سید حسن خمینی گفت: امروز همه مسائل به سیاست خارجی گره خورده است(!)
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: وی در دیدار چند نفر از دیپلماتهای سابق اظهار داشت: یکی از ویژگیهای مؤمن که در شخصیت امام هم متجلی و همه ما آن را باید در خودمان پررنگ کنیم این است که هیچ وقت «وسیله» به جای «هدف» نمینشیند؛ این مسئله بهطور خاص در حوزه سیاست خارجی بسیار معنی دارد.
وی با بیان اینکه سیاست خارجی و کار دیپلماسی صرفاً مسیر وصول به اهداف است و فینفسه تقدسی ندارد، ادامه داد: هدف فراتر از این مسیر است. اگر مسیری را رفتید و به نتیجه نرسید، باید سریعاً آن مسیر را عوض کنید و مسیرهای دیگری را بروید. قدرت یک دیپلمات و دستگاه دیپلماسی این است که هنگام مواجهشدن با بن بست در یک مسیر، بتواند در کمتر از ۲۴ ساعت راه جدیدی را باز کند؛ ولو اینکه آن راهحل با مسیر به ظاهر ۱۸۰ درجه مخالف، اما در واقع در راستای هدف باشد.
سید حسن خمینی با اشاره به سیره امام راحل گفت: به نظر من یکی از سرمایههای امام، «ثبات قدم» ایشان در اهداف بود، اما عظمت این ویژگی، جلوه ویژگی دیگر ایشان یعنی «توانایی تغییر راهها و مسیرها» را کمرنگ کرده است. ایشان در پایان جنگ میگویند، تا دیروز میخواستیم جنگ کنیم و امروز از صلح سخن میگوییم. در همین زمینه مثالی دیگر هم وجود دارد؛ روزی که امام آن بیانات بسیار تند را بعد از حج خونین علیه آلسعود گفتند و آنها را تکفیر کردند، من برای اقامه نماز جماعت خدمتشان رفته بودم. ابوی ما هم آمدند. به امام گفتند با وجود این تعبیر شما (کافر خواندن سعودیها) چهطور بعداً با آنها رابطه برقرار کنیم؟! امام گفتند: مگر با بقیه کفار رابطه نداریم؟! اینها هم مثل آنها هستند!
وی با بیان اینکه هیچکس نمیتواند بگوید در همه حوزهها کارشناس است و از همین رو، طبیعتاً خرد جمعی باید کار را به پیش ببرد، گفت: پتانسیل درونی و قدرت کارشناسی جمهوری اسلامی بسیار قوی است و واقعاً ناشکری است که از توانایی مجموعه مدیریتی این چهار دهه استفاده نکنیم. این مجموعه قدرت و توان حل مشکلات در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی را دارد.
وی در پایان تأکید کرد: امروز همه مسائل کشور به حوزه سیاست خارجی گره خورده و باید گره این حوزه را باز کرد و توان مدیریتی و خرد جمعی جمهوری اسلامی ایران که طی این چهل و سه سال با آزمون و خطا ساخته شده، میتواند این کار را انجام بدهد.
این اظهارات از جهات متعدد، مخدوش است. نخست اینکه نه امام و نه رهبری به حکم عقل و شرع، هرگز نگفتند همه مسائل کشور به سیاست خارجی گره خورده است! بلکه سیره امام و رهبری این بوده که از اتکای سیاست داخلی به خارج که سیره دستنشاندگان اجنبی بود، کاسته شود و انجام مسئولیتهای داخلی با بهانهجویی، به دیپلماسی حواله داده نشود.
از سوی دیگر حضرت امام (ره)، ادبیات صریحی درباره نرفتن زیر بار تحریمها و برخورد رمضانی و عاشورایی با تحریمکنندگان و تهدیدکنندگان دارند که از اساس با نسخه قلابی طیف غربگرای مدعی اعتدال و اصلاحات در تقابل و تعارض است.
نکته سوم این است که حضرت امام با درایت تمام، آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند و با نامه آقای هاشمی درباره لزوم مذاکره و رابطه با آمریکا صراحتاً مخالفت کردند. همانروز هم جریان تجدیدنظرطلب ادعا میکرد گره مشکلات کشور به واسطه رابطه با آمریکا حل میشود!
البته آمریکا و اروپا در چند دهه اخیر، بارها در دولتهایهاشمی و خاتمی و روحانی، کلاهبرداری کردند و پس از آنکه خرشان در هر مذاکره از پل گذشت، به ملت ایران خیانت کردند و آخرین آن عهدشکنیها، ماجرای عبرتآموز برجام و چند برابر شدن مشکلات اقتصادی در اثر سوءمدیریت جریان خوشبین به آمریکا بود که متاسفانه جناب حسن خمینی، به آن نمیپردازد. در حقیقت ادعای گرهخوردن مشکلات داخلی به سیاست خارجی و احتمال گشودن گره مشکلات اقتصادی از طریق مذاکره با آمریکا، ادعایی تاریخ مصرف گذشته و ابطال شده در پیشگاه واقعیات روز است. به همین دلیل هم عجیب است که سید حسن خمینی، همان ادعای ابطال شده را به تقلید از غربگرایان مامور و معذور تکرار میکند. ایشان حتی اگر کارشناس دیپلماسی هم نبود که قطعاً نیست، میتوانست به عنوان یک شهروند عادی، عبرتهای آدرس غلط غربگرایان را ببیند. اما متاسفانه تقلید از آن جریان ناصالح و فاقد صداقت، موجب روایت غلط از واقعیت شده است.
نهایتاً اینکه مشفقانه باید به نوه حضرت امام توصیه کرد مکتب صریح و سدید آن حضرت را که برآمده از اسلام ناب محمدی (ص) است، فدای مطامع جریان انحراف و تحریف آرمانهای انقلاب اسلامی نکند؛ جریانی که اتفاقا نقاب اصلاحات و اعتدال و حتی خط امام بر چهره داشت، اما در اوج بدمستیهای قدرت، به عبور از جمهوری اسلامی و مشارکت در پروژهای براندازی رضایت داد و پادوهای رسانهای آن علناً لاف پایان دوره امام و ضرورت به موزه سپردن آن مرام را پیش کشیدند و البته کارشان به مذلت تمام انجامید.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «حسن هانیزاده» کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگویی با اشاره به برگزاری دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان به میانجیگری بغداد، اظهار داشت: مذاکرات ایران و عربستان از اردیبهشت ماه سال گذشته یعنی یک سال پیش، در بغداد با نظارت دولت الکاظمی نخست وزیر عراق آغاز شد که تاکنون پنج دوره مذاکره حساس بین دو هیأت نمایندگی ایران و عربستان برگزار شده است.
کارشناس مسائل غرب آسیا اضافه کرد: پروندههای مهمی در مذاکرات میان ایران و عربستان مطرح شده است؛ از جمله دخالت تخریبی عربستان در مسائل محور مقاومت، همسویی با رژیم صهیونیستی و مسائل مربوط به روابط دو جانبه مورد بحث قرار گرفت و به گفته مقامات برای بسیاری از مشکلات راه حلهایی پیدا شده است.
وی با بیان اینکه یکی از این مشکلات، مسئله جنگ عربستان علیه مردم یمن است، اظهار کرد: ایران تاکید کرده است که این جنگ نتیجهای برای این کشور نخواهد داشت؛ لذا بهتر است عربستان با طیفهای سیاسی یمن، از جمله انصارالله وارد مذاکره شود که این موضوع پیچیدهترین پرونده گفتگو میان ایران و عربستان بود و پس از آن عربستان چندبار اعلام آتشبس کرد.
هانیزاده با بیان اینکه در دور پنجم مذاکرات، همه مسائل مطرح شده مورد بحث قرار گرفت و به توافقات مثبتی رسید، افزود: خروجی دور پنجم مذاکرات مثبت بود؛ به همین دلیل قرار است که طی نشستهای آینده یک بیانیه ۱۰ مادهای برای حل اختلافات بین ایران و عربستان منتشر شود و پس از آن یک دیدار تاریخی بین وزرای خارجه ایران و عربستان در بغداد یا کشور ثالثی صورت بگیرد که در آیندهای نزدیک این اتفاق رخ خواهد داد.
کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی با توجه به اینکه عربستان جایگاه مهمی در دو حوزه اسلامی و عربی دارد و جمهوری اسلامی ایران هم از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار است، به شدت نسبت به روند مذاکرات ایران و عربستان در بغداد حساسیت پیدا کرده است و حتی پیامهایی برای عربستان ارسال کرده که نباید رابطه خود با ایران را بهبود ببخشد.
وی با بیان اینکه بهبود رابطه ایران و عربستان به کاهش نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس و منطقه منجر خواهد شد، گفت: این امر برای مقامات رژیم صهیونیستی که اهمیت بالایی به حضور در خلیج فارس میدهند، نگرانکننده است.
هانیزاده با اشاره به تیرگی روابط میان عربستان و دولت بایدن اظهار کرد: سعودیها با توجه به اختلاف نظرهایی که با تیم جو بایدن دارند، احساس میکنند باید با ایران وارد مذاکره شده و روابط دوستانهای برقرار کنند؛ هرچند تجربه نشان داده است که همواره رفتار عربستان با ایران و محور مقاومت، رفتار تاکتیکی است و هرگاه دچار انزوای سیاسی شود، به سمت ایران متمایل میشود.
کارشناس مسائل غرب آسیا در پایان با تأکید بر اینکه عربستان باید ثابت کند که خواهان یک رابطه پایدار و متعادل با ایران است، خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در گذشته همواره دست دوستی به سمت کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دراز کرده و خواهان کاهش تنشها و برقراری روابط به دور از دخالت قدرتهای فرامنطقهای است لذا این عربستان است که باید حسننیت خود را در مذاکره با ایران و رابطه پایدار نشان دهد.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۹۱۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عضو شورای عالی سیاسی یمن چهارشنبه شب گفت که اگر ائتلاف سعودی از محاصره و تجاوزهای خود علیه مردم یمن دست برندارد، همچنان شگفتیهای زیادی برای آنها خواهیم داشت.
به گزارش مجاهدت از مشرق از المسیره، «محمد النعیمی» در سالروز شهادت صالح الصماد رئیس پیشین شورای عالی سیاسی یمن افزود که مردان شهید الصماد در دریا حضور دارند تا نقشههای ائتلاف متجاوز را خنثی کنند، همان گونه که در هوا با پهپادها و موشکها طعم تلخی را به دشمن میچشانند.
عضو شورای عالی سیاسی گفت: ما در آستانه پیروزی قرار داریم و لازم است در مسیر شهید الصماد برای ایجاد قدرت نظامی و تقویت کشور و مردم گام برداریم.
شهید صالح الصماد ششم اوت ۲۰۱۶ رئیس شورای عالی سیاسی شد و پس از ادای سوگند در مجلس این کشور کار خود را آغاز کرد.
شهید الصماد ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ در حمله جنگندههای متجاوز ائتلاف سعودی در استان الحدیده یمن به شهادت رسید.
عربستان سعودی از ششم فروردین ۹۴ در قالب ائتلافی از چند کشور عربی از جمله امارات و با کمک و چراغ سبز آمریکا و حمایت رژیم صهیونیستی، حملات گستردهای را علیه یمن – فقیرترین کشور عربی – آغاز کرد.
برخلاف انتظار سعودیها، حملات آنها به سپر محکم مقاومت ملت یمن برخورد کرد و بعد از هفت سال پایداری و ضربات دردناک یمنیها به عمق اراضی سعودیها، بویژه تاسیسات آرامکو، ریاض به ناچار تن به آتش بس به امید خروج از باتلاق جنگ یمن داد.
منبع: ایرنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پیتر ون بیورن، که ۲۴ سال سابقه کار در وزارت خارجه آمریکا دارد، مینویسد تحریمهای اخیر بایدن علیه روسیه به چین کمک خواهد کرد تا یک نظام اقتصادی با محوریت خودش را جایگزین نظام غربی کنونی کند.
سرویس جهان مشرق – سالهای سال است که تحریمهای اقتصادی به اسلحهی موردعلاقهی آمریکا برای «جنگ غیرنظامی» با دشمنانش تبدیل شدهاند. اما تحریمهای اخیر علیه روسیه به خاطر حملهی این کشور به اوکراین یک واقعیت را نشان دادند: تیغِ تحریمهای آمریکا دیگر کُند شده است. سیل تحریمهای واشینگتن علیه مسکو، نهتنها تغییری در سیاستهای پوتین دربارهی اوکراین ایجاد نخواهد کرد، بلکه معادلات سایر رقبا و دشمنان آمریکا و حتی برخی از متحدان این کشور را تغییر خواهد داد. چین، روسیه و ایران، پیشاپیش مصمم به ترک وابستگی به دلار و دور زدن تحریمهای آمریکا با مبادلهی ارز هستند و کشورهای تأثیرگذار دیگری مانند هند و عربستان نیز کمکم به همین کارزار ملحق میشوند.
شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه؛ همزمان با کُندتر شدن تیغِ تحریمهای آمریکا، بسیاری از کشورهای جهان، بهویژه رقبا و دشمنان این کشور، به رهبری ایران، روسیه و چین، به دنبال استفاده از ارزهای ملی با هدف دور زدن تحریمهای واشینگتن هستند (+)
بسیاری از کارشناسان هشدار داده بودند که تحریمهای یکجانبهی ترامپ علیه ایران پس از خروج آمریکا از برجام میتواند آغازِ پایانِ رژیم تحریمهای واشینگتن باشد (جزئیات بیشتر). با این حال، بایدن نیز با وضع تحریمهای عجولانه علیه روسیه اکنون گرفتار همان «اعتیاد به تحریم» شده و عملاً در جهت نابودی دلار و سلطهی اقتصادی آمریکا بر جهان گام برداشته است.
پایگاه اینترنتی نشریهی آمریکایی «امریکن کانسروتیو» طی گزارشی تحت عنوان «تحریمهای بایدن نتیجهی معکوس خواهند داشت[۱]» به قلم «پیتر ون بیورن[۲]» عضو سابق سرویس خارجی وزارت خارجهی آمریکا، بر همین واقعیت صحه گذاشته است. «ون بیورن» که ۲۴ سال سابقهی فعالیت دیپلماتیک در دولت فدرال آمریکا را دارد، معتقد است تلاشهای بایدن برای شکست دادن پوتین در اوکراین به هر قیمتی، ممکن است منجر به جایگزین شدن نظام مالی تحت سلطهی دلار با یک نظام مالی به رهبریت چین شود. آنچه در ادامه میآید ترجمهی گزارش امریکن کانسروتیو است.
بایدن نیز با تحریم روسیه به خاطر حمله به اوکراین نشان داد مانند رؤسایجمهور دیگر آمریکا به تحریم دشمنان این کشور معتاد است؛ اما اینبار ممکن است نتیجه، چیزی فراتر از ناتوانی در تغییر سیاستهای پوتین باشد: سوق دادن دوستان و دشمنان آمریکا به سوی مبادلهی ارزهای ملی به جای استفاده از دلار (+)
در همینباره بخوانید:
››چرا روسیه و چین، ایران را تقویت میکنند؟
››توافق محرمانه ایران با روسیه برای صادرات نفت؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
آیا کسی میداند جو بایدن در اوکراین چه میکند؟ حسِ آمریکاییها الآن حتماً مثل حس یک معلمِ جایگزین در دبیرستان است. پنج دقیقه رویشان را آنطرف کردند؛ و جو بایدن دوباره جنگ سرد را شروع کرد. بدون آنکه برای ملت سخنرانی [و تصمیمش را تشریح و توجیه] کند؛ بدون هیچ سند توضیحیای؛ فقط [با طرح این ادعا که] «دموکراسی در خطر است.» مگر آمریکاییها قبلاً حق نداشتند دربارهی این مسائل رأی بدهند؟
پیمان ناتو (که اعضای آن با رنگ سبز نشان داده شدهاند)، بهرغم وعدهها دربارهی اینکه به سمت شرق پیشروی نخواهد کرد، عملاً تا مرزهای روسیه (که با رنگ نارنجی مشخص شده) عضوگیری کرده است (+)
درگیری نظامی عملاً امری مسلم تلقی میشود. اما نقطهی پایان از نظر جو [بایدن] کجاست؟ تعریف پیروزی چیست؟ در مورد اوکراین، هیچکس نمیداند. بایدن این مداخله را با وعدهی عدم اعزام نیروهای ناتو به جنگ آغاز کرد؛ که این پیام واضح را به پوتین مخابره نمود که اگر حاضر باشد تلاش کند و برتری چشمگیر نظامیاش [نسبت به اوکراین] را به کار ببندد، پیروز خواهد شد. هدف پوتین ایجاد یک کشور حائل میان روسیه و ناتو است. چه کییف مقاومت کند، چه سقوط، پوتین میتواند برنده شود. این در حالی است که «برد» برای طرف آمریکایی مستلزم آن است که پوتین با شرمندگی عقبنشینی کند. طبیعتاً [مسیر پوتین تا پیروزی راحتتر از مسیر بایدن است، چراکه] خراب کردن [و ادامهی جنگ] همیشه راحتتر از وادار کردن یک نفر به اعتراف به اشتباهش است.
سخنرانی «جان مرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]
سخنرانی «جان مرشایمر» دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]
جان مرشایمر پاسخ میدهد:
››چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟
›› آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟
بایدن دو سلاح برای استفاده دارد: تفنگ و تحریم. اما آیا استفاده از هرکدام از این دو میتوانند منجر به پیروزی شود؟ اگر پیروزی از نظر پوتین، شامل تخریب «ماریوپل» [در اوکراین] و تبدیل آن به «دیترویت» باشد [که زمانی قلب صنعتی و خودروسازی آمریکا بود و بعد به قهقرا رفت]، سلاحهایی که آمریکا به اوکراین میفرستد چه اهمیتی خواهد داشت؟ جنگ زمینی نیابتی در سطح پیادهنظام میتواند شکست اوکراین را به تعویق بیندازد، اما جلوی آن را نمیگیرد[۳]. دقت کردهاید که هر وقت زلنسکی [رئیسجمهور اوکراین] عکس بچههای مسلح اوکراینی[۴] و پیرزنهایی را به نمایش میگذارد که دارند کوکتل مولوتف میسازند، روسها «غیرنظامیان» را در یک مجتمع آپارتمانی هدف قرار میدهند؟ ظاهراً راهبرد بایدن این است که اوکراینیها در خانههایشان بمانند و بمباران شوند تا وقتی بمبهای روسها تمام شود و به خانهیشان برگردند.
یکی از تصاویری که «اولکسی کریچنکو» عکاس اهل کییف و پدر دختربچهی درون عکس، تحت عنوان «دختربچهای با آبنبات» منتشر کرده و میگوید هدفش جلب توجه جهان به جنگ اوکراین است (+)
یکی از تصاویری که «اولکسی کریچنکو» عکاس اهل کییف از دختربچهاش همراه با سلاح در شبکههای اجتماعی منتشر کرده تا توجه جامعهی بینالمللی را به جنگ اوکراین معطوف کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› بندر ماریوپل در آستانه پاکسازی کامل
دلایل زیادی برای تردید دربارهی ادعاها مبنی بر کشته شدن ۱۵۰۰۰ سرباز روس در اوکراین وجود دارد[۵]. این رقم، دو برابرِ کشتههای آمریکا در «نبرد ایووجیما[۶]» [در ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم] یا تلفات دو طرف جنگ [داخلی آمریکا] در شهر «گتیسبورگ[۷]» است؛ یا معادل ده سال تلفات روسیه [شوروی] در افغانستان[۸] و تقریباً چهار برابر کل تلفات آمریکا در عراق[۹]. اوکراین همچنین مدعی است که شش ژنرال روس را هم کشته است؛ یعنی شش ژنرال بیشتر از ژنرالهای کشتهشدهی آمریکا در تمام جنگهایش از جنگ جهانی دوم تا کنون.
یک تانک روس به طور کامل تخریب شده (جلوی تصویر) و دو تانک دیگر متعلق به این کشور (پشت تصویر) توسط نیروهای اوکراینی به غنیمت گرفته شدهاند؛ قطعاً روند حمله به اوکراین با آنچه که پوتین امیدوار بود، تفاوت زیادی دارد و انتقادات زیادی به عملکرد ارتش روسیه وارد است، اما برخی آمارهای بزرگنماییشده در اینباره نیز حقیقتاً قابلباور نیستند (+)
مصاحبهی «اریک والبرگ» کارشناس کانادایی دربارهی افول هژمونی آمریکا از «ایووجیما» تا افغانستان (جزئیات بیشتر) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››افول واشینگتن از ایووجیما تا افغانستان
››رزمناو سرفرماندهی روسیه در دریای سیاه نابود شد
نظریهی پشت تحریمها این است که فشار تحریم بر الیگارشهای روسیه، باعث میشود آنها پوتین را مجبور به خروج از اوکراین کنند. پوتین، که در زمینههای دیگر، دیکتاتوری معرفی میشود که به هیچکس پاسخگو نیست، ظاهراً قرار است اینبار به شکایت الیگارشها دربارهی کشتیهای تفریحیشان گوش بدهد و سیاست خارجیای را رها کند که به عقیدهی خودش در درازمدت به نفع روسیه خواهد بود.
این در حالی است که آمریکا چندین دهه است، هر بار که پوتین در گرجستان و «گروزنی» [پایتخت چچن] و کریمه اقدامی میکند، همین الیگارشها را زیر تیغ تحریم میبرد؛ بدون اینکه هیچکدام از این تحریمها پوتین را مجبور به عقبنشینی کنند یا مثلاً جلوی اقدام بعدی او علیه اوکراین را بگیرند. البته این تحریمها اگرچه «مؤثر» نیستند، اما جایزهی «خلاقیت» را میگیرند: یک پیشنهاد این است که مدالهای المپیکی [«آلینا کابایوا[۱۰]»] «اوا براونِ[۱۱]» [معشوقهی] پوتین را از او بگیرند[۱۲] (باورتان میشود!)، به این امید که مانند «لایسیستراتا[۱۳]» تا وقتی پوتین از جنگ عقبنشینی نکرده، از برقراری رابطه با او خودداری کند.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، یک دستهگل به «آلینا کابایوا» ژیمناست روس تقدیم میکند؛ برخی رسانههای ضدپوتین ادعا میکنند کابایوا، که یکی از مدالآورترین ورزشکاران جهان در رشتهی ژیمناستیک ریتمیک است، معشوقهی پنهان پوتین و حتی مادر شماری از فرزندان اوست (+)
یکی دیگر از مشکلات تحریمها این است که به هیچ وجه آنقدر قوی نیستند که نتیجهی واقعی داشته باشند. صرفنظر از جنگ مسخره بر سر قایقهای تفریحی، تحریم بایدن علیه نفت روسیه تنها حدود یک درصد از تولید این کشور را شامل میشود[۱۴]. ضمن اینکه متحدان آمریکا در ناتو نیز نمیتوانند در این تحریمها مشارکت کنند، چون اقتصاد خودشان فلج میشود. اما خلأهای موجود در کارزارهای نصفهونیمهی تحریمی، تنها بخشی از مشکل است. بایدن که به اِعمال تحریمهای غیرمستقیم علیه کشورهای بیدفاع مانند کرهی شمالی عادت کرده، درک زیادی از تأثیرات تحریمِ یک اقتصادِ متصل به نظام جهانی ندارد. چنین تحریمهایی میتوانند پیامدهای شدیدی داشته باشند، چون، بر خلافِ مثلاً کوبا، روسیه میتواند با تحریمها بجنگد.
دیدار نفتالی بنت (راست)، نخستوزیر جدید رژیم صهیونیستی، با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا؛ با توجه به عقبنشینی آمریکا از خاورمیانه و ورود روسیه برای پر کردن جای خالی آمریکاییها، اسرائیل رفتهرفته نقش مسکو در خاورمیانه را پررنگتر از واشینگتن میبیند و در نتیجه، ترجیح میدهد در مسئلهی اوکراین بیشتر بیطرف باشد تا اینکه از موضع آمریکا حمایت همهجانبه کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
اگرچه هدف تحریمها مجازات شماری از شهروندان خاص روس است، که مشخصاتشان به طور کامل معلوم است و روی تصمیمگیریهای پوتین نفوذ دارند، اما نگرانی بازارهای جهانی باعث افزایش قیمت نفت خام، گاز طبیعی، گندم، مس، نیکل، آلومینیوم، کود و طلا شده است. از همین الآن سایهی کمبود غلات و فلزات سنگینی میکند؛ در حالی که بایدن ظاهراً نمیداند جهان به هم مرتبط است و اگر ریشهی صادرات غلات خشک شود، میلیونها نفر در آفریقا در معرض خطر گرسنگی خواهند بود[۱۵].
یک تانکر توزیع آب آماده میشود تا آب آشامیدنی را میان مردم منطقهای در سومالی توزیع کند؛ تحریم روسیه بعید است بتواند الیگارشها یا دولتمردان این کشور را تحت فشار بگذارد، اما به احتمال قوی میتواند مردم آفریقا را در معرض گرسنگی قرار دهد (+)
اگرچه هزینهی این تحریمها برای الیگارشهای روس مشخص نیست، اما تأثیرشان بر اقتصادهایی واضح است که آمریکا باید به جای تخریب، آنها را جذبِ خود کند. اقتصادهای آسیای مرکزی اکنون گرفتار شوک تحریمها شدهاند[۱۶]. این کشورهای عضو شوروی سابق بهشدت در زمینهی تجارت و مهاجرت نیروی کار به اقتصاد روسیه وابسته هستند[۱۷] و احتمالاً همان اندازه که روسیه را مقصرِ مشکلات خود میدانند و آمریکا را هم مقصر خواهند دانست؛ که متحدان واشینگتن را به دشمن تبدیل میکند. به علاوه، هنوز نمیدانیم روسیه چه اقدامات متقابلی علیه غرب انجام خواهد داد؛ از جمله مثلاً ملیسازی سرمایههای غربی در این کشور. محدودیت صادرات کود توسط روسیه[۱۸] پیشاپیش تولید غذای جهان را تحت تأثیر قرار داده است[۱۹]. ضمناً مسکو میتواند صادرات نیکل، پالادیوم و یاقوت صنعتی را نیز که برای ساخت باتری، مبدل کاتالیست و ریزتراشه لازم هستند، محدود کند. بایدن کمکم دارد متوجه میشود که تیغِ تحریمها کُند است؛ و بعید است بتواند چالش دیپلماتیکِ منتهی شدنِ پیامدهای اقتصادی تحریمها به نارضایتی سیاسی در سراسر اروپا را حلوفصل کند؛ اروپایی که پیشاپیش بلاتکلیف است که چه موضعی باید دربارهی تحریمهای «سختگیرانه» علیه روسیه اتخاذ نماید.
در این منطقه از سومالی، که حدود ۶۰ درصد از جمعیتش برای تأمین درآمد و غذا به دامهایشان وابسته هستند، تا جایی که چشم کار میکند، گاو، شتر، الاغ و بزهای متعلق به مردم محلی دیده میشود که در اثر کمبود آب و غذا به شکل دستهجمعی تلف شدهاند؛ یکی از پیامدهای غیرمستقیم اعتیاد دولت آمریکا به تحریم کشورهای مختلف، گسترش قحطی در کشورهای کمتربرخوردار است (+)
اگرچه اینها به خودی خود به اندازهی کافی بد هستند، اما بخشی از بدترین پیامدهای سیاستهای بایدن در اوکراین دارد در چین ظهور پیدا میکند. طی تنها سالهایی از جنگ سرد که ظاهراً بایدن آنها را به خاطر دارد، چین عمدتاً یک بازیگر فرعی بود و مطمئناً جایی در رقابت بر سر تبدیل به بزرگترین اقتصاد جهان نداشت. بایدن با عدم درک این واقعیت که جهان دیگر دوقطبی (ناتو [و بلوک غرب] در مقابل پیمان [ورشو و بلوک شرق]) نیست، چهبسا حتی بیشتر از آنچه که خودش در حال حاضر میفهمد، دارد به جهان آسیب میزند.
روسیه کشور بزرگی است که تنها بخش کوچکی از ارتشش را به جنگ در اوکراین اختصاص داده است؛ و بر خلاف ادعای بایدن، برای جنگیدن در اوکراین مطلقاً نیازی به کمک چین ندارد. بایدن بیجهت دارد از چین دشمن میتراشد[۲۰]؛ چینی که باید در این موضوع کموبیش بیطرف باشد، اما بایدن دارد آن را دشمن آمریکا و متحد روسیه معرفی میکند. درست است که پکن از مسکو نفت میخرد، اما این به معنای حمایت همهجانبهی چین از سیاست خارجی روسیه، مانند سال ۱۹۷۵، نیست.
با این حال، بایدن (با تهدید چین به تحریم، پیوند زدن اوکراین به تایوان، و اساساً گذاشتن پکن بر سر دوراهیِ «با ما یا علیه ما») چهبسا چین را به سمت مسیر اشتباه سوق بدهد. پکن پیشاپیش از سعودیها خواسته نفت را به جای دلار در ازای یوان به چین بفروشند[۲۱]. پیامدهای اقتصادی تحریم روسیه یک مسئله است، اما اخلال در یکی از بزرگترین روابط تجاری جهان، مسئلهی دیگری است.
گزارشها حاکی از آن است که چین قصد دارد نفت عربستان را به جای دلار، با یوان خریداری کند؛ اگر این اتفاق بیفتد، بخش مهمی از واردات نفت چین در مقابل تحریمهای آمریکا مقاوم خواهد شد (+)
همانطور که والاستریتژورنال اشاره میکند، رویکرد چین در عدم حمایت از عملیات مسکو و در عین حال مقاومت در برابر اقدامات غرب در جهت مجازات روسیه، از حمایت جهانی برخوردار شده است[۲۲]. در میان ده کشور پرجمعیت جهان، تنها آمریکا از تحریمهای گستردهی اقتصادی علیه روسیه حمایت میکند[۲۳]؛ اندونزی، نیجریه، هند و برزیل همگی تهاجم روسیه را محکوم کردهاند، اما به نظر نمیرسد تمایلی به اجرای اقدامات تنبیهی مدنظر غرب داشته باشند. اتفاقاً بهعکس، هند و روسیه بهزودی اقدام به مبادلهی ارز برای تأمین مالی تجارت دوجانبهیشان با روپیه و روبل میکنند که رژیم تحریمهای آمریکا علیه روسیه را دور میزند[۲۴]. اما به نظر میرسد بایدن از این شکافها در سیاست آمریکا مطلقاً غافل است.
کشورهای متعددی که هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند اکنون به دنبال حذف دلار از روابط تجاری میان خود و دور زدن این تحریمها هستند؛ اتفاقی که خودبهخود به سلطهی آمریکا بر اقتصاد بخشی از جهان پایان خواهد داد (+)
در همینباره بخوانید:
››کدام کشورها به دنبال حذف دلار از تبادلات بینالمللی هستند و چرا؟
›› تحریم ایران دلار را نابود خواهد کرد
خود من، طی سالهایی که دیپلمات بودم، اغلب از نمایندگان کشورهای کوچکتر دربارهی «مالیات آمریکا» میشنیدم: نظریهای که میگوید هوسرانیهای غیرقابلپیشبینی آمریکا در سیاست خارجی، بالأخره روی دست هر کسی یک هزینهای میگذارد. وقتی آمریکا دستبهکار میشود، هیچکس نمیتواند قِسِر در برود؛ یا باید به جنگ در عراق کمک کند، یا کشتیرانی را مختل نماید، یا… پرداخت این هزینهها در سیاست خارجی کشورهای کوچکتر نهادینه شده است. با این وجود، وقتی «سگِ کورِ بزرگ» (توصیف یک دیپلمات کانادایی از آمریکا) شروع به وضع تحریمهایی کرد که بر تمام جهان تأثیر میگذارند، معادلات تغییر میکند[۲۵]. کشورهای کوچکتر دیگر صرفاً آهی آگاهانه نمیکشند که «آمریکاییها دوباره شروع کردند!» بلکه واقعاً احساس ترس میکنند.
بسیاری از کشورهایی که آمریکا در اتحادهایش به آنها نیاز دارند، به توانایی ما برای مدیریت پیامدهای اقتصادی [تحریمهایمان] یا محافظت از آنها در برابر این پیامدها اعتماد ندارند؛ تازه اگر آمریکا اصلاً از این پیامدها خبر داشته باشد. کشورهای دیگر وقتی تلاشهای آمریکا برای استفاده از نظام اقتصادی جهانی به عنوان یک سلاح را مشاهده میکنند، نگران میشوند که اقدامات واشینگتن علیه بانک مرکزی روسیه ممکن است روزی علیه آنها هم صورت بگیرد. مسکو میتواند این طوفان شدید را از سر بگذراند، اما یک اقتصاد کوچکتر، فلج خواهد شد. از سوی دیگر، تبلیغات چین دربارهی نیاز به فراهم کردن ترتیبات اقتصادی جایگزین با هدف محدود کردن قدرت آمریکا، اکنون نسبت به یک ماه قبل، تأثیرگذارتر هستند.
مصاحبهی «تیم اندرسون» کارشناس استرالیایی، دربارهی اهمیت ائتلافسازی در بلوک شرق برای تحقق «جهان پساواشینگتن» (جزئیات بیشتر) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› زمان صحبت از جهان پساواشینگتن است
نهایتاً در اینجا با دو سؤال مواجه هستیم: مداخلهی بایدن در اوکراین کدام منفعت اساسی آمریکا را تأمین میکند؟ و به چه قیمتی؟ یک پاسخ، همان استدلالهای مضحکی هستند که واشینگتن معمولاً به سراغ آنها میرود: جملههای کلیشهای درباره «دفاع از حق[۲۶]» یا «برخورد تمدنها»؛ همان چارچوب ملیگرایانهی افراطیای که انسانها را بیهوده به کام مرگ میکشد.
بایدن در دام جنگ سرد افتاده است. نمیتواند بپذیرد که هیچ کاری دربارهی اوکراین از دست ما برنمیآید. حل همهی مشکلات جهان به عهدهی آمریکا نیست؛ و اصلاً آمریکا نمیتواند همهی مشکلات جهان را حل کند. اگر بایدن روی تلاش آرمانگرایانهاش برای شکست پوتین پافشاری کند، چهبسا مقدمات ظهور یک نظام اقتصادی با محوریت چین را به جای نظام غربی کنونی فراهم نماید. همانطور که ایران برندهی واقعی جنگهای آمریکا و عراق بود، چین نیز ممکن است برندهی مبارزهی فعلی [میان آمریکا و روسیه] باشد. پیامدهای منفی، حتی اگر ناخواسته هم باشند، باز هم پیامد منفی هستند.
در همینباره بخوانید:
››کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکاییها
›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
[۱]Biden’s Sanctions Will Backfire Link
[۲]Peter van Buren Link
[۳]What Is the West’s Objective in Ukraine? Link
[۴]Russia-Ukraine war: the viral photo of a ۹-year-old girl with a rifle in her hand Link
[۵]Ukraine president pleads for worldwide show of support Link
[۶]Battle of Iwo Jima Link
[۷]Battle of Gettysburg Link
[۸]Russian losses in Ukraine exceed Soviet losses in Afghanistan Link
[۹]Number of U.S. soldiers killed in the Iraq war from ۲۰۰۳ to ۲۰۲۰ Link
[۱۰]Alina Kabaeva Link
[۱۱]Eva Braun Link
[۱۲]Pressure is mounting to strip Putin’s Eva Braun of her Olympic medals, but no one can find her Link
[۱۳]Lysistrata Link
[۱۴]Biden Just Banned Russian Oil. Yawn. Link
[۱۵]Russia’s Invasion of Ukraine Is Putting Millions of Lives at Risk in Somalia Link
[۱۶]The Toll of Economic War Link
[۱۷]Central Asian countries now have two big worries about Russia Link
[۱۸]Russia Jolts Global Fertilizer Market by Seeking End to Exports Link
[۱۹]Soaring Prices for Everything Used to Make Food Brings More Inflation Link
[۲۰]Biden uses call with Xi to lay out consequences for China if it supports Russia attack on Ukraine Link
[۲۱]The west is rash to assume the world is on its side over Ukraine Link
[۲۲]Sanctions on Russia Pit the West Against the Rest of the World Link
[۲۳]Putin Wants a Clash of Civilizations. Is ‘The West’ Falling for It? Link
[۲۴]India-Russia currency swaps bypass US sanctions Link
[۲۵]Weaponizing the Financial System: Watching for Blowback Link
[۲۶]A Nation Worth Fighting For Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اندیشکده کوئینسی در گزارشی نوشت که سعودیها در هفت سال جنگ در یمن، مبالغ هنگفتی برای تطهیر چهره خود و ایجاد یک روایت وارونه صرف کردهاند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مرکز مطالعات بینالمللی کوئینسی در گزارشی دست به افشای اسرار هزینه بیش از ۱۰۰ میلیون دلاری عربستان سعودی برای لابیگران در ایالات متحده آمریکا به منظور ادامه معاملات نظامی و سرپوش گذاشتن بر جنایات رخ داده در خلال جنگ یمن زد.
به نوشته این مرکز مطالعاتی، در این گزارش که پس از هفتمین سالروز آغاز جنگ یمن نوشته شده، آمده است که جنگ فاجعهبار در یمن نزدیک به نیم میلیون قربانی گرفته است و ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی که با «حوثیها» میجنگد، اخیراً حملات خود را در این درگیری بیثباتکننده، که بدترین بحران انسانی جهان به شمار میرود، تشدید کرده است.
به گزارش مجاهدت از این مرکز، در طول جنگ، سعودیها با تبلیغات و سخنان خود تلاش داشتند تا بر حقایق صحنه جنگ سرپوش بگذارند. در این راستا پادشاهی سعودی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برای لابیگران و متخصصان روابط عمومی در ایالات متحده آمریکا هزینه کرده است تا این کار را انجام دهد و همزمان جریان فروش تسلیحات را تسهیل کند.
به گفته دکتر آنیل شیلین، پژوهشگر غرب آسیا در موسسه کوئینسی، ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی از آغاز جنگ در سال ۲۰۱۵ بیش از ۲۴۶۰۰ حمله هوایی انجام داده است که بیش از هر چیزی ماهیت نامتوازن جنگ در یمن را برجسته میکند.
طبق این گزارش بیش از ۹۰۰۰ غیرنظامی یمنی در حملات هوایی ائتلاف سعودی کشته شدهاند، در حالی که ۵۹ غیرنظامی سعودی در حملات ارتش و انصارالله یمن در مناطق مرزی کشته شدهاند و این آمار ادعای ریاض مبنی بر اینکه تهاجم به یمن ماهیت دفاع از خود دارد را خدشهدار میکند.
سازمان «پروژه جمعآوری دادههای یمن» که یک سازمان غیرانتفاعی است که دادههای مربوط به جنگ یمن را ردیابی میکند، اعلام کرده است که ائتلاف به رهبری عربستان سعودی نزدیک به ۷۰۰ حمله هوایی در فوریه ۲۰۲۲ انجام داده است. فراوانی بمبارانها در ماههای گذشته بیش از هر ماه دیگری از آن زمان بوده است.
اندیشکده کوئینسی در ادامه نوشت: «با این حال، اکثر آمریکاییها با خوشحالی از تجاوزات سعودیها در یمن و جاهای دیگر بیاطلاع هستند و باید گفت که این ناآگاهی طی یک روند عامدانه ایجاد شده است.»
در بسیاری از موارد، حملات هوایی عربستان سعودی که عامل مرگ غیرنظامیان است، با تبلیغات و رایزنیهای رسانهای گروههای فشار وابسته به ریاض همراه میشود تا چنین وانمود شود که ائتلاف سعودی به صلح تعهد داشته و تلاشهای بشردوستانه در یمن را ترویج میکند.
کوئینسی: اکثر آمریکاییها با خوشحالی از تجاوزات سعودیها در یمن و جاهای دیگر بیاطلاع هستند و باید گفت که این ناآگاهی طی یک روند عامدانه ایجاد شده است
کوئینسی نوشت: «برای سالها، لابی سعودی ارتشی از لابیها از جمله اعضای سابق کنگره را بسیج کرده است که جنگ یمن را یک مأموریت بشردوستانه میدانند.»
برای مثال، در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲، «تریپ برید» از اندیشکده Off Hill Strategies نامهای را به دفاتر کنگره توزیع کرد که در آن انگشت اتهام را به سوی حوثیها نشانه رفته بود تا تشدید تنش را توجیه کند. در آن نامه تریپ برید به کنفرانس خبری «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در محکومیت حملات حوثیها نیز اشاره کرده بود.
در آن نامه همچنین آمده بود که «حوثیهای مورد حمایت ایران مسئول طولانی شدن رنج مردم یمن هستند و عربستان سعودی متعهد به دستیابی به صلح پایدار در یمن است.»
شرکت ریتیون ابر لابیگر سعودیها
تنها یک روز بعد از آن نامه، عربستان سعودی دست به حمله هوایی به یک بازداشتگاه در استان صعده واقع در شمال یمن زد که در آن ۹۱ غیرنظامی از جمله سه کودک در حال بازی در یک زمین مجاور کشته شدند. بمب هدایت لیزری مورد استفاده در آن حمله توسط شرکت Raytheon Technologies (ریتیون تکنالوجیز) ساخته شده بود. چند روز پس از حمله، در پنج ژانویه، مدیرعامل ریتیون در گفتوگو با سهامداران، افزایش تنشها در غرب آسیا را جشن گرفت و گفت: «همانطور که میگویم، فرصتهایی برای فروش بینالمللی میبینیم».
کوئینسی افزود: «لابیهای ریتیون برای از استفاده از این فرصتها هراسی ندارند. طبق پرونده سه ماهه چهارم خود در پایگاه افشای لابیهای سنا، ریتون ۲.۷ میلیون دلار برای لابی در کنگره در مورد طیف وسیعی از مسائل، از جمله لابی کردن علیه قطعنامه مشترک در مخالفت با فروش تسلیحات به پادشاهی سعودی هزینه کرده است.»
بنابراین گزارش، وضعیت ذکر شده، یک استثناء نیست و بارها تکرار شده است؛ در ۱۲ مارس ۲۰۲۱، در یک حمله هوایی در منطقه مسکونی المقبانه، ۱۸ نفر کشته شدند. در ۱۵ مارس تنها سه روز بعد، نامههایی در کنگره پخش شد که در آن «تعهد تزلزل ناپذیر پادشاهی سعودی برای دستیابی به صلح در یمن» مورد تأکید قرار گرفته بود. این نامهها را سناتور «نورم کلمن» پخش کرده بود.
چند هفته بعد، در ۷ می ۲۰۲۱، یک حمله هوایی در یک منطقه مسکونی انجام شد و ۱۱ غیرنظامی در منطقه «صرواح» در استان مأرب کشته شدند. در ۱۱ مه ۲۰۲۱، نیز «هوگان لاولز» نامهای را توزیع کرد که در آن گفته بود عربستان سعودی حامی «راه حل مسالمت آمیز جنگ در یمن است». باز هم یک هفته پس از این نامه در یک حمله هوایی به یک مرکز درمانی هفت غیرنظامی کشته شدند.
کوئینسی: هیچ مقدار پول یا لابی نمیتواند واقعیت جنگ در یمن را تغییر دهد.
به گزارش مجاهدت از کوئینسی، لابیها به نمایندگی از عربستان سعودی به طور معمول اطلاعاتی را منتشر میکردند که حاکی از تمایل پادشاهی برای صلح بود، حتی زمانی که حملات مرگبار هوایی تشدید میشد، باز هم سعودیها کسانی در واشنگتن داشتند که تمام قد اطلاعاتی جهتدار در حمایت از آنها منتشر کنند.
در حالی که جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده زمانی از عربستان سعودی به عنوان کشوری «منزوی» یاد میکرد، دولت او اخیراً فروش تسلیحات بیشتری به این کشور و متحدان مانند امارات متحده عربی را تصویب کرد.
در ادامه گزارش اندیشکده کوئینسی آمده است که عربستان سعودی در هفتمین سالگرد جنگ تلاش داشت چنین تبلیغ کند که متجاوز نیست و برای پیشبرد این روایت در آمریکا مبالغ هنگفتی پرداخت کرده است، اما باید گفت که واقعیت با تصویری که لابیها در آمریکا ترسیم میکنند بسیار متفاوت است.
حملات هوایی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی باعث کشته شدن هزاران غیرنظامی، تخریب زیرساختها و طولانی شدن محاصره در قلب بحران انسانی شده است که نزدیک به نیم میلیون کشته برجای گذاشته است.
کوئینسی در پایان نوشت: «هیچ مقدار پول یا لابی نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد، اما پایان دادن به حمایت ایالات متحده از کمپین تحت رهبری عربستان در یمن میتواند اتفاق بیفتد.»
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است