سپاه

فرزندان کاظم صدیقی با همکاری قوه قضائیه توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شدند


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، فرزندان کاظم صدیقی به اتهامات اقتصادی بازداشت شده‌اند.

گویا روند برخورد با فساد پس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب در جمع استانداران و هشدار به کارگزاران نظام و نزدیکان‌شان نسبت به فعالیت‌های اقتصادی و تاکید بر مقابله با فساد سرعت گرفته هست.

انتهای پیام/۹۵۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فرزندان کاظم صدیقی با همکاری قوه قضائیه توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شدند بیشتر بخوانید »

شهادت خاص یک خلبان!

شهادت خاص یک خلبان!



به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای سرتیپ بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس بابایی، سال ١٣٢٩ در شهرستان قزوین متولد شد. دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال ١٣٤٨ به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی، برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد.

شهادت خاص یک خلبان!

توصیف یک آمریکایی از روحیات عباس بابایی

در سال ١٣٤٩، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می‌بایست به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می‌شد. آمریکایی‌ها در ظاهر هدف از این برنامه را پیشرفت دانشجویان در روند فراگیری زبان انگلیسی عنوان می‌کردند، اما واقعیت چیز دیگری بود. چون عباس در همان شرایط تمام واجبات دینی خود را انجام می‌داد و از بی‌بند و باری موجود در جامعه آمریکا بیزار بود. هم اتاقی او در گزارشی که از ویژگی‌ها و روحیات عباس نوشته، یادآور می‌شود که بابایی فردی منزوی و در برخوردها، نسبت به آداب و هنجارهای اجتماعی بی‌تفاوت است. از رفتار او بر می‌آید که نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی است و شدیداً به فرهنگ سنتی ایران پایبند است. همچنین اشاره کرده که او به گوشه‌ای می‌رود و با خودش حرف می‌زند که منظور او نماز و دعا خواندن عباس بوده است.

نماز عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی

خود عباس ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد.

او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت، زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.

به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟

گفتم: عبادت می‌کردم.

گفت: بیشتر توضیح بده.

گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.

ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.»

ورود هواپیماهای اف-۱۴

با ورود هواپیماهای پیشرفته اف – ١٤ به نیروی هوایی، بابایی که جزو خلبان‌های تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف – ٥ بود، به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف–۱۴ انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.

با اوج‌گیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاوردهای پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت.

بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ ۱۳۶۰/۵/۷ فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده او گذاشته شد.

فرماندهی آبادگر

به هنگام فرماندهی پایگاه، با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف‌نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تأمین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هرچه مردمی کردن ارتش و پیوند هرچه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد.

بابایی، با کفایت، لیاقت و تعهد بی‌پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ ۱۳۶۲/۲/۹ با ارتقا به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل شد.

۳۰۰۰ ساعت پرواز جنگی

او با روحیه شهادت‌طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال‌ها در جبهه‌های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از ٣٠٠٠ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه‌ها و جبهه‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاه‌های عملیاتی بود و تنها از سال ١٣٦٤ تا هنگام شهادت، بیش از ٦٠ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.

برای پیشرفت سریع عملیات‌ها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمی‌کرد، بلکه شخصاً پیشگام می‌شد و در جمیع مأموریت‌های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می‌کرد.

سرلشکر بابایی به علت لیاقت و رشادت‌هایی که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ ۶۶/۲/۸، به درجه سرتیپی مفتخر شد.

سرتیپ بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید.

شرح شهادت

عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه، (روز عید قربان) سال ۶۶ به همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف–۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. پس از انجام مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله‌های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.

یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است: «به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای سرتیپ بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد؛ برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هر چه سریعتر اقدام کنید. مدت کوتاهی از اعلام این موضوع نگذشته بود که فرد مذکور مجدداً تماس گرفت و در حالی که گریه امانش نمی‌داد، گفت: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست ولی یکی از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین به شهادت رسیده است. «راوی در مورد بازتاب شهادت بابایی در جمع برادران سپاه نوشته است: «برخی فرماندهان ارشد سپاه در جلسه‌ای مشغول بررسی عملیات بودند که تلفنی خبر شهادت تیمسار بابایی به اطلاع برادر رحیم (سرلشکر رحیم صفوی) رسید. با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشک در چشمان حاضرین به خصوص آنان که آشنایی بیشتری با شهید بابایی داشتند، حلقه زد.»

نقل شده که وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاری‌های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می‌رسانم.»

بابایی در هنگام شهادت ٣٧ سال داشت. او اسوه‌ای بود که از کودکی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با فداکاری و ایثار زندگی کرد و سرانجام نیز در روز عید قربان، به آرزوی بزرگ خود که مقام شهادت بود نائل شد و نام پرآوازه‌اش در تاریخ پرا فتخار ایران جاودانه شد.

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهادت خاص یک خلبان! بیشتر بخوانید »

ورود جهادی سپاه امام سجاد(ع) به نهضت ملی مسکن / بسیج مهندسین در خط مقدم طراحی و نظارت

ورود جهادی سپاه امام سجاد(ع) به نهضت ملی مسکن / بسیج مهندسین در خط مقدم طراحی و نظارت

به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از بندرعباس، در ادامه تلاش‌های جهادی برای تحقق اهداف نهضت ملی مسکن، سپاه امام سجاد(ع) با همراهی سازمان بسیج مهندسین استان هرمزگان به‌صورت رسمی وارد فاز اجرایی پروژه‌های مسکن ملی شد؛ این همکاری طی نشستی با حضور مسئولان ارشد سپاه، اداره‌کل راه و شهرسازی، شرکت جهاد خانه‌سازی و بنیاد تعاون بسیج نهایی شد تا مسیر ساخت مسکن برای اقشار نیازمند با سرعت بیشتری دنبال شود.

این نشست با حضور سردار اباذر سالاری فرمانده سپاه امام سجاد(ع)، مجید سلحشور مدیرکل راه و شهرسازی استان، معاونت مهندسی سپاه، رئیس سازمان بسیج مهندسین، مسئول خدمات کارکنان سپاه، مهندس عبداللهی مدیرعامل شرکت جهاد خانه‌سازی، مسئول بنیاد تعاون بسیج و جمعی از مسئولان بسیج مهندسین استان برگزار شد.

در نشست فوق، ظرفیت‌های مشترک برای اجرای پروژه‌های نهضت ملی مسکن مورد بررسی قرار گرفت و تعیین‌تکلیف زمین‌های تخصیص‌یافته به سپاه در اولویت قرار گرفت؛ اقدامی در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری برای تأمین مسکن اقشار کم‌برخوردار.

همچنین بر نقش محوری سازمان بسیج مهندسین در حوزه طراحی، نظارت و مدیریت اجرایی پروژه‌ها تأکید شد تا روند ساخت‌وساز در قالب این نهضت، با رویکردی جهادی و با بهره‌گیری از توان بومی استان به مرحله عملیاتی برسد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ورود جهادی سپاه امام سجاد(ع) به نهضت ملی مسکن / بسیج مهندسین در خط مقدم طراحی و نظارت بیشتر بخوانید »

آنتی‌تز انقلاب!

پاسخی به یاوه‌گویی ترامپ



ترامپ و نتانیاهو در وادی حماقت سلوک دیپلماسی خود را طی می‌کنند، آن‌ها در توهمی به سر می‌برند که تنها با وعده صادق ۳ سپاه و ارتش ما از این توهم خارج می‌شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:

۱- ترامپ در تازه‌ترین تهدید علیه امنیت ملی ایرانیان گفته است:

الف : خواهان توافقی هستم که امکان بازرسی و دسترسی کامل و حتی انهدام تأسیسات هسته‌ای ایران فراهم بشود.

ب : ما می‌توانیم هر چیزی را که بخواهیم منفجر کنیم.

ج : من به اسرائیل گفته‌ام حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران مناسب نیست چون ما به یک راه‌حل نزدیک هستیم.

تیم رسانه‌ای ترامپ با تردستی او را به نقطه‌ای رسانده‌اند که او از آن فرار می‌کرد او همواره می‌گفت؛« من رئیس‌جمهور صلح هستم نه جنگ.»

او می‌گفت : من آمده‌ام تا خسارت هزاران میلیارد دلار جنگ عراق و افغانستان را جبران کنم و جلوی ورود آمریکا به جنگ‌های خسارت‌بار را بگیرم.

حال چرا به این روز افتاده است که وقتی حرف می‌زند دهانش بوی باروت می‌دهد؟!

۲- رابرت گرین، یک نویسنده آمریکایی است. او به خاطر آثاری درباره استراتژی ، قدرت و اغواگری شناخته می‌شود. او ۶ کتاب نوشته است؛ ازجمله آن کتاب‌ها ، کتاب «۴۸ قانون قدرت» ، «هنر اغوا کردن» و «استراتژی جنگ»

او در کتاب ۴۸ قانون قدرت می‌نویسد:

– برای فریب‌دادن دشمن احمقانه رفتار کن

– چوپان را بترسان تا گوسفندان فرار کنند.

در این‌که ترامپ در هدایت ۵ دور مذاکرات غیرمستقیم جدید آمریکا با ایران احمقانه عمل می‌کند هیچ استراتژیستی در داخل و خارج آمریکا شک ندارد. اما این‌که بتواند ملت ایران را فریب دهد، همه می‌گویند؛ موفق نخواهد شد.

اما در مورد رهنمود دوم رابرت گرین به او که ؛ چوپان را بترسان گله خود فرار می‌کند، معلوم می‌شود آن‌ها که این گزاره را در ذهن او گذاشته‌اند اجاره نمی‌دهند او نگاهی به تاریخ نیم‌قرن اخیر ایران بیندازد.

اگر امامین انقلاب قرار بود بترسند آن روز که آمریکا و نوکر اجیرشده‌اش شاه در ۱۵ خرداد صدها نفر را در خیابان‌ها به گلوله می‌بستند، می‌ترسیدند.

اگر قرار بود امام (ره) را بترسانند آن روز که به فیضیه حمله کردند این ترفند عملی می‌شد. اگر قرار بود ملت ما فرار کند آن روزها در سال‌های ۵۶ و ۵۷ که مردم را در خیابان‌هاجلادان شاه به فرمان آمریکا به گلوله می‌بستند ، فرار می‌کرد!

اگر قرار بود امام و امت بترسند یا فرار کنند از هجوم صدامیان کافر به پشتیبانی ۲۶ کشور می‌ترسیدند و فرار می‌کردند!

این جمله امام در خفقان‌ترین و ترسناک‌ترین لحظات تاریخ ایران به جان مردم نشسته است که ؛ «والله در عمرم یک‌لحظه هم نترسیدم».

۳- تازه‌ترین نظرسنجی‌ها در ایران نشان می‌دهد

– بالای ۷۰ درصد مردم می‌گویند اگر تهدیدات آمریکا و اسرائیل تداوم یابد هیچ دلیلی برای ماندن در ان پی تی وجود ندارد.

– بالای ۸۰ درصد مردم می‌گویند اگر قیمت توافق این باشد که ملت ما از مواهب علوم هسته‌ای محروم شود نباید چنین توافقی صورت گیرد.

– بالای ۷۵ درصد مردم می‌گویند پاسخ به تهدیدات باید سریع، کوبنده و پشیمان کننده باشد.

– و …

۴- ترامپ و نیروی نیابتی او در منطقه در تهدید روبه افراط رفته‌اند.

آن‌ها باید بدانند قبل از این‌که بمب یا موشکی در خاک ایران فرود آید، سرزمین‌های اشغالی و پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه توسط سپاه و ارتش ما شخم زده خواهد شد.

برآورد خزانه‌داری کل آمریکا از این نبرد آن است که در همان دقایق اولیه نبرد غیر از تلفات انسانی، همین مبلغی که ترامپ در سفر اخیر به منطقه به غارت برده جزء اولین صورت هزینه دولت فدرال ثبت خواهد شد.

رابرت گرین در کتاب« ۴۸ قانون قدرت» یک توصیه مهم هم دارد آن اینکه؛ اگر همه قوانین را رعایت کنید، اما نتوانید بفهمید کجا باید ترمز کنید با سر به دره نابودی سقوط خواهید کرد.

تیم رسانه‌ای ترامپ باید ترامپ را از توهم حمله به ایران درآورند و بگویند اکنون وقت ترمز است.

۵- وزیر خارجه باهوش ما یک نصیحتی در دو خط به ترامپ کرده که اگر نشنود ضرر می‌کند . او گفته است: «مسیر توافق از میز مذاکرات می‌گذرد نه از طریق رسانه‌ها».

مفهوم این سخن این است اگر ترامپ دچار یاوه‌گویی است چرا نماینده تام‌الاختیار خود را ۵ دور به مذاکرات فرستاده درحالی‌که آنچه در روی میز مذاکرات مطرح است با آنچه در رسانه گفته می‌شود متفاوت است.

آمریکایی‌ها نه در«مذاکرات» و نه در «رسانه» پیرامون توافق جدی نیستند.

ترامپ و نتانیاهو در وادی حماقت سلوک دیپلماسی خود را طی می‌کنند.

آن‌ها در توهمی به سر می‌برند که تنها با وعده صادق ۳ سپاه و ارتش ما از این توهم خارج می‌شوند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخی به یاوه‌گویی ترامپ بیشتر بخوانید »

سردار نقدی: شبکه‌های فساد در کشور تحت هدایت سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان هستند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «محمدرضا نقدی» معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در یادواره شهدای انتظامی استان چهارمحال و بختیاری با تأکید بر جایگاه برجسته شهدای انتظامی، اظهار داشت: فرماندهی انتظامی این روز‌ها در تقدیم شهدا به جایگاهی دست یافته که ما در سپاه به آن غبطه می‌خوریم. جانفشانی‌ها و فداکاری‌های برادران عزیز در فراجا در یکی دو سال اخیر باعث شده که این مجموعه در مسیر فداکاری و شهادت پیشتاز باشد و تاج عزت پیشرو بودن در شهادت بر سر آنها نهاده شود.

معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تجلیل از برنامه یادواره شهدا استان افزود: یادواره شهدا محفلی هست که ما در آن مهمان شهدا هستیم و این مجلس به برکت حضور آنها شکل گرفته هست. شهدا هستند که به کار‌های ما رونق می‌دهند و ما را در مسیر پیش می‌برند.

وی گفت: شهادت، یک پدیده خاص در نظام خلقت هست. جایگاهی که هیچ مقام دنیایی یا معنوی، برتر از آن نیست. پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) فرمودند «بالاتر از هرنیکی نیکی دیگری هست مگر آنجا که انسان در راه خدا کشته شود؛ که دیگر نیکی بالاتر از آن وجود ندارد.» در حدیثی دیگر نیز حضرت می‌فرمایند «هیچ‌کس وارد بهشت نمی‌شود که آرزو کند به دنیا بازگردد، حتی اگر تمام آنچه در زمین هست به او داده شود؛ مگر شهید که دوست دارد به دنیا برگردد و ۱۰ بار در راه خدا کشته شود؛ وقتی می‌بیند چه کرامت و جایگاهی در بهشت به شهید می‌دهند».

سردار نقدی تصریح کرد: همه اولیای الهی به مقام شهید غبطه می‌خورند؛ چرا که شهید بن بست شکن و هموارکننده راه عبودیت پروردگار هست. انسان برای بندگی خداوند خلق شده هست؛ برای آنکه آزاد باشد، نه در بند هیچ سلطه‌گری. انسان تنها لایق بندگی خداست. در فرهنگ اسلامی، حتی اطاعت از پیامبر و اهل‌بیت (ع) نیز نه به‌خاطر اطاعت از شخص، بلکه از آن‌روست که این اطاعت، عین اطاعت پروردگار هست.

معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد: ما یک دعای واجب داریم که هر روز باید در نماز، ۱۰ بار آن را تکرار کنیم و از خدا بخواهیم که «اهدنا الصراط المستقیم»؛ صراط مستقیم چیست این همان زیر بار اطاعت هیچ زورگویی نرفتن و بنده خالص خداوند بودن هست؛ قرآن کریم صراط مستقیم را اینطور تعریف میکند «و ان اعْبُدُونِی ۚ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ». خدا را بندگی و اطاعت کنید اینست صراط مستقیم 
خدا به انسان اجازه نمی‌دهد به بهانه فشار دشمن، بندگی غیر خدا را بپذیرد و زیر سلطه استکبار برود و با طاغوت سازش کند. انسان ممکن هست عذر بیاورد که خدایا توکه میگویی اطاعت طاغوت نکن چطور فرمانت را اجرا کنم در حالیکه زورگویان و طاغوت‌ها از ما قویترند سلاح‌های قوی و پیشرفته دارند مجبورم اطاعت کنم اینجاست که شهادت، بن‌بست‌شکن این توجیهات را کنار می‌زند. خداوند می‌فرماید که حتی اگر دشمن، ابزار نظامی و اطلاعاتی و امنیتی در اختیار دارد باز هم تو مجاز تسلیم نیستی. باید بندگی خدا را کنی ولو به قیمت جانت. سلطه گران اگر سلاح قویتر داشتند میتوانند ترا بکشند، اما نمی‌توانند ترا بمیرانند نمی‌توانند از بین ببرند شهید زنده می‌ماند نه در نشئه آخرت بلکه در همین دنیا زنده میماند و به زندگی و نقش آفرینی خود در میان ما ادامه می‌دهد.

وی با بیان اینکه شهادت بن‌بست اطاعت از زورگویان را می‌شکند، افزود:، خداوند با باز گذاشتن معبر شهادت، این بن‌بست را می‌شکند. شهید زنده هست و نقش‌آفرینی می‌کند، و یادواره‌ها مانند همین مجلس، جلوه‌ای از حضور شهداست.

سردار نقدی اظهار داشت: شهید به واسطه زدنده بودنش بیدارگری می‌کند، انگیزه می‌دهد و الگو می‌شود. حضور اوست که امید به جهاد و مقاومت را زنده نگه می‌دارد. زورگویان تا چه زمانی وچرا آدم‌های آزاده را می‌کشند، چون آنها امید دارند که با کشتن یک عده از مردم بقیه مردم بترسند و تسلیم شوند ولی زمانی که یک ملت شهادت را افتخار بداند و با کشته شدن جمعی از خود نترسد و میدان را خالی نکند سلطه گر مأیوس می‌شود، چون او که نمی‌تواند همه مردم را بکشد. اگر مردم از شهادت نهراسند، سلطه‌گر شکست می‌خورد. شعار «ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد»، حقیقتی هست که در میدان عمل بار‌ها اثبات شده هست. مثل ایستادگی ملت ایران در سال ۵۷ و حوادث پس از ان و مثل دفاع مقدس و مثل مردم امروز یمن و غزه سردار نقدی گفت: دشمن، وقتی نتوانست ملت ما را با ناو‌ها و موشک‌ها و هواپیما‌های خود به زانو دربیاورد و در همه میدان‌های جنگ رو در رو شکست خورد، به ناامن‌سازی داخلی، گسترش شبکه‌های فساد، مواد مخدر، قاچاق و هجمه فرهنگی رو آورد. فرماندهی انتظامی ما امروز در این جبهه خط مقدم این مبارزه با استکبار هست. مقابله با این جریان‌ها، مبارزه مستقیم با آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل هست. نبرد امروز فقط در مرز‌های فلسطین نیست؛ مقابله با قاچاق، شبکه‌های مواد مخدر و گروه‌های اراذل، عین مبارزه با صهیونیسم هست.

معاون هماهنگ‌کننده سپاه ادامه داد: این اتفاقی نیست که با اشغال افغانستان توسط آمریکا تولید مواد مخدر در افغانستان ۱۰ برابر شد اینکه صهیونیست‌ها در چندین کشور اطراف ایران کارخانه مشروب الکلی زدند و قاچاق مشروب الکلی به ایران را بیمه می‌کنند فقط برای سودجویی مالی نیست دشمنان می‌خواهند شکست و زنجیر اسارتی را که با ناو و موشک و هواپیما نتوانستند به گردن جوانان ایران بیاندازند را با شبکه‌های فساد و اعتیاد این زنجیر طوق بردگی را بیاندازند و ملت با ایمان ایران را که تسلیم موشک و ناو آنها نمی‌شود را با ذایل کردن ایمان و کشیدن در گرداب فساد به زانو درآورند. در این میان، فرماندهی انتظامی و نیرو‌های مؤمن و فداکار آن، سد راه دشمن شده‌اند. این جنگ، جنگ با صهیونیسم هست، نه‌فقط در خط مقدم فلسطین، بلکه در خیابان‌های ما، مرز‌های ما و جاده‌های کشور. فرماندهی انتظامی با صلابت در این میدان ایستاده و نقش‌آفرینی می‌کند.

وی با بیان اینکه شبکه‌های فساد در کشور تحت هدایت و حمایت سرویس‌های اطلاعاتی هستند، گفت: در همه کشور‌های دنیا باند‌های مواد مخدر، گروه‌های اراذل اوباش و شبکه‌های فساد وجود دارند اگر این تبهکاری‌ها در ایران هم مثل بقیه جا‌ها بود خیلی زود نیرو‌های انتظامی می‌توانستند بساط آنها را ازبین ببرند ولی مساله آنست که برخلاف سایر کشور‌ها شبکه‌های قاچاق و فساد اینجا به‌صورت عادی فعالیت نمی‌کنند بلکه این شبکه‌ها توسط صهیونیست‌ها و آمریکا سازماندهی، تجهیز و تقویت می‌شوند. امروز فرماندهی انتظامی ما نه فقط با ناهنجاری‌های معمولی بلکه با قدرت‌ها می‌جنگد و ارزش این نیرو‌ها و شهدایشان باید درک شود.

سردار نقدی با تجلیل از خانواده‌های شهدا گفت: مجموعه انتظامی از ناموس، اخلاق، هویت و آینده جوانان ما دفاع می‌کند. دشمن می‌داند که در جنگ مستقیم نمی‌تواند جوانان ما را شکست دهد، پس سعی می‌کند که آنان را در دام شهوات و فساد اسیر کند. اما شهدا راه را نشان داده‌اند. مأموری که می‌توانست راحت از کنار قاچاقچی عبور کند و زندگی مرفهی هم برای خودش درست کند با غیرت و جوانمردی می‌ایستد و شهید می‌شود، این یعنی یک رادمرد این جوان الگویی برای همه ماست. چنین مامور انتظامی مظهر شرف یک ملت هست. همه ما امنیت مان را مدیون نیرو‌های انتظامی هستیم و همه باید قدر چنین نیروی افتخار آفرین و فداکاری را بدانیم

معاون هماهنگ‌کننده سپاه تأکید کرد: ما باید وصیت‌نامه‌ها، زندگی‌نامه‌ها و خاطرات این شهدا را بخوانیم. در یادواره شهدا، نباید فقط یاد کنیم و تجلیل کنیم؛ باید درس بگیریم. شهدا ستارگان راه هستند. در شب تاریک بیابان، ستاره شمال مسیر را نشان می‌دهد؛ و در دنیای پرغبار امروز، شهدا ستاره درخشانند و راه عبودیت و ایستادگی را به ما نشان می‌دهند.

وی شهدا را ستارگان هدایت در فضای غبارآلود جهان امروز خواند و افزود: این ملت راه خود را یافته هست، و حتی فراتر از آن، جهانیان را بیدار کرده هست. امروز شعار‌های ملت ما در عمق خاک دشمن، در مراکز دانشگاهی غرب، در مراکز کادر سازی واندیشه سازی استکبار مانند هاروارد و کلمبیا طنین‌انداز شده هست. این بیداری، بی‌سابقه هست. شهدا با جانفشانی خود این بیداری را رقم زده‌اند و باید به خانواده‌های معظم شهدا تبریک گفت که خون فرزندانشان به بار نشسته هست. دنیا بیدار شده هست. خانواده‌هایی که به‌جای آه و ناله، پیام‌رسان شهدا شدند. این افتخارات را آفریدند اکنون ما در محضر این شهدا، باید میثاق ببندیم، عهد ببندیم که پرچم آنان را بر زمین نگذاریم و این مسیر را تا پایان ادامه دهیم.

سردار نقدی در پایان با دعوت به تجدید میثاق با شهدا خاطرنشان کرد: در این یادواره، شهدا پیمان می‌بندیم که پرچم آنها را زمین نگذاریم و مسیر آنها را ادامه دهیم. این راه جز پیروزی و درخشش چیزی نداشته و نخواهد داشت. امیدواریم که خداوند ما را قدردان نعمت شهادت و شهدا قرار دهد و به خانواده‌های معظم شهدا را که چراغ راه جامعه هستند، عزت روز افزون عطا فرماید.

انتهای پیام/ ۳۸۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار نقدی: شبکه‌های فساد در کشور تحت هدایت سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان هستند بیشتر بخوانید »