر این یک طرح بین‌المللی نبود، رژیمی که می‌خواهد به این محدوده بزرگ جغرافیایی برسد، باید هدف‌گذاری خود را مخفی می‌نمود. اعلام علنی این هدف‌گذاری در همان ماه‌های اول تأسیس این رژیم منحوس، از اطمینان کامل آن از پشتیبانی قطعی غرب در تحقق این شعار حکایت می‌کند.

تأسیس اسرائیل با یک برنامه انگلیسی شروع شد و یک پروسه حدود ۵۰ ساله را طی کرد. سر «هنری کمپل بنرمن» (Henry Campbel BannerMan) نخست‌وزیر سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۸ انگلیس گفته است: «مهم‌ترین آب‌راه‌های استراتژیک در جهان اسلام است. در آنجا مهم‌ترین ذخایر زیرزمینی وجود دارد، اگر ما در این منطقه به فکر جای پایی برای خود نباشیم، باید آقایی خود در جهان را پایان‌یافته تلقی کنیم».

این نکته را در نظر داشته باشید که انگلیس در این سال‌ها یعنی از اوایل قرن بیستم دچار افول شده و در سراشیبی قرار داشت. کمپل بنرمن برای برون‌رفت از ضعف، تسلط برآبراه‌های استراتژیک و ذخایر زیرزمینی جهان اسلام را مطرح و در همان حال از یک «جای پا» برای تضمین این تسلط و در واقع این چپاول صحبت می‌کند. پیش از او «سیسل رودز» (Cecil Rhodes) سیاستمدار انگلیسی اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ که از او به عنوان مؤسس استعمارگر کشور رودزیا یاد می‌شود و یکی از نزدیکان «تئودور هرتزل» می‌باشد. تأسیس اسرائیل را راه‌حل غرب – به تعبیر کمپل بنرمن جای پای انگلیس – در تسلط بر شرق می‌داند و به آن ترغیب می‌کند.

وقتی به وضعیت تأسیس این رژیم هم نظر می‌اندازیم همین هدف‌گذاری را می‌بینیم؛ اسرائیل برای تحقق اشغال فلسطین ادبیاتی اختراع و قدرت‌های آمریکایی و اروپایی را به این ادبیات متعهد کرد؛ یعنی مظلوم‌نمایی برای قوم یهود، تأکید بر زیر فشار قرار گرفتن یهودیان از سوی نازی‌ها و ادعای مسالمت‌جو بودن یهودیان موضوعاتی بودند که در سطح سیاسی، تبلیغی، هنری و حقوقی مورد پشتیبانی همه غرب قرار می‌گرفتند.

به عنوان مثال ‌هالیوود در عرصه هنر «بن‌هور» را عرضه کرد که یکی از آثار ماندگار تاریخ سینما است تا نشان دهد یهودیان مهربان، پرتلاش، مؤمن و مورد ستم هستند و در همان حال اگر به تشکیل حکومت دست پیدا کنند، با دیگران مهربانی را در پیش گرفته و پناهی برای مظلومان خواهند بود! در عرصه حقوقی، قوانین متعددی به تصویب قدرت‌های بین‌المللی و دولت‌های پیرامونی آنان رسید که همه ناظر به تأسیس بی‌قید و شرط اسرائیل در این سرزمین بود که قانون بین‌المللی و جعلی هلوکاست فقط یکی از این قوانین است.

به جهت مأموریت تضمین سلطه غرب بر جهان اسلام بود که برای آن رژیم، ارتش و سیستمی در حد یک قدرت بزرگ در نظر گرفتند؛ ارتشی با یک میلیون و سیصد هزار نفر نیرو و سرویس اطلاعاتی در ظرفیت رصد و مهار اطلاعاتی یک قدرت بزرگ تدارک دیده شد. پس جهان اسلام صرفاً با تأسیس یک دولت و مردمی اشغالگر فلسطین مواجه نبود – که این هم البته قابل پذیرش و تحمل نیست – در اینجا مسلمین با یک توطئه عظیم جهانی علیه کل جهان اسلام و منابع آن مواجه شدند، نه با تأسیس یک دولت در ۲۷۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت.

۲- شکست پروژه ۱۲۰ ساله اسرائیل، در واقع شکست پروژه‌ای بین‌المللی است و درست به همین جهت نباید به تحولات انقلابی فلسطین در حد تحول در یک جغرافیای محدود – مثل بسیاری از تحولات دیگر- نگریست. در اینجا مقایسه میان جمعیت و مساحت جهان اسلام با مساحت و جمعیت اشغال‌کننده فلسطین منطقی نیست؛ چرا که این هماوردی نه هماوردی با یک دولت و یا یک جمعیت بلکه هماوردی با قدرت‌های بین‌المللی است که علیه اسلام و کشورهای اسلامی وارد عمل شده بودند و به همین جهت توطئه‌ای که تدارک دیده شد، درگیری با همه دولت‌های اسلامی بود.

با این وصف بقاء فلسطین، علی‌رغم این همه تلاش استکباری‌، اعجازگونه است؛ چه رسد به اینکه به واسطه مقاومت اسلامی اساس این توطئه جهانی در حال ویران شدن است. اینک قدرت‌های بین‌المللی که این رژیم جنایتکار را به وجود آورده و ده‌ها سال از آن حمایت قاطع کرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که رژیم قادر به تأمین سلطه آنان بر غرب آسیا نیست و چون قادر به حفظ خود هم نیست، به «باری گران» بر دوش آنان تبدیل گردیده است.

۳- رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات و بیانیه روز قدس، روی چند کلیدواژه تمرکز داشتند، جایگزین شدن «اراده شکست‌ناپذیر مردم فلسطین» به جای «ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل»، جهاد، تحرک جنین و شکست‌های پیاپی مهم‌ترین‌ حامی رژیم اسرائیل.

واقعیت این است که نتیجه جنگ‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱ (۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰) رژیم صهیونیستی، عنوان «ارتش شکست‌ناپذیر» را از این رژیم گرفت و حال آنکه اسرائیل با این کلیدواژه آنچنان رعبی ایجاد کرده بود که هیچ‌کس در خود یارای مواجهه با اسرائیل نمی‌دید و سرنوشت هرگونه درگیری با اسرائیل، شکست دیده می‌شد و این از ۱۹۷۷ – سفر ۱۹ دسامبر سادات به تل‌آویو – به این طرف به زیربنای اصلی مذاکرات عربی – اسرائیلی تبدیل گردید.

هم‌اینک این تصویر شکسته شده و آثار آن هم از میان رفته است. از آن طرف فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها و… «اراده‌ای شکست‌ناپذیر» را به ثبت رسانده‌اند؛ یعنی به موازات آنکه در میان ملل مسلمان و به خصوص در میان فلسطینی‌ها، رعب از اسرائیل از بین رفته است، در میان اشغالگران و حامیان آنان، رعب از مقاومت و جهادگران فلسطینی و لبنانی رسوخ و آنان را فشل نموده است؛ به گونه‌ای که در نبرد سیف‌القدس، شلیک چند موشک به حومه بئرالسبع، فرار چندصد هزار یهودی به مناطق شمالی ۱۹۴۸ را در پی‌داشت.

«جنین» هم یک واژه جدید در ادبیات جهادی رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. جنین به عنوان بخشی از کرانه باختری که با اردوگاه آوارگان آن شناخته می‌شود و با جنایات قبلی رژیم اسرائیل، ضرب‌المثل شکست فلسطین در برابر اسرائیل شده بود، طی اقدامات جهادی علیه اسرائیل، نقش ویژه‌ای ایفا کرد؛ به گونه‌ای که نیمی از اقدامات مسلحانه هفته‌های اخیر به آن تعلق داشت. در اردوگاه آن حدود ۱۵ هزار فلسطینی سکونت دارند و جنین در شمالی‌ترین نقطه کرانه باختری و نقطه به هم پیوستن راه‌های ارتباطی حیفا، ناصره، نابلس و قدس می‌باشد.

از این رو فعال شدن جهادگران جنین، این پیام را به همراه می‌آورد که امنیتی برای مناطق مرکزی رژیم باقی نمانده است. به همین جهت اسرائیل علی‌رغم مماشات با جوانان مجاهد قدس شرقی، در مواجهه با جوانان مجاهد جنین با شدت برخورد کرد. اسرائیل ضمناً می‌داند تحولات جنین، مانند یک فتیله انفجاری، می‌تواند کل کرانه باختری و قدس شرقی را به خرمنی از آتش تبدیل کند.

شکست مطلق سیاست‌های آمریکا در منطقه – که جایگاه برجسته‌ای در بیانات و بیانیه روز قدس رهبری داشت – از یک‌سو پشت اشغالگران را لرزانده و از سوی دیگر امید مضاعفی به طرف فلسطینی داده و بر میزان مقاومت آن افزوده است. این فضای تحرک فلسطینی و آن فضای بسته و یأس‌آلود اسرائیلی، افق آینده را روشن کرده است. از این رو بهترین راه‌حل برای اشغالگران – به تعبیر صادقانه و محکم سیدحسن نصرالله – این است که «با هر وسیله‌ای می‌توانند به کشورهای اصلی خود بازگردند.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فلسطین؛ بشارت‌ آزادی نزدیک بیشتر بخوانید »

بهترین راه مقابله با توطئه‌های رژیم صهیونیستی مقاومت است

بهترین راه مقابله با توطئه‌های رژیم صهیونیستی مقاومت است


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نشستی با عنوان «اسرائیل در سراشیبی سقوط»، با حضور ناصر ابو شریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران و سعدالله زارعی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل غرب آسیا با هدف بررسی اتفاقات اخیر فلسطین توسط انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

نماینده جنبش جهاد اسلامی در این نشست در پاسخ به سوالی در مورد حوادث اخیر قدس و این مطلب که در نهایت به چه نتیجه‌ای می رسد و چه اقداماتی باید انجام داد تا حملات به به مسجد الاقصی تکرار نشود، گفت: درباره موضوع انهدام مسجد الاقصی و ساخت معبد سلیمان باید بگویم که این پروژه از زمان تئودور هرتسل، اولین بنیان‌گذار جنبش صهیونیست، مطرح شد. در سال ۱۸۹۶ میلادی هرتسل در کنفرانسی گفت که صهیونیست بدون دولت یهودی، بدون قدس و بدون هیکل یا همان معبد سلیمان نمی‌تواند وجود داشته باشد. این در واقع بخشی از پروژه صهیونیستی هست که می‌خواهند مسجد الاقصی را منهدم کنند و هیکل سلیمان را به جای آن بسازند.

وی افزود: این طرح صهیونیستی صرفا با نابودی مسجدالاقصی تکمیل می‌شود. به همین خاطر، اخیراً رفتارهایی از صهیونیست‌ها می‌بینید که وارد مسجد الاقصی می‌شوند، این‌ها کارهای فصلی یا موسمی نیست بلکه بخشی از توطئه رژیم صهونیستی برای نابودی مسجدالاقصی است.

نماینده جنبش جهاد اسلامی تصریح کرد: این پروژه صهیونیست‌ها ابتدا به صورت تقسیم زمانی مسجدالاقصی بین فلسطینیان و یهودیان شروع شد و پس از آن اقداماتاشان را با تقسیم مکانی مسجدالاقصی ادامه دادند.

ابوشریف گفت: براساس اقدامات صهیونیست‌ها می‌توان گفت هدف بعدی آن‌ها سیطره کامل بر مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان هست؛ در واقع این معبد جزئی از خرافات و افسانه‌های صهیونیستی است، البته در گذشته هم تلاش‌هایی را انجام دادند که با مقاومت مردم فلسطین مواجه شد. صهیونیست ها سال گذشته تلاش کردند از طرف بخش «باب‌الرحمه» در قدس تقسیم زمانی کنند و یک کنیسه صهیونیستی هم در آنجا بسازند؛ اما با مقاومت شدید مردم فلسطین مواجه شدند. پس از آن خواستند تقسیم زمانی را همزمان با عید فصح یهودیان انجام دهند که دوباره با خیزش مردم فلسطین مواجه شدند و تلاش آن‌ها شکست خورد، سپس طرح دیگری به نام راهپیمایی پرچم را اجرا کردند. در آن طرح پرچم‌های صهیونیستی را بر ‌افراشتند و خواستند به طرف قدس بیایند و از طرف بحب القدس به سمت مسجدالاقصی بروند که آن هم با شکست مواجه شدکه با این وجود باز هم طرح‌های خود را ادامه دادند.

وی خواستار حمایت از مقاومت مردم در نوار غزه شد و افزود: به نظر من مردم فلسطین باید به مقاومت ادامه دهند و هم‌زمان همه مردم باید با مقاومت مردم فلسطین در نوار غزه همسو باشند، این هماهنگی بهترین راه مقابله با طرح‌ها و توطئه‌های رژیم صهیونیستی است.

نماینده جنبش جهاد اسلامی حمایت از محور مقاومت را اصل دانست و تصریح کرد: ضمن حمایت از محور مقاومت، امت اسلامی هم باید به صحنه بیایند چرا که امت اسلامی و عربی به قداست مسجدالاقصی معتقد هستند و آن‌ را مکانی مقدس می‌دانند؛ لذا باید هوشیار باشیم و باز هم تأکید می‌کنم اقداماتی که در مسجدالاقصی در حال انجام است به هیچ عنوان فردی و شخصی نیست، بلکه بخشی از توطئه صهیونیستی است که هدفش سیطره بر این مسجد مقدس هست.

ابو شریف با اشاره به اینکه مردم مسئله انتخابات در فلسطین را نپذیرفتند، گفت: هدف آن‌ها برای مطرح کردن موضوع انتخابات این هست که ما سرِ این موضوع با هم بجنگیم و در مقابله با رژیم صهیونیستی متحد نشویم. معتقد هستم اولویت ما باید آزادی فلسطین باشد چرا که در صورت آزاد سازی فلسطین سایر مسائل به نحوی حل خواهد شد و مشکل خاصی در این خصوص وجود ندارد. اما اینکه انتخابات را برگزار کنیم، سر صندلی‌ها با یکدیگر بجنگیم و سپس کار مردم را راه‌اندازی کنیم را به هیچ عنوان نمی‌پذیریم.

وی افزود: در فلسطین چیزی به عنوان دولت نداریم که بخواهیم انتخابات برگزار کنیم اصلاً حکومتی در فلسطین وجود ندارد، آنچه که به عنوان حکومت مطرح می شود خودمختاریست و این نیز زیر نظر رژیم صهونیستی به فعالیت می پردازد. محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بدون اجازه اسرائیلی‌ها نمی‌تواند از شهری به شهر دیگری برود.

نماینده جنبش جهاد اسلامی درمورد مرجعی که مسئول اجازه دادن به رئیس تشکیلات خودگردان در مورد جابه جایی هایش است، گفت: رژیم صهیونیستی مرجع اجازه دادن به رئیس تشکیلات خودگردان نیست بلکه باید از فرمانده نظامی آن منطقه که قصد سفر به آن را دارد اجازه بگیرد. در کرانه باختری ششصد و پنجاه پست بازرسی موجود است، در بین برخی از پست‌های بازرسی دروازه‌هایی قرار دارد که فاصله آنها از فاصله میان دو کشور هم بیشتر هست.

وی افزود: به عنوان نمونه می توان به پست بازرسی قلندیا اشاره کرد که هفده دروازه دارد؛ یعنی کسی که بخواهد از جنوب رام‌الله به قدس برود باید از هفده دروازه رد شود. با این اوصاف آیا گمان می‌کنید چیزی به اسم دولت فلسطین وجود دارد که حالا بخواهیم سر آن دعوا راه بیندازیم؟ فقط مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی و آزادی فلسطین باید برایمان مسئله باشد و تمام تلاشهایمان در همین چارچوب قرار بگیرد.

ابو شریف تصریح کرد: برخی ادعا می کنند که اداره امور مردم صرفا به واسطه برگزاری انتخابات میسر است، بنظر ما امور مردم می‌تواند با هر شیوه‌ای حل شود به همین دلیل با انتخابات مخالفیم، اما مواردی هستند که با آن‌ها موافقیم و آن‌ها را تایید می‌کنیم. اولین چیزی که تأیید می‌کنیم سامان دادن به خانه‌ فلسطینی برای تشکیلات خودگردان فلسطین مثل سازمان آزادی بخش فلسطین است. ما موافقیم که سازمان آزادی بخش فلسطین و نه دولت فلسطین بازسازی شود و این را تایید می‌کنیم.

نماینده جنبش جهاد اسلامی گفت: دومین چیزی که تأیید می‌کنیم تشکیل مجلس ملی فلسطین یا همان پارلمان فلسطین است. سومین مورد بازسازی و ساخت مؤسسات فلسطینی است؛ اما انتخابات تشکیلات خودگردان فلسطین را به هیچ عنوان قبول نداریم. چرا که به نظر ما تشکیلات خود گردان فلسطین فقط نماینده بخش اندکی از مردم فلسطین است و نماینده همه مردم نیست. به نظر ما مردم فلسطین خیلی بالاتر و بزرگتر از طرح‌های تشکیلات خودگردان فلسطین و حتی شخص محمود عباس هستند.

وی با بیان اینکه مردم فلسطین همیشه در مسیر مقابله با رژیم صهیونیستی و مقاومت متحد بوده اند، افزود: تلاش‌های زیادی از سمت رژیم صهیونیستی، رژیم‌های عربی و تمام جهان برای ایجاد اختلاف بین مردم فلسطین انجام شده است. همه آنها می خواستند مردم فلسطین را به هر شکلی که شده از یکدیگر جدا کنند و بینشان تفرقه بیندازند؛ اما مؤلفه‌های وحدت در میان مردم فلسطین بسیار زیاد است و به همین دلیل نتوانستند کاری از پیش ببرند.

ابوشریف تصریح کرد: متأسفانه اختلاف بین گروه‌های فلسطینی از سال ۱۹۹۳ میلادی پس از امضاء پیمان اُسلو ایجاد شد. در آن زمان مردم فلسطین به دو دسته تقسیم شدند؛ دسته اول، که جنبش فتح آن‌ها را حمایت می‌کرد و آن‌ها همان بلوکی بودند که خواستار تشکیل عدالت فلسطین در اراضی ۱۹۶۷ میلادی بوده و هراسوم را به رسمیت شناختند. الان یک بخش فلسطین همان خط مقاومت هستند که به‌صورت کامل هرگونه به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و صلح با این رژیم را نفی و آن را نمی‌پذیرند.

نماینده جنبش جهاد اسلامی گفت: خط مقاومت اعتقاد دارد سرزمین فلسطین حق مردم فلسطین است. از نظر خط مقاومت شیوه آزادی، یعنی آن اختلافی که بین این دو خط ایجاد شد، درباره نوع آزادسازی فلسطین است، خط مقاومت معتقد بود که می‌شود فلسطین را با گفتگو آزاد کرد.

وی افزود: ۳۰ سال پس از پیمان اسلو، درست بودن ایده مقاومت را آشکار و مشخص شد افق صلح و سازش با رژیم صهیونیستی به بن بست رسیده و شکست خورده است. اختلاف بین فتح و حماس یا فتح و جنبش جهاد اسلامی شخصی نیست بلکه در زمینه نوع مقابله با رژیم صهیونیستی است شاهد هستیم که رژیم صهیونیستی راهکار تشکیل دو دولت اسرائیلی-فلسطینی را قبول می‌کند. هدف رژیم صهیونیستی این است که مردم فلسطین را از هر آنچه دارند خلع و غصب کند. در ۳ ماه گذشته خیلی از املاک فلسطینی‌های ساکن نقل را از آن‌ها گرفتند و سعی کردند همه را در یک شهر اسکان دهند در منطقه الجلیل، مصادره اراضی فلسطینی‌ها به وفور ادامه دارد.

ابوشریف تصریح کرد: از طرفی شرکت‌های صهیونیستی (که خود صهیونیست آن‌ها را ایجاد کرده‌اند) خواستار این هستند با شیوه‌های جهنمی، مالکیت اراضی و املاک را از فلسطینی‌ها غصب کنند که یکی از این شیوه‌ها دریافت مالیات است، صهیونیست ها می‌خواهند آنقدر مالیات بر اراضی و املاک را زیاد کنند که صاحبان املاک نتواند هزینه آن را پرداخت کنند و مجبور شوند از اراضی و املاک بگذرند.

نماینده جنبش جهاد اسلامی گفت: مردم فلسطین در مساله مقاومت متحد هستند و هیچ اختلافی ندارند. در نظرسنجی‌هایی که در چند سال گذشته انجام شد ۹۱ درصد مردم نظر بر این داشتند که هیچ اتحادی به راه حل مسالمت آمیز با رژیم صهیونیستی یا راه‌حل تشکیل دو دولت اسرائیلی-فلسطینی ندارد و تنها راه آزادی فلسطین را مقاومت می‌دانند. ۶۶ درصد مرد اعتقاد دارند که راه آزادی فلسطین مقاومت مسلحانه است، سال گذشته بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها ۹۸ درصد مردم فلسطین بعد از عملیات سیف القدس راه آزادی را انتفاضه علیه رژیم صهیونیستی دانستند. تاکید می‌کنم مردم فلسطین در زمینه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی کاملاً با هم متحد هستند البته صهیونیست ها به تمام شیوه‌ها و راهکارها برای ایجاد اختلاف بین مردم فلسطین ادامه می‌دهند.

وی افزود: هدف دشمن ایجاد اختلاف بین مردم فلسطین، غزه، کرانه باختری بین فلسطینیان داخل ۱۹۴۸ و خارج از آن است که برای آن از هر شیوه‌ای استفاده می‌کنند؛ اما خوشبتانه مردم فلسطین به مقاومت ادامه می‌دهند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهترین راه مقابله با توطئه‌های رژیم صهیونیستی مقاومت است بیشتر بخوانید »

گرهی که بسته ماند و بختی که باز نشد

آسمان‌لرزه اسرائیل!



اینک حریم هوایی اسرائیل نقض شده و به عبارتی خیاط در کوزه افتاده است. وقتی حریم هوایی این رژیم به این شدت و در زمان نسبتاً طولانی نقض می‌شود، به این معناست که اسرائیل با برتری هوایی وداع گفته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:  روز جمعه گذشته، حزب‌الله لبنان اعلام کرد یک فروند پهپاد اطلاعاتی را به مدت ۴۰ دقیقه روانه منطقه جلیل شمالی فلسطین و در عمق ۷۰ کیلومتری مناطق تحت اشغال رژیم صهیونیستی کرده و این پهپاد پس از تصویربرداری از مناطق حساس نظامی و اقتصادی اسرائیل به لبنان بازگشته است. همزمان با این مسئله، محافل مختلف سیاسی، نظامی و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی به اهمیت این اقدام حزب‌الله اذعان و تصریح نمودند سامانه پدافند دفاعی اسرائیل و سایر سامانه‌های محافظتی آن، نتوانسته‌اند این پهپاد را رهگیری و منهدم نمایند. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد: 

۱ـ پهپاد ارسال شده از لبنان به آسمان مناطق اشغالی شمال فلسطین از نوع ریزپرنده‌ها بوده و توانسته است در ارتفاع پایین حرکت کند. این پهپاد در یک مدت زمان نسبتاً طولانی به تصویربرداری مشغول بوده و ضمن ارسال همزمان این تصاویر به مبدأ خود یعنی لبنان، تصاویر خود را یکجا هم در اختیار حزب‌الله قرار داده است. در واقع در این ماجرا، آسمان حساس‌ترین منطقه رژیم، در مدت طولانی در تسخیر پهپاد اطلاعاتی حزب‌الله قرار داشته است و این به آن معناست که مناطق نظامی شمال فلسطین، امنیت گذشته را ندارند چرا که این واقعه نشان داد هر زمان حزب‌الله اراده کند، می‌تواند اطلاعات لازم را از تحرکات و موجودیت نظامی اسرائیل به دست آورد.

۲ـ منطقه جلیل شمالی با مرکزیت «حیفا» اولین مناطق اشغالی فلسطین به حساب می‌آید و به همین دلیل این منطقه که حدود ۷۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و یک چهارم فلسطین اشغالی می‌باشد، منطقه‌ای نظامی است که به‌وسیله انواعی از پایگاه‌های نیروی هوایی این رژیم در صفد، نهاریا، کریات شمونه و حیفا و نیز انواعی از پایگاه‌های نیروی زمینی این رژیم به شدت محافظت می‌شود. این محافظت پس از شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه ـ تابستان ۱۳۸۵ ـ تشدید هم شده است؛ کما اینکه اسرائیل در دهه گذشته به‌طور متوسط هر دو سال یک بار یک مانور عظیم نظامی را در این منطقه به اجرا گذاشته که بیانگر آن است که این منطقه، منطقه نگرانی این رژیم است. از سوی دیگر در طول یک دهه گذشته، همواره تهدید حیفا از سوی حزب‌الله لبنان یا حتی از سوی جمهوری اسلامی مطرح شده و آیت‌الله سیدحسن نصرالله دو سال پیش در مصاحبه با شبکه تلویزیونی المیادین گفت حزب‌الله در جنگ آینده، سیاست نفوذ و پیشروی در جلیل شمالی را مد نظر خواهد داشت. بنابراین باید گفت پهپاد اطلاعاتی حزب‌الله در شرایطی آزادانه در این منطقه وسیع به پرواز درآمده که ارتش اسرائیل و سیستم پدافند و نیز سیستم جاسوسی آن در وضعیت آماده‌باش قرار داشته‌اند و این به معنای وقوع یک افتضاح تمام‌عیار برای اسرائیل است. 

۳ـ در محدوده زمانی به پرواز درآمدن پهپاد «حسان» بر فراز منطقه شمالی فلسطین اشغالی، حزب‌الله لبنان از در اختیار داشتن سیستم دفاع هوایی و موشک‌های متناسب با آن خبر داد و سیدحسن نصرالله با صراحت اعلام کرد هم‌اینک ما به بازدارندگی در مرحله هجوم نیروی هوایی قرار گرفته‌ایم و این سبب شده اسرائیل در ورود به آسمان لبنان بیمناک باشد. 

پدافند هوایی لبنان یک مرحله جدید از قدرت دفاعی و رزمی حزب‌الله به حساب می‌آید و این به آن معناست که هر جا حزب‌الله حضور دارد ـ از جمله در سوریه و در نزدیکی مرزهای این کشور با فلسطین اشغالی و به طور خاص در استان مرزی قنیطره ـ سیستم پدافندی آن هم وجود دارد و لذا از این پس حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به سوریه نیز برخلاف گذشته برای این رژیم بی‌خطر نخواهد بود.

شاید به همین دلیل بود که یک هفته پیش فرماندهی نظامی روسیه در سوریه نسبت به تداوم اقدامات تجاوزکارانه رژیم اسرائیل در سوریه هشدار داد و گفت ادامه اقدامات نظامی گذشته علیه سوریه برای اسرائیل بدون پیامد نخواهد بود.

سیستم پدافند هوایی حزب‌الله در واقع این سازمان را در ردیف یک ارتش کامل قرار داده است؛ ارتشی که نیروی رزمی کارآزموده در زمین دارد، ارتشی که به ده‌ها هزار موشک متوسط، بالستیک و نقطه‌زن مجهز است و یک قدرت موشکی به حساب می‌آید، ارتشی که سیستم پدافند زمینی و هوایی دارد و می‌تواند حرکت دشمن در منطقه خود را کنترل کند و ارتشی که به سیستم‌های پیشرفته جاسوسی مجهز است و می‌تواند محیط نظامی اسرائیل را ناامن کند.

به همین جهت چندی قبل یکی از مقامات رژیم صهیونیستی به منظور وادار کردن آمریکا به اتخاذ سیاست تهاجمی‌تر در مقابل مقاومت اسلامی منطقه، اعلام کرد هم‌اینک حزب‌الله لبنان در منطقه غرب آسیا یکی از چند قدرت موشکی به حساب می‌آید و توان نظامی‌اش از اغلب دولت‌های غرب آسیا بیشتر است. 

۴ـ یکی از جنبه‌های عملیاتی حزب‌الله، ارزان و چابک جنگیدن آن است و این کمک زیادی به بقاء حزب‌الله و تداوم تحرک عملیاتی آن کرده است. آمریکا و رژیم اسرائیل و وابستگان عرب آنها در منطقه، پیش از این گمان می‌کردند تحریم‌های اعمال شده اقتصادی علیه ایران، سوریه و حزب‌الله، از تحرک نیروهای مقاومت خواهد کاست. آنان گمان می‌کردند حفظ و تداوم و توسعه توان دفاعی حزب‌الله هزینه زیادی دارد و ایران و حزب‌الله در شرایط تحریم‌های سخت، قادر به انجام آن نیستند.

اما واقعیت این است که نه در بخش زمینی، نه در بخش موشکی، نه در بخش پدافند موشکی و نه در بخش اطلاعاتی، ایران و حزب‌الله، گران نمی‌جنگند. حزب‌الله در همین اقدام روزهای اخیر در به پرواز درآوردن پهپاد خود بر فراز مناطق اشغالی شمال فلسطین، یک ریزپرواز را به حرکت درآورد و توانست آنچه نیاز دارد را به دست آورد، بدون آنکه متحمل هزینه آنچنانی شده باشد.

به همین جهت روزنامه «کالکالیست» اسرائیل، هزینه جنگ حزب‌الله علیه اسرائیل را «ناچیز» و هزینه واکنش اسرائیل به اقدامات حزب‌الله را «بسیار سنگین» محاسبه کرد. این روزنامه نوشت بر فرض که سامانه دفاعی اسرائیل و تدابیری که تل‌آویو برای مهار اقدامات حزب‌الله انجام می‌دهد مؤثر باشد ـ که پرواز آزادانه پهپاد حسان نشان داد این‌گونه نیست ـ

این تدابیر کمر اقتصاد اسرائیل را می‌شکند. این روزنامه از یک‌سو نوشت جنگنده‌های اف۱۶، بالگردهای آپاچی و موشک‌های آماده شلیک در سامانه پدافند موشکی گنبد آهنین نتوانستند پهپاد حسان را رهگیری و منهدم کنند و از سوی دیگر یادآوری کرد، پرواز یک ساعت هر جنگنده اف‌۱۶، ۲۲ هزار دلار، پرواز یک ساعت هر هلی‌کوپتر آپاچی ۴ هزار دلار و شلیک هر موشک سامانه پدافند اسرائیل حدود ۵۰ هزار دلار برای اسرائیل هزینه دارد. 

حزب‌الله در صحنه عمل باری بر دوش دولت لبنان نیست و اصولاً بار نظامی آن سنگین نیست و این به این سازمان تحرک و پویایی زیادی بخشیده است. حزب‌الله در صحنه عملیات به ابتکارات و نوآوری‌های خود متکی است. دنیا سال‌هاست عادت کرده که از هر سخنرانی سیدحسن نصرالله ـ که در سال‌های اخیر زود به زود انجام شده ـ یک ابتکار تازه در صحنه نظامی یا سیاسی مشاهده کند و تقریباً همه باور کرده‌اند که سرعت قدرت‌گیری نظامی حزب‌الله از هر سازمان نظامی دیگر دنیا بیشتر است.

محافل اطلاعاتی اسرائیل همین یک هفته پیش یک اینفوگرافی را منتشر کردند که نشان می‌داد توان موشکی و نظامی حزب‌الله در فاصله ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ به چهار برابر افزایش یافته و از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ به ده برابر ـ نسبت به ۲۰۱۳ ـ رسیده است و «اورهیلر» تحلیلگر نظامی کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی یک روز پس از به پرواز درآمدن پهپاد حسان بر شمال فلسطین اشغالی در برنامه پخش مستقیم این کانال گفت، کیفیت سلاح‌های حزب‌الله بیش از کمیت آن سرعت گرفته است. 

اینک حریم هوایی اسرائیل نقض شده و به عبارتی خیاط در کوزه افتاده است. وقتی حریم هوایی این رژیم به این شدت و در زمان نسبتاً طولانی نقض می‌شود، به این معناست که اسرائیل با برتری هوایی وداع گفته است؛ از این رو «رام بن باراک»، رئیس کمیته امنیت و سیاست خارجی کنست که پیش از این معاون سازمان جاسوسی اسرائیل بود، در سخنرانی اخیر خود گفت: «نقض حریم هوایی اسرائیل به وسیله پهپاد حزب‌الله، می‌گوید، اسرائیل باید در انتظار پهپادهای بسیار کوچک حزب‌الله که در ارتفاع پایین حرکت می‌کنند و سامانه‌های دفاعی متنوع اسرائیل قادر به رهگیری آن نخواهند بود، باشد.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آسمان‌لرزه اسرائیل! بیشتر بخوانید »

ظرفیت اعجاب‌آمیز یک ملت

ظرفیت اعجاب‌آمیز یک ملت



ظرفیت «ملت ایران» مهم‌ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی و مهم‌ترین عامل بقای انقلاب و نظام اسلامی و مهم‌ترین عامل پیش‌برنده اهداف نظام اسلامی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «سعدالله زارعی» طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

ظرفیت «ملت ایران» مهم‌ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی و مهم‌ترین عامل بقای انقلاب و نظام اسلامی و مهم‌ترین عامل پیش‌برنده اهداف نظام اسلامی و نیز مهم‌ترین عامل شکست ۴۳ سال توطئه‌های پیاپی دشمنان اسلام و ایران بوده است.

این یک ظرفیت ممتاز و بی‌بدیل است. بدون شک در طول چند قرن گذشته، جهان ملتی با این حد از ظرفیت را ندیده است. این ملت خودش یک «امت» است، امت راهنما «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهًٌْ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آل‌عمران/۱۰۴)

بر همین اساس حضرت امام خمینی که هیچ‌گاه اهل مبالغه نبودند، در وصیت‌نامه سیاسی الهی خویش در تعظیم این ملت فرموده‌اند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده‌های میلیونی آن در عصر حاضر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسن‌بن‌علی صلوات‌الله‌وسلامه‌علیهما بهتر می‌باشند.» (صحیفه امام، ج ۲۱: ص۴۱۰) و این در حالی است که مسلمانان زمان رسول خدا در نشر اسلام و حفظ حکومت پیامبر از هیچ کمکی فروگذار نکرده‌اند.

در خصوص موضوع ظرفیت ملت بزرگ ایران، نکاتی مهم وجود دارد:

۱- در اواسط دوره نهضت و زمان حضور حضرت امام خمینی(قدس سره) در نجف، گفت‌وگویی میان یکی از مراجع معظم تقلید که شخصیت برجسته‌ای هم بوده و حضرت امام درمی‌گیرد. آن مرجع گرانقدر به حضرت امام می‌گوید شما چه اصراری به مبارزه با شاه و برپا کردن انقلاب در ایران دارید، در همین عراق بعثی‌ها بیش از شاه به مسلمانان ظلم می‌کنند. شما این جا را مرکز انقلاب قرار دهید. حضرت امام خمینی در پاسخ فرموده بودند بذر انقلاب در اینجا به بار نمی‌نشیند. این بذر در ایران به بار می‌نشیند و جواب می‌دهد.

بعدها در عراق اتفاقات زیادی افتاد و در مواردی مردم آن از حیث به صحنه آمدن هم کم نگذاشتند و حتی چند برابر تعداد شهدای ایران نثار کردند تا جایی که گفته شده در «انتفاضه شعبانیه» – سال ۱۳۶۹ – نزدیک به یک میلیون نفر شهید دادند اما با این وجود بذر انقلاب در عراق به بار ننشست.

علت چه بود؟ علت «عدم تداوم» بود. این تفاوت ملت ایران و ملت عراق و تفاوت ملت ایران با سایر ملل است. مردم در عراق شجاعانه به صحنه آمده و صدها هزار شهید دادند، هدف‌گذاری‌شان هم حکومت دینی بود اما آنچه در صحنه انقلاب نیاز است، بیش از حضور آنی، پایمردی و «حضور مستمر» و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «دنبال‌گیری» است، ایرانی‌ها این دنبال‌گیری را داشتند و عراقی‌ها و دیگران نداشتند و لذا در ایران انقلاب به ثمر رسید و ادامه پیدا کرد ولی در جاهای دیگر این اتفاق نیفتاد.

۲- یک ویژگی دیگر ملت ایران، «استقامت» و «نشکستن» است. در انقلاب صحنه‌های خاصی پیش می‌آید که همه تاب تحمل آن را ندارند. در این میان تنها ملتی‌ راه را ادامه می‌دهد که استقامت داشته باشد. این یک ویژگی خواستنی است که مسلمانان لااقل ده بار در روز و در خالصانه‌ترین لحظه‌ها از خداوند طلب می‌کنند و به عبارت دیگر، خداوند متعال مؤمنین را وادار به خواستن آن فرموده است – اهدنا الصراط المستقیم – صراط مستقیم در واقع صراط استقامت است و این صراط استقامت به نعم الهی منتهی می‌گردد؛ صراط الذین انعمت علیهم.

استقامت یکی از ویژگی‌های برجسته و شاید برجسته‌ترین ویژگی ملت ایران است. بدون تردید زیباترین جلوه ملت ایران در دنیا همین جلوه است. یکی از مسئولین کشور از قول یک مقام ارشد اروپایی نقل می‌کند که «اگر فشار حداکثری آمریکا علیه ما به کار گرفته می‌شد، شش ماه بیشتر دوام نمی‌آوردیم».

در واقع آنچه ایرانی‌ها دارند و آن ملت اروپایی ندارد، همین استقامت در مقابل سختی‌هاست و این ویژگی‌ نه‌تنها فشارها را بی‌اثر می‌کند بلکه از آن فرصت‌ها می‌سازد. همین چند روز پیش، یک نماینده مجلس سنای آمریکا گفت: «ادامه سیاست ترامپ ضدایران، دیوانگی است. این تحریم‌ها به نحو خجالت‌آوری بی‌اثر بوده‌اند».

صحنه تحولات جهان هم صحنه استقامت‌هاست. آن دولت و ملتی برنده است که استقامت دارد. همین الان در صحنه بین‌المللی یک منازعه وجود دارد؛ یک طرف آن «فدراسیون روسیه» است و طرف دیگر آن یک اتحادیه اروپایی با حضور ۲۷ کشور به‌علاوه آمریکا. در یک طرف ماجرا روسیه استقامت نشان داده است. نتیجه آن چیست؟ دو روز پیش «ینس استولتنبرگ» دبیر کل ناتو از لاورف وزیر امور خارجه روسیه خواست مجموعه‌ای از نشست‌ها در قالب شورای روسیه – ناتو برگزار کند و سه کشور فرانسه، آلمان و لهستان – موسوم به تروئیکای وایمار- روز چهارشنبه گذشته با صدور بیانیه مشترک خواهان «گفت‌وگوی اصولی» با روسیه شدند. این نتیجه استقامت یک کشور در مقابل جبهه‌ای از دشمنان است. ملت ایران در این میان گوی سبقت را از هر ملت دیگر ربوده و این تصویر بین‌المللی این ملت است.

۳- ملت ایران در اوج تحریم‌های بین‌المللی، «انقلاب علمی» را محقق کرده است. ایران در رتبه چهارم تا شانزدهم – در حوزه‌های مختلف علمی – قرار دارد. به دست آوردن این رتبه برای ملتی که قرن‌ها از ورود به این حوزه منع شده بود، اهمیت ویژه‌ای دارد. ایران پیش از انقلاب از نظر علوم پزشکی و بهداشت و درمان، از بسیاری از کشورهای منطقه عقب‌تر بود. در سال ۱۳۵۷ تعداد پزشکان ایران ۱۴ هزار نفر بود که نیمی از آنان پزشکان پاکستانی، بنگلادشی، فیلیپینی و هندی بودند. در آن زمان به ازاء هر ۱۰ هزار ایرانی، ۴ پزشک وجود داشت. این عدد در سال ۱۳۹۵ برای هر ده هزار ایرانی، ۱۵ پزشک وجود داشته است.

این به آن معناست که هم‌اینک ۱۲۷۵۰۰ پزشک عمومی و متخصص ایرانی وجود دارند. این را با عدد ۷۰۰۰ نفر مقایسه کنید؛ بله بیش از ۱۸ برابر! براساس آمار سال ۱۳۵۵ بانک جهانی، در آن سال، بی‌سوادی مطلق در ایران ۵۲ درصد بوده که در این میان سهم روستائیان ۷۰ درصد و سهم زنان ۶۵ درصد بوده است. در سال ۱۳۹۵، میزان باسوادان در کشور به ۸۸ درصد رسیده و در این میان سهم زنان ۸۴ درصد و سهم روستائیان ۷۷ درصد شده است.

پیش از انقلاب اسلامی – در سال ۵۷-۵۰ شرکت تجهیزات پزشکی، فقط ۳ درصد نیاز دارویی کشور را تأمین می‌کرده‌اند در این میان ۷۰ درصد داروی کشور مستقیماً از خارج وارد می‌شده و حدود ۲۷ درصد دیگر در کشور مونتاژ می‌شد و به جرأت و با قاطعیت می‌توان گفت در سال ۵۷ و تا سالیانی پس از انقلاب اسلامی، تولید واقعی دارو در کشور وجود نداشته است. هم‌اینک فقط ۳ درصد داروهای کشور وارداتی‌اند و کمتر از ۲۵ درصد در تولید به مواد اولیه خارجی وابسته هستند. این یک انقلاب علمی واقعی است.

ملت ایران در اوج تحریم‌های اقتصادی، انقلاب در تکنولوژی نظامی و جنگ‌افزار پدید آورد. ایران امروز بدون شک یک قدرت نظامی مستقل معتبر در عرصه بین‌المللی است. بعضی با جمع‌بندی توان تسلیحاتی، تعداد نیروی نظامی و سطح آموزش نیروهای نظامی، ایران را در ردیف پنجم و بعضی در ردیف نهم جهان قرار داده‌اند. ایران همین الان به کشورهایی صادرات تسلیحات دارد و از نظر تکنیک و تاکتیک نظامی صاحب سبک و به عبارتی صاحب «مکتب نظامی» است و می‌توان گفت بدون تردید ایران قدرت اول نظامی جهان اسلام و قدرت اول نظامی در منطقه‌ای به پهنای غرب آسیا و قاره آفریقاست. این در حالی است که هزینه نظامی ایران از
۹ کشور در غرب آسیا کمتر است حتی از امارات متحده عربی! در واقع قدرت نظامی ایران، خودبنیاد، مبتکر و مردم‌پایه است. به همین جهت سال‌هاست ایران از نظر قرار گرفتن در معرض تهاجم جنگی خارجی به مرتبه صیانت مطلق رسیده است.

۴- برخلاف آنچه برخی تصور و تبلیغ می‌کنند و علیرغم مشکلات موجود، ایران از نظر بنیه اقتصادی در مرتبه برجسته‌ای قرار دارد، رتبه فعلی اقتصادی ایران ۲۴ است (پیش از روی کار آمدن روحانی و شدت یافتن تحریم‌ها، رتبه اقتصادی ایران ۱۸ بود) این رتبه از رتبه ترکیه و عربستان و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین بالاتر است.

رتبه اقتصادی ایران، پیش از انقلاب اسلامی و در فاصله سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ بین ۳۵ تا ۲۵ بوده و این رتبه در حد فاصل ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بین ۱۸ تا ۲۴ بوده است.

یعنی این جهش اقتصادی در همین دوره «تحریم‌های سخت» روی داده و توجه به آمارهای مستند پیش از انقلاب اسلامی این حقیقت را آشکارتر می‌نماید.

براساس آمارهای رسمی مؤسسات معتبر بین‌المللی، یک میلیون و هفتاد هزار نفر از جمعیت ۳۳/۷ میلیون نفری ایران در سال ۱۳۵۵ در «خانه‌های کپری» زندگی می‌کرده‌اند و یک میلیون و نهصد هزار خانوار از شش میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار ایرانی در خانه‌هایی تنها با یک اتاق زندگی می‌کرده‌اند. ۷۸ درصد مناطق روستایی و ده درصد مناطق شهری ایران در سال ۱۳۵۵ فاقد آب لوله‌کشی بوده‌اند و در همین سال ۸۶ درصد روستاهای ایران برق نداشته‌اند.

در سال ۵۶ حجم صادرات نفت ایران ۶ میلیون بشکه و سهم صادرات غیرنفتی ایران فقط دو درصد بوده است. در دهه اخیر میزان صادرات نفت ایران عمدتاً بین دو تا سه میلیون بشکه بوده و در سال اخیر حجم صادرات غیرنفتی ایران به بیش از ۶۰ درصد بالغ گردیده است. این در واقع یک انقلاب اقتصادی است که در زیر بمباران‌های خبری مخالفان انقلاب مدفون گردیده است.

با این حال تردیدی وجود ندارد که مردم ایران به‌دلیل پاره‌ای ناکارآمدی‌ها و فشارهای خارجی، در شرایط مناسبی زندگی نمی‌کنند و بدون شک مشکل معیشت دغدغه‌ای عمومی برای مردم است که باید با قدرت داخلی برطرف گردد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ظرفیت اعجاب‌آمیز یک ملت بیشتر بخوانید »

گرهی که بسته ماند و بختی که باز نشد

گرهی که بسته ماند و بختی که باز نشد



بازپس‌گیری سریع مناطقی که در تهاجم سنگین ائتلاف متجاوز به تصرف درآمد، نشان داد انصارالله و به طور کلی مردم یمن نه خسته هستند و نه دستشان خالی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

عربستان و امارات پس از هفت سال جنگ علیه مردم مظلوم یمن و شکست پی‌درپی از آنان، یک هفته دیگر از اربابان خود وقت خواستند تا شرایط میدان را به نفع خود برگردانند! آنان که گویا فراموش کرده بودند برتری تسلیحاتی و داشتن پشتوانه‌های بین‌المللی نمی‌تواند ملتی مقاوم را به تسلیم وادار نماید، در این یک هفته حجم وسیعی از آتش بر سر مردم یمن ریختند و صدها نفر را به خاک و خون کشیدند و دست آخر اعلام کردند حملات خود را به خاطر حفظ جان مردم متوقف کرده‌اند! اما واقعیت این است که حملات متوقف نشده و بلکه بی‌اثر گردیده است. نتیجه یک هفته وقت‌گیری سعودی‌ها و اماراتی‌ها برای زیرپا گذاشتن تمام قواعد اخلاقی – از جمله حمله به بیماران و کودکان – بود به عبارت دیگر یک هفته از شورای امنیت و مجامع حقوقی و به ظاهر انسانی سازمان ملل، آمریکا، انگلیس و فرانسه وقت گرفتند تا کشتار وسیعی راه بیندازند بلکه صحنه جنگ چرخش کند و پیروزی‌های سریالی یمنی‌ها متوقف گردد. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:

۱- امارات و عربستان پس از چند سال اختلاف بر سر نحوه اداره تحولات امنیتی و سیاسی یمن که منجر به فروپاشی دولت منصورهادی و تسلط جنوبی‌ها بر عدن گردید، در یکی دو هفته اخیر بار دیگر کنار هم قرار گرفتند و حاصل آن هم هزینه سنگین انسانی مردم یمن بود که بنا به پاره‌ای گزارشات به کشته شدن چند صد نفر بالغ گردیده است. همزمان با این مسئله خبرهای دیگری از تردد زیاد مقامات امنیتی و نظامی رژیم اسرائیل و مقامات پنتاگون به ابوظبی حکایت می‌کرد و وقتی به درگیری‌های شدید یک هفته اخیر میان ائتلاف متجاوز و مردم یمن نگاه می‌کنیم و با عملیات‌های قبلی مقایسه می‌نمائیم، درمی‌یابیم که یک «تفاوت کیفی» روی داده است.

این تفاوت کیفی ترکیب جنگ زمینی و جنگ هوایی است به گونه‌ای که کار اصلی را نیروی هوایی انجام می‌دهد و نیروی زمینی نتایج جنگ هوایی را کامل می‌نماید. با این وصف این گمانه‌زنی جدی وجود دارد که در درگیری‌های یک هفته اخیر ترکیب سعودی، اسرائیلی و اماراتی پای کار آمده است و در این میان طراحی اسرائیلی به همراه به کارگیری نیروهای پارتیزان در زمین و هواپیماهای جنگی پیشرفته در آسمان به صحنه آمده است. این عملیات در سه استان مأرب، جوف و شبوه به اجرا گذاشته شد و قلب آن هم مأرب بود اما در عمل آنچه اتفاق افتاد بازپس‌گیری دو فرمانداری در جوف و چند روستا در مأرب و قسمت‌های صحرایی شبوه بود که هیچ کدام از نظر نظامی جنبه مؤثر و راهبردی نداشتند. می‌توانیم بگوییم در این صحنه نیروهای سعودی و اماراتی در حکم یگان زمینی رژیم جنایتکار اسرائیل عمل کردند.

۲- دولت امارات علی‌رغم آنکه مدعی است با سلفی‌ها مرزبندی دارد، در مواجهه با مردم مظلوم یمن به نیروهای تکفیری که با عنوان «عمالقه» شناخته می‌شوند، متوسل شده است. عمالقه نیروهای سلفی جنوب و شمال یمن و عمدتاً جنوبی هستند که با هدف‌گذاری فروپاشی قدرت زیدی‌ها فعالیت می‌کردند. امارات در سال‌های اخیر به آنان نزدیک گردید و آنان را در ۱۲ تیپ و با استعداد حدود ۲۰ هزار نفر سازماندهی کرد. این نیروها همان‌هایی هستند که در سال ۱۳۹۷ به استان ساحلی الحدیده حمله کرده و بر حدود ۱۲۰ کیلومتر از سواحل آن مسلط گردیدند.

پس از آنکه همه راه‌ها برای جلوگیری از تسلط عشایر مأربی مرتبط با انصارالله بر مأرب به بن‌بست رسید، این نیروها استان الحدیده با همه اهمیت و حساسیت‌هایی که داشت رها کرده و به استان جنوبی «حضرموت» رفتند و پس از سازماندهی مجدد و حل و فصل بعضی اختلافات به سمت مأرب رهسپار شدند.

در این زمان تحلیل امارات این بود که انصارالله به دلیل گسترش میادین عملیاتی، به طور واقعی توانایی سیطره بر مأرب نداشته است و تلاش می‌کند تا با توسل به عملیات روانی کار خود را پیش ببرد؛ بنابراین راه خنثی کردن آن این است که محاصره مأرب شکسته شده و ‌نمایی از تغییر روند به افکار عمومی بازتاب داده شود. جنگ عمالقه که از سوی نیروهای «حراس الجمهوری» و «شورای انتقالی جنوب» که هر دو به امارات تعلق دارند، پشتیبانی می‌شد و سعودی‌ها و آمریکایی‌ها نیز به آن کمک ویژه می‌کردند، با هدف‌گذاری نجات مأرب صورت گرفت؛ اما تاکتیک آنان، عملیات همزمان در سه استان بود که با جنایات وحشتناک جنگنده‌های سعودی به اجرا گذاشته شد. در این جنگ حدود ۳۰ هزار نیروی ورزیده و ۲۰۰۰ خودرو زرهی و عمومی به کار گرفته شدند و از آن طرف رسانه‌های خارجی از یک تحول عمده در جنگ یمن صحبت می‌کردند.

در این جنگ دست‌کم ۸۰۰ نفر از نیروهای عمالقه کشته شدند و حداقل ۲۰۰ خودرو نظامی ائتلاف متجاوز منهدم گردید و مقادیر زیادی سلاح نیمه‌سنگین آنان به دست رزمندگان یمن افتاد. یک هفته پس از آغاز این درگیری سنگین، عمالقه و در واقع ائتلاف متجاوز اعلام کرد به دلیل انسانی عملیات خود را متوقف کرده‌ است. واقعیت این است که سعودی و امارات بار دیگر در صحنه نظامی به بن‌بست رسیدند. انصارالله مأرب را نگه داشت و موفقیت‌های مهم خود در دو استان شمالی جوف و شرق شبوه را حفظ کرد. هر چند در این صحنه متحمل هزینه‌های انسانی هم گردید.

۳- انصارالله که در طول حدود سه سال اخیر، اقدامی علیه امارات انجام نداده بود و به همین دلیل بعضی گمانه‌زنی‌ها از توافق پنهانی میان آنان حکایت می‌کرد، ناگزیر شد این کشور را گوشمالی دهد و از این رو ابوظبی و دوبی را مورد حملات موشکی قرار داد و به خصوص به ابوظبی پایتخت بن‌زاید خسارات جدی وارد کرد. وضع امارات مشخص است همه هویت این کشور به تجارت آن و رقابتی که با کشورهای عرب منطقه در این زمینه دارد، وابسته می‌باشد.

شلیک موشک‌ها از یمن به ابوظبی، نامطمئن بودن کانال تجاری امارات را آشکار کرد و این یعنی هزینه سنگین امارات در مواجهه با انصارالله. شاید به همین دلیل بود که دو روز پس از حملات موشکی علیه ابوظبی و دبی، عمالقه پایان عملیات نظامی علیه این کشور را اعلام کرد. اقدام انصارالله فقط مقامات امارات را متوحش نکرد بلکه جریان تجارت جهانی که به بنادر امارات به عنوان یک نقطه اتکا در نقل و انتقال کالا و پول نگاه می‌کردند، به شدت نگران شدند.

برد ۱۵۰۰ کیلومتری موشک‌های شلیک شده و تکنولوژی به کار گرفته در آن، نشان داد یمنی‌ها می‌توانند کل ساحل شمالی امارات و عربستان را زیر آتش بگیرند؛ کما اینکه رژیم صهیونیستی پس از شلیک موشک‌ها اعلام کرد رزمندگان یمن می‌توانند مناطق نظامی جنوب فلسطین یعنی صحرای پهناور نقب و موقعیت‌های جغرافیایی متصل به بندر عقبه یعنی ایلات را هدف قرار دهند که خود این هم دلیل مستقلی است بر شرکت رژیم صهیونیستی در درگیری هفته اخیر یمن.

۴- بازپس‌گیری سریع مناطقی که در تهاجم سنگین ائتلاف متجاوز به تصرف درآمد، نشان داد انصارالله و به طور کلی مردم یمن نه خسته هستند و نه دستشان خالی است. جنگ از نظر مردم یمن اگرچه خسارت‌بار و سخت می‌باشد اما تا حد زیادی از سوی آنان مهار گردیده است. بنابراین اگر ائتلاف متجاوز به وقت‌های یک هفته‌ای می‌اندیشد، آنان به مقاومتی بلازمان می‌اندیشند و لذا اگر در جبهه سعودی، اماراتی و اسرائیلی عقلی وجود داشته باشد با نگاه به ۷ سال مقاومت یمنی‌ها و به خصوص با نگاه به تجربه هفته اخیر باید دریابند ادامه جنگ برای آنان امکان‌پذیر نیست و لذا باید به فکر خروج از آن باشند.

مردم یمن، جنگ را انتخاب نکرده‌اند، اما ناگزیرند آن را تا دفع تجاوز ادامه دهند و این موضوع از نظر اخلاقی، سیاسی و نظامی – امنیتی آنان را در جایگاه برتری نسبت به ائتلاف متجاوز قرار داده است. کسی که از خانه خود دفاع می‌کند از آن خسته نمی‌شود اما کسی که طمع‌ورزانه وارد صحنه شده است، نمی‌تواند نسبت به شکست‌های پی‌درپی خود بی‌اعتنا باشد. بکارگیری نیروی تکفیری از سوی این ائتلاف هم تیغی دولبه است. همین الان و پس از شکست از انصارالله، زمزمه درگیری میان فرماندهان عمالقه و رهبران امارات بلند شده است. آنان می‌گویند چرا ما را وارد پروژه شمال کرده‌اید و حال آنکه ما با شما برای جنوب توافق کرده بودیم. شکست درگیری اخیر نیروهای متجاوز حتماً آنان را رویاروی هم قرار می‌دهد و اینجا باید به رهبران امارات و عربستان یادآور شد که حضور اسرائیل در منطقه درگیری نه تنها معجزه نمی‌کند، بلکه به فروپاشی نظامی و سیاسی ائتلاف هم منجر می‌گردد. وقتی آنان رژیم فرسوده اسرائیل را وارد کار می‌کنند و تحت فرماندهی نظامی او قرار می‌گیرند، دیگر نمی‌توانند با اتهام بستن علیه دیگران کار خود را پیش ببرند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گرهی که بسته ماند و بختی که باز نشد بیشتر بخوانید »