سعید شریعتی

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است



در دوران پساجنگ همچنان‌که باب تحلیل‌های مختلف باز می‌شود اما در عین حال باید مراقب “انحراف” نیز بود و اجازه نداد که عقلانیت‌های بدیهی یک کشور به مسلخ کشیده شود.

  • تور آنتالیا

سرویس سیاست مشرق _ “درگیری 12 روزه ایران با آمریکا و اسرائیل” موضوعات مختلفی را در جامعه متمدن، بحّاث و فرهیخته ایرانی مطرح کرد که بسیاری از آنها در جای خود قابل پرداخت است.

در این میان اما موضوعاتی هستند که به دلیل تأثیر آنها در جنگ و امنیت ملی نمی‌توان بیتفاوت از کنارشان عبور کرد.

در واقع، در دوران پساجنگ همچنان‌که باب تحلیل‌های مختلف باز می‌شود و نظریات جدیدی به عرصه فرهنگ و سیاست کشور راه می‌یابد اما در عین حال باید مراقب “انحراف” نیز بود و اجازه نداد که عقلانیت‌های بدیهی یک کشور به مسلخ کشیده شود.

کما اینکه بنا به تجربه دهه 60 و راه یافتن برخی نظرات سیاسی و فرهنگی غلط در ساحت جامعه به بهانه پایان جنگ؛ می‌دانیم که چطور برخی انحرافات فکری می‌تواند سبب آسیب دیدن جامعه و حاکمیت شود.

پس از این مقدمه می‌توان به اظهارات اخیر “سعید شریعتی” از فعالان چپ اشاره کرد که مدعی شده درگیری 12 روزه مسئله “توسعه عمق استراتژیک ایران” یا همان محور مقاومت را از اهمیت خود خارج کرده و گفتمان “اول ایران” را جایگزین کرده است!

او در این باره می‌گوید: «توسعه عمق استراتژیک ایران» راهبردی بود که تا پیش از این در سیاست خارجی ایران حاکم بود و عنوانش را «جبهه مقاومت» یا هر چیزی می‌گذاشتند. از هفتم اکتبر در ۲۰۲۳ تا امروز که نزدیک دو سال از آن تاریخ می‌گذرد، در غرب آسیا و خاورمیانه تحولات بزرگی اتفاق افتاده که به رویارویی گرم ایران و اسرائیل منتهی شده است. به نظر می‌رسد مجموعه این اتفاقات آن «توسعه عمق استراتژیک» را به پارادایم «اول ایران» تبدیل کرده است.

به گزارش مجاهدت از جماران، شریعتی می‌افزاید: به نظر من در ساحت سیاست داخلی ایران، بلافاصله بعد از فضای آن جنگ و فضای پر تنشی که کشور را در آستانه بحران برد، با یک مقاومت میهنی و همدلی میهن‌دوستانه توانستیم در آن ۱۲ روز مقاومت کنیم و عنصر «میهن»، «وطن» و «ایران» محور مقاومت ما شد؛ تا جایی که رهبری در اولین حضورشان در یک جلسه عمومی، شب عاشورا در حسینیه تأکید کردند که مداح به جای ذکر نوحه، از ایران بخواند.

این فعال اصلاح‌طلب همچنین با بیان اینکه قائلین به تداوم توسعه عمق استراتژیک امروز در اقلیت هستند و نمی‌توانند در این خصوص خیلی زبان‌آوری کنند، گفته است: مثلا آقای اردشیر زاهدی یکی از وابستگان سلطنت و داماد سابق شاه، علی‌القاعده طرفدار جمهوری اسلامی نبود و برانداز محسوب می‌شد، در شعار «اول ایران» کنار یک سری نیروهایی ایستاد که در داخل طرفدار جمهوری اسلامی بودند؛ گفت اگر متجاوز به ایران حمله کند، من کنار ایران هستم با هر حاکمیتی که در آن باشد. خیلی از نیروهایی که در خارج کشور به شدت منتقد جمهوری اسلامی هستند را در این ماجرا دیدیم که گفتند «اول ایران»؛ یعنی وقتی موجودیت ایران در خطر است، همه گرایشات سیاسی رنگ می‌بازد و نظم و آرایش قبلی به هم می‌ریزد.[1]

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

*همانطور که مشاهده می‌شود اظهارات شریعتی ناشی از تحلیل غلطی است که متوجه نیست گفتمان توسعه عمق استراتژیک، رسیدن به مرزهای دریای مدیترانه، حساسیت بر سر تنگه زنگزور، محور مقاومت، اهمیت امنیت عراق و لبنان و… همگی بر دالّ مشترک “منافع ایران” متمرکز هستند.

چه اگر این دالّ مرکزی را برداریم و محو کنیم؛ آنگاه پرداختن به تمام مقولات فوق بی‌معنی می‌شوند. همچنانکه اگر پای منافع ایران و اولویت ایران در میان نباشد؛ پرداختن به آن مفاهیم و آن اعماق استراتژیک هم اساسا بی‌معنی می‌شود. یعنی ما با معادله‌ای طرف هستیم که در هر دو طرف تساوی آن گزینه تعیین کننده “ایران” و منافع ایران است.

در واقع شریعتی به عنوان یک فعال سیاسی اما با یک سهو گفتمانی و کادوپیچی اشتباه خود با کلمه زیبای ایران؛ خطایی راهبردی را مرتکب شده که می‌تواند به قیمت لطمه به امنیت ایران و منافع ایران تمام شود. زیرا کشوری که نتواند منافع خود را در فراتر از مرزهای خود تأمین کند؛ طبعا نمی‌تواند مدعی تحصیل منافعش در داخل باشد و شعار تمرکزگرایی و اکتفا به میان‌پایه بودن صرفا یک پرچم سفید در مقابل دشمنان و استعمارگران خواهد بود.

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

در اثبات خطای تحلیلی شریعتی همچنین می‌توان به اظهارات او درباره مرحوم اردشیر زاهدی و حمایت او در سال‌های پایانی حیاتش از نظام جمهوری اسلامی ایران به‌خاطر دفاع از ایران اشاره کرد.

اظهارات شریعتی درباره گفته‌های مرحوم زاهدی ناقص و به گونه‌ای است که تئوری شریعتی را اثبات می‌کند.

و گرنه اگر مخاطبان محترم بدانند که مرحوم زاهدی از سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی که به عنوان سردار توسعه عمق استراتژیک ایران و کسی که به دنبال تحصیل منافع ایران در خارج از مرزها شناخته شد نیز حمایت می‌کرد[2] آنگاه مشخص می‌شود که شریعتی چگونه در تئوری خود اشتباه کرده و با یک بیان حذفی از تاریخ حامیان ایران عزیز؛ مرتکب خطای تشخیص اولویت‌ها شده است.

بدانیم آنکه به بهانه نام “ایران” از حذف محور مقاومت می‌گوید و یا تأثیر ولایت فقیه و دین را در دفاع از ایران نادیده می‌گیرد؛ مرتکب اشتباهی آنچنان سهمگین شده است که می‌تواند به قیمت ضربه به ایران و ایرانی تمام شود.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1677305

2_khabaronline.ir/xhpJz

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است

دیگر نیازی به توسعه عمق استراتژیک نداریم؛ اول ایران!/ آنها نمی‌دانند محور مقاومت ما ایران است بیشتر بخوانید »

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود



چپ‌های ستادی که خود را در پروژه “آشتی ملی” شکست‌خورده می‌بینند اکنون همان آشتی ملی را در قالب “قهر اجتماعی” مطرح می‌کنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلت‌دست بسازند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

با قهر اراذل و اوباش خیابانی چه کنیم؟!

از در “آشتی ملی” رانده می‌شوند، از پنجره “قهر اجتماعی” می‌آیند!

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود

سعید شریعتی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون اولویت‌های سیاسی سال آینده (۱۴۰۲) گفته است: در مسائل داخلی یکی مسئله مشروعیت نظام است که از سال ۱۳۹۶ به این سمت رفته رفته دچار کاهش و به چالش کشیده شده و در انتخابات ۱۳۹۸ مجلس باعث کاهش مشارکت مردم شد، در انتخاباتی که در عمل با حذف بسیاری از جناح‌های سیاسی مختلف یک انتخابات یک‌سویه را پیش روی مردم گذاشت و این فرآیند در انتخابات ۱۴۰۰ با شدت بیشتری تکرار شد و بالای ۶۰ درصد جامعه در انتخابات مشارکت نداشتند؛ شاید برای نخستین‌بار مشارکت فعال در انتخابات به زیر ۴۰ درصد رسید.

او می‌افزاید:

“پی‌آمد آن بحران‌های بزرگ سیاسی و اجتماعی در کشور بود که ما هنوز در آخرین مورد از این بحران‌های اجتماعی به‌سر می‌بریم و مسئله جنبش اجتماعی زن، زندگی, آزادی که در پی درگذشت مهسا امینی در نیمه دوم ۴۰۱ آغاز شده، کماکان تبعات آن ادامه دارد. به‌هرحال این قهر اجتماعی جامعه و حکومت کماکان ادامه دارد، حکومت ناگزیر است که این قهر اجتماعی را در سال ۱۴۰۲ حل و فصل کند و رویکردهایی را اتخاذ کند تا آشتی ملی رقم بخورد!”[۱]

*درباره ماجرای قهر اجتماعی یا همان “آشتی ملی” مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که اصلاح‌طلبان ستادی سال‌ها قبل نیز این معنا را تکرار می‌کردند و منظورشان این بود که نظام باید سران کج‌رو اصلاحات را به عرصه سمت‌های حاکمیتی راه بدهد و نقش آنها در فتنه ۸۸ را هم نادیده بگیرد.

حرف باطلی که البته نظام اسلامی با عقلانیت خود هیچ وقعی به آن نگذاشت و البته شاهدیم که امورات کشور نیز به پیش رفت و مشخص شد که تز آشتی ملی حرف متوهمانه‌ای بیش نبوده است.

لذا چپ‌های ستادی که خود را در این پروژه شکست‌خورده می‌بینند اکنون همان بحث آشتی ملی را در قالب “قهر اجتماعی” مطرح می‌کنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلت‌دست بسازند و نظام را به رفتارهای غیر عقلانی و عقب‌نشینی از عقلانیت خود مجبور کنند. این در حالی است که در بحث اغتشاشات اخیر باید دانست که ما با “مردم” طرف نبودیم بلکه با اقلیتی مرکب از اراذل و اوباش و تعدادی فریب‌خورده مواجه بودیم که هیچ مانیفستی نداشتند و شعارها و رفتارهایشان نیز غیر معقول بود.

اکنون برای قومی این چنین بی‌ترکیب و بی‌منطق آیا رواست که آنها را به صفت مردم متصف کنیم و بگوییم باید در مقابل اینها تغییر رفتار داد؟!

در بحث کاهش مشارکت در انتخابات نیز آنها که نمی‌دانند باید بدانند این رخداد به دلیل طرح شریرانه اصلاح‌طلبان برای “تحریم انتخابات” رخ داده است.

اثر تحریم انتخابات بر کاهش مشارکت غیر قابل انکار است و اگر کسانی باشند که از بام تا شام از بی‌فایدگی صندوق رأی در گوش مردم بخوانند؛ طبعا کسانی از مردم فریب خواهند خورد و در انتخابات شرکت نمی‌کنند.

در سوی دیگر ماجرا این نکته هم قابل تأمل است که مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن قوام و مقبولیت یک انتخابات به برگزاری قانونی است و هنگامی که یک نظام سیاسی می‌تواند انتخابات قانونی برگزار کند یعنی مستظهر به پشتیبانی اکثریت مردم است.

پس مشارکت پایین در انتخابات اولا ترسی ندارد اگرچه باید عوامل آنرا به دلیل خیانت سیاسی مجازات کرد و ثانیا دلیلی بر ادعای احمقانه “نامشروع بودن نظام سیاسی” هم نیست.

زمینه‌چینی برای آشوب از سوی جریانی که صندوق رأی را تحریم می‌کند نیز واقعیتی بدیهی است که تحلیلگران امنیتی باید نسبت به آن حساسیت بیشتری به خرج دهند.

گفتنیست، برخی چپ‌های ستادی از مدت‌ها قبل اعلام کرده‌اند که در قبال انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ نیز رویکرد تحریمی دارند.

تقلای این عناصر برای وقوع اغتشاشی با مزاج “فتنه اقتصادی” در کشور نیز غیر قابل انکار است. از همین روست که شاهدیم حتی از وحشیانه‌ترین اغتشاشات که حضور اراذل و اوباش در آن محرز است نیز استقبال می‌کنند.

***

“زلزله تهران” ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود

پیروز حناچی،‌ شهردار سابق تهران در یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد به نکته‌ای جالب درباره تدابیر شهرداری برای زلزله اشاره داشته و گفته است:

“ما تمام شتاب‌نگارهای تهران را سعی کردیم به صورت شبکه ای به هم وصل کنیم و تعداد آنها را افزایش دادیم. این شتاب‌نگارها ۱ دقیقه زودتر زلزله را اطلاع رسانی می‌کنند. این زمان برای آماده‌باش مراکز امدادی و مدیریت بحران مناسب است و ما تلاش کردیم با اتصال اتوماتیک شتاب‌نگارها به مراکز امدادی مثل آتش نشانی‌ها و بیمارستان ها سرعت آماده باش را بیشتر کنیم. این کار کمک شایانی به کنترل شرایط بحرانی می کند. همچنین پیش بینی پدهای هلیکوپتر در تمام سطح شهر که در شرایط بحرانی به شهروندان کمک کنند.“[۲]

*جمهوری اسلامی ایران با توجه به تجربیات انباشته مدیریتی که از زلزله‌های مختلف ۲ دهه اخیر از جمله در بم، خوی، سرپل ذهاب و… دارد؛ بر لبه دانش مدیریت زلزله قرار گرفته است.

در مسئله مدیریت زلزله ۲ وجه مهم پیش از زلزله و پس از زلزله وجود دارد که کشورهای معدودی در سطح جهان توانسته‌اند در هر دو زمینه به سطوح استاندارد برسند.

دانش “شتاب‌نگاری” که پس از زلزله بم در ایران مورد پیگیری قرار گرفت هم‌اکنون به نقطه‌ای رسیده است که طبق اذعان آقای حناچی، ایران می‌تواند در کلانشهری مثل تهران؛ در زمانی حدود ۱ دقیقه قبل از وقوع، متوجه زلزله شود.

(دقت شود که در برخی کشورهای دنیا که وارد بحث شتاب‌نگاری شده‌اند این زمان در حدود ۳۰ ثانیه است)

البته تلاش‌های علمی زیادی در ایران و جهان وجود دارد که دانش پیش‌بینی زلزله بتواند در مدت زمان بیشتری پیش از وقوع، متوجه لرزه اصلی بشود.

در بحث امدادرسانی هم زلزله شدیدی مثل بم نشان داد که ایران اسلامی توانمندی‌ها و قابلیت‌های همپوشان بزرگی دارد که اجازه آسیب‌های مرسوم پسازلزله از قبیل شیوع بیماری، از دست رفتن مجروحان، ناامنی، بلاتکلیفی اجساد، بی‌سرپناهی زلزله‌زدگان و تاراج اموال مردم را نمی‌دهد.

کارشناسان معتقدند علیرغم این پیشرفت‌ها و این کارنامه خوب اما همچنان در بحث زلزله نیازمند توجه به مقولاتی مثل جلوگیری کامل از ساخت و ساز نامقاوم، تدوین آیین‌نامه مناسب برای جلوگیری از ناامنی کلانشهرها در صورت وقوع زلزله‌های سهمگین، پیگیری دانش رباتیک برای امدادهای پسازلزله، متدولوژی آواربرداری اصولی برای یافتن محبوسین و جلوگیری از سد معبر و نیز تدوین اتاق عملیات مناسب ضد اطلاعات برای مقابله با فوران عملیات اطلاعاتی دشمن در هنگامه زلزله هستیم.

***

۱_ khabaronline.ir/xjPQH

۲_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۸۷۲۶۶

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود

از در "آشتی ملی" رانده می‌شوند، از پنجره "قهر اجتماعی" می‌آیند!/ "زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیش‌بینی می‌شود بیشتر بخوانید »

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

آنکه از “رأی مردم” عبور کرد!

حسن رسولی، فعال چپ و عضو شورای شهر تهران اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: اساساً با توجه به آنچه که گذشت و رفتاری که شورای نگهبان با اعتبار صندوق رأی کرد که حتی آقای لاریجانی نیز از این صافی عبور نکرد، امید به ثمربخش بودن رأی مردم را تا حدود زیادی به ناامیدی تبدیل کرد!

او در اظهارات خود همچنین تأکید می‌کند:‌  شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران و ۷۴ درصد در پایتخت پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی می‌شود. فقط روی‌گردانی از اصلاحات نبود. [۱]

*این قبیل اظهارات صرفا برای موج‌سواری بر یک اقدام اشتباه و استفاده‌گری از افرادی است که به هر دلیلی در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نکرده‌اند.

ضمن اینکه باید دانست دلیل اصلی شرکت نکردن کسانی از مردم در انتخابات، همین قبیل سیاه‌نمایی‌های اصلاح‌طلبان تحریمی و اظهارات غلطی مثل “تأکید بر ناامیدی” مردم بود.

زیرا در تمام دموکراسی‌های جهان می‌دانند که اتفاقا ناراحتی از وضع موجود، گله داشتن و حتی ناامیدی؛ انگیزه اصلی برای رأی دادن است تا افراد کارآمد به جای ناکارآمدان بیایند و بر سرعت پیشرفت بیافزایند. اما حقیقت این است که آقای رسولی و دوستان ایشان در ستاد اصلاحات با این فرایند مخالفت کردند و با تحریم خاموش انتخابات و به سخره گرفتن ساختار کشور موجبات کاهش مشارکت کسانی از مردم را فراهم کردند.

ضمن اینکه مبرهن است که یکی از علل بروز برخی مشکلات در مقطع کنونی دقیقا ناکارآمدی آقای رسولی و دوستان اصلاح‌طلب ایشان است و کاهش مشارکت برخی از مردم نیز دقیقا متوجه همین افراد است نه کس دیگر!

زیرا در جناح اصولگرا کارآمدان اثبات شده‌ای هستند که مردم نمی‌توانند به آنها امیدوار نباشند.

در عین حال بیان این نکته ضروریست که میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ نسبت به انتخابات مجلس یازدهم –که آنهم مورد تحریم اصلاح‌طلبان بود- به میزان ۹ درصد افزایش پیدا کرد که این مسئله یک تودهنی بزرگ به تحریم‌گران انتخابات محسوب می‌شود.

رجال ستاد هسته سخت اصلاحات خود را مکلف به انکار و کتمان این افزایش مهم ۷ درصدی می‌دانند… افزایشی که برخی معتقدند به دلیل کارآمدی اصولگرایان در مجلس یازدهم طی بیش از یکسال گذشته حادث شده است.

***

هم‌زمانی عجیب “قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان”!

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

طی هفته‌های اخیر رخدادهای عجیبی مثل بی‌برقی، بی‌آبی و گرانی نان در کشور مشاهده شده است.

برخی معتقدند این تقاطع ناگهانی رخدادها و مشکلات عجیب و البته کاملا قابل حل و پیشگیری که اتفاقا در روزهای پایانی دولت آقای روحانی وقوع یافته و با پوشش رسانه‌ای جبهه ضد انقلاب و سیاه‌نمایان داخلی هم مواجه شده است، می‌تواند لزوما یک اتفاق نباشد!

*فرض بدبینانه اشاره شده البته تقویت می‌شود هنگامی که به رفتارهای ستاد دولت در کتمان دستاوردهای کشور [۲]، سیاه‌نمایی همین افراد از وضعیت کشور و یا قضیه مهمی مثل “آبان ۹۸” و نقش دولت در آن توجه کنیم.

شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که حتی افراد از درون ستاد دولت هم بودند که بعد از آبان ۹۸ تأکید کردند که “حکایت همچنان باقیست…”! [۳]

یعنی همان افرادی که باید بعنوان پادزهر عمل می‌کردند اما در نقش زهر ظاهر شدند… و این سؤالیست که چرایی آن بایستی در محافل امنیتی و نخبگانی بحث شود.

قضایای پیش‌گفته البته در چارچوب تحلیل راهبردی “فتنه اقتصادی” بیشتر فهم می‌شود.

هنگامی که بدانیم عده‌ای به هر بهانه‌ای قصد کشاندن مردم به خیابان‌ها را دارند و در این راه از هیچ بهانه‌ی در دسترس قرار گرفته‌ی سهوی یا عامدانه‌ای فروگذار نیستند.

پس از رویداد سهمگین آبان ۹۸، ‌ برخی از رجال هسته سخت اصلاحات تأکید کردند که این رخداد صرفا یک “پیش‌لرزه” بود.

مشکلات بروز کرده در هفته‌های اخیر به راحتی و با پیوست‌های مختلفی قابل حل بودند و هستند.

اما اینکه پیشبینی‌ها و پیوست‌های این مشکلات کجا هستند و چرا اجرا نمی‌شوند را بایستی دقیقا جواب داد تا کشور، درگیر فتنه اقتصادی نشود و شاهد “اعتراض ظالمانه” کسانی که راه حل مشکلات را به جای صندوق رأی در کف خیابان‌ها می‌جویند، نباشد!

***

“بحران منابع”؛ بهانه تازه چپ ایرانی برای مشکلات دولت روحانی

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

سعید شریعتی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به برخی مشکلات کشور مثل کم‌آبی و اعتراض محدودی که اخیراً در یکی از شهرها بوقوع پیوست، مدعی کمبود و “بحران منابع” در ایران! شده و گفته است:

“کمبود منابع بحرانی بسیار جدی است که باید فکر عاجلی برای آن کرد. اما متاسفانه در دهه‌های گذشته نه فقط در ۴ دهه گذشته شاید در صد سال اخیر ایران از مدیریت درست منابع به شدت فاصله گرفته و با یک گشاده دستی در مصارف منابع ایران زمین را مصرف کردیم و چیزی جایگزین نکردیم. این مشکل اصلی است که باید مرتفع گردد و ارتباطی به دولت‌هایی که آمدند و خواهند آمد ندارد که با تغییرات در دولت‌ها اتفاق خاصی رخ دهد. لذا هر کسی که ادعا کند امروز این دولت رفت و فردا دولت دیگری می‌آید و او یک شبه همه این مسائل، مشکلات و بحران‌ها را درست می‌کند به همین دلیل صلاحیت اداره کشور را ندارد. چون اولین مساله در اداره کشور دانش و آگاهی نسبت به وضع موجود و علل پدیدار شدن وضع موجود است. وقتی کسی وضع موجود کشور را نمی‌شناسد، علل آن را درست ریـشــه‌یابی نمــی‌کنــد و مدعــی می‌شود که مشــکل حسن روحانی، اصلاح‌طلبان یا دولت‌های میانه رو هستند و بایــد انقلابی عمل کرد، با این حــرف‌ها صلاحیت خود در کشــورداری را زیر سوال می‌برد. “[۴]

*مردم ایران طی ۸ سال گذشته مشغول تماشای تئاتری بوده‌اند که سراسر تلاش کرده است مشکلات کشور و راه‌حل‌های سهلی که دارند را فرافکنی کرده و به گردن چیزهایی مثل تحریم، ترامپ، کمبود منابع، دولت احمدی‌نژاد و اساسا انقلاب ۵۷ بیاندازد! [۵]

این نمایش مضحک اما در حالی است که مشکلات پیش‌آمده اعم از گرانی، بی‌برقی، کم‌آبی در برخی شهرهای یک استان و… تماما راه‌حل‌هایی بسیار ساده دارند که در صورت وجود یک عزم جدی و داشتن کارآمدی به سادگی قابل حل هستند.

کما اینکه مثلا افکار عمومی هنوز به یاد دارند سرمای سنگین سال ۸۴ که صرفا به دلیل سوء مدیریت‌ها و کم‌کاری‌های اصلاح‌طلبان در ایجاد نکردن زیرساخت‌های انرژی برای سرمای سنگین؛ آسیب‌های زیادی را شامل مردم در شمال کشور کرد اما مدیران جدید دولتی با کارآمدی و حتی با دادن شهید! بلافاصله سوخت لازم را به مردم رساندند و معضل کمبود انرژی در سرمای سنگین برای همیشه رفع شد.

و ایضا کارنامه قالیباف در شهرداری تهران که چگونه با وجود تحریم‌های خارجی و البته داخلی! با مدیریت جهادی بر تمام مشکلات فائق آمد و به اذعان دشمن؛ ‌ تهران بزرگ را بهتر از پایتخت‌های اروپایی ساخت.

پس مبرهن است که مسئله امروز ایران کمبود منابع نیست بلکه زیادت منابع هم داریم اما اشکال کار در ناکارآمدی و مدیریت خوش‌نشین و کم‌کار و نجومی‌بگیر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون است.

در ادبیات منطقی گفته می‌شود “حسن السؤال نصف العلم”!

به این معنی که یکی از وظایف بزرگ خواص کشور و سیاسیون؛ بیان درست مسئله برای افکار عمومی و اشاره مدقانه و تحلیلی به راهکارهاست.

اینکه چرا طیف چپ ایرانی جز اغلاط تحلیلی، ناکارآمدی و دادن آدرس کف خیابان به مردم هنری ندارد؛ سؤالیست که در قبال حقایق پیش‌گفته بایستی به آن پاسخ داد.

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1105427

2_ mshrgh.ir/1247052

3_ www.irna.ir/news/83573815/

4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/318850

5_ mshrgh.ir/1240258

سعید شریعتی.jpg

جریان چپ ایرانی که طی ۸ سال گذشته بهانه‌هایی مثل تحریم و ترامپ و احمدی‌نژاد را برای مشکلات کشور عنوان کرده بود، به تازگی از چیزی به نام “بحران منابع”! در توجیه ناکارآمدی‌های خود نام می‌برد.

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان"

منبع خبر

آنکه از "رأی مردم" عبور کرد! / هم‌زمانی عجیب "قطعی برق، گرانی نان و کم‌آبی خوزستان" بیشتر بخوانید »