سومار

«راهیان نور» به روایت یادمان‌های دفاع مقدس جنوب کشور

«راهیان نور» به روایت یادمان‌های دفاع مقدس جنوب کشور


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، اردو‌های راهیان نور از وقتی تشکیل شد، همراه خود بسیاری از میراث گرانبهای ۸ سال دفاع مقدس را به دوش کشید و هرساله در ایام کاروان‌های زیارتی راهیان نور یاد آن‌ها را زنده کرد. در هر منطقه، یادمانی به یاد حماسه‌های رزمندگان اسلام برپا شد و تکه‌ای از پازل تاریخ جنگ را تشکیل داد.

در واقع مناطق عملیاتی یا یادمانی جنگ تحمیلی به نقاطی اطلاق می‌شود که در آن چندین عملیات مهم انجام شده و به طبع آن رشادت‌های بسیاری در آن مکان صورت پذیرفته است. این مناطق به طور کلی به سه محور تقسیم شده است که عبارتند از: مناطق عملیاتی شمالغرب کشور شامل: سنندج، دالانی، دزلی، مریوان، بانه، سردشت، پیرانشهر و… مناطق عملیاتی غرب کشور شامل: پاوه، ارتفاعات بازی دراز، سومار، تنگه مرصاد، قصرشیرین، پادگان ابوذر، قوچ سلطان، بانه. مناطق عملیاتی جنوب کشور شامل: شلمچه، طلائیه، فکه، پادگان دوکوهه، فتح المبین، اروندکنار، هویزه، مسجد جامع خرمشهر، چزابه، دهلاویه.

هم‌اکنون فصل راهیان نور جنوب کشور است و زائران کاروان‌های راهیان نور حماسه‌های این مناطق را مرور می‌کنند. به بهانه فصل خوشایند این عاشقی در جنوب کشور و روز ملی راهیان نور یعنی بیستم اسفندماه و روز‌های اوج اعزام کاروان‌های مختلف معرفی یادمان‌های مربوط به آن خالی از لطف نیست. برخی یادمان‌های جنگ تحمیلی در جنوب کشور به شرح زیر است:

«یادمان شلمچه»

شلمچه منطقه‌ای در حد فاصل شهر‌های خرمشهر و بصره واقع شده است که بخشی از آن درخاک ایران و بخشی از دیگر در خاک عراق قرار دارد. مرز‌های سرزمینی شلمچه از شمال به کانال ادب و پاسگاه بوبیان از جنوب به اروند رود از شرق به نهر عرایض و از غرب به کانال زوجی محدود می‌شود. شلمچه یکی از محور‌های هجوم دشمن در ۲۱/۶/۵۹ به شلمچه خرمشهر بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم بعثی عراق با توجه به نزدیکی بندر خرمشهر به مرز و وجود کنسول‌گری عراق در این شهر به جمایت از گروه‌های ضد انقلاب از جمله گروه موسوم به خلق عرب پرداخت. پشتیبانی تجهیزاتی رژیم بعث از این گروه اقدامات مختلف تروریستی را در پی داشت که مواردی مانند ترور اشخاص، ارسال مهمات، بمب‌گذاری، حمله مسلحانه به مراکز نظامی و اقتصادی و گلوله‌بازان پاسگاه‌ها را شامل می‌شد.

رزمندگان اسلام با اجرای عملیات کربلای ۵ در دی ماه ۱۳۶۵، این مواضع را در هم شکستند و شلمچه را آزاد کردند که به پاس رشادت و شهادت رزمندگان اسلام بنای یادبودی در این منطقه ایجاد شده است. هر چند در پایان جنگ بار دیگر این منطقه را دشمن تصرف کرد، اما این شهدا و ایثارگران بودند که سرزمین شلمچه را باز ستادند، تا جای قدم‌های علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام در هنگام ورود به ایران همچنان زیارتگاه باشد.

از دیگر مواضع پدافندی دشمن در این منطقه کانال زوحی بود کانال دو ردیفه‌ای به طول تقریبی هشت کیلومتر و عرض چهل متر و شامل دوشاخه بیست متری که به فاصله چهار متر از یکدیگر قرار می‌گرفتند کانال شمالی جنوبی زوجی از یک طرف به کانال پرورش ماهی و از سمت دیگر به اروند صغیر متصل بود. دو ردیف دژ با مواضع نونی شکل در غرب نهر دوعیجی نیز از پیشرفته‌ترین طرح‌های پدافندی بود که توسط کارشناسان غربی طرح‌ریزی و در اختیار صدام قرار داده شد. ایجاد مواضع نونی در این نقطه باعث شد قوت خطوط پدافندی در این منطقه استحکام بیشتری نسبت به تمام خطوط پدافندی عراق داشته باشد.

در طول جنگ منطقه شلمچه صحنه عملیان‌های بیت‌المقدس، رمضان، پشتیبانی والفجر ۸، مربلای چهار، کربلای پنج، کربلای هشت و بیت‌المقدس ۷ بود که در این میان نبرد کربلای پنج از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این یادمان در یک کیلومتری شمال گمرک خرمشهر و پاسگاه شلمچه و در نزدیکی محل تلاقی جاده امام رضا و جاده شهید کاظمی قرار دارد.

«یادمان طلائیه»

حدود ۴۵ کیلومتری جاده اهواز- خرمشهر سه راهی طلائیه قرار گرفته است یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مزر ایران و عراق شما را به پاشگاه طلاییه می‌رساند که این نقطه تا شعاع چند کیلومتری منطقه طلاییه نامیده می‌شود. طلاییه یکی از محور‌های مهم عملیاتی خیبر و بدر بوده است که بعد از دفاع مقدس مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا در این منطقه دایر شد، در یکی از این حسینیه ابوالفضل (ع) بنا شده که به عنوان یادمان شهدای این منطقه اکنون میزبان زائران کربلای طلاییه است.

پس از پایان جنگ در این مکان مقری برای جست‌وجوی پیکر مطهر شهدا دائر شده است و در مکانی که تعداد زیادی از شهدا کشف شد حسنیه‌ای به نام حسینیه حضرت عباس (ع) بنا شد که در آن پنج شهید گمنام به خاک سپرده شده است این یادماندر هشت کیلومتری غرب پاسگاه طلائیه قدیم و در منتهی‌الیه جنوب غربی مرز در نزدیکی قسمت دال طلائیه واقع شده است و در فاصله ۳۰۰ متری سه راهی شهادت طلائیه قرار دارد. علی‌رغم آنکه عملیات اکتشاف نفت این مناطق را تا حدی دست خوش تغییر کرده است، اما دژ‌ها و خاکریز‌های عملیاتی در جنوب و غرب این یادمان هنوز مشهود است.

«یادمان دهلاویه»

روستایی در جنوب غربی بستان و جنوب رود سابله که در ضلع شمالی حاده بستان سوسنگرد قرار دارد که در جریان هجوم دشمن، پس از ۱۰ روز دفاع سرسختانه در تاریخ ۲۴/۷/۵۹ اشغال شد. مدافعان دهلاویه ۱۰ روز سرسختانه در برابر دشمن مقاومت کردند تا اینکه در ۲۴ آبان ۵۹ توانی برای مقاومت باقی نماند و دشمن با اشغال دهلاویه خود را به سوسنگرد رسانید.

در طی عملیات‌های رزمندگان، ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران تلاش‌هایی برای آزادی مناطق اشغال شده انجام دادند و سرانجام در تاریخ ۲۷/۶/۶۰ در عملیاتی به نام آیت‌الله مدنی (اولین شهید محراب در تبریز) دهلاویه آزاد شد. در نزدیکی این روستا یادمانی واقع شده که محل شهادت دکتر چمران (وزیر دفاع و نماینده مجلس) به همراه تنی چند از همرزمانش می‌باشد. هر چند زیارت قبور خواهران معصومی که به صورت جمعی مدفون این سرزمین شدند نیز خالی از لطف نیست.

این یادمان علاوه بر کتابخانه نمایشگاهی نیز دارد که تصاویر و اسناد دوران کودکی نوجوانی و جوانی و مبارزات دکتر چمران در لبنان، همچنین تصاویر ایشان در جبهه‌های نبرد تا لحظه شهادت در آن به نمایش گذاشته شده است. رهبر معظم انقلاب در پنجم فروردین سال ۸۵ با حضور در مشهد شهید چمران و مزار شهید گمنام رنگ و بوی خاصی به این مکان دادند.

«یادمان هویزه»

شهر هویزه یکی از جنوبی‌ترین شهر دشت آزادگان و مرکز بخش هویزه یا هوزگان است در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هویزه، عملا آن را محاصره کرد. با آغاز جنگ هویزه آخرین شهر در دشت آزادکان بود که به اشغال ارتش عراق درآمد نیرو‌های عراقی پس از پیشروی در منطقه سوسنگرد و کرخه نور عملا هویزه را در محاصره داشتند، اما برای اشغال آن تعجیل نمی‌کردند تا اینکه عملیات نصر در ۱۰ دی‌ماه سال ۵۹ آغاز و در اولین مرحله یک تیپ عراقی منهدم شد، اما مراحل بعدی عملیات با ناکامی رو به رو شد. با کاهش تدریجی توان مدافعان دشمن در روز ۱۸ دی سال ۵۹ خود را به کرخه نور رساند و نیرو‌های خودی برای جلوگیری از نفوذ دشمن به شمال کرخه نور ناچار شدند حین عقب نشینی پل واقع در روستای حمودی فردوس را تخریب کنند.

در روز ۲۱ دی‌ماه حدود ۵۰ تانک دشمن در نزدیکی روستای ساریه موضع گرفتند و در جنوب شرقی هویزه نیز نیرو‌های دشمن تا دو کیلومتری شهر پیشروی کرده و شهر را زیر آتش خود گرفتند در روز ۲۳ دی ماه یک گردان تانک یک گردان پیاده از ارتش عراق در یک کیلومتری شرق هویزه محاصره را کامل‌تر کردند نیرو‌هایی هم که از دو روز قبل در نزدیکی روستای ساریه مستقر بودند جاده را در اختیار گرفتند در روز ۲۵ دی‌ماه در حالی که هویزه زیر آتش قوای دشمن بود یک گردان پیاده عراق نیز خود را به روستای ساریه رساند و در آنجا مستقر شد. هویزه همچنان در اشغال بود که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت سال ۶۱ با عقب نشینی دشمن در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس آزاد شد.

«یادمان فتح‌المبین»

یادمان شهدای فتح المبین در هشت کیلومتر شمال غربی شوش و در غرب رودخانه کرخه قرار دارد در این منطقه تعدادی از رزمندگان قرارگاه فجر که به فرماندهی شهید مجید بقایی شش روز مانده به عملیات فتح‌المبین قصد رخنه از ۹ شیار به سنگر‌های دشمن را داشتند بعد‌ها به نام شیار‌های المهدی شیخی شلیکا خنگ محلات شیرعلی سلطانی شهید میرزایی و شهید ترکی معروف شدند. باسنگر‌های کمین دشمن درگیر شده و تعداد زیادی از آن‌ها در این شیار‌ها به شهادت رسیدند.

در اولین روز‌ها‌ی جنگ، دشمن تا پشت رودخانه کرخه جلو آمد و در حاشیه کرخه که مشرف به شهر شوش و جاده اندیمشک اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در این جبهه، با شکل‌گیری خط دفاعی و اجرای عملیاتی تحت عنوان امام مهدی علیه‌السلام در سال ۱۳۶۰، مقدمه اجرای عملیات فتح‌المبین شد.

در ۱۹ دی‌ماه سال ۸۱ مردم شهید پرور شهرستان شوش هشت شهید گمنام را تشییع و در این یادمان به خاک سپردند در کنار آن‌ها نیز برخی از شیار‌های عملیاتی به صورت بازسازی شده قرار دارند که یادآور نبرد حماسی رزمندگان در این منطقه است.

«یادمان فکه»

فکه منطقه‌ای بیایانی در شمال غرب استان خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام است که از حنوب به چزابه و شهر بستان از شرق به ارتفاعات میشداق و رقابیه از شمال غرب به عین خوش و شهر موسیان از شمال شرق به برقازه و از غرب به استان دارالعماره عراق منتهی می‌شود. فکه به دوبخش شمالی و جنوبی تقسیم یم‌شود که بخش جنوبی آن جزء استان خوزستان و شهرستان دشت آزادگان محسوب می‌شود و بخش شمالی آن جزء استان اسلام و از توابع شهرستان دهلران است.

منطقه فکه رملی و سرزمین شن‌های روان است. دشمن بعد از اشغال منطقه در آن، ۱۶ رده موانع در مقابل رزمندگان اسلام ایجاد کرده بود. در عملیات و الفجر مقدماتی رزمندگان پس از نبردی سخت در محاصره دشمن افتادند و عده‌ای از نیرو‌ها نیز مجبور به عقب‌نشینی شدند. این منطقه مزین به خون شهدای عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک و سرداران شهید همچون حسن باقری، مجید بقایی و سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی و همچنین شهدای بزرگوار تفحص است.

مقتل شهدای فکه بین پاسگاه فکه و چزابه و درغرب پاسگاه طاووسیه و در سه کیلومتری جاده فکه-چزابه قرار دارد در این مقتل بخشی از زمین به صورت بکر و به صورت رملی با سیم خاردار محصور شده و به عنوان معبری امن ازمناطق آلوده اطراف خود جدا شده است. علاوه بر راهیان نور این قتلگاه همه ساله در ایام محرم و عاشورای حسینی میزبان عزاداران حسینی است.

«تنگه چزابه»

چزابه منطقه‌ای است در ۱۷ کیلومتری شمال غربی شهر بستان به عرض متغیر دو تا چهار کیلومتر که از شمال به منطقه فکه از جنوب به شهر بستان و از غرب به خط مرزی ایران و عراق از شمال شرق به ارتفاعات میشداق محدود می‌شود. بین تپه‌های رملی و هور الهویزه و بر سرجاده مرزی فکه-بستان قرار دارد. دو جاده نظامی در دو سوی آن قرار دارد، جاده‌ای در خاک ایران که چزابه را به فکه متصل می‌کند و جاده دیگری که به شهر العماره عراق متصل می‌شود، دهانه این تنگه ۵/۱ کیلومتر می‌باشد و لذا از جنبه نظامی بسیار مهم و استراتژیک است. تنگه چزابه یکی از ۵ معبر اصلی هجوم ارتش عراق در ابتدای جنگ به خوزستان بود که در عملیات طریق القدس با رمز مقدس یا حسین بن علی علیه‌السلام در آذر ماه ۱۳۶۱ آزاد شد.

در جریان عملیات خیبر نیز به منظور فریب دشمن عملیات ایذایی والفجر ۶ در تنگه چذابه و دشت چیلات صورت گرفت که متاسفانه قریب به ۴۰۰ نفر از رزمندگان اسلام در این عملیات مفقودالاثر شدند اکنون یادمان شهدای چزابه که در محل تنگه چزابه و در غرب جاده فکه بستان قرار دارد میزبات هشت شهید گمنام این منطقه است.

«اروند کنار»

یکی از بخش‌های شبه جزیره آبادان است که در ۴۸ کیلومتری جنوب شرق آبادان و در انتهای جاده آبادان اروندکنار واقع شده است. از آغاز تشکیل کشور عراق در پایان جنگ جهانی اول همواره ادعا‌های غیرحقوقی این کشور بر مالکیت کامل اروند رود از مباحث اصلی اختلافات مرزی ایران و عراق بود که سرانجام بر اساس معاهده ۱۹۷۵ الجزایر ژرفگاه رودخانه به عنوان خط مرزی تعیین شد.

این منطقه شاهد یکی از موفق‌ترین و بزرگترین نبرد‌های دوران دفاع مقدس است. در عملیات والفجر ۸ غواصان خط‌شکن شبانه از اروندرود گذشته، خط دشمن را شکسته و موفق به آزاد سازی منطقه فاو شدند این عملیات ضربه مهلکی بر ارتش بعث عراق وارد کرد.

«پاسگاه زید»

وقتی در جاده اهواز خرمشهر از ایستگاه حسینیه به سمت غرب (جاده شهید کاظمی) برویم پس از طی مسافتی به مزار تعدادی از شهدای گمنام عملیات رمضان می‌رسیم، منطقه زید و ایستگاه حسینیه از محور‌های مهم هجوم دشمن به خوزستان بود که عراق از این طریق به جاده اهواز- خرمشهر دست یافت. این منطقه یکی از محور‌های مهم عملیات‌های بزرگی مانند بیت‌المقدس و کربلای ۴ و ۵ بوده است.

«پادگان دو کوهه»

این پادگان در فاصله ۷ کیلومتری شمال شهر اندیمشک و ۱۶۰ کیلومتری شهر اهواز قرار دارد. این پادگان در دوران دفاع مقدس در منطقه جنوب به عنوان مهمترین پایگاه آماده سازی رزمندگان اسلام به شما می‌رفت. دو کوهه، عقبه عملیات فتح‌المبین بود ودر طول دوران دفاع مقدس میزبان نیرو‌ها از لشگر‌های متفاوت و بالاخص لشگر حضرت رسول (ص) از تهران بود.

دوکوهه قبل از انقلاب پادگان پشتیبانی لشکر ۹۲ زرهی و یگان‌های نظامی جنوب غرب کشور بود و ساختمان‌هایی نیمه‌ساز برای نرو‌های پادگان وجود داشت با شروع جنگ این پادگان در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفت. این مکان محل استقرار سرداران شهید، چون احمد متوسلیان، ابراهیم همت، رضا چراغی، عباس کریمی، دستواره، محسن وزوایی، سعید مهتدی و سعید سلیمانی و بسیاری از رزمندگان اسلام بوده است.

در فاصله دو کیلومتری جنوب غربی دوکوهه حسینیه گردان تخریب واقع است که حسینیه حضرت زهرا نام گرفته و چادر‌های رزمندگان تخریبچی در کنار آن مستقر بود. مقر این رزمندگان به علت تمرین‌های ویژه و سخت‌تر دور از سایر گردان‌ها قرار داشته است پس از ربوده شدن حاج احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمد رسول الله در لبنان پادگاه دوکوهه به نام پادگان حاج احمد متوسلیان تغییر نام یافت.

«پادگان گلف» (منتظران شهادت)

ستاد عملیات جنوب یا پایگاه منتظران شهادت در اهواز، در دوران دفاع مقدس به عنوان مرکز فرماندهی جنگ، محور‌های عملیاتی خوزستان را اداره می‌کرد. این پایگاه که ساختمان‌های متعدد و محکمی داشت در قبل از انقلاب با عنوان باشگاه کلف مورد استفاده وسایل ورزشی اتباع آمریکایی قرار می‌گرفت بعد از انقلاب کارمندان شرکت نفت برای حفاظت از لوله‌ها و تاسیسات نفتی جنوب در برابر خرایکاری‌های ضدانقلاب برای مدتی در این باشگاه مستقر شدند پس از مدتی حفاظت از تاسیسات به سپاه پاسداران واگذار شد و باشگاه محل استقرار آن‌ها شد.

این ستاد در سال ۱۳۵۹ فعال شد تشکیل اتاق جنگ و فعال شدن اطلاعات و عملیات، اعزام نیرو تشکیل واحد‌های جنگ و حضور مسئولین نظام از مشخصات اصلی پادگان منتظران شهادت (گلف) بوده است. گلف تا پایان جنگ به عنوان پایگاه فرماندهی و هدایت جنگ مورد استفاده قرار می‌گرفت. تشکیل اتاق جنگ و فعال شدن اطلاعات و عملیات اعزام نیرو و تشکیل واحد‌های جنگ و حضور مسئولان نظام از مشخصات اصلی پایگاه منتظران شهدا بود.

اولین گزارش‌های اطلاعات و عملیات جنگ توسط شهید حسن باقری که مسئول اطلاعات و عملیات جنوب بود در این پایگاه منتشر شد که در تغییر استراتژی و تحول جنگ تأثیر بسزایی داشت با شهادت حجت‌الاسلام محلاتی نماینده حضرت امام در سپاه پاسداران در سال ۶۵ این پایگاه به نام این شهید نام گذاری شد این مکان اکنون در ردیف آثار ملی دفاعمقدس قرار دارد.

«مسجد جامع خرمشهر»

مسجد جامع خرمشهر که سمبل مقاومت خرمشهر شناخته می‌شود در بخش مرکزی شهر و بین خیابان آیت‌آلله خامنه‌ای و روز کارون و نبش خیابان انقلاب قرار دارد. در طول ۲۴ روز مقاومت، مرکز فرماندهی و ستاد نیرو‌های مردمی بود، و همه هماهنگی‌ها از جمله تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان، مداوای اورژانسی مجروحین و نگهداری موقت شهدا، همگی در مسجد جامع صورت می‌پذیرفت. در عین حال سایر مساجد و حسینیه‌های شهر نیز پایگاه‌های فرعی بودند که از مسجد جامع هدایت می‌شدند.

مسجد جامع به زعم آنکه از آغاز جنگ در زیر آتش موثر دشمن قرار داشت و از ۲۴/۱/۵۹ چندین بار در آستانه سقوط قرار گرفت، اما تا آخرین روز، مقاوم باقی ماند و حتی پس از سقوط پل خرمشهر که تنها راه ارتباطی به خرمشهر بود مامن و پناه نیرو‌هایی بود که هنوز در شهر باقی مانده بودند، اما آنگاه که آخرین مدافعان به آب زدند و از کارون گذشتند مسجد جامع نیز خاموش شد تا در سوم خرداد ۱۳۶۱ شاهد اشک شوق و شادی توأم با سجده شکر رزمندگان اسلام شود. مسجد جامع خرمشهر یکی از معدود بنا‌هایی بود که پس از آزادسازی خرمشهر همچنان پابرجا مانده بود رزمندگان با آزادی شهر بلافاصله خود را به مسجد رساندند و نماز شکر به جای آوردند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«راهیان نور» به روایت یادمان‌های دفاع مقدس جنوب کشور بیشتر بخوانید »

گذری بر زندگی سرباز شهید «محمدحسن مقدم»

گذری بر زندگی سرباز شهید «محمدحسن مقدم»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، شهید «محمدحسن مقدم» از گل‌های معطر گلستان جهاد و شهادت است که در لباس مقدس سربازی نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران، جامه زیبای شهادت را به تن کرد.

محمدحسن فرزند صادق اول فروردین سال ۱۳۴۵ در قم به دنیا آمد. وی تا دوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد؛ سپس به کار و کمک به امرار معاش خانواده پرداخت و با رسیدن به سن سربازی، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت.

این سرباز فداکار ارتش، ۱۷ اسفند سال ۱۳۶۵ در منطقه سومار بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید و پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم به خاک سپرده شد.

به پاس رشادت‌های شهید «محمدحسن مقدم» و با پیگیری‌های کارکنان نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی، یکی از معابر خیابان «آیت الله حائری» واقع در بلوار «۱۵ خرداد» قم، به نام این شهید والامقام مزین شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گذری بر زندگی سرباز شهید «محمدحسن مقدم» بیشتر بخوانید »

تکاپوی جهانی برای حمایت از صدام با تصویب قطعنامه ۵۲۲


تکاپوی منطقه‌ای و جهانی برای حمایت از صدام با تصویب قطعنامه ۵۲۲

قطعنامه ۵۲۲ در هفت بند و بدون توجه به شناسایی کشور متجاوز و جبران خسارت‌های وارد شده به کشور مورد تجاوز تنظیم شده بود. شورای امنیت در این قطعنامه، خواستار ازسرگیری فعالیت میانجی گران بین‌المللی شده بود.



منبع

تکاپوی جهانی برای حمایت از صدام با تصویب قطعنامه ۵۲۲ بیشتر بخوانید »

قنداقی که کفن شد

قنداق نوزاد نورسی که کفن شهادتش شد


قنداقی که کفن شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انتشارات مرز و بوم در صفحه اینستاگرامی خود برشی از کتاب «دست‌های خالی، پا‌های خونین» را از تجاوز عراق به شهر سومار منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید.

«بعد از اشغال سومار توسط نیرو‌های متجاوز عراق در سال ۵۹، بیشتر مردم به ناچار شهر را ترک کردند. عده‌ای که از سومار خارج شده بودند، به دره‌ای در کنار جاده رفتند تا دقایقی را آنجا استراحت کنند. ناگهان یکی از خانم‌هایی که باردار بود، درد زایمان امانش را برید. او با سختی فراوان و پیمودن ۱۵ کیلومتر با پای پیاده خود را به آنجا رسانده بود. خانم‌های دیگر به کمک او شتافتند در همین حال، چند هواپیمای دشمن روی آسمان منطقه ظاهر شدند. پیچیدن صدای مهیب حاصل از آن در کوهستان موجب ترس و اضطراب بیشتر مردم شد. در چنین شرایطی صدای گریه کودکی در فضا پیچید. نوازد به دنیا آمده پسر بود که با پیشنهاد برخی افراد و موافقت مادر نام مهدی برایش انتخاب شد.

یکی، دو ساعت به همین منوال گذشت. هوا به‌شدت گرم بود و هیچ‌گونه امکاناتی نیز وجود نداشت. گروه به‌ناچار و به هر طریقی باید حرکت می‌کردند. همسر این زن روز قبل برای گرفتن خودرو و انتقال خانواده به شهر ایوان رفته بود و هنوز برنگشته بود. پسر بزرگ او هم همراه گوسفندان حرکت می‌کرد. یک پسر و دو دختر دیگرش نیز خردسال بودند و نمی‌توانستند به مادر کمک کنند. چند نفر از خانم‌ها زیر بغل مادر را گرفتند تا همراه دیگران به راه خود ادامه دهد.

او به سختی راه می‌رفت و هر بار که هواپیما‌های دشمن در آسمان ظاهر می‌شدند، نیرو‌های کمکی رهایش می‌کردند و در گوشه‌ای پنهان می‌شدند. سپس با دور شدن هواپیما‌ها دوباره به کمک او می‌آمدند. دشمن به‌سرعت در حال پیشروی بود. آنان راه بسیار سخت و طولانی در پیش داشتند و باید خود را پیاده به شهر ایوان می‌رساندند. پس از پیمودن چند کیلومتر از راه، مهدی، نوزاد چند ساعته که از حداقل امکانات پس از تولد بی‌بهره بود، طاقت نیاورد و از دنیا رفت.»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

قنداق نوزاد نورسی که کفن شهادتش شد بیشتر بخوانید »

مدیریت و نحوه تقابل با پیشروی ارتش بعثی عراق در سال ۵۹ به روایت اسناد

مدیریت و نحوه تقابل با پیشروی ارتش بعثی عراق در سال ۵۹ به روایت اسناد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حملات زمینی ارتش عراق به پاسگاه‌ها و مناطق مرزی کرمانشاه که از زمستان ۱۳۵۸ شروع شده بود، از اوایل سال ۱۳۵۹ توسعه یافت و تجاوز‌های هوایی و حمله به مناطق مسکونی را نیز در بر گرفت. ارتش عراق در حمله به مناطق مسکونی با سلاح‌های سنگین و دوربرد خود، شبکه آب و برق قصرشیرین را هدف قرار داد. در پی این اقدام، با توجه به هوای گرم منطقه، علاوه بر ناامنی، مشکلات جدیدی ایجاد شد. برخی مردم برای تأمین آب شرب مجبور بودند از آب رودخانه الوند که غیربهداشتی بود، استفاده کنند. نانوایی‌های شهر نیز به دلیل قطعی برق تعطیل شده بودند. با این‌ حال، برخی مردم با خرید آرد و پخت نان در خانه مایحتاج خود را تأمین می‌کردند.

با تداوم تجاوز‌های هوایی و زمینی ارتش عراق و گلوله‌باران مناطق مسکونی، فرماندهان دستور دادند به‌منظور تقویت منطقه و نوار مرزی، یگانی از لشکر ۸۱ زرهی در آنجا مستقر شود. همچنین استعدادی از توپخانه خودی در منطقه از جمله روستای نصرآباد در نزدیکی شهر قصرشیرین استقرار یافت و به مقابله با حملات توپخانه‌ای عراق پرداخت. در واکنش به این اقدام نیرو‌های خودی، توپخانه عراقی نیز گلوله‌های بیشتری شلیک می‌کرد که تعدادی از آن‌ها به مناطق مسکونی اصابت کرد.

مدیریت و نحوه تقابل با پیشروی ارتش بعثی عراق در سال ۵۹ به روایت اسناد

در شهریور ۱۳۵۹ حجم حملات دو طرف به‌ویژه ارتش عراق به‌ طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافت و با اشغال منطقه خان‌لیلی حملات دشمن شدیدتر هم شد. حجم حملات ارتش عراق در تابستان ۱۳۵۹ به‌ خصوص در شهریور نسبت به چند ماه گذشته شدت بیشتری داشت که در پی آن، عده‌ای از مردم، شهر قصرشیرین را ترک کردند. بازار و کاسبی نیز رونق گذشته را نداشت. برخی مغازه‌داران هم رغبتی برای تهیه اجناس نداشتند.

از نیمه اول سال ۱۳۵۹ به‌ ویژه تابستان و شهریور، قصرشیرین به شهری جنگ‌زده تبدیل شد که نیمی از آن نیز خالی شده بود. همچنین با کمبود جدی سوخت و بنزین و در بسیاری از روز‌ها با قطع آب و برق روبه‌رو شد. بااین‌حال، برخی از کسبه و متدینان و انقلابیون مصمم بودند در هر شرایطی در شهر بمانند و زندگی را در شهر رونق ببخشند.

اما از طرف دیگر، رسیدگی به مجروحان به‌ویژه غیرنظامیان به دلیل کمبود امکانات و خدمات پزشکی به‌سختی انجام می‌گرفت و گاهی به شهادت عده‌ای از آنان می‌انجامید. علاوه بر این، تنها یک بیمارستان در شهر وجود داشت که هنگام قطع برق امکان خدمات‌رسانی به بیماران و مجروحان به‌کلی از بین می‌رفت و گاهی به همین دلیل، خون‌های اهدایی مردم نیز فاسد می‌شد.

این مطالب تنها بخشی از هزاران سخن نگفته از دوران جنگ قبل از جنگ است که در کتاب «دست‌های خالی، پا‌های خونین» اسدالله احمدی به قلم خود در خصوص تاخت‌ و تاز‌های ضد انقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان‌غرب در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ نگاشته است.

ناامنی به روایت مردم

مردم منطقه نوار مرزی کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب و از اولین روز‌های استقرار نظام جمهوری اسلامی درگیر جنگی نابرابر شدند و به‌ اجبار با دست‌ خالی در برابر مهاجمین مقاومت کردند. ایجاد کمین، غارت اموال و احشام، گروگان‌گیری، حمله به منازل افراد، قتل و دیگر اقدامات غیرانسانی نیز به امری عادی تبدیل شده بود و مسافرانی که قصد عزیمت به مرکز استان و سایر مناطق را داشتند باید خود را برای روبه‌رو شدن با این قبیل حوادث آماده می‌کردند.

در مجموع، امنیت در منطقه از بین رفته بود و اقدامات افراد ضد انقلاب هر روز گسترده‌تر، سازمان‌یافته‌تر و خشن‌تر می‌شد. در چنین شرایطی، مردم ساکن مناطق امن استان و سایر نقاط کشور نه‌ تنها رغبتی برای سفر به این منطقه و بازدید اقوام خود نداشتند، بلکه برخی از آنان به خویشاوندان خود در شهر‌های ناامن به‌ویژه قصرشیرین توصیه می‌کردند، آنجا را ترک کنند. با این‌حال، بسیاری از مردم مؤمن و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی قصد داشتند در شهر بمانند و در برابر گروه‌های ضد انقلاب مقاومت کنند.

از اواخر سال ۱۳۵۸ با ورود مستقیم ارتش عراق به صحنه و گسترش ناامنی‌ها، شرایط به گونه دیگری رقم خورد. در این دوره گروه‌های ضد انقلاب در اغلب حملات خود از حمایت‌های ارتش عراق و آتش سلاح‌های سنگین آنان بهره‌مند بودند اما اغلب مدافعان انقلاب اعم از نیرو‌های متعهد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران در مقابله با حملات نیرو‌های ضد انقلاب پیروز میدان بودند. از این‌ رو، ارتش عراق در اقدام دیگری حمله به مناطق مسکونی شهر قصرشیرین و برخی روستا‌های اطراف را در دستور کار خود قرار داد. در پی این اقدام مردم حتی در خانه خود نیز احساس امنیت نمی‌کردند.

ناامنی به روایت اسناد

در طول سال ۱۳۵۸ به‌ ویژه نیمه دوم آن، اقدامات ارتش عراق در چند حوزه گسترش یافت. از سویی با استفاده از ظرفیت افراد ضد انقلاب داخلی بر ناامنی‌های منطقه نوار مرزی کرمانشاه دامن زد تا میزان آمادگی نیرو‌های مسلح خودی را محک بزند. از سوی دیگر نیز با تجاوز هوایی و بمباران و گلوله‌باران مناطق مرزی، ضمن شناسایی مواضع خودی به مراکز مهم خسارت وارد کرد.

در سه ماه اول سال ۱۳۵۹ تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی به‌صورت زمینی و عبور آنان از مرز کمتر بود، ولی پس‌ از آن، حملات زمینی و هوایی گسترش و شدت یافت. مهم‌ترین حوادث و اقدامات و حملات گروه‌های ضد انقلاب و نیرو‌های ارتش عراق و تلاش‌های واحد‌های خودی در منطقه نوار مرزی کرمانشاه در نیمه اول سال ۱۳۵۹ چنین بود:

مرداد ۱۳۵۹

تحرکات و تجاوز‌های ارتش عراق که از نیمه نخست سال ۱۳۵۹ با هدف زمینه سازی برای به راه انداختن جنگی گسترده و کسب آمادگی‌های لازم انجام می‌گرفت، به تدریج در حال افزایش و گسترش بود و در طول تیر و به ویژه مرداد ۱۳۵۹ به صورت گلوله باران و گاهی بمباران مناطق و شهر‌های مرزی بروز یافت.

این اقدامات در حاشیه مرزی استان از پاسگاه باباهادی در شمال شرقی قصرشیرین تا ارتفاعات گیسکه در جنوب‌ غربی سومار شدت بیشتری داشت و اهداف عراق از چنین اقداماتی، علاوه بر خسارت به پاسگاه‌ها و نیرو‌های نظامی، ایجاد رعب و وحشت در مردم مرزنشین نیز بود.

بدین ترتیب ارتش عراق هنگام تهاجم گسترده آسوده‌تر به اهداف بعدی‌اش می‌رسید. در اولین روز مرداد، ارتش عراق با سلاح‌های سنگین پاسگاه‌های خان‌لیلی ، خسروی، یکه‌شان، دربندجوق، پرویزخان و قلعه سفید در اطراف شهر قصرشیرین و پاسگاه‌های باویسی، تیله کوه، اِزگله و گردنو را در منطقه دشت ذهاب زیر آتش سلاح‌های سنگین خود قرار داد.

در این حمله، یکی از نیرو‌های خودی در پاسگاه خان‌لیلی به شهادت رسید و یک نفر نیز مجروح شد. همچنین در این روز ارتش عراق مناطق مسکونی نفت‌شهر را گلوله‌باران کرد. براثر این حمله که از ساعت ۲۱ شروع شد و تا ساعت ۲۴ ادامه داشت، دو غیرنظامی مجروح شدند. لازم است ذکر شود هم زمان با این تهاجم‌ها که از ساعت ۱۰ صبح و از حمله به پاسگاه خان‌لیلی شروع شد و تا ساعت ۲۴ ادامه یافت، ارتش عراق با استقرار تانک و نفربر در مقابل پاسگاه‌های منطقه خان‌لیلی نیرو‌های خود را تقویت کرد. [۱]

یک روز بعد نیز پاسگاه و منطقه خسروی هدف اصابت چهار گلوله خمپاره ۱۲۰ میلی‌متری ارتش عراق قرار گرفت. همچنین ساعت ۲۰:۴۵ همین روز پاسگاه‌های دربندجوق و پرویزخان هدف آتش گلوله‌های توپخانه و خمپاره‌انداز‌های عراقی واقع شدند. [۲] ساعت ۱۹ مورخ سوم مرداد هم شهر قصرشیرین، مرکز گروهان خان‌لیلی و پاسگاه‌های قلعه سفید و هدایت زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار گرفتند که یک نفر از نیرو‌های خودی مجروح شد. [۳]

همچنین در همین روز هنگ ژاندارمری قصرشیرین در نامه‌ای به رکن سوم ژاندارمری جمهوری اسلامی در کرمانشاه، حملات مجدد توپخانه ارتش عراق به پاسگاه‌های مرزی و مناطق مسکونی قصرشیرین را متذکر شد و گزارش کرد: «در نتیجه شلیک چندین گلوله توپ که به منازل سازمانی درجه‌داران اصابت کرده، فرزند استوار یکم ترابری حمزه رابانی شوکه شده است و از میزان تلفات و خسارات (ساکنان منازل سازمانی) نیز تاکنون اطلاعی در دست نیست.»[۴]

همچنین در ادامه این گزارش هنگ ژاندارمری با اشاره به حملات ارتش عراق به پاسگاه‌های قلعه سفید، هدایت و هنگ ژاندارمری، از فعال نبودن واحد ارتشی مستقر در پاسگاه کلانتر گله کرده بود. در سوم و چهارم مرداد نیز درگیری‌های شدیدی بین نیرو‌های خودی و واحد‌های ارتش عراق در منطقه نفت‌شهر ایران و نفت خانه عراق روی داد که به انهدام تأسیسات نفتی منطقه انجامید. همچنین ساعت ۱۶ مورخ پنجم مرداد، دو هواپیمای میگ عراقی به مدت نیم ساعت پاسگاه‌های گردنو، باویسی، تنگ هوان، بیشگان، تیله کوه، تپه رش و شیخ صله را زیر رگبار مسلسل‌های خود قرار دادند. [۵]

گزارش‌های واصله از منطقه از تقویت پاسگاه‌ها و تحکیم مواضع عراقی‌ها و تهاجم زمینی هم‌زمان آنان به پاسگاه‌های ایران حکایت می‌کرد. ششم مرداد پاسگاه‌های مجید سالار و نی‌کنده عراق با واحد‌های زرهی و پیاده تقویت شدند. همچنین در این روز، پاسگاه زینل کش زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفت. [۶]

هفتم مرداد نیز با تجاوز دو تانک ارتش عراق به منطقه پرویزخان آغاز شد. برابر گزارش روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غرب کشور، دو تانک ارتش عراق ساعت یک بامداد به منطقه پرویزخان حمله کردند که با مقابله نیرو‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران و پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در این منطقه، مجبور به عقب‌نشینی شدند. در این درگیری، یکی از پاسداران انقلاب اسلامی مجروح شد. بر اساس گزارش سپاه پاسداران قصرشیرین، در این روز نیرو‌های ارتش عراق به نفت‌شهر نیز حمله کردند. در این حمله، علاوه بر انفجار سه منبع نفت، به لوله نفت چاه شماره ۹ سومار به نفت‌شهر ، مغازه شخصی به نام فتح‌الله منصوری و تأسیسات اداری نفت‌شهر خساراتی وارد آمد. [۷]

ساعت ۲۱ نیز پاسگاه‌های تپه رش، تنگ هوان و تنگ ترشابه هدف تهاجم افراد ضد انقلاب که در حمایت آتش نیرو‌های عراقی بودند، قرار گرفت. همچنین از ساعت ۱۰ به مدت چهار ساعت و نیم پاسگاه‌های برج احمدی، یکه‌شان، دربندجوق، تنگاب نو، زینل کش و امینه هدف سلاح‌های سبک نیرو‌های عراقی قرار گرفتند. هنگ ژاندارمری قصرشیرین و سنگ معدن نصرآباد هم هدف سلاح‌های سنگین ارتش عراق قرار گرفتند. این در حالی بود که در همین روز، پاسگاه‌های عراق در منطقه مقابل پاسگاه‌های باویسی و ولدکشته تقویت شدند. [۸]

همچنین در همین روز، فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در نامه‌ای به فرماندهی لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین مبنی بر حملات توپخانه دوربرد ارتش عراق به قرارگاه هنگ و منطقه گروهان خان‌لیلی و تقاضای او برای پشتیبانی زمینی و هوایی را منعکس کرد. [۹]

ساعت شش صبح هشتم مرداد هم نیرو‌های عراقی به پاسگاه باویسی حمله کردند که یکی از نیرو‌های خودی به شهادت رسید. [۱۰]

ساعت ۱۰ نیز حدود ۱۵۰ نفر نیروی پیاده عراق در سنگر شماره یک در پاسگاه قلعه یهودی عراق مقابل زینل‌کش، در حال تردد مشاهده شدند. ساعت ۱۲ هم نیرو‌های عراقی در حال تخلیه اقلام پشتیبانی در این منطقه (پاسگاه قلعه یهودی) مشاهده شدند. [۱۱]

همچنین ساعت ۱۳:۳۰ همین روز، پاسگاه خان‌لیلی از سوی پاسگاه قلعه یهودی عراق زیر آتش شدید قرار گرفت.[۱۲]

پاسگاه پرویزخان و مواضع نیرو‌های خودی در منطقه کلانتر نیز زیر آتش تانک و توپخانه عراق قرار گرفتند. [۱۳]

همچنین در این روز، هواپیما‌های میگ نیروی هوایی عراق در سه نوبت بر فراز نفت‌شهر پرواز و از منطقه عکس‌برداری کردند. [۱۴]

در ۹ مرداد نیز در منطقه خانقین عراق، چهار قبضه توپ ۱۵۵ م. م، چهار دستگاه تانک، شش خودرو زیل و یک جیپ فرماندهی مستقر شدند. همچنین ساعت ۱۸ همین روز، پاسگاه‌های تنگاب نو و زینل کش زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفتند که یک نفر از نیرو‌های خودی مجروح شد. [۱۵]

علاوه بر این، نیرو‌های عراقی در نزدیکی مرز ایران در پشت پاسگاه تنگاب کهنه با دستگاه‌های مهندسی اقدام به احداث مواضع برای تانک‌های خود کردند. [۱۶]

۱۱ مرداد نیز بین نیرو‌های خودی و نیرو‌های ارتش عراق در مناطق جنوبی و شمالی قصر شیرین یعنی در پاسگاه‌های زینل‌کش، سه تپان، ولدکشته، دربندجوق و برارعزیز درگیری شدیدی رخ داد و توپخانه و خمپاره‌انداز‌های عراق، هنگ ژاندارمری قصرشیرین و پاسگاه‌های دربندجوق و برارعزیز در شمال قصرشیرین را به‌شدت گلوله‌باران کردند. با اصابت گلوله‌های توپ به هنگ ژاندارمری که کنار قصرشیرین قرار داشت، شش نفر از نیرو‌های ژاندارمری مجروح شدند. [۱۷]

در درگیری بین پاسداران اعزامی از گچساران و تهران و ارتش عراق در پاسگاه‌های دربندجوق و برارعزیز نیز ۱۹ نفر از پاسداران مجروح و دو نفر به اسامی لطیف اکبرنژاد و بهروز قهرمانی شهید شدند. [۱۸]

همچنین واحد‌های زرهی عراق در منطقه خان‌لیلی چند مرتبه اقدام به پیشروی کردند که با مقابله نیرو‌های خودی و درحالی‌که یک نفر از آنان مجروح شده بود، به مواضع قبلی برگشتند. [۱۹]

در این روز، به ساختمان مخابرات و برق و هنگ ژاندارمری قصرشیرین نیز خساراتی وارد شد. [۲۰]

همچنین اخباری برای فرماندهان و مسئولان نظامی به‌خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین ارسال شد که از حضور گروه‌های ضد انقلاب در منطقه دالاهو و حمله آنان به برخی مراکز نظامی حکایت داشت. [۲۱]

در ۱۲ مرداد نیز گروه تحقیقات سپاه پاسداران قصرشیرین موفق شد گروهبان فراری ارتش به نام علیرضا خیرخواه و ۸ نفر دیگر را که گفته می‌شد با عراق ارتباط داشتند، دستگیر کند. [۲۲]

همچنین برابر گزارش فرمانده گروه ضربت سپاه پاسداران افراد این گروه در روز‌های ۱۲ و ۱۳ مرداد در روستا‌های کرند و دالاهو ۷۰ قبضه انواع اسلحه برنو، ژ ۳، کلت، ام ۱، پراّن و یوزی کشف کردند. [۲۳]

علاوه بر این، در ۱۲ مرداد به دنبال تحرکات و تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی و حملات شدید آنان به نیرو‌های خودی، تیمسار سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و سرپرست ژاندارمری کل جمهوری اسلامی ایران به غرب کشور سفر کرد تا از نزدیک شرایط را بررسی و به اوضاع مرزی رسیدگی کند. او ابتدا با شرکت در مراسم صبحگاهی در پادگان اسلام‌آباد، سرهنگ دوم زرهی روان فر را به‌عنوان فرمانده جدید لشکر ۸۱ زرهی معرفی کرد. سپس به همراه فرمانده عملیات سپاه پاسداران غرب کشور و مسئول اطلاعات عملیات ستاد غرب از مناطق مرزی کرمانشاه و واحد‌های مستقر بازدید کردند. [۲۴]

ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۱۳ مرداد هم ارتش عراق بار دیگر پاسگاه‌های زینل‌کش، تنگ هوان و ترشابه و پاسگاه گروهان خان‌لیلی را با سلاح‌های سنگین هدف حمله قرار داد. شهرک امام خمینی، آبادی‌های خراط‌ها و سیدتراب و اطراف قصرشیرین نیز ساعت ۱۱ زیر آتش توپخانه عراق قرار گرفتند. [۲۵]

همچنین در این روز، گروه‌های ضد انقلاب از سه طرف به تلمبه‌خانه نفتی پاتاق واقع در منطقه گردنه پاطاق و دالاهو و همچنین پاسگاه ژاندارمری پاتاق حمله کردند، اما با حضور به‌موقع گروه ضربت، این افراد از مهلکه گریختند. در این حمله، یکی از کارگران تلمبه‌خانه زخمی شد، اما به تأسیسات آن آسیبی نرسید. علاوه بر این، در ادامه حملات ارتش عراق به مناطق مسکونی، به ۲۱ واحد مسکونی در روستای باباهادی خسارت وارد و یکی از اهالی روستا هم از ناحیه پا مجروح شد. [۲۶]

همچنین در این روز، نیرو‌های خودی و عراق در نفت‌شهر با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری براثر اصابت ترکش سلاح‌های سنگین یک نفر از برادران ارتش شهید شد و دو نفر دیگر نیز مجروح شدند. [۲۷]

ساعت دو بعدازظهر ۱۴ مرداد نیز یک نفربر ارتش جمهوری اسلامی در جاده باویسی روی مین رفت و براثر انفجار آن منهدم شد. سرنشینان آن‌هم مجروح شدند. همچنین یک خودروی اورال خودی هنگام انتقال مجروحان به بیمارستان قصرشیرین روی مین رفت و منهدم شد. در این حادثه، هشت نفر از سرنشینان خودرو به‌شدت مجروح شدند که دو نفر از آنان به دلیل شدت جراحات با بالگرد به بیمارستان کرمانشاه و شش نفر دیگر هم به بیمارستان قصرشیرین منتقل شدند. ۲۲۷ علاوه بر این، ساعت ۲۰ همین روز، پاسگاه تیله کوه هدف آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفت. این اقدام ارتش عراق با آتش نیرو‌های خودی پاسخ داده شد. [۲۸]

همچنین نیرو‌های پاسگاه‌های تنگ ترشابه و خسروی با نیرو‌های عراقی درگیر شدند. [۲۹]

در این روز پاسگاه پرویزخان نیز هدف خمپاره‌های ارتش عراق قرار گرفت که سه نفر از برادران سپاه پاسداران مجروح شدند. [۳۰]

۱۵ مرداد حملات نیرو‌های عراقی شدیدتر بود. در این روز، براثر اجرای آتش روی قصرشیرین و پاسگاه‌های تنگ هوان، برارعزیز و دارخور، ۱۰ تن از نیرو‌های خودی شهید و پنج تن نیز مجروح شدند. در این میان سه شهید و یک مجروح غیرنظامی بودند. [۳۱]

همچنین در ادامه حملات به قصرشیرین یک زن و دو کودک مجروح شدند که یکی از کودکان به دلیل قطع برق بیمارستان شهید شد. [۳۲]

گلوله‌باران گاه‌وبیگاه قصرشیرین تا روز ۱۶ مرداد ادامه یافت. ساعت ۱۰ این روز، نیرو‌های عراقی علاوه بر بمباران شهر، ساختمان پاسگاه خان‌لیلی (گروهان خان لیلی) را نیز زیر آتش گرفتند که به تخریب دکل بی‌سیم و ساختمان پاسگاه انجامید. علاوه بر این نیرو‌های عراقی با حمایت آتش سلاح‌های خود چند سنگر بتونی در پاسگاه قلعه یهودی احداث کردند. همچنین در همین روز، سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد اعلام کرد ۱۴ مین ضدتانک روسی را به کمک برادران سپاه در روستای قلقله کشف و خنثی کرده‌اند. [۳۳]

در ۱۷ مرداد نیز بنا بر گزارش نیرو‌های اطلاعاتی خودی یک تیپ زرهی عراق شامل صد تانک، نفربر و توپخانه به مناطق «میدان» و «چارکلاو» منتقل شدند. [۳۴]

همچنین در مناطق سومار و نفت‌شهر ، دو جاسوس عراقی دستگیر و تحویل دادگاه انقلاب شدند. [۳۵]

در این روز شهر قصرشیرین و مناطق اطراف آن ازجمله پاسگاه قلعه سفید همچنان زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار داشت. [۳۶]

علاوه بر این، ساعت یک بامداد ۱۸ مرداد، حدود ۳۰ فرد مسلح به روستای مرزی هدایت حمله کردند، ۲۰ نفر از اعضای چهار خانوار را ربودند و به عراق انتقال دادند. [۳۷]

در پی حملات هوایی و زمینی ارتش عراق به مناطق مسکونی قصرشیرین، ابراهیم مالکیان مسئول عملیات سپاه قصرشیرین در ۱۹ مرداد در مصاحبه‌ای با روزنامه کیهان ضمن توضیح درباره حوادث مرزی و اقدامات ارتش عراق گفت: «ارتش عراق برای گسترش جنگ در سراسر نوار مرزی قصرشیرین از باویسی تا سومار، ۳۰۰ دستگاه تانک و تعداد زیادی آتشبار توپخانه مستقر کرده است.» [۳۸]

از ساعت ۹ تا ۱۰ نیز پاسگاه برج احمدی زیر آتش توپخانه عراق قرار گرفت. [۳۹]

همچنین از ساعت ۱۰:۳۰ این روز، نیرو‌های ارتش عراق با نیرو‌های خودی درگیر شدند. در این درگیری یک پاسدار و دو کارگر مجروح شدند. [۴۰]

علاوه بر این، دو نفر از هشت نفری که در ۱۲ مرداد به اتهام جاسوسی برای عراق دستگیر شده بودند، به‌ حکم دادگاه انقلاب سرپل ذهاب اعدام شدند. [۴۱]

همچنین ساعت ۱۰ صبح ۲۰ مرداد مناطق مسکونی قصرشیرین و منطقه خان‌لیلی بار دیگر زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفتند. ساعت ۱۴:۳۰ نیز یک خودرو گاز ارتش جمهوری اسلامی ایران با شش سرنشین در مسیر خان‌لیلی به قصرشیرین هدف اصابت گلوله خمپاره عراق قرار گرفت و منهدم شد. در این حادثه یکی از سرنشینان خودرو مجروح و به بیمارستان منتقل شد. ساعت ۲۰ نیز یک نفربر ارتش با ۹ سرنشین در منطقه دشت ذهاب با مین برخورد کرد که براثر انفجار آن یکی از سرنشینان نفربر مجروح شد. [۴۲]

در ۲۴ مرداد هم عده‌ای ناشناس سه تن از اهالی شهر سرپل ذهاب را پشت کوه دالاهو در ۳۰ کیلومتری این شهر به گروگان بردند. همچنین در این روز، پاسگاه‌های تنگ هوان، قلعه سفید، دارخور و تپه رش هدف حملات سنگین نیرو‌های ضد انقلاب قرار گرفتند. حمله به پاسگاه قلعه سفید ساعت ۱۱ و پنج دقیقه صورت گرفت ولی حمله به پاسگاه‌های تنگ هوان، تپه رش و دارخور که نیرو‌های سپاه پاسداران در آن‌ها مستقر بودند و واحد‌های ارتش از آنان حمایت می‌کردند از ساعت ۲۳ تا پنج صبح ۲۵ مرداد طول کشید. گفتنی است این حمله از حمله به پاسگاه قلعه سفید سنگین‌تر بود و با ۴۰۰ نیروی مسلح انجام گرفت. [۴۳]

همچنین در این روز بنی‌صدر رئیس‌جمهور و محمدعلی رجایی که در ۲۲ مرداد با ۱۵۳ رأی موافق به نخست‌وزیری انتخاب شده بود [۴۴] به استان کرمانشاه رفتند تا در جلسه‌ای با حضور مسئولان و فرماندهان سپاه و ارتش به بررسی منطقه و حوادث آن بپردازند.

این جلسه ساعت ۱۶ تشکیل و گزارش‌هایی درزمینه تحرکات ارتش عراق و گروه‌های ضد انقلاب ارائه شد. سپس بنی‌صدر در مصاحبه با رسانه‌ها اعلام کرد: «به نیرو‌های مسلح دستور داده شد به دشمن امان ندهند.» [۴۵] بنی‌صدر پس از مصاحبه به همراه تعدادی از مسئولان و فرماندهان نظامی با بالگرد عازم قصرشیرین و مناطق اطراف آن شد و پس از بازدید از منطقه و سخنرانی برای مردم قصرشیرین به کرمانشاه بازگشت، اما در بین راه بالگرد حامل او و همراهانش در منطقه گهواره دچار سانحه شد و سقوط کرد. در این حادثه جز یکی از مسئولان سپاه قصرشیرین که مجروح شد، به هیچ‌کس آسیبی نرسید.

برادر نصر فرمانده سپاه نفت‌شهر نیز در ۲۶ مرداد درباره سفر رئیس‌جمهور چنین اظهار داشت: «روز گذشته به‌ اتفاق رئیس‌جمهور و سرهنگ صیاد شیرازی رئیس ستاد عملیاتی و فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین و تیمسار ظهیرنژاد برای بازدید راهی پاسگاه‌های قصرشیرین و همچنین روستا‌های اطراف مرز شدیم. از پاسگاه قلعه سفید که در اختیار ارتش بود و پاسگاه برارعزیز نیز که در اختیار سپاه بود و کاملاً تخریب شده بود، بازدید شد. مردم روستای برارعزیز که از ورود رئیس‌جمهور به مناطق مرزی آگاه بودند، دور او جمع شدند. »[۴۶]

او سپس درباره اقدامات ضربتی برای مقابله با عوامل بعثی عراق گفت: «گروهی از همراهان پیشنهاد کردند که ما مرز‌های خود را به فاصله پنج کیلومتر خالی از سکنه کنیم تا ارتش با خیال راحت مواضع دشمن را کوبیده، به مقابله برخیزد که من به‌شدت با این عمل مخالفت کردم، زیرا تنها پشتیبان چریک‌های محلی ما همین مردم روستا‌ها و شهر‌های مرزی بودند و در ثانی مردم نمی‌توانستند شهر و دیار خود را ترک کنند.» [۴۷]

بر اساس گزارش سپاه پاسداران قصرشیرین ۲۸ مرداد نیز بین گروه رزمی تیپ یک اسلام‌آباد مستقر در ارتفاعات شمالی قلخانی و مهاجمین مسلح در منطقه بیونیج درگیری رخ داد. در این درگیری یک نفر از مهاجمین دستگیر شد و ۶ نفر نیز کشته شدند. علاوه بر این، یک کلاشینکف، چهار خشاب و یک دوربین به غنیمت نیرو‌های مسلح ایران درآمد. [۴۸] همچنین در ۲۹ مرداد ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد:

رئیس استخبارات شمال عراق و فرمانده اطلاعاتی خانقین به‌اتفاق رهبر حزب دمکرات ایران از پایگاه‌های عراق در مناطق چارکلاو، قوره تو، پرویزخان، چیارضا و بردعلی بازدید کردند. هدف آنان از این بازدید هماهنگی با گروه‌های ضد انقلاب به‌منظور تشدید حمله به مناطق ایران بود. [۴۹]

همچنین در همین روز ارتش عراق به پاسگاه قلعه سفید ایران حمله کرد. علاوه بر این، پاسگاه منظریه عراق در مقابل پاسگاه خسروی ایران با دو نفربر، نفرات پیاده و یک جیپ فرماندهی تقویت شد. ساعت ۲۰ همین روز نیز یک ستون خودروِ نظامی عراق در حال حرکت به منطقه چارکلاو و سرغزل مشاهده شد. همچنین حرکت ستون دیگری به‌طرف منطقه سیدخان گزارش شد. [۵۰]

در ۳۰ مرداد نیز نیرو‌های ضد انقلاب به مقر سپاه و پاسگاه ژاندارمری در کرند حمله کردند. همچنین ساعت ۲۳ همین روز، مقر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تنگ هوان، تپه‌های زید یحیایی و تنگ ترشابه زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفت. علاوه بر این، نیرو‌های عراقی در منطقه پرویزخان اقدام به جابه‌جایی و تعویض نیرو کردند. [۵۱]

ناامنی در مناطق غرب کشور (مردادماه ۱۳۵۹)

منابع

[۱]سند شماره ۲۷۷۰۸۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله توپخانه‌ای عراق به مقر خان‌لیلی »، نامه هنگ قصرشیرین، ۱/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۵۶۳۳۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه خان‌لیلی »، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۲۵۵۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری‌هایی مرزی غرب»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۲۵۳۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری مرزی قصرشیرین»، نامه واحد اطلاعات سپاه کرمانشاه، ۱/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۱۱۴۹۳۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تقویت پاسگاه‌های مرزی توسط عراق»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹/۵/۱ و سند شماره ۴۲۵۲۹، مرکز اسناد و تحقیقات دافع مقدس: «گزارش اجرای آتش توپخانه دشمن روی نفت‌شهر»، تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹/۵/۱ و سند شماره ۳۴۲۸ و سند شماره ۰۵۶۳۳۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری شدید در نفت‌شهر»، تلفنگرام فرماندهی عملیات غرب، ۳/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۲]سند شماره ۵۴۳۴۴ و سند شماره ۲۷۷۰۹۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران نقاط مرزی توسط ارتش عراق»، نامه فرماندهی ۰۵، ۵/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۳]سند شماره ۲۷۷۱۰۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عراق به پاسگاه‌ها و مناطق مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۳/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۷۰۹۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عراق به پاسگاه مرزی»، نامه ناحیه ۰۵، ۳/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۵۶۳۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عراق به پاسگاه‌های مرزی»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۳/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۴۲۸۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۴]سند شماره ۲۷۷۰۹۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران قصرشیرین و درخواست پشتیبانی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۳۵۹/۵/۳.

[۵]سند شماره ۵۶۳۸۲۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۶]سند شماره ۲۸۳۱۰۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش احتمال حمله به پاسگاه هدایت»، نامه هنگ قصرشیرین، ۶/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۷۱۱۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تقویت پاسگاه‌های مرزی توسط عراق»، نامه هنگ قصرشیرین، ۶/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۷]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۱۶.

[۸]سند شماره ۵۶۳۹۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش وضعیت نابهنجار نوار مرزی»، تلفنگرام سپاه پاسداران قصرشیرین، ۱۳۵۹/۵/۷ و سند شماره ۵۶۴۰۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله ارتش عراق با سلاح سنگین به هنگ ژاندارمری و معدن نصرآباد»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۷/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۰۹۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران هنگ قصرشیرین»، نامه هنگ قصرشیرین، ۷/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۷۱۰۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه‌های مرزی منطقه سومار، نفت‌شهر و خان‌لیلی »، نامه فرمانده ناحیه ۰۵، ۱۳۵۹/۵/۷ و سند شماره ۲۸۳۰۸۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه تنگاب نو»، نامه فرماندهی ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، ۹/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۱۰۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه برج احمدی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۸/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۲۹۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه‌های غرب کشور»، تلفنگرام مرکز ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۷/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۹]سند شماره ۲۸۳۰۹۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش هنگ قصرشیرین»، نامه سرهنگ ستاد شهریاری، ۷/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۰]سند شماره ۳۴۳۴۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری در پاسگاه باویسی»، نامه استانداری کرمانشاهان، ۲۲ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۱]سند شماره ۲۸۳۱۰۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهدات مرزی»، نامه فرماندهی ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، ۹/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۲]سند شماره ۲۸۳۰۹۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تقویت نیرو و استحکامات عراق»، نامه هنگ قصرشیرین، ۸/ ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۵۶۴۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش استحکام مواضع ارتش عراق در ارتفاعات پاسگاه قلعه یهودی»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۸/ ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۳]سند شماره ۵۰۴۷۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: رکن ۳ مرکز فرماندهی سماجا، ۱۳۵۹/۷/۲۰

[۱۴]سند شماره ۵۶۴۲۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تجاوز میگ‌های عراقی به حریم هوایی نفت‌شهر »، نامه مرکز اطلاعات سپاه غرب، ۱۰ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۵]سند شماره ۲۸۲۰۸۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۶]سند شماره ۵۶۴۲۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۷]سند شماره ۵۶۴۴۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری ضد انقلاب با پاسداران در غرب کشور»، نامه واحد اطلاعات سپاه کرمانشاهان، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۳۸۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی عراق با سلاح‌های سنگین»، نامه ر- ۳-ژاجا، ۲۳ / ۶/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۵۶۴۴۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش آتش توپخانه دشمن بر روی پاسگاه‌های مرزی دارخور و قصرشیرین»، تلفنگرام رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۳۲۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه‌های دربندجوق و برارعزیز با سلاح‌های سنگین توسط عراق»، تلفنگرام رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۴۴۸۸ و سند شماره ۲۸۳۵۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۸]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۴۳.

[۱۹]سند شماره ۵۶۴۴۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری ضد انقلاب با پاسداران در غرب کشور»، نامه واحد اطلاعات سپاه کرمانشاهان، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۳۸۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی عراق با سلاح‌های سنگین»، نامه ر- ۳-ژاجا، ۲۳ / ۶/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۵۶۴۴۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش آتش توپخانه دشمن بر روی پاسگاه‌های مرزی دارخور و قصرشیرین»، تلفنگرام رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۳۲۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه‌های دربندجوق و برارعزیز با سلاح‌های سنگین توسط عراق»، تلفنگرام رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند‌های شماره ۲۸۴۴۸۸ و ۲۸۳۵۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۲۰]سند شماره ۲۸۳۲۹۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری هنگ قصرشیرین»، نامه سرگرد گلبادی- افسر جانشین، ۱۱ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۲۱]سند شماره ۱۴۸۹۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۲۲]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۶۴.

[۲۳]همان، ص ۸۱۷.

[۲۴]روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۴ / ۵/ ۱۳۵۹، ص ۵.

[۲۵]سند شماره ۳۴۳۲۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن گروهان خان‌لیلی »، نامه رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۴ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۴۰۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اعلام خاتمه درگیری»، نامه سرهنگ ستاد کریمی، ۱۴ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۲۹۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری پاسگا‌های گروهان خان‌لیلی »، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۳ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۳۲۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی به‌سوی شهرک امام خمینی و پاسخ نیرو‌های انتظامی مستقر در آنجا»، نامه شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۵ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۳۲۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن شهرک امام خمینی»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۴۴۹۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۳۱ / ۶/ ۱۳۵۹.

[۲۶]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۵۱.

[۲۷]همان، ص ۷۵۳.

[۲۸]روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۵ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۲۹]سند شماره ۵۶۴۶۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عراق به پاسگاه تیله کوه غرب کشور»، نامه واحد اطلاعات سپاه کرمانشاه، ۱۵ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۳۰]همان.

[۳۱]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۵۲.

[۳۲]سند شماره ۲۵۰۲۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و روزنامه کیهان، ۱۸ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۳۳]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۶۸.

[۳۴]سند شماره ۲۵۰۲۳ و سند شماره ۵۰۵۷۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نامه سماجا، ۱۳۵۹/۶/۲۱ و محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۷۱.

[۳۵]سند شماره ۱۰۶۸۱۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۳۶]سند شماره ۵۰۵۶۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نامه مرکز فرماندهی سپاه، ۲۱ / ۶/ ۱۳۵۹.

[۳۷]سند شماره ۵۰۵۶۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: سماجا ۳ مرکز فرماندهی، ۱۳۵۹/۶/۲۱.

[۳۸]سند شماره ۳۱۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش نزاجا»، سماجا ۲، ۵/ ۶/ ۱۳۵۹.

[۳۹]سند شماره ۲۵۳۲۸۰ و سند شماره ۲۸۳۳۴۵ و سند شماره ۳۴۳۲۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری ژاندارمری کرمانشاهان»، نامه رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۹ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۴۰]محمدقاسم فروغی جهرمی، پیشین، ص ۷۸۱.

[۴۱]همان، ص ۷۸۰.

[۴۲]سند شماره ۳۴۳۴۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش برخورد یک دستگاه نفربر به مین»، نامه شهربانی جمهوری اسلامی، ۱۳۵۹/۵/۲۱ و سند شماره ۳۴۳۴۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی به‌سوی یک دستگاه گاز گروهان خان‌لیلی »، نامه شهربانی جمهوری اسلامی، ۲۱ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۲۸۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۴۳]روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۴۴]همان، ۲۳ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۴۵]همان، ۲۵ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۴۶]همان.

[۴۷]همان.

[۴۸]همان، ۳۰ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۴۹]سند شماره ۵۰۷۱۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تجهیز ضد انقلاب توسط عراق»، نامه اطلاعات سماجا ۲، ۲۹ / ۶/ ۱۳۵۹.

[۵۰]سند شماره ۲۷۶۹۲۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش وضعیت پاسگاه قلعه سفید»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۹ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۶۷۳۳ و سند شماره ۳۴۳۸۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش نقل و انتقالات خودرو‌های نظامی عراق»، نامه سرپرست استانداری ایلام، ۱۶ / ۶/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۶۷۲۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش پاسگاه خسروآباد»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۶ / ۶/ ۱۳۵۹.

[۵۱]سند شماره ۲۷۶۹۴۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهدات مرزی»، نامه هنگ قصرشیرین، ۳۱ / ۵/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۱۴۱۶۶۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش ورود ۴ تانک و خودرو حامل نیرو به پاسگاه ترشابه»، نامه مرکز فرماندهی سپاه، ۱۳۵۹/۶/۲ و سند شماره ۵۰۷۲۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «حمل مهمات توسط ارتش عراق»، سماجا ۲، ۲۹ / ۶/ ۱۳۵۹.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

مدیریت و نحوه تقابل با پیشروی ارتش بعثی عراق در سال ۵۹ به روایت اسناد بیشتر بخوانید »