سلبریتی ها

خط و نشان قاطع وزیر ارشاد برای سلبریتی‌ها و هنرمندان علیه منافع کشور


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه همکاران ما در وزارتخانه نگاه جهادی به امور دارند و نیامدیم شعار بدهیم، گفت: نگاه های جناحی و حزبی را در سیاست‌ها دخیل نمی‌کنیم .

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد مهدی اسماعیلی یکشنبه شب- ۲۹ مردادماه- در آستانه فرا رسیدن هفته دولت در برنامه جهان آرا در شبکه افق با اشاره به مشکلات زمان تحویل وزارتخانه گفت: نگاه بدنه اجرایی دولت به حوزه فرهنگ هنر و رسانه با نگاه رسمی نظام مندرج در قانون اساسی و سیاست‌های کلی گسلی داشت که خروجی آن یک رویکرد منفعالانه بود و همین مساله باعث افت حوزه فرهنگ و هنر شده بود.

وی ادامه داد: در دولت قبل در مورد سیاست های هنری و تولید آثار نمایشی بحث های بسیاری وجود داشت و به جای اینکه  دخالت ها کمتر شود و نظارت ها بیشتر، عکس این قضیه وجود داشت. در زمان تحویل وزارتخانه در دوره جدید با مشکلاتی مانند حجم بالای عدم ارائه مجوزها در حوزه های نمایش، رسانه و کتاب مواجه بودیم که در نوبت اخذ مجوز قرار داشتند.

ارائه مجوز کلی به نمایش (اکران) فیلم های سینمایی

اسماعیلی افزود: در حوزه فیلم های سینمایی یک مجوز کلی به نمایش فیلم‌ها داده بودند و امروز عمدتاً با فیلم هایی درگیر هستیم که برای آنها پی‌نوشت شده اصلاحات انجام شود. در بخش‌های مختلف، از این نوع نوشته ها کم نداریم که کار را نیمه‌کاره رها کرده بودند و برخی فیلم ها هنوز هم به لحاظ عدم رفع اشکالات نتوانسته‌اند مجوز نمایش بگیرند. ما نمی‌توانیم اشکالاتی را که وجود داشته، آنگونه که شاید برطرف کنیم. آنها باید پیش از اینکه مجوز بدهند، هماهنگ می کردند تا این اشکالات برطرف شود.

وی ادامه داد: بنا داریم این وزارتخانه، نگاه پدرانه و متعادلانه با اهالی فرهنگ داشته باشد. نگاه های جنایی و حزبی را در سیاست ها دخیل نخواهیم کرد. در یک سال اخیر تلاش ما این بوده فضای کار به سمت اعتلای قانونی کار و اعتلای حکمرانی فرهنگ و هنر توسط نهاد تنظیم‌گری به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد. بنده در یک سالگی کار، این هدف کلان را در مسیرش جلو برده‌ام و امروز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طبق قانون وظیفه تنظیم گری خودش را انجام می دهد.

به گفته وی، امروز از نیروهای انسانی فعال برجسته و متعلق به جبهه انقلاب در بدنه وزارتخانه و زیر مجموعه های تابع استفاده کرده و به آنها مسئولیت دادیم. تقریبا تمامی نیروی انسانی ما در ستاد وزارتخانه عریض و طویل که ۱۰ سازمان و چندین موسسه و بنیاد را تحت نظر دارد، تقریباً تمامی عناصر از جبهه انقلابی انتخاب شده‌اند و امروز یک فضای جدیدی را در منابع انسانی فراهم آورده ایم.

عضو کابینه دولت مردمی با اشاره به ارائه برنامه تحولی دولت مردمی گفت: ۱۲۰ برنامه تحولی، اقدامی را برای وزارتخانه در بازه زمانی هشت تا ۹ ماهه ارائه دادم. امروز در این برنامه از شعارها و برنامه‌های خود نمی گویم بلکه از عملکرد و کارنامه ام صحبت می کنم که وعده ها به عمل و اجرا تبدیل شده است.

ارائه مجوز جذب نیروی کار معین

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: بر خلاف دولت گذشته، نیروی انسانی را تغییر دادیم. دوستان در سازمان امور اداری و  استخدامی برای مجوزها یک سختگیری نسبت به مجوزهای بکارگیری دارند و در نهایت مجوز به کارگیری چند موردی را به عنوان کارمعین به ما داده اند.

حتی یک مدیر منصوب شده غیر مرتبط با مدرک تحصیلی و تخصص نیست

اسماعیلی در پاسخ به این سوال که برخی افراد به کارگیری شده در وزارت ارشاد مرتبط با مشاغل نیستند، گفت: حتی یک نفر را نداریم که سوابق افراد، مرتبط نباشد. معمولاً در تمامی موارد کمیته ارزیابی را تشکیل دادیم و هر کس که معرفی می شود، فرآیند سنجش توسط این کمیته در چندین روز پیگیری می‌شد. لذا یک مورد نداریم که در انتصاب ها افراد غیر مرتبط مشغول کار شده باشند یا بدون سابقه کاری باشند که چنین موردی در وزارت ارشاد نداریم. اغلب افراد منصوب شده در این دوره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت مردمی، یا نویسنده یا شاعر یا اهل فرهنگ و هنر یا از جنس رسانه هستند.

وی در خصوص انتصاب مدیران زیر مجموعه وزارتخانه با توجه به مشاغل افراد در ارتباط با تخصص و مدارک تحصیلی آنها از علی نادری مدیر عامل خبرگزاری جمهوری ( ایرنا) نام برد وگفت: نادری جوانی پر استعداد، فعال حوزه رسانه و به اندازه ۲۰ مدیر ارشد رسانه‌ای کار کرده و بلد است. وی مسئولیت روابط عمومی قوه قضاییه را داشته و در عین حال مدیر یک سایت خبری هم بوده و مدت های مدیدی در حوزه رسانه تلاش کرده و امروز به عنوان مدیر عامل ایرنا مشغول کار است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اصلی ترین نهاد حکمرانی حوزه فرهنگ و هنر است و نباید از شیوه‌های کارمندی در آن استفاده شود.

خودکفایی و استقلال تولید کاغذ تا پایان ۱۴۰۴

اسماعیلی با اشاره به پخش  صحبت های کتابفروشان خیابان انقلاب و اطراف آن، اظهار داشت: زمان تحویل وزارتخانه فضای نشر، فضای خوبی نبود. در یک سال گذشته این فضا بحرانی بوده اما در مدت آغاز به کار دولت و وزارت فرهنگ خوشبختانه تا حدود زیادی کاغذ مورد نیاز مطبوعات و نشر حتی با مساعدت و دستور رییس جمهور با اختصاص ارز  ۴۲۰۰ تومانی خرید کاغذ انجام شد.

وی با اشاره به فرایند و رایزنی های انجام شده برای تهیه و تحویل کاغذ به حوزه نشر و مطبوعات تاکید کرد: همانطور که پیشتر اعلام کردم، برنامه وزارتخانه در دراز مدت، خودکفایی است. روز تحویل، کمترین میزان کاغذ را داشتیم اما امروز تا حدودی توانسته ایم با انعقاد قراردادها و خرید کاغذ، بخش عمده‌ای از مشکلات و نیازهای حوزه نشر و مطبوعات را مرتفع نماییم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با تاکید براینکه ما نیامده‌ایم شعار بدهیم، اظهار داشت: دولت باید کمک کند و اگر پول برسد، مشکلات فرایند کار تولید و عرضه کاغذ حل می شود. تلاش ما این است مشکلات درجا حل شود و نگاه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نگاه جهادی به فعالیت ها و امور است.

رییس شورای فرهنگ عمومی کشور تاکید کرد: در برنامه‌های من، ملی شدن صنعت نشر و چاپ توسط همین دوستانی که در حوزه معاونت فرهنگی در حال فعالیت هستند، گنجانده شده و پیشنهاد برای همین قرار است که تا پایان سال ۱۴۰۴ به خودکفایی در موضوع کاغذ و استقلال برسیم. ازاین رو در حوزه کار کاغذ راهبرد اصلی ما ملی شدن و خودکفایی است. بنابراین برای فروشگاه‌های کتاب و کتابفروشی ها در حال تدوین برنامه ای توسط معاونت فرهنگی هستیم که باعث رونق فروشگاه‌های کتاب خواهد شد و  برنامه جدیدی برای حمایت از فروشگاه ها و کتابفروشی ها در اولویت و دستور کار داریم.

اجازه نمایش آثار مشکل‌دار را نمی‌دهیم

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه عده ای دنبال این هستند که با جریان رسانه‌ای، سیستم تصمیم گیری ما را دچار انفعال کنند، تصریح کرد: امروز گروهی از جریانات هنری به برخی مسائل منتقد هستند. بنابر این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس وظیفه قانونی اجازه نمایش برخی آثار مشکل دار را نداده و نخواهد داد.

اسماعیلی ادامه داد: اجازه نخواهیم داد هر کسی در هر جایگاهی بخواهد بر خلاف منافع ملی مثلاً در خصوص تحریم‌های ظالمانه از قانون عدول کند؛ بلکه کاملا در حال اجرای قانون هستیم. فشار رسانه‌ای بر ما تاثیری نخواهد داشت و با جریاناتی که صدای بلند دارند، مواجه هستیم و این صدای بلند افراد را منفعل می کنیم.

تمام عیار از اهالی فرهنگ و هنر رسانه دفاع می کنیم

وی تاکید کرد: بنای ما این است از صداهای بلند نهراسیم؛ معتقدیم بخش عمده اصلی اهالی فرهنگ و هنر، شخصیت ها و افراد نجیب هستند. از این رو از همه آنها دفاع می‌کنیم و اگر حمایت از آنها انفعال است، من منفعل هستم.

شبکه خانگی در حوزه دانش‌بنیان را فرصت می دانیم

رییس شورای هنر کشور درباره شبکه نمایش خانگی گفت: نقش وزارت ارشاد و دستگاه‌های نظارتی این است که بتوانیم بهترین راه حل را برای استفاده از این شبکه گسترده داشته باشیم. یکی از انفعالات دولت قبل این بود که موضوع شبکه های نمایش خانگی یک سره در رفت و برگشت بود که امروز شاهد آثار آن هستیم. ما شبکه خانگی و وی. او. دی ها در حوزه دانش بنیان را فرصت می دانیم. چون عده‌ای مخاطب عمومی ما نیستند ولی مخاطب اصلی شبکه های خانگی هستند و این یک فرصت مغتنم است.

به گفته اسماعیلی، بخش عمده ای از مشکلات باید اصلاح شود. بخشی از مشکلات از اعمال سلیقه‌های شخصی به وجود آمده است. حوزه تنظیم‌گری در اختیار وزارت ارشاد است و همه باید از آن تبعیت کنند. اگر عدول از قانون وجود دارد، باید جلوی آن را بگیریم. بنده متضمن اجرای امور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم و با تمام توان این مسیر را پیش می برم.

احتمال تصویب لایحه جامع روزنامه نگاری تا پایان امسال

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع مسائل صنفی اهالی فرهنگ و هنر را از وظایف ذاتی وزارتخانه برشمرد و گفت: مدتها بود که بحث لایحه جامع روزنامه‌نگاری مطرح بود اما طی هشت تا ۹ ماه از آغاز این دولت ،نظرات و پیشنهادات تمامی اهالی رسانه و دیگر کارشناسان و صاحب نظران جمع آوری شد و الان خوشبختانه لایحه در کمیسیون فرهنگی دولت تصویب و برای تصویب نهایی به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است.

به گفته وی، در این لایحه، نظام حقوقی روشنی برای خبرنگاران و روزنامه نگاران خواهیم داشت و آنها از همه مزایا و موضوعات صنفی در این لایحه استفاده خواهند کرد و موضوعاتی که دارند، حل خواهد شد. دیگران در دوران قبل، شعارش را دادند، ما آن را اجرا کردیم و این لایحه با کمک مجلس شورای اسلامی به احتمال زیاد تا پایان سال نهایی می شود.

اسماعیلی با اشاره به خدمات ارائه شده به خبرنگاران و روزنامه نگاران گفت: وقتی دولت را تحویل گرفتیم، کرونا همه فعالیت ها را تعطیل کرده بود و با کمک دولت و شخص آقای رئیس جمهور مبلغ پنج هزار میلیارد تومان به صندوق هنر کمک شد. یکی از ویژگی های دولت این بود که با تعامل و ارائه تسهیلات، توانست از موانع دوران کرونا عبور کند. درحدود ۵۰ سفر استانی در کمتر از یک سال داشتم و آقای رئیس جمهور به طور جدی تر به دنبال حل مشکلات هستند.

پرداخت مالیات چهره و غیر چهره ندارد الزامیست

وی در خصوص طرح چهره ها و سلبریتی ها که مالیات کمتری می دهند، گفت : اصل این موضوع به دولت قبل مربوط است که خودش را مدیون آنها می دانست. نظام مالیاتی یک نظام عادلانه دارد و به هیچ تبعیضی در آن قائل نیستیم. مالیات، حقوق عمومی است که باید پرداخت شود. مالیات کارمندان، قبل از دریافت حقوق کسر می شود. چرا که اداره عمومی جامعه بر اساس درآمدهای مالیاتی انجام می شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: بنده سال گذشته به مجلس شورای اسلامی گفتم جای این موضوع در لایحه بودجه نیست و باید قانون مالیاتی را اصلاح کرد که از ۲۰۰ میلیون تومان به ۲۶۰ میلیون تومان رسید. صحبت ما با مجلس درباره محل آن بود. وقتی حقوق یک هنرمند یا چهره و غیر چهره به جایی برسد که شامل مالیات شود، باید آن مالیات را پرداخت کند.

مشکلی بین وزارت فرهنگ و ساترا  وجود ندارد

رییس شورای فرهنگ عمومی کشور با بیان اینکه مشکلی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر) وجود ندارد، یادآور شد: قبلاً شبکه های صوتی نمایشی در این وزارتخانه بود و معتقدم این کار نیاز به بازنگری دارد. من و مسئولان صدا و سیما در اصل اجرای قانون اختلاف نظر نداریم. ما یک پیش‌نویس داشتیم و آقای جبلی رئیس سازمان صدا و سیما پیشنهاد داد تا پیش‌نویس وزارت ارشاد بررسی شود. مهم این است که ما و صدا و سیما موضع فردی، شخصی و سازمانی به این موضوع نداریم. تاکنون بیش از ۹۰ درصد مشکلات حل شده و چند روز مابقی نیز حل خواهد شد.

حل مشکل حقوق و دستمزد کتابداران باکمک مجلس

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حقوق کتابداران گفت: نهاد کتابخانه ها چند مشکل حقوقی دارد. بنای ما این است که این مشکلات را حل کنیم. اصلاح نهاد کتابخانه ها از نظر حقوقی در مجلس مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا مورد حل و فصل قرار گیرد. من به عنوان خادم اهالی فرهنگ، هنر و رسانه اصلاً به موانع فکر نمی کنم. لذا برنامه ها را با جدیت و روحیه جهادی دنبال کرده و به سرانجام می رسانیم.

اسماعیلی ضمن تشکر و قدردانی از تمامی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه گفت: عمده اهالی این حوزه، دغدغه مند کشور هستند. ممکن است اختلاف دیدگاه و سلیقه وجود داشته باشد اما در نهایت نگاه و مخرج مشترک آنها اعتلای نظام و حوزه فرهنگ و رسانه در داخل و خارج از کشور است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خط و نشان قاطع وزیر ارشاد برای سلبریتی‌ها و هنرمندان علیه منافع کشور بیشتر بخوانید »

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟



علیرغم مهارت و توانایی بروس لی در کونگ فو، شایعات زیادی از دهه ۱۹۶۰ وجود دارد مبنی بر اینکه این چهره افسانه ای دنیای هنرهای رزمی در دو مبارزه

به گزارش مجاهدت از مشرق، علیرغم مهارت و توانایی بالای بروس لی در کونگ فو، شایعات زیادی از دهه ۱۹۶۰ وجود دارد مبنی بر اینکه این چهره افسانه ای دنیای هنرهای رزمی در دو مبارزه خود شکست خورده است. با توجه به سرعت و مهارت قابل توجهی که بروس لی در فیلم هایش به نمایش می گذارد، خیلی ساده اکثر قریب به اتفاق ما به این باور می رسیم که او تمامی مبارزه هایش را با پیروزی به پایان رسانده است. شاید تا حدودی به همین دلیل بود که تصمیم کوئنتین تارانتینو برای به تصویر کشیدن مبارزه بروس لی با شخصیت برد پیت در فیلم Once Upon a Time in Hollywood بسیار جنجال آفرین شد.

از طریق نقش هایی که تنها در ۵ فیلم رزمی بازی کرد، بروس لی اعتباری برای خود به عنوان بهترین بازیگری رزمی کار تاریخ سینما دست و پا کرد. و لی نه تنها به خاطر تصویری که روی صفحه نمایش از خود ارائه داد مورد احترام همگان بود بلکه در دنیای واقعی نیز یک رزمی کار با مهارت بی بدیل در نظر گرفته می شد.

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟

در طی سال ها، درگیری های بسیاری بر سر اینکه نتیجه مبارزه بروس لی با قهرمانان شناخته شده دنیای هنرهای رزمی چه می شد وجود داشته است هر چند اکثراً پیروزی بروس لی را پیش بینی می کرده اند بدون توجه به اینکه حریف او چه کسی باشد. با این وجود، بر اساس شایعات، دو مبارزه بوده که بروس لی در آن ها شکست خورده است، که یکی از آن ها مقابل یک بدلکار هالیوودی به نام جین لبل (Gene LeBell) و دیگری یک رزمی کار چینی به نام وونگ جک مان بوده است.

شایان ذکر است که اسناد کافی برای تایید رخ دادن این دو مبارزه وجود دارد اما با قطعیت و سند معتبر نمی توان گفت که بروس لی در این مبارزه ها شکست خورده است. همچنین بر اساس برخی اسناد و گزارش ها، یکی از این مبارزه ها یک مبارزه واقعی و منصفانه نبوده است. در مورد مبارزه دیگر نیز داستان های زیادی وجود داشته که هر کدام برنده را فرد متفاوتی اعلام کرده اند.

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟

مبارزه با جین لبل در هنگام ساخت سریال The Green Hornet رخ داد و ظاهراً بدلکاران حاضر در پروژه از رویکرد خشن لی نسبت به سکانس های مبارزه چندان راضی نبودند و لبل را متقاعد کردند با او مبارزه کند. به جای انجام یک مبارزه واقعی با بروس لی، لبل از جثه بزرگ تر و قدرت بدنی بالاترش برای گرفتن بروس لی و قفل کردن بدن او استفاده کرده و در نهایت در حالی که او را روی پشت خود قرار داده و دور صحنه چرخاند.

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟
جین لبل و بروس لی در سریال The Green Hornet

لی که نمی توانست خود را از قفل ایجاد شده توسط قدرت بدنی بالای لبل رها کند، خشمگین شده و فریاد می زد که رهایش کند و در نهایت لبل او را روی زمین گذاشت. از این رو نمی توان این ماجرا را یک باخت واقعی برای لی دانست، به ویژه به این خاطر که لبل با استفاده از فاکتور غافلگیری و ظاهراً از پشت او را گرفته بود.

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟
وونگ جک مان

در مورد مبارزه با وونگ جک مان اما مبارزه آن ها جدی تر بوده و می توان آن را یک مبارزه رزمی واقعی دانست. به گفته همسر بروس لی، لیندا لی کدول، وونگ جک مان برای اینکه بروس لی را از آموزش هنرهای رزمی چینی به آمریکایی ها منصرف کند، وی را در مبارزه ای واقعی شکست دهد. وونگ مدعی شده است که این مبارزه پس از ۲۰ دقیقه و به دلیل خستگی شدید بروس لی، نیمه تمام باقی مانده است.

اگر روایت وونگ درست باشد، این نزدیک ترین تجربه بروس لی به شکست بوده است اما این ادعا هیچگاه ثابت نشده است. ویلیام چن که خود نظاره گر این مبارزه بوده، می گوید که این مبارزه مساوی شده اما همسر بروس لی می گوید که علیرغم دشواری این مبارزه برای لی به خاطر سبک خاص مبارزه وونگ، بروس لی در کمتر از سه دقیقه توانسته پیروز مبارزه باشد.

منبع:روزیاتو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چه کسانی بروس لی را در مبارزه واقعی شکست دهند؟ بیشتر بخوانید »

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند



با نزدیکی به عید قربان و ایام حضور زائران بیت‌الله الحرام در سرزمین منا یاد شهیدان حج ۹۴هم در خاطر زنده می‌شود؛حرف و حدیث این روزها بهانه‌ای بود تا پای صحبت‌های یکی از زخم خورده این دشمنی ها بنشینیم

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر «فرشته روح‌افزا» بانویی محجبه، فارغ‌التحصیل رشته برق و الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان .، استاد دانشگاه، دبیر بین الملل همایش طلایه داران عفاف و حجاب و قائم مقام  سابق فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

وی همسر شهید دکتر «سید احمد حاتمی» دانشمند و نابغه فضائی ایران است که توسط اسرائیل در مسجدالحرام ربوده شد.پژوهشگر، استاد برجسته و عضو هیئت علمی پژوهشکده سامانه‌های حمل و نقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران و از جمله زایرانی که در حج ۹۴ به شهادت رسیدو دانشمندی  که ناسا تا آخرین لحظه حیات  به‌ دنبال اختراعاتش بود .

نابغه ای که به ‌گفته دانشمندان حوزه فضایی شهادتش لطمه ای  بزرگ به جامعه علمی کشور وارد کرد و مقام معظم رهبری درباره او فرمودند: شهادتش برای ما ثلمه بود.

در این گفتگو با ما همراه باشید.

* از فاجعه منا و شهادت همسرتان  برایمان بگویید؟

 در جریان حج تمتع  ۱۳۹۴ برابربا دهم ذی الحجهٔ  و روز عید قربان واقعه فاجعه‌بار سقوط دکل جرثقیل سنگین ساختمانی و انسداد در مسیر رمی جمرات منجر به کشته و مجروح شدن بیش از ۷۰۰۰ نفر از حجاج  و عزادار شدن جهان اسلام  شد .

بعد از آنکه خبر سقوط جرثقیل در محوطه مسجد الحرام اعلام شد، نگرانی خاصی داشتم، مدام تماس می‌گرفتم اما موفق نمی‌شدم. اما عصر روز یک‌شنبه شهادت ایشان را به ما اعلام کردند.

 ۴ساعت بعد از شهادت یک رسانه اسرائیلی نوشت: «دانشمند ‏فضایی ایران در حادثه سقوط جرثقیل در مکه جان خود را از دست داد». یعنی زودتر از اینکه اصلا کسی خبر داشته باشد یک دانشمند فضایی ایرانی در ‏حج حضور داشته است!

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

*یعنی شهادت دکتر حاتمی در واقع یک ترور برنامه ریزی شده بود؟

ابهامات زیادی وجود دارد. پیکر همسر من بدون هیچگونه آثاری از جراحت، کیلومترها دورتر از مکان بروز حادثه سقوط جرثقیل و ۲ روز بعد از بروز حادثه در سرزمین دیگری پیدا شده بود، در حالی که صحن مسجدالحرام دقایقی بعد از حادثه  پاکسازی و تمیز شد و سعودی‌ها پیکر بیش از ۱۱۰ شهید این حادثه را جمع‌آوری کردند.

حتی اجازه ندادند  برای کشف حقیقت کالبد شکافی شود. من خودم به کمیسیون حقوق‌بشر در ژنو رفتم جاهای مختلف هم اعتراض کردیم هیچکس پاسخ‌گو نبود. رهبر انقلاب فرمودند کمیته حقیقت‌یاب تشکیل شود و نباید در این مسیر خسته شوید.

ایشان تاکید داشتند حتی اگر تا ۱۰ ‏سال هم طول بکشد باید مساله شهدای منا و مسجدالحرام مشخص شود‏.حالا سوال من این است ، کسانی که برای نابود کردن دانشمندان ایرانی اینطور تلاش و هزینه می کنند چرا باید برای سلبریتی های ایرانی کف بزنند؟ مگر اینها همان کسانی نیستند که دانشمندان ما همچون شهریاری، احمدی‌ روشن وفخری زاده را به شهادت رساندند؟ چرا در  این جشنواره‌های جهانی به سلبریتی‌ها بها می‌دهند ولی برای از بین بردن دانشمندان ما اینطور هزینه می‌کند؟! اصلا خودتان قضاوت کنید! کدامشان کشور را رشد می‌دهند؟

 طبق بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای منا کسانی که دل به دولت‌های مدعی حقوق‌بشر می‌دهند و به آن‌ها امید می‌بندند باید این حقیقت را بفهمند که چقدر دروغ و خلاف واقع در هویت این سازمان‌ها و تشکیلات وجود دارد.

*اینطور که معلوم است این روزها هنر حرف اول را در اشاعه افکار و پیشبرد اهداف مختلف می‌زند؟ شاید دشمن هم هنرمندان را طعمه کرده است ؟مثل عنکبوت مقدس  جشنواره کن و حواشی آن؟

بله .حوزه هنر، شاخص ترین بازوی عنکبوت است که در فیلم و پوستر خودش را نشان می‌دهد.جشنواره‌های زیادی  در دنیا برگزار می‌شود و هر کدام استانداردهایی دارند و اگر راجع‌به آن‌ها صحبت نشود جایزه‌ای دریافت نخواهد شد. این جشنواره‌ها هدفمند هستند.آن‌ها می‌خواهند جامعه جهانی از نظر فرهنگی  همان خط سیر آلوده آن‌ها را طی کند.

شما فکر می کنید  کسانی که جوایزی چون کن و اسکار را می‌گیرند هنرمندان شاخصی هستند یا فیلمشان ازنظر محتوا و تکنیک عالیست؟جشنواره کن در کشور فرانسه برگزار می‌شود. اولین‌بار به اصغر فرهادی جایزه داد. برای فیلم جدایی نادر از سیمین. یک فیلم بی‌ربط با جامعه‌ی ما. این‌ها برای وارد کردن نفوذ فرهنگی و باب کردن بی‌عفتی و بی‌بندوباری تبلیغ می‌کنند و برای این کار از آدم‌های بسیار ارزان  استفاده می‌کنند، کسانی که صاحب فکر نیستند.

هنرمندانی که اسمشان هنرمند است، اما درواقع بی‌هنر ترین افراد اند.کسانی که با حراج گذاشتن ایمان و عقیده خود به‌دنبال بدست آوردن پله‌های هنری هستند.

یکی دیگر  از بازوهای  این عنکبوت، اندیشمندانی هستند که در داخل کشور و یا خارج از آن آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و با بر هم زدن نظام فکری جامعه  قصد توهین و تحقیر اسلام را دارند.

مثلا به عنوان نمونه‌ای داخلی  ترویج قرائت دیگری از دین در کلام فائزه هاشمی با نام “اندیشه نو”، آسیب‌های زیادی در دنیا داشته‌ و خودکشی‌ها و معضلات ناشی از این تفکر تا کنون بارها و بارها  امتحان خود را در دنیا پس داده است.پشت‌پرده‌ی همه این حرف‌ها سیاسی است. اما باید بدانند که هجمه تبلیغاتی آن‌ها حریف حریم نورانی اسلام واقعی نمی‌شود. اسلام چراغی درخشان است. همانطور که طبق فرمایش رهبرمعظم انقلاب یک سرود سلام فرمانده دنیا را به‌هم ریخت.

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند

*چرا در این شرایط ایران تا این حد مورد هجمه قرار گرفته‌است؟

قدمت دشمنی با اسلام از سوی کشورهای مستکبر دنیا برهمه روشن است قرآن آتش می‌زدند، به پیامبر توهین می‌کردند،  کاریکاتور  می‌کشیدند…جریان داعش هم به عنوان نمادی بارز از اسلام ستیزی ،  تا حدودی توانست در راستای سیاه نمایی اسلام موفق باشد که با از بین رفتن آن توسط وجود پاک حاج‌قاسم، آن‌ها نتوانستند به چیزی که می‌خواهند برسند.هدف پررنگ کردن خشونت در  اسلام است و   درواقع رسانه‌های غربی می‌خواهند بگویند این دین یک رویکرد خشن نسبت‌به مردم دنیا دارد و برای حاکمیت و گسترش خودش جنگ‌های متعددی به راه انداخته‌است.

ما یک ظاهر غلط از اسلام در دنیا داریم.باید باور کنیم  که این قضیه در دنیا نایاب است. این‌که ایران با همه ترورها و تحریم‌ها، مشکلات و فشارهای بین‌المللی، توانسته است  مقابل همه اندیشه‌های غلط، هم به‌صورت تئوری و هم عملی بایستد،و همه کشورهای منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. چیزی که همه دنیا به آن اذعان دارند.

*بعضی ها فکر می‌کنند سازندگان این مدل از فیلم‌ها و حامیانشان دلسوزان ملت ایرانند و قصدشان روشنگریست نه سیاهنمایی؟

مگر چند تا  آدم مریض و مسموم مثل شخصیت فیلم عنکبوت مقدس در کشور ما وجود داشته و دارد؟ یا تابه‌حال چقدر نظیر این واقعه اتفاق‌افتاده است؟سن تجاوز به بچه‌ها در کشورهای آمریکایی و اروپایی به ده یازده سال رسیده‌است. میزان مشکلاتشان خیلی بالاست. حالا  آمده‌اند و یک آدم بیمار را که در هر جامعه‌ای می‌تواند باشد این‌طور بزرگ می‌کنند .اصلا قابل‌مقایسه نیست. اما این‌ها از این نقطه‌ضعف استفاده می‌کنند و از آن فیلم می‌سازند.

الان در کشورهای اروپایی و آمریکایی، زنان تن فروش به‌راحتی کشته می‌شوندوآمار این کشتار بسیار بالاست و خودشان هم این را بسیار خوب می‌دانند. باور کنیم این‌ها دلشان برای ما نسوخته است.این‌ها نادان نیستند.یک برنامه تنظیم‌شده برای زدن اسلام دارند. آن‌ها می‌خواهند با پیامبر رحمت للعالمین مخالفت کنند ومؤثرترین زبان هم برای آن‌ها همین تصویر و فیلم است نگاه کنید! ردپای سند ۲۰۳۰ هم در این اتفاقات مشهود است.

* بی شک جنبش «می تو» نیز همین سیاست را دنبال می‌کرد؟

این جنبش برای اعلام عدم امنیت است.آن‌ها به تجاوز ها اشاره می‌کنند. می‌گویند ما امنیت نداریم  وقتی می‌خواهیم در جامعه باشیم مورد تعرض قرار می‌گیریم . به گذشته خود اشاره می‌کنند و این‌که برای مشهور شدن  مورد چه تعرضاتی قرار می‌گرفتند و اگر امروز شهرتی دارند و زیبا و هنرمند شناخته می شوند راهش همین است، پس شما هم اگر می‌خواهید مشهور شوید و یا پستی به دست بیاورید راه این است این‌ها ترویج گناه است! یعنی تمام زنان عفیف جامعه هنرشان، استعدادشان و توانمندی‌هایشان اهمیت ندارد.

حرف من به این افراد این است چرا اگر پشیمانید، حتی یک پرونده به قوه قضاییه نرفته‌ و اعتراض هیچ‌کس ثبت‌ نشده است اگر مشکل‌ داری کشور قانون دارد، چرا در رسانه مطرح می‌کنید؟ چرا اسم می‌آورید ؟راه ترقی این است؟ شما اگر واقعاً ناراحتید ومعترض چرا دست از این ظاهر بر نمی‌دارید؟

اگر پشیمانید این‌همه جلوه‌گری برای چیست؟ جوانان باید آگاه باشند. این‌ها می‌خواهند این‌گونه ترویج کنند که برای رشد خود از فکرتان بهره نگیرید، توان‌مندی‌هایتان مهم نیست و  جوهره نجابت و عفت ارزشی ندارند.همان کلیدواژه‌های رهبر معظم انقلاب و نگرانی‌های ایشان در بحث فرهنگ؛شبیخون فرهنگی، ولنگاری فرهنگی و تهاجم فرهنگی، که همگی برای ترویج سبک زندگی غربی در میان مسلمانان و ایرانیان است.ما باید بپذیریم غرب به اضمحلال خانواده رسیده‌است.

در کشورمان یک مادر روستایی داریم که در دهات‌های دور کرمان زندگی می‌کرد و توانست یک نجات‌دهنده بشریت مثل حاج‌قاسم تربیت کند. هنرمندان واقعی ما همسران جانبازان و شهدا هستند، زنان عفیف و پاک‌دامنی که با تمام سختی‌ها و دشواری‌های روزگار خم به ابرو نمی‌آورندو همچنین زنان دانشمندی که در رشته‌های سنگین علمی سرآمدند  .

*به عنوان کسی که زخم خورده از دشمنان اسلام و انقلاب است چه درد دلی دارید؟

حرف من با افراد هنرمند نماست این جامعه‌ لبالب خون شهداست و همه پای این خون  ایستادگی کردند، کشوری که جنگ،  تحریم و بمباران شیمیایی را گذرانده و  مقابل دورویی منافقان و کشتارهای بی رحمانه شان ایستاده‌ وهنوز هم  در مرحله سخت مبارزه است. شما می‌خواهید برای این مردم الگو شوید؟! این مردم با صبوری تمام ایستاده‌اند  و  همه وجود سختی می‌کشند تا شرافتشان حفظ شودو شما می‌خواهید بی شرافتی را آموزش دهید؟! بدانید که هرگز راه به جایی نمی‌بریدچه کسی را نشانه می روی؟ رحمة للعالمین را؟ امام رئوف را؟پیشنهاد می‌کنم یک‌بار خودتان را تطهیر کنید، بروید ببینید این امام رئوف چطور دستتان را می‌گیرد چرا از تاریخ عبرت نمی‌گیرید آن‌ها کسانی نیستند که شما بتوانید با آن‌ها مبارزه کنید.

  امام رضا(ع) را ببینید! امامی که  همه مسائل ما ایرانی‌ها به دست اوست.  امامی که هر وقت هر کدام ما گرفتار می‌شویم به او پناه می‌بریم. شما با پناهگاه حقیقی ما مبارزه می‌کنید. با خدا مبارزه می‌کنید.

 من همه این‌ها را پای نادانی شما می‌گذارم و به شما پیشنهاد می‌کنم به حرم امام رضا(ع) بروید. زانو بزنید. عذرخواهی کنید تا  ببینند زندگیتان چقدر عوض می‌شود. بفهمید از کجا می‌توانید عزیز شوید.بروید و  درس رافت از امام رضا(ع) بگیرید.

*شما وآقای دکترسال‌های زیادی را در کنار هم بوده اید .به عنوان کلام آخر تعریف شما از همسرشهیدتان برایمان شنیدنی است .

شهید حاتمی ذوب در ولایت بود و همواره می‌گفت: «باید تمام رفتارمان را با آنچه مورد رضایت حضرت آقاست تطبیق بدهیم» قبل از رفتن به حج، واقعاً روحیه عجیبی پیدا کرده بود؛ خیلی از دنیا بریده بود. کمتر حرف می‌زد بیشتر عمل می‌کرد؛ در وصیت‌نامه خود به‌صورت کوتاه از امام زمان(عج) حلالیت طلبیده و نوشته است: «من سرباز خوبی برای شما نبوده‌ام»، از حضرت آقا هم حلالیت طلبیده و نوشته است: «حلال کنید که نتوانستم برخی کارهای نیمه‌کاره را به سرانجام برسانم». به من و ۲ فرزندم هم وصیت کرده:«زندگی خود را با خط‌کش ولایت فقیه تنظیم کنید» او حقیقتاً مرد نازنینی بود، واقعاً متقی و الهی بود؛ نمی‌گویم دست‌نیافتنی بود، اما واقعاً باید گفت که همچون شهدا، بی‌ادعا! بود. ایشان دنبال یک مذهب بی‌دردسر نبود که مثلاً نمازش را بخواند، روزه بگیرد، قرآن هم بخواند و کاری با جامعه نداشته باشد؛ خوب، اگر بود که هیچ‌گاه وارد پژوهشگاه فضایی نمی‌شد. ایشان بیشترین ساعات زندگی خود را برای کسب تحصیل و مطالعه قرآن و معارف قرآنی گذاشت.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دانشمندانمان را ترور می‌کنند و برای سلبریتی‌ها کف می‌زنند بیشتر بخوانید »

اعضای هیئت منصفه گریه های امبر هرد در دادگاه را اشک تمساح می دانستند

اعضای هیئت منصفه گریه های امبر هرد در دادگاه را اشک تمساح می دانستند



در حالی که رأی دادگاه در شکایت جانی دپ از امبر هرد به اتهام افترا چند هفته ای است که اعلام شده، هنوز هم بحث بر سر این دادگاه و حکم آن داغ است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هیئت منصفه در سه مورد از اتهامات امبر هرد را گناهکار شناخته و وی را به پرداخت حدود ۱۰ میلیون دلار خسارت به پیت محکوم کرد. اما شاید از خود بپرسید چه شد که دادگاه، و به طور خاص، هیئت منصفه تصمیم به دادن این حکم کرد. یکی از اعضای هیئت منصفه دادگاه دپ و هرد در این مورد صحبت کرده و مدعی شده است که اعضای هیئت منصفه دادگاه «اشک های تمساح» بازیگر فیلم های Aquaman را باور نکرده اند.

کسانی که دادگاه امبر هرد و جانی دپ را دنبال کرده باشند خوب می دانند که لحظات احساسی بسیاری در دادگاه رخ داد. امبر هرد وقتی شهادت می داد بارها به گریه افتاد یا دستکم ادایش را در می آورد. به گفته یکی از اعضای هیئت منصفه اما این گریه ها و احساسی شدن ها چندان توجه هیئت منصفه را جلب نکرده و برایشان باورپذیر نبوده است. این عضو مرد هیئت منصفه که نامش فاش نشده، یکی از پنج مرد حاضر در هیئت منصفه ۷ نفره ای است که در مصاحبه اش با Good Morning America گفته است که او و همکارانش رفتارهای هرد در دادگاه را باور نکرده اند.

اعضای هیئت منصفه گریه های امبر هرد در دادگاه را اشک تمساح می دانستند

او حتی مدعی شده که رفتارها و گریه ها و احساساتی شدن امبر هرد در جریان شهادتش در دادگاه برایشان «ناخوشایند» بوده است: «گریه کردن ها، ژست های صورتی که او داشت، خیره شدن به هیئت منصفه- همه ما احساس خوبی نداشتیم… او به یک سوال پاسخ می داد و در ادامه گریه می کرد و سپس دو ثانیه بعد مثل یخ سرد می شد… طبیعی به نظر نمی رسید… برخی از ما از عبارت اشک تمساح برای این حرکات استفاده می کردیم». دیدگاه هیئت منصفه به جانی دپ و شهادتش اما کاملاً متفاوت بوده است. این عضو هیئت منصفه می گوید که رفتارها و اظهارات بازیگر فیلم های Pirates of the Caribbean بسیار باورپذیرتر بوده است. این واقعیت که او در تمام طول مدت حضورش در دادگاه یک سبک رفتاری را حفظ کرد نقش مهمی در رأی نهایی دادگاه داشته است.

این عضو هیئت منصفه درباره جانی دپ چنین گفته است: «بخش زیادی از هیئت منصفه حس می کرد چیزی که او می گوید، در نهایت، باورپذیرتر بود… او در حوزه اینکه چطور به سوالات پاسخ می داد بسیار واقعی تر جلوه می کرد. حالت روحی او در تمام مدت دادگاه ثابت بود…». با این وجود وی بر این باور است که رأی دادگاه بدین معنا نیست که جانی دپ کاملاً بی گناه بوده است: «در نهایت به باور من واقعیت این بود که هر دویشان به هم آزار می رساندند….آن ها درگیری های زن و شوهری داشتند. هردویشان بر سر هم فریاد می زدند. فکر نمی کنم این موضوع باعث شود هر یک از آن ها محق یا مقصر باشد. اما برای بالا بردن سطح ادعاهایی که هرد مطرح می کرد، هیچ مدرک یا مدرک کافی وجود نداشت که گفته های او را تایید نماید».

اعضای هیئت منصفه گریه های امبر هرد در دادگاه را اشک تمساح می دانستند

به گفته این عضو هیئت منصفه، اکثریت اعضا بر این باور بودند که بیشترین همسرآزاری را در این رابطه امبر هرد داشته است: «اگر در شرایط شوهر یا زن آسیب دیده هستید، چرا برای فرد دیگر، فرد همسر آزار، چاقو می خرید؟ اگر واقعاً می خواستید به جانی دپ کمک کنید دست از اعتیاد بردارد، چرا در اطراف او مواد مخدر مصرف می کنید؟». وی در مورد شرایط جانی دپ در ویدیوها و تصاویر ارائه شده از او توسط تیم حقوقی امبر هرد نیز می گوید :«وقتی الکل را با ماریجوآنا ترکیب کنید، معمولاً به اینجا می رسید، بیهوش شدن. ما به مدت طولانی بر سر این موضوع بحث می کردیم که مواد مخدری که هرد می گفت دپ مصرف کرده، اکثر آن ها داروهای آرام کننده و افسرده کننده هستند. این داروها معمولاً باعث خشونت نمی شوند. شبیه زامبی می شوید و آن عکس ها این را نشان می دادند».

این عضو هیئت منصفه همچنین می گوید چند عکسی که تیم حقوقی امبر هرد به عنوان کبودی صورت او در دادگاه نشان داده بودند به نظر آن ها واقعی نبوده و دستکاری شده بود و در این موضوع با تیم حقوقی جانی دپ موافق بودند. وی در این باره می گوید که امبر هرد به گفته خودش هیچگاه بدون آرایش بیرون نمی رود «اما بدون آرایش برای گرفتن دستور دور ماندن به دادگاه مراجعه می کند. و به صورت اتفاقی سخنگوی او نیز همراه اوست. همه اینها روی هم جمع می شوند و باور می شود که باورشان سخت شود». او در ادامه می گوید که هرد برخلاف ادعایش، بخش زیادی از پولی که بر اساس رأی دادگاه لندن از دپ دریافت کرده بود را برای خود نگه داشته و صرف امور خیریه نکرده است و این کار او را «دورویی» می نامد. این عضو هیئت منصفه در انتها تیم حقوقی امبر هرد را به دادن مشاوره نامناسب به او سرزنش کرده است، از جمله اینکه هنگام شهادت دادن، به هیئت منصفه نگاه کند.

منبع:روزیاتو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعضای هیئت منصفه گریه های امبر هرد در دادگاه را اشک تمساح می دانستند بیشتر بخوانید »

معروف یا با معرفت؟!

معروف یا با معرفت؟!



در بسیاری از کشورهای دنیا، چهره‌های معروف و سلبریتی به صرف داشتن شهرت و معروفیت حق ندارند در هر موضوعی اظهارنظر غیر تخصصی یا گمراه‌کننده داشته باشند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

شاید این سؤال مطرح شود که افراد اصطلاحاً سلبریتی هم مثل همه مردم حق اظهارنظر و موضع‌گیری دارند، خوب در این شکی نیست، اما وقتی در برخی رفتارها و سوابق عده زیادی از این افراد دقت می‌کنیم متوجه می‌شویم که رفتار آنها صرفاً یک اظهار نظر ساده نیست و مسئله پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

در بسیاری از کشورهای دنیا، چهره‌های معروف و سلبریتی به صرف داشتن شهرت و معروفیت حق ندارند در هر موضوعی اظهارنظر غیر تخصصی یا گمراه‌کننده داشته باشند. اما نگاهی به انبوه مواضع عجیب و غریب و گاه آسیب‌زای سلبریتی‌ها در کشور ما که هیچ هزینه و بازخواستی هم برای آنها ندارد نشان می‌دهد که در موارد بسیاری، در مقاطع مختلف این افراد در پوشش دفاع از مردم یا دلسوزی برای کشور به خصوص در روزهای حادثه یا مواجهه کشور با یک مشکل، به جای همراهی و کمک به رفع مشکلات، مواضعی اتخاذ کرده یا موجی به راه ‌انداخته‌اند که شباهت عجیبی به خواست و ایده‌ال دشمن در آن شرایط دارد.

به عبارتی مهم نیست که این نظرات تا چه حدی از واقعیت یا منفعت کشور و مردم به دور باشد، اما می‌تواند خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته تبدیل به مهمات دشمن در جنگ روانی شود. مخصوصا آن که دشمن هویت دم‌دستی این جماعت را پنهان می‌دارد تا از آنها تصور افراد صاحب‌نظر(!) را القاء کند.

متاسفانه مختصات فضای مجازی هم به این ماجرا دامن زده است به طوری که گویا هر شخصی معروف باشد یا تعداد دنبال‌کننده واقعی یا غیرواقعی زیادی داشته باشد، حق دارد درباره همه مسائل و موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و… بدون علم و تخصص و آشنایی حداقلی اظهار نظر کند.

وقتی که اکثریت قریب به اتفاق این قبیل اظهارنظرها رنگ و بوی منفی و سیاه‌نمایی به خود می‌گیرد و یا همسو با نظر دشمنان می‌شود باید به خیلی از چیزها شک کرد.

به عنوان مثال در سال‌های اخیر شاهد حمایت برخی از چهره‌های معروف و سلبریتی‌ها از برخی جنایتکاران و قاتلان و تروریست‌ها بوده‌ایم. در ماجرای قتل یک شهروند در استان فارس به دست «نوید افکاری» که با اعتراف صریح وی به انجام این جنایت و پس از طی سیر معمول محاکمه حکم قصاص برای این شخص صادر شد، هم‌زمان با جنگ روانی دشمن برای سوءاستفاده از این ماجرا با هدف اتهامات ضدحقوق بشری به ایران، موجی از حمایت‌های برخی چهره‌های سلبریتی از یک قاتل به راه افتاد بدون اینکه از خود بپرسند چرا طرف قاتل و مقابل خانواده مظلوم مقتول و در کنار رسانه‌های معاند قرار گرفته‌اند؟

در ماجرای شورش دراویش گنابادی در خیابان پاسداران و پس از حمله یکی از اعضای فرقه دراویش به نام «محمد ثلاث» به ماموران پلیس و به شهادت رساندن آنها که مشغول تامین امنیت مردم بودند، باز هم در یک روند عادلانه و پس از اعتراف صریح قاتل به انجام جنایت و صدور حکم قصاص وی، بسیاری از چهره‌های سلبریتی، به جای دفاع از خانواده و فرزندان مظلوم شهدای پلیس و محکومیت این جنایت، طرف قاتل را گرفتند و با جوسازی و فشار علیه دستگاه قضایی خواستار آزادی قاتل شدند.

از طرفی بارها و در مقاطعی که میهن داغدار بهترین فرزندان خود از دانشمندان شهید هسته‌ای تا سرداران سپاه و سربازان مرزبانی، نیروهای پلیس، شهدای مدافع حرم و امنیت…بود که جان خود را برای سربلندی کشور و در دفاع از میهن و مردم نثار کردند و به دست دشمنان صهیونیستی یا تروریست‌های آمریکایی و اشرار مسلح به شهادت رسیدند شاهد واکنشی در محکومیت این اقدامات از طرف بسیاری از سلبریتی‌ها نبودیم.

این افراد در هنگام شیوع کرونا در کشور همنوا با رسانه‌های دشمن در سیاه‌نمایی وضعیت کشور کم نگذاشتند و یک روز در شرایط کمبود واکسن کلیپ ضجه و درخواست واردات واکسن و روزی تصاویر گدایی تحقیرآمیز واکسن از نخست‌وزیر کانادا منتشر می‌کردند، یک روز تعداد تلفات ایران را نشان بدبختی و درماندگی و عقب‌ماندگی معرفی کرده و بر واردات واکسن آمریکایی اصرار می‌کردند، اما وقتی به همت دولتمردان واکسن به وفور تامین شد و با تلاش دانشمندان ایرانی، کشورمان جزو معدود تولیدکنندگان واکسن موثر کرونا قرار گرفت و تبدیل به صادرکننده واکسن شد و در شرایطی که آمار فوتی‌ها در ایران تک رقمی و حتی صفر شد آن هم در شرایطی که در کشورهای قبله آمال این افراد که واکسن آمریکایی هم در اختیار داشتند همچنان روزانه صدها نفر جان خود را به علت کرونا از دست می‌دهند، صدایی از این سلبریتی‌های همیشه طلب‌کار در تحسین موفقیت کشور و تشکر از دولت و دانشمندان جوان ایرانی در نیامد!

هنگامی که یک سرود مربوط به امام زمان(عج) با استقبال مردم و به ویژه کودکان و نوجوانان این کشور و حتی کشورهای دیگر روبه‌رو شد، برخی سلبریتی‌ها که همچون شبکه‌های معاند به خشم آمده بودند به بهانه اجرای سرود در ورزشگاه آزادی، این مراسم معنوی که در آن چندین بار با مردم آبادان همدردی شد را برگزاری جشن همزمان با عزاداری مردم آبادان در حادثه متروپل قلمداد کردند و جالب آنکه چند روز بعد تصاویر حضور یکی از همان سلبریتی‌های معترض، در جشن عروسی فلان خواننده خارج نشین معلوم‌الحال منتشر شد.

به راستی این همه تشابه در مواضع و خودنمایی یا سکوت هدفمند برخی سلبریتی‌ها با مواضع دشمنان مردم و کشور اتفاقی است؟! باور کنیم که این نوع موضع‌گیری‌ها ربطی به رزومه‌سازی برای آینده و احتمالاً گرفتن ‌گرین‌کارت و اقامت در کشورهای غربی ندارد؟ آیا این افراد می‌ترسند اگر مثلا شهادت دانشمندان یا سرداران ایرانی به دست آمریکا و صهیونیست‌ها را محکوم کنند، امتیازی منفی در برگه درخواست ‌گرین‌کارت آنها ثبت شود یا هر چه بیشتر علیه کشور سیاه‌نمایی کنند فرصت بیشتری برای رسیدن به این سراب خواهند داشت؟!

وقتی نمایندگانی از این سلبریتی‌ها خوش‌بینانه یا خائنانه در تور قرمز جشنواره‌های خوش آب و رنگ سینمایی که دیگر در سیاسی بودن آنها شکی نیست می‌افتند با فراموشی خدمت و بستری که کشور و نظام برای رشد آنها فراهم کرده است، با فیلم‌های ضعیف یا صحبت‌های خود همنوا با دشمن مشغول ترسیم چهره‌ای سیاه از کشور و مردم خود می‌شوند و وطن و مردم را به جایزه‌های کم‌ارزش می‌فروشند نباید به نیت و پشت‌پرده آنها شک کرد؟ حال آنکه اگر ذره‌ای غیرت داشتند از خود می‌پرسیدند چرا همان کشورهای میزبان که فرش قرمز زیر پای آنها پهن کرده‌اند اجازه چنین خودنمایی و بیان مواضع ناخوشایندی را به منتقدان خود نمی‌دهند؟

البته فراموش نمی‌کنیم که در کشورمان از گذشته تاکنون چهره‌های معروف که علاوه‌بر معروف بودن معرفتِ مردم دوستی واقعی، میهن‌پرستی، احترام به ارزش‌ها و قهرمانان واقعی وطن را نیز در وجود خود داشته و از بروز آن هم ابایی ندارند هم داشته و داریم.

چهره‌هایی که بر خلاف آن سلبریتی‌های مدعی که هنگام سختی یا حوادث طبیعی مثل زلزله، سیل، پلاسکو، متروپل و… مشغول نمک‌پاشی بر زخم مردم و ماهیگیری علیه نظام می‌شوند، از کمک و بسیج امکانات برای هموطنانشان دریغ نمی‌کنند و با الگو برداری از کاری که زمانی یک چهره معروف اما با معرفت همچون جهان پهلوان غلامرضا تختی در زلزله بوئین‌زهرا، دین خود را به هم میهنانشان ادا می‌کنند. چهره‌هایی که به جای نالیدن و سیاه‌نمایی و گرفتن ژست دفاع از مردم برای رفع مشکل هموطنان خود نه در حرف بلکه در عمل گام برمی‌دارند.

چهره‌هایی همچون ورزشکاران بامعرفت «رسول خادم»، «یوسف کرمی» و… که خاضعانه در اردوهای جهادی مناطق محروم حاضر می‌شوند یا محمد انصاری که علاوه‌بر چشم‌پوشی طلب سه‌میلیارد تومانی خود از تیم باشگاهی‌اش و هدیه این مبلغ برای تامین جهیزیه زوج‌های جوان تحت پوشش یک خیریه، با راه‌اندازی مدرسه فوتبال به نام شهید «ابراهیم‌ هادی» برای استفاده رایگان همه کودکان کار از این مدرسه فراخوان می‌دهد، یا سایر پهلوانان و چهره‌های سرشناس که بر خلاف فلان ورزشکار که با درآمد چندین میلیاردی در سال و اتومبیل چند میلیاردی و خانه و کاخ آنچنانی در مصاحبه و توئیتر دم از دلسوزی برای مردم و محرومان می‌زند اما قدمی برای آنها بر نمی‌دارد از هر آنچه بتوانند در دستگیری از محرومان دریغ نمی‌کنند.

ممکن است هر فرد معروفی بامعرفت نباشد اما چه بسیار افراد گمنامی که اهل معرفت و گذشت و انسانیت هستند. ممکن است فردی معروف نباشد اما بر خلاف آن سلبریتی که ۸۰ میلیون مردم ایران را در برابر فرزندش بی‌ارزش می‌داند در دفاع از میهن و دین و مردم خود چندین فرزندش را رهسپار میدان جنگ کند، یا بر خلاف چهره‌های معروف اما کم‌معرفتی که دم از مردم و کشور می‌زنند اما از این که فرزندانشان در خاک ایران به دنیا بیایند ابا دارند، افراد غیرمعروف اما بامعرفتی هستند که برای وجب به وجب خاک این کشور جان خود را فدا می‌کنند.

بر خلاف چهره‌های اهل خودنمایی این روزهای فضای مجازی، سلبریتی واقعی «بابک نوری هریس» شهید مدافع حرم زیبارو و خوش‌قیافه است که حتی بسیاری از سلبریتی‌های اهل خودنمایی آرزوی داشتن سیمای وی را دارند، اما برای اینکه ناموس و خاک کشورش به دست داعشی‌های جنایتکار نیفتد داوطلبانه قدم در میدان جنگ با تکفیری‌ها می‌گذارد و جان خود را فدا می‌کند.

متاسفانه در غفلت فعالان فرهنگی امروزه چهره‌های سلبریتی که بسیاری از آنها صلاحیت کافی از لحاظ اخلاقی، منش، کردار و رفتار اجتماعی را ندارند به واسطه جادوی فضای مجازی یا تریبون دادن‌های عجیب رسانه ملی به آنها تبدیل به الگوی کودکان و نوجوانان و جوانان ما شده‌اند. الگوهایی که به طور اتفاقی یا شاید هماهنگ، درست هم‌راستا با اهداف دشمن در زمینه ترویج ضدارزش‌هایی چون اشاعه بی‌حجابی، سگ‌پروری، قبح‌شکنی و هنجارشکنی‌های متضاد با عرف و ارزش‌های جامعه و سایر زمینه‌ها مشغول آسیب رساندن به فرهنگ و آینده فرزندان این کشور هستند. به عنوان مثال افرادی که هنگام حضور در یک محفل یا حتی جشنواره‌ای مثل جشنواره فیلم فجر نشان می‌دهند که حتی توانایی انتخاب یک لباس موجه و درست برای خود را ندارند چطور می‌خواهند الگوی نوجوان ما یا مرجع مردم در انتخابات باشند؟

به قول حضرت حافظ :

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

نه هر که آینه سازد سِکندری داند

نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست

کلاه داری و آیینِ سروری داند

هزار نکته باریکتر ز مو این‌جاست

نه هر که سر بتراشد قلندری داند

اکنون این نیاز به شدت احساس می‌شود که جوانان انقلابی و دارای دغدغه وارد گود شوند و در عرصه‌هایی همچون هنر، ورزش، فرهنگ و… تا رسیدن به قله‌ها تلاش کنند و نگذارند عرصه برای بی‌هویت‌های اکثراً بی‌سواد و نان به نرخ روزخور، خالی بماند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معروف یا با معرفت؟! بیشتر بخوانید »