به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت:
1- اخیراً ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در صفحه اجتماعی تلگرام خود یک ویدئو بارگذاری کرد. او به عنوان کسی که روزگاری در بالاترین ردههای حکومت، قدرت و ثروت در آمریکا قرار داشت، تصویری از امروز ایالات متحده میدهد که دیدنی است. او در چند جمله کوتاه، گویا و مختصر میگوید:
الف- ما ملتی شکست خورده هستیم.
ب- ما ملتی در حال افول هستیم.
ج- بازار سهام در بدترین وضعیت و تورم در بالاترین نقطه قرار دارد.
د- ما در افغانستان شکست خوردیم 85 میلیارد دلار تجهیزات نظامی را گذاشتیم و فرار کردیم.
هـ- در آمریکا آزادی بیان نیست، ما مطبوعات آزاد نداریم.
و- اقتصاد آمریکا در حال فروپاشی است.
ز- آمریکا در جهان دیگر قابل احترام نیست.
این تصویری است که ترامپ با کلمات و جملات فوق از آمریکا میدهد آنهم به عنوان یک شاهد عینی و معتبر، این یک واقعیت انکارناپذیر است.اما عدهای از غربپرستان در ایران نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند.
وال استریت ژورنال هفته گذشته اعلام کرد؛ FBI با حمله به خانه ویلایی ترامپ، 20 کارتن شامل اسناد طبقهبندی فوقسری و اطلاعاتی را کشف و ضبط کرده است.
این خبر نشان میدهد گیس و گیسکشی در رأس هرم قدرت آمریکا پس از آشوب و بلوای تسخیر کنگره توسط طرفداران ترامپ ، هنوز فروکش نکرده و قصه «جنگ قدرت» در هیئت حاکمه آمریکا ادامه دارد.
2- فیلسوفان سیاسی غرب در برابر پدیده «جنگ قدرت» در آمریکا سکوت کردهاند، اما پیش از آن در تئوریهای خود در خصوص ثبات ، پایداری و آرامش در دموکراسی لیبرال گفته بودند؛
الف- همکاری نخبگان و توافق و همگرایی آنان حرف اول در نخبهگرایی مدرن میزند (میلز، لیندبلوم و برنهام)
ب- شرایط دموکراسی اقتضا دارد مشروعیت رقابت نخبگان بر سر قدرت، امری پذیرفته شده باشد(وبر، شومپیتر)
ج- ویلفردو پارتو در تعریف نخبه سیاسی میگوید : نخبه کسی است که ذاتا دارای امتیازات هوشی، جسمی و روانی باشد. او هیئت حاکمه باثبات و پایدار را اینطور تعریف میکند که ترکیب متناسب و متعادلی از روبهصفتی و شیرصفتی داشته باشد.
آنچه امروز در آمریکا بهعنوان بحران مشروعیت ظاهر شده آن است که صاحبان «ثروت» نتوانستند یک فرمول دقیقی که ترکیب روباهصفتان و شیرصفتان را در چینش «قدرت» در حاکمیت، متکی بر آرای عمومی سامان میدهد، ارائه دهند.
رقابت بین روباهصفتان با شیران – بخوانید گرگ ها- نظم سیاسی و اجتماعی را به هم زده و مسیر به سرعت به سمت ظهور فاشیسم در حال انحراف است.
غلبه شیران به روبهان و گاهی غلبه روبهان به شیران، تعادل قدرت را در درون آمریکا و بیرون از آن به هم زده است. ما امروز شاهد بی ریختترین نوع دموکراسی در آمریکا هستیم.
3- آمریکاییها در روزگارانی که بین شیران و روبهان در حکومت موازنه مثبت داشتند رویای جهانیسازی، شکلگیری جامعه جهانی به رهبری آمریکا و … را در سر میپروراندند.
فیلسوفان غرب از دموکراسی لیبرال به عنوان سرنوشت محتوم تاریخ و پایان تاریخ یاد میکردند.اما با بر هم خوردن این توازن با جهانیسازی و جامعه جهانی وداع کردند . بهتدریج همپیمانان خود را در 5 قاره دارند از دست می دهند. پیمانهای منطقهای جهانی را سست و از حیّز انتفاع ساقط کردند.
4- جمهوری اسلامی طی 20 سال گذشته که مشغول مذاکرات با هیئت آمریکا برای حل مناقشات هستهای و مسائل دیگر بوده همواره در روی میز گاهی با «روبهان» و گاهی با «شیران» یا بهتر بگوییم «گرگها» طرف بوده است. علت اینکه مذاکرات تاکنون نتیجه نداده برای این است که در هیئت حاکمه آمریکا این کشمکش فعلا تمامنشدنی است.
حتی وقتی که به توافق هم برسیم هیچ امیدی به تضمین پس از راستیآزمایی وجود ندارد. توافق بدون لغو تحریمها و تضمین و راستیآزمایی ، یعنی تکرار ضربهای است که در زمان روحانی از روبهان و شیران دیپلمات آمریکاییها خوردیم.
روبهان و شیران سیاست در آمریکا صلح جهانی را به خطر انداختهاند . آنها خالق جنگ اوکراین هستند و الان مشغول تحریک چین برای ورود به یک مناقشه نظامی هستند. سفر نانسی پلوسی به تایوان شروع این تحریکات بود. کیسینجر اخیرا گفته که آمریکا در آستانه جنگ با چین و روسیه است.
جهان بایدتا ظهور یک نخبهگرایی دموکراتیک و یک نخبهگرایی مدرن در هیئت حاکمه آمریکا از خود صبوری نشان دهد. مقابله با روبهان و شیران سیاست در آمریکا را با صبر راهبردی و مقاومت عزتمندانه میتوان به پیش برد. این همان پیچ و گردنه تاریخی است که رهبری از آن هوشمندانه یاد می کند.
باید هم در حوزه «نرم» و هم در حوزه «سخت» آمادهباش صددرصد اعلام کرد. اگر غفلت کنیم، یا از روبهان یا از شیران ضربه خواهیم خورد.
هوشمندی دولت رئیسی در حوزه سیاست خارجی قابل تقدیر است. طی یک سال اخیر در مذاکرات، مواضع روبهان و شیران آن طرف میز را رصد کرده است. این رصد تا رسیدن به توافق عزتمندانه ، هوشمندانه و عاری از خسارت ادامه خواهد داشت.
ما از طرحهای فریبآمیزی چون «توافق موقت» ، «توافق گام به گام» ، «ضربالاجلهای پیدرپی» و «پنجره دیپلماسی در حال بسته شدن است» عبور کردهایم. به نقطهای رسیدهایم که باید طرف مقابل دستها را بالا ببرد و حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد. این اتفاق انشاءاله به زودی با اتکال به خداوند بزرگ خواهد افتاد.