سمیه گنجی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در برشی از کتاب «به‌شرط بهشت» به نویسندگی سمیه گنجی که زندگینامه شهید سید محمد (سعید) امیری‌ مقدم، شهید راوی مرکز اسناد و تحقیقات جنگ است و توسط انتشارات مرزوبوم در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است، می‌خوانیم:

«اعلام کردند که امشب باید به خط بزنیم. حرکت کردیم به سمت جلو. هر چه جلوتر می‌رفتیم، تعداد جنازه‌های عراقی که اطراف بودند، بیشتر می‌شد. از شدت گرما جنازه‌ها باد کرده بودند. رفتیم تا رسیدیم به محدوده‌ای که خاکریز‌های دوجداره داشت. می‌خواستیم خاکریز‌ها را دور بزنیم و برویم پشت آنجا. سکوت مطلق بود و تخریب‌چی‌ها در حال خنثی‌سازی بودند.

ناگهان صدای انفجار سکوت بیابان را شکست. هنوز شوکه صدای انفجار بودیم که باران گلوله بر سرمان باریدن گرفت. صدای سربازان عراقی به‌راحتی شنیده می‌شد که با داد و فریاد می‌گفتند: «قف!» بدون اینکه بتوانیم سرمان را بلند کنیم، کور و بی‌هدف شلیک می‌کردیم. با خود گفتم الآن سوراخ‌ سوراخ می‌شویم.

حالا در این شلوغی و وسط آن جهنم، یک صدایی همه را کلافه کرده بود و آن، «سعید سعید» گفتن‌های مکرر حمید صالحی (دایی سعید امیری‌ مقدم) بود؛ آن‌ قدر نگران سعید بود که مدام داد می‌کشید: «سعیییید! کجایی؟… سعیییید سرت رو بدزد… بدو و…»؛ آن‌قدر حمید این کار را کرد که از آن‌طرف، یکی با لهجه‌ عراقی داد زد: «سعید و زَهرِمار».

انگار قرار نبود جهنم آن شب تمام شود. کار به حدی گره خورده بود که شهید همت خودش با بی‌سیم داشت عملیات ما را هدایت می‌کرد. رفتم سمت چپ خاکریز سرک کشیدم، ترس بر من غلبه کرد، هیچ‌کدام از بچه‌ها نبودند؛ از یکصد نفر نیرو، فقط ۱۳ _ ۱۴ نفر به چشم خوردند. دستور برگشت به عقب رسید.

از یک جایی به بعد دیگر شلیک‌های عراق دقیق نبود؛ کور و بی‌هدف بود. نزدیک اذان صبح به سنگر‌ها رسیدیم. آن‌ طرف سنگر حمید صالحی و باقی بچه‌ها را دیدم، خیالم راحت شد که همه سالمند؛ ولی صحنه‌ها و اتفاقات چند ساعت گذشته، روی همه تأثیر گذاشته بود، هر کس توی لاک خودش بود. دیدم این‌طور نمی‌شود. شروع کردم سر حمید داد و فریاد که: «بابا چه مرگت بود؟ دیگه صدای عراقی‌ها رو هم درآوردی، هی سعید، سعید، سعید! مگه دختر آوردی جبهه. من فکر کردم دوست‌دخترت رو دیدی اون وسط، اسمش هم سعیده است که هی صداش می‌زنی.» یکی بدو کردن‌های من و حمید و پر و بال دادن باقی، فضا را عوض کرد؛ باز هم صدای خنده و قهقهه از سنگر ما بلند شد.»

انتهای پیام/ 118

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یک سال سخت بدون حاج قاسم سلیمانی سپری شد، ۳۶۵ روز از شبی که آمریکایی‌ها سردار بزرگ مقاومت را در سفر به عراق مورد هدف قرار دادند و او و همراهانش را به شهادت رساندند گذشت؛ در این مدت تنها چیزی که التیام پیدا نکرد زخم داغی بود که بر سینه عاشقان سردار نشست و این روز‌ها در ایام سالگرد حاج قاسم زخم یکساله سرباز کرده تا سوگوار کسی باشیم که بزرگمرد میدان بود و مکتبی از ایمان و استقامت و شجاعت را با نام و نشان خویش به وجود آورد.

در حالی که از نهاد‌های فرهنگی و سازمان‌های متولی در بحث فرهنگی کشور توقع می‎رفت اقدامات اثرگذار بیشتری را در سالگرد سردار شهید سلیمانی انجام دهند، اما مثل همیشه این مردم و گروه‌های خودجوش مردمی بودند که از یک ماه مانده به سالروز شهادت آن یار سفر کرده، آستین همت را بالا زدند و مثل همیشه آتش به اختیار دست به اجرای برنامه‌ها و مراسم‌ها و تولید آثار فرهنگی زدند.

بچه‌هایی که این روز‌ها پای کار برای سالگرد سلیمانی و بزرگداشت او هستند اقشار مختلف را شامل می‌شوند، از نوجوانان ۱۲_۱۳ ساله گرفته تا مردان و زنان میانسال ۵۰_۶۰ ساله. چیزی که همه را به میدان ابراز ارادت آورده، عشق به سرداری است که سال‌ها مجاهدانه برای حفظ امنیت و اقتدار کشور تلاش کرد، اصلا عشق به سردار کوچک و بزرگ نمی‌شناسد، دانش‌آموز و دانشجو و کارگر و فرهنگی و کارمند سرش نمی‌شود، شهید سلیمانی دژ قلب میلیون‌ها انسان را سال‌هاست فتح کرده و چون آتشی بر دل‌ها افتاده که شهادت آن را شعله ورتر کرد.

هیئت فاطمی فرهنگ و رسانه که به تازگی به همت چند نفر از فعالین فرهنگی و رسانه‌ای تاسیس شده، در سالگرد شهید سلیمانی مراسمی در بزرگداشت حماسه‌آفرینی‌ها و ازجان‌گذشتگی‌‎های این سردار مقاومت برگزار کرد. از آنجا که دیگر عشق و علاقه سردار دل‌ها نسبت به مادر سادات، حضرت زهرا (س) برکسی پوشیده نیست، این مراسم همراه با نوحه‌خوانی و ذکر مصیبت حضرت زهرا (س) برگزار شد.

طرح ۴۰ ختم قرآن به نیت سردار سلیمانی و شهدای مدافع حرم نیز توسط این هیئت و با همکاری گروه فرهنگی «فائزون» از ماه گذشته با دعوت از مردم آغاز شد و اختتامیه آن امروز (شنبه) همزمان با سالروز شهادت سردار برگزار خواهد شد.

«سمیه گنجی» نویسنده و از اعضای هیئت فاطمی فرهنگ و رسانه و گروه فرهنگی فائزون در توضیح برنامه‎های این ایام اظهار داشت: اجرای طرح ۴۰ ختم قرآن و برگزاری مراسم گرامیداشت سردار سلیمانی و عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) ادای دینی هر چند کوچک به مجاهدت‌های سردار دل‌ها در طول نزدیک به ۴۰ سال فعالیت خستگی‌ناپذیر بود. امید است بتوانیم با عنایت صاحب الزمان (عج) و با توجه به اینکه بیشتر اعضای هیئت و گروه فرهنگی از نیرو‌های فرهنگی و رسانه‌ای کشور هستند، در راستای اشاعه فرهنگ مقاومت و برگزاری مجالس اهل بیت (ع) قدم‌های مثبتی برداریم.

وی ادامه داد: اولین سالگرد حاج قاسم که همزمان با ایام شهادت حضرت زهرا (س) شده را هرچند کوچک و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برای در امان ماندن از ویروس کرونا، برگزار کردیم، اما یقین داریم که همین اقدامات کوچک و خودجوش آثار معنوی پربرکتی دارد که ان‌شاءالله در آینده مشخص خواهد شد.

گنجی معتقد است در این ایام گروه‎‌های فرهنگی و مردمی عملکرد بهتری نسبت به نهاد‌ها و ارگان‌های دولتی با بودجه‌های میلیاردی داشته‌اند، حقیقتی که خوشبختانه یا متاسفانه نمره قابل قبولی به مردم داده و توقع را از مسوولان فرهنگی بیشتر کرده، او می‌گوید: این موضوع تائیدی بر ضرب‌المثل خواستن توانستن است، هرچند کار فرهنگی نیازمند بودجه و صرف هزینه است، اما در قدم اول باید بخواهیم تا کاری انجام شود، آنوقت می‎بینیم که با وجود موانع، کمبود‌های مالی موجود با همت و پشتکار جبران خواهد شد، لذا کرونا و نداشتن بودجه که برخی نهاد‌ها از آن گله‌مندند بیشتر شبیه بهانه است. الحمدالله مردمی هوشیار و پای کاری داریم که کم‌کاری‌ها را جبران می‌کنند و به وقت نیاز در صحنه‌های مختلف حاضر می‌شوند.

وی درخواستی هم از مردم مسوولان در رابطه با پاسداشت سردار سلیمانی و درج نام او به تقدیم‌ها و مراسم‌های خانگی داشت و گفت: خوب است نام سردار سلیمانی و روز شهادت ایشان در تقویم مراسم‌های خانگی ثبت شود و نام و یاد و سیره بزرگمردی چون او را همچون مناسبت‌ محرم و صفر زنده نگه داریم.

انتهای پیام/ 141