سلاح شیمیایی

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولت‌های غرب و شرق و حتی کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازه‌های بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.

در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.

بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهه‌های نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب می‌کرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط می‌خواستند که آتش‌بس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامین‌کننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع می‌کرد.

زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامه‌ها توصیه به آتش‌بس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین می‌شد.

همان‌گونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد می‌توان به حمایت مستقیم کشور‌های غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح‌طلب، بکارگیری سلاح‌های شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهه‌های نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.

بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌ها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمب‌ها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صد‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز‌های شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا به‌شدت دچار مجروحیت شدند.

هم‌زمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاح‌های شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهواره‌ای از موقعیت و امکانات نیرو‌های پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپس‌گیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نام‌های سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.

همچنین آمریکایی‌ها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکن‌های سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچه‌های ایران با اصابت موشک‌های پیشرفته هارپون ناو‌های آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.

بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همه‌جانبه‌ای که کشو‌های کوچک و برزگ با میدان‌داری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمک‌های بی سابقه خارجی‌ها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، می‌توان به ارسال هواپیما‌های جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخت‌رسانی هوایی به همراه موشک‌های زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.

از سوی دیگر در جلسه‌ای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار می‌کند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره می‌کند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.

چه کوته‌نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش‌ها و تاکتیک‌ها را عوض نماییم.»

در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولت‌های غرب و شرق و حتی کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازه‌های بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.

در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.

بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهه‌های نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب می‌کرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط می‌خواستند که آتش‌بس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامین‌کننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع می‌کرد.

زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامه‌ها توصیه به آتش‌بس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین می‌شد.

همان‌گونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد می‌توان به حمایت مستقیم کشور‌های غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح‌طلب، بکارگیری سلاح‌های شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهه‌های نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.

بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌ها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمب‌ها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صد‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز‌های شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا به‌شدت دچار مجروحیت شدند.

هم‌زمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاح‌های شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهواره‌ای از موقعیت و امکانات نیرو‌های پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپس‌گیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نام‌های سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.

همچنین آمریکایی‌ها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکن‌های سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچه‌های ایران با اصابت موشک‌های پیشرفته هارپون ناو‌های آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.

بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همه‌جانبه‌ای که کشو‌های کوچک و برزگ با میدان‌داری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمک‌های بی سابقه خارجی‌ها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، می‌توان به ارسال هواپیما‌های جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخت‌رسانی هوایی به همراه موشک‌های زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.

از سوی دیگر در جلسه‌ای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار می‌کند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره می‌کند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.

چه کوته‌نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش‌ها و تاکتیک‌ها را عوض نماییم.»

در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »

نقش آمریکا در استفاده از سلاح‌های ممنوعه در جهان

نقش آمریکا در استفاده از سلاح‌های ممنوعه در جهان


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پس از جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا با همکاری دولت‌های انگلیس، شوروی سابق و فرانسه، دادگاه نظامی بین‌المللی را برای محاکمه سران رژیم‌های محور اروپا تأسیس کرد.

اگر امروز دولت آمریکا خود را بر اساس همان مبنایی که برای محاکمه نازی‌ها در «نورنبرگ» به کار گرفت، به دلیل اقدامات انجام شده در افغانستان و عراق در سال‌های اخیر، باید خود را محاکمه می‌کرد.

جنایات جنگی آمریکا در کشور‌های دیگر

تا همین اواخر، این احتمال که آمریکا مسئول جنایات جنگی در کشور‌ها باشد برای اکثر آمریکایی‌ها غیرقابل تصور به نظر می‌رسید، اما همانطور که اطلاعات و شواهد قبلی سرکوب و مخفی شده شروع به افشا شدن کردند، موضوع جنایات جنگی از سوی آمریکا توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد.

با تکیه بر طیف وسیعی از اسناد، از پروتکل‌های کنوانسیون ژنو گرفته تا ایمیل‌های FBI (اداره تحقیقات فدرال آمریکا) درباره زندانیان «گوانتانامو» گرفته تا اسنادی که نقض قوانین بین‌المللی را تایید می‌کنند، می‌توان به عمق این جنایت‌های آمریکا پی برد.

اتهام جنایت جنگی آمریکا علیه کشور‌های دیگر، ریاکاری گسترده‌ای است که مقام‎های این کشور را دربرگرفته است.

می‌دانیم که جدیدترین جنایتکاران جنگی آمریکا چه کسانی هستند، از جمله «جورج دبلیو بوش، دیک چنی، دونالد رامسفلد، ریکاردو سانچز، جورج تنت، مدیر سابق سیا، دستیار دادستان کل سابق آمریکا، معاون سابق دستیار دادستان کل آمریکا» و بسیاری از دیگر مقام‎های آمریکایی.

اگر آمریکا به دنبال «اجرای عدالت» برای اوکراینی‌هاست، باید عدالت را برای یک میلیون نفر که ۴۰۰ هزار نفر از آن‌ها غیرنظامی بودند و در حملات، اشغال‌ها و بمباران هوایی این کشور در عراق، افغانستان، سوریه، یمن و پاکستان کشته شدند، نیز اجرا کند.

آمریکا باید عدالت را برای کسانی که زخمی و مریض شده و یا جان باخته‌اند، طلب کند ​​چرا که این کشور بیمارستان‌ها و زیرساخت‌ها را ویران کرده است.

این کشور باید برای هزاران سرباز و تفنگداران دریایی کشته شده در جنگ‌هایی که بر اساس دروغ راه‌اندازی شده و ادامه یافته‌اند و بسیاری دیگر نیز که زخمی شده‌اند و با ناتوانی‌های مادام العمر زندگی می‌کنند، عدالت طلب کند.
تسلیحات و آزمایش‌‎های مخفی آمریکا در سراسر جهان

گزارش‌های مختلف نشان می‌دهند که دولت آمریکا به طور مخفیانه سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی را در دهه ۱۹۶۰ در خاک خود آزمایش کرده است.

بر اساس اسناد به دست آمده، این آزمایش‌ها شامل رهاسازی عوامل اعصاب مرگبار در آلاسکا و اسپری باکتری بر روی هاوایی بود.

آمریکا همچنین عوامل اعصاب را در کانادا و انگلیس در ارتباط با این دو کشور و سلاح‌های بیولوژیکی و شیمیایی را در حداقل دو ایالت دیگر، یعنی ایالت‌های مریلند و فلوریدا آزمایش کرد.

گزارش‌ها نشان می‌دهند که آزمایش‌های بیولوژیکی و شیمیایی توسط آمریکا بسیار گسترده‌تر از آنچه ارتش این کشور اذعان کرده، بوده است.

پنتاگون در اوایل سال جاری میلادی سوابقی را منتشر کرد که نشان می‌داد عوامل شیمیایی و بیولوژیکی روی کشتی‌ها در دریا قرار گرفته است.

پس از تلف شدن حدود ۶ هزار و ۴۰۰ گوسفند بر اثر دور شدن گاز اعصاب از محدوده آزمایش، ارتش آمریکا موافقت کرد تا آزمایش‌های عامل اعصاب در هوای آزاد را در مرکز اصلی سلاح‌های شیمیایی خود در صحرای یوتا متوقف کند.

اما پنتاگون قبلا هرگز جزئیات آزمایش‌های آلاسکا، هاوایی، کانادا و انگلیس را ارائه نکرده است.

علاوه بر این ارتش آمریکا دستکم از سال ۲۰۰۹ برنامه تسلیحات بیولوژیکی خود را در کره جنوبی مخفیانه اجرا کرده است؛ این موضوع در سال ۲۰۱۵ و زمانی که نمونه‌های سیاه زخم زنده از یک آزمایشگاه نظامی آمریکا از طریق خدمات پستی FedEx به پایگاه هوایی «اوسان» در «پیونگ تائک»، در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب پایتخت سئول، فرستاده شد، برای عموم مردم شناخته شد.

گزارش‌های متعددی درباره وجود چنین آزمایشگاه‌هایی در سراسر جهان تاکنون منتشر شده و آمار متفاوتی را در این زمینه ارائه می‌کنند.

پایگاه «سی جی تی ان»، در گزارشی می‎گوید که آمریکا بیش از ۲۰۰ آزمایشگاه بیولوژیکی نظامی در سراسر جهان دارد و بیش از ۳۰ مورد از آن‌ها افشا شده است.

این گزارش می‌گوید بسیاری از آن‌ها در مکان‌های ناشناخته مخفی هستند؛ آیا این آزمایشگاه‌ها سلاح‌های بیولوژیکی و شیمیایی تولید می‌کنند؟ یا از ویروس‌ها و باکتری‌های کشنده استفاده کنید؟ هدف واقعی این آزمایشگاه‌های بیولوژیکی چیست؟

منبع: میزان

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش آمریکا در استفاده از سلاح‌های ممنوعه در جهان بیشتر بخوانید »

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

حمایت غربی‌های مدعی حقوق بشر از جنایات شیمیایی صدام


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و  جهاد دفاع‌پرس، روز «هشتم تیر ۱۳۶۶» یادآور یکی از تلخ‌ترین روز‌های تاریخ برای مردم ایران است. نام‌گذاری این روز به نام روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی به خاطر حملات شیمیایی جنگنده بمب‌افکن‌های رزیم بعثی عراق به شهر سردشت در غرب ایران است.

در چنین روزی است که در اثر این جنایت بزرگ، ده‌ها نفر بلافاصله شهید و هزاران نفر مجروح و مصدوم شدند و اکنون نیز از عوارض شدید ریوی، چشمی و پوستی رنج می‌برند.

نام‌گذاری این روز به روز «مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی»، بهانه‌ای شد که دوره‌های مختلف به‌ کار گیری این سلاح نامتعارف کشتار دسته‌ جمعی توسط عراق در جنگ هشت‌ساله با ایران، واکنش ایران به این اقدام ضدانسانی و همچنین موضع‌گیری سازمان ملل متحد به‌ عنوان عالی‌ترین نهاد حقوقی و سیاسی بین‌الملل را در قبال این جنایت‌های ضدبشری مورد بررسی قرار دهیم.

استفاده عراق از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جنگ علیه ایران در سه [۱] دوره متمایز انجام شد:

دوره نخست

دوره نخست از آغاز تهاجم برق‌آسای ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا پایان مقطع آزادسازی مناطق اشغالی، به‌ویژه آزادی خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ بود که طی آن نیرو‌های عراقی به‌ طور پراکنده و برای در هم شکستن مقاومت‌های پراکنده نیرو‌های رزمنده ایران و هموار کردن مسیر پیشروی به داخل خاک کشور ما از سلاح‌های شیمیایی استفاده کردند.

دوره دوم به استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی اختصاص دارد که از مرداد سال ۱۳۶۱ هم‌زمان با آغاز نخستین عملیات نفوذی نیرو‌های ایران به داخل خاک عراق (عملیات رمضان) با هدف تنبیه متجاوز آغاز شد و تا پایان سال ۱۳۶۵ و نبرد‌های بزرگ کربلای ۴ و ۵ ادامه یافت.

دوره دوم به‌کارگیری سلاح شیمیایی

در این دوره عراق با اتخاذ تاکتیک نظامی دفاع مطلق در زمین، از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در نقش سلاح تدافعی استفاده کرد تا به کمک آن عملیات‌های تهاجمی متکی به انبوه نیرو‌های پیاده جمهوری اسلامی ایران را خنثی کند. در طول این دوره ارتش عراق بیش از ۲۳۰ بار، مواضع نیروها، مراکز پشتیبانی و تدارکاتی و حتی شهر‌ها و مناطق غیرنظامی ایران را هدف حملات شیمیایی قرار داد؛ اقدامی که درمجموع حدود ۴۲ هزار نفر تلفات اعم از کشته و مجروح را در پی داشت.

دوره سوم به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی

دوره سوم جنگ شیمیایی بین عراق و ایران از آغاز سال ۱۳۶۶ شروع شد و تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و حتی پس‌ از آن تا تابستان سال ۱۳۶۷ ادامه یافت.

در این دوره ارتش عراق پس از برطرف کردن ضعف‌های تاکتیکی خود در زمینه کاربرد گاز‌های شیمیایی در دو دوره گذشته و دستیابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا دوگانه توانست از آن‌ها به‌ عنوان یک سلاح تهاجمی برای بازپس‌گیری مناطق تحت کنترل نیرو‌های ایران استفاده کند.

نظامیان عراقی همچنین موفق شدند از این سلاح‌ها به‌ عنوان بخشی از عملیات‌های هماهنگ شده خود در بهار ۱۳۶۷ علیه نیرو‌های ایران در فاو، شلمچه و جبهه‌های غرب و شمال بهره گیرند و عملاً نیرو‌های ایرانی را به عقب‌نشینی از مواضع تصرف‌شده مجبور کنند.

فعالیت دیپلماتیک ایران و واکنش سازمان ملل [۲]

اما حملات گسترده شیمیایی عراق علیه نیرو‌های ایران در زمستان سال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی بدر، سبب شد تا جمهوری اسلامی ایران طی درخواستی از دبیر کل سازمان ملل، اعزام یک هیئت کارشناسی را درخواست کند.

در پاسخ به دادخواست ایران، دبیر کل به ابتکار خود و پس از مشورت با اعضای شورای امنیت، طرح هشت ماده‌ای را تهیه کرد و در بازدیدی که در ماه آوریل سال ۱۹۸۵ (فروردین‌ سال ۱۳۶۴) از تهران و بغداد داشت، به دو کشور ارائه داد.

بر اساس بند چهار این طرح، هر دو دولت ایران و عراق موظف شدند؛ پیش از ۱۹ فروردین‌ سال ۱۳۶۴ از مجاری محرمانه تعهد خود را با رعایت ضوابط مندرج در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو در مورد منع استفاده از سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی به دبیر کل اعلام کنند. درخواستی که جمهوری اسلامی ایران بدان پاسخ مثبت داد و آمادگی خود را برای همکاری در این‌ ارتباط اعلام کرد و عراق با ابراز بهانه‌هایی از پذیرش آن خودداری کرد و دقیقاً از ۱۹ فروردین‌، موج جدیدی از حملات شیمیایی را علیه نیرو‌های ایران از سر گرفت و تا آخرین ماه، حدود ۱۹ بار مناطق عملیاتی بدر و خیبر را هدف گلوله‌باران و بمباران شیمیایی قرار داد که درنتیجه آن، حدود هزار و ۶۵۰ نفر از نیرو‌های ایرانی مجروح و ۱۰ تن از آن‌ها شهید شدند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

در پی این حملات جمهوری اسلامی ایران بار دیگر از دبیر کل درخواست کرد تا هیئت کارشناسی دیگری به منطقه اعزام شود. دبیر کل گزارش کارشناس اعزامی را همراه با نامه‌ای که در آن، اتهام عراق مبنی بر حمله شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی تائید شده بود، به شورای امنیت فرستاد.

شورای امنیت نیز در ۶ اردیبهشت‌ تشکیل جلسه داد و با صدور بیانیه‌ای، با ابراز نگرانی از این‌که در جنگ ایران و عراق، سلاح شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی به کار گرفته‌شده، استفاده مکرر از سلاح‌های شیمیایی و کاربرد احتمالی این سلاح‌ها را در آینده قویاً محکوم کرد.

در این بیانیه همچنین، پایان مخاصمات و حل کامل، جامع، عادلانه و شرافتمندانه مسائل مورد اختلاف بین دو کشور نیز درخواست شده بود. باوجوداین شورای امنیت بار دیگر، از عراق به‌عنوان به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی نام نبرد و تنها با اشاره به این‌که سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی به کار گرفته‌شده است، به‌طور غیرمستقیم عراق را محکوم کرد.

رژیم بغداد از این بیانیه برآشفت و در پاسخ بدان، مسئله کاربرد سلاح‌های شیمیایی را موضوع درجه دوم خواند. هرچند بدین ترتیب، عراق عدم تمکین خود را نسبت به بیانیه شورای امنیت نشان داد، اما تحت فشار افکار عمومی جهان تا زمان انجام عملیات والفجر ۸ از به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایران خودداری کرد.

عملیات والفجر ۸ و توسل مجدد عراق به سلاح‌های شیمیایی

با آغاز عملیات والفجر ۸ در منطقه عمومی فاو در ۲۰ بهمن‌ سال ۱۳۶۴، نیرو‌های عراقی که توان مقابله با این هجوم حساب‌شده و منظم نیرو‌های ایرانی را نداشتند، بار دیگر به سلاح‌های شیمیایی متوسل شدند و یکی از بی‌سابقه‌ترین حملات شیمیایی را در تاریخ جنگ‌های شیمیایی رقم زدند.

با ورود نیرو‌های ایران به شهر فاو و درهم‌شکسته شدن تمامی ضدحملات ارتش عراق و مهم‌تر از همه به محاصره در آمدن گارد ریاست جمهوری این کشور در نزدیکی کارخانه نمک، عراقی‌ها تنها چاره را استفاده از سلاح‌های شیمیایی دانستند. آن‌ها طی ۱۵ روز، بیش از هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد شیمیایی را علیه نیرو‌های ایرانی مستقر در فاو به کار گرفتند و منطقه عملیاتی را با بیش از هزار بمب شیمیایی بمباران کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

در پی این حملات جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ بهمن‌ سال ۱۳۶۴ با اعلام این‌که عراق بار دیگر از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های جنگ استفاده کرده است، با اصرار از سازمان ملل خواست تا هیئت تحقیقی را به محل اعزام کند.

در این مرحله، گستردگی استفاده عراق از گاز‌های شیمیایی به حدی بود که ایران تهدید کرد، اگر در این مورد، سازمان ملل و شورای امنیت تدابیری اتخاذ نکند، ایران به مقابله‌به‌مثل متوسل خواهد شد.

بدین ترتیب، اعضای شورای امنیت در ۵ اسفند ۱۳۶۴ تشکیل جلسه دادند و قطعنامه ۵۸۲ را به تصویب رساندند و در بند ۲ قسمت اجرایی آن از نقض حقوق انسانی در جنگ ایران و عراق، به‌ویژه استفاده از سلاح‌های شیمیایی مغایر با پروتکل ۱۹۲۵ ژنو اظهار تأسف کردند.

بدین ترتیب شورای امنیت برای چندمین بار از یادآوری نام عراق به‌ عنوان آغازکننده جنگ شیمیایی خودداری کرد و از جنایت‌های این کشور چشم پوشید.

در همین حال جمهوری اسلامی ایران قطع‌نامه شورای امنیت را قدم مثبتی برای محکوم کردن عراق به‌ عنوان متجاوز و سپس پایان عادلانه جنگ خواند و از شورای امنیت درخواست کرد تا در راستای انجام وظایف خود عراق را به‌عنوان به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی محکوم کند.

رئیس شورای امنیت با صدور بیانیه اول فروردین ۱۳۶۵، برای نخستین بار با یادآوری نام کشور به‌کارگیرنده سلاح‌های شیمیایی، کاربرد این‌گونه سلاح‌ها را در جنگ ایران و عراق به‌شدت محکوم کرد. بدین ترتیب جمهوری اسلامی سال ۱۳۶۴ را با موفقیتی سیاسی درصحنه بین‌المللی به پایان برد.

با وجود این، هیچ‌ یک از این اقدامات نتوانست عراق را به خودداری از به‌ کارگیری سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های جنگ وادار کند. این کشور با بی‌اعتنایی به افکار عمومی جهان، تهدید کرد در صورت ادامه جنگ و حملات ایران، همچنان، از گاز‌های شیمیایی استفاده خواهد کرد؛ چراکه معتقد بود در حال دفاع از خود در مقابل حمله ایرانیان است و خود را قربانی حمله نظامی ایران تلقی می‌کند و اعمالش را دفاع مشروع می‌داند.

جنگ شیمیایی در سال ۱۳۶۵

در سال ۱۳۶۵، حملات شیمیایی عراق به دو علت افزایش زیادی یافت: ۱) افزایش تعداد حملات نیرو‌های ایران به داخل خاک عراق؛ و ۲) آغاز استراتژی دفاع متحرک عراق.

بدین ترتیب، در این سال، تعداد حملات شیمیایی به ۷۹ مورد، یعنی دو برابر سال پیش افزایش یافت. موقعیت جغرافیایی مناطق بمباران‌شده نشان می‌دهد که مواضع مورد هجوم در این سال نیز تابعی از مناطق عملیاتی نیرو‌های ایران بوده است، به‌طوری‌که در ماه‌های فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۶۵، با ادامه عملیات والفجر ۸، محور فاو و منطقه عملیاتی آن به‌شدت هدف حملات شیمیایی قرار گرفت و هواپیما‌های عراق بمب‌های حاوی گاز خردل را در منطقه فروریختند.

همچنین برای تصرف مهران در اردیبهشت‌ ۱۳۶۵ و منطقه عملیاتی شیخ صالح در غرب کشور در شهریور این سال، از گلوله‌های حاوی گاز خردل و اعصاب استفاده کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

اوج حملات شیمیایی عراق در سال ۱۳۶۵ همانند سال‌های گذشته، در زمستان و با آغاز عملیات بزرگ کربلای ۴ و ۵ اتفاق افتاد.

در ۱۰ دی‌ماه این سال، اجرای عملیات بزرگ کربلای ۴ در محور جزیره مینو، خرمشهر- آبادان و بلافاصله پس‌ از آن، عملیات کربلای ۵ در شلمچه در ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۶۵ و هم‌زمان با عملیات کربلای ۶ در محور سومار در غرب کشور سبب شد که یکی دیگر از شدیدترین حملات شیمیایی در جنگ ایران و عراق رخ دهد.

به دنبال این حملات گسترده، جمهوری اسلامی ایران از دبیر کل خواست، هیئت تحقیق را به ایران اعزام کند. هیئت تحقیقی در ۸ اسفند سال ۱۳۶۵ به ایران سفر کرد و با تعدادی از اسیران عراقی و مجروحان ایرانی که در اثر بمباران شیمیایی مجروح شده و در بیمارستان بستری بودند، دیدار و گفت‌وگو کردند.

هیئت مزبور پس از بازگشت از ایران، در گزارشی به دبیر کل سازمان ملل، کاربرد مجدد جنگ‌افزار‌های شیمیایی را در جنگ ایران و عراق مورد تائید قرار داد. دبیر کل این گزارش را طی نامه‌ای به شورای امنیت تسلیم داشت، اما شورا به آن توجهی نکرد و موضوع را مسکوت گذاشت.

این بی‌اعتنایی شورای امنیت در پایان سال ۱۳۶۵ در حالی رخ داد که تعداد حملات شیمیایی عراق در این سال به رقم بی‌سابقه ۷۹ مورد رسیده بود و بر اساس برخی از اسناد موجود، تعداد مصدومان شیمیایی ایران به دوازده هزار نفر بالغ می‌شد، اما فاجعه بزرگ‌تری در راه بود که در سال ۱۳۶۶ روی داد.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

فاجعه شیمیایی در سال ۱۳۶۶

با به بن‌بست رسیدن جنگ در جبهه‌های جنوب، جمهوری اسلامی ایران به‌ ناچار استراتژی عملیاتی خود را تغییر داد و کانون اصلی حملاتش را از مناطق جنوبی به مناطق شمالی عراق منتقل کرد.

کشاندن نیرو‌های عراقی مستقر در استحکامات نفوذناپذیر جنوب به جبهه‌های شمال، یکی از مهم‌ترین اهداف نظامی ایران بود تا از این طریق، فرصت لازم را برای وارد آوردن ضربات نهایی به آنان به دست آورد، اما ارتش عراق فریب استراتژی نظامی ایران را نخورد و از همان آغاز امر، برای مقابله با حملات نیرو‌های ایرانی در جبهه‌های شمال، به سلاح شیمیایی متوسل شد تا منطقه ر ا به سرزمین سوخته برای ایرانیان تبدیل کند.

با آغاز عملیات کربلای ۸، در فروردین‌ سال ۱۳۶۶، نیرو‌های عراقی، منطقه عملیاتی شلمچه را در روز‌های ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱ فروردین‌ماه، از زمین و هوا، هدف حملات شیمیایی قراردادند و با استفاده از عوامل تاول‌زا، خردل و خون، بیش از ۱۴۰ تن از نیرو‌های ایران را مصدوم کردند.

با وجود این، مهم‌ترین حمله شیمیایی در ۲۷ فروردین‌ سال ۱۳۶۶ در منطقه سلیمانیه و اربیل عراق رخ داد و هواپیما‌های عراقی با بمباران این مناطق با گاز خردل، ۷۰ تن را شهید و ۳۸۰ تن دیگر را مجروح کردند.

با آغاز عملیات کربلای ۱۰ در منطقه ماووت عراق، نیرو‌های عراقی بار دیگر، به‌جای روبرو شدن با نیرو‌های عمل‌کننده ایرانی، به دفاع شیمیایی متوسل شدند و با بمباران منطقه عملیاتی در روز ۱۷ اردیبهشت‌ از تداوم عملیات و پیشروی نیرو‌های ایران به عمق خاک عراق جلوگیری کردند.

در پی این حملات، جمهوری اسلامی ایران، اعزام هیئت کارشناسی را از دبیر کل سازمان ملل خواستار شد. عراق نیز با ادعای کاربرد سلاح شیمیایی از سوی ایران، درخواست مشابهی را عنوان کرد.

هیئت کارشناسی از ۲۲ تا ۲۹ ماه آوریل در ایران و از ۲۹ آوریل تا ۳ ماهمی در عراق به جمع‌آوری شواهد و اطلاعات پرداخت و در ششم ماه می، گزارش خود را به دبیر کل تسلیم کرد. در این گزارش آمده بود: ۱) نیرو‌های عراقی بار‌ها از سلاح‌های شیمیایی به‌صورت بمباران هوایی یا حمله موشکی علیه نیرو‌های ایرانی استفاده کرده‌اند.۲) غیرنظامیان ایرانی در اثر گاز‌های شیمیایی مجروح شده‌اند؛ و ۳) پرسنل نظامی عراق براثر عوامل شیمیایی جراحت‌هایی را متحمل شده‌اند که از گاز خردل و التهاب ریوی ناشی است.

دبیر کل این گزارش را در ۱۸ اردیبهشت‌ به شورای امنیت فرستاد و در نامه خود به ریاست شورا، با ابراز تأسف از کاربرد سلاح‌های شیمیایی، تصریح کرد که نیرو‌های عراقی بار دیگر از سلاح‌های شیمیایی علیه نیرو‌های ایرانی استفاده کرده‌اند و وارد آمدن جراحت‌هایی را به غیرنظامیان در جمهوری اسلامی ایران موجب شده‌اند.

شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به گزارش مجاهدت از هیئت کارشناسی و نامه دبیرکل، در ۲۴ اردیبهشت‌ تشکیل جلسه داد و پس از مشورت‌های اعضای شورا، بیانیه‌ای صادر شد که در آن آمده بود: غیرنظامیان در ایران بر اثر سلاح‌های شیمیایی مجروح شده‌اند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

فاجعه شیمیایی سردشت

شورا در پایان بیانیه، بدون آوردن نام عراق، استفاده مکرر از سلاح‌های شیمیایی را به‌شدت محکوم کرد. پس‌ازاین بیانیه و متوقف شدن عملیات‌های تهاجمی نیرو‌های ایران در داخل خاک عراق، حدود چهل روز از حملات شیمیایی خبری نبود، اما این آرامش پیش از طوفان بود؛ چراکه با آغاز عملیات نصر ۴ در ۱ تیر، سال ۱۳۶۶ عراق یکی از فاجعه‌آمیزترین حملات شیمیایی خود را انجام داد و در روز ۷ تیر همین سال، چهار نقطه شهر سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران کرد که در اثر آن، تعداد زیادی از مردم شهر مصدوم شدند و بیش از ۲۵ تن از آنان جان باختند.

در پی حمله شیمیایی به شهر سردشت، کاردار ایران در سازمان ملل، طی نامه‌ای به دبیر کل از وی خواست، هیئت کارشناسی را برای تحقیق درباره بمباران شیمیایی سردشت به ایران اعزام کند.

اما تلاش‌ها و درخواست‌های جمهوری اسلامی ایران برای اعزام هیئت کارشناسی و بازدید آن از شهر سردشت به نتیجه‌ای نرسید و ایران، شورای امنیت و دبیر کل را به این متهم کرد که در مقابل جنایت‌های عراق در سردشت، هیچ اقدامی نکرده‌اند.

با ادامه سکوت مجامع بین‌المللی، عراق به حملات شیمیایی خود ادامه داد و ضمن استفاده از سلاح‌های شیمیایی در منطقه عملیاتی نصر ۴، ارتفاعات قشن، دوقلو و اسپیدار در روز‌های ۸ و ۹ تیر ۱۳۶۶، روستا‌های اطراف سردشت را هدف حملات گسترده شیمیایی قرار داد که در نتیجه این حملات، پانزده تن مصدوم و دو تن شهید شدند.

جنایت شیمیایی حلبچه

اما در این ماه فاجعه‌ای اتفاق افتاد که همه جهانیان ر ا تحت تأثیر قرارداد. با آغاز عملیات والفجر ۱۰ در جبهه شمال و تصرف شهر حلبچه، هواپیما‌های عراقی با استفاده از عناصر شیمیایی گاز خردل؛ اعصاب و سیانور؛ این شهر و روستا‌های اطراف آن را بمباران کردند که د ر نتیجه آن، بیش از ۹ هزار نفر تحت تأثیر عوامل شیمیایی قرار گرفتند و پنج هزار نفر از آن‌ها کشته شدند.

در پی این حادثه، روزنامه انگلیسی گاردین، حمله شیمیایی به حلبچه را بزرگ‌ترین جنایت جنگی عراق در جنگ علیه ایران دانست و نوشت:

دو انگیزه وقوع این عمل وقیحانه را موجب شد. یکی ضربه زدن به نیرو‌های ایرانی در حال پیشروی و دیگری سرکوب اقلیت مورد غضب کرد.

در پی حمله شیمیایی به حلبچه، وزارت امور خارجه ایران از دبیر کل خواست تا هیئتی را برای تحقیق به منطقه اعزام کند، اما دبیر کل اعلام کرد؛ ازآنجاکه حلبچه، جزء قلمرو ایران نیست، مانع حقوقی برای اعزام هیئت تحقیق به این شهر وجود دارد.

بدین ترتیب، بزرگ‌ترین جنایت‌های جنگی عراق در شورای امنیت نادیده گرفته شد و سال ۱۳۶۶، در حالی پایان یافت که فاجعه حلبچه به مبحث روز رسانه‌های گروهی جهان تبدیل‌شده بود.

دوره سوم: کاربرد جنگ‌افزار شیمیایی به‌منزله یک سلاح تهاجمی

هرچند سومین دوره استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی به‌صورت وسیع از ابتدای سال ۱۳۶۷ آغاز شد و تا پایان جنگ ادامه یافت، اما این شیوه به‌صورت محدود در سال ۱۳۶۵ در استراتژی دفاع متحرک عراق و تصرف مهران به کار گرفته‌شده بود.

در دور سوم، ارتش عراق موفق شد، ضعف‌های تاکتیکی خود در شیوه استفاده از گاز‌های سمی را رفع کند و با دست‌یابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا ترکیبی از آن‌ها به‌منزله سلاحی تهاجمی برای بازپس‌گیری مناطق تحت تصرف نیرو‌های ایران بهره گیرد.

نیرو‌های عراقی با استفاده گسترده ازاین‌گونه سلاح‌ها به‌منزله آتش پشتیبانی نیرو‌های عمل‌کننده خود موفق شدند در خلال چند ساعت، بندر فاو را از دست نیرو‌های ایران خارج کنند. منابع خارجی تعداد تلفات نیرو‌های ایرانی را در این حمله پنج هزار تن دانستند که مبالغه‌آمیز به نظر می‌رسد.

دومین حمله عراق در ماه می‌ سال ۱۹۸۸ (خرداد ۱۳۶۷) در منطقه عملیاتی کربلای ۵ در شلمچه رخ داد که طی آن، عراقی‌ها با توسل به گاز‌های شیمیایی موفق شدند، نیرو‌های ایران را از بخشی از مناطق تحت کنترل عقب برانند. در این عملیات، از عوامل گاز خردل و اعصاب به‌ طور گسترده استفاده شد.

در ماه بعد، عراقی‌ها با دو حمله هم‌زمان در مهران و جزایر مجنون، بارانی از گاز‌های شیمیایی را روی نیرو‌های ایران ریختند و آنان را به تخلیه مواضع خود در داخل خاک عراق مجبور کردند.

حمایت بین‌المللی از جنایات شیمیایی صدام

نتیجه‌گیری

استفاده عراق از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در طول هشت سال جنگ علیه جمهوری اسلامی و سکوت و بی‌اعتنایی مجامع بین‌المللی در قبال آن، چند درس اساسی را به همراه داشت:

هرچند تحولات گسترده‌ای در قوانین و مقررات بین‌المللی درباره منع به‌کارگیری سلاح‌های کشتارجمعی در جهان رخ داده است، اما این قوانین و مقررات همچنان فاقد ضمانت اجرایی کافی و وافی هستند و اتکای صرف به افکار و وجدان عمومی نمی‌تواند مانع از استفاده ازاین‌گونه سلاح‌ها در جنگ‌ها شود.

جنگ ایران و عراق نشان داد که سلاح شیمیایی به‌منزله سلاح ارزان و قابل‌ دسترس می‌تواند در هر کشوری با کم‌ترین امکانات آزمایشگاهی تولید شود و در خدمت نیرو‌های مسلح یا تروریست‌ها قرار گیرد؛ بنابراین، تلاش گسترده‌ای صورت گرفت تا آمادگی دفاعی برای مقابله با جنگ شیمیایی در سازمان رزم ارتش‌های دنیا طراحی و تعریف شود.

در طول جنگ هشت‌ ساله ایران و عراق، بسیاری از کشور‌های غربی ازجمله آلمان، آمریکا، انگلستان، فرانسه، شوروی، ایتالیا و … که از طرحان پروتکل ۱۹۲۵ ژنو هستند، در تجهیز عراق برای تولید گاز‌های شیمیایی نقش داشتند.

علت این همکاری را می‌توان در دو نکته خلاصه کرد: الف) حمایت از عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ؛ و ب) کسب سود و نفع طلبی.

منبع:

[۱] فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۴، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۸۲، صفحات ۵۱، ۵۲.

[۲] فصلنامه تخصصی نگین ایران، شماره ۵، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تابستان ۱۳۸۲، صفحات ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱، ۶۲.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت غربی‌های مدعی حقوق بشر از جنایات شیمیایی صدام بیشتر بخوانید »

عملیات رزمندگان اسلام در «مناطق غیرقابل عبور»/ پل «خیبر» حیرت دنیا را برانگیخت

عملیات رزمندگان اسلام در «مناطق غیرقابل عبور»/ پل «خیبر» حیرت دنیا را برانگیخت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، سوم تا ۲۲ اسفند یادآور روز‌های خاطره‌انگیزی در سال ۱۳۶۲ است. روز‌هایی که عملیات بزرگ «خیبر» با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی صورت پذیرفت و با پیروزی ایران و فتح جزایر «مجنون» پایان یافت.

گرچه گزارش‌ها و خاطرات بسیاری از این عملیات روایت شده؛ اما تحلیل سردار شهید «علی تجلایی» در این خصوص قابل توجه است. شهید «تجلایی» حدود یک‌سال پس از انجام عملیات «خیبر»، در بهمن سال ۱۳۶۳ طی مصاحبه‌ای به زبان ترکی با گروه تلویزیونی سپاه در صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی، به تشریح این عملیات پرداخته است که قسمتی از آن را در ادامه می‌خوانید:

«اگر بخواهیم این عملیات (خیبر) را از نظر نتایج جمع‌بندی کنیم، نکات بارز در این عملیات، تصرف جزایر و نزدیکی و قرار گرفتن نیرو‌های اسلام در پنج کیلومتری جاده استراتژیک بصره، جوابگویی به یاوه‌گویی‌های دنیا که ابراز می‌کردند ایران از نظر نظامی توان ادامه عملیات را ندارد و کسب تجربیات نظامی جدید؛ که خودِ این تجربیات، مهم‌ترین عاملی شد و خواهد شد برای این‌که ما بتوانیم ان‌شاءالله از آن استفاده کنیم و آن تجربیات را مخلوط کنیم با چهار سال تجربیات گذشته در این جنگ و ان‌شاءالله در آینده بدون ترس و عیب برای سقوط ۱۰۰ درصد و حتمی صدام، طرح‌های کامل‌تر و بهتری را طرح‌ریزی کنیم.

نکته دیگر، استفاده از تجهیزات و عبور از هور بود که از نکات بارز در این عملیات بود. زمین‌های باتلاقی – همچنان که در نقشه می‌بینید- از نظر اصول نظامی و تاکتیک‌های نظامی، به این مناطق «مناطق غیرقابل عبور» گفته می‌شود؛ یعنی در ارتش‌های کلاسیک و در کلاس‌های نظامی دنیا این مناطق را مناطق غیرقابل عملیات می‌دانند، هیچ‌وقت فکر این‌ها نمی‌رسید که در قرن اخیر و در تاریخ معاصر جدید، چنین نیرو‌هایی پیدا شود که با ایثار و شهامت و ابتکار خودشان، این هور‌ها را زیر پا بگذارند و رد شوند و جاده استراتژیک بصره – بغداد را تصرف کنند.

اما نکته دیگر؛ هم‌چنان که عراق قبل از عملیات تهدید کرده بود در صورت حمله‌ ایران، ما از سلاح‌های شیمیایی در سطح گسترده استفاده خواهیم کرد، این امر تحقق پیدا کرد. آن‌ها جنایتی بس عظیم‌تر از تمام جنایت‌هایشان را انجام دادند و با زیر پا گذاشتن قرارداد‌های «ژنو»، گلوله‌های شیمیایی‌ای که توسط شرق و غرب به عنوان سوغاتی فرستاده شده بود، برای جلوگیری از پیشرفت حملات رزمندگان اسلام در این منطقه به‌خصوص جزایر مجنون و در حول و حوش این منطقه استفاده شد؛ که البته ضربات و صدمات عمده در این عملیات به مناطق غیرنظامی رسید و یک عده از اهالی منطقه که در منطقه هور و هورالهویزه مستقر بودند، آسیب دیدند.

برخلاف محاسباتی که آن‌ها انجام داده بودند که اگر از مواد شیمیایی استفاده کنیم، باعث شکست ارتش اسلام خواهد شد، برعکس رزمندگان اسلام از این مشکلات و مسائل روحیه گرفتند و بدون توجه به استفاده از مواد شیمیایی، هم‌چنان سنگر‌های خود را با خون و حماسه‌ها و استقامت خود حفظ کردند.

نکته‌ دیگر در این عملیات، استفاده از تکنیک‌ها و وسایل ابتکاری بود که بعد از چهار سال تجربه در عملیات‌ها، به وسیله‌ مبتکرین و مسئولین دست‌اندرکار برای تسهیل این عملیات تهیه شده بود. عمده‌ترین این‌ها – که مشاهده شد و اطلاع یافتید – مسئله‌ پل خیبر بود که حیرت و تعجب دنیا را برانگیخته کرد. به اعتراف کارشناسان نظامی به نقل از مجله خبرگزاری «واشنگتن پست»، دوباره خود کارشناسان نظامی غرب اعتراف کردند که این پلی که به طول ۱۳ کیلومتر توسط ایران درست شد، در تاریخ جنگ‌های مدرن نظامی اخیر بی‌سابقه است و یک تجربه‌ای بود که باید در آینده، ارتش‌های کلاسیک از این استفاده کنند.

بارزترین، مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین نکته در این عملیات، نوع عمل و نحوه ایثار رزمندگان بود. با توجه به این‌که دشمن حدود یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار گلوله توپ و خمپاره به جزایر ریخت، اگر محاسبه کنیم، تقریبا برای هر ۲۰ سانتی‌متر جا، یک گلوله مصرف شده بود. رزمندگان اسلام این گلوله‌باران را مسخره می‌کردند و می‌گفتند فکر می‌کنیم وزن جزیره سنگین‌تر شده؛ آن‌قدر گلوله زده بود».

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عملیات رزمندگان اسلام در «مناطق غیرقابل عبور»/ پل «خیبر» حیرت دنیا را برانگیخت بیشتر بخوانید »