سپاه پاسداران

برگزاری مراسم بزرگداشت شهادت یحیی سنوار در ایلام

برگزاری مراسم بزرگداشت شهادت یحیی سنوار در ایلام


حجت‌الاسلام والمسلمین «چراغی پور» رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ایلام در گفتگو با خبرنگار دفاع‌پرس از ایلام ،از برگزاری آیین بزرگداشت هفتمین روز شهادت «یحیی سنوار» رئیس شجاع دفتر سیاسی حماس خبر داد.

به گفته حجت الاسلام «علی چراغی پور»، این مراسم فردا چهارشنبه ٢ آبان ماه و بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در حسینیه اهل البیت (ع) شهر ایلام برگزار خواهد شد. 

وی تصریح کرد: شهید «یحیی سنوار» فرمانده شجاع حماس، نمادی الهام بخش برای جبهه گسترده مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و استکبار محسوب شده که برای همیشه در تاریخ ماندگار شد. 

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان از عموم مردم شریف و انقلابی ایلام جهت حضور در این مراسم دعوت کرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برگزاری مراسم بزرگداشت شهادت یحیی سنوار در ایلام بیشتر بخوانید »

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!



دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور پزشکیان درباره واکنش قطعی ایران به کنش احتمالی اسرائیل گفت: این مبارزه آثار تاریخی و ژئوپولیتیکی دارد و به آینده ایران مرتبط است.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نتیجه واکنش قطعی ایران به کنش احتمالی اسرائیل چیست؟

همه پیامدهای عملیات “وعده صادق ۳” برای اسرائیل

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!

آیا رژیم صهیونیستی به دو عملیات پیروزمند ایران در وعده صادق ۱ و وعده صادق ۲ پاسخ خواهد داد؟

و ایران در مقابل چه واکنشی نشان می‌دهد!؟

این ۲ سؤال که امروز ذهن بسیاری را به خود معطوف و فضای مبهمی را ایجاد کرده است اما هنگامی که با رویکرد تحلیلی و ریاضی نگریسته شود؛ معلومات مهمی را در بازه پاسخ آشکار می‌کند.

معلومات مهمی که البته به بخش‌های مبهم این سؤالات نیز نور می‌تاباند و فضاهای جدیدی را آشکار می‌کند.

*حقیقت این است که اگرچه کنش اسرائیل نسبت به دو عملیات وعده صادق ۱ و ۲ از سوی ایران یک احتمال است اما پاسخ ایران به این احتمال از قطعیت برخوردار است.

این بخش قطعی معادله اما نتایجی قطعی هم به دنبال دارد که اسرائیل نمی‌تواند نسبت به آنها بی‌اعتنا باشد.

آنچه که در ادامه می‌خوانید، نتایج پاسخ قطعی ایران پس از کنش احتمالی اسرائیل است:

۱_ اصولا اسرائیل نمی‌تواند ضربه خاصی به ایران بزند.

ایرانی‌ها ضرب‌المثل‌های تاریخی جالبی مثل “گرگ باران‌دیده” و “گذشتن آب از سر” دارند که در این روزها خوب به کار می‌آید.

ملت ایران در طول تاریخ خود و خاصّه در ۴۵ سال گذشته با انواع و اقسام حوادث از ترور مسئولان رده یک کشور گرفته تا موشکباران، تخریب زیرساخت‌ها، جنگ، تحریم و… مواجه بوده و آنها را پشت سر گذاشته‌اند.

اسرائیل در پاسخ احتمالی به ایران و یا حتی جنگ با ایران چه چیزی بیشتر از این “آب‌های از سر گذشته” برای ایران خواهد داشت!؟

طبعا هیچ و علت اینکه فضای ارعاب عمومی و مرگ زندگی در سرزمین‌های اشغالی را در ایران و پس از تهدیدات اسرائیل شاهد نبودیم نیز همینست.

ایرانی‌ها پس از تهدیدات اسرائیل و دندان‌نمایی F۳۵ ها و بمب‌های سنگرشکن طی هفته‌های اخیر اما همچنان مشغول گشت و گذار هستند، جشن‌های محلی برگزار شد، تئاترها و کنسرت‌ها و فیلم‌های جدید در حال اکران هستند و رستوران‌ها و مراکز تفرجگاهی ایران همچنان مملو از خانواده‌های ایرانی است. همزمان ساکنان سرزمین‌های اشغالی هر روز چند بار از ترس حملات مقاومت به پناهگاه‌ می‌روند.

اسرائیل در مقابل این حافظه تاریخی و نسلی ایرانی‌ها عملا خلع سلاح شده و بصورت خودکار، تأثیر بخش اعظمی از توان تهاجمی او کاسته شده است.

۲_ وحدت ملی ایران پس از حمله احتمالی اسرائیل؛ بیش از پیش تقویت خواهد شد.

کما اینکه در جریان حملات ایران به اسرائیل و در وعده‌های صادق ۱ و ۲ شاهد بودیم که پیر و جوان ایرانی همدل و یکصدا از این اقدام خوشحال شدند و حمایت کردند.

در صورت کنش احتمالی اسرائیل علیه ایران؛ طبعا این حمایت و شادمانی با حسّ انتقام نیز ممزوج شده و به قدرت انفجاری موشک‌ها در واکنش قطعی ایران خواهد افزود.

۳_ ایران قطعا پاسخ اسرائیل را در سطحی وسیع و دردناک خواهد داد و این اقدام، جایگاه ایران نزد ملت‌های منطقه و آزادیخواهان جهان را بعنوان یک هژمون نوظهور جهانی، بیش از پیش ارتقا خواهد بخشید.

همچنانکه پس از دو عملیات وعده صادق ۱ و وعده صادق ۲ شاهد رفعت این جایگاه بودیم و دیدیم که چطور دوست و دشمن به تمجید و ثنای اقدام شجاعانه و ملی ایران پرداختند.

این اتفاق هرگز مطلوب صهیونیست‌ها نیست و به تضعیف بیشتر آنها در دراز مدت می‌انجامد.

۴_ شاید یکی از سخت‌ترین تبعات حمله به ایران؛ جدای از پاسخ قطعی که حمله کننده بصورت دردناکی دریافت خواهد کرد؛ مبهم بودن پاسخ ایران است.

هیچکس نمی‌داند ایران در “وعده صادق ۳” چه جهنمی به پا خواهد کرد!؟

و این ابهام بزرگ در حالی است که اسرائیل یک رژیم طفیلی، فاقد عمق ارضی، بدون ملت واحد و محاصره شده توسط رزمندگان محور مقاومت است.

به زبان ریاضی باید گفت که “بحران ابهام” برای اسرائیل به توان X خواهد بود و تهدیدی که در وعده صادق ۳ متوجه صهیونیست‌هاست بسیار بیشتر از معادلات معمول است.

۵_ کوچک‌تر شدن قدرت اسرائیل در نبرد با حزب‌الله لبنان یک اثر بدیهی است که پس از وعده صادق ۳ و پاسخ ایران رخ خواهد داد.

اسرائیل در مقابل این اثر بدیهی نیز ناتوان است.

در واقع حتی اگر تحلیلگران صهیونیست معتقد باشند که این اثر روانی خواهد بود و ایران یقینا موشک‌های وعده صادق ۳ را در راستای اهداف حزب‌الله شلیک نخواهد کرد(!) اما باز هم شاهدیم که یک حجم عظیم و متراکم از قدرت روحی به جبهه مقابل صهیونیست‌ها تزریق خواهد شد که به هیچ وجه غیر قابل اعتنا نیست.

قدرت روحی تا آنجا حائز اهمیت است که حتی گاهی می‌تواند با دست خالی بر قدرت اسلحه پیروز شود.

۶_ دقت شود که هرکس به کنش احتمالی اسرائیل علیه ایران بیاندیشد در واقع و به زبان ریاضی مشغول تماشای یک نامساوی است.

یعنی این سکه ۲ رو و این معادله ۲ بخش دارد و روی دیگر کنش احتمالی اسرائیل، واکنش قطعی ایران است.

در این حالت، جایگاه کنشگر اول (یعنی اسرائیل) در صفحه بازی را نباید پس از حرکت اول او (حمله اسرائیل) تعیین کرد بلکه این جایگاه پس از حرکت دوم یا همان پاسخ ایران تعیین می‌شود!

پس از فهم این معادله؛ خوب است بدانیم در فرض اینکه صهیونیست‌ها تا این لحظه از جایگاه خود در صفحه بازی راضی باشند (برایندی از زد و خوردهای پس از ۷ اکتبر تاکنون)؛ اما وعده صادق ۳ و تبعات دردناک آن طبعا و البته قطعا اسرائیل را به موقعیت بازنده خواهد کشاند.

رخدادی که در وعده صادق ۱ و ۲ شاهد تأثیر عمیق آن بودیم و فقط در بعد افکار عمومی دیدیم که غریو شادمانی مردم در غزه، اراضی اشغالی، اردن، یمن، لبنان و عراق هنگام مشاهده غرّش موشک‌های ایران در آسمان منطقه چگونه توانست داغ بازندگی و استیصال را بر پیشانی اسرائیل حک کند.

آیا اسرائیل، خود به دست خود؛ موقعیت پات یا کیش فعلی را به “موقعیت حتمی کیش و مات” تغییر خواهد داد!؟

این سؤالی است که سنجش عقل اسرائیلی‌ها برای جواب آن به انتظار نیاز دارد…

***

ربیعی: مبارزه ما با اسرائیل به آینده ایران مرتبط است

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!

علی ربیعی، فعال اصلاح‌طلب و دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور پزشکیان، به تازگی در سخنانی که جماران آنها را منتشر کرد، رویکرد دولت را حمایت حداکثری از مجموعه نیروهای مسلح خواند و تاکید کرد: دولت و نیروهای مسلح در زمینه مقابله با دشمن و تهدیدات خارجی رویکرد مشترک و یکسانی را در پیش خواهند گرفت.

وی دولت را پیشتاز و پیشگام دفاع از حیثیت و عزت ملی خواند و درباره واکنش ایران در صورت شیطنت احتمالی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان گفت: پاسخ ندادن به رژیم صهیونیستی باعث جری شدن این رژیم و گسترده‌تر شدن سیاست‌های ژئوپولیتیکی آن‌ها خواهد شد که در نهایت ایران و مزیت‌های بزرگ ما را محدود خواهد کرد.

ربیعی به ابعاد موقعیت کشورمان در منطقه پرداخت و گفت: اقتدار ایران در منطقه تنها در بُعد نظامی نیست بلکه آینده اقتصاد ایران وابسته به حضور فعال و تاثیرگذار امروز آن در منطقه است تا بتواند جایگاه خودش را تثبیت کند.

دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور گفت: ما تاریخ را می‌دانیم و آگاه هستیم که اگر ضعفی از خودمان نشان دهیم شرایط برای نسل‌های آینده از بین می‌رود. عزت ایران بخاطر بُعد معنویت آن است و این مبارزه آثار تاریخی و ژئوپولیتیکی دارد و به آینده ایران مرتبط است.[۱]

*پاسخ ربیعی درباره واکنش قطعی ایران به کنش احتمالی اسرائیل کاملا مدقّانه و اقناعی بود و باید آرزو کرد که نظیر این قبیل مواضع را در سیاست داخلی هم از ربیعی بشنویم!

در اقتفای این سخنان درست، یک بیان راهبردی ضروریست و آن اینکه انتظار است در هنگامه دندان نشان دادن یک دشمن خارجی؛ تمام مسئولان صدر تا ذیل کشور ضمن تبعیت از سخنان درست و نخبگانی که تأیید رهبر انقلاب را نیز به دنبال دارد؛ در موضع وحدت قرار داشته باشند.

زیرا بدترین رخداد در چنین شرایطی آنست که دشمن دوئیت را در فضای داخلی کشور نظاره کند.

“استقامت” و دعوت به صبر نیز دو گام بعدی هستند که بایستی پس از اتحاد؛ مد نظر مسئولان خرد و کلان کشور باشد.

***

اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت!

محمدرضا رضایی کوچی، ‌ رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با شفقنا پیرامون نتایج قانون جهش تولید مسکن (نهضت ملی) به تخلفات برخی بانک‌ها در ندادن تسهیلات اشاره کرده و گفته است: متاسفانه بانک‌ها همراهی با این مسئله نداشتند و تنها بانک مسکن همراهی کوتاهی با این موضوع داشت. اگر همین روال پیش برود، از اجرای این قانون چیزی عاید مردم نخواهد شد مگر اینکه اراده‌ای برای انجام آن وجود داشته باشد.

او افزوده است: طبق قانون اگر بانک‌ها تسهیلات مسکن را پرداخت نکنند، رئیس امور مالیاتی باید برای بانک‌های متخلف، مالیاتی در نظر بگیرد و از نگاه ما رئیس سازمان امور مالیاتی، ترک فعل مرتکب شده است و طبیعی است که بر اساس قانون باید جوابگو باشد.

رضایی همچنین در خصوص تعداد واحدهای ساخته شده در نهضت ملی مسکن گفت: طبق آمارهای وزیر راه -فعلی- حدود ۸۰۰ هزار واحد طی سه سال ساخته شده اما طبق گزارش‌هایی که وزیر قبلی راه و شهرسازی ارائه دادند این آمار حدود ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد بوده لذا ۵۰ درصد اختلاف آمار داریم که در این زمینه کمیته‌ای برای شفاف‌سازی تشکیل شده است.[۲]

*مردم و افکار عمومی حتما انتظار دارند که مجلس و سایر نهادهای نظارتی و قضایی با مدیران متخلفی که در جریان ترک فعل‌هایشان موجب اخلال در معیشت و زندگی مردم شده‌اند، برخورد شود.

چه اینکه همه می‌دانیم اگر نهضت ملی مسکن اجرا شده بود؛ در کاهش قیمت مسکن و اجاره‌بها تأثیر بسزایی داشت.

جالب است که شاهدیم سازمان مالیاتی در اخذ مالیات از مردم و کارگران هیچ تخلف یا اهمالی ندارد اما اکنون می‌شنویم که همین سازمان از بانک‌هایی که به دلیل تسهیلات ندادن به مسکن مردم مشمول جریمه مالیاتی بوده‌اند، پولی نستانده است!

در این زمینه حتما بایستی منتظر پاسخگویی مجلس، قوه قضائیه و البته مسئولان دولت سابق باشیم.

گفتنیست، مشرق یکسال قبل در گزارشی با عنوان “گذشت سازمان امور مالیاتی از جریمه بانک‌های متخلف! ” به این قانون‌شکنی آشکار و دولتی اعتراض کرده بود.

ما همچنین تفاوت در آمارهای اعلامی وزیر راه جدید با آنچه وزیر راه سابق تحت عنوان کارنامه در ساخت مسکن ارائه کرده است را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم.

بماند که اگرچه همه باید منتظر گزارش‌های نهایی مجلس در این زمینه بمانیم اما به نظر می‌رسد واقعیت‌های پیرامون هم تطابقی با کارنامه اعلامی وزیر سابق ندارد.

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1647117

2_ https://fa.shafaqna.com/?p=1900229

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همه پیامدهای "وعده صادق ۳" برای اسرائیل/ اثبات تخلف مسئولی که از بانک‌ها مالیات نگرفت! بیشتر بخوانید »

مشاور فرمانده‌ کل سپاه:  امروز ما و تمام  محور مقاومت در آمادگی کامل هستیم

سردار جباری: گروه‌های مقاومت از آمادگی بالایی برای مقابله با رژیم صهیونیستی برخوردارند


سردار‌ سرتیپ پاسدار «ابراهیم جباری» مشاور فرمانده‌ کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، با تأکید بر ناکامی رژیم صهیونیستی در تضعیف حزب‌الله لبنان اظهار داشت: رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد که با ترور شهید سید حسن نصرالله می‌تواند بنای حزب‌الله را که توسط شهید سید عباس موسوی ایجاد و توسط شهید نصرالله مرتفع شده بود، فرو بریزد؛ اما آن‌ها نمی‌دانند که این بنا مانند انقلاب اسلامی به قدری مستحکم هست که فرو نخواهد ریخت و نیروهای مقاومت با انگیزه بیشتر و تمسک جستن از روح پرفتوح شهدا که دستشان برای یاری رساندن بازتر هست، پیروز خواهند شد.

سردار جباری افزود: رژیم صهیونیستی پس از ترور سید حسن نصرالله متوجه شد که این بنا فرو نخواهد ریخت و این‌گونه نیست که آنان با این جنایات بتوانند مقاومت را تضعیف کنند، بلکه امروز ما و تمام محور مقاومت شامل حماس، مقاومت سوریه، مقاومت عراق و یمن بیش از پیش در آمادگی کامل داریم.

مشاور فرمانده‌ کل سپاه همچنین به قدرت و شجاعت نیروهای انصارالله یمن اشاره و عنوان کرد: یمنی‌ها شجاعت مثال‌زدنی خود را در عرصه جنگ نشان داده‌اند. 

وی با بیان اینکه همه گروه‌های مقاومت از آمادگی لازم برخوردارند و این امر موجب یأس و ناامیدی صهیونیست‌ها شده هست، خاطرنشان کرد: إن‌شاءالله رژیم صهیونیستی در این ناامیدی از بین خواهد رفت.

انتهای پیام/ 381

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار جباری: گروه‌های مقاومت از آمادگی بالایی برای مقابله با رژیم صهیونیستی برخوردارند بیشتر بخوانید »

تشکیل حزب الله لبنان یک ایده لبنانی محض بود/ پشتیبانی و تایید امام خمینی (ره) به نقطه اشتراک حزب الله تبدیل شد/ چرا مقاومت لبنان «حزب الله» نام گرفت؟ +فیلم

تشکیل حزب الله لبنان یک ایده لبنانی محض بود/ پشتیبانی و تایید امام خمینی (ره) به نقطه اشتراک حزب الله تبدیل شد/ چرا مقاومت لبنان «حزب الله» نام گرفت؟ +فیلم



پس از سفر هیئت نظامی به فرماندهی محسن رضایی، انتقال نیروهای ایرانی به منطقه در جریان بود که تقریبا حدود حملۀ اسرائیل مشخص شد. معلوم شد خبری از جنگ منطقه‌ای نیست و تصمیم ایران و سوریه تغییر کرد.

سرویس جهان مشرق – سید حسن نصرالله، فقط فرمانده موفق حزب‌الله نبود. او که از آغازین سال‌های جوانی به نیروهای مقاومت پیوسته و در مناصب مختلف و حساس خدمت کرده بود و از پشت صحنۀ تمامی حوادث مربوط به مقاومت آگاهی داشت، کتاب ناطق تاریخ مقاومت و گنجینۀ اسرار آن به حساب می‌آمد. صداقت مثال‌زدنی او در کنار نگاه عمیقش به حوادث، به علاوۀ اطلاع بی‌مانندش از زیر و بم حوادث مربوط به مقاومت (که هیچ کس دیگر در حزب‌الله این‌چنین از تک‌تک حوادث مطلع نبود) باعث می‌گردید هرگاه دربارۀ تاریخ مقاومت سخن بگوید، شنونده با داده‌های بکری روبرو شود که بسیاری از آنها در هیچ جای دیگر یافت نمی‌شود.

در همین راستا بر آن شدیم که بخشی از تاریخ حزب‌الله را که سید حسن نصرالله روایت‌گر آن بوده ترجمه و طی ۱۰ قسمت به خوانندگان تقدیم کنیم. آنچه خواهید خواند، متن کامل گفتگوهای تفصیلی سید حسن نصرالله با غسان بن جدو است که که در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ ضبط شد و قرار بود ضبط آنها ادامه پیدا کند ولی حوادث پرشتاب منطقه (خصوصا تجاوز آمریکا به عراق) و مشغولیت‌های چندبرابرشدۀ سید حسن نصرالله، مانع ادامۀ این گفتگوها گردید. گفتگوها در بایگانی باقی ماند تا آنکه در چهلمین سالگرد تأسیس حزب‌الله، به عنوان بخشی از سلسله برنامه‌های «چهل سال، و همچنان …» (اربعون و بعد …) طی پنج قسمت در سال ۲۰۲۲ از شبکۀ المیادین پخش شد.

قسمت اول از برنامه شبکه المیادین با عنوان «اربعون و بعد»

قسمت نخست را با هم می‌خوانیم:

*غسان بن جدو: حزب‌الله چطور راه افتاد؟ هویت فکری و سیاسی خود را چگونه تعیین کرد؟ آیا به وجود آمدنش لبنانیِ محض بود؟ و واقعیت رابطه‌اش با رهبران ایران چه بود؟

-سید حسن نصرالله: در خصوص شرایط تأسیس نمی‌شود گفت که تأسیس [حزب‌الله] کاملا به معنای دقیق کلمه، برنامه‌ریزی‌شده بود و نمی‌توان هم گفت که کاملا بدون برنامه بود. اگر برگردیم به شرایطی که حزب‌الله در آن تأسیس شد، همگی، شرایطی که اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان لشکر کشیده بود را به یاد می‌آوریم. اسرائیلی‌ها ظرف مدت کوتاهی توانستند جنوب را اشغال کنند و از آن بگذرند و بعد به جبلِ لبنان و بعد هم به دروازه‌های پایتخت برسند. در آن زمان هم که حزب‌الله (به معنای یک سازمان یا یک جریان با ابعاد روشن و واضح -مثل امروز) وجود نداشت. لشرکشی اسرائیل تبعات بسیار بزرگی در وضع لبنان به وجود آورد. گروهی از افراد اسلام‌گراکه در چارچوب [سازمان‌ها و احزاب] مختلفی فعالیت داشتند [دور هم جمع شدند و این، هستۀ اولیه حزب‌الله را تشکیل داد]. برخی از این افراد در جنبش امل بودند، بعضی‌ها در شاخۀ لبنانی حزب‌ الدعوة الاسلامیة بودند (چون این سازمان در آنچه خودشان «اقلیم‌های مختلف» می‌خواندند [یعنی کشورهای مختلف عربی] شاخه‌هایی داشت.) بعضی‌ها [عضو و] بازتاب‌دهندۀ [نظرات و مواضع] سازمان‌های اسلام‌گرا یا کمیته‌های اسلام‌گرای محلی در فلان شهر یا بهمان شهرستان یا فلان محله بودند. تشکیلات علمایی مستقل و شخصیت‌های روحانی مستقلی هم بودند [که همگی کنار هم جمع شدند و هستۀ اولیه حزب‌الله به وجود آمد].

*هیچ کدام عضو فتح نبودند؟

-نه. یعنی از افراد اصلی که در ابتدای تشکیل [حزب‌الله مشارکت داشتند] همگیِ‌ برادران فقط در سازمان‌ها و تشکیلات اسلام‌گرایی که در صحنۀ آن روز [لبنان] حضور داشتند عضو بودند نه تشکیلات دیگری.

*حضرتعالی هم جزو آن دسته‌ای [که حزب‌الله را تأسیس کردند] بودید؟

-نه من جزو آنها نبودم. یعنی آن گروه اصلی از ما باسابقه‌تر [و سن‌شان از ما بیشتر] بود. وقتی لشکرکشی اسرائیل به لبنان رخ داد این افراد دور هم جمع شدند و گفتند اتفاق عظیمی رخ داده، چطور با آن مواجه شویم؟ در جلساتشان به این نتیجه رسیدند که تشکیلات‌هایی که در آن عضو بودند و در آن روز در صحنه حضور داشتند، از مواجهه با این مرحلۀ تازه ناتوان هستند. این نتیجه‌ای بود که به آن رسیدند.

آنهایی که در چارچوب کمیته‌های اسلامی یا جمعیت‌های فرهنگی یا خیریه فعالیت می‌کردند یا ائمۀ مساجد هم طبیعتا بیش از دیگران چنین طرز فکری [دربارۀ ناکارآمدی آن سازمان‌ها] داشتند. همه روی این مسئله به توافق رسیدند که بیایید یک چیز یکپارچه و تازه درست کنیم که اصلا ماهیتش جهادی باشد چون ماهیت مرحلۀ جاری، و مقابله با لشکرکشی اسرائیل چنین چیزی می‌طلبد. اینطور بود که فکر تأسیس حزب‌الله مطرح شد.

این فکر، لبنانیِ محض بود. یعنی از طرف خود لبنانی‌ها (همان برادران) مطرح شد ولی [در ادامه] پشتیبانی و تأیید امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) را کسب کرد به این اعتبار که همۀ این افراد [از جمله] در یک نقطۀ اساسی با هم اشتراک داشتند و آن عبارت بود از ایمان به رهبری امام خمینی به عنوان رهبر امت. در نتیجه، تأیید شرعی و دینی که این جنبش جدید نیاز داشت [به این ترتیب برایش فراهم شد]. [این جنبش بیش از هر جنبش دیگری به چنین تأیید شرعی و دینی‌ای نیاز داشت] چون قرار بود بجنگد. یعنی در آن، مسئولیت خون و عِرض و آبرو و اموال و مواجهه و جنگ برای سال‌های طولانی مطرح بود لذا قطعا به تأیید شرعی نیاز داشت.

آن برادران، علاوه بر اینکه اسلام‌گرا بودند در دو نقطۀ دیگر نیز اشتراک داشتند: اول، قبول رهبری امام خمینی و دوم، [ضروروت و وجوب] مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل. دیگر اصلا نیاز به بحث دربارۀ چیز دیگری نبود. [مثلا نیازی نبود همان اول دربارۀ] ساختار [بحث شود]. خب معمولا هر حزبی اینطور است که [در ابتدای تأسیسش] یک سری افراد برجسته جمع می‌شوند و کنگره تشکیل می‌دهند و اساس‌نامه و برنامۀ سیاسی و مرام‌نامۀ سیاسی تهیه می‌کنند و ساختارهای حزب را تعیین می‌کنند و … اما برادران معتقد بودند که همۀ این مسائل بعدا نوبتش خواهد رسید و الان ما [فقط می‌گوییم] یک جریان اسلام‌گرای جهادی هستیم که با اشغالگری اسرائیل مقابله می‌کنیم و باید همگی‌مان برای بسیج [نیروهای داوطلب] و آموزش [نظامی] و آماده‌سازی [مقدمات رزم] و تهیۀ سلاح و برای آغاز عملیات و مقابلۀ قوی با اشغالگران وارد فعالیت شویم و هر موضوع دیگری، به آینده موکول می‌شود.

راستش به آینده موکول کردن امور دیگر، تصمیم عاقلانه‌ای هم بود. چون اگر می‌نشستند تا دربارۀ جزئیات نظرات و افکار بحث کنند و اینکه چه فهمی دارند و واقعیت موجود را چطور می‌بینند و در لبنان و بیرون لبنان چه می‌خواهند، آن وقت ماه‌ها و سال‌ها می‌گذشت تا حرکت در داخل این جریان تازه آغاز شود.

تشکیل حزب الله لبنان یک ایده لبنانی محض بود/ پشتیبانی و تایید امام خمینی (ره) به نقطه اشتراک حزب الله تبدیل شد/ چرا مقاومت لبنان «حزب الله» نام گرفت؟ +فیلم

*نتیجه صحبت شما این است که حزب‌الله یک جنبش لبنانی است که جمهوری اسلامی ایران آن را زیر پر و بال گرفت و تشکیل آن تصمیم ایرانی‌ها نبوده، به این معنا که رهبران ایران بخواهند بازویی برای خودشان در لبنان درست کنند (چیزی که بارها گفته شده است). مشکل اینجاست که تولد حزب‌الله در دورۀ بسیار سختی (از همه جهت سخت) صورت گرفت. الان به اشغالگری اسرائیل اشاره فرمودید ولی [غیر از آن] در آن زمان حکومت مرکزی لبنان، دشمن پدیدۀ اسلام‌گرایی و دشمن کسانی که با اشغالگری اسرائیل می‌جنگیدند محسوب می‌شد. سوم اینکه در آن زمان نیروهای دیگری با تفکر ملی‌گرایی هم در صحنه حضور داشتند که آن‌ها هم شعار مقاومت می‌دادند. بعضی‌ها اینطور تصور می‌کنند که انگار شما آمدید که حتی به این طرف‌ها بگویید «مبارزۀ شماها فایده‌ای ندارد». مسئلۀ بعدی که از همۀ اینها مهم‌تر است اینکه وضعیت لبنان در آن زمان یک وضعیتِ محلی نبود، یک وضعیت بین‌المللی بود: نیروهای تفنگدار آمریکایی وارد لبنان شده بودند، آمریکا روی لبنان دست گذاشته بود، [کشورهای عربی و غیرعربی دیگری نیز به شدت در زمینه‌های نظامی و امنیتی و سیاسی در لبنان فعال بودند]. [با این توصیفات] ولادت حزب‌الله از هر جهت تولد سختی بود. بر چه اساسی بود که در این وضعیت [بدون کمک گرفتن از خارجی‌ها] اعتماد کردید که حرکت را آغاز کنید و در ادامه گام‌هایی را بردارید (که البته بعدا، اثربخشی‌اش ثابت شد)؟

-من البته در صحبت‌هایم فقط روی مسئلۀ اصلی که لشکرکشی اسرائیل بود تمرکز کردم. وگرنه قبل از لشکرکشی، در لبنان جنگ داخلی بود، با نظام لبنان مشکل وجود داشت؛ جایگاه لبنان در نقشۀ منطقه و تداخل حوادث در صحنۀ لبنان هم وجود داشت و کل این چیزهایی که فرمودید درست است.

[اما به هر حال] لشکرکشی اسرائیل منجر به این شد که بسیاری از احزاب و سازمان‌ها به مشکل بخورند. اولا می‌دانید که در نتیجۀ لشکرکشی اسرائیل، نیروهای سازمان‌های مبارز فلسطینی (به همراه سلاح‌هایشان) از همۀ مناطقی که اشغال شد و حتی از بیروت که در آن روزها محاصره شده بود خارج [و به تونس تبعید] شدند. احزاب ملی‌گرای لبنانی هم [که مخالف اسرائیل به حساب می‌آمدند] از نظر تأمین بودجه و آموزش و تأمین سلاح، عموما به گروه‌های مبارز فلسطینی تکیه داشتند. وقتی گروه‌های مبارز فلسطینی از لبنان بیرون رفتند، حجم لشکرکشی و اشغال، و ناتوانی [این گروه‌ها] برای مقابله با این لشکرکشی جایگاه بسیاری از این احزاب سقوط کرد.

البته بعضی از این احزاب تلاش کردند خودشان را بازیابی و امکاناتشان را ترمیم کنند و در سال‌های نخست هم در مقاومت در برابر اشغالگران مشارکت کردند. [به هر حال] آنچه در صحنه وجود داشت، قطعا کافی نبود. ما نمی‌گوییم «مبارزه شما و مقاومت شما فایده‌ای نداشت». ولی می‌گوییم قطعا کافی نبود. مقابله با اشغالگری اسرائیل نیازمند این بود که همۀ بخش‌های ملت لبنان وارد فعالیت شوند و هر کس به روش خودش و با امکاناتی که در اختیار داشت کارهای مقاومتی سازمان دهد و [همۀ بخش‌ها] با این دشمن بجنگند. دست آخر ما نیازمند یک مقاومت مردمی فراگیر بودیم. نمی‌شد گفت «خب فلان حزب و بهمان سازمان با تعداد مشخص نیرو و امکانات معین دارند با اشغالگران می‌جنگند پس تکلیف از دوش بقیه برداشته شده است». برعکس، همۀ کسانی که جنگیدند، جنگشان کافی نبود. حتی خود ما. ما معتقد نبودیم که جنگیدن ما کافی خواهد بود بلکه ایمان داشتیم که همه باید بجنگند و همۀ تفنگ‌ها به سمت اشغالگران نشانه برود و اگر تشکیلات دیگری جز ما هم تشکیل می‌شد مشکلی نبود چون عرصه برای همۀ تفنگ‌هایی که به یک سمت نشان رفته بودند و آن یک سمت عبارت بود از سینۀ سربازان اشغالگر، جا داشت. این دربارۀ شرایط موجود در آن زمان [تأسیس حزب].

البته من قبول دارم که سال‌های اول، بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. ولی چون اراده بود، و ایمان بود، و عزم بود و یقین، و اطمینان [به درستی راه] بود [توانستیم آن سختی‌های طاقت‌فرسا را پشت سر بگذاریم]. [چرا به اطمینانمان به درستی راه اشاره می‌کنم؟ دلیلش این است که] از همان روزهای اول بعضی‌ها می‌گفتند: «رفتن در این راه، دیوانگی است! شماها می‌خواهید با اسرائیل بجنگید؟ شماها که یک مشت جوان هستید؛ امکانات خاصی هم ندارید.» [ولی ما به درستی راه ایمان داشتیم و با همین ایمان پیش رفتیم].

*چرا اسم «حزب الله» [یعنی حزبِ خدا] را انتخاب کردید؟ این اسم، برایتان دردسرساز نمی‌شد؟

-نه، برعکس. البته در آن تشکیلات ابتدایی که درباره‌اش صحبت کردم بحث‌های فراوانی دربارۀ نام این جریان [تازه‌تأسیس] مطرح شد. گفتیم ما یک سازمان داریم و یک عنوانِ مقاومت. عنوان مقاومت را که اول مطرح کردیم، اسمش را گذاشتیم «مقاومت اسلامی». این عنوان مقاومت اسلامی که مطرح شد برای این نبود که اسم مقاومتِ فقط حزب‌الله باشد. بلکه در آن وقت واقعا اسم مقاومت همۀ اسلام‌گراها بود. [مثلا] در آن زمان «جماعت اسلامی» هم در لبنان بود (و هنوز هم هست). عملیات‌هایی [توسط همین جماعت] در صیدا و دیگر جاهای لبنان با همین عنوان مقاومت اسلامی صورت گرفت. می‌توان گفت اسلام‌گراهای شیعه و سنی به این توافق رسیدند که نبردشان و عملیات‌هایشان و مقاومتشان با اسم «مقاومت اسلامی» صورت گیرد. به همین دلیل ما در آن سال‌های اول [به اسم حزب‌الله بیانیه ندادیم]. همۀ بیانیه‌هایمان با امضای «مقاومت اسلامی» بود. نگفتیم حزب‌الله فلان عملیات را انجام می‌دهد. مقاومت اسلامی، عنوانی بود برای همۀ اسلام‌گراهایی که با اشغالگران می‌جنگیدند و به اسلام ایمان داشتند و پرچم اسلام را سر دست بلند کرده بودند.

اما وقتی آمدیم سر بحث اسم خود سازمان، گفتیم اسمش را چه بگذاریم؟ چند نظر دربارۀ این موضوع وجود داشت. یک نظر این بود که اسمش را بگذاریم «جنبش اسلامی لبنان.» یک نظر این بود که اسمش را بگذاریم «انقلاب اسلامی لبنان». یک نظر این بود که اسمش را بگذاریم «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لبنان». حتی بعضی برادران این اسم را مطرح کرده بودند. یک نظر هم این بود که «اسمش را بگذاریم حزب‌الله؛ این اسم جدید است و مطرح نیست و کس دیگری این نام را استفاده نکرده.»

البته قطعا این را نفی نمی‌کنیم که ما در آن زمان تحت تاثیر [ادبیات امام خمینی بودیم] و همچنان هستیم. این واقعیت را انکار نمی‌کنیم که انقلاب اسلامی ایران و پیروزی آن در سال ۱۹۷۹ اثرات عظیمی بر همۀ امت گذاشت. ما هم بخشی از همین امت بودیم و با این پیروزی کنش و واکنش [درونی] پیدا کردیم. یقینا ما به شدت تحت تاثیر تفکر امام خمینی، نظرات امام خمینی، روحیۀ امام خمینی، شادابی امام خمینی (و طبعا به عنوان نتیجۀ قطعی) تحت تاثیر ادبیات امام خمینی قرار داشتیم. امام از حزب الله صحبت می‌کرد. طبعا از حزب‌الله به معنای وسیع کلمه صحبت می‌کرد و در نتیجه هر گروه مومن به اسلام و فداکار و مجاهدی که به این راه اعتقاد داشت می‌توانست خود را حزب‌الله بنامد. ما هم گفتیم خب اسم خودمان را بگذاریم حزب‌الله و بقیۀ اسامی را رها کنیم که شاید از طرف دیگران استفاده شده باشد یا شاید خیلی دقیق بازتاب‌دهندۀ [عقاید ما در خصوص] مرحله‌ای که در آن به سر می‌بریم و با آن مقابله می‌کنیم نباشد.

تشکیل حزب الله لبنان یک ایده لبنانی محض بود/ پشتیبانی و تایید امام خمینی (ره) به نقطه اشتراک حزب الله تبدیل شد/ چرا مقاومت لبنان «حزب الله» نام گرفت؟ +فیلم

*جناب سید الان دیگر این مسئله ابدا مخفی نیست بلکه حتی شاید رهبران ایران به این موضوع افتخار هم بکنند که حزب‌الله در آن سال‌ها اساسا توسط سپاه پاسداران آموزش دید. دربارۀ آن مرحله برایمان بفرمایید.

-سال ۱۹۸۲، در همان روزهای اول لشکرکشی اسرائیل به لبنان هنوز چشم‌انداز این لشکرکشی معلوم نبود و ممکن بود جنگ تبدیل به جنگی منطقه‌ای شود. یادم هست در همان روزهای اول، نیروی هوایی اسرائیل نیروهای سوریِ [حاضر در لبنان] را حتی در بقاع و مرزهای لبنان با سوریه بمباران کردند. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) تصمیم گرفت دسته‌ای از نیروهای مسلح ایران را به سوریه و لبنان بفرستد تا به لبنانی‌ها و سوری‌ها و فلسطینی‌ها (یعنی سازمان آزادیبخش فلسطین [که در آن زمان در لبنان بود]) در مقابل لشکرکشی اسرائیل کمک کنند؛ آن هم به سرعت و با وجود مشغولیت ایران به دفاع از خود در جنگی که از طرف نظام عراق جریان داشت.

هیئت عالی رتبه‌ای به دمشق آمد و فرمانده وقت سپاه محسن رضایی هم در این هیئت بود. فکر می‌کنم یکی از فرماندهان ارتش هم بود (چون آن موقع ارتش ایران فرمانده کل نداشت، ستاد [و مجموعه‌ای از فرماندهان] داشت) و همین‌طور وزیر دفاع. الان دقیقا اشخاصی را که در هیئت بودند یادم نیست فقط محسن رضایی را خاطرم هست که قطعا بود. [خلاصه] هیئت مشترکی از نیروهای مسلح بود که آمدند دمشق و با رئیس‌جمهور مرحوم حافظ اسد دیدار داشتند و پیام را رساندند که ما می‌آییم تا در مقابله با لشکرکشی اسرائیل کنار لبنان و سوریه و فلسطینی‌ها بایستیم. عملا هم نیروهایی به عنوان پیش‌قراول به منطقه آمدند.

انتقال نیروهای ایرانی به منطقه در جریان بود که تقریبا حدود حملۀ نیروهای اسرائیلی مشخص شد. معلوم شد خبری از جنگ منطقه‌ای نیست، خبری از حمله به سوریه نیست، خبری از اشغال مناطق جدید در لبنان نیست؛ اسرائیل به نقطه‌ای رسیده و در همانجا ایستاده ‌است. فقط مانده بود داستان بیروت [که در محاصره بود] و هنوز بحث داشت. در نتیجه جنگ از جنگ کلاسیک و مقابلۀ ارتش‌ها به جنگ چریکی و مقاومت [پارتیزانی] تبدیل شده بود.

در این زمان، در نتیجۀ گفتگوهای سوری-ایرانی [این نتیجه گرفته شد که] نیازی به باقی ماندن این تعداد از نیروها نیست و اغلب نیروها به ایران بازگشتند. آن دسته‌هایی که از ارتش ایران بودند همگی برگشتند. دسته‌هایی که از سپاه بودند، بخشی‌شان باقی ماندند و به منطقۀ بقاع آمدند. سپاهی‌هایی که مانده بودند هم برای این نبود که خودشان بجنگند بلکه برای کمک به لبنانی‌ها برای تأسیس یک جنبش مقاومت بود. بعد هم پادگان‌های آموزشی [در بقاع] برپا کردند و از طرف آنها با ما، و البته با گروه‌های دیگر، تماس گرفته شد [و برای آموزش، اعلام آمادکی کردند]. آنها آماده بودند به هر لبنانی‌ای که در خاک لبنان است [و می‌خواهد با اسرائیل بجنگد] یا به هر فلسطینی‌ای که [در خاک لبنان است]، حتی کسانی که در بقاع و شمال لبنان بودند (یعنی جاهایی که خارج از محدودۀ اشغالی قرار داشت) [کمک کنند]. [اعلام کردند برای کمک به هر لبنانی و فلسطینی‌ای که] می‌خواهد از نیروهای ایرانی، از برادران سپاه، آموزش ببیند یا تسلط و خبرگی و تجربه [نظامی] کسب کند تا با اشغالگران بجنگد، آماده‌اند.

به همین جهت پادگان‌هایشان فقط به روی رزمنده‌های حزب‌الله باز نبود [و کسانی از گروه‌های دیگر هم در آنجا آموزش می‌دیدند]. اینجا بود که روابط آغاز شد و می‌توانم بگویم [در ابتدا] رابطۀ آموزشی بود. یعنی آموزش [فنون جنگی] و استفاده از مهارت و تجربه و همچنین از امکاناتی که در آن زمان سپاه داشت.

ادامه دارد …


مترجم: وحید خضاب

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشکیل حزب الله لبنان یک ایده لبنانی محض بود/ پشتیبانی و تایید امام خمینی (ره) به نقطه اشتراک حزب الله تبدیل شد/ چرا مقاومت لبنان «حزب الله» نام گرفت؟ +فیلم بیشتر بخوانید »

سردار فدوی: اراده کنیم تمام صهیونیست‌ها را از بین می‌بریم

سردار فدوی: اراده کنیم تمام صهیونیست‌ها را از بین می‌بریم



جانشین فرمانده کل سپاه گفت:‌ سرزمین‌های اشغالی از لحاظ جغرافیایی به اندازه یکی از استانهای کوچک ایران است و اگر ما اراده کنیم می‌توانیم تمام صهیونیست‌ها را از بین ببریم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تشییع پیکر شهید نیلفروشان و در جمع خبرنگاران اظهار داشت: جبهه مقاومت به آنچه که خداوند متعال فرموده است، ایمان و باور قلبی دارد.

سردار فدوی ادامه داد: در آیات قرآن به صراحت گفته شده که هیچ‌گاه حزب شیطان پیروز نیست و همیشه حزب خداوند پیروز است؛ لذا رزمندگان اسلام و جبهه مقاومت که به آیات الهی باور دارند، همیشه پیروز میدان هستند.

جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد: خبیثان عالم از جمله آمریکا، صهیونیست‌ها و دست‌نشانده‌های آن‌ها در عرصه نبرد با جبهه حق حضور دارند، ولی نمی‌توانند پیروز شوند.

وی با بیان اینکه اصلی‌ترین مشخصه یک مسلمان، شیعه، رزمنده مقاومت، پاسدار و بسیجی «ایمان به وعده الهی» است، افزود: شهادت آرزوی رزمندگان است. کسانی که ۴۰ سال در این راه قدم برداشتند، شهادت اصلی‌ترین آرزوی آن‌هاست و آن‌هایی که باقی می‌مانند، شهادت را نقطه پیروزی خود می‌دانند؛ به همین جهت زمانی که سید حسن نصرالله و فرماندهان به شهادت رسیدند، خبیثان احمق عالم تصور کردند که حزب‌الله تمام شده است؛ اما امروز می‌بینند که حزب‌الله قوی‌تر از گذشته عملیات‌های مؤثرتری انجام می‌دهد و ضربات جبران‌ناپذیری به صهیونیست‌ها وارد می‌کند.

سردار فدوی همچنین در واکنش به تهدیدات دشمنان اظهار داشت: تهدیدات خبیثان عالم از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی تا به امروز بوده و آن‌ها همواره برای به شکست کشاندن این انقلاب تلاش کرده‌اند.

جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه میدان و دیپلماسی هماهنگ‌تر و مستحکم‌تر شده‌اند، عنوان کرد: انقلاب اسلامی هر سال قوی‌تر و دشمنان ضعیف‌تر شده‌اند.

دریادار فدوی با تأکید بر اینکه پیروزی از آنِ حزب خدا و شکست از آنِ حزب شیطان است، خاطرنشان کرد: امروز جبهه مقاومت در کل منطقه توسعه پیدا کرده است و عراق، سوریه، فلسطین و یمن به عنوان ید واحده عمل می‌کنند و با سرعت در حال پیشروی هستند.

وی تصریح کرد: سرزمین‌های اشغالی از لحاظ جغرافیایی به اندازه یکی از استانهای کوچک ایران است و اگر ما اراده کنیم می‌توانیم تمام صهیونیست‌ها را از بین ببریم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار فدوی: اراده کنیم تمام صهیونیست‌ها را از بین می‌بریم بیشتر بخوانید »