سلمان رشدی

چگونگی خنثی سازی توطئه بمب گذاری در سفارتخانه‌های مستقر در تهران

چگونگی خنثی‌سازی توطئه بمب‌گذاری در سفارتخانه‌های مستقر در تهران


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ انقلاب اسلامی که در ایران به پیروزی رسید، دشمن برای انجام براندازی و شکست این انقلاب راه‌های مختلفی را امتحان کرد که از جمله می‌توان به انفجار خطوط انتقال نفت، کودتا، ترور مردم و مسئولان اشاره کرد؛ اما وقتی این حربه‌ها نتیجه‌ای نداد، به سراغ شیوه دیگری به‌منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران رفتند که استفاده از شیوه بمب‌گذاری بود.

بر این اساس، دشمنان ملت ایران به زعم خود توانستند با استفاده از این روش در حزب جمهوری و نخست‌وزیری بمب کار بگذارند و با انفجاری که متعاقب آن انجام دادند، جمعی از بهترین مسئولان این انقلاب را به شهادت برسانند؛ البته این موضوع منحصر به انفجار در اماکن مهم نمی‌شد، بلکه هرگاه رزمندگان اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل به موفقیتی دست پیدا می‌کردند، اعضای گروهک منافقین به‌منظور جبران شکست ارتش عراق در جبهه‌ها، در شهر‌ها اقدام به بمب‌گذاری و به شهادت رساندن مردم عادی می‌کردند.

سردار «غلامرضا گودرزی» که در آن دوران فرمانده یگان چک و خنثی‌سازی سپاه بود در مورد راه‌های مختلفی که منافقین برای انتقال مواد انفجاری طی می‌کردند، اظهار داشت: در برهه‌ای که کشور‌های اروپایی بعد از موضوع سلمان رشدی سفارتخانه‌های خود را در تهران بستند، منافقین برای ایجاد فشار بیشتر از سوی کشور‌های اروپایی به ایران، قصد داشتند در تعدادی از سفارتخانه‌های اروپایی بمب‌گذاری انجام دهند و برای این کار هم مواد منفجره C۴ را در حلب‌های روغن ۱۸ کیلویی جاسازی کرده بودند.

وی افزود: به همین دلیل واحد‌های چک و خنثی‌سازی سپاه به‌منظور شناسایی این محموله، در برخی خیابان‌های تهران از جمله ناصرخسرو دستفروشی می‌کردند یا به شکل افراد کارتن‌خواب رفت و آمد‌ها را زیر نظر داشتند و حتی عده‌ای باربری هم می‌کردند، اما علی‌رغم این تلاش‌ها وقتی از یافتن افراد مورد نظر ناامید شدیم، گشت‌های خودرویی سپاه را در سطح شهر افزایش دادیم تا منافقین با دیدن این خودرو‌ها بدانند سپاه هوشیار است، بلکه از اقدام خود منصرف شوند.

در دهه ۶۰ که اوج اقدامات خرابکارانه و بمب‌گذاری‌های منافقین بود، چون تا پیش از آن واحدی برای این منظور در سپاه تشکیل نشده بود، لذا جمعی از نیرو‌های تخریب سپاه را از جبهه‌ها فراخواندند تا واحد‌های چک و خنثی‌سازی بمب شکل گیرد؛ بدین ترتیب بود که سپاه با حضور این افراد یگان چک و خنثی‌سازی را تشکیل داد و فعالیت خود را آغاز کرد.

سردار گودرزی درباره چگونگی خنثی شدن این حربه منافقین هم عنوان کرد: زمانی که واحد‌های چک و خنثی‌سازی بمب در خیابان‌ها به دنبال تیم بمب‌گذار می‌گشتند، مرد جوانی با مراجعه به جهاد خیابان سمیه از حضور خود در تیم بمب‌گذاری مورد اشاره سخن می‌گوید و بدین ترتیب تیم بمب‌گذار که شامل دو مرد و یک خانم جوان بود، دستگیر می‌شوند.

وی در توضیح این موضوع گفت: زمانی که این تیم به تهران می‌رسد در یکی از اقامتگاه‌های اطراف میدان فردوسی ساکن می‌شوند و شب‌هنگام مرد جوان تیم به‌منظور انتقام شخصی از هم‌تیمی‌های خود، از ساعت ۹:۳۰ شب تا یک بامداد به هر تشکیلاتی که می‌رسد از تلاش‌شان برای بمب‌گذاری می‌گوید، ولی کسی حرف‌های او را جدی نمی‌گیرد تا اینکه به جهاد خیابان سمیه می‌رود و در آنجا وقتی این موضوع را بازگو می‌کند، نامبرده را رها نمی‌کنند تا اینکه برای تأیید گفته‌های این شخص، او را شبانه به درب منزل ما می‌آورند.

این فرمانده واحد‌های چک و خنثی‌سازی سپاه اضافه کرد: بدین ترتیب وقتی تیم مورد نظر دستگیر شدند با اعترافاتی که کردند، مشخص شد این همان تیمی است که واحد‌های چک و خنثی‌سازی سپاه چهار ماه به دنبال آن‌ها بودند؛ البته با گرفتن اعترافات مشخص شد که تیم دیگری هم از سمت غرب کشور با جاسازی مواد منفجره در بدنه یک دستگاه مینی‌بوس به سمت تهران حرکت کرده است؛ لذا با شناسایی مینی‌بوس یادشده و متوقف ساختن آن، عاملان انتقال این بمب هم دستگیر شدند.

سردار گودرزی یادآور شد: دستگیری عاملان انتقال بمب دوم موجب شد متوجه شویم که تیم سومی هم با جاسازی مواد منفجره داخل گونی‌های چای، از مریوان به سمت تهران حرکت کرده که در میانه راه، این تیم نیز شناسایی و اعضای آن‌ها دستگیر می‌شوند و بدین شکل ۲۲۰ کیلوگرم مواد منفجره‌ای که قرار بود در سفارتخانه‌های مستقر در تهران جاسازی و منفجر شود، کشف و خنثی شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چگونگی خنثی‌سازی توطئه بمب‌گذاری در سفارتخانه‌های مستقر در تهران بیشتر بخوانید »

خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم

سردار سلامی: خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تکریم و معارفه فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه درباره جسارت و اهانت نشریه مبتذل «شارلی ابدو» فرانسه به مقام مرجعیت، اظهار داشت: آن‌ها با ناتوانی و ناامیدی از اقدامات و توطئه‌های اخیر خود دست به ارتکاب کار‌های ناجوانمردانه مانند همین نشریه شارلی ابدو فرانسه زده‌اند، در واقع برای برهم زدن آرامش روانی مسلمانان به مقدساتشان توهین می‌کنند.

سرلشکر سلامی با اشاره به برنامه‌های دشمنان برای ایجاد آشوب و تفرقه در کشورمان، افزود: اگر دشمن احساس کند می‌تواند با افشاندن بذر تفرقه، آتش درگیری‌های خونین در ایران عزیز را فراهم کند، یک اشتباه بزرگ در محاسباتش است و همانند دیگر اشتباهاتش با آگاهی مردم شکسته خواهد شد، در واقع زحمتشان زیاد می‌شود و این زحمت نتیجه‌ای را هم برایشان ندارد.

فرمانده کل سپاه در تبیین سرنوشت خطاکاران و توهین‌کنندگان به مقام مرجعیت، خاطرنشان کرد: فرانسوی‌ها و مدیران این مؤسسه را به سرنوشت سلمان رشدی ارجاع می‌دهم؛ با مسلمانان بازی نکنید، سلمان رشدی سی و چند سال پیش به قرآن و پیامبر اسلام (ص) اهانت و جسارت کرد و در مخفیگاه‌های مخوف پنهان شد.

وی با بیان اینکه بعد از سال‌ها یک جوان مسلمان انتقام غیرتمندانه‌ای از سلمان رشدی گرفت و این شخص مرتد در امان نماند، گفت: او الان کجاست؟ چه وضعیت دارد؟ نمی‌دانیم! شاید این جوان رشید را به شهادت برسانند یا رسانده باشند؛ اما واقعیت این است که سلمان رشدی دیگر بازنمی‌گردد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپس با اشاره به عاقبت خطاکاران، خطاب به آنان تأکید کرد: الان هم این اشتباه بزرگ را مرتکب شدید، اما مسلمانان دیر یا زود انتقام خواهند گرفت و ممکن است شما انتقام‌گیرندگان را بازداشت کنید، اما مردگان دیگر زنده نمی‌شوند، این درسی است برای آنان تا بدانند دیگر در هیچ نقطه عالم کسی جرأت توهین به مقدسات مسلمانان را نداشته باشد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار سلامی: خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم بیشتر بخوانید »

سه هفته از حمله به سلمان رشدی گذشت؛ حتی یک عکس از او منتشر نشد

سه هفته از حمله به سلمان رشدی گذشت؛ حتی یک عکس از او منتشر نشد



با گذشت بیست و یک روز از حمله به نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی، رسانه‌های غربی حتی یک عکس از او منتشر نکرده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سه هفته پیش بود که رسانه‌های آمریکایی در خبری فوری اعلام کردند «سلمان رشدی»،   نویسنده مرتد کتاب «آیات شیطانی» که به ساحت پیامبر اسلام(ص) اهانت کرده بود هنگامی که قصد سخنرانی در «موسسه شِتوکوآ» در غرب نیویورک داشت هدف حمله قرار گرفت.

این خبر بعد از آن برای ساعت‌ها در صدر اخبار رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفت. گزارش‌های اولیه حاکی از آن بود که او مورد اصابت ۱۰ تا ۱۵ ضربه چاقو، از جمله چند ضربه در ناحیه گردن و شکم قرار گرفته است.

سلمان رشدی با بالگرد به بیمارستان UPMC Hamot در شهر «ایری» در ایالت پنسیلوانیا منتقل شده و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت. البته ساعاتی بعدتر، یک مقام نیویورک به صورت دقیق‌تر گفت که او از چهار ناحیه در شکم، سه ناحیه در سمت راست گردن زخمی شده و یک ضربه چاقو هم به سمت راست چشمش اصابت کرده است. علاوه بر این، یک چاقو به ناحیه ران راست و یک چاقو به قفسه سینه او خورده است.

بامداد شنبه، در حالی که نزدیک به ۱۰ ساعت از حمله به سلمان رشدی می‌گذشت گزارش شد که او به دستگاه تنفس مصنوعی وصل است و توان تکلمش را از دست داده است. گزارش‌ها همچنین حاکی از آن بود که او ممکن است یکی از چشم‌هایش را از دست بدهد و چند عصب‌ یکی از بازوهایش هم قطع شده است.

هادی مطر، فردی که عملیات را انجام داده در مصاحبه‌ای با نیویورک‌پست گفته که فکر نمی‌کرده که سلمان رشدی از آن حمله جان سالم به در ببرد و از دیدن خبرهایی درباره اینکه او هنوز زنده است شگفت‌زده شده است.

با این حال، نکته عجیب آن است که آخرین اطلاع‌رسانی درباره وضعیت جسمی سلمان رشدی روز ۲۳ مرداد اعلام شده و بعد از آن نه تصویری، نه خبری و نه گزارشی در این باره در هیچ یک از رسانه‌هایی که تا آن حد پیگیر این موضوع بودند منتشر نشده است.

 تولیداتی که رسانه‌های غربی بعد از حمله به سلمان رشدی منتشر کرده‌اند تحلیل‌هایی هستند که روی موضوعاتی مانند «آزادی بیان»، فتوای ارتداد او و یا «خشونت» علیه او متمرکز شده‌اند.  

یک احتمال که در میان تحلیلگران درباره دلیل این سکوت خبری مطرح شده این است که وضعیت جسمانی او احتمالاً در اثر آن حمله به اندازه‌ای بغرنج شده که رسانه‌ها فعلاً ترجیح داده‌اند در قبال او راهبرد بایکوت خبری را انتخاب کنند.

به نظر می‌رسد اگر این عملیات با موفقیت همراه نبود، رسانه‌های غربی برای اثبات عدم موفقیت آن دست به انتشار تصاویری از سلمان رشدی می‌زدند تا ناکام ماندن آن را به رخ بکشند. چنین اتفاقی تا کنون رخ نداده؛ و این مسئله‌ای است که احتمال موفقیت‌آمیز بودن عملیات را تقویت می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سه هفته از حمله به سلمان رشدی گذشت؛ حتی یک عکس از او منتشر نشد بیشتر بخوانید »

ضارب سلمان رشدی: ارتباطی با ایران نداشتم

ضارب سلمان رشدی: ارتباطی با ایران نداشتم



ضارب سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی در مصاحبه‌ای ارتباط با ایران را تکذیب کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «هادی مطر»، ضارب «سلمان رشدی»، نویسنده مرتد موهن به ساحت گرامی پیامبر اسلام (ص) ارتباط با ایران برای انجام این حمله را تکذیب کرد.

هادی مطر که ساکن شهر «فیرویو» در ایالت «نیوجرسی» است هفته گذشته در غرب نیویورک با چاقو سلمان رشدی را زخمی کرد. برخی گزارش‌ها حاکی است او بین ۱۰ تا ۱۵ ضربه به این نویسنده مرتد وارد کرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضارب سلمان رشدی: ارتباطی با ایران نداشتم بیشتر بخوانید »

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم ایران را توجیه می‌کند؟

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم ایران را توجیه می‌کند؟



اشتاینهاور که پروژه‌ «همه چاقوهای قدیمی» را با محوریت ایران‌هراسی به نگارش درآورده شبیه جاسوس-نویسندگانی است که در آمریکایی جنوبی و اروپای شرقی هر پرونده امنیتی را تبدیل به داستان می‌کنند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – اغلب نسل اول نویسندگان رمان‌های جاسوسی جنگ‌سرد در ایالات متحده و انگلستان جاسوس‌های قهاری بودند که به عنوان پیمانکار فرهنگی پس از پایان همکاری‌اشان با دستگاه‌های امنیتی به عنوان نویسنده‌های اطلاعاتی در حوزه ادبی مشغول نگارش رمان‌های جاسوسی می‌شدند. تمامی آثار این طیف از نویسندگان با سرعت ویژه‌ای در کمپانی‌های هالیوودی تبدیل به فیلم سینمایی می‌شد.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
جان لوکاره 

«دیوید جان موره کورنول» بانام ادبی جان لوکاره نویسنده بریتانیایی نمونه بسیار مشهوری از طیف جاسوس – نویسندگان است. او رمان‌های مشهوری همچون «جاسوسی که از سردسیر آمد»، «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» «قتل بی عیب و نقص» و «میراث جاسوسان»  را نوشت و قبل از نویسنده شدن مدت زمان طولانی در خدمت سرویس مخفی ملکه بود.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

از این طیف نویسندگان می‌توان به نمونه دیگری  همچون گراهام گرین  اشاره کرد که در طول حیاتش ۲۴ رمان نوشت و به کشورهای زیادی سفر کرد. او در  اغلب معرکه‌های سیاسی و انقلابی مثل کودتاهای مخملی و نظامی در کشورهای مختلف حضور داشت و ضمن جاسوسی برای کشور انگلستان رمان‌های مشهوری مثل «اسلحه‌ای برای فروش» و «صخره برایتون» را نوشت.

شیوه فعالیت جاسوس – نویسندگانی همچون لوکاره، گرین، «ایان فلمینگ» (نویسنده مشهور مجموعه جیمزباند) جوزف کنراد مشهور بر اساس یک الگوی مشخص اطلاعاتی شکل گرفت. این نویسندگان از مجموع رخدادهای گذشته و تجربه‌های میدانی دست به یک تاریخ‌نگاری و گذشته‌نگاری اطلاعاتی – امنیتی می‌زدند. اما طیف جدیدی از جاسوس – نویسندگان سی سال اخیر بر اساس طرح‌های تازه‌ به جای ترسیم رخدادهای گذشته، سیاست‌های آینده را ترسیم می‌کند.

اتفاقات چند روز گذشته در ایالات متحده مثل خبر جعلی ترور جان بولتن، روایت خودساخته و هالیوودی ربودن مصی علینژاد، هدف قرار گرفتن نویسنده کتاب آیات شیطانی حاصل یک فضاسازی رسانه‌ای – هنری است که زمینه اتهام‌زنی و نسبت دادن آن را به ایران با توجه به گسترش ایران هراسی در حوزه ادبیات و سینما در افکار عمومی دنیا آسانتر می‌کند.

 شمار فراوانی از کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، مستندات فراوان و پیوست‌های رسانه‌ای مستمری با عرضه بین‌المللی گسترده،   زمینه پذیرش نرم در افکار عمومی جهان را برای پذیرش نسبت‌های تروریستی جعلی به ایران را تسهیل می‌کند تا اتهام زنی درباره هر رخدادترورریستی آسانترین حرکت عملیات روانی در حوزه رسانه‌های غربی باشد.

بیشتر بخوانید:

سازمان سیا چگونه در سیستم فرهنگی نفوذ کرد

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
تصویری از کتاب همه چاقوهای قدیمی /All The Old Knives

«همه چاقوهای قدیمی» محصول «نت‌فلیکس» به کارگردانی یانوس متز و نویسندگی اولن اشتاینهاور (نویسنده کتابی است که فیلم بر اساس آن ساخته شده است) یکی از آن تولیدات خاصی است که عصاره روایت ایران را به عنوان نقطه مرکزی تمامی رخدادهای تروریستی به جهانیان معرفی می‌کند. فیلم و کتاب «همه چاقوهای قدیمی» یک پروژه نمایشی آینده‌نگر است که مناسبات امنیتی را در سال‌های آتی ترسیم می‌کند.

روایت با ربودن پرواز ۱۲۷ در سال ۲۰۱۲ توسط تروریست ها  آغاز می‌شود. تیم ضد تروریستی «سازمان سیا» مستقر در وین تلاش می‌کند، برای نجات جان مسافران وارد عمل می‌شود. در این تیم «هنری پلهام» (کریس پاین)، «سلیا هریسون» (تندی نیوتون)، ویک والینگر (لارنس فیشبرن)، بیل کامپتون (جاناتان پرایس)، ارنست پول (جانجو اونیل)، لیلا مالوف (عهد)، و اوون لاسیتر(دیوید داوسون) حضور دارند و در نهایت این تیم نمی‌تواند تروریست ها را دستگیر و هیچکدام از مسافران هواپیما را نجات دهند. علاوه بر این، ناکامی آنها منجر به مرگ یک مامور سازمان سیا می‌شود که اطلاعات ارزشمندی را حین گروگانگیری در مورد هواپیماربایی به عوامل سیا انتقال می‌دهد.

هشت سال بعد، پس از دستگیری مغز متفکر حمله، الیاس شوشانی (اورلی شوکا)  فاش می‌کند که یک حفره امنیتی در مقر اطلاعاتی آمریکایی، عامل سیا در هواپیما و شیوه دفع این گروگانگیری را معرفی کرده  و به طبع این اعترافات پرونده مقر وین دوباره گشوده می‌شود.
 

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
ویک والینگر (لارنس فیشبرن)   یکی از روسای بلند پایه سیا / او تحقیقات در مورد یک هواپیماربایی در سال ۲۰۱۲ را رهبری می کند. ویک قصد دارد در حالی که از اطلاعات مهم هنری محافظت می کند، جاسوس را در دفتر وین پیدا کند.

ویک والینگر با هنری تماس می گیرد تا دوباره پرونده را بررسی کند و از بیل کامپتون (در انگلستان) و سلیا هریسون(در آمریکا)   مصاحبه/بازجویی  کند، زیرا تماس‌هایی از دفتر سیا در وین با ایران گرفته شده و این اطلاعات به تهران منتقل شده است.

هنری بیل را ملاقات می کند و پس از اینکه ویک به هنری می گوید که سلیا را به خاطر خیانت ظاهری اش بکشد. هنری در رستورانی به انتخاب خود سلیا  او را ملاقات می کند و در طی یک مکالمه طولانی،   حقایق  آشکار ‌می‌شود.  

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
هنری پلهام(کریس پاین)   مامور کهنه کار سیا. او یک پرونده ربایی دوباره باز شده را بررسی می کند و به مصاحبه با همکار/عاشق سابقش منصوب می شود. هنری تلاش می کند تا مشخص کند که آیا دفتر سیا در وین اطلاعات داخلی را فاش کرده و در اختیار تهران قرار داده است. این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که او چند راز بزرگ را پنهان می کند.

چرا ویک والینگر هنری پلهام را برای کشتن سلیا هریسون می فرستد؟

دلیلی که در ابتدا به مخاطب فیلم و مرجع ارائه می‌شود این است که لانگلی رسماً پرونده پرواز ۱۲۷ را باز کرده و از دخالت آشکار بیل و سلیا در خراب کردن وضعیت گروگانگیری و مرگ خبرچین آنها مطلع شده است.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
بیل کامپتون (جاناتان پرایس) مربی سلیا و همکار او در پروژه گروگانگیری در اتریش. او از هنری در مورد یک خبرچین به نام الیاس  سؤال می کند و متهم می شود که از همسرش به عنوان دلیلی برای ترک کار استفاده می کند. بیل به عنوان یک جاسوس بالقوه با توجه به اینکه شخصی با شماره ای در ایران از دفتر او تماس گرفته است، مظنون اصلی به شمار می‌رود.

ویک از هنری می‌خواهد که به دنبال دو نفر مذکور برود زیرا ویک از علاقه هنری به بیل و سلیا (مخصوصا سلیا، به دلیل گذشته عاشقانه‌شان) آگاه است. در نیمه ابتدایی این فرضیه تقویت می‌شود که از زاویه دید ویک، هنری تنها کسی است که می‌تواند بدون برافراشتن پرچم قرمز به اندازه کافی به این دو نفر نزدیک شود و به سیا کمک کند تا تاییدیه همکاری یا عدم همکاری آنان با تروریست‌ها در ماجرای گروگانگیری هواپیمای مسافربری تائید شود، اما حقیقت کاملا معکوس است.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
«سلیا هریسون» (تندی نیوتون) نامزد سابق هنری، یک مامور بازنشسته سیا. در روایت کتاب و فیلم  او رفتار خود را پس از فاجعه هواپیماربایی توضیح می دهد. سلیا رازی در مورد هنری می داند و او را به چالش می کشد تا حقیقت ارتباطش را با یک خبرچین فاش کند.

 هنری به سراغ بیل می رود، زیرا او فردی است که در فرصت تحقیقاتی سیا به عنوان مهمترین مظنون شناخته می‌شود. با این حال، واضح است که ویک هنری را فریب داده تا در مقابل سلیا بنشیند.  

آیا بیل کامپتون متهم به خیانت به سیا بود؟

بیل کامپتون توسط هنری بازجویی می‌شود چون به تلفن بیل دسترسی داشته  و خروج ناگهانی بیل از دفتر به دلیل بیماری همسرش می‌تواند بهانه‌ای باشد که بیل  با نهادهای امنیتی در تهران همکاری کرده است.

هنری می‌خواست بیل جاسوس باشد و چیزی را ارائه دهد تا او را متهم کند. اما از آنجایی که بیل به حقیقت پایبند است از مظان اتهام خارج می‌شود. بیل به سلیا در مورد این واقعیت هشدار می‌دهد که هنری به دنبال نفوذی در تیم عملیاتی سیاست.   حالا که هنری کارش با بیل تمام شده  به دنبال سلیا می‌رود، زیرا او یکی از دو نفری است که به تلفن بیل در وین دسترسی داشته و می‌تواند یکی از دو نفری باشد که با تهران تماس گرفته است.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

چرا الیاس شوشانی ربودن پرواز ۱۲۷ را رهبری کرد؟

در ظاهر این هواپیماربایی تصویری کلیشه‌ای و ایران‌هراسانه ارائه می‌شود، اما وجود لایه‌های متعدد روایی در ماجرای گروگان‌گیری از طریق داستان هنری نشان داده می‌شود که دلایل مواجه‌های سخت امنیتی را بررسی کند.  

در یکی از اولین ماموریت های هنری، او مسئول پرونده‌ای در مسکو می‌شود، جایی که او با الیاس به امید کسب اطلاعات در مورد یک حمله تروریستی قریب الوقوع در تماس است. هنری نه تنها اعتماد الیاس را جلب می‌کند بلکه با خانواده او رابطه صمیمانه‌ای برقرار می‌کند. وقتی حمله تروریستی رخ می‌دهد و شمار فراوانی از مردم روسیه کشته می‌شوند (رخدادی که الیاس هیچ ربطی به آن ندارد)، سیا از هنری می‌خواهد که  اورا به روس‌ها تحویل دهد تا  دستگاه امنیتی روسیه را احمق جلوه دهد. «سیا» حتی با وجود مخالفت «هنری»، این کار را انجام می‌دهد و سبب می‌شود موقعیت الیاس در روسیه به خطر افتد و از خانواده اش دور شود.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
الیاس شوشانی در دهه ۹۰ از گروزنی گریخت و اطلاعاتی در مورد جامعه چچنی به سیا در مسکو تحویل داد. الیاس، سلیا را تا مرز گروگان‌گیری می‌برد تا هنری را به عامل خود تبدیل کند.

 هنری بخشی از دلایلی است که ایلیا تصمیم گرفت هواپیماربایی را در وین انجام دهد و این رخداد صرفا یک تصادف نیست. وقتی الیاس توسط سیا به نهادهای امنیتی روسیه تحویل داده شد او را به صورت سختی شکنجه می‌کنند.

زمانی که الیاس به همراه خانواده اش به ایران گریخت، به دلیل تحریم های آمریکا علیه این کشور نتوانست دختر بیمارش را درمان کند و  نتیجه تحریم‌ها سبب مرگ دختر الیاس می‌شود. اگر هنری به الیاس خیانت نمی‌کرد و او را به روس‌ها تحویل نمی‌داد، هیچ کدام از این اتفاقات نمی‌افتاد.   

هواپیماربایی  یک شگرد عملیاتی است که  الیاس با حمایت تهران به صورت غیرمستقیم به کسانی که باعث مرگ خانواده‌اش شده بودند، ضربه بزند. این روش الیاس سبب شده هنری در موقعیت ترس از دست دادن عزیزی را تجربه کند

 الیاس از گروگان‌ها استفاده می‌کند تا هنری و هم سلیا را از یکدیگر دور کند (زیرا ایلیا از عشق هنری به سلیا آگاه است) و آنها را به مخفیگاهی در وین ببرد. او  هنری را تهدید می‌کند که اگر هنری اطلاعاتی در مورد برنامه‌های اقدام آمریکایی‌ها و اتریشی‌ها به تهران ارائه نکند، سلیا  را خواهد کشت. از آنجایی که هنری قصد دارد  سلیا را از دست الیاس نجات دهد، مجبور می‌شود با تهران همکاری کند.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

آیا هنری پلهام قصد داشت سلیا هریسون را نجات دهد؟

  هنری در گفت و گوی دونفره‌  تحقیقاتی‌اش با سلیا صریحاً اعلام می‌کد که هر کاری که انجام داده، ترفندی برای نجات او بوده است. او  پیش خودش محاسبه کرده که اگر سیا مراحل تیم «وین» را دنبال کند، بیل از این اتهام مبرا خواهد شد، زیرا هنری از طریق تلفن خود با ایران تماس نگرفت و این کار را با تلفن مستقیم دفتر بیل کامپتون انجام داد و اصلا تصور نمی‌کرد که سلیا شماره را از تلفن بیل کشف کند. از طرفی پیش‌بینی نمی‌کرد که سلیا به دام الیاس بیفتد و از او برای تهدید هنری استفاده کنند.

پایان «همه چاقوهای قدیمی» توضیح داد: چرا سلیا هریسون هنری پلهام را کشت؟

دلیل ترک سلیا با هنری تماس با تهران است. او می‌فهمد که هنری با طراحان گروگانگیری  ارتباط برقرار کرده و باعث کشته شدن خبرچین سیا و مسافران پرواز ۱۲۷ شده است. در روایت امروزی فیلم سلیا  ازدواج کرده، صاحب یک فرزند شده و زندگی خود را بدون تنش سپری می‌کند تا اینکه پرونده بازگشایی شد و سیا به دست داشتن هنری در این پرونده پی می‌برد.

بیل به سلیا در مورد این واقعیت هشدار داد که هنری سراغ هر دوی آنها می آید. سلیا از آنجایی که می‌ترسید هنری به خانواده‌اش صدمه‌ای بزند، موافقت کرد که با عملیات سیا به رهبری کارل (کوری جانسون) برای سرنگونی هنری همکاری کند.

او از تلاش های هنری برای نجاتش از مردان الیاس چیزی نمی‌دانست و انحرافی در این عملیات نجات ایجاد کرد تا سیا به کارهای او شک نکند.   “همه چاقوهای قدیمی” با یک فرجام شیرین به پایان می‌رسد و سلیا به آغوش خانواده اش باز می گردد و هنری کشته می‌شود.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
نمایی از فیلم «همه چاقوهای قدیمی»

 ایرانی هراسی؛ القای مرکزیت تروریسم؛ تاثیر تحریم‌ها و بمباران هوایی نیروگاه‌های هسته‌ای

صنعت فیلمسازی و ادبی ترسیم کننده اهداف بلند مدت امنیتی – نظامی ایالات متحده است. صنعت ساخت آثاری ملودرامی که زیرساخت‌های اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی را با آثاری نظیر بدون دخترم هرگز و خانه‌ای از شن و مه هدف می‌گرفت، تغییر شگرفی کرده و گفتمان بوش پسر  تحت عنوان محور شرارت در آثار ضد ایرانی دنبال می‌شود. در فیلم همه چاقوهای قدیمی، هیچ کاراکتر ایرانی حضور ندارد و دفاتر امنیتی هدایت کننده در تهران هدف اصلی پدیدآوردنده کتاب و خالقان این اثر سینمایی است.

نظم‌دهی به افکار عمومیاز طریق سینما کاملا جهت‌دار و زمان بندی شده است. کتاب‌هایی نظیر «همه چاقوهای قدیمی» بازار جهانی را در اختیار دارد و تفسیر محور شرارت را درباره ایران به جامعه نخبه‌جهانی القا می‌کند.

این کتاب مثل سایر آثار نویسنده‌اش به ۲۵ زبان ترجمه شده و در فاصله کوتاهی نسخه سینمایی آن توسط نت‌فلیکس ساخته و پخش شد  تا مخاطب هدف اثر گسترش پیدا کند. پس از انتشار این فیلم کمی بعد در سینمای جهان قسمت دوم اسلحه برتر اکران شد.

در روایت این فیلم که بار آن را ستاره‌ای همچون تام کروز به دوش می‌کشد و فروش فوق العاده‌ای در سطح جهان داشته، یگان هوایی ایالات متحده ماموریت پیدا می‌کند تا کشوری در خاورمیانه که قصد ساخت سلاح هسته‌ای را دارد، بمباران کنند. در واقع چیدمان انتشار و توزیع فیلم‌های سینمایی در توسعه ایران هراسی پازل‌های افکار عمومی جهانی را تکمیل می‌کند.

همه چاقوهای  ظاهرا درباره یک عملیات گروگانگیری است اما به نحوه مقابله غرب با ایران می‌پردازد. در یکی از ضدانسانی‌ترین شگردهای روایی مخاطب با روایت شوشانی همراه می‌شود. تروریستی که از روسیه به ایران می‌گریزد و  به دلیل تحریم دارو نمی‌تواند دخترش را درمان کند و دخترک جانش را از دست می‌دهد. شوشانی بدمن فیلم یکی از چهره‌های تروریسم در عرصه بین‌الملل است که ایران تنها پناهگاه اوست و دخترش اهرم فشار تحریم دارو  جانش را از دست می‌دهد. «همه چاقوهای قدیمی» از این زوایه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند تا نشان دهد حتی این تحریم هم در به زانو درآوردن تروریست‌های در ایران موثر است.

آنطور که در سراسر فیلم و کتاب مطرح می‌شود ایران مکان امنی برای گروه‌های تروریستی است اما این امنیت به واسطه تحریم دارو مخدوش شده است. این موتیف داستانی ضد انسانی‌ترین شگرد نمایشی است که مولفان از بهره می‌برند.

اما پرسشی که اغلب کارشناسان حوزه امنیت فرهنگی در مقابل چنین چیدمانی مطرح می‌کنند، دستاوردهای ادبی و سینمایی ایران در بازار جهانی چگونه می‌تواند این عملیات روانی را خنثی کند؟ آنهم در کشوری که برای فعالان سینمایی و ادبی‌اش سالانه صدها بزرگداشت با هزینه اقتصاد مرکزی برگزار می‌کند.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

آیا نویسنده کتاب همه چاقوهای قدیمی یک کارشناس امنیتی است؟

روایت کتاب و فیلم «همه چاقوهای قدیمی» بسیار پیچیده است و این پچیدگی وقتی به صورت خطی به مخاطب ارائه می‌شود، آنرا نمی‌توان یک داستان سرگرم کننده امنیتی تصور کرد. این هزارتوی روایت و یافتن حفره‌های امنیتی امکان ندارد که توسط یک نویسنده ساده آمریکایی ساکن اروپا نوشته شده باشد.

اغلب آثار اولن اشتاینهاور دو ویژگی بسیار مهم دارند. در عمده آثار او وقایع  جاسوسی مرتبط با سرویس‌های امنیتی در اروپا رخ می‌دهد و زیستن اشتاینهاور به عنوان یک آمریکایی در کشورهای اروپایی به قدر کافی شائبه برانگیز است.

در مقدمه این گزارش به نویسندگان اطلاعاتی – امنیتی  همچون گراهام گرین اشاره شد که با نگارش ۲۴ رمان امنیتی سفرهای بسیار زیادی انجام داد و در اغلب معرکه‌های سیاسی و انقلابی مثل کودتاهای مخملی و نظامی حضور داشته است.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

چرا نویسندگان اطلاعاتی – امنیتی وارد فاز گسترش ایران هراسی در سراسر جهان شده‌اند؟

مورد اشتاینهاور که پروژه‌ «همه چاقوهای قدیمی» را با محوریت ایران‌هراسی به نگارش درآورده شبیه تمامی جاسوس-نویسندگانی است که در آمریکایی جنوبی و اروپای شرقی زندگی می‌کنند و پرونده‌هایی خاص را با معکوس جلوه دادن واقعیت، تبدیل به داستان می‌کنند. مهمترین نکته درباره  که همه چاقوهای قدیمی فاقد کوچکترین حفره امنیتی است.

  اشتاینهاور تا سنین جوانی در ویرجینیا و ایالات متحده  زندگی می‌کرد و از زمانی که به عنوان  نویسنده مشهور شد در اروپا زندگی می‌کند. او یک سال را در رومانی با کمک دریافت کمک‌ هزینه‌ای ناشناخته از یک بنگاه ادبی ناشناخته چند سالی را در اروپا گذراند. نشریات آمریکایی درباره او می‌نویسند حضور در کشور رمانی زمینه الهامی را فرآورد که او  پنج کتاب اول خود را بنویسد و سپس برای مدتی به مجارستان رفت.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

او نخستین رمان امنیتی خود را با عنوان پل حسرت‌ها (۲۰۰۳) نوشت که به جنگ سرد اروپای شرقی می‌پردازد و با اینکه این رمان محتوای دندانگیری نداشت اما او بارها نامزد جوایز ادبی در دنیا شد. اعتراف، بلوار ۳۶ یالتا، جنبش های آزادیبخش(نامزد جایزه ادگار برای بهترین رمان سال شد) و پیروزی میدان(انتخاب سردبیر نیویورک تایمز) رمان‌هایی با غنا و جزئیات امنیتی بودند که توسط این نویسنده به نگارش درآمد.

پس از موفقیت نخستین آثارش او از سال ۲۰۰۹ با توریست (۲۰۰۹)، تلاش کرد شش گانه امنیتی خود را با تمرکز بر رخدادهای پس از ۱۱ سپتامبر آغاز کند. توریست به فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز رسید و به ۲۵ زبان ترجمه شده است. جلد دوم این سه گانه «نزدیکترین خروجی» در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و برنده جایزه  بهترین رمان جنایی ادبی سال شد. قسمت سوم اثرش، یک جاسوس آمریکایی، در مارس ۲۰۱۲ در ایالات متحده و بریتانیا منتشر شد و ۳ هفته در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز، و همچنین در فهرست پرفروش‌های هفتگی LA Times و Publishers Weekly قرار گرفت.

کتاب ماجرای قاهره (۲۰۱۴) که از بوداپست آغاز می شود و در بحبوحه بهار عربی به قاهره و لیبی پس از مبارک می‌رسد با تحسین نیویورک تایمز، سیاتل تایمز، آمازون دات کام، و شنبه ایونینگ پست مواجه  این کتاب به تعدادی از فهرست‌های پرفروش از جمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست و هفته‌نامه ناشران رسید.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

بسیار از کارشناسان حوزه ادبیات اعتقاد دارند داستان «همه چاقوهای قدیمی» (۲۰۱۵) مطابق با ساختار سیستم اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در کشور اتریش نوشته شده و حتی لوکیشن‌ها و جغرافیای فیلم به دقت ترسیم شده است.

اشتاینهاور  در این کتاب به تروریسم، عشق و انتقام می پردازد که بین رستورانی در کالیفرنیا و سفارت آمریکا در وین تقسیم می شود.   نکته جالب این است که فراهم کردن فضا برای این نویسنده  از رانت‌های خاصی است که برای نوشتن  آثار اطلاعاتی – امنیتی زمینه را برای او تسهیل می‌کند. به عنوان نمونه اولن اشتاینهاور  نزدیک به یک سال را در برلین گذراند و یک سریال تلویزیونی به نام ایستگاه برلین را ساخت که در سه فصل ساخته و پخش شد.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

او با عطف به تهدید تروریسم خارجی هدایت شده از مرکز خاورمینامه، The Middleman (۲۰۱۸) بر اضطراب‌ها و ناامیدی‌های سیاسی آمریکای معاصر تمرکز دارد و در اغلب آثارش بدون پرده پوشی در چند سال اخیر به ایران، به عنوان تمام عملیات‌های تروریسی نگاهی تاثیرگذار داشته است.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

آخرین توریست او در مارس ۲۰۲۰ شش گانه دنیای «میلو ویور»   را کامل کرد و داستان میلو او را به طور کامل به زمان حال  آورد. اشتاینهاور را به درستی وارث جان لو کاره و استاد مدرن رمان جاسوسی می‌نامند. در یک دوره‌ای جاسوس‌های بازنشسته در قالب سیاستی نانوشته پس از بازنشستگی مشغول نگارش عملکرد نهادهای امنیتی – اطلاعاتی درباره پرونده‌های امنیتی به سرانجام رسیده هستند، اما نویسندگانی نظیر اولن اشتاینهاور درباره رخدادهای آینده‌نگرانه مشغول کتاب می‌نویسد.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟
بخشی از مصاحبه اشتاینهاور با وب سایت «بوک براوز» تسلط او را بر کوچکترین رخدادهای معاصر  جهان برجسته می‌کند.

در این مصاحبه او صراحتا به رخدادهای شبه امنیتی در نیجریه، کاریکاتور روزنامه هلندی، معترضان بلگراد، و رخدادهای چین، پاکستان، صربستان، و مجارستان و آمریکایی جنوبی کاملا آگاه است. تنها کسی که می‌تواند به این حجم از داده در یک مصاحبه معمولی اشاره کند، صرفا نویسنده نمی‌تواند باشد.

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

توماس مولن نویسنده رمان جاسوسی  در گفت‌وگو با این نویسنده و در وب سایت تحلیلی – خبری «ماهولند بوکس» نخستین پرسشی که برای تطهیر این نویسنده مطرح می‌کنداین است:” زمانی که مشغول نوشتن تلاش خودم برای یک رمان جاسوسی بودم، در نقدی در جایی خواندم که «همه بهترین رمان‌نویس‌های جاسوسی زمانی خودشان جاسوس بودند» و او به افرادی مانند جان لوکاره و جوزف کنراد اشاره می‌کند و در ادامه می‌گوید: “اوه لعنتی. ” اما بعد یاد نویسندگانی مثل شما می افتم و حالم بهتر می شود. به هر حال، شما رمان های جاسوسی برجسته ای نوشته اید، اما جاسوس نبودید (تا جایی که من می دانم). 

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم دارو در ایران را توجیه می‌کند؟

نکته جالب در این مصاحبه این است اولن اشتاینهاور  در پاسخ به توماس مولن برای فرار از وابسته بودن خود را نویسنده‌ای چپ‌گرا معرفی می‌کند که این عنوان با گرایشات راست‌گرایانه آمریکایی او در تمامی آثار در تضاد است.

بیشتر بخوانید:

«جان لوکاره» ما کجاست؟

آنچه از رصد و ارزیابی تولیدات سینما و حوزه اقتباس آثار سینمایی می‌توان دریافت که این است که  توسعه رویکرد ایران‌هراسی و توجیه جنایات اقتصادی در رابطه با مسئله تحریم در رمان‌های عامه‌پسندانه و آثار سینمایی در سال‌های آینده به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و البته توان داخلی فرهنگی هیچگاه پاسخی هنری برای و فراگیر به جامعه جهانی ارائه نمی‌کند و سینماگران به جای پرداختن به اثرات وضعی تحریم در آثاری که در مجامع جهانی ارائه می‌کنند، خودتحقیری بین‌الملی را دنبال می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پروژه امنیتی «همه چاقوهای قدیمی» چگونه تحریم ایران را توجیه می‌کند؟ بیشتر بخوانید »