سوریه

سلام نظامی پسر به پدر شهیدش +عکس

سلام نظامی پسر به پدر شهیدش +عکس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یک کاربر فضای مجازی تصویری از ادای احترام یکی از فرزندان شهدای خان‌طومان را منتشر کرد: این شیرمرد کوچک، محمدصدراست. پسر شهید مدافع حرم ذکریا شیری از شهدای خان طومان که اینچنین به پیکر پدر سلام نظامی می‌دهد..

بشکند قلم تاریخ اگر این جلوه‌های پرشکوه ایثار را فراموش کند..





منبع خبر

سلام نظامی پسر به پدر شهیدش +عکس بیشتر بخوانید »

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده!

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده!


یه گزارش مشرق، در میان ما زندگی می‌کنند و نمی‌شناسیمشان، گاهی حتی قدر حضورشان را هم نمی‌دانیم و کمتر از محاسن بودنشان بهره‌مند می شویم، اما وقتی پر می‌کشند ناباورانه جای خالیشان را می‌نگریم و افسوس می‌خوریم که چرا بیشتر در کنارشان نبودیم و از فیض وجودشان بهره‌ نبردیم.

شهید می‌نامیشان، اما گویی فرشته‌هایی اند که به زمین نازل شده‌اند تا باور ما را آسمانی کنند! اما نه، فرشته نیستند آنها هم مثل ما انسان‌هایی هستند که روی کره خاکی نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند و آنقدر بر تربیت نفس خود همت کرده‌اند که به جایگاهی ورای فرشتگان دست یافته‌اند و از این روست که وقتی می‌روند گمان می‌کنم نوری از بین ما رفته، که تا وقتی بودند منزلتشان را درک نمی‌کردیم.

خلأ حضورشان درست از زمان رفتنشان برای دوست و دشمن پدیدار می‌شود و غالبا به همین علت است که وقتی از شمع وجودشان بی بهره می‌شویم تلاش می‌کنیم بیشتر بشناسیمشان و بیشتر درکشان کنیم ای بسا راهی بیابیم که ما هم به آنها برسیم.

برایشان کتاب می‌نویسیم، در باب شخصیتشان مقاله منتشر می‌کنیم، خاطراتشان را نقل می‌کنیم و خلاصه به هر طریق تلاش می‌کنیم تا آرمان و هدفشان را زنده نگاه داریم، همان آرمان و هدفی که باعث سعادتمندی آنها و تعالی جامعه می‌شود.

حالا ۵ سال است از شهادت یکی از همین فرشته‌های زمینی می‌گذرد که سردار بود و فرمانده، اما خود را سرباز کوچک ولایت می‌دانست. همنام مقتدای شهیدش بود و در دفاع از حریم خواهر مولایش شهید شد.

هم جنگ تحمیلی را تجربه کرده بود و هم سال‌های پس از جنگ را در موقعیت‌های مختلف به تکلیفش عمل کرد؛ سال‌های آخر عمر خود را نیز به عنوان مدافع حرم دست یافته بود و سردار شهید راه حرم شد.

شهید حاج حسین همدانی مدافع حریم عقیله بنی هاشم، در سال ۹۴ به قافله همرزمان شهید خود پیوست و ما امروز تلاش می‌کنیم به هر طریق ممکن یاد و راه او را زنده و پررهرو نگاهداریم و در مسیر او قدم برداریم

کتاب «خداحافظ سالار» یکی از همین بهانه‌هاست تا دوباره به سراغ او و خاطراتش برویم و باز تورقی در صفحات زندگی‌ او بکنیم به این بهانه که هم یادی از او بکنیم و هم تسکینی بر آلام روح غم‌گرفته خود بیابیم.

این کتاب زندگی خانم چراغ نوروزی را در طول ۴۰ سال، از زمان کودکی، پیش از انقلاب اسلامی، پس از انقلاب، قائله کردستان، هشت سال دفاع مقدس و جایگاه ها و مسئولیت های متعددی که همسر ایشان داشتند، روایت می کند.کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات خانم پروانه چراغ نوروزی از همراهی با همسرش در روزهای مبارزه است، داستان این کتاب از سال ۱۳۹۰ آغاز می شود که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد.

زندگی شهید همدانی مملو از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی است که ناشناخته مانده، بخشی از کتاب «خداحافظ سالار» به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و در نهایت دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) در سوریه می‌پردازد.

جذابیت این کتاب که به قلم حمید حسام به رشته تحریری درآمده است، فتح بابی شد تا به سراغ راوی اصلی داستان این کتاب یعنی همسر شهید همدانی، خانم پروانه چراغ نوروزی برویم و لحظاتی کوتاه با او گفت‌وگو کنیم.شرح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید: 

**: چه شد که با شهید همدانی ازدواج کردید؟

شهید همدانی پسرعمه من بودن و ما از قبل با هم آشنایی داشتیم و بنده با شرایط و روحیات و خلقیات ایشان آشنایی داشتم.

ایشان پیش از ازدواج همه شرایطشان را به بنده گفته بودند و تأکید کردند در راهی قدم گذاشته‌اند که در این راه زندان، اسارت، جانبازی و شهادت هست و من با علم به این شرایط با ایشان ازدواج کردم، زیرا مسیر زندگی ایشان را به خوبی درک می‌کردم.

حوزه:چه شرایط و سختی‌هایی را در زندگی با شهید همدانی متحمل شدید؟

به واقع بنده سختی در زندگی با ایشان ندیدم، هرچه بود زیبایی بود، زیرا برای من هدف مهم بود و از آنجا که هدف و راه زندگی خود را در این مسیر انتخاب کرده بودم تنها به این هدف می‌اندیشیدم و به همین علت سختی‌ها هم بر من آسان می‌شد و جلوه زیبایی به خود می‌گرفت.

در حقیقت بنده برای رسیدن به قله‌ای که در زندگی برای خود تعریف کرده بودم تلاش می‌کردم و این زندگی را مسیر رسیدن به همان قله می‌دیدم.

**: اگر کسی بخواهد مثل شما با یک رزمنده زندگی کند چه الزاماتی را باید در خود تقویت کند؟

همانطور که گفتم هدف مهمترین بخش زندگی هر انسان است که اگر به آن اعتقاد داشته باشد و باید شرایط و الزاماتی را هم برای رسیدن به هدف در خود تقویت کند.

همه زندگی ما در یک روند بود و نمی‌توانم بگویم کدام بخش از بخش دیگر مهم‌تربوده‌است، ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم، به همین علت نمی‌توانم بگویم یک بخش از زندگی مشترکمان از بخش دیگر برایم اهمیت بیشتری داشته‌است.

**: مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی از نظر همسرش چه بود؟

از دید من هم همان ویژگی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی بوده‌است و آن اخلاص این شهید بود. شهید همدانی خودش را خرج دین کرد و دین را خرج خود نکرد و عامل به سخنانی بود که بیان می‌کرد.

در حدیثی معروف آمده است، کسی که باخدا باشد خدا با اوست و کسی که محبت خدا را در دل خودش جای دهد خدا هم محبت او را در دل مردم می‌اندازد و ثمره علاقه و ارادت مردم به شهید همدانی را در مراسم تشیع پیکر ایشان در همدان و در تهران و سنگ تمام گذاشتن لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله (ص) و حضور در مراسم تشیع ایشان دیدیم.

**: کتاب خداحافظ سالار چقدر توانسته آینه تمام نمای ویژگی‌ها و خصایص شهید همدانی باشد؟

به‌نظر من خوشبختانه کتاب در نمایاندن شخصی شهید تا حدود زیادی موفق عمل کرده‌است. از آنجا که این کتاب نمایه‌ای از زندگی ماست نمی‌توانم بگویم کدام بخش آن برایم جذابتر بوده‌است در واقع من همه بخش‌های این کتاب را مثل زندگی واقعی‌مان دوست داشتم.

در طول سالها زندگی با شهید همدانی مشاهده می کردم ایشان برای ثبت و ضبط خاطرات شهدا و ایثارگران وقت بسیاری صرف کرده و معتقد بودند که این خاطرات باید حفظ و به نسل های آینده منتقل شود و براین اساس برای نگارشی کتابی درباره خاطرات زندگی خودم موافقت کردم.بعضی از خاطرات من علاوه بر کتاب «خداحافظ سالار» می تواند در قالب چندین اثر دیگر هم منتشر شود و برای نسل جوان آموزنده باشد.

**: این کتاب در نمایش کدام بخش از زندگی مشترک شما و سردار شهید حاج حسین همدانی موفق‌تر بوده؟

خب در این مورد باید بگویم آخرین خداحافظی بنده با شهید در این کتاب به شکلی دلنشین و خاطره‌انگیز به تصویر کشیده شده و این بخش از کتاب کمی بیشتر از سایر بخش‌ها بر جان من اثر گذاشته است.

این کتاب یادآور بسیاری از خاطراتی است که در سی و چند سال با  شهید همدانی داشتیم، حضور او در خانواده کم اما تاثیرگذار بود و آقای حسام ابعاد مختلف شخصیت شهید همدانی را به عنوان یک سردار نظامی، همسر و پدر به خوبی در این کتاب ارائه کردند.

**: شما پس از شهید همدانی چه رسالتی برای خود تعریف کردید؟

همان زمان که خبر شهادت شهید همدانی را شنیدم، نوای امان از دل زینب را با خود زمرزمه می‌کردم و از همان موقع فهمیدم که کار من سخت تر شد زیرا باید از این پس راه شهید را زینب گونه ادامه دهم.

امیدوارم همه ما از ادامه‌دهندگان راه ائمه اطهار (ع) و شهدا باشیم و با صبر و استقامت، کاری زینبی انجام دهیم و فرزندان خود را به‌عنوان سربازان امام زمان(عج) تربیت کنیم.

ما باید با صبر، توکل به خداوند و استقامت، زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنیم تا انقلاب اسلامی به دست مهدی فاطمه(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) برسد و انتقام خون حضرت اباعبدالله و اهل‌بیت(ع) گرفته شود.

*خبرگزاری حوزه

یه گزارش مشرق، در میان ما زندگی می‌کنند و نمی‌شناسیمشان، گاهی حتی قدر حضورشان را هم نمی‌دانیم و کمتر از محاسن بودنشان بهره‌مند می شویم، اما وقتی پر می‌کشند ناباورانه جای خالیشان را می‌نگریم و افسوس می‌خوریم که چرا بیشتر در کنارشان نبودیم و از فیض وجودشان بهره‌ نبردیم.

شهید می‌نامیشان، اما گویی فرشته‌هایی اند که به زمین نازل شده‌اند تا باور ما را آسمانی کنند! اما نه، فرشته نیستند آنها هم مثل ما انسان‌هایی هستند که روی کره خاکی نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند و آنقدر بر تربیت نفس خود همت کرده‌اند که به جایگاهی ورای فرشتگان دست یافته‌اند و از این روست که وقتی می‌روند گمان می‌کنم نوری از بین ما رفته، که تا وقتی بودند منزلتشان را درک نمی‌کردیم.

خلأ حضورشان درست از زمان رفتنشان برای دوست و دشمن پدیدار می‌شود و غالبا به همین علت است که وقتی از شمع وجودشان بی بهره می‌شویم تلاش می‌کنیم بیشتر بشناسیمشان و بیشتر درکشان کنیم ای بسا راهی بیابیم که ما هم به آنها برسیم.

برایشان کتاب می‌نویسیم، در باب شخصیتشان مقاله منتشر می‌کنیم، خاطراتشان را نقل می‌کنیم و خلاصه به هر طریق تلاش می‌کنیم تا آرمان و هدفشان را زنده نگاه داریم، همان آرمان و هدفی که باعث سعادتمندی آنها و تعالی جامعه می‌شود.

حالا ۵ سال است از شهادت یکی از همین فرشته‌های زمینی می‌گذرد که سردار بود و فرمانده، اما خود را سرباز کوچک ولایت می‌دانست. همنام مقتدای شهیدش بود و در دفاع از حریم خواهر مولایش شهید شد.

هم جنگ تحمیلی را تجربه کرده بود و هم سال‌های پس از جنگ را در موقعیت‌های مختلف به تکلیفش عمل کرد؛ سال‌های آخر عمر خود را نیز به عنوان مدافع حرم دست یافته بود و سردار شهید راه حرم شد.

شهید حاج حسین همدانی مدافع حریم عقیله بنی هاشم، در سال ۹۴ به قافله همرزمان شهید خود پیوست و ما امروز تلاش می‌کنیم به هر طریق ممکن یاد و راه او را زنده و پررهرو نگاهداریم و در مسیر او قدم برداریم

کتاب «خداحافظ سالار» یکی از همین بهانه‌هاست تا دوباره به سراغ او و خاطراتش برویم و باز تورقی در صفحات زندگی‌ او بکنیم به این بهانه که هم یادی از او بکنیم و هم تسکینی بر آلام روح غم‌گرفته خود بیابیم.

این کتاب زندگی خانم چراغ نوروزی را در طول ۴۰ سال، از زمان کودکی، پیش از انقلاب اسلامی، پس از انقلاب، قائله کردستان، هشت سال دفاع مقدس و جایگاه ها و مسئولیت های متعددی که همسر ایشان داشتند، روایت می کند.کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات خانم پروانه چراغ نوروزی از همراهی با همسرش در روزهای مبارزه است، داستان این کتاب از سال ۱۳۹۰ آغاز می شود که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می‌برد.

زندگی شهید همدانی مملو از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی است که ناشناخته مانده، بخشی از کتاب «خداحافظ سالار» به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه در سال‌های دفاع مقدس و ماموریت‌های متعددی از جمله حضور وی در آفریقا و در نهایت دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) در سوریه می‌پردازد.

جذابیت این کتاب که به قلم حمید حسام به رشته تحریری درآمده است، فتح بابی شد تا به سراغ راوی اصلی داستان این کتاب یعنی همسر شهید همدانی، خانم پروانه چراغ نوروزی برویم و لحظاتی کوتاه با او گفت‌وگو کنیم.شرح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید: 

**: چه شد که با شهید همدانی ازدواج کردید؟

شهید همدانی پسرعمه من بودن و ما از قبل با هم آشنایی داشتیم و بنده با شرایط و روحیات و خلقیات ایشان آشنایی داشتم.

ایشان پیش از ازدواج همه شرایطشان را به بنده گفته بودند و تأکید کردند در راهی قدم گذاشته‌اند که در این راه زندان، اسارت، جانبازی و شهادت هست و من با علم به این شرایط با ایشان ازدواج کردم، زیرا مسیر زندگی ایشان را به خوبی درک می‌کردم.

حوزه:چه شرایط و سختی‌هایی را در زندگی با شهید همدانی متحمل شدید؟

به واقع بنده سختی در زندگی با ایشان ندیدم، هرچه بود زیبایی بود، زیرا برای من هدف مهم بود و از آنجا که هدف و راه زندگی خود را در این مسیر انتخاب کرده بودم تنها به این هدف می‌اندیشیدم و به همین علت سختی‌ها هم بر من آسان می‌شد و جلوه زیبایی به خود می‌گرفت.

در حقیقت بنده برای رسیدن به قله‌ای که در زندگی برای خود تعریف کرده بودم تلاش می‌کردم و این زندگی را مسیر رسیدن به همان قله می‌دیدم.

**: اگر کسی بخواهد مثل شما با یک رزمنده زندگی کند چه الزاماتی را باید در خود تقویت کند؟

همانطور که گفتم هدف مهمترین بخش زندگی هر انسان است که اگر به آن اعتقاد داشته باشد و باید شرایط و الزاماتی را هم برای رسیدن به هدف در خود تقویت کند.

همه زندگی ما در یک روند بود و نمی‌توانم بگویم کدام بخش از بخش دیگر مهم‌تربوده‌است، ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم، به همین علت نمی‌توانم بگویم یک بخش از زندگی مشترکمان از بخش دیگر برایم اهمیت بیشتری داشته‌است.

**: مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی از نظر همسرش چه بود؟

از دید من هم همان ویژگی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند مهم‌ترین ویژگی شهید همدانی بوده‌است و آن اخلاص این شهید بود. شهید همدانی خودش را خرج دین کرد و دین را خرج خود نکرد و عامل به سخنانی بود که بیان می‌کرد.

در حدیثی معروف آمده است، کسی که باخدا باشد خدا با اوست و کسی که محبت خدا را در دل خودش جای دهد خدا هم محبت او را در دل مردم می‌اندازد و ثمره علاقه و ارادت مردم به شهید همدانی را در مراسم تشیع پیکر ایشان در همدان و در تهران و سنگ تمام گذاشتن لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله (ص) و حضور در مراسم تشیع ایشان دیدیم.

**: کتاب خداحافظ سالار چقدر توانسته آینه تمام نمای ویژگی‌ها و خصایص شهید همدانی باشد؟

به‌نظر من خوشبختانه کتاب در نمایاندن شخصی شهید تا حدود زیادی موفق عمل کرده‌است. از آنجا که این کتاب نمایه‌ای از زندگی ماست نمی‌توانم بگویم کدام بخش آن برایم جذابتر بوده‌است در واقع من همه بخش‌های این کتاب را مثل زندگی واقعی‌مان دوست داشتم.

در طول سالها زندگی با شهید همدانی مشاهده می کردم ایشان برای ثبت و ضبط خاطرات شهدا و ایثارگران وقت بسیاری صرف کرده و معتقد بودند که این خاطرات باید حفظ و به نسل های آینده منتقل شود و براین اساس برای نگارشی کتابی درباره خاطرات زندگی خودم موافقت کردم.بعضی از خاطرات من علاوه بر کتاب «خداحافظ سالار» می تواند در قالب چندین اثر دیگر هم منتشر شود و برای نسل جوان آموزنده باشد.

**: این کتاب در نمایش کدام بخش از زندگی مشترک شما و سردار شهید حاج حسین همدانی موفق‌تر بوده؟

خب در این مورد باید بگویم آخرین خداحافظی بنده با شهید در این کتاب به شکلی دلنشین و خاطره‌انگیز به تصویر کشیده شده و این بخش از کتاب کمی بیشتر از سایر بخش‌ها بر جان من اثر گذاشته است.

این کتاب یادآور بسیاری از خاطراتی است که در سی و چند سال با  شهید همدانی داشتیم، حضور او در خانواده کم اما تاثیرگذار بود و آقای حسام ابعاد مختلف شخصیت شهید همدانی را به عنوان یک سردار نظامی، همسر و پدر به خوبی در این کتاب ارائه کردند.

**: شما پس از شهید همدانی چه رسالتی برای خود تعریف کردید؟

همان زمان که خبر شهادت شهید همدانی را شنیدم، نوای امان از دل زینب را با خود زمرزمه می‌کردم و از همان موقع فهمیدم که کار من سخت تر شد زیرا باید از این پس راه شهید را زینب گونه ادامه دهم.

امیدوارم همه ما از ادامه‌دهندگان راه ائمه اطهار (ع) و شهدا باشیم و با صبر و استقامت، کاری زینبی انجام دهیم و فرزندان خود را به‌عنوان سربازان امام زمان(عج) تربیت کنیم.

ما باید با صبر، توکل به خداوند و استقامت، زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنیم تا انقلاب اسلامی به دست مهدی فاطمه(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) برسد و انتقام خون حضرت اباعبدالله و اهل‌بیت(ع) گرفته شود.

*خبرگزاری حوزه

همسر شهید همدانی از زندگی با سردار می گوید| خداحافظ سالار

ابتدای ازدواجمان جنگ تحمیلی بود و پس از آن شرایط زندگی بعد از جنگ و در سال های اخیر هم که حضور ایشان در سوریه بود و در هر مقطعی زیبایی و حلاوت خاص خود را تجربه می‌کردیم.

همسر شهید همدانی از زندگی با سردار می گوید| خداحافظ سالار



منبع خبر

تا خبر شهادت سردار را شنیدم، فهمیدم کارم سخت‌تر شده! بیشتر بخوانید »

تفاوت عملکردها در زمان خطر

تفاوت عملکردها در زمان خطر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کاربر فضای مجازی در خصوص ایثارگری شهدای خان‌طومان نوشت:

وقت خطر که میشه…

بعضی‌ها نه خودشون قدمی برمی‌دارند، نه چشم دیدنِ کار کردن بقیه رو دارند؛ نتیجه عملکردشون میشه دلار 31 هزار تومنی!

بعضی‌های دیگه اتفاقا میرن وسط میدان و تا پای جان، از خودگذشتگی می‌کنند؛ نتیجه عملکردشون میشه امنیت مردم و کشور.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع خبر

تفاوت عملکردها در زمان خطر بیشتر بخوانید »

ادامه تفحص پیکر ۳۰ شهید ایرانی در سوریه/ پایان تفحص پیکر شهدا در سوریه تا سال آینده


جست‌وجوی ۳۰ پیکر شهید ایرانی در سوریه ادامه دارد/ پایان کار تفحص شهدا در سوریه تا سال آیندهبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «ابوالقاسم شریفی» مسؤول ایثارگران کل سپاه با حضور در برنامه صبحگاهی شبکه سوم سیما با اعلام این خبر که تعداد ۳۰ پیکر شهید ایرانی در سوریه باقی مانده است، اظهار داشت: افرادی همچون فرمانده شهید «بادپا» که از دوستان شهید سلیمانی بود و شهید «عبدالله اسکندری» اولین شهیدی که داعش سرش را به نیزه کرد در سوریه به شهادت رسیدند و عملیات تفحص برای کشف پیکر این شهدا ادامه دارد.

وی در خصوص رفتار گروه‌های تکفیری در مبادله پیکر‌های شهدا بیان کرد: داعش و گروه‌های تکفیری، چون می‌دانند برای پیکر‌ها ارزش قائلیم، بخشی از پیکر‌ها را با خود به شهر ادلب برده بودند و از طریق رابطه‌ها اعلام می‌کردند شهید ایرانی داریم که ما اعلام کردیم باید آزمایش کنیم، اگر آزمایش‌ها درست بود وارد معامله می‌‎شویم. تعدادی از مفقودین قبلاً از طریق مبادله به کشور بازگشتند. در بحث شهید حججی نمی‌خواستند پیکر را تحویل دهند؛ اما سید حسن نصرالله با اقتدار وارد عمل شد. بچه‌ها در جریان بازگشت پیکر شهید ۲۴ ساعت بدون آب و غذا ماندند.

سردار شریفی در خصوص پیش بینی‌ها برای پایان عملیات تفحص در سوریه گفت: حدود ۷۰ درصد مناطق سوریه و ۱۴ استان این کشور در اختیار داعش بوده که بخش عمده‌ای از مناطق آزاد شده است. گروه‌هایی در مناطق مختلف سوریه در حال تفحص هستند. تعدادی پیکر در مرکز ژنتیک داریم که باید آزمایش شوند. امیدواریم حداکثر تا یک سال آینده کار تفحص پیکر‌ها تمام شود.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

ادامه تفحص پیکر ۳۰ شهید ایرانی در سوریه/ پایان تفحص پیکر شهدا در سوریه تا سال آینده بیشتر بخوانید »

وداع با پیکر مطهر شهدای خان‌طومان در ساری


وداع با شهدای خان‌طومان در ساریبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مراسم وداع با شهدای مدافع حرم تازه تفحص شده در منطقه خون‌طومان با حضور مسئولین استانی، خانواده شهدا و مردم در ساری برگزار شد.

در این مراسم دختر شهید محمود رادمهر دلنوشته‌ای را در رسای پدر شهیدش قرائت کرد و نماینده ولی فقیه در مازندران به ایراد سخنرانی پرداخت.

بر اساس این گزارش، این‌ شهدای تازه تفحص شده، بامداد دیروز  (۲۱ مهر ۹۹ ) در بارگاه منور رضوی طواف داده شدند و با استقبال حجت‌الاسلام احمد مروی، تولیت آستان‌قدس‌رضوی، به رواق بزرگ امام خمینی (ره) منتقل، سپس با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، بدون اجتماع مردمی و تنها با حضور جمعی از خانواده‌های معزز شهدا و خادمان بارگاه رضوی، به امامت آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی، نماینده ولی فقیه در استان، بر پیکر‌های مطهرشان نماز اقامه شد.

پس از اقامه نماز هم وداع عاشقانه آن‌ها با حضور خانواده‌های چشم به راهشان در این‌سال‌ها به خلوتی عاشقانه مبدل شد.

شهیدان گران‌قدر مدافع حرم رضا حاجی‌زاده (۱۶ اردیبهشت)، علی عابدینی (۱۷ اردیبهشت)، محمد بلباسی (۱۷ اردیبهشت)، حسن رجایی‌فر (۱۷ اردیبهشت)، زکریا شیری (۴ آذر)، مجید سلمانیان (۱۷ اردیبهشت) و مهدی نظری (۲۰ خرداد) از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا هستند که در سال ۹۵ در منطقه خان‌طومان سوریه به شهادت رسیدند و پیکر‌های پاکشان در معرکه نبرد جاماند.

پیکر این‌شهدا پس از تطبیق نمونه DNA شناسایی شد و این‌ مدافعان حرم حضرت زینب (س) از استان‌های مازندران، البرز، قزوین و خوزستان پس از چهار سال به وطن بازگشتند.

انتهای پیام/ 241



منبع خبر

وداع با پیکر مطهر شهدای خان‌طومان در ساری بیشتر بخوانید »