سلبریتی

باید رده‌های بیشتری از بسیج را در بازار ایجاد کنیم/ بازاریان با اغتشاشگران همراهی نکردند

ایجاد رده‌های بیشتری از بسیج در بازار/ اصناف با اغتشاشگران همراهی نکردند


«غلامرضا حسن‌پور» مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، درباره اقدامات اغتشاشگران علیه اصناف و بازاریان در روز‌های اخیر اظهار داشت: از بدو آغاز این غائله در کشور یکی از نقاط تمرکز دشمن بر بازار و اصناف بود؛ اواخر شهریور و اوایل مهر امسال تمرکز زیادی بر این قشر از جامعه داشت، اما اصناف و بازاریان با تجمعی که در ششم و هفتم مهر در کشور برگزار کردند، با ابراز برائت و انزجار از اقدامات اغتشاشگران، نگذاشتند که اهداف پشتیبانان اغتشاشگران در تعطیل ساختن بازار به نتیجه برسد.

حسن‌پور افزود: پس از این موضوع و با فرارسیدن آبان، اغتشاشگران خیلی تلاش کردند که در سه روز پایانی این ماه مجدداً بازار را به تعطیلی بکشانند؛ زیرا بازار در پیروزی انقلاب اسلامی نقش تعیین‌کننده‌ای داشت؛ به همین دلیل حامیان و طراحان اغتشاشگران به دنبال کپی کردن وقایع انقلاب اسلامی برآمدند و سعی داشتند که بازاریان را به سوی تحقق امیال خود بکشند که این بار نیز از سوی بازاریان، مورد حمایت قرار نگرفتند.

وی ادامه داد: البته اواسط روز ۲۴ آبان تعدادی از عوامل اغتشاشگر به برخی نقاط بازار رفتند و کسبه بازار را تهدید که کردند که در صورت نبستن، به اموال کسبه بازار خسارت وارد می‌کنند و چون هفته قبل در لاله‌زار اغتشاشگران لاستیک آتش زده و به تعدادی از کسبه هم خساراتی زده بودند، بازاریان به واسطه این پیشینه ذهنی که داشتند به ناچار و از بیم آسیب دیدن محل کسب و حتی صدمه جانی، مغازه‌های خود را تعطیل کردند و از سوی دیگر برخی از مراجع امنیتی هم توصیه کردند که چون اهتمال انجام خرابکاری وجود دارد، کسبه محل کسب خود را ببندند.

مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور اضافه کرد: همان زمان که بخش مسقف بازار تعطیل شد، مغازه خیابان‌های اطراف مانند ۱۵ خرداد باز بودند؛ لذا به‌منظور افزایش امنیت بازار، جلسه‌ای در اتاق اصناف برگزار و در پی آن مقرر شد که امنیت بازار با حضور بیشتر عوامل انتظامی و بسیج تقویت شود که مورد استقبال قرار گرفت و بدین ترتیب از ۲۵ آبان نیرو‌های بسیج نیز در بازار مستقر شدند و این موجب شد تا بازاریان به تدریج به محل کار خود بازگردند.

حسن‌پور خاطرنشان کرد: در واقع با وجود سه میلیون واحد صنفی در کشور، بسته شدن اجباری تعدادی از کسبه، عدد قابل توجهی نیست و در حقیقت اقدام بازار در همراهی نکردن با اغتشاشگران، تو دهنی به حامیان این افراد بود.

وی همچنین گفت: علی‌رغم اینکه در مرحله قبل، حامیان و طراحان اغتشاش از سمت بازاریان بازخورد حمایتی را مشاهده نکردند، مجدداً در فراخوانی که برای روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر اعلام کرده بودند، بر تعطیلی بازار حساب کرده بودند که این بار حتی یک واحد صنفی هم محل کسب خود را تعطیل نکرد؛ البته فقط در صنف طلافروشان به واسطه بیم ناشی از اقدام اغتشاشگران قدری با تأخیر واحد‌های صنفی خود را باز کردند، اما تا ظهر همه واحد‌های صنفی بازار فعالیت خود را آغاز کرده بودند.

مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور افزود: فقط در برخی شهرستان‌ها مانند ایلام در این روز‌ها به دلیل حمله اوباش و اغتشاشگران، کسبه مجبور شدند در مقطعی محل کسب خود را تعطیل کنند؛ در همین رابطه برخی افرادی که در بستن مغازه‌ها تهدید‌هایی داشتند، دستگیر شدند؛ مانند شهرستان بروجرد که دستگیری‌هایی در این زمینه صورت گرفت.

حسن‌پور ادامه داد: لذا در مجموع، ضربه‌ای که مزدوران به واسطه عدم همراهی بازار در این مرحله دریافت کردند، بیشتر از مرحله قبل بود؛ البته هرچند در فراخوان احتمالی آینده دیگر مشکل خاصی پیش نخواهد آمد، اما اینکه در بازار باید امنیت پایدار ایجاد کنیم، موضوع مهمی است و این هم می‌بایست با همراهی صاحبان اصناف در بازار و تمامی فعالان بازار انجام شود و به موازات این کار می‌بایست رده‌های بیشتری از بسیج را هم در بازار ایجاد کنیم.

مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور عنوان کرد: برای آگاه‌سازی بازاریان راهبرد اشتباهی داریم؛ اینکه در موضوعات اخیر مبنی بر بستن مغازه‌ها در بازار نباید این موضوع بزرگ جلوه داده می‌شد و اگر هم بنا بر اطلاع‌رسانی باشد، باید از طریق اتحادیه‌های صنفی انجام شود ازجمله این اشتباهات است.

وی علت حمله اغتشاشگران به دو باب از اتاق‌های اصناف را ناکامی آن‌ها در رسیدن به هدف خود که بستن بازار بود، دانست و تأکید کرد: اگر طراحان اغتشاشات در بستن بازار با شکست مواجه نمی‌شدند، به اتاق‌های اصناف و کسبه حمله نمی‌کردند؛ از سوی دیگر، آن‌ها در فضای مجازی هم با شکست روبه‌رو شدند؛ زیرا می‌خواستند با نشان دادن برخی تصاویر بسته بودن اصناف در ساعت‌های غیرکاری، در فضای مجازی این‌گونه وانمود کنند که اصناف با اغتشاشگران همراه هستند و اعتصاب کرده‌اند.

حسن‌پور ادامه داد: در واقع برای اینکه دروغ آن‌ها برملا شود از فعالان واحد‌های صنفی عضو بسیج درخواست کردیم از فعالیت بازار‌ها و واحد‌های صنفی عکس و فیلم تهیه و سپس آن را در فضای مجازی منتشر کنند که این کار با استقبال خوبی مواجه و باعث شد که این دروغ نیز همانند سایر دروغ‌های مطرح شده علیه انقلاب اسلامی، رنگ ببازد.

مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور بیان کرد: یکی از اقداماتی که اغتشاشگران برای به تعطیلی کشاندن بازار و اصناف انجام می‌دادند، این بود که به محض مشاهده باز بودن صنفی، عکس و مشخصات آن را گرفته و به سرعت در فضای مجازی پخش می‌کردند تا مردم از چنین واحدی به دلیل عدم همراهی اغتشاشگران، خرید نکنند.

وی اضافه کرد: گرچه اکثریت واحد‌های صنفی کشور با این اغتشاشات همراهی نکردند، ولی تعداد معدودی واحد صنفی هم وجود داشت که برای همراهی با اغتشاشگران، اعلام کرده بودند در روزهای ۱۴ تا ۱۶ آذر تعطیل خواهند بود که این واحد‌ها در پی همکاری خوب و قابل تقدیر پلیس اماکن، پلمب شدند؛ حتی واحد‌های صنفی متعلق به یکی از سلبریتی‌های فوتبالی هم به دلیل یادشده پلمب شد.

مسئول سازمان بسیج اصناف و بازاریان کشور افزود: این نکته را هم باید متذکر شد که بازار مانند اداره و یک کارخانه نیست که همه همدیگر را بشناسند؛ یعنی در بازار همه نوع آدمی با هر دین و مسلکی از فرد بهایی گرفته تا نمازشب‌خوان و نفوذی وجود دارد.

حسن‌پور همچنین به مجروحیت و شهادت بسیجیان اصناف هم اشاره کرد و گفت: فرمانده بسیج اصناف شهرستان ملارد استان تهران از ناحیه پا و فرمانده بسیج اصناف شهرستان ابهر استان زنجان که از ناحیه دست آسیب دیدند و این نشان می‌دهد که بسیجیان همواره برای دفاع از مردم حتی به قیمت آسیب دیدن خودشان در میدان حضور دارند و در این راه به شهادت هم می‌رسند؛ مانند «محسن حمیدی» از بسیجیان اصفهان که در صنف باطری‌سازی فعالیت داشت؛ این شهدا، شهید مدافع مردم هستند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایجاد رده‌های بیشتری از بسیج در بازار/ اصناف با اغتشاشگران همراهی نکردند بیشتر بخوانید »

سلبریتی ها این بار هم باختند/ چرا از کف میدان روایت نکردید؟

سلبریتی ها این بار هم باختند/ چرا از کف میدان روایت نکردید؟



در ماجرای اغتشاشات اخیر بسیاری از سلبریتی‌های ایرانی ثابت کردند به دوران افول نزدیک شده‌اند. بدون تعارف یک سؤال بپرسیم؟ در دو ماه گذشته کدام یک از سلبریتی‌ها از ظرفیت اجتماعی خود برای آرام کردن بحران اجتماعی و پایان دادن به خشونتی که دست‌هایی، آشکار از آن حمایت می‌کرد، استفاده کردند؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، نقش سلبریتی‌ها در بحران‌های اجتماعی چیست؟ آتش بیار معرکه بودن؟ اظهارنظر در نقش دانای کل یا نظریه دادن در قامت سیاستمدارانی همه چیزدان و نخبگان اجتماعی جامعه؟ آیا چون زندگی یک سلبریتی بر محور «توجه» است، خود را محق می‌داند تا در بزنگاه‌های مختلف با اظهارنظرهایی که نه سنجیده است نه منطقی، همچنان در کانون توجهات عمومی بماند؟ آن هم به هر قیمتی؟!

*پایان دادن به بحران اجتماعی به سبک سلبریتی‌ها

در ماجرای اغتشاشات اخیر بسیاری از سلبریتی‌های ایرانی ثابت کردند به دوران افول نزدیک شده‌اند. بدون تعارف یک سؤال بپرسیم؟ در دو ماه گذشته کدام یک از سلبریتی‌ها از ظرفیت اجتماعی خود برای آرام کردن بحران اجتماعی و پایان دادن به خشونتی که دست‌هایی، آشکار از آن حمایت می‌کرد، استفاده کردند؟

در سال‌های گذشته اگر سیلی آمد یا زلزله‌ای و هزاران نفر آواره شدند بسیاری از سلبریتی ها با همه نقدهایی که به آنها وارد است، از ظرفیت اجتماعی خود برای سر و سامان دادن به بحران اجتماعی استفاده کردند، حتی با وجود برخی اشتباهات در همان نوع کمک‌ها، اما برای پایان دادن به بحران‌های اجتماعی حضور داشتند. خیلی از آنها به میان مردم سیل زده یا زلزله زده رفتند. اما در اتفاقات اخیر بسیاری از سلبریتی‌ها باختند، هم به کشورشان، هم به همان مردمی که از دل توجهات آنها برخواستند و معروف شدند.

سلبریتی ها این بار هم باختند/ چرا از کف میدان روایت نکردید؟

*آتش بیاران معرکه

بعد از فوت مهسا امینی بلافاصله خیلی از آنها بدون اطمینان از صحت اخباری که رسانه‌های معاند در خصوص دلیل مرگ او منتشر کردند، در یک فضای احساسی و هیجانی آتش بیار معرکه شدند و این آتش بیاری را به بدترین شکل ممکن ادامه دادند.

وقتی اعتراض‌ها شکل اغتشاش به خود گرفت و لیدرهای آموزش دیده برای خراب کاری به میدان آمدند تعداد قابل توجهی از این سلبریتی ها از هنرمند تا ورشکار دست از دمیدن در این آتش برنداشتند.

اما کدام یک از آنها با حضور در صحنه و صحبت با مردم و جوان‌ها آب سردی بر تب تند این جوانان ریختند تا صف معترض و اغتشاش گر از هم جدا شود؟ خیلی از آنها سرد و گرم چشیده روزگار بودند اما یک دفعه شدند مثل همان نوجوان‌های احساسی و مغلوب جریان‌های رسانه‌ای.

کدام یک از آنها از بلندگوی فضای مجازی برای پایان دادن به خشونتی که هر روز شکل عریان‌تری از آن در خیابان به نمایش گذاشته می‌شد استفاده کردند؟

*چرا از کف میدان روایت نکردید؟

موج عظیم رسانه‌ای، آشکارا تمامیت ارضی کشور را نشانه گرفت، اما سلبریتی ها چه کردند؟ به جای آنکه از ظرفیت اجتماعی‌شان استفاده کنند و در برابر این سیل ویرانگر بایستند و سدی بزنند، شروع کردند به همراهی با این موج عظیم رسانه‌ای.

بی تعارف آقا و خانم سلبریتی که لم داده روی مبل خانه، استوری های کردستان تسلیت و بلوچستان تسیلت تان گوش فضای مجازی را کر کرده بود یک بار شد به عنوان یک سلبریتی و شخصی که هزاران دنبال کننده دارد و هر اظهارنظرش در فضای مجازی تاثیرگزار است، در برابر هر پستتان احساس مسئولیت کنید؟ به تبعاتش فکر کنید و اصلاً بلند شوید بروید به سیستان و بلوچستان، بروید میان مردم کردستان، تا جریانات را از نزدیک با چشم خود ببینید و واقعیت را روایت کنید؟! رفتید؟ نشستید و در روزهایی که می‌دیدید ومی شنیدید کار رسیده به مسلح شدن گروه‌های تروریستی تجزیه طلب، با موج رسانه‌های سعودی همراه شدید!

سلبریتی ها این بار هم باختند/ چرا از کف میدان روایت نکردید؟

*شما باختید هم به خودتان هم به مردم

بسیاری از سلبریتی های ما در عمیق‌تر کردن گسل‌های اجتماعی سنگ تمام گذاشتند. زنده زنده سوزاندن پلیس، بریدن گلوی نیروهای مدافع امنیت و ده ها خشونت عریان دیگر را دیدند و هشتگ نزدند آن وقت با شایعه کشته شدن دانش آموز اردبیلی و خوراکی که رسانه‌های معاند برای پروژه کشته سازی جور کرده بودند گوش فلک را کر کردند. فیلم ذره ذره کشته شدن جوان طلبه در محله اکباتان را دیدند و دم نزدند. جنایت وحشیانه و کشتن سید روح الله عجمیان را دیدند و باز هم سکوت کردند. آن وقت برای یک عکس و یک خبردروغ که به آن الصاق شده بود و برای یک قربانی دیگر پروژه کشته سازی تا چند روز عزای عمومی اعلام می‌کردند. هر چه بگوییم باز هم کم است که آقا یا خانم سلبریتی شما باختید هم به خودتان هم به مردمتان!

*مجازات شایعه پراکنی سلبربتی ها علیه حکومت در کشورهای اروپایی

اما از این کلمات بگذریم. کجا و در کدام کشور دیدید که سلبریتی هایش این چنین محابا بر علیه نظام حاکم شایعه پراکنی کرده و مردم را دعوت به خشونت و جنجال خیابانی کنند؟ در کشورهای غربی که بسیاری از سلبریتی های ما آن را قبله آمال و مهد آزادی می‌دانند، شرایط برای چهره‌های معروف به همین راحتی نیست. اینطور نیست که یک سلبریتی در فضای مجازی هر چه دل تنگش می‌خواهد بگوید و آتش خشونت را بیشتر کند و کسی کاری به کارش نداشته باشد.

«آرنولد آگوست»؛ کارشناس و تحلیلگر آمریکایی در مورد نوع مواجهه کشورهای غربی با سلبریتی‌ها و چهرهای شاخص کشورشان می‌گوید: «دولت‌های غربی هیچ وقت سرمایه‌های اجتماعی و بودجه‌های فرهنگی خودشان را برای اشتباهات و خطاهای سلبریتی‌ها هزینه نمی‌کنند. در بسیاری از کشورهای غربی، در ازای هر خطای سلبریتی ها چندین برابر از آن‌ها جریمه دریافت می‌کنند تا در آینده شاهد این خطاها نباشند و یا آن را به حداقل برساند. ده‌ها مثال وجود دارد که در آن سلبریتی‌ها به دلیل ارتکاب به خطایی که از نظر اجتماعی ناهنجاری محسوب می‌شود جریمه یا راهی زندان شده‌اند» آن طور که «آرنولد آگوست» می‌گوید تقریباً در تمام کشورهای اروپایی، سلبریتی‌ها باید با نظام ارزشی آن کشورها هماهنگ باشند و کوچک‌ترین رفتاری که ضد ارزش و یا ضد فرهنگ آن جامعه تلقی شود با برخورد قانون رو به رو خواهد شد. حالا این وضعیت را با کشور خودمان و سلبریتی هایش مقایسه کنید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلبریتی ها این بار هم باختند/ چرا از کف میدان روایت نکردید؟ بیشتر بخوانید »

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم



اینکه شیوه یک رسانه می‌تواند تا چه اندازه ماکیاولیستی باشد و هدف را با تمام وجود قربانی وسیله کند، نشان می‌دهد که روش «شعبان بی مخ» همچنان ادامه دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اینکه رسانه‌های معاند و البته به غایت سطح پایینی چون شبکه «من و تو» تمام امکانات خود را صرف دشمنی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور کرده‌اند بر کسی پوشیده نیست اما اینکه شیوه یک رسانه می‌تواند تا چه اندازه ماکیاولیستی باشد و هدف را با تمام وجود قربانی وسیله کند، نشان می‌دهد که روش «شعبان بی مخ» همچنان ادامه دارد.

در یکی از برنامه‌های جدید این شبکه معلوم‌الحال مجری می‌گوید: «از همصدایی هنرمندها گفتیم اما این را هم بگوییم که هنوز چهره‌هایی هستند که خیلی هم شناخته شده هستند ولی سکوت کرده‌اند و هیچ واکنشی نشان نداده‌اند، افرادی مثل «رامبد جوان» «احسان علیخانی» «هومن حاجی عبدالهی» «علی پروین» «امیر قلعه نویی» «سالار عقیلی» «بهاره رهنما» «بهنوش بختیاری» و خیلی‌های دیگر. الان وقتش است که سکوتتان را بشکنید و تمام قد حمایت کنید از مردمی که دارند برای «آزادی‌شان» و «آزادی‌تان!!!» فریاد می‌زنند و یک دنیا هم با آن‌ها همصدا  شده ولی شما هنوز در خوابید!»

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم

همیشه این واقعیت وجود دارد که بدی و هیاهو و زشتی نمود بیشتری دارد. حتما و قطعا سر و صدای عده‌ای سلبریتی در فضای مجازی که به تحریک جوانان و نوجوانان می‌پردازند، نمود بیشتری نسبت به سهم قابل توجهی از سلبریتی‌ها و هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه دارد که با عقلانگی و به دور از احساسات زودگذر، به مسائلی که باعث ناآرامی می‌شود دامن نمی‌زنند زیرا به درستی می‌دانند که این روش به هیچ عنوان شیوه درست و کارای مواجهه با مشکلات و بعضا نارضایتی‌ها نبوده و نخواهد بود. 

اگر خوب به رخدادهای چند روز اخیر توجه کنیم درمی‌یابیم که تا اینجای کار جز مرگ مشکوک چند نفر و میلیاردها میلیارد خسارت مالی و تخریب اماکن عمومی و ایجاد مشکل در آمد و شد و امور روزمره مردم و امور اداری خروجی قابل قبولی بدست نیامده است. بخصوص در این عصر که عصر گفتمان است و می‌شود مسائل را با دریافت آرا و نظرات همدیگر به سادگی حل و فصل کرد، بهره از شیوه‌های خشونت‌آمیز و آشوب‌طلبانه، راهی جز تباهی در پی نخواهد داشت.

در این میان رسانه‌های معاند اما به شدت خوشحال و مسرورند از این اغتشاشاتی که آن‌ها از دور نظاره‌گر و تحریک کننده هستند و از نزدیک این جوانان و نوجوانان هستند که بهای نارفیقی این جماعت را می‌پردازند. حالا کار به جایی رسیده که «منوتو» می‌آید و در یکی از برنامه‌هایش به عدم حضور اکثریت سلبریتی‌ها در حمایت از اغتشاشات اعتراف می‌کند که البته این اعتراف با پس زمینه و امید به همراه کردن اکثریت هنرمندان و سلبریتی‌هاییست که تن به وطن فروشی و اغتشاشات نداده‌اند.

مادامیکه اینچنین رسانه‌هایی در مواقعی به دروغ انسان را آزاد و مخیر می‌نامند و ادعا می‌کنند که نباید هیچ کسی را بخاطر عقیده و واکنش یا عدم واکنش‌های شخصی‌اش مورد مواخذه قرار داد لیکن خودشان الان به صورتی کاملا بی‌پرده با ذکر نام به تهدید هنرمندان و سلبریتی‌ها می‌پردازند و هدف اصلی‌شان این است که یا آن‌ها را به زور و تهدید به راه خود بیاورند یا اغتشاشگران و معاندین را بیشتر متوجه این اکثریت کنند و برای آن‌ها شرایط و فضایی ناامن ایجاد کنند تا به مقصود اصلی خود یعنی همان آشوب و تجزیه و ویرانی وطنی بیانجامد که خون‌ها نثارش شده است.

هرچند این فعالیت‌ها و برنامه‌ها تداوم داشته باشد، به لطف امام عصر (عج) و سکان‌داری داهیانه رهبر انقلاب، میهنمان با سربلندی از این شرایط هم عبور خواهد کرد و ایران سربلند ایران اسلامی به راه خود ادامه خواهد داد و همچنان سرمشق کشورهای خواهان آزادی و برابری خواهد بود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شیوه ضد انقلاب در تهدید سلبریتی‌ها+ فیلم بیشتر بخوانید »

حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد

ارتش و سپاه هویت واحدی دارند/ اجتماع امت رسول‌الله (ص) موجب یأس دشمن شد


حجت‌الاسلام والمسلمین «سید محمدحسن ابوترابی‌فرد» امام جمعه موقت تهران در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، با اشاره به تلاش مذبوحانه معاندان در جریان اغتشاشات اخیر برای ایجاد اختلاف میان نیروهای مسلح، اظهار داشت: کسانی چنین فکری را دارند که هیچ شناختی از حوزه سیاسی کشور و همچنین دو نهاد قدرتمند ارتش و سپاه ندارند.

حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد افزود: کسانی که کمترین شناختی از این دو نهاد قدرتمند و بازوان توانای انقلاب و رهبر معظم انقلاب اسلامی دارند، می‌دانند که در حقیقت ارتش، سپاه و بسیج یک حقیقت هستند با چند نام و در واقع یک هویت واحد دارند.

وی همچنین درباره پیام حضور گسترده مردم در اجتماع امت رسول‌الله (ص) که یکشنبه هفته جاری در اعتراض به اهانت اغتشاشگران نسبت به ارزش‌های اسلامی و ملی صورت گرفت، گفت: این حضور پیام روشنی دارد، مبنی بر اینکه مردم به‌عنوان بازوی قدرتمند رهبر معظم انقلاب اسلامی در کنار نظام و حامی انقلاب اسلامی هستند.

امام جمعه موقت تهران اضافه کرد: این حضور مردم موجب شد که دشمنان اسلام و انقلاب از اینکه انقلاب باعظمت ملت ایران از توطئه‌ها و نقشه‌های آن‌ها حتی کمترین آسیبی ببیند، مأیوس شوند.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارتش و سپاه هویت واحدی دارند/ اجتماع امت رسول‌الله (ص) موجب یأس دشمن شد بیشتر بخوانید »

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!



نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی» گفت: سلبریتی‌ای که در ظاهر خود را در کنار مردم معرفی می‌کند، برای خود محافظ می‌گیرد تا دست هوادار به او نخورد! این است حقیقت سلبریتی‌گری از نوع ایرانی!

به گزارش مجاهدت از مشرق، وقایع اخیر و مرتبط با درگذشت مهسا امینی که به ناامنی‌های خیابانی و اغتشاشات عده‌ای هنجارشکن منجر شد، بار دیگر مسأله مرجعیت فکری سلبریتی‌ها را پیش کشاند.

این‌که چه شد مرجعیت فکری مردم کشور ما از اشخاصی چون دکتر علی شریعتی و استاد مرتضی مطهری به فلان بازیگر و فوتبالیست خارج‌نشین کشیده شد، ما را بر آن داشت تا با داوود طالقانی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی» به گفت‌وگو بنشینیم.

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!
داوود طالقانی، نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی»

برجسته شدن سلبریتی، برای ترمیم شکاف دولت و مردم

داوود طالقانی در ابتدا گفت: اینکه چه شد «سلبریتی ایرانی» به عنوان یک مرجع فکری در بین عموم مردم شناخته شد و سایر رقبا که می‌توانستند در این فضای فکری قد علم کنند، کنار گذاشته شدند، به یک تبیین جامعه‌شناختی محتاج است. سیر تاریخی این قضیه به اواخر دهه ۸۰ برمی‌گردد؛ جایی که یکی از شکاف‌های همیشگی تاریخ معاصر ایران یعنی شکاف بین «دولت» و «مردم» به وجود آمد و نیاز به ترمیم داشت. هم مردم و هم حاکمیت خواستار رفع این شکاف بودند. در این راستا، حاکمیت سلبریتی‌ها را به دلیل داشتن پایگاه اجتماعی مطلوب در جامعه گزینه خوبی دید تا به وسیله آن‌ها افکار عمومی را به سمت خود هدایت کند. از آن طرف هم مردمی که دلخور و مطالبه‌گر بودند، سلبریتی‌ها را اشخاصی دیدند که می‌توانند به کمک آن‌ها حرف خود را به حاکمیت برسانند و خواسته‌های خود را طلب کنند.

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!

رفیق دزد و شریک قافله به سبک سلبریتی‌ها

وی افزود: اما در این روند ۱۲، ۱۳ ساله کارکرد سلبریتی از یک میانجی‌گر بین حاکمیت و مردم تغییر کرده و خود اساساً به شکل مستقل به یک حقیقت بدل شده است. ما در تاریخ دو حقیقت اجتماعی داشته‌ایم؛ ملت و دولت. اما در کنار این دو الآن بازیگر دیگری هم به وجود آمده به نام «سلبریتی». حیات سلبریتی همچنان از همان رهگذر سنتی‌اش ادامه دارد. فیگور و نمایش او چنین است که: از طرفی با حاکمیت همکاری می‌کند و نیازهای مالی و مادی‌اش را تأمین می‌کند، از آن طرف هم با گرفتن ژست انتقادی چنین القا می‌کند که پیگیر کار مردم و مطالبات آنان است. او حمایت اجتماعی‌اش را از مردم می‌گیرد و نیاز مالی‌اش را هم با همکاری با دولت رفع می‌کند. سلبریتی ایرانی کمی احتیاط دارد که این رابطه لو نرود اما به هرحال این چیزی نیست که از چشم‌ها دور بماند. در فرهنگ شهرت همه‌چیز روی صحنه است و این قبیل موضوعات قابل کشف و فهم هستند. 

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!

دلایل مرجعیت پیدا کردن سلبریتی‌ها در دنیای جدید

پژوهشگر مطالعات فرهنگی بیان کرد: آن‌چه گفته شد، وجه تمایز سلبریتی ایرانی از سلبریتی سایر کشورهاست. اما در کنار این موضوع یک مسأله جهانی در ۲۰۰ سال اخیر به وجود آمده که موجب شده سلبریتی جایگاه مرجعیت فکری و الگوی زندگی در بین مردم پیدا کند. اولین این تحوّلات، تضعیف و افول سازمان دین است. رویکرد سکولار مدرنیته و تقابل با دین و انگاره‌های مذهبی با پشتوانه علم و تکنولوژی یا برخی جنبش‌های اجتماعی نتیجه‌ای که داد تضعیف کلیسا در اروپا و غرب و روحانیت و حوزه‌های علمیه در ایران شده است. یعنی اقبال و رغبت در این دوران چون گذشته به دین و آموزه‌های آن وجود ندارد. 

تضعیف روحانیت و نهاد دین

طالقانی گفت: مثلاً تا همین چندسال پیش تعیین و انتخاب «مرجع تقلید» به عنوان یک مرجع فکری برای مردم ما و بالاخص قشر جوان دغدغه و چالش فکری بود، اما در حال حاضر این دغدغه کمرنگ شده، یعنی نسل جدید یک روحانی را نمی‌تواند به عنوان مرجع فکری خود پذیرا باشد. 

کنار رفتن روشنفکران جامعه

نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی ادامه داد: در کنار روحانیت، طبقه دیگری که می‌توانست مرجعیت فکری را به دست بگیرد «روشنفکران» بودند. مثلاً شاهرخ مسکوب با اتکا به یک دید فرانسوی انتظار داشت با رشد تحولات جهانی و تضعیف روحانیت، این روشنفکران باشند که به عنوان جایگزین آن‌ها در صحنه حاضر شوند، اما این آرزوی مسکوب هم تحقق نیافت و روشنفکران نیز نتوانستند در سطح گسترده مرجعیت فکری جامعه را به دست بیاورند. یکی از مهم‌ترین دلایل ناکامی روشنفکران این است که «زبان» و «دغدغه» روشنفکر با مردم متفاوت است؛ گویی او خود را از این جامعه نمی‌داند و از جای دیگری آمده! 

سلبریتی چگونه مقدس می‌شود

وی افزود: دلیل دیگری که موجب مورد توجه قرار گرفتن سلبریتی‌ها شد و به یک مقوله روان‌شناختی برمی‌گردد، این است که مردم هر که را بیش‌تر ببینند، بیش‌تر به او تمایل پیدا خواهند کرد. ما در تلویزیون سلبریتی می‌بینیم، در سینما سلبریتی می‌بینیم، در اینستاگرام سلبریتی و بلاگر می‌بینیم و… یعنی دائماً مردم با این طیف در ارتباط هستند. حتی این ارتباط فرااجتماعی شده و به سلبریتی جنبه و بُعد تقدس‌مآبانه اعطا کرده. مردم فقط عکس و فیلم آن‌ها را می‌بینند و در عمل سلبریتی برایشان دست نیافتنی است. سلبریتی‌ای که در ظاهر خود را در کنار مردم معرفی می‌کند، محافظ برای خود می‌گیرد تا دست هوادار به او نخورد، موجب شده که این طبقه یک جنبه و چهره خاص و پرجلالت داشته باشد.

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!

خارج‌نشین‌هایی که دنبال دردسر نیستند

طالقانی گفت: درباره علی کریمی یا آن خواننده زن رپ، وضعیت چنین است. نکته مهم در مورد لیدری این افراد، «خارج‌نشین» بودنشان است. این‌ها ملاحظات امنیتی و حتی هواداری را می‌دانند. خارج بودن این سلبریتی‌های لیدر، حاشیه امنی برایشان ایجاد کرده، چون اگر در ایران بودند، قطعاً هوادار آن‌ها را بازخواست می‌کرد که «اگر در ایرانی، چرا خودت کف میدان نیستی؟» اما در این حالت دیگر چنین پرسشی از سوی هوادار رخ نخواهد داد؛ ضمن این‌که حفاظت امنیتی را هم سلبریتی با خارج‌نشین بودن حفظ خواهد کرد. 

تفتیش عقاید قرون وسطایی سلبریتی‌ها

پژوهشگر مطالعات فرهنگی بیان کرد: در این حالت تنها کاری که سلبریتی لیدر می‌کند، اعلام وضع است. کار آن‌ها تا جایی پیش می‌رود که امروزه شاهدیم در توییتر و سایر بسترهای مجازی دست به نوعی «تفتیش عقاید» می‌زنند. سال‌ها رسانه‌های غربی حکومت ایران را حکومت قرون وسطایی معرفی کردند، اما الآن شاهدیم که طیف سلبریتی‌ها، فقط به خاطر عدم موضع‌گیری سایرین آن‌ها را متهم و طرد می‌کنند. مثلاً سر قضایای اخیر گروه رپ «زدبازی» اعلام وضع نکرده و از سوی سایرین مورد هجوم واقع شده است، فقط به این دلیل که موضع مطلوب این طیف مخالف را اظهار و ابراز نکرده است. البته اعلام موضع نکردن این طیف سلبریتی‌ها را نباید به پای این گذاشت که صلاح نظام را دیدند یا رویکرد دلی با آن‌ دارند. بسیاری از آن‌ها در این معادله سمت حاکمیت را گرفتند تا احتمالا در جای دیگر با استناد به این سابقه، امتیازی کسب کنند یا منفعتی ببرند. منظور از حاکمیت، ارگان یا شخص خاص نیست، بلکه مجموعه بزرگ حاکمیت است. 

صداوسیما موجودی خلق کرده که نمی‌تواند کنترلش کند!

او گفت: یکی دیگر از عواملی که موجب مرجعیت پیدا کردن سلبریتی‌ها در ایران شد، خود صداوسیماست. در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ صداوسیما نتوانست در عین میدان دادن به اشخاصی ساز و کاری را ببندد تا در صورت نیاز از این سلبریتی‌ها بازخواست داشته باشد. در هالیوود، بازیگران رده بالا بدون مشاوره با مدیران بالا دستی خود حق هیچ تغییری در زندگی خود ندارند؛ یعنی او در عین شهرت، همچنان تحت کنترل سازمان یا شرکتی است.سریال جدید «the boys» که درباره فرهنگ شهرت است، دقیقاً به این موضوع اشاره دارد که چه طور یک شرکت از شخصی سلبریتی می‌سازد؛ در حالی که آن فرد بَرده شرکت است. 

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است!

طالقانی تصریح کرد: اما صداوسیما این رویه کنترلی را در پیش نگرفت و امروزه شاهد این هستیم که او موجوداتی را که خود خلق کرده است، نمی‌تواند کنترل کند. حتی کار به جایی می‌رسد که نه تنها در قبال آن‌ها بی‌تفاوت می‌شود، بلکه همچنان با آن‌ها همکاری می‌کند! این یعنی قبول مرجعیت فکری سلبریتی. حضور آن‌ها در تبلیغات تلویزیونی و میدان دادن دوباره به برخی از آن‌ها از این قبیل مسائل است. حتی صداوسیما به شکل شفاف نوع رابطه‌اش را سلبریتی‌ها را مشخص نمی‌کند. 

پورنوگرافی واقعیت در جامعه ایرانی چیست؟

وی افزود: بخشی از جامعه دیجیتالی ما دچار «پورنوگرافی واقعیت» شده‌اند. برای تفهیم این موضوع مثالی می‌زنم، لکنت کلام علی کریمی یا «عباس بوعذار» گفتن علی دایی و خنده ما به آن‌ها، آن روی مستهجن قضیه است، اما رفته رفته ما به موضوعی که مفرح ذات هست، ایمان می‌آوریم و او را می‌پذیریم. در قضیه چند روز اخیر به عقیده من اصلا شخص علی کریمی مطرح نبود. آن چیزی که مطرح بود، اکانت توییتر یا اینستاگرامی اوست، یعنی استفاده از ظرفیت علی کریمی؛ حال به هر دلیلی برای پیشبرد اهداف. ما کلیپ یا ویدیو از علی کریمی یا سوگند نمی‌بینیم، بلکه جملاتی را از توییتر آن‌ها می‌خوانیم. برعکس کسی مثل آن خواننده هتاک که چون لفّاظ خوبی است می‌تواند با صحبت به اهداف طرف مقابل کمک کند. پس اصلا شخص مهم نیست در اینجا. بهره‌گیری از ظرفیت موجود آن‌ها ولو ظرفیت مستهجن و طنز قضیه، اولویت و اصالت دارد. 

برای رسیدن تریبون به اهلش چه باید کرد؟ 

نویسنده کتاب سلبریتی ادامه داد: برای بازگشت مرجعیت فکری به شخصیت‌های اندیشه‌ای و دانشگاهی کشور، چند راه‌ حل سلبی و ایجابی وجود دارد. یکی از موضوعات مهم در مورد راه‌حل‌های سلبی این است که چگونه از قدرت مرجعیت فکری سلبریتی‌ها بکاهیم؟ بخش اعظم این موضوع به صداوسیما برمی‌گردد. این ارگان یک بار برای همیشه باید تکلیف خود را با سلبریتی‌ها مشخص کند و از رابطه دوپهلو «مهر و کینه» فاصله بگیرد. ما نمی‌توانیم در اخبار ضد سلبریتی صحبت بکنیم؛ بعد در پیام بازرگانی سلبریتی حاضر باشد. این موضوع با شفافیت باید همراه باشد. ساخت مستند از زندگی سلبریتی‌ها که اولین بار در خود آمریکا صورت گرفت، چنین می‌نمود که فلان سلبریتی در چه وضعیت و اوضاعی دارد زندگی می‌کند. 

اهل دانشگاه و فکر، شهامت داشته باشند!

طالقانی گفت: مسأله بعدی این است که استاد دانشگاه ما آنقدر شهامت و اعتماد به نفس داشته باشد که در برابر سلبریتی قد علم کند. مثلا اگر یک سلبریتی به اصطلاح اندیشمند مثل صادق زیباکلام آمد در مورد یک موضوع سیاسی نظر داد، اساتید حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل آنقدر شهامت داشته باشند که نظر غلط او را با خاک یکسان کنند، اما عده زیادی از آن‌ها به خاطر ملاحظاتی که دارند، این کار را نمی‌کنند تا این انتقاد با قدرت بیش‌تر بر ضد خودشان برنگردد. سلبریتی‌ها در مورد مسائل سیاسی، پزشکی، جنسیتی و… نظر می‌دهند و اذهان را اداره می‌کنند، اما متخصصان کمتر می‌آیند تا پاسخ آن‌ها را بدهند. 

«بچه‌ها بیدارید؟»

وی افزود: نکته بعدی در مورد موضوعات سلبی این است که فرهنگ سلبریتی در بین سیاسیون هم دارد رواج پیدا می‌کند. وزیری که در توییترش می‌نویسد «بچه‌ها بیدارید؟» دارد یک کنش سلبریتی‌طور انجام می‌دهد. مجلس و شورای نگهبان باید در این موضوع وارد شوند که رأی اعتماد یا رد و تأیید فلان شخص آیا با در نظر گرفتن پیشینه شهرت‌طلبانه او بوده یا نه. این موضوع مهمی است. اوکراین نمونه بارزی است که فرهنگ سلبریتی بر حقانیت سیاسی چیره شد و یک افتضاح را برای جامعه‌اش رقم زد. 

چرا خودمان سلبریتی نسازیم؟

این پژوهشگر فرهنگی در انتها بیان کرد: بخشی از کارهای ایجابی به خود طرفدارها برمی‌گردد. تأمل طرفدار در مورد موضوعی که بدان دل داده مسأله مهمی است. این مهم، به صورت فردی و خودجوش نیست بلکه بخشی از آن بر عهده مدرسه و دستگاه آموزشی است. ما در چندسال اخیر کتاب‌های سواد رسانه و تحلیل فرهنگی را در روند آموزشی وارد کردیم، اما این کافی نیست. اصلا در تحلیل فرهنگی شما با فصل شهرت روبه‌رو نمی‌شوید. در کنار این قضیه تولید سلبریتی توسط خود حاکمیت هم نکته مهمی است که در سایر کشورها از جمله آمریکا و اسرائیل هم اجرا می‌شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلبریتی ایرانی محافظ می‌گیرد که دست هوادار به او نخورد، حالا دلسوز همان هوادار است! بیشتر بخوانید »