سفر حج

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند



با نزدیکی به عید قربان و ایام حضور زائران بیت‌الله الحرام در سرزمین منا یاد شهیدان حج ۹۴هم در خاطر زنده می‌شود؛حرف و حدیث این روزها بهانه‌ای بود تا پای صحبت‌های یکی از زخم خورده این دشمنی ها بنشینیم

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر «فرشته روح‌افزا» بانویی محجبه، فارغ‌التحصیل رشته برق و الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان .، استاد دانشگاه، دبیر بین الملل همایش طلایه داران عفاف و حجاب و قائم مقام  سابق فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

وی همسر شهید دکتر «سید احمد حاتمی» دانشمند و نابغه فضائی ایران است که توسط اسرائیل در مسجدالحرام ربوده شد.پژوهشگر، استاد برجسته و عضو هیئت علمی پژوهشکده سامانه‌های حمل و نقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران و از جمله زایرانی که در حج ۹۴ به شهادت رسیدو دانشمندی  که ناسا تا آخرین لحظه حیات  به‌ دنبال اختراعاتش بود .

نابغه ای که به ‌گفته دانشمندان حوزه فضایی شهادتش لطمه ای  بزرگ به جامعه علمی کشور وارد کرد و مقام معظم رهبری درباره او فرمودند: شهادتش برای ما ثلمه بود.

در این گفتگو با ما همراه باشید.

* از فاجعه منا و شهادت همسرتان  برایمان بگویید؟

 در جریان حج تمتع  ۱۳۹۴ برابربا دهم ذی الحجهٔ  و روز عید قربان واقعه فاجعه‌بار سقوط دکل جرثقیل سنگین ساختمانی و انسداد در مسیر رمی جمرات منجر به کشته و مجروح شدن بیش از ۷۰۰۰ نفر از حجاج  و عزادار شدن جهان اسلام  شد .

بعد از آنکه خبر سقوط جرثقیل در محوطه مسجد الحرام اعلام شد، نگرانی خاصی داشتم، مدام تماس می‌گرفتم اما موفق نمی‌شدم. اما عصر روز یک‌شنبه شهادت ایشان را به ما اعلام کردند.

 ۴ساعت بعد از شهادت یک رسانه اسرائیلی نوشت: «دانشمند ‏فضایی ایران در حادثه سقوط جرثقیل در مکه جان خود را از دست داد». یعنی زودتر از اینکه اصلا کسی خبر داشته باشد یک دانشمند فضایی ایرانی در ‏حج حضور داشته است!

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

*یعنی شهادت دکتر حاتمی در واقع یک ترور برنامه ریزی شده بود؟

ابهامات زیادی وجود دارد. پیکر همسر من بدون هیچگونه آثاری از جراحت، کیلومترها دورتر از مکان بروز حادثه سقوط جرثقیل و ۲ روز بعد از بروز حادثه در سرزمین دیگری پیدا شده بود، در حالی که صحن مسجدالحرام دقایقی بعد از حادثه  پاکسازی و تمیز شد و سعودی‌ها پیکر بیش از ۱۱۰ شهید این حادثه را جمع‌آوری کردند.

حتی اجازه ندادند  برای کشف حقیقت کالبد شکافی شود. من خودم به کمیسیون حقوق‌بشر در ژنو رفتم جاهای مختلف هم اعتراض کردیم هیچکس پاسخ‌گو نبود. رهبر انقلاب فرمودند کمیته حقیقت‌یاب تشکیل شود و نباید در این مسیر خسته شوید.

ایشان تاکید داشتند حتی اگر تا ۱۰ ‏سال هم طول بکشد باید مساله شهدای منا و مسجدالحرام مشخص شود‏.حالا سوال من این است ، کسانی که برای نابود کردن دانشمندان ایرانی اینطور تلاش و هزینه می کنند چرا باید برای سلبریتی های ایرانی کف بزنند؟ مگر اینها همان کسانی نیستند که دانشمندان ما همچون شهریاری، احمدی‌ روشن وفخری زاده را به شهادت رساندند؟ چرا در  این جشنواره‌های جهانی به سلبریتی‌ها بها می‌دهند ولی برای از بین بردن دانشمندان ما اینطور هزینه می‌کند؟! اصلا خودتان قضاوت کنید! کدامشان کشور را رشد می‌دهند؟

 طبق بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای منا کسانی که دل به دولت‌های مدعی حقوق‌بشر می‌دهند و به آن‌ها امید می‌بندند باید این حقیقت را بفهمند که چقدر دروغ و خلاف واقع در هویت این سازمان‌ها و تشکیلات وجود دارد.

*اینطور که معلوم است این روزها هنر حرف اول را در اشاعه افکار و پیشبرد اهداف مختلف می‌زند؟ شاید دشمن هم هنرمندان را طعمه کرده است ؟مثل عنکبوت مقدس  جشنواره کن و حواشی آن؟

بله .حوزه هنر، شاخص ترین بازوی عنکبوت است که در فیلم و پوستر خودش را نشان می‌دهد.جشنواره‌های زیادی  در دنیا برگزار می‌شود و هر کدام استانداردهایی دارند و اگر راجع‌به آن‌ها صحبت نشود جایزه‌ای دریافت نخواهد شد. این جشنواره‌ها هدفمند هستند.آن‌ها می‌خواهند جامعه جهانی از نظر فرهنگی  همان خط سیر آلوده آن‌ها را طی کند.

شما فکر می کنید  کسانی که جوایزی چون کن و اسکار را می‌گیرند هنرمندان شاخصی هستند یا فیلمشان ازنظر محتوا و تکنیک عالیست؟جشنواره کن در کشور فرانسه برگزار می‌شود. اولین‌بار به اصغر فرهادی جایزه داد. برای فیلم جدایی نادر از سیمین. یک فیلم بی‌ربط با جامعه‌ی ما. این‌ها برای وارد کردن نفوذ فرهنگی و باب کردن بی‌عفتی و بی‌بندوباری تبلیغ می‌کنند و برای این کار از آدم‌های بسیار ارزان  استفاده می‌کنند، کسانی که صاحب فکر نیستند.

هنرمندانی که اسمشان هنرمند است، اما درواقع بی‌هنر ترین افراد اند.کسانی که با حراج گذاشتن ایمان و عقیده خود به‌دنبال بدست آوردن پله‌های هنری هستند.

یکی دیگر  از بازوهای  این عنکبوت، اندیشمندانی هستند که در داخل کشور و یا خارج از آن آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و با بر هم زدن نظام فکری جامعه  قصد توهین و تحقیر اسلام را دارند.

مثلا به عنوان نمونه‌ای داخلی  ترویج قرائت دیگری از دین در کلام فائزه هاشمی با نام “اندیشه نو”، آسیب‌های زیادی در دنیا داشته‌ و خودکشی‌ها و معضلات ناشی از این تفکر تا کنون بارها و بارها  امتحان خود را در دنیا پس داده است.پشت‌پرده‌ی همه این حرف‌ها سیاسی است. اما باید بدانند که هجمه تبلیغاتی آن‌ها حریف حریم نورانی اسلام واقعی نمی‌شود. اسلام چراغی درخشان است. همانطور که طبق فرمایش رهبرمعظم انقلاب یک سرود سلام فرمانده دنیا را به‌هم ریخت.

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

*چرا در این شرایط ایران تا این حد مورد هجمه قرار گرفته‌است؟

قدمت دشمنی با اسلام از سوی کشورهای مستکبر دنیا برهمه روشن است قرآن آتش می‌زدند، به پیامبر توهین می‌کردند،  کاریکاتور  می‌کشیدند…جریان داعش هم به عنوان نمادی بارز از اسلام ستیزی ،  تا حدودی توانست در راستای سیاه نمایی اسلام موفق باشد که با از بین رفتن آن توسط وجود پاک حاج‌قاسم، آن‌ها نتوانستند به چیزی که می‌خواهند برسند.هدف پررنگ کردن خشونت در  اسلام است و   درواقع رسانه‌های غربی می‌خواهند بگویند این دین یک رویکرد خشن نسبت‌به مردم دنیا دارد و برای حاکمیت و گسترش خودش جنگ‌های متعددی به راه انداخته‌است.

ما یک ظاهر غلط از اسلام در دنیا داریم.باید باور کنیم  که این قضیه در دنیا نایاب است. این‌که ایران با همه ترورها و تحریم‌ها، مشکلات و فشارهای بین‌المللی، توانسته است  مقابل همه اندیشه‌های غلط، هم به‌صورت تئوری و هم عملی بایستد،و همه کشورهای منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. چیزی که همه دنیا به آن اذعان دارند.

*بعضی ها فکر می‌کنند سازندگان این مدل از فیلم‌ها و حامیانشان دلسوزان ملت ایرانند و قصدشان روشنگریست نه سیاهنمایی؟

مگر چند تا  آدم مریض و مسموم مثل شخصیت فیلم عنکبوت مقدس در کشور ما وجود داشته و دارد؟ یا تابه‌حال چقدر نظیر این واقعه اتفاق‌افتاده است؟سن تجاوز به بچه‌ها در کشورهای آمریکایی و اروپایی به ده یازده سال رسیده‌است. میزان مشکلاتشان خیلی بالاست. حالا  آمده‌اند و یک آدم بیمار را که در هر جامعه‌ای می‌تواند باشد این‌طور بزرگ می‌کنند .اصلا قابل‌مقایسه نیست. اما این‌ها از این نقطه‌ضعف استفاده می‌کنند و از آن فیلم می‌سازند.

الان در کشورهای اروپایی و آمریکایی، زنان تن فروش به‌راحتی کشته می‌شوندوآمار این کشتار بسیار بالاست و خودشان هم این را بسیار خوب می‌دانند. باور کنیم این‌ها دلشان برای ما نسوخته است.این‌ها نادان نیستند.یک برنامه تنظیم‌شده برای زدن اسلام دارند. آن‌ها می‌خواهند با پیامبر رحمت للعالمین مخالفت کنند ومؤثرترین زبان هم برای آن‌ها همین تصویر و فیلم است نگاه کنید! ردپای سند ۲۰۳۰ هم در این اتفاقات مشهود است.

* بی شک جنبش «می تو» نیز همین سیاست را دنبال می‌کرد؟

این جنبش برای اعلام عدم امنیت است.آن‌ها به تجاوز ها اشاره می‌کنند. می‌گویند ما امنیت نداریم  وقتی می‌خواهیم در جامعه باشیم مورد تعرض قرار می‌گیریم . به گذشته خود اشاره می‌کنند و این‌که برای مشهور شدن  مورد چه تعرضاتی قرار می‌گرفتند و اگر امروز شهرتی دارند و زیبا و هنرمند شناخته می شوند راهش همین است، پس شما هم اگر می‌خواهید مشهور شوید و یا پستی به دست بیاورید راه این است این‌ها ترویج گناه است! یعنی تمام زنان عفیف جامعه هنرشان، استعدادشان و توانمندی‌هایشان اهمیت ندارد.

حرف من به این افراد این است چرا اگر پشیمانید، حتی یک پرونده به قوه قضاییه نرفته‌ و اعتراض هیچ‌کس ثبت‌ نشده است اگر مشکل‌ داری کشور قانون دارد، چرا در رسانه مطرح می‌کنید؟ چرا اسم می‌آورید ؟راه ترقی این است؟ شما اگر واقعاً ناراحتید ومعترض چرا دست از این ظاهر بر نمی‌دارید؟

اگر پشیمانید این‌همه جلوه‌گری برای چیست؟ جوانان باید آگاه باشند. این‌ها می‌خواهند این‌گونه ترویج کنند که برای رشد خود از فکرتان بهره نگیرید، توان‌مندی‌هایتان مهم نیست و  جوهره نجابت و عفت ارزشی ندارند.همان کلیدواژه‌های رهبر معظم انقلاب و نگرانی‌های ایشان در بحث فرهنگ؛شبیخون فرهنگی، ولنگاری فرهنگی و تهاجم فرهنگی، که همگی برای ترویج سبک زندگی غربی در میان مسلمانان و ایرانیان است.ما باید بپذیریم غرب به اضمحلال خانواده رسیده‌است.

در کشورمان یک مادر روستایی داریم که در دهات‌های دور کرمان زندگی می‌کرد و توانست یک نجات‌دهنده بشریت مثل حاج‌قاسم تربیت کند. هنرمندان واقعی ما همسران جانبازان و شهدا هستند، زنان عفیف و پاک‌دامنی که با تمام سختی‌ها و دشواری‌های روزگار خم به ابرو نمی‌آورندو همچنین زنان دانشمندی که در رشته‌های سنگین علمی سرآمدند  .

*به عنوان کسی که زخم خورده از دشمنان اسلام و انقلاب است چه درد دلی دارید؟

حرف من با افراد هنرمند نماست این جامعه‌ لبالب خون شهداست و همه پای این خون  ایستادگی کردند، کشوری که جنگ،  تحریم و بمباران شیمیایی را گذرانده و  مقابل دورویی منافقان و کشتارهای بی رحمانه شان ایستاده‌ وهنوز هم  در مرحله سخت مبارزه است. شما می‌خواهید برای این مردم الگو شوید؟! این مردم با صبوری تمام ایستاده‌اند  و  همه وجود سختی می‌کشند تا شرافتشان حفظ شودو شما می‌خواهید بی شرافتی را آموزش دهید؟! بدانید که هرگز راه به جایی نمی‌بریدچه کسی را نشانه می روی؟ رحمة للعالمین را؟ امام رئوف را؟پیشنهاد می‌کنم یک‌بار خودتان را تطهیر کنید، بروید ببینید این امام رئوف چطور دستتان را می‌گیرد چرا از تاریخ عبرت نمی‌گیرید آن‌ها کسانی نیستند که شما بتوانید با آن‌ها مبارزه کنید.

  امام رضا(ع) را ببینید! امامی که  همه مسائل ما ایرانی‌ها به دست اوست.  امامی که هر وقت هر کدام ما گرفتار می‌شویم به او پناه می‌بریم. شما با پناهگاه حقیقی ما مبارزه می‌کنید. با خدا مبارزه می‌کنید.

 من همه این‌ها را پای نادانی شما می‌گذارم و به شما پیشنهاد می‌کنم به حرم امام رضا(ع) بروید. زانو بزنید. عذرخواهی کنید تا  ببینند زندگیتان چقدر عوض می‌شود. بفهمید از کجا می‌توانید عزیز شوید.بروید و  درس رافت از امام رضا(ع) بگیرید.

*شما وآقای دکترسال‌های زیادی را در کنار هم بوده اید .به عنوان کلام آخر تعریف شما از همسرشهیدتان برایمان شنیدنی است .

شهید حاتمی ذوب در ولایت بود و همواره می‌گفت: «باید تمام رفتارمان را با آنچه مورد رضایت حضرت آقاست تطبیق بدهیم» قبل از رفتن به حج، واقعاً روحیه عجیبی پیدا کرده بود؛ خیلی از دنیا بریده بود. کمتر حرف می‌زد بیشتر عمل می‌کرد؛ در وصیت‌نامه خود به‌صورت کوتاه از امام زمان(عج) حلالیت طلبیده و نوشته است: «من سرباز خوبی برای شما نبوده‌ام»، از حضرت آقا هم حلالیت طلبیده و نوشته است: «حلال کنید که نتوانستم برخی کارهای نیمه‌کاره را به سرانجام برسانم». به من و ۲ فرزندم هم وصیت کرده:«زندگی خود را با خط‌کش ولایت فقیه تنظیم کنید» او حقیقتاً مرد نازنینی بود، واقعاً متقی و الهی بود؛ نمی‌گویم دست‌نیافتنی بود، اما واقعاً باید گفت که همچون شهدا، بی‌ادعا! بود. ایشان دنبال یک مذهب بی‌دردسر نبود که مثلاً نمازش را بخواند، روزه بگیرد، قرآن هم بخواند و کاری با جامعه نداشته باشد؛ خوب، اگر بود که هیچ‌گاه وارد پژوهشگاه فضایی نمی‌شد. ایشان بیشترین ساعات زندگی خود را برای کسب تحصیل و مطالعه قرآن و معارف قرآنی گذاشت.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند بیشتر بخوانید »

ماجرای پذیرش مهری که داماد را از شهادت دور می‌کرد

تضمین امام خمینی (ره) برای شهید نشدن یک رزمنده/ رفتار شهید سلیمانی، الگوی یک پاسدار نمونه


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: روایت امروز، روایت مردی است در تاریخ انقلاب، که با آرزوی شهادت ازدواج می‌کند و دعای حضرت امام (ره) همراهش می‌ماند تا به گوشِ جوانِ امروز برساند: «ما ایستادیم و آغاز کردیم، شما بایستید و ادامه بدهید.»

«علی‌اکبر قبادی» از انقلابیون فعال و مربیان آموزش پادگان امام علی (ع) است. او که در کارنامه پربار عمر خود، سال‌ها مجاهدت و تلاش برای پیروزی و پاسداری از انقلاب اسلامی را دارد، مهمان خبرگزاری دفاع مقدس شده است؛ تا خاطرات خود را بازگو کند.

پیش‌تر بخش اول و دوم گفت‌وگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس با «علی‌اکبر قبادی» از انقلابیون فعال و مربیان پادگان امام علی (ع) را خواندید و اینک بخش سوم آن از نظر مخاطبان گرامی می‌گذرد.

ماجرای پذیرش مهری که داماد را از شهادت دور می‌کرد

دفاع‌پرس: برسیم به ماجرای جالب خطبه عقدتان…

آن روزها رویدادی رقم می‌خورد که آرزوی خیلی‌ از جوانان بود، خواندن خطبه عقد توسط حضرت امام (ره). من و همسرم نیز از آن قافله مستثنا نبودیم. وجود یکسری اختلافات جزئی با خانواده همسرم كه موافق ازدواج دخترشان با يک فرد پاسدار نبودند، سبب شد، سرنوشت‌مان را به نظر حضرت امام (ره) گره بزنیم، چون هم خانواده‌ها و هم خودمان ارادت قلبی بسیاری به ایشان داشتیم و خواست ايشان برای هر دو طرف قابل قبول بود.

روز موعود فرا رسید. زمانی‌که خدمت امام رسیدیم، ایشان از عروس خانم پرسیدند، «مهریه‌تان چه چیزی است؟» او پاسخ داد، «یک سفر حج است!» من عجولانه بدون لحظه‌ای تفکر گفتم، «نه امام، من سفر حج را نمی‌پذیرم. ايشان مثل بقيه زوج‌ها، مهريه خود را پول و يا سکه و… قرار دهند و هرچه بفرمایند قبول است و من می‌توانم پرداخت ‌کنم؛ اما سفر حج را نمی‌توانم بپذیرم!» اما همسرم اصرار کرد که مهریه مورد نظر من، همان سفر حج است.

حضرت امام (ره) از من پرسیدند، «شما چرا مهریه دختر خانم را نمی‌پذیرید؟» پاسخ دادم، «امام! من پاسدار هستم. و عمر ما حساب و كتاب ندارد و هر لحظه ممكن است كه به شهادت برسم، فلذا نمی‌توانم قولی بدهم که معلوم نیست از پس انجام آن بر می‌آیم یا خیر.» آن روزها حتی تصور حضور در این سفر امکان پذیر نبود، چه برسد به تجربه آن و فقط تعداد محدودی از افراد  مُسِن که از لحاظ مالی متمول بودند، می‌توانستند این سفر را تجربه کنند. حضرت امام (ره) از من پرسیدند، «علت امتناع شما از قبول مِهر همسرتان، تنها موقعیت شغلی‌تان است؟» پاسخ مثبت دادم و حضرت امام (ره) فرمودند، «شما قبول کن، من دعا می‌کنم تا ان‌شاءالله خانم‌تان را به سفر حج نبرده‌ايد، شهید نشوید.» من بلافاصله عرض كردم، «شما قبول می‌کنید؟» ايشان فرمودند، «بله من قبول می‌کنم.» ما هم جوانی کردیم و پذيرفتيم؛ که با همين تضمین حضرت امام (ره) از شهادت دور شدیم.

آقای آشتیانی وکیل من شدند و حضرت امام (ره) هم وکیل همسرم و این چنین خطبه عقدمان خوانده شد.

ماجرای پذیرش مهری که داماد را از شهادت دور می‌کرد

دفاع‌پرس: حالا حقیقتا با تضمین حضرت امام (ره) از شهادت فاصله گرفتید؟

بله ؛ قطعا همين‌طور است، بارها در زمان جنگ در مهلکه‌‌هایی گرفتار ‌شدم که امکان نداشت زنده بمانم. اما به لطف پروردگار و دعای امام، سرنوشتم به نحو دیگری رقم خورد. شاید بیشتر از تعداد انگشتان دست، این موقعیت را تجربه کردم. بالاخره ماهیت جنگ همین است، تیر و تانک و خمپاره و… دارد.

دفاع‌پرس: یک نمونه را برایمان بازگو می‌کنید؟

در عملیات فتح‌المبین همراه سردار فضلی و بچه‌های کرج و زنجان بودم. در شرایط بسیار سختی قرار داشتیم. حجم آتش به حدی بود که در اطراف محل حضور من، حتی گل‌های شقایق دشت، از ساقه جدا و پرپر می‌شدند… پرپر شدن دوستان‌مان که بماند…
مدیریت کردن روحیه بچه‌ها در آن شرایط، بسیار مهم بود. من سعی می‌کردم بدون واهمه و بعضاً نظر به دعای امام (ره) مقابل دیدگان‌ دوستان و بی‌مهابا جلوی دشمن، حاضر شوم و با ذكر و صلوات حركت کنم. از خدا می‌خواستم از من مراقبت کند و در موقعیت دیگری مرگم فرا برسد؛ چراکه نمی‌خواستم دعای امام در حقم بی اجابت باشد و خواسته او محقق نشود. همه می‌دانستند امام برای به شهادت نرسیدن من، دعا کرده است و حرف امام نیز حق است.

ماجرای پذیرش مهری که داماد را از شهادت دور می‌کرد

دفاع‌پرس: چگونه خاطره روز عقد شما به گوش همه رسید؟

بعد از عقد ما، «یاسر عرفات» به همراه حضرت آقا كه رئيس جمهور وقت بودند، خدمت حضرت امام (ره) می‌رسند. امام (ره) در این دیدار، خاطره ما را برای ياسر عرفات بازگو می‌كنند و مقام معظم رهبری می‌شنوند و در سخنرانی نماز جمعه، حضرت آقا قضیه روز عقد ما را بیان می‌کنند. هدف ایشان از بیان این خاطره، احتمالا بالیدن به داشتن چنین جوانانی با روحیه شهادت طلبی در جامعه بوده است…

ماجرای پذیرش مهری که داماد را از شهادت دور می‌کرد

دفاع‌پرس: از خاطراتی که با شهید سلیمانی دارید، بگویید؟

حاج قاسم اوایل انقلاب در پادگان ما آموزش می‌دید. او بسیار جوان با اخلاق و مخلصی بود. همیشه با دیگران با احترام برخورد و با رفتار منحصر به فردش همه را شیفته خود می‌کرد.

برای یک مدت کوتاه در سیستان و بلوچستان همراه حاج قاسم بودم. شهید سلیمانی آن روزها فرمانده ارشد استان‌های هرمزگان، سیستان و کرمان بودند، اما کسی من را در آن منطقه نمی‌شناخت. به خاطر دارم روزی را که همراه یکدیگر نزد استاندار سیستان و بلوچستان رفتیم، حاج قاسم بنده را، با القاب «برادر من، استاد من، رفیق من، فرمانده من» معرفی کرد. حاج قاسم همواره با دوستان خود این چنین با محبت و احترام فراوان برخورد می‌كرد و همه را شرمنده خود می‌کرد.

انتهای پیام/ ۷۱۱



منبع خبر

تضمین امام خمینی (ره) برای شهید نشدن یک رزمنده/ رفتار شهید سلیمانی، الگوی یک پاسدار نمونه بیشتر بخوانید »