سلامت روان

بازماندگان کرونا نیازمند حمایت‌های روانی و اجتماعی

بازماندگان کرونا نیازمند حمایت‌های روانی و اجتماعی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، هر چند در کشور ما تحلیل جامع و کاملی از وضعیت پیامدهای اپیدمی کرونا که فراتر از بررسی شاخص‌های بهداشتی باشد و مثلاً به نقش نماگرهای کلیدی سلامت روانی و اجتماعی پرداخته باشد در دست نیست. اما همه می‌دانیم بیش از ۱۴ ماه است کرونا سراسر کشور را فرا گرفته و ارابه مرگ خود را در میان شهرها و روستاها با سرعت حرکت می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

ابتلای بهبودیافتگان کرونایی به مشکلات مغزی

تاکنون نزدیک به ۶۷ هزار ایرانی در اثر این بیماری جان خود را از دست داده و بیش از ۲ میلیون نفر این بیماری را تجربه کرده‌اند. اما مسئله حائز اهمیت این است که برای جلوگیری از پیشرفت اپیدمی و پیشگیری از شیوع هرچه بیماری، مردم باید از یکدیگر فاصله گرفته و دور از همدیگر بمانند یا در خانه بمانند و تنهایی و انزوا را تجربه کنند؛ یعنی استرس‌های منفی متعددی را تجربه کنند که این شرایط، خود تهدیدی جدی برای سلامت روان افراد و خانواده ها و با توجه به جمعیت آسیب دیده چند میلیونی از اپیدمی، هشداری جدی برای مسئولین و برنامه ریزان کشور است. به خصوص که همه می‌دانیم عوامل خطر پنهان و پیدای آسیب‌های روانی و اجتماعی چقدر در هم تنیده و وابسته به هم هستند.

محمدرضا توکلی روانشناس، گفت: در حالت معمول، حوادثی مانند از دست رفتن روابط نزدیک و سوگوار شدن، یک تجربه به شدت آسیب زا تلقی می‌شوند که می‌توانند پیش بینی کننده PTSD و افسردگی در آینده باشند

وی افزود: احتمال بروز افسردگی، اضطراب و ترس از بیماری در بازماندگان زیاد است. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، تمایل به مصرف مواد، الکل و سیگار در این افراد افزایش پیدا می‌کند و حتی خطر خودکشی هم در مورد آنان بالاتر از سایرین است. با این توصیف، افراد سوگوار تا مدت‌ها نیاز دارند که آشنایان و دوستان به آنها سر بزنند و از ایشان دلجویی کنند.

توکلی ادامه داد: اما در حالت اپیدمی شرایط کاملاً متفاوت است، از یک طرف فضای کلی جامعه، ناشی از همه گیری، اضطراب و ترس به همراه دارد که به ترس و اضطراب بازماندگان می‌افزاید و از طرفی شرایط خاص اپیدمی کووید ۱۹ ایجاب می‌کند که فرد در انزوا بماند و فرصت ارتباط و نزدیکی از طرف آشنایان و دوستان را از دست بدهد.

وی افزود: به دلیل این شرایط، به خصوص ضرورت رعایت محدودیت‌های ارتباط اجتماعی، گذراندن وقت با دوستان و مکالمه چهره به چهره با آشنایان، مشاوران و متخصصان غیرممکن است زیرا در بیشتر مناطق کشور قرنطینه عمومی یا نسبی برقرار است. هر چند بسیاری از خانواده‌ها حتی از توان و امکانات اولیه برای دریافت مشاوره و آموزش نیز برخوردار نیستند. پس دوره افسردگی و اضطراب ناشی از داغ دیدگی طولانی می‌شود که در صورت عدم توجه و دریافت کمک تخصصی، رفته رفته مزمن شده و با گذشت زمان علائم داغ دیدگی وسعت و شدت پیدا کرده و تداوم می‌یابند.

این روانشناس تاکید کرد: در این مرحله است که تجربه سوگ که می‌توانست با دریافت توجه، حمایت و کمک تخصصی لازم به خوبی مدیریت شود، به جهنم بی انتهای بیماری افسردگی منجر می‌شود.
حال فرض کنید بیمار از دست رفته، سرپرست خانواده بوده، یا بازمانده، اختلال روانی و بیماری مزمنی داشته باشد یا کودک و نوجوانی باشد که بی سرپرست مانده و…، پس شرایط فوق العاده بغرنج و پیچیده می‌شود و مشکلات متعدد روانی و اجتماعی خود را نشان می‌دهند.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه گروه بازماندگان، جمعیت قابل توجهی از کشور در گروه‌های مختلف سنی، جنسی، اجتماعی، اقتصادی، سالم یا بیمار و…، را شامل می‌شود لازم است عزم ملی در این راستا شکل بگیرد و تدبیری عملیاتی برای حمایت از این افراد اندیشیده شود. برای جبران این وضعیت، در مرحله اول، دولت باید وارد عمل شده و همان کاری را انجام دهد که در مورد خانواده‌های آسیب دیده از حوادثی مانند جنگ، سیل و زلزله صورت می‌گیرد.

توکلی گفت: پیشنهاد بعدی این است که سازمان‌ها و نهادهای مرتبط وارد عمل شوند، به صورت قانونمند و با فوریت، پس از شناسایی دقیق آسیب دیدگان روانی و اجتماعی ناشی از اپیدمی، میزان دقیق آسیب به خانواده‌ها و آسیب پذیری آنها در آینده، تعیین شده و با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود خانوارها در استان، شهرستان، بخش و…، پس از تهیه یک بانک اطلاعاتی جامع و بروز رسانی منظم اطلاعات آن، وضعیت خانوارهای ایرانی از نظر میزان و شدت آسیب واردشده به خانوار و خطر بالقوه عوامل آسیب زای روانی و اجتماعی در خانواده، بر مبنای استانداردهای مربوطه، اولویت بندی (رنگ بندی) شود، تا بر این اساس، امکان ارائه خدمات و انجام اقدامات لازم، میسر شود.

منبع: مهر



منبع خبر

بازماندگان کرونا نیازمند حمایت‌های روانی و اجتماعی بیشتر بخوانید »

نگرانی از شیوع بلوغ زودرس در پاندمی کرونا

نگرانی از شیوع بلوغ زودرس در پاندمی کرونا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمدپارسا عزیزی، افزود: شخصیت انسان در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد و مهم‌ترین دوران در رشد شخصیت اولیه انسان، یک تا سه سالگی است.

بیشتر بخوانید:

چرا واکسن فعلاً به زیر ۱۶ ساله‌ها تزریق نمی‌شود؟

وی تصریح کرد: معمولاً در پایان سه سالگی کودکان ارزیابی مثبتی نسبت به دنیا ندارند و از سه تا هجده سالگی که فرد به تکامل شخصیت می‌رسد، زمانی است که احساسات و عواطف کودکان به ترمیم نیاز دارد که بتوانند دنیا را جایی امن و سرشار از احساس امنیت، آرامش، اعتماد به نفس، امیدواری و مثبت بودن بدانند.

این متخصص روان درمانی ادامه داد: در دوران اولیه زندگی هر فرد، نقش خانواده در شکل‌گیری شخصیت بسیار حائز اهمیت است. جامعه، مدرسه و همسالان نیز در تکمیل شخصیت تأثیر گذار هستند اما نقش خانواده همواره پر رنگ تر از سایر عوامل بوده و هست، خانواده باید بتواند بر سایر عوامل تأثیرگذار مقدم بوده و جهت آنها را تعیین کند.

عزیزی اضافه کرد: در یک سال گذشته، شیوع ویروس کرونا توانسته بسیاری از جنبه‌های زندگی را تحت تأثیر قرار دهد، توصیه به ماندن در خانه اصلی ترین شیوه درگیر نشدن با این ویروس بوده است، یعنی زمان چند ساعته که کودکان و نوجوانان در مدارس مشغول به تحصیل با هدف تعلیم و تربیت بوده‌اند در خانه مانده و از طریق دنیای مجازی تعلیم و تربیت می‌شوند.

این استادیار دانشگاه تصریح کرد: به گفته بسیاری از متخصصان، فضای مجازی و روابط اینترنتی در سنین کودکی و نوجوانی می‌تواند تبعاتی برای آنها داشته باشد، اما امروز با توجه به اینکه خانواده‌ها گاهی مجبورند فایل مربوط به کلاس را به معلم ارسال کرده و برای مباحث درسی از فضای مجازی استفاده کنند و از طرف دیگر ماندن زیاد کودک در منزل باعث شده است که انرژی روانی و جسمی کودکان تخلیه نشود و خانواده‌ها برای آرام کردن کودک ناچار به تسلیم در مقابل آنها شده و اکثر آنها برای فرزندانشان گوشی موبایل یا تبلت اختصاصی تهیه کرده‌اند، نفوذ موبایل در دنیای امروزی نیز به حدی عمیق است که کودکان آشنایی کامل با نحوه گرفتن برنامه‌های فیلتر شکن داشته و گاهی برای انجام تکالیفشان حتی نیاز به استفاده و نصب این برنامه‌ها هم دارند.

بیشتر بخوانید:

مهم‌ترین تهدید دوران قرنطینه برای بچه‌ها

عزیزی افزود: این موضوع برای همه واضح است که ماشین نوجوانی فقط گاز دارد و در بسیاری از موارد نوجوانان از ترمز و فرمان استفاده نمی‌کنند، در این شرایط، نیاز است که خانواده‌ها نقش ترمز را ایفا کنند و جلوی انحراف را بگیرند و یا در قالب فرمان، ماشین نوجوانی را به جهت درست هدایت کنند.

این استادیار دانشگاه گفت: امروز نگرانی از تشدید شیوع بلوغ زودرس جسمی و روانی در ایام همه گیری ویروس کرونا در بین تمام روان درمانگران وجود دارد، ما به خانواده‌ها توصیه می‌کنیم که مسائل آموزشی فرزندان خود را از گوشی یکی از والدین انجام داده و تن به خرید گوشی مجزا برای فرزندانشان ندهند و در صورتی که ناچار به این کار شدند، استفاده از اینترنت را رصد کرده و به صورت نامحسوس فرزندشان را تحت نظر داشته باشند.

وی در پایان افزود: خانواده‌ها باید بدانند که بلوغ زودرس می‌تواند شخصیت یک نوجوان را به انحراف بکشاند و آینده خوبی برای فرزندانشان به دنبال نخواهد داشت.

منبع: مهر



منبع خبر

نگرانی از شیوع بلوغ زودرس در پاندمی کرونا بیشتر بخوانید »

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، این روزها و شب های کرونایی دیگر همه ما به درس خواندن و درس دادن در منزل، دورکاری، آرایشگری و آشپزی و کنج عزلت بودن عادت کرده ایم اما در همین وانفسا و دویدن های تند یا کنج تنهایی هایمان، لحظات و روزهای انتهایی سال که مشغول خانه تکانی منازل و زندگی مان هستیم شاید به این فکر نکرده باشیم که ذهن و روانمان نیز نیاز به خانه تکانی دارد و در واقع اگر در سرمان اتفاقی نیافتد، قطعا در زندگی مان نیز نخواهد افتاد.

خیلی از زوجین در این سالی که گذشت مطرح کردند که عشق و محبت بیشتری را در زندگی شان یافته اند و در واقع نحوه کنار هم زندگی کردن را یاد گرفته اند اما خیلی های دیگر هم هستند که تازه متوجه شدند هیچ چیز از زندگی زناشویی و مهارت های آن بلد نیستند و مدام با هم درگیر بوده و در تنش زندگی کردند.

در این روزها و هفته های پایانی سال در کنار خانه تکانی های فیزیکی مان می بایست ذهن و روانمان را بتکانیم و ابتدا لیستی از فعالیت هایی که در سالی که گذشت تهیه کرده و ببینیم در چه مواردی نقاط ضعف داشته و در کجا نقاط قوت و پیشرفت داشتیم. اما در کنار همه اینها می بایست سری هم به احساسات  و عواطف مغزمان بزنیم و ببینیم در سالی که گذشت چقدر به خانواده مان محبت کرده و ابراز علاقه داشتیم و قدر به همسر و مادر و پدرمان عبارت «دوستت دارم» را گفته ایم؟

شنیدن عبارت دوستت دارم، برای یک مرد و زن او را در مصاف سخت ترین لحظات زندگی مصون می کند. با این جمله اعجاب انگیز اما ساده هر مرد و زنی به حضورش در زندگی خود و زنده بودنش افتخار می کند و آمادگی این را پیدا می کند تا پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل راه بیاندازد و همه جا را با عشق از نو بیارید.

پس اگر در این زمینه کم کاری کرده اید، سعی کنید از همین امروز به همسر، فرزند یا خانواده تان بگویید، چقدر آنها را دوست دارید و برایتان عزیز هستند. بنابراین عبارت «دوستت دارم» را جدی بگیرید چرا که این عبارت غوغا می کند.

*اطلاعات و رویدادهای ناراحت کننده را از خود دور کنید

همه انسان ها در طول سالی که می گذرانند مسائل و رویدادهای تلخ تا شیرین برایشان روی می دهد حال برخی از آنها آنقدر غم انگیز می شود مثل مرگ یک عزیز که به راحتی فراموش نمی شود و برخی دیگر مثل اخبار ناگوار کرونا مدام ذهن را اذیت و پر اضطراب می کنند، بهترین زمان برای دور کردن این مسائل منفی از ذهن انتهای سالی است که می گذرانید. این را باید به یاد داشته باشید که  مرور خاطرات تلخ و ناراحت کننده آنقدر می تواند ما را غرق در خود کند که زمان و مکان را هم فراموش کنیم و ما را دچار اختلافات افسردگی، وسواس یا اضطراب و بدبینی کند.

اما اینکه مدام برای اتفاقات مختلف منفی از خود بپرسیم چرا اینطور شد یا چرا نباید اینطور می شد، به هیچ نتیجه ای نمی رسیم و مدام این آتش زیرخاکستر را شعله ور تر می کنیم چرا که نمی توانیم اتفاقات بد را فراموش کنیم و خود یا دیگران را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم.

خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه ، ناامید کننده و کسالت بار شود یکی از علل آن نیز رها نکردن گذشته است این روزها هم که ما کمتر در رفت و آمد با دیگران از دوست و آشنا و فامیل هستیم بیشتر سکوت و تنهایی ما را فرا می گیرد و ممکن است این افکار منفی بیشتر به سراغمان بیاید، بنابراین وقت خانه تکانی فرا رسیده است تا از دست انبار خاطرات و اطلاعات منفی رها شویم.

خانه ذهنی هر یک از ما ممکن است گاهی اوقات سیاه ، ناامید کننده و کسالت بار شود یکی از علل آن نیز رها نکردن گذشته است

معصومه رفیقی‌مرند روانشناس بالینی و پژوهشگر در این باره معتقد است که ضمیر ناخودآگاه همه ما پر از خاطرات تلخ و شیرین گذشته است و اغلب آسیب‌های عاطفی و روحی را در خود حبس کرده بنابراین ذهن همانند اتاقی خالی است که افکار و اندیشه‌ها در آن رفت و آمد می‌کنند. کسانی که وابسته به خاطرات گذشته هستند، افکار و اندیشه‌هایشان این خاطرات را مرور می‌کنند. آنها را ارزیابی می‌کنند و به آنچه که دلبستگی بیشتری دارند، نگاه می‌دارند و هر از گاهی به آنها فکر می‌کنند. کم‌کم به این اندیشه‌ها خو می‌گیرند و آنها را ملاک و معیار انتخاب رفتار خویش قرار می‌دهند و آنها را در قالب احساسات و اندیشه‌های خود نشان می‌دهند.

مهرورزی، محبت، ستایش خوبی‌ها، امید بخشیدن (بخشیدن خود و دیگران)، نشانه‌های سلامت روان و برخورد منطقی با زندگی و زندگی کردن در اینجا و اکنون است.اما ناامیدی، کینه ،نفرت، بدبینی، حسادت و … ویروس‌های روان هستند و از قدرت تخریب بالایی برخوردارند، نشانه ذهن ملامتگر و بدبین است.»

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است

حال که به اینجا رسیدیم با خود فکر کنیم که در خانه ذهن ما چه می گذرد و چقدر درهم و برهم است. آیا امسال ذهنمان را پر از افکار منفی کردیم یا خاطرات بد و تلخ را نمی توانیم کنار بگذاریم؟ آیا کسانی هستند که از آنها کینه به دل داریم و نمی توانیم آنها را ببخشیم؟همین امروز وقت آن است که از شر این افکار رها شویم با یک خانه تکانی درست ذهنی!

بسیاری از روانشناسان معتقدند بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشکلاتی که از این رهگذر به‌ وجود می‌آید، «خانه تکانی ذهنی» و به عبارتی زایش مجدد ذهن برای به دست آوردن سلامت و آرام است، همانطور که طبیعت نیز در بهار هر سال خود را از نو باسازی می کند ذهن ما نیز نیاز به بازسازی مجدد دارد.

خیلی ها سوالشان این است که دوست دارند از دست این افکار منفی رها شوند اما نمی دانند چطور؟ خیلی ساده است اگر در خانه تکانی های هر ساله شب عید لباس های قدیمی و تنگ و کوتاه یا کوچک شده را کنار می گذارید و از دستشان رها می شوید، همینطور هم می توان از دست افکار منفی و ناراحت کننده رها شد فقط کافی است که آنها را بشناسیم و بخواهیم که از آنها آزاد شویم.

یک روانشناس معروف معتقد است که همانطور که در زباله های شب قبل دنبال غذای امروز نمی گردیم، پس افکار گذشته اذیت کننده هم باید از ما دور شوند فقط کافی است بخواهیم و آنها را کنار بگذاریم و جایگزینش افکار مثبت و اتفاقات و رخدادهای خوب و شیرین کنیم. 

بخشیدن آدم های اطراف یا هر کسی که  ناراحتتان کرده نیز می تواند آرامش را به روانتان برگردند، کافی است نیمه پر لیوان را ببینید و منصفانه و واقع بینانه به همه چیز نگاه کنید

بخشیدن آدم های اطراف یا هر کسی که  ناراحتتان کرده نیز می تواند آرامش را به روانتان برگردند، کافی است نیمه پر لیوان را ببینید و منصفانه و واقع بینانه به همه چیز نگاه کنید به دور از خشم و ناراحتی گذشته و در نهایت نیز از خداوند برای سلامتی سپاسگذار باشیم در واقع چیزی که هر کسی این روزها ندارد و بیش از هر وقتی بدان باید شاکر باشیم.

*جملات مثبت را سرلوحه سال جدید کنید

با تغییر افکار و عادات منفی به مثبت می توانید یک سری رفتارها و برنامه ها و شعارهای خاص را سرلوحه سال جدید زندگی تان کنید مثلا در کنار اینکه بابت همه اتفاقات خوب سال گذشته یا هر نوع تجربه منفی و همینطور پیشرفت ها، سلامتی و چیزهای دیگر از خداوند شکرگذاری کرده و آن را برای خودتان یادداشت می کنید، یک سری جملات خاص نیز سرلوحه سال جدید زندگی تان کنید از جمله اینکه : «در سال جدید انسان مثبت تری خواهم بود»، «خود را به بهترین شیوه دوست خواهم داشت»، «به اطرافیان و عزیزانم می گویم که دوستشان دارم»، «من شیوه خوب و مثبتی را برای زندگی ام انتخاب خواهم کرد»، « از خداوند بابت سلامتی و عنایاتش تشکر میکنم»، ، «اتفاقات منفی گذشته را رها میکنم چرا که انها به همان گذشته تعلق دارند» و در نهایت «من با عشق و جان و دل زندگی میکنم تا شادی را برای خود و خانواده ام ارمغان بیاورم.

این روزها همه ما به ارامش و شادی بیشتری برای زندگی هایمان نیاز داریم چرا که کرونا استرس و اضطراب زیادی را در سالی که گذشت برایمان ایجاد کرده و همه می توانیم با یک خانه تکانی ذهنی به پیشواز سال نو برویم.

منبع: فارس



منبع خبر

وقت تکاندن ذهنمان رسیده است بیشتر بخوانید »

حقایقی جالب از کمیاب‌ترین تیپ شخصیتی جهان

حقایقی جالب از کمیاب‌ترین تیپ شخصیتی جهان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تیپ شخصیتی INFJ کمیاب‌ترین تیپ شخصیتی در تقسیم بندی شخصیتی مایرز – بریگز در جهان است که جمعیت آن‌ها بین یک تا ۳ درصد جمعیت دنیا است.

کلمه INFJ مخفف کلمات درونگرایی، شهود، احساسات و قضاوت است که ویژگی‌های اصلی این گونه افراد را توصیف می‌کند.

بیشتر بخوانید:

آزمایشی که افسردگی و اسکیزوفرنی را پیش‌بینی می‌کند

INFJ‌ها هم درونگرا و هم مردم مدار، عاطفی و منطقی، متفکر و در عین حال گاهی خودجوش هستند که می‌توانند گاهی احساس تناقض کنند و آن‌ها به راحتی چهره پشت نقاب هر فردی را می‌بینند و آن‌ها را به خوبی می‌شناسند.

امّا نکته جالب این است که گاهی اوقات در شناختن خودشان با مشکل مواجه می‌شوند؛ به طوری که واکنش‌ها و رفتارهای آن‌ها حتی گاهی شهودشان را دچار اشتباه می‌کند.

تیپ شخصیتی INFJ دارای لایه‌های زیادی است و قطعا رازهای بسیاری را در خود جای داده است که INFJ‌ها این لایه‌های شخصی و رازآلود خود را به مرور زمان نشان می‌دهند. امّا در ادامه، به ۱۰ مورد از رازهای کمیاب‌ترین افراد جهان پرداخته ایم.

رازهای تیپ شخصیتی INFJ

طول موج متفاوت

افراد دارای تیپ شخصیتی INFJ ممکن است به طور دائم یک فرد خارجی محسوب شوند که آنتونیا داج و جوئل مارک، مسئولان موسسه Personality Hacker می‌گویند این موضوع به این دلیل است که اغلب افراد روی طول INFJ‌ها نیستند و عملکرد غالب این گونه افراد درونگرایی و شهود آن هاست چرا که عملکرد غالب یک تیپ شخصیتی روش اصلی او در پردازش اطلاعات و همچنین تعامل او با جهان است.

شهود درونگراها به صورت ناخودآگاه آن‌ها را متوجه الگوها می‌کند و INFJ‌ها معمولا الگوهای طبیعت انسان‌ها را درک می‌کنند، چون عملکرد ثانویه آن‌ها احساسی برونگرایانه است که آن‌ها را به سمت افراد دیگر متمایل می‌کند. اگرچه لزوما یک قدرت جادویی یا توانایی روانی نیست, امّا استفاده از شهود آن‌ها می‌تواند چنین احساسی داشته باشد. زیرا ناخودآگاه کار می‌کند و گاهی اوقات, INFJ‌ها دچار اضطراب‌ها و دلشوره‌هایی می‌شوند که نمی‌توانند توضیح دهند و یک قرد INFJ ممکن است چیزی را بداند بدون این که بتواند دلیل یا چگونگی دانستن آن را توضیح دهد.

توضیح حس ششم برای دیگران دشوار است. بنابراین, INFJ‌ها اغلب از تلاش دست می‌کشند و این ممکن است باعث انزوا و سوء تفاهم آن‌ها شود.

درک بالا از دیگران

دارای تیپ شخصیتی INFJ بودن این است که شخص بتواند افراد و حالات احساسی و انگیزه‌های آن‌ها را در عرض چند ثانیه درک کند. اما به نظر نمی‌رسد که دیگران به راحتی INFJ‌ها را درک کنند. افراد دارای تیپ شخصیتی INFJ اغلب آرزو می‌کنند کسی آن‌ها را درک کند و همچنین خودشان دیگران را درک کنند.

افراد INFJ نسبت به دیگران درک بالایی دارند، اما جزئیاتی مانند تاریخ تولد همکار یا نحوه قهوه خوردن او را به یاد نمی‌آورند. در حقیقت، به عنوان کسانی که درباره مسائل زیادی تفکر می‌کنند، این جزئیات ریز حتی ممکن است از چشم دقیق‌ترین افراد INFJ هم دور بماند. افراد دارای تیپ شخصیتی INFJ از شهودشان برای نفوذ به زیر سطح استفاده می‌کنند. آن‌ها اغلب می‌دانند چه کسی حتی به خود دروغ می‌گوید. INFJ‌ها آگاهانه از چگونگی شناخت آن‌ها در مورد افراد دیگر آگاهی ندارند و ممکن است هرگز نشان ندهند که دانش آن‌ها تا چه حد عمیق است.

جذب احساسات دیگران

جذب عواطف دیگران برای یک فرد INFJ غیر معمول نیست. آن‌ها فقط احساسات دیگران را حس نمی‌کنند.گاهی اوقات آن‌ها را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند.

به گفته داج، هیچ تیپ شخصیتی دیگری کاملاً شبیه INFJ نیست. برخی از INFJ‌ها حتی گزارش می‌دهند که احساسات غریبه‌ها را جذب می‌کنند. یک INFJ ممکن است ناگهان احساس بدخلقی کند، فقط به اطراف اتاق نگاه می‌کند و می‌فهمد فردی بدخلق شده است. هرچه فرد از نظر احساسی به یک INFJ نزدیک‌تر باشد، مانند یک همسر یا یک دوست صمیمی، بیشتر احتمال دارد که آن فرد INFJ وضعیت روانی آن شخص را درک کند.

درکِ نه تنها احساسات خود، بلکه احساسات دیگران نیز می‌تواند طاقت‌فرسا باشد، اما فرد INFJ می‌توانند از توانایی خود برای بهبود و آسایش دیگران استفاده کنند. داج اظهار کرده است که INFJ‌ها توانایی درگیر شدن در رنج دیگران را دارند و به آن‌ها آرامش خاطر می‌دهند.

توانایی پیش‌بینی شگفت‌انگیز

در بعضی مواقع، INFJ‌ها مانند جادوگران، آنچه که پیش‌بینی می‌کنند، درست است، اما آن‌ها لزوماً یک گوی کریستالی برای این کار ندارند و بلکه شهود درونگرا به آن‌ها کمک می‌کند تا تصویر کلان را ببینند، الگوها را متوجه شوند و براساس الگوهایی که مشاهده کرده‌اند، آینده را پیش‌بینی کنند. آن‌ها می‌بینند چه چیزی می‌تواند رخ دهد. نه لزوماً با اطمینان کامل. با این وجود، INFJ‌های بالغ توانایی پیش‌بینی خود را به خوبی اصلاح کرده‌اند.

هم احساسی و هم منطقی

افراد این نوع شخصیت، اگرچه حساس و احساساتی هستند، اما اغلب به عنوان تیپ شخصیتی INTJ هم اشتباه گرفته می‌شوند.

با توجه به عملکرد سوم این افراد، تفکر درونگرا (Ti)، به طور متناقضی می‌توانند کاملاً تحلیلی و علمی باشند. آن‌ها ممکن است از مشاغل فنی، علمی و پژوهشی لذت ببرند. از آنجا که احساس برونگرا عملکرد دوم آن‌هاست و تفکر درونگرا سومین عملکرد آن‌هاست، این دو عملکرد در INFJ نسبتاً متعادل هستند.

در واقع، INFJ‌ها از نظر ظاهری به اندازه ENFJ یا ESFJ که عملکرد احساس آن‌ها غالب است، احساساتی به نظر نمی‌رسند. گفته شده است که INFJ می‌تواند برای متفکران بیش از حد احساسی باشد، اما برای متولیان امر بسیار منطقی باشد. با این حال، این عقل مشترک مفید است و باعث می‌شود INFJ‌ها متعادل و کاملاً مناسب باشند.

سازندگان روابط صمیمی عاطفی عمیق

افرادی که تیپ شخصیتی INFJ دارند، ممکن است در حضور غریبه‌ها یا آشنایان مأخوذ به حیا و خجالتی به نظر برسند. در واقع، INFJ‌ها بسیار اهل رابطه برقرار کردن هستند و ممکن است مدتی طول بکشد تا این چهره INFJ ظاهر شود.

از آنجا که آن‌ها درد و شادی دیگران را احساس می‌کنند، بنابراین، واقعاً می‌توانند خودشان را جای کسی بگذارند. توانایی آن‌ها در همدلی پیوندهای محکم صمیمیت ایجاد می‌کند که شاید این هم یکی از بزرگترین نقاط قوت این تیپ شخصیتی باشد.

درون گرایان واقعی

افراد INFJ را گاهی اوقات درون گرایان برونگرا یا حتی جاه‌طلب می‌نامند. آن‌ها این لقب را به این دلیل به دست می‌آورند که وقتی در حضور شخصی که با او احساس راحتی می‌کنند، می‌توانند پرشور، مشتاق و پرحرف باشند. به همین ترتیب، وقتی آن‌ها برای هدفی که به آن اعتقاد دارند، مبارزه می‌کنند – مانند درخواست از مردم برای امضای نامه‌ای برای پایان دادن به حیوان آزاری – ممکن است به عنوان برونگرایان ظاهر شوند.

با این حال، INFJ‌ها درونگراهای واقعی هستند که یک حلقه کوچک از دوستان را به یک شبکه بزرگ از آشنایان غیر رسمی ترجیح می‌دهند و درونگراها طبق تعریف برای شارژ مجدد باتری خود به زمان خرابی زیادی نیاز دارند.

حساس نسبت به درگیری

افراد INFJ به دلیل احساس برونگرایی نیاز شدیدی به هماهنگی در روابط خود دارند. آن‌ها همیشه در تلاشند تا با دیگران رابطه برقرار کنند – و برای افرادی که در عوض همین کار را می‌کنند ارزش قائل هستند. وقتی یک درگیری به ویژه در روابط نزدیک ایجاد می‌شود، INFJ حساس و احساسی ممکن است به شدت پریشان شود.

آن‌ها ممکن است در خواب یا تمرکز مشکل داشته باشند، حتی ممکن است استرس درگیری را از طریق سردرد، درد عضلانی، ناراحتی معده و … در بدن خود احساس کنند.

۱۰ راز تیپ شخصیتی INFJ, کمیاب‌ترین تیپ شخصیتی جهان

این بدان معنا نیست که INFJ‌ها باید به طور کلی از درگیری جلوگیری کنند (گرچه متأسفانه، بسیاری از آن‌ها تمایل برای انجام این کار را دارند). INFJ‌ها می‌توانند یاد بگیرند که  مرزهای سالم تعیین کنند و برای نیازهای خود ایستادگی کنند و شاید بهتر از بسیاری از تیپ‌های شخصیتی دیگر می‌توانند این کار را به روش دیپلماتیک و با استفاده از گرما و درکی که به طور طبیعی از احساس برونگرایانه آن‌ها ناشی می‌شود، انجام دهند.

عشق یک طرفه

بسیاری از INFJ‌ها شنونده‌های خوبی هستند، زیرا واقعاً به دیگران اهمیت می‌دهند و به عنوان درونگرایان، به ندرت احساس می‌کنند که باید کانون توجهات باشند. به همین ترتیب، آن‌ها از کمک به دیگران در درک احساسات و رشد خود لذت می‌برند. به همین دلیل به آن‌ها لقب شخصیت مشاور داده‌اند. اگرچه این توانایی‌ها به INFJ اجازه می‌دهد تا سطح صمیمیت عاطفی خود را مانند چند نوع دیگر در روابط خود ایجاد کند، اما این بدان معناست که INFJ‌ها تمایل به گرفتار شدن در روابط یک طرفه را دارند.

روابط یک طرفه زمانی اتفاق می‌افتد که دیگران بیش از آنچه که می‌دهند، دریافت کنند. برای INFJ ها، یک رابطه یک طرفه ممکن است مانند کسی باشد که مرتباً همه چیز را به آن‌ها می‌سپارد، اما در عوض به INFJ گوش نمی‌دهد و یا کسی که از تمایل INFJ برای کمک استفاده می‌کند.

وقتی این اتفاق می‌افتد، INFJ‌ها تمایل دارند فقط با فرد مقابل خود همراه شوند و نمی‌خواهند احساسات شخص مقابل را جریحه‌دار کنند. متأسفانه، برای INFJ این روابط، طاقت فرسا و از نظر احساسی خسته‌کننده هستند. مهم است که INFJ‌ها یاد بگیرند روابط متعادلی را انتخاب کنند که باعث شود آن‌ها احساس خوبی داشته باشند.

در جستجوی نیمه گمشده

افراد با تیپ شخصیتی INFJ به شدت خواهان این هستند تا به طور عمیق با دیگران ارتباط داشته باشند. رابطه‌های سطحی و یک طرفه برای آن‌ها جالب نیست، زیرا درونگرا هستند و انرژی اجتماعی کمتری دارند. بنابراین، INFJ‌ها به دنبال دوستان و شریک زندگی‌ای می‌گردند که شباهت‌های زیادی به هم دارند.

معمولاً، این دسته از افراد کسانی هستند که با افراد INFJ ارتباط خاصی برقرار می‌کنند و می‌توانند نیازهای افراد درونگرا را در حوزه‌های ارتباط واقعی، صمیمیت و گفتگوهای معنادار برطرف کند. هرچند، INFJ‌ها اغلب در برقراری ارتباطی که همیشه می‌خواهند، مشکل دارند و وقتی چنین فردی را پیدا می‌کنند، احساس می‌کنند معجزه شده است.

منبع: باشگاه خبرنگاران



منبع خبر

حقایقی جالب از کمیاب‌ترین تیپ شخصیتی جهان بیشتر بخوانید »

آزمایشی که افسردگی و اسکیزوفرنی را پیش‌بینی می‌کند

آزمایشی که افسردگی و اسکیزوفرنی را پیش‌بینی می‌کند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بیماری‌های فکری و روانی در جامعه شتاب‌زده امروز رواج گسترده‌ای داشته‌ است. علوم پزشکی و روانپزشکی هم به دنبال بررسی جزئیات ابتلا به بیماری‌های روانی مبتنی بر واکنش‌های شیمیایی بدن است.

به دنبال این تحقیقات ارتباط ابتلا به افسردگی و اختلال دوقطبی با نوعی پروتئین در بدن کشف شده‌ است.

بیشتر بخوانید:

ارتباط میان سلامت روان و بیماری قلبی مادرزادی

بنابر گزارش نیواطلس، محققان استرالیایی، پروتئین BDNF را به عنوان پروتئین موثر بر مغز شناسایی کردند و با بررسی اندازه آن دوز داروهای مورد استفاده و لازم را برای بیماران تعیین می‌کنند. در واقع میزان این پروتئین تعیین کننده شدت بیماری دوقطبی و یا افسردگی در اشخاص است.

اگر میزان این پروتئین در بدن کاهش پیدا کند بیماریهایی چون آلزایمر، اختلالات دو قطبی و افسردگی را به همراه خواهد داشت.

آزمایش میزان این پروتئین در بدن می‌تواند تا ۸۰ درصد افسردگی و اختلال دوقطبی را پیش‌بینی کند.

منبع: تسنیم



منبع خبر

آزمایشی که افسردگی و اسکیزوفرنی را پیش‌بینی می‌کند بیشتر بخوانید »