سواد رسانه

گیش گالوپ، روشی که رسانه‌ها با استفاده از آن دروغ می‌گویند!

گیش گالوپ، روشی که رسانه‌ها با استفاده از آن دروغ می‌گویند!



گیش گالوپ شامل ترکیبی از ادعاهای غیرمستند، ارائه نادرست حقایق واقعی، دروغ‌های آشکار، استدلال‌های نامربوط و مغالطه‌های منطقی مختلف است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یکی از تکنیک‌هایی که این روزها از سوی رسانه‌های خارجی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تکنیک «گیش گالوپ» (GishGallop) است.

گیش گالوپ عبارت است از غلبه بر ذهن مخاطب با استفاده از بیشترین استدلال ممکن، بدون آنکه توجه شود آن استدلال صحیح است یا دروغ. این تکنیک اساسا روشی گمراه کننده است که با استفاده از آن، به قدری مطالب غیرواقعی و ساختگی در حجم بالا و پشت سرهم منتشر می‌شود، که مخاطب حتی فرصت راستی آزمایی آن را نداشته باشد و آن مطلب را بپذیرد.

وبسایت «Effectiviology» که به طور تخصصی در زمینه روانشناسی فعالیت دارد، معتقد است کسی که از گیش گالوپ استفاده می‌کند، می‌تواند با طرح تعداد زیادی دلیل مبهم و نامربوط، از ادعای خود حمایت کند.

گیش گالوپ که با نام «استدلال با پر حرفی» هم شناخته می‌شود، توسط «یوگنی اسکات»، جامعه شناس آمریکایی، نام گذاری شد. اسکات این نام را از یک سیاست‌مدار آمریکایی به نام «دوان گیش» گرفته که در مناظرات خود از استدلال‌های ناصحیح و پشت سر هم استفاده می‌کرد.

گیش گالوپ، روشی که رسانه‌ها با استفاده از آن دروغ می‌گویند!

به گفته این وبگاه روانشناسی، کسی که می‌خواهد در رسانه‌های اجتماعی، ادعای بی‌اساس خود را ثبات کند، از گیش گالوپ استفاده می‌کند.

او می‌تواند فهرستی بزرگ از منابع را اعلام کند تا اعتبار ادعای خود را افزایش دهد. البته این منابع به گونه‌ای است که قابل بررسی نیست. مثلا به یک کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای ارجاع می‌دهد، بدون آنکه بگوید کدام صفحه است.

یا مثلا می‌گوید برای حفظ جان منبع، از آوردن نام آن معذوریم. در کنار این مسائل، با تکرار تعداد زیادی ادعای اثبات نشده، مخاطب را بمباران خبری می‌کنند.گیش گالوپ شامل ترکیبی از ادعاهای غیرمستند، ارائه نادرست حقایق واقعی، دروغ‌های آشکار، استدلال‌های نامربوط و مغالطه‌های منطقی مختلف است.

برخی از تکنیک‌های استفاد از گیش گالوپ عبارت اند از:

۱. طرح ادعا با منبعی مبهم که نتوان آن را بررسی کرد. مثلا بگوید من دیدم که یک اتفاقی افتاد یا به من خبر دادند که کسی در زندان درحال شکنجه شدن است. به عنوان مثال روز، می‌گفتند پاهای حسین رونقی در زندان توسط نیروهای امنیتی شکسته است. ادعایی با منبع مبهم که قابل راستی آزمایی نبود و به قدری تکرار شد که برای مخاطب باور پذیر بود. اما بعد از آزادی حسین رونقی، مشخص شد هیچ حادثه‌ای برای او در زندان رخ نداده است.

۲. ربط دادن منابع نامربوط برای یک ادعا. به عنوان مثال، یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی در حمایت از این ایده که یوگا می‌تواند سرطان را درمان کند، پستی منتشر کرد و در حمایت از آن، مقالات مختلفی را فهرست کرد که حاوی کلمات کلیدی مرتبط در این زمینه است، مانند مقاله «یوگا برای بیماران سرطانی و بازماندگان». اما بررسی دقیق مقاله نشان می‌دهد که یوگا می‌تواند وضعیت روانی بیماران سرطانی را مقداری بهبود دهد، ولی هیچ درمانی برای سرطان ایجاد نمی‌کند. استفاده از گالوپ گیش در این روش اغلب تا حدی جواب می‌دهد، زیرا بسیاری از مردم به خود زحمت نمی‌دهند فهرست منابع را بررسی کنند.

۳. گفتن جملات بی‌ربط و غیرمنطقی. مثلا کسی برای اینکه بگوید کره زمین در حال گرم شدن نیست، می‌گوید که در شهر من برف می‌بارد؛ پس کره زمین درحال گرم شدن نیست.

۴. ادعای همراهی جمعیت زیاد برای ایجاد اعتبار نسبت به یک ادعا. مثلا در روزهای اخیر، رسانه‌های خارجی مدعی بودند که ملیون‌ها ایرانی به خیابان آمدند در حالی که جمعیت حاضر در خیابان، حتی به هزار نفر هم نمی‌رسید.

۵. گفتن دروغ‌های آشکار. مخاطب معمولا توقع ندارد که از طرف مقابل دروغی آشکار و واضح بشنود. بنابراین، وقتی یک دروغ آشکار مطرح می‌شود، گمان می‌کنند که حقیقت دارد. به عنوان مثال، رسانه‌های خارجی حدود دوهفته گذشته مدعی شدند، حکم اعدام ۱۵ هزار نفر از سوی ایران صادر شده است و حتی نخست وزیر کانادا نیز این دروغ آشکار را منتشر کرد. درحالی که اصلا دادگاهی برگزار نشده بود که بخواهد حکمی صادر شود. آن هم برای ۱۵ هزار نفر!

۶. گفتن جملات صادقانه‌ای که بی‌ارتباط با موضوع است. این جملات به گونه‌ای گفته می‌شود که در عین نامرتبط بودن، ادعایی را رد یا تایید کند.

۷. تکرار ادعاها و اتفاقات گذشته با اندکی تغییر، به عنوان ادعایی تازه. در روزهای اخیر، بارها اتفاق افتاده است که رسانه‌های خارجی فیلمی که متعلق به سال‌ها پیش و در کشورهای دیگر بوده را به عنوان حوادث ایران معرفی کرده اند.

۸. استفاده از عبارت طبیعی بودن. مثلا رسانه‌های خارجی به دروغ مدعی می‌شوند که هرکس طرفدار جمهوری اسلامی بوده، طبیعی است که مزدور هست. ولی هیچ کس مزدور سعودی‌ها نیست.

تکنیک گیش گالوپ، به دو دلیل اصلی مورد استفاده قرار می گیرد: اول، به طور کلی ارائه چندین استدلال ضعیف آسان‌تر از رد آن‌هاست و دوم، استدلال‌های ساده، حتی نادرست، در افکار عمومی قانع کننده‌تر از استدلال پیچیده و صحیح است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گیش گالوپ، روشی که رسانه‌ها با استفاده از آن دروغ می‌گویند! بیشتر بخوانید »

استوری که منجر به شکایت شد

استوری که منجر به شکایت شد



رئیس پلیس فتا استان آذربایجان شرقی از شناسایی فردی خبر داد که با استوری کردن مطالبی موجب آبروریزی شاکی پرونده در یکی از شبکه‌های اجتماعی شده بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن محمودی بعد از ظهر امروز در گفت وگو با خبرنگاران اظهار داشت: با مراجعه یکی از شهروندان به پلیس فتا استان و با ارائه شکوائیه‌ای بیان نمود که در یکی از شبکه‌های اجتماعی فردی اقدام به انتشار استوری علیه وی کرده است که از پلیس رسیدگی به موضوع را خواستار شد.

این مقام انتظامی تصریح کرد: در راستای رسیدگی به موضوع و حفظ آبروی این شهروند، کارشناسان پلیس فتا ضمن تشکیل پرونده قضائی برای فرد یا افراد مرتبط، رسیدگی به موضوع را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.

وی افزود: با بررسی علمی و تخصصی صورت گرفته برروی موضوع توسط افسران پلیس فتا استان عامل ایجاد کننده و گرداننده صفحه که اقدام به انتشار استوری بر علیه شاکی پرونده نموده بود مورد شناسایی قرار گرفت.

وی بیان داشت: پس از هماهنگی با مقام قضائی عامل انتشار استوری جهت پاسخگویی به اعمال خود به پلیس فتا فراخوانده شد که با حضور در مقر پلیس عنوان کرد با شاکی پرونده در سالهای گذشته سر موضوع  مالی به اختلاف خورده بودند و در این خصوص نیز پرونده قضائی در دادسرا داشته اند که پس از صادر شدن حکم علیه وی اقدام به انتشار استوری کردم.

این مقام سایبری ادامه داد: شاکی با بیان اینکه از جرم بودن این کار خود مطلع نبوده ضمن پاک کردن مطالب استوری برعلیه شاکی پرونده برای پاسخگویی به قانون به همراه پرونده جهت سیر مراحل قانونی به دادسرا منتقل گردید.

رئیس پلیس فتا استان آذربایجان شرقی تاکید کرد:کاربران ضمن افزایش سواد سایبری خود باید به این موضوع دقت کنند که انتشار هرگونه مطلب توهین‌آمیز برعلیه دیگران، هتک حیثیت و نیز مزاحمت در فضای سایبر جرم است و با کاربر خاطی برابر قانون برخورد می‌شود.

 محمودی اعلام داشت: هموطنان در صورتی که با موارد مجرمانه و مشکوک مواجهه شدند مراتب را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس www.Cyberpolice.ir و یا تماس با مرکز فوریت‌های سایبری به شماره ۰۹۶۳۸۰ گزارش کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استوری که منجر به شکایت شد بیشتر بخوانید »

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی



چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی و آنچه از اعتراضات دانش‌آموزی روایت می‌کنند را ببینید و خودتان قضاوت کنید!

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند وقتی است که رسانه‌های معاند و اغتشاشگرانِ به ظاهر معترض پای اعتراضات‌شان را به مدرسه‌ها هم کشانده‌اند. لیدرهای اغتشاشات سعی‌می‌کنند با تحریک دانش‌آموزان این‌بار آنها را بازیچه رسیدن به اهداف‌شان قرار دهند.

پس از عملیات کشته‌سازی نوجوان‌ها، کشاندن اغتشاشات و شعارهای سیاسی به مدارس پروژه خوبی است برای دشمن که ذهن جوان و نوجوان را با خود همراه کند و سیاه‌نمایی‌هایش را از وضعیت کشور این بار در گوش دانش‌آموزان زمزمه کند.

پای تصاویر و اخبار رسانه‌های آن طرف آبی که بنشینید خیال می‌کنید حالا همه دانش‌آموزان، درس و مدرسه را رها کرده‌اند و در صف اول اغتشاشات مشت گره کرده‌اند اما همین رسانه‌ها چندباری خودشان، خود را رسوا کرده‌اند! 

 روایت به‌ظاهر صادقانه «منوتو» از اعتراضات دانش‌آموزی!

 همه آنهایی که حالا در صف اغتشاشات حضور دارند و بی‌چون و چرا اخبار رسانه‌های آن طرف آبی را باور می‌کنند به روایت صادقانه این رسانه‌ها  ایمان دارند.

همان‌هایی که شعارشان این است که بی‌طرفانه طرفدار مردم‌اند اما خالی از لطف نیست نگاهی به این عکس بیندازید و شاید نگاهی به روایت به ظاهر صادقانه منوتو از اعتراضات دانش‌آموزی! 

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

منوتو روز سیزدهم مهر تصویری از اعتراضات دانش‌آموزان کرج در مدرسه منتشر می‌کند و مدعی می‌شود دانش‌آموزان کرجی یک‌صدا در این روز شعار «مرگ بر دیکتاتور» را در مدرسه سر داده‌اند! گویا اتاق خبر «منوتو»‌ اطلاع ندارد روز چهارشنبه ۱۳ مهر در ایران تعطیل رسمی است و دانش‌آموزی به مدرسه نمی‌رود!

صفجه توئیتر منوتو یکی از تصاویر آرشیوی را منتشر می‌کند و ادعا می‌کند متعلق به چهارشنبه است تا صفحه‌خبری اش و صحنه اعتراضات را خالی نشان ندهد و خدایی نکرده کسی این احساس را نکند که حال ایران و مردمش خوب است!

اینکه چرا این رسانه دست به چنین کاری می‌زند روشن است اما سوال اینجاست تا به حال این رسانه‌ها چندین‌بار دروغی را به عنوان روایت دست ‌اول به مخاطب عرضه کرده اند؟!

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

یک‌بار به نام دانش‌آموزان، یک‌بار به کام دانشجویان 

رئیس‌جمهور روز شنبه ۱۶مهر در دانشگاه «الزهرا» سخنرانی داشت. تصاویر منتشر شده نشان از استقبال دانشجویان از سخنان رئیس‌جمهوری را دارد.

البته لیدران اغتشاشات هم بی‌کار ننشستند و به همراه تعدادی از دانشجویان در دانشگاه الزهرا تجمع کردند. تصاویر این تجمع از جنبه‌های مختلف و لحظه به لحظه از رسانه‌های آن طرف آبی مخابره می‌شد اما به حدی نبود که پاسخگوی سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی آنها باشد.

به همین خاطر ایران‌اینترنشنال فیلمی از تجمع چند دانش‌آموز با لباس فرم مدرسه که فرستنده آن مکانش را خیابان شریعتی اعلام می‌کند با تیتر«اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا همزمان با حضور رئیسی» به خورد مخاطبانش می‌دهد.

از اینکه دانشگاه الزهرا در خیابان شریعتی نیست و در ونک واقع شده بگذریم! این موضوع که اینترنشنال اینطور مخاطبانش را فریب می‌دهد جای سوال دارد! این فیلم بار دیگر با تیتر «اعتراضات دانش‌آموزی» در صفحه ایران‌اینترنشنال منتشر می‌شود اما این‌بار روی فیلم زوم می‌کند و با تقطیع و تار کردن آن سعی در متفاوت جلوه دادنش دارد.

سوال اینجاست؟! روزانه چند فیلم از صحنه اعتراضات که در صفحه رسانه‌های آن طرف آبی منتشر می‌شود چنین پشت‌پرده‌ای دارد؟! آیا رسانه‌های آن طرف آبی راوی اعتراضات ایران هستند یا آتش‌بیار معرکه‌ای که خود به پا کرده‌اند؟!

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی

تصویری که هیچ‌وقت به چشم رسانه‌ها نمی‌آید! 

این چند روز عکس دانش‌آموزان با شعارهای «زن، زندگی،آزادی»‌ در مدرسه به تکرار از صفحه رسانه‌های معاند منتشر شد اما کم نداشتیم دانش‌آموزانی را که تحت‌تاثیر حرف‌های اغتشاشگران قرار نگرفتند و عشق‌شان به میهن و اسلام و انقلاب را با جوسازی‌های دشمن از یاد نبردند. مثل همان دانش‌آموزانی که تصویرشان در صفحات مجازی پخش شد. جمعی از دانش‌آموزان یک مدرسه با نوشتن«سلام یا مهدی!» «جانم فدای ایران!» «لبیک یا خامنه‌ای» از اغتشاشگران برائت جستند و عشق‌شان به میهن را به تصویر کشیدند.

اما سوال بعدی که مطرح می‌شود این است که چرا این راویان به ظاهر صادق که از شروع اغتشاشات، ۲۴ ساعته از وضعیت ایران گفته‌اند چنین تصاویری را سانسور می‌کنند و از این دانش‌آموزان چشم‌پوشی می‌کنند؟! این دانش‌آموزان آیا ایرانی نیستند که در لیست اخبار ۲۴ ساعته رسانه‌های آن طرف آبی از ایران قرار بگیرند؟! یا نوشتن از آنها برای مدعیان آزادی صرفی ندارد و چندان به مذاق‌شان خوش نمی‌آید؟!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چه خبر از اعتراضات دانش‌آموزی؟!/ چند پرده از روایت به‌ظاهر صادقانه رسانه‌های آن‌طرف‌آبی بیشتر بخوانید »

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال!

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال!



کاملا مشخص است ستاد اغتشاشات با اسم مستعار رسانه فعال شده است، اما می‌خواهیم ببینیم نقش سلاح‌های نرم در این جنگ هیبریدی چیست؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه جام جم نوشت: مسأله این بار متفاوت است؛ نه برای ایران بلکه برای رسانه‌های غرب، در چهار هفته گذشته یک اتفاق خاصی افتاده که اصلا عادی نیست و آن اتفاق هم این است که غرب در همه ساحات رسانه‌ای خود احضار شده است نزدیک‌ترین رویداد به چنین فضایی در ماجرای جنگ اوکراین رخ داد که اروپا و آمریکا همه ظرفیت رسانه‌ای خود را احضار کردند و جای هیچ مخالفتی باقی نگذاشتند به طوری که اگر در آن فضای رسانه‌ای برساخته فردی کوچک‌ترین مخالفتی با اتمسفر آن می‌کرد اصطلاحا سلاخی رسانه‌ای می‌شد. حالا هم وضعیت همان‌طور است با این تفاوت که این بار این اتفاق درباره ایران رخ داده و درواقع خط اوکراین و ایران روی هم افتاده‌اند و همان خشونت رسانه‌ای و سطح برخط کردن برای وقایع این روزهای ایران در حال تکرار شدن است.

شما حتی اگر روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی هم نباشید قطعا متوجه می‌شوید که تمام رسانه‌های جهان چطور روی مسأله ایران خیمه زده‌ و بمباران رسانه‌ای کامل ایجاد کرده‌اند، آن هم در حالی که چهار هفته از شروع اعتراضات می‌گذرد، اما این مسأله اصلا عادی نیست که نه تنها رسانه‌های رسمی غربی و انسان رسانه‌ها که از کیم کارداشیان تا شکیرا و همه پتانسیل‌های غیرسیاسی از جشنواره‌های هنری تا محیط‌های ورزشی علیه ایران برخط شده‌اند و غرب با رفتارهای تمامیت‌خواهانه، طوری فضا را علیه ایران، نه جمهوری اسلامی، کرده است که در پس این فضای ضدایرانی، تجزیه‌طلبان هم بدون ترس به میدان آمده‌اند و از تقسیم ایران به کردستان، بلوچستان و عربستان صحبت می‌کنند! ایده‌ای که برآمده از حدود ۲۲اتاق فکر غربی_آمریکایی برای مدیریت آشوب‌ها در ایران است؛ از بنیـاد هریتیـج و بنیـاد دفــاع از دموکراســی‌هــا تا شــورای روابــط خارجــی اروپــا و وبسایت واشــنگتن فــری بیکــون. آیا به نظر شما این سطح از واکنش و دیکتاتوری جوی عادی است که بخواهیم آن را به صرف اعتراضات محدود کنیم یا  زوم کردن بر موضوع ایران، عملیات سیاسی و فرامتن بین‌المللی دیگری دارد؟

سلاح‌های نرم در جنگ هیبریدی

یکی از خصلت‌های این گستره و پمپاژ شبانه‌روزی اخبار فیک و صحیح، درست کردن یک فضای توده‌ای است که هیچ روایتی غیر از این رسانه‌ها را نپذیرد، آن هم رسانه‌هایی که بدون هیچ فکت و منبع سفیدی مثلا طی دروغی مدعی کشته شدن یک دانش‌آموز در اردبیل هستند درحالی که اساسا سال‌هاست پنجشنبه‌ها مدارس تعطیل است و کل این مسأله هم خلاصه می‌شود به اعتراض برخی خانواده‌ها درباره این‌که چرا بچه‌های‌شان بدون اطلاع آنها به برنامه رفته‌اند، این دغدغه کاملا درست و به جاست اما ما می‌خواهیم از جریان تحمیق‌سازی مخاطب در بک‌گراند یک جنگ رسانه‌ای تمام عیار حرف بزنیم که اگر منفعل با این رسانه‌ها مواجه شویم، قطعا جزو کشته‌های این بمباران رسانه‌ای هستیم. بمبارانی که فارغ از جمهوری اسلامی به دنبال زدن ایران است.

با این مقدمه پس کاملا مشخص است ستاد اغتشاشات با اسم مستعار رسانه فعال شده است، اما می‌خواهیم ببینیم نقش سلاح‌های نرم در این جنگ هیبریدی چیست؟ آن هم وقتی ما درگیر یکی از پیچیده‌ترین جنگ‌های رسانه‌ای هستیم، اول این‌که جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی نوعی راهبرد پیچیده است که از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در برمی‌گیرد و از جنگ‌های مدرن است که بدون محدودیت زمانی و مکانی استفاده می‌شود، به همین دلیل جنگ سیاسی و دیپلماسی، تضادسازی دینی ، تحریم و جنگ اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و مجازی هم در این پارادایم قرار می‌گیرد.

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال

در این ساختار، جهان جدیدی شکل گرفته است که اجزای اصلی قدرت آن بدون شک مولفه‌هایی مثل رسانه و شبکه‌های اجتماعی و حتی حقوق بین‌الملل هستند که شکل قدرت را در عصر ارتباطات تغییر داده‌اند و در این فضا دیگر موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال با یکدیگر تلفیق شده‌اند، درست مثل یک آلیاژ که جدا از یکدیگر قابل تفکیک نیست و این همان تغییری است که باید در داخل کشور و توسط مسئولان به رسمیت شناخته شود و بدانند ناامنی صرفا ناشی از یک قدرت سخت نیست، بلکه ناامن کردن ذهنی، روانی و زیستی در جهان جدید بسیار خطرناک‌تر است.

مثلا درهمین فضای احضار تمامیت غرب ایرانیان مقیم خارج در هفته‌های گذشته چندین تجمع اعتراضی برگزار کردند و از دولت کشورهای میزبان خود برای براندازی جمهوری اسلامی کمک خواستند و به قول رسانه جدال،‌ این کمک برای اعمال تحریم‌های اقتصادی فشارهای بین‌المللی، گذاشتن نیروهای مسلح ایران در فهرست تروریستی و فرستادن ماهواره اینترنتی بر فراز ایران بوده است یا عده‌ای دیگر خواهان قطع کامل روابط دیپلماتیک کشورهای میزبان با ایران شدند و برخی هم خودشان با حمله به سفارت‌های ایران پیشقدم شده‌اند.

نکته اصلی اینجاست این فعالیت‌ها نمود چشمگیری در رسانه‌های کشورهای میزبان و سیاست‌های آنها علیه ایران داشته و در این جو ساخته شده شخصی مثل جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که همه پیشنهادات ایران را تایید می‌کرد، اکنون می‌گوید تمام گزینه‌ها روی میز است یا بایدن که از تحریم‌های جدید علیه ایران صحبت می‌کند. سوال این است اگر مهاجران ایرانی تا این حد قدرت اثرگذاری روی دولت‌های میزبان خود را دارند چرا در سال‌های گذشته علیه تحریم‌های ترامپ کاری نکردند؟

بنابراین فرامتن و مرور همه این جزئیات ما را با یک کلیت می‌رساند که مشکل اصلی آنها، ایران با خوانش جمهوریت و اسلامیت است که می‌خواهد مستقل و متفاوت باشد و بعد از ۵۰۰سال تاریخ خود را برای دولت ملت‌سازی مبتنی بر هویت ایرانی رقم بزند. 
 

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال!

تاکتیک اصلی تداوم اغتشاشات تا آبان‌ماه

رسانه‌های ضدایرانی به‌ویژه بی‌بی‌سی فارسی در میانه این جنگ جهانی رسانه‌ای، استفاده از روش پارتیزانی را به عنوان راهکار تداوم اغتشاشات انتخاب کرده‌اند، به طوری که شبکه بی‌بی‌سی فارسی در دور جدید فضاسازی رسانه‌ای با وخامت‌انگاری وضعیت دستگیرشدگان اغتشاشات به‌ویژه بعد از اتفاقات در زندان اوین،‌ سعی دارد ذائقه‌سازی و مطالبه‌سازی برای نهادهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران را تشدید کند تا آنها را وادار به موضعگیری کند. 

از سوی دیگر، این رسانه با القای فرسایش و ریزش نیروهای انتظامی-امنیتی و آغاز اعتصاب اصناف و شریان‌های اقتصادی کشور و بازاریان، سعی دارد خیلی آشکار و عیان آشوبگران را به استفاده از روش پارتیزانی به معنای تجمعات کوچک و محله‌محور اما مستمر به عنوان تاکتیک اصلی تداوم اعتراض تا مناسبت‌های آبان‌ماه توصیه کند؛‌ به طور مثال کارشناسان این شبکه لندنی در نشستی رسانه‌ای با ادعای ورود روند اغتشاشات به مرحله جدیدی از رادیکالیزه شدن و گستردگی و ابعاد جمعیت شرکت‌کننده مدعی هستند در تهران تاکتیک «بزن دررو» و «محله‌محوری» برجسته شده و در برخی محلات، معترضان برای ساعاتی داشتن یک منطقه آزاد شده را تجربه کرده‌اند که این دستاورد بالایی برای مقابله نهایی با نظام است.  

همچنین پنج شبکه ایران اینترنشنال، من‌وتو، بی‌بی‌سی، رادیوفردا و رادیو آمریکا رسما در برنامه‌هایی به اسم بررسی اعتراضات ایران، جنگ چریکی و تاکتیک‌های نبرد را آموزش می‌دهند و به نوعی جای آمدنیوز را که تبدیل به یک ترورریسم رسانه‌ای شده بود، گرفته‌اند. پس این مسأله نشان می‌دهد یک جنگ تمام هیبریدی علیه ایران طراحی شده که هدف آن مسأله‌سازی برای بی‌ثباتی جمهوری اسلامی است. در این جنگ علنی و آشکار مسئولان نباید منفعل برخورد کنند و پیگیری شکایت ایران به سازمان ملل از کشورهای آمریکا، انگلیس و عربستان می‌تواند بهتر از سکوت  و انفعال باشد. 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تلفیق موشک دوربرد و شبکه اینترنشنال! بیشتر بخوانید »

ظلمی که به ملت رفت

ظلمی که به ملت رفت



یک ماه گذشته در حق ملت ایران ظلم گسترده‌ای روا شد، البته نه آن‌گونه که بوق استعماری و تلویزیون قبیله بدوی از لندن روایت می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد جواد اخوان مدیر مسئول روزنامه جوان  طی یادداشتی نوشت: یک ماه گذشته در حق ملت ایران ظلم گسترده‌ای روا شد، البته نه آن‌گونه که بوق استعماری و تلویزیون قبیله بدوی از لندن روایت می‌کند. در همه جای دنیا اعتراض به مسائل مختلف کم‌وبیش وجود دارد و در همه کره خاکی به‌جز سرزمین‌های تحت اشغال همان قبیله بدوی در شبه‌جزیره، امکان اعتراض مسالمت‌آمیز وجود دارد. در همین میدان بهارستان خودمان روبه‌روی خانه ملت بارها دیده‌ایم که مردمی که مطالبه‌ای دارند تجمع کرده‌اند و با آنکه گاه شعارهای شان تند می‌شود و مجوزی هم ندارند، با مدارای حافظان نظم و امنیت مواجه می‌شوند. اصلاً مگر یادمان رفته که در آن صبح خردادی آن چند تروریست خبیث از شلوغی یک تجمع اعتراضی مقابل مجلس سوءاستفاده کرده و محافظان خانه ملت را غافلگیر کردند؟

بین معترض و آشوبگر تفاوت روشنی هست؛ اینکه عده‌ای در کشورمان به گونه دیگری بیندیشند و سلیقه متفاوتی داشته باشند، چیز عجیبی نیست و اصلاً در همان همه‌پرسی جمهوری اسلامی هم حدوداً ۲ درصد نه گفتند. همین ۲ درصد به جمعیت امروز یعنی بیش از یک‌ونیم‌میلیون نفر که اگر به خیابان بیایند و سطل‌های زباله را نسوزانند هم دیده می‌شوند، اما به‌هرحال اقلیت‌اند. به‌جز این‌ها نمی‌توان انکار کرد که سوءمدیریت‌ها و سوء‌تدبیرها در یک دهه گذشته با سفره مردم چه کرده و چه بلایی سر معیشت مردم آورده است. به‌جز دلالانی که متخصص مکیدن خون مردم در نوسانات اقتصادی هستند، کیست که مشکلات اقتصادی را درک نکند؟ اما آیا خیل عظیم ایرانیان این امنیت مثال‌زدنی در منطقه پرآشوب غرب آسیا را از سر راه آورده که به هیجان مشتی سطل‌زباله‌سوز حراج کند؟

اما ظلم بزرگی که در حق ملت ایران رفت، آن بود که رفتار نابهنجار و غیرمتمدنانه عده‌ای را که نام معترض بر خود نهاده بودند، به ملت بزرگ ایران نسبت دادند؛ ملتی که تمدنی چندهزارساله دارد، مگر نام «ایران» را از فلان قطعنامه سازمان ملل یا مرزهایش را از توافق استعمارگران به دست آورده که بخواهد با شعار تجزیه‌طلبان آن را مخدوش کند یا پرچمش را به آتش بکشد؟ ایرانی‌ای که می‌داند ایران یکی از چند کشور معدودی در دنیا است که نمی‌توان تاریخ تأسیس و استقلالی برایش اعلام کرد، آیا می‌پذیرد در مقابل چشمانش تجزیه‌طلبان بی‌ریشه تمامیت ارضی این مرزوبوم را زیر سؤال ببرند؟ ملت ایران هزار و چهارصد سال است که با دل‌وجان دین مبین اسلام را پذیرفته‌اند و سالیان متمادی یکی از کانون‌های اصلی تمدن اسلامی بوده‌اند، آیا می‌توان رفتار چند دلقک ملحد را به اینان نسبت داد؟ ملت متمدنی که حتی قبل از اسلام به حیا و غیرت شهره بوده و مردان و زنانش از پوشش کامل و عفیفانه‌ای برخوردار بوده‌اند، آیا به برهنگی و تبرج جنسی تمایل دارد که چند زن معلوم‌الحال در تجمعات ضدانقلاب این‌گونه ملت ایران را ترسیم کردند؟ ایرانیان آن مردمانی هستند که سالیان متمادی میزبان خاندان اهل‌بیت و امامزادگان در زمان حیات‌شان بوده و از جان‌ودل برای ساخت بقاع شریف‌شان مایه گذاشته‌اند و اصلاً سلطان خود را امام رضا می‌دانند یا آن چند خبیث که به امامزاده و خانه خدا جسارت می‌کنند؟ چگونه معدود فحاشانی که تربیت صحیح فرهنگی نشده‌اند -هرچند با دوپینگ در فلان دانشگاه هم قبول شده باشند- را می‌توان نماد ایرانیانی دانست که در دنیا زبانزد ادب و فرهیختگی هستند؟

وقتی از ملت ایران سخن می‌گوییم از مردمانی متمدن با چندهزار سال سابقه تاریخی و فرهنگی سخن به میان می‌آوریم که می‌دانند میراث‌دار چه نام و افتخاری هستند و البته معدود فارسی‌زبانانی را –که خودشان هم خیلی ایرانی بودن را افتخار خود نمی‌دانند- نباید به حساب ملت شریف ایران گذارد. آری! در حق ملت ایران جفای بزرگی رفت که رفتار معدودی اغتشاشگر بی‌فرهنگ به‌پای این ملت بزرگ و متمدن نوشته شد. ظلم بزرگی که حاصل کار مشترک سران امریکا و برخی کشورهای اروپایی، پادوهای رسانه‌ای لندن‌نشین و ربات‌های فیک فضای مجازی است.

در این یک ماهی که گذشت دروغ‌های بسیاری گفته شد و بر آتش التهاب افزود؛ دروغ ضرب و شتم مهسا، دروغ قتل نیکا و سارینا و آیتک و… همه این دروغ‌ها خبیثانه و ناجوانمردانه بود، اما دروغ بزرگ‌تر از همه این‌ها دروغی بود که به ملت بزرگ ایران بسته شد و تصویری نامتمدن، بی‌هویت و غیرفرهنگی از آن به دنیا مخابره شد! مطالبات و رفتار ملت ایران در حد بی‌عفتی‌ها و فحاشی‌های وارثان اقوام بی‌فرهنگ و بدوی شمال اروپا و گاوچران‌های وحشی و اشغالگر ینگه‌دنیا تصویر شد. تصویری ناامن و بی‌ثبات از این سرزمین کهن که امنیتش زبانزد بود بازنمایی شد و خیالات خامی برای تکه‌تکه کردن این فلات یکپارچه به زبان آورده شد. این دروغ‌های بزرگ، ظلم بزرگی بود که بر ملت ایران رفت؛ از این ماجرا عبور خواهیم کرد، اما این ظلم بزرگ فراموش نخواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ظلمی که به ملت رفت بیشتر بخوانید »