سوره مهر

نصب المان اسطوره‌های جهاد و شهادت در میدان شهدای وراوی

نصب المان اسطوره‌های جهاد و شهادت در میدان شهدای وراوی


«احمد رستگار» شهردار وراوی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس از فارس از نصب المان اسطوره‌های جهاد و شهادت در میدان شهدای وراوی خبر داد و  اظهار داشت: با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان این اسطوره سازان هشت سال دفاع مقدس شهرداری وراوی اقدام به ساخت المان شهدا مزین به تصاویر۲۰ شهید شهر وراوی همراه با تصاویر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و تصاویر شهیدان احمدی روشن، فخری زاده و تهرانی مقدم بر روی فلز اقدام ونصب کردیم.
 
 
وی با بیان اینکه نورپردازی نیز بر روی المان انجام شده هست، تصریح کرد: برای ساخت و نصب این المان‌ها که در ورودی شهر از مسیر لامرد به وراوی قرار دارد بیش از ۲۹۰ میلیون تومان از محل اعتبارات داخلی شهرداری وراوی تامین و پرداخت شده هست.
 
رستگار افزود: شهر وراوی در دوران دفاع مقدس۲۰ شهید، و بخش وراوی نیز ۶۸ شهید والامقام را تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نموده هست.
 
گفتنی هست اسامی شهدای شهر وراوی بدین شرح هست؛ شهیدان: شمس الدین حسن‌زاده، حاج حبیب احمدپور، احمدشمسی‌پور، حسین اکبری، عباس محمدی، حاج عباس شیرازی، حاج حسین راستی، علی علیزاده، محمد علیزاده، ابراهیم یگانه، ماندنی ماندگاری، حمید دلاویز، محمد غلامی‌فرد، علی اکبر راستی، محمود افلاک سیر، حاج اسماعیل عبداللهی، محمدرضا قاسمی‌زاده، هادی دهقانی، حسن قربانپور، حاج حسین صفری می‌باشند، که باید به این شهدای والامقام که هر کدام اسطوره‌ای می‌باشند افتخار کرد.
 
وراوی یکی از شهرهای شهرستا مهر استان فارس هست.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نصب المان اسطوره‌های جهاد و شهادت در میدان شهدای وراوی بیشتر بخوانید »

روایتی از شش ماه اسارت «جومونگ یا ابوزینب» در سوریه

روایتی از شش ماه اسارت «جومونگ یا ابوزینب» در سوریه


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «جومونگ یا ابوزینب» با تحقیق عبدالرسول محمدی و به قلم طاهره کوه‌کن در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسید. 

این اثر به خاطرات پاسدار «رحمت‌الله رئیسی» از شش‌ماه اسارات در سوریه می‌پردازد. بخش اول کتاب با عنوان «بند یک» از دوران قبل از انقلاب و کودکی رئیسی در یکی از روستا‌های شهر اقلید از توابع استان فارس آغاز می‌شود و در ادامه از مدرسه رفتن تا فعالیت‌های انقلابی و حضورش در جبهه جنگ ایران و عراق را روایت می‌کند. 

بخش دوم با عنوان «بند دو» به حضور راوی به همراه چند تن از پاسداران دیگر در سوریه اشاره دارد که در سال ۱۳۹۱ برای آموزش نظامیان سوری وارد دمشق می‌شوند. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که راننده این ۴۸ پاسدار منافق از آب در می‌آید که نهایتا این افراد با قرار گرفتن در تله گروه جیش‌الحر و اسارت، چندین بار تا نزدیکی اعدام می‌روند.

وجه تسمیه کتاب به این دلیل هست که رحمت‌الله رئیسی در دوران اسارت دائم به دنبال راهی برای فرار بوده به همین خاطر دوستانش او را جومونگ صدا می‌زدند. 

از موضوعاتی که در کتاب از آن یاد شده یکی از ویژگی‌های قابل توجه راوی هست که خواب‌های صادقه داشته هست. در زمان اسارت هم بار‌ها خواب می‌بیند و آن را به آزادی تعبیر می‌کند و در نهایت در جریان تبادل اسرا او و دیگر همراهانش به میهن بازمی‌گردند. 

رئیسی هم‌چنین در جریان آزادسازی شهر‌های «نُبل» و «الزهراء» سوریه، به دلیل اصابت ترکش از ناحیه دو پا خمپاره به جرگه جانبازان پیوست. 

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 
«از شیشه جلو، بیرون را دید می‌زدم. ماشین که سر پیچ چرخید، یک تویوتا از شیب کنار جاده، بالا آمد و جلویش ترمز زد. فریاد خشن «قِف قِف» شان آن‌قدر بلند بود که از پشت در‌های بسته اتوبوس هم شنیده می‌شد. خیال کردم ایست بازرسی نیرو‌های بشار هست، اما تا یکی‌شان کلتش را دراز کرد سمت اتوبوس و شلیک هوایی زد، دلم ریخت.» 

«جومونگ یا ابوزینب» با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، در ۲۵۸ صفحه و با قیمت ۳۰۰ هزار تومان در کتابفروشی‌ها موجود هست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایتی از شش ماه اسارت «جومونگ یا ابوزینب» در سوریه بیشتر بخوانید »

راوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشت

راوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، پاتوق «یادگاران مقاومت» با استقبال از عایده سرور مادر دو شهید حزب‌الله لبنان عصر روز (چهارشنبه) با حضور خانواده‌های شهدای ایرانی و لبنانی در حرم مطهر امامزاده صالح(ع) برگزار شد. 

راوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشت

در ابتدای این مراسم عایده سرور، راوی کتاب «عایده» و مادر دو شهید حزب‌الله لبنان ضمن درد به تمام خانواده‌های شهدا اظهار داشت: به تمام پدران و مادران و خانواده‌های شهدا درود می‌فرستم و به تمام مادران شهدا می‌گویم، به روز قیامت و روز ظهور ایمان داشته باشید که شهدا برخواهند گشت.

مادر شهیدان علی‌ عباس اسماعیل و محمدعلی عباس اسماعیل تصریح کرد: اینجانب بخاطر زندگی در امت پیامبر(ص) بسیار خرسند هستم و انشالله که تمام مادرشان شهدا که مانند حضرت زینب(س) که ایشان ضد استکبار بودند و درباره امام حسین (ع) روشنگری کردند، ما مادران شهدا نیز دشمن را به ضعف بکشانیم چون وعده قرآن صادق هست که سید حسن نصرالله درباره آن گفتند، مسلمانان حتمأ پیروز خواهند شد. 

راوی کتاب «عایده»، مادران و همسران شهدا را برگزیدگان درگاه الهی دانست و گفت: مادران و همسران شهدا بهترین دارایی‌هایشان که فرزندان و همسرانشان بوده را تقدیم می‌کنند و این توفیق بسیار بزرگی هست. من برای شهادت فرزندانم خدا را شکر می‌کنم چون افتخاز بزرگی هست و البته خبر شهادت فرزندم دوم خودم را چند روز پیش در حرم امام رضا(ع) شنیدم و اگرچه مصیبت شهادت فرزند دوم من برایم خیلی سنگین بود اما بخاطر اینکه در جوار امام هشتم بود، به آرامش رسیدم. 

راوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشت

عایده سرور با تاکید براینکه من پسران‌م را برای خدا تقدیم کردم، گفت: شهید علی کرار فرزند اول من هست که کتاب عایده درباره ایشان هست. شهید محمدعلی عباس اسماعیل نیز فرزند دوم من هست که به تازگی به شهادت رسیده هست. من خبر شهادت این فرزند را در حرم امام رضا دریافت کردم و به امام رضا(ع) گفتم که این فرزندان را برای شما و اسلام تقدیم کردم. و خدا درباره من خیلی کریم بود چون بااینکه دومین فرزندم شهید شد اما من از این شهادت‌ها نترسیدم. پسر اولم علی کرار باعث شرف من بود و شهید دوم من برای راه قدس به شهادت رسید‌ که بین شهادت این دوم ۱۰ سال گذشت. 

وی با بیان اینکه مادران زیادی در لبنان وجود دارند که چند فرزند شهید دارند، گفت: من هنگامی که نماز می‌خواندم خجالت می‌کشیدم چون مادرانی بودند که فرزندان بیشتری را تقدیم کرده بودند هرچند پسرم «محمدعلی عباس اسماعیل» از من می‌خواستند برایش دعای شهادتش کنم و من البته برای طول عمر ایشان دعا می‌کردم اما او طلب خاص می‌کرد و تاکید داشت برایش دعا کنم که در ایام فاطمیه مفقودالاثر باشد و چیزی از جسدش باقی نماند و می‌گفت مادر برایم دعا کن تا گوشت و پوست و بدن‌ام در هوا از بین برود و البته اکنون این اتفاق برای او افتاد.

مادر شهیدان علی‌عباس اسماعیل و محمدعلی عباس اسماعیل، شهدا را به ستاه و ماه آسمانی وصف کرد و گفت:‌ این شهیدان مثل ستاره‌ها و ماه‌هایی می‌مانند که در آسمان هستند و قطعا برمی‌گردند. می‌خواهم به همه بگویم، روزی تمام شهدا برمی‌گردند و در آن روز در قدس شریف نماز می‌خوانیم و خدا برمن منت نهاد که از امت محمد(ص) باشم.

 

محسراوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشتن مومنی شریف نویسنده و رپیس سابق حوزه هنری، علی فروزانفر مدیرکل ارشاد اسلامی استان تهران، خانواده شهید «معصومه کرباسی»، همسر شهید سید علی مرتضی از شهدای حزب‌الله لبنان و خانواده‌های شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس در این مراسم حضور داشتند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

راوی کتاب «عایده»:‌ فرزندم از من طلب دعای خاص شهادت داشت بیشتر بخوانید »

«جمال» زندگی‌نامه شهید «ابومهدی المهندس» منتشر شد

«جمال» زندگی‌نامه شهید «ابومهدی المهندس» منتشر شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «جمال» با نگاهی به زندگی ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی به قلم شهلا پناهی در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسید.

این اثر به بخشی از زندگی مبارزاتی و سال‌ها جهاد شهید «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» معروف به «ابومهدی المهندس» از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی و نائب رئیس حشدالشعبی عراق می‌پردازد که به همراه حاج‌قاسم سلیمانی در فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسید. شهید ابومهدی المهندس یکی از چهره‌های برجسته و اثرگذار مقاومت اسلامی بود که نقش بی‌بدیلی در مبارزه با تروریسم و دفاع از مردم منطقه داشت.
این کتاب که بر اساس مصاحبه‌ها و تحقیقات گسترده نگارش شده، تلاش دارد تا زوایای شخصیتی و زندگی پربار این شهید را از نزدیک به تصویر بکشد.
پناهی در مقدمه کتاب آورده هست: «قدردان نخست وزیران و اعضای پارلمان عراق در دوره‌های گوناگون، مدیران مدیریت‌های متعدد حشدالشعبی، فرماندهان گروه‌های متعدد مقاومت، نمایندگان محترم علمای شیعه و سنی، فرماندهان و مسئولان ایرانی همراه این شهید، مسئولان و نمایندگان عرب، کُرد، شبک، ایزدی و مسیحی هستم که در طی این نزدیک به سه سال، ساعت‌ها به احترام شهید ابومهدی المهندس به اینجانب فرصت ملاقات و مصاحبه دادند.»
 
«جمال» خواننده را با ابعاد گوناگونی از زندگی این قهرمان، از دوران کودکی تا دوران مبارزه و فعالیت‌های انقلابی او آشنا می‌کند. نویسنده، با زبانی گویا و توصیفاتی عمیق، روحیه و انگیزه‌های شخصی و اجتماعی شهید المهندس را به زیبایی روایت کرده و سعی کرده هست شخصیت او را فراتر از میدان نبرد، به عنوان یک انسان تأثیرگذار و محبوب به خوانندگان معرفی کند.
راویان اصلی کتاب دو نفر از همراهان شهید حاج ابومهدی (منشی و پزشک خصوصی) هستند که سال‌های آخر حیات طیبه این شهید عزیز همراه و هم‌قدم او بودند.
 
با مطالعه کتاب «جمال»، عراقِ بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۰ را مرور می‌کنید، با آداب و سنت‌های مردمانش آشنا می‌شوید و طعم شیرین صبر، جهاد و مقاومت را که بارزترین مشخصه این مردم هست، می‌چشید. هم‌چنین در کنار اقوام، ادیان و گروه‌های مختلف عراقی می‌نشینید و گوشه کوچکی از مواجه و مبارزه این مردم با صدام، حضور نیرو‌های آمریکایی و جنگ با داعش را مطالعه می‌کنید.
 
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
 
«تو بیروت به فعالیتم ادامه دادم. اخبار حزب‌الدعوه رو تو عراق و کویت دنبال می‌کردم. یه بار تو این مرور اخبار، در صفحۀ اول روزنامۀ وطن عکس تعدادی از مبارزا و مجاهدای حزب‌الدعوه رو دیدم که بهشون مظنون بودن و تحت تعقیب. دوربین که خاموش شد، پیرمرد، کمی آرام، انگار که نباید کسی حرفش را می‌شنید، به سیّدامیر گفت: «ابومهدی المهندس رو که حتماً میشناسی؟» سیّدامیر گفت: «بله. عکسش بین اعضای حزب‌الدعوه روی جلد روزنامه بود. البته، چون از روی اطلاعات گذرنامه نوشته بودن، اسم اصلیش، یعنی جمال جعفر ابراهیم، زیر عکسش نوشته شده بود.»
 
کتاب «جمال» با شمارگان ۱۲۵۰ در ۳۷۲ صفحه و با قیمت ۲۹۵ هزار تومان در بازار نشر موجود هست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«جمال» زندگی‌نامه شهید «ابومهدی المهندس» منتشر شد بیشتر بخوانید »

کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!» منتشر شد

کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!» منتشر شد


کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!» منتشر شد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!»، به قلم مشترک یاسر سیستانی نژاد و نجمه سعیدی منتشر شد.

 

بر اساس این گزارش، این کتاب با قلمی ساده و روان به بیان خاطراتی طنزآمیز از رزمندگان دوران هشت ساله دفاع مقدس می پردازد.

 

در بخشی از کتاب آمده است:«یک آن با صدای انفجار از جا پریدم؛ آمدم به شکم روی زمین بخوابم نتوانستم. قابلمه توی بغلم بود. پریدم بالا و به پشت روی زمین خوابیدم و قابلمه را روی شکمم گذاشتم. سنگر فرماندهی از خنده منفجر شد. کجا آموزش دیده‌ای؟ وقتی می‌خوابی دستات رو بذار روی گوشات نه دو طرف قابلمه! خجالت کشیده بودم. آرنج دستم را روی زمین گذاشتم و از جا بلند شدم. یک رزمنده تا کمر خم شده بود. دست‌هایش را روی کاسه زانوهایش گذاشته بود و قهقهه می‌زد. رنگش سرخ شده بود وسط قیس‌قیس خنده هایش گفت: قبلا کدوم عملیات بوده‌ای ژنرال؟»

 

گفتنی است کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!»، در 118 صفحه و با بهای 120 هزار تومان به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است.



منبع خبر

کتاب «آدلا هنوز شام نخورده!» منتشر شد بیشتر بخوانید »