سعید حجاریان

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!



سوالی که احزاب و مردان سیاسی باید به آن پاسخ بدهند اینست که احزاب بی‌کارنامه و تحریم‌گر انتخابات دقیقا به چه درد ایران و مردم ایران می‌خورند!؟

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

مردم احزاب بی‌کارنامه و تحریم‌گر انتخابات را می‌خواهند چه کار!؟

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!

محمود میرلوحی، فعال اصلاح طلب و از تحریم کنندگان انتخابات 1400 اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است:

“انتخابات باید به روز شود. دنیا تحولات زیادی را به چشم خود دیده است اما ما همچنان در ۴۰ سال پیش خود مانده‌ایم. هنوز ماندیم که درباره احزاب چه کاری انجام دهیم. امروز احزاب در دنیا نقش مهم و موثری در انتخابات دارند. امروز احزاب در انتخابات جز کار تبلیغات و پوسترچسبانی چه سمتی دارند؟ [1]

*آقای میرلوحی شکسته نفسی کرده اند و از اشاره به پیشرفت بزرگ احزاب اصلاح طلب در ایران خودداری کرده اند…

در واقع ایشان حاضر نشده اند به مردم بگویند که احزاب اصلاح طلب ایرانی دیگر همان تبلیغات و پوسترچسبانی (که جزو لاینفک اقدامات معقول در یک حزب سیاسی است) را هم انجام نمی‌دهند و مرتکب “تحریم انتخابات” شده اند!

رفتاری که در همه جای دنیا یک جرم و البته بزرگترین جرم محسوب می شود اما کثیری از چپ های ایرانی در روز روشن مرتکب آن شده اند و امروز نیز خود را مصلح وضع موجود و تئوریسین انتخاباتی جلوه می دهند!

از طرف دیگر باید دانست که مردم گناهی ندارند وقتی عمده احزاب از ارائه مانیفست اجرایی و کارنامه کارآمدی عاجزند یا به آن آگاه نیستند. طبیعتا مردم به چنین احزابی که برخی از آنها به تازگی به هنر تحریم انتخابات و شمشیر کشیدن علیه جمهوریت نیز آراسته شده اند و هیچ هنری غیر از سیاست بازی ندارند نیازی احساس نمی کنند.

دقت کنیم که مادام که در یک جهاد تبیین، مقصران و مفتیان وضع موجود به مردم معرفی نشوند و ریشه و فرایند مشکلات دقیقا برای جامعه تشریح نشود؛ حل مشکلات به شانس وابسته خواهد بود نه به فرایندهای عقلانی!

*** 

خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!

جلال جلالی‌زاده، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با نقل یک خاطره گفته است:  

“به یاد دارم هنگامی که با آقای کروبی به عربستان رفته بودیم و داستان بازداشت آقای لقمانیان پیش آمد ما که خبر نداشتیم؛ اما ملک عبدالله خطاب به آقای کروبی گفتند من دوست‌دارم مسئولان ایرانی با یکدیگر وحدت داشته باشند [!] آقای کروبی گفتند بحمدالله وحدت و اتحاد در بین ما بسیار زیاد و خوب است. “[2]

*ما نقل این خاطره عجیب و عرض ارادت جلالی زاده به محضر دربار سعودی را به قضاوت مخاطبان محترم می گذاریم…

گفتنیست، حسین لقمانیان از نمایندگان تندرو در مجلس ششم بود که به دلیل یک نطق غیر منطقی در اعتراض به فرایندهای قضایی کشور، دستگیر شد و به زندان افتاد.

*** 

گنجشک ها و امکان تکان دادن درخت!

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی!

فیض ا… عرب سرخی، از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد در اشاره به رفتار تحریمی جبهه اصلاح طلبان در انتخابات 1400 و احتمال تکرار این رفتار در جریان انتخابات های بعدی گفته است: 

“اگر حاکمیت تصمیم بگیرد که انتخابات، رقابتی و مشارکتی باشد ما هم هستیم اما اگر بخواهند انتخابات درون جناحی باشد، ‌ ما نیستیم. ما که تأیید نمی‌شویم که بخواهیم حضور پیدا کنیم. “[3]

*پیش از این هم پیش بینی می شد که رجال اصلاح طلب بر سیاق مسیری که سعید حجاریان برای آنها ترسیم کند گام خواهند برداشت و از عهد معهود جریان چپ برای پیروی از هسته سخت اصلاحات تخطی نخواهند کرد.

چه اینکه سعید حجاریان پیش از این در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی شرق تأکید کرده بود که اصلاح طلبانِ تحریمی انتخابات 1402 را هم تحریم خواهند کرد. [4]

دقت کنیم که تحریم انتخابات یک رفتار شریرانه و معارض با مبانی مردمسالاری دینی است که مرتکبین آن بایستی به اشدّ مجازات برسند.

بهانه “نامزدهای ما تأیید صلاحیت نمی شوند” هم یک حرف باطل است زیرا اولا روال سیاسی نظام جمهوری اسلامی طی 43 سال گذشته تغییری نکرده و این اصلاح طلبان تحریمی هستند که تغییر کرده اند، ثانیا در جریان انتخابات اخیر 2 رجل اصلاح طلب نیز تأیید صلاحیت شدند و ثالثا حتی اگر هیچ رجلی از یک جریان سیاسی هم تأیید صلاحیت نشود اما وظیفه حضور و تشویق به حضور در انتخابات از مردان سیاست و احزاب ساقط نمی شود. زیرا مسئله جمهور و انتخابات قانونی بر هر چیزی رجحان دارد.

در عین حال بایستی در نظر داشت که اگرچه مشارکت بالا در یک انتخابات موجب افتخار است اما حیات انتخابات و جمهور به “رعایت مُرّ قانون” از سوی حاکمیت برای برگزاری انتخابات است نه به میزان مشارکت.

به این معنی که اصلاح طلبانِ تحریمی با تحریم انتخابات عملا خود را بی عزت می کنند و درخت جمهور با پریدن یک گنجشک هیچ تکانی نخواهد خورد.

بدیهیست که تحریم انتخابات به معنی قبول نداشتن ساختارهای سیاسی و قانونی کشور است و از همین روست که عقلانیت حکم می کند مرتکبان چنین رفتار نامتمدنانه ای تنبیه شوند تا بازار بی قانونی و لگدمال کردن عقلانیت به راه نیافتد.

*** 

1_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1208124

2_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1207776

3_http://sobhema.news/?p=20955

4_mshrgh.ir/1352504

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عرب‌سرخی: انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کنیم/ خاطره نماینده سابق از دربار سعودی! بیشتر بخوانید »

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!



در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شدند.

سرویس سیاست مشرق- میانه‌های اسفند سال ۱۳۷۸ محمدرضا خاتمی سرمست از پیروزی در انتخابات مجلس ششم یک کنفرانس خبری برگزار می‌کند. در این نشست یکی از خبرنگاران از دبیر کل مشارکت می‌پرسد، برنامه شما برای چهار سال آینده در پارلمان چیست؟ خاتمی پاسخ می‌دهد که باید زیرساخت‌های سیاسی ایران را تغییر بدهیم، زمان خانه‌تکانی است. برادر رئیس‌جمهور اصلاحات ادامه می‌دهد که ما برای اصلاحات در ایران نیاز به آرامش سیاسی در قدرت داریم.

پس‌ازاین گفتگوی خبری، روزنامه کیهان با استقبال از طرح «فضای آرام سیاسی در کشور» در یادداشتی می‌نویسد که اصلاحات باید بتواند حرف بزند و در حاکمیت مشارکت داشته باشند. این سرمقاله در تاریخ معاصر انقلاب بسیار مهم است، زیرا در آن با لحنی دلسوزانه به دولت اصلاحات در عواقب رادیکالیسم هشدار داده و چپ را بخشی از نظام خوانده بود. تا پیش از انتخابات هواداران دوم خرداد در شهر شایعه کرده بودند که دولت خاتمی مستعجل است و برخی اجازه نمی‌دهند اصلاح‌طلبان سوار دولت شوند!

آن سرمقاله توطئه روانی چپ‌ها را خنثی کرد. البته رقیب اصلاحات (جناح راست) پیش‌ازاین نیز نشان داده بود که انتخابات را بخشی از مؤلفه‌های قدرت در کشور دانسته و حاضر است حتی در صورت شکست نیز به رقیب تبریک گفته و به حیاط خانه خود برود.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

اما تئوری «آرامش سیاسی» از سوی اصلاح‌طلبان عمر زیادی ندارد! یک هفته پس از سخنرانی محمدرضا خاتمی در خیابان سمیه، چند محله بالاتر و در حسینیه ارشاد سعید حجاریان یکی از مشاوران دولت، مغرور از پیروزی در انتخابات مجلس، طی یک سخنرانی تند و عصبی اعلام می‌کند که ورق‌ بازی در حاکمیت در دست جبهه دوم خرداد است.

حجاریان با اشاره به جناح رقیبش گفته بود که برای اصلاحات واقعی در کشور باید مخالفان خاتمی را جارو کرده و برای همیشه از قدرت بیرون کنیم!

ماجرای عجیبی بود؛ درحالی‌که همه کشور خود را آماده کمک به اصلاح‌طلبان برای اداره دولت کرده بود؛ رادیکال‌های محفل خاتمی پنجه به‌ صورت نظام کشیده و با توسل به تاکتیک تولید هر ۹ روز یک بحران به میدان آمده بودند. از هنجارشکنی‌های روزانه روزنامه‌های زنجیره‌ای تا غائله کوی دانشگاه، ماجرای تاج‌زاده در خرم‌آباد، پروژه نوار سازان؛ قتل‌های زنجیره‌ای تا بیانیه یک‌میلیون امضا برای رفراندوم قانون اساسی و تحصن در مجلس برای رویارویی نهایی با حاکمیت بخشی از دست‌پخت اصلاحات در آن سال‌ها بود. بعدها ماشاالله شمس‌الواعظین سردبیر چند روزنامه تندرو اصلاح‌طلب در شرح آن روزها نوشت: ما سوار پیکان بودیم، اما می‌خواستیم مثل بنز حرکت کنیم، برای همین در اولین پیچ دچار انحراف شده و اصلاحات به ته دره رفت.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

تقی رحمانی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های گروهک ملی و مذهبی نیز دراین‌باره در جزوه جامعه مدنی نوشته است: متأسفم برای خودمان! من و مهندس (عزت‌الله سحابی) سوار اتوبوس شده و ۵۰ شهر را برای تبلیغ خاتمی رفتیم؛ اما آورده اجتماعی اصلاحات درنهایت هیچ بود. عضو سابق گروهک تروریستی موحدین و حامی خاتمی در انتخابات سال ۷۶ در ادامه نوشته است: اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که با تندروی می‌توانند مردم را به سمت خودشان جذب کنند، آن‌ها گمان می‌کردند که پس از استعفا در مجلس و تحصن مردم دسته‌دسته به میدان بهارستان آمده و بهزاد نبوی و محسن آرمین را روی شانه گرفته و در شهر می‌چرخانند، اما زهی خیال باطل حتی یک نفر نیز به استقبال آن‌ها نرفته و دوم خردادی‌ها مجبور شدند عقب‌نشینی سیاسی کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

محمدرضا تاجیک رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در شرح آن روزها گفت: همواره به این موضوع فکر می‌کنم که چه اتفاقی برای ما افتاده که ما حتی امکان خلق یک مفهوم و نظریه را از دست دادیم و فقط مصادره کردیم و به قول اسمیت، به آپولوژیست تبدیل شدیم! دیگران [مفهوم] خلق می‌کنند و می‌گوییم مال ما بوده است. [۱]

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

آشوب سازی تاج‌زاده در غائله خرم آباد

دوباره برمی‌خیزم!

بعد از انتخابات سال ۸۴ و شکست سخت دو حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب)، ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی و عزت سحابی رئیس شورای ملی مذهبی‌ها به دعوت دفتر دانشجویان تندرو دفتر تحکیم وحدت(ظیف علامه) به یک جلسه هم‌اندیشی میان اصلاح‌طلبان دعوت می‌شوند تا برای آن‌ها تئوری داده و راه چاره‌ای پیدا کنند. یزدی در آن گفتگوی چالشی و طولانی رو به اعضای حاضر در نشست می‌گوید: اصلاحات دو راه‌حل دارد، یا باید اسلحه به دست گرفته و مبارزه مسلحانه کند؛ یا آنکه خودش را پالایش کرده و دوباره به قدرت بازگردد. یزدی در آن جلسه توصیه‌ای مهم به سران اصلاحات کرده و می‌گوید: همیشه قرار نیست ژنرال‌های اصلاحات در حاکمیت باشند، اجازه بدهید اصلاحات ریشه دوانده و در بروکراسی کشور رشد کند!

عزت‌الله سحابی نیز پس از یزدی پشت تریبون آمده و می‌گوید: در دوره خاتمی فکر می‌کردیم راه اصلاحات کوتاه است و می‌توان خیلی ساده همه‌چیز را روی انگشتمان بچرخانیم، حالا به این نتیجه رسیده‌ام که صبر استراتژیک دشوار و از گلوله خوردن نیز دردآورتر است.

احتمالاً آن روزها و در آن جلسه مهم کسی معنای سخنان یزدی و سحابی را به‌خوبی متوجه نمی‌شود، زیرا ۴ سال پس‌ازآن اصلاح‌طلبان باهدف کسب قدرت قمار بزرگی را شروع کرده و با رمز دروغین تقلب در انتخابات، ۸ ماه جنگ خیابانی را به‌نظام تحمیل می‌کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شده و در ۹ دی از مردم سیلی سخت خوردند؛ آن ضربه چنان شدید بود که سال ۹۲ تنها با تمسک به یک رحم اجاره‌ای توانستند در حاشیه حاکمیت برای خود سنگر سازی کنند. درحالی‌که قرار بود چپ‌های ستادی (سوسیال‌دموکرات‌های ایرانی) با تمسک به تئوری‌های ایوان ایلیچ (تئوریسین اتریشی و مبتکر ایده جامعه مدنی و براندازی) و با هدایت گروهک نهضت آزادی دوباره از خاکستر خود برخاسته و حاکمیت را یکدست کنند. اما چنان در چرخ‌دنده‌های کارنامه نئولیبرال های دولت روحانی له شدند که نامزد اختصاصی آن‌ها در انتخابات سال ۹۸ حتی نتوانست ۲ میلیون رأی آورد.

بعدها سرمقاله نویس روزنامه صبح امروز در یادداشتی در یک کانال تلگرامی نوشت که اصلاحات ته‌مانده اعتبار خود را ازدست‌داده و یک‌دهم رأی خود در سال ۷۶ را نیز به دست نیاورد! سعید حجاریان نیز با اعلام خبر مرگ اصلاحات و حمله به حزب کارگزاران اعلام کرد که اصلاحات پای صندوق رأی مرده است.

اصلاحات سخت یا اصلاحات ساختاری؟

اما عبور از صندوق رأی و مشارکت سیاسی در بطن انتخابات چه معنایی داشت؟ ضعف راهبردی و ادراکی از سوی اصلاح‌طلبان باعث شد آن‌ها مسیری جدید بانام «اصلاحات ساختاری» را آزمایش کنند.

مصطفی تاج‌زاده در تعریف اصلاحات ساختاری از توصیفاتی سخن می‌گوید که نشانه‌هایی از همان پروژه نرمالیزاسیون یا برجام ۳ و ۴ دارد! در این مدل سیاسی باید قدرت توسط چپ‌ها پالایش‌شده و قانون اساسی تغییرات محتوای کرده و خطوط قرمزی چون اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه حذف شود.

 تقی رحمانی در شرح اصلاحات ساختاری در جزوه جامعه مدنی می‌نویسد: باید ایران را واتیکانیزه کرد،  مدل ما چیزی است که در آن نظامی‌ها و روحانیت و بازار سنتی باید از صحنه کشور کامل حذف‌شده و یک جمهوری جدید شکل بگیرد.

سعید حجاریان نیز در شرح این مدل از اصلاح‌طلبی در وب‌سایت مشق نو نوشته است که باید برای اصلاحات ساختاری کادر حرفه‌ای ایجاد کرده و خاکستری‌ها را به‌مرور جذب کرد. حجاریان ادامه داده است که خاکستری‌ها توان مقاومت در برابر فشار اصلاحات ساختاری را نداشته و باید چپ ستادی راه چون سپری ضربه‌گیر عمل کرده تا راه برای جذب قشر خاکستری‌ها باز شود. [۲]

تعریف چپ ستادی رادیکال از اصلاحات  بیش از آنکه نمایشی از یک اقدام رفورمیستی باشد نشانه‌هایی از یک مسیر برای تغییرات سخت دارد. شاید لازم باشد دوباره سخنان ابراهیم یزدی در جلسه با دانشجویان تحکیم وحدتی را بازخوانی کنیم، آن روز دبیر کل گروهکی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود که یا برای صندوق رأی بجنگید، یا آنکه با اسلحه راه منافقین در دهه شصت را بروید!

تجربه می‌گوید تیپولوژی اصلاحات آن‌قدر پتانسیل ندارد که شورش‌های گنگ و کور خیابانی (چون سال ۷۸، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸) را پیش ببرد. چپ رادیکال در آخرین آوردگاه خیابانی در سه روز ماجراجویی داعشی در سال ۹۸ در چند شهر نشان داد تنها می‌تواند روی موج حوادث سُر بخورد؛ اما برای آنکه به تعبیر علوی تبار بتواند اصلاحات را روی دریای خون شناور کند و یا به توصیف سعید حجاریان بتواند بالای شهری‌ها را به پایین‌شهری‌ها وصل کند باید راه طولانی‌تری را طی کند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

به‌طور حتم عباراتی سانتی مانتال چون اصلاحات ساختاری نمی‌تواند بار این حجم از تحولات سیاسی و امنیتی را بکشد. ازاین‌رو باید اصلاحات ساختاری را مقدمه اصلاحات سخت دانست. اصلاحات سخت مجموعه کنش‌هایی پراکتیکی و سیاسی است که در آن جنگ شهری، نافرمانی مدنی، عبور از قانون اساسی و درنهایت انقلاب خونین (مدل روسی) را در خود تعریف می‌کند.

البته اصلاح‌طلبان بدقلق و تندخو برای اجرای اصلاحات سخت با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند؛ برخی چون تاج‌زاده، حجاریان و علوی تبار به رویارویی زودتر با حاکمیت باور داشته و به شیوه چریک‌های فدایی خلق جنگ مستقیم را تنها راه پیش رو می‌دانند.

برخی چون محمدرضا تاجیک اصلاحات تئوریک را در این مسیر پیشنهاد داده و خودسازی را ارجح بر برون سازی می‌دانند (مدلی که باعث رویارویی مصطفی شعاعیان با حمید اشرف در سازمان چریک‌های فدایی در قبل از انقلاب شد) و گروه سوم راه‌حل دبیر کل نهضت آزادی را توصیه کرده که راه سوم قابل‌تأمل است!

بهزاد نبوی چریک پیر اصلاحات در آخرین گفتگوی خود مدلی را برای اصلاحات ترسیم کرده که جای بحث دارد.

بهزاد نبوی می‌گوید که اصلاحات ساختاری همان اصلاحات جامعه‌محور است، اما این اصلاحات به معنای قهر و عبور از صندوق رأی نیست. نبوی توضیح می‌دهد که باید هر طور که شده پایی در قدرت داشت و با کمک خاکستری‌ها مسیر اصلاحات سخت را باز کرد. [۳] برخلاف سعید حجاریان که معتقد به نیروی پیشرو برای باز کردن مسیر اصلاحات سخت داشته و به تعبیری رو بازی می‌کند، نبوی خط نفوذ در قدرت را انتخاب کرده و آن را ترویج می‌کند. همین اختلاف‌نظر باعث شده است که باوجود انتخاب مجدد نبوی به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات برخی چریک پیر را متهم به ترویج کهن‌سالی و خشکیده شدن اصلاحات کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

باوجود مخالفت‌های اساسی در رهبری بهزاد نبوی میان اصلاح‌طلبان مسیری که او ترسیم می‌کند؛ همان چیزی است که ابراهیم یزدی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود. شاید بهتر باشد دوباره به ابتدای این نوشتار بازگشته و سخنان دبیر کل گروهک نهضت آزادی را بازخوانی و ترجمه کنیم. ورود اصلاح‌طلبان به بروکراسی همان نفوذ خاکستری‌ها به قدرت است. نفوذ خاکستری‌ها به درون دولت را حداقل بهزاد نبوی بهتر از همه اصلاح‌طلبان درک می‌کند. کسانی که با سرنوشت کشمیری و کلاهی آشنایی دارند خوب می‌دانند که معنای سخن یزدی و نبوی با فاصله ۱۶ ساله چیست!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

البته برخی اصلاح‌طلبان می‌گویند که از لیست امید در مجلس دهم عبرت گرفته و حاضر به قمار با خاکستری‌ها نیستند، اما کسانی که بازی‌های سیاسی را در محفل‌های زیرزمینی برای اصلاح‌طلبان جمع‌بندی می‌کنند، خوب می‌دانند که هیاهوی چپ‌های ستادی و هیجانی چون تاج‌زاده و عرب سرخی برای شورای تصمیم سازی جنگ‌های ایذایی پشیزی اعتبار اجرایی ندارد،   این روزها خط نفوذ در داخل در حال بازسازی است!


[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۲/۰۸/۲۴۹۲۷۳۴

[۲] https://mashghenow.com/?p=۵۱۹۳

[۳] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-۵۴۲۷۲۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران! بیشتر بخوانید »

پشت‌پرده هشدار حاج قاسم به روحانی


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عبدالله گنجی، فعال رسانه‌ای در واکنش به اظهارات حجاریان طی توییتی نوشت: ‏هشدار در اینجا از جنس گلایه است چون حاج قاسم پس از گلایه میگوید بیا دست به دست هم بدهیم کار کشور را جلو ببریم.

از منظر نماینده مردم بودن روحانی نیز همه میدانند جایگاه اجتماعی کدام بالاتر و وسیع تربود.سال 98 یک وزیر سیاسی روحانی در جلسه ای گفت محبوبیت حاج قاسم90 درصد است.

پشت‌پرده هشدار حاج قاسم به روحانی

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.




این مطلب از این آدرس بازنشر گردیده است

پشت‌پرده هشدار حاج قاسم به روحانی بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

قوه قضائیه در کمین “اشرار اقتصادی”

“گرانی‌ها عمدی است”، مصاحبه‌ای که اژه‌ای باید بخواند

“حسین راغفر”، از چهره‌های اقتصاددان، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون قیمت‌های لجام گسیخته در بازار ایران، با تاکید بر اینکه در این روزها افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی برای دولت سیزدهم است، گفت: عده‌ای نگران تلاش‌های دولت بعد برای کاهش قیمت‌ها هستند بنابراین بخشی از این افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی‌ها و تعمدی است و می‌بینیم که برخی از صنوف علیرغم قیمت‌های تعجب‌برانگیز مدعی زیان‌ده بودن هستند و خودروسازی‌ها می‌گویند به ازای تولید هر خودرو 40 میلیون تومان ضرر می‌دهند یا اینکه تولیدکنندگان مصالح ساختمانی هر روز قیمت‌ها را بالا می‌برند.

وی با بیان اینکه عده‌ای هدف‌شان از افزایش قیمت‌ها این است که دولت سیزدهم را در تسخیر خودشان بگیرند، بیان داشت: عده‌ای در این جریان به دنبال این هستند تا بتواند قیمت‌ها را دوباره در دولت بعد بالا ببرند و میزان موفقیت آنها بستگی به این دارد که دولت بعد چقدر آمادگی مقابله با این کانون‌های فساد را داشته باشد.

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه دولت سیزدهم نباید اسیر و تسخیر این فضاسازی‌ها قرار بگیرد، گفت: بخش قابل توجهی از جریانی که به دنبال افزایش قیمت هستند، از منتفعان اصحاب قدرت و ثروت در 3 دهه اخیر بودند که یکی از اقدامات دولت سیزدهم باید مبارزه با این افراد و کاهش قیمت‌ها باشد.

راغفر ادامه داد: اگر دولت سیزدهم کار خود را با اقتدار آغاز نکند و یکی از اصلی‌ترین برنامه‌هایش برخورد قاطع با مفسدان و افرادی که بازارها را دستکاری می‌کنند نباشد، ثبات سیاسی در کشور به شدت به مخاطره می‌افتد.[1]

*آنچه که آقای راغفر گفته‌اند حرف درست و دقیقی است که البته در تمام طول 8 سال گذشته باید به جای آنهمه سیاه‌نمایی اقتصادی و گفتن حرف‌های بیربط درباره علت گرانی‌ها گفته و مطالبه می‌شد.

معضل اصلی اقتصاد ایران قیمت‌های لجام‌گسیخته‌ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند و صرفا با اغراض سودپرسی و سیاست‌بازی است که بالا و پایین می‌شوند.

و این بلیّه حل نخواهد شد مگر با نظارت جدی و جهادی دولت و سپس قوه قضائیه.

البته بدیهیست که دولت آقای روحانی در تمام طول 8 سال گذشته هیچ اعتقادی به این کار عقلانی نداشت و آنرا رها کرد و اکنون که این کار رها شده است بایستی انتظار داشت که قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد قضیه شود و به سودپرستان اجازه جولان در بازار معیشت مردم را ندهد.

رویکردی که خوشبختانه با دستور رئیس جدید قوه قضائیه گویا در حال عملی شدن است و قرار است قوه قضائیه وارد کارزار مبارزه با “اشرار اقتصادی” شود. البته اگر این دستور مهم در حد بخشنامه‌ها نماند و بصورت جهادی اجرا شود…[2]

***

سیراب شدن این “حزب کادر” از کم‌آبی خوزستان…

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت که نامش بیشتر در مواقع بروز فتنه و تحریم انتخابات به گوش می‌رسد؛ اخیراً در بیانیه‌ای به بهانه اعتراضات و اغتشاشات خوزستان مدعی حکمرانی بد در کشور شده و نوشته است: بحران اعتراض به کمبود آب در خوزستان که در بستر نارضایتی های عمومی در کشور به سرعت تبدیل به اعتراضات گسترده در شهرهای استان و نیز برخی دیگر استان‌ها شد، همچنان ادامه دارد. پیش از آن بحران قطعی برق، شرایط اضطراری ایجاد کرده و موجب تصمیمات اضطراری به‌خصوص در مورد افزایش برق گیری از نیروگاه های آبی استان شده بود. بحران برق اگرچه سراسری بود اما در مناطق گرم جنوب اثراتش آشکارتر بود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در بیانیه این حزب همچنین می‌خوانیم: آنچه عیان است استعداد سرزمینی بالا ولی در عوض رنج و محرومیت گسترده و در نتیجه نارضایتی مردم است و این حاصل نشده است جز با حکمرانی بد. اعتراف معاون اول رئیس جمهور که سیاست های توسعه ای در استان شکست خورده است حکایت همین داستان است.

اتحاد ملت تصریح می‌کند: اکنون که صدای اعتراض مردم بلند شده است، همه به آنها حق می دهند. اما کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد. علاوه بر این در چند روز گذشته نحوه برخورد با اعتراضات هرگز شایسته و نشان‌دهنده درک درست از حقانیت اعتراض‌ها نبوده است. چه کسی به پلیس دستور سرکوب اعتراضات مردمی را داد و چه کسی به آنها اجازه شلیک تیر داد؟ علاوه بر جان‌باختن تأسف انگیز افرادی در این حوادث، نفس شلیک تیر، ولو هوایی و نیز بازداشت معترضان بر التهابات افزوده است. متاسفانه عملکرد پلیس موجب شده است که بحران اعتراض به کم آبی به سرعت تبدیل به بحران «اعتراض به سرکوب» شود.

در بخش پایانی بیانیه این حزب چپ می‌خوانیم: مشکل خوزستان جدای از مشکل حکمرانی در کل کشور نیست. مدیریت در استان از همان وجوه بی کفایتی رنج می‌برد که مدیریت کلان در کشور گرفتار آن است. متاسفانه حاکمیت موجود اکثریت جامعه را متقاعد کرده است که نظام اصلاح پذیر نیست و به همین دلیل بخش اعظم جامعه از روند اصلاحات در کشور ناامید شده اند و با رویگردانی از صندوق رای نظر خویش را ابراز داشته‌اند. با این حال ما همچنان امیدواریم که این اعتراضات و نمایان شدن قابلیت گسترش آن، کسانی را که هنوز در خواب هستند و واقعیت‌های موجود را در نیافته‌اند، بیدار و به تجدید نظر در سیاست های جاری خود متقاعد سازد.[3]

*حزب کادر اتحاد ملت که از حامیان اصلی تحریم انتخابات 1400 بوده و رسما از دموکراسی خارج شده است حق ندارد که در مشکلات مبتلی‌به مردم ژست مردمی بگیرد. زیرا حزب کادری که در انتخابات شرکت نمی‌کند دشمن مردم است.

چه اینکه تحریم انتخابات و هدف گرفتن اصلی‌ترین شأن دموکراسی یعنی انتخابات، سوء ظن‌ها و شائبه‌هایی را در خدمت یا خیانت این حزب سیاسی برانگیخته است.

مسئله وقتی واضح‌تر می‌شود که بدانیم اتحاد ملتی‌ها اگر راست می‌گفتند که دلسوز مردم هستند باید در هر شرایطی، نامزدی که فکر می‌کردند می‌تواند مشکلاتی مثل مشکل خوزستان را رفع کند معرفی می‌کردند نه اینکه دست به تحریم انتخابات بزنند.

در گام بعد باید دانست که در تمام حکومت‌های جهان؛ احزاب به مثابه اتاق‌های فکر عمل می‌کنند و هنگامی بروز برخی مشکلات در سیاست یا اجرائیات یک کشور؛ اول از همه احزاب هستند که باید به مردم پاسخگو باشند چرا نتوانسته‌اند این مشکلات را پیش‌بینی کنند و برای آنها چاره‌ای بیاندیشند!

در واقع احزاب سیاسی نبایستی مثل مگس دور زخم جمع شوند بلکه باید مثل حکیمی مدبّر، اصحاب آینده باشند و بتوانند با سوابقی که در سیاست و اجرا دارند؛ مشکلات احتمالی را نیز رصد کنند.

تا همین مرحله به راحتی اثبات می‌شود که در بیانیه حزب اتحاد ضریب خدعه و مردم‌فریبی بیشتر است یا ضریب دلسوزی!

مسئله جالب‌تر نیز آنجاست که مشکلات خوزستان و همه مشکلات اجرایی و گرانی‌های اخیر کشور تماما به دلیل ناکارآمدی دولتی است که آقایان حزب اتحاد ملت و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتند اما امروز به جای عذرخواهی و مسئولیت‌پذیری تقلا می‌کنند تا این بچه را سر راه بگذارند و مسئولیتش را به گردن دیگران بیاندازد.

همچنین از آنرو که “مطالعه و عقلانیت” تبدیل به عناصری مهجور در اردوگاه اصلاحات شده لازم به یادآوری است که بر خلاف ادعای حزب مذکور مبنی بر اینکه ” کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد”! باید گفت که مقام معظم رهبری به زبانی سلیس و با صراحت تمام توضیح دادند که علت مسئله در عمل نشدن توصیه‌های معقول و اجرایی درباره مشکلات خوزستان است که پیش از این به دولت اصلاح‌طلب آقای روحانی ارائه شده است.

اما حزب کادر اتحاد به جای اینکه توضیح بدهد چرا دولت متبوعش این توصیه‌ها را عمل نکرده و از یک لوله‌گذاری ساده در خوزستان عاجز بوده؛ این بخش از تاریخ را سانسور می‌کند.

مشکل امروز ایران حکمرانی نیست…

زیرا هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند به کشوری که اثر تحریم‌ها را به کمتر از 30 درصد رسانده، نرخ بیکاری‌اش تک رقمی شده و در زمره سیرترین کشورهای جهان است و نرخ فقر مطلق در آن از انگلستان هم کمتر است، صفت بی‌کفایتی را اطلاق کند.

بلکه معضل چندین ساله ما سیاست‌ورزی بد احزاب و رجال و گروه‌هایی است که منافع خود را نه در بهروزی حال ایران و مردم که در براندازی و اغتشاش می‌جویند.

گفتنیست بحث شلیک تیر از سوی پلیس به تجمع مردم غیر مسلح نیز یک ادعای واهی، بدون سند و البته بی‌منطق است که همانطور که توضیح داده شد در اثر پیرمغزی بیان شده است.

زیرا فقط پیرمغزی است که نمی‌داند در عصر انفجار اطلاعات نمی‌توان کشتگان یک حادثه را پنهان کرد، در صورت تیراندازی به انسان‌های متجمع، فقط یک یا دو نفر کشته نمی‌شوند و تیراندازی به اعتراضات به حق حتی در حکومت‌های سفّاک و دیکتاتوری هم انجام نمی‌شود چه برسد به ایران اسلامی!

***

تبدیل شدن کمباین به نفربر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

سعید حجاریان، اصلاح‌طلب تحریمی و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص در بخشی از یک مصاحبه با سایت امداد در توجیه توییت پساانتخاباتی خود مبنی بر “اعلام مرگ اصلاحات صندوق محور” اینطور گفته است که من‌بعد، اصلاحات و اصلاح‌طلبی را لزوما کاری با صندوق رأی نیست.

او در این باره می‌افزاید: ما در سیاست و سیاست‌ورزی نباید هیچ‌چیزی را جز منافع ملی به پای‌مان زنجیر کنیم. شاید بتوانم با یک مثال تاریخی این ربط‌ و نسبت را نشان دهم. امام خمینی در زمان شاه، قبل از ورود به فاز انقلابی، اصلاح‌طلبانه رفتار می‌کرد. به‌گونه‌ای که زیر نامه‌های‌اش به شاه امضای «داعی» می‌گذاشت یا به شاه می‌نوشت، آقای شاه نمی‌خواهی عزت و شوکت داشته باشی یا می‌گفت، من غصه خوردم شاه ایران پیش فلان مقام خارجی مثل بچه‌ای گردن‌اش را کج کرده است حال که باید شاه شیعه رشید باشد. در این برهه فحوای نوشتار و کلام امام اصلاح‌طلبانه بود اما در عین حال کاری به صندوق رأی نداشت. یعنی چه در نظام سلطنتی چه در نظام جمهوری، می‌شود در عرصه سیاست و اجتماع فعال بود و تأثیر گذاشت اما صندوق‌محور نبود!

حجاریان می‌افزاید: می‌خواهم نتیجه بگیرم، به‌خصوص بعد از انتخابات اخیر که ثابت شد آقایان بنا دارند صندوق رأی را به‌کلی از حیز انتفاع ساقط کنند و ما را صرفاً در بازی‌های خودشان شریک کنند، باید در رابطه خودمان و صندوق رأی تجدیدنظر اساسی کنیم. به صراحت بگویم، اصلاحات کمباین نیست؛ که هر چهار سال یکبار از گاراژ بیرون بیاید، رأی جمع کند و بعد دوباره به داخل گاراژ برگردد؛ اگر اصلاحات این است، باید کاملاً تجدیدنظر کرد چرا که خودش به ضدخودش تبدیل می‌شود.[4]

 

*درباره اظهارات حجاریان خوانش نکاتی ضروریست:

یکم: امام راحل بر اساس آنچه که از عقلانیت و روایت می‌دانیم و همچنین بر اساس نخستین سند مکتوب مبارزاتی حضرتش[5]؛ از ابتدای امر بر گزینه “قیام” تأکید داشت و اگر در این مسیر گاهی با اقوال مختلفی سخن گفته یا نامه‌ای نگاشته؛ این مسئله در چارچوب سیاست‌ورزی منتهی به قیام امام بوده نه در چارچوب اصلاح‌طلبی امام برای شاه!

پس این سخن حجاریان به زعم ما غلط و نامنطبق بر تاریخ است.

دوم: بسا که امام راحل در دوران ستمشاهی کار چندانی با صندوق رأی نداشتند.

آیا این قضیه بر حجاریان پوشیده است که اولا انتخابات در رژیم شاهی یک نمایش مضحک بیشتر نبود، ثانیا امام قصد انقلاب داشت و ثالثا امام در یک حکومت جائر،‌ ضد دین و ستمشاهی دست به این کار زد؟!

آیا اکنون باید نظام اسلامی و مردمسالاری دینی را با چنین رژیمی مقایسه کرد و مدعی کپی‌برداری از حرکت امام خمینی(ع) در زمان رژیم شاه شد؟!

این گزاره‌ها ملاک قضاوت مهمی را درباره اظهارات حجاریان به دست می‌دهد.

سوم: اظهارات حجاریان در بحث سیاست مصداق ” نومن ببعض و نکفر ببعض” است!

نمی‌شود آقایان صراحتا لیبرال باشند و از بام تا شام تعالیم بدیو و ماکیاولی و پوپر و جان لاک و توماس هابز را برای مردم انشا کنند اما به هنگام لزوم بیان بیت‌الغزل تعالیم دموکراتیزه این افراد یعنی “لزوم مشارکت سیاسی در انتخابات و نقش ویژه احزاب و رجال سیاسی در این امر” که می‌رسد آقایان بگویند ما خط امامی هستیم.

این بزرگترین انکاری است که آقایان فوق‌الذکر در بحث روایتگری از علوم سیاسی غربی روا می‌دارند.

جدای از این در حالت لو فُرِض می‌پذیریم که انتقاد حجاریان به فرایند انتخابات در ایران صحیح باشد و به همین دلیل او و امثال او به ورطه تحریم خزیده‌اند.

هدف امام، مشخص و چیزی جز انقلاب و قیام نبود و اقلا از سال 42 می‌توان چنین عزمی را آشکارا در امام راحل مشاهده کرد.

چرا حجاریان و دوستان خود عزم براندازانه خود در این فرایند را انکار می‌کنند و صراحتا به مردم و نظام نمی‌گویند که ادعای مرگ اصلاحات صندوق محور برای فروغلطیدن به دامن براندازی است؟!

در واقع آقایان در فصل امام هم مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض شده‌اند و به جای راستی با مردم و نظام حاکم، دورویی را برگزیده‌اند و می‌گویند ما “فعال اجتماعی” هستیم و نه کسانی که قصد براندازی و پایین کشیدن پرچم ایران را داریم!

و چهارم: در بحث ماشین رأی و کمباین هم ما به آقای حجاریان یادآوری می‌کنیم که اولا مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در روز 12 فروردین سال 58 برای همیشه اثبات شد و من‌بعد از آن تا روزی که قانون در کشور حاکم باشد؛ مشروعیت نظام اسلامی هم تضمین شده است.

فلذا اینکه فلان طیف سیاسی بخواهد آرای خود را به انتخابات بیاورد یا نیاورد؛ گردی بر دامن مشروعیت نظام نخواهد بود.

ثانیا دیرگاهی است که برخی محافل تحلیلی کشور رصد کرده‌اند که کمباین اصلاحات به “نفربر” تبدیل شده است و هر از چند گاهی از گاراژ بیرون آمده و با آتشباری به روی مردم و نظام، اغتشاشی به راه می‌اندازد تا شاید به تمنّای قلبی خود برسد.

آقای حجاریان نمی‌تواند از فهم شدن حقیقت از سوی جامعه بگریزد. همانطور که پذیرفتن تبعات نقشه‌های بر هم زدن امنیت مردم و نظام…

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1108070

2_ mshrgh.ir/1249470

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1518611

4_ http://emtedad.news/print/?id=3243

5_ http://www.iichs.ir/s/3941

علی شکوری راد

حزب کادر اتحاد ملت که نامش در هنگامه تحریم انتخابات و فتنه بیشتر به گوش می‌رسد؛ در بیانیه‌ای به بهانه حوادث خوزستان؛ تقلا کرد تا ناکارآمدی دولت متبوعش را به نظام اسلامی ربط بدهد.



منبع خبر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است" بیشتر بخوانید »