سلام_بر_ابراهیم

. شهید نظر می کند به وجه الله . ┄┄┅┅✿❀⁦❀✿┅┅┄┄ . . . . . . …


.
شهید نظر می کند به وجه الله
.
┄┄┅┅✿?❀⁦?❀?✿┅┅┄┄
.
.
.
.
.
.

 



منبع

baharnarges_ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. شهید نظر می کند به وجه الله . ┄┄┅┅✿❀⁦❀✿┅┅┄┄ . . . . . . … بیشتر بخوانید »

. گمنام شدن که ذات ابراهیم است خود قسمتی از حیات ابراهیم است هوشــیاری و پهــلوانی و دلــس…


.
گمنام شدن که ذات ابراهیم است
خود قسمتی از حیات ابراهیم است
هوشــیاری و پهــلوانی و دلــسوزی
این گوشه ای از صفات ابراهیم است
.
شادی روح شهدا مخصوصا داش ابرام صلوات بفرستید
.

.
.

.



منبع

reza.fallahzadehh@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. گمنام شدن که ذات ابراهیم است خود قسمتی از حیات ابراهیم است هوشــیاری و پهــلوانی و دلــس… بیشتر بخوانید »

. دست بیماران گرفتن برطبیبان واجب است من زپا افتاده ام دستم نمی گیری طبیب…! . ┄┄┅┅✿❀⁦…


.
دست بیماران گرفتن
برطبیبان واجب است
من زپا افتاده ام
دستم نمی گیری طبیب…!
.
┄┄┅┅✿?❀⁦?❀?✿┅┅┄┄
.
.
.
.
.
.

 



منبع

baharnarges_ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. دست بیماران گرفتن برطبیبان واجب است من زپا افتاده ام دستم نمی گیری طبیب…! . ┄┄┅┅✿❀⁦… بیشتر بخوانید »

. _ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان … با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود ر…


.
_ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان …
با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود رو به رو شدم
داشتیم با هم صحبت می‌کردیم که ازش پرسیدم:
_ اینجا کتابخونه دارید ؟
گفت بله
.
گفتم بیشتر چه کتابی هست که میخونن اینجا ؟
چه نوع مطالعه‌ای دارند زندانی ها ؟
من رو با خودش برد کتابخونه زندان
.
یک نگاه به کتاب‌ها انداختم،خودم جواب سوال خودم رو گرفتم …
دیدم همه کتابها نو، دست نخورده و خاک گرفته …
.
گفت حاج آقا
ولی یه کتابی هست اینجا، خیلی دست به دست میشه
خیلی هم طرفدار داره و سر و دست براش میشکونن …
.
دست کرد تو قفسه کتاب ها و از اون لابه‌لا یه کتاب درآورد …
.
حدس میزدم … کتابی نبود جز …
.
داخلش رو که باز کردم دیدم گوشه هاش یادگاری نوشته شده و ابراز علاقه کردند به این شهید عزیز و دیگه کاغذ های کتاب، داشت از هم وا میرفت …
خیلی دلم قرص شد و خوشحال شدم …
.
هرجا رفتم، با هر کدوم از این زندانی ها صحبت کردم
فقط به این مطلب رسیدم، که نخ این تسبیح، فقط و فقط شهدا هستند …
.
راوی : حاج محمدتقی وکیل پور .
@vakilpour.ir



منبع

shahid.ebrahimhadi.99@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. _ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان … با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود ر… بیشتر بخوانید »

. امشب‌سخن‌ازجان‌ِجهان‌بایدگفت‌ :) توصیفِ‌رسولۖ‌انس‌وجان‌بایدگفت درشام‌ولادت‌دوقطبِ‌عالم ت…


.
امشب‌سخن‌ازجان‌ِجهان‌بایدگفت‌ 🙂
توصیفِ‌رسولۖ‌انس‌وجان‌بایدگفت
درشام‌ولادت‌دوقطبِ‌عالم
تبریک‌به‌صاحب‌الزمان؏بایدگفت
🙂
.

.
┄┄┅┅✿?❀⁦?❀?✿┅┅┄┄
.
.
.
.
.
.

 



منبع

baharnarges_ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. امشب‌سخن‌ازجان‌ِجهان‌بایدگفت‌ :) توصیفِ‌رسولۖ‌انس‌وجان‌بایدگفت درشام‌ولادت‌دوقطبِ‌عالم ت… بیشتر بخوانید »