سکولاریسم

بررسی تصویب قطعنامه مبارزه با «اسلام‌هراسی» در سازمان ملل

بررسی تصویب قطعنامه مبارزه با «اسلام‌هراسی» در سازمان ملل


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پیش‌نویس قطعنامه مبارزه با «اسلام‌هراسی» همزمان با روز جهانی‌ای با همین نام به رای گذاشته شد و با حمایت ۱۱۵ کشور، رای ممتنع ۴۴ کشور و بدون هیچ رای مخالفی، تصویب شد.

قطعنامه یادشده هرگونه اظهارات تنفر‌آمیز و خشن علیه مسلمانان را محکوم کرده و خواستار تقویت تلاش‌های بین‌المللی برای ارتقای مدارا، تحمل و صلح شده است.

اگرچه این قطعنامه، امیدواری‌هایی برای مبارزه با اسلام‌هراسی به وجود آورد، اما نمی‌توان از اینرسی اسلام‌هراسی سیستماتیک که در تاروپود امریکا و اروپا تنیده شده، غفلت کرد و به نتایج اساسی خوش‌بین بود.

نگاهی به کارنامه کشور‌های اروپایی و آمریکایی بیانگر اقدامات هدفمند و گسترده آن‌ها علیه اسلام و مسلمانان است؛ از «صلیبی» خواندن حمله آمریکا به افغانستان گرفته تا مساوی‌دانستن اسلام و تروریسم. هرچند تروریسم و افراط‌گرایی خشونت‌آمیز منجر به تروریسم را نمی‌توان و نباید با هیچ دین، ملیت، تمدن یا گروه قومی مرتبط دانست، اما مریکا و اروپا به ویژه در دو دهه گذشته تلاش و سرمایه‌گذاری عظیم رسانه‌ای در این زمینه داشتند تا در افکار عمومی جهان تروریسم را مساوی اسلام و مسلمان جا بیاندازند.

از سوی دیگر آمریکا و اروپا به‌رغم داشتن داعیه حقوق بشر و برابری، کارنامه‌ای مملو از تبعیض علیه مسلمانان دارند. مطالعاتی که در سال ۲۰۲۲ در ۲۳ کشور اروپایی انجام شد، پاره‌ای از این موارد را گوشزد کرده است؛ از جمله اینکه در فرانسه «طرح سکولاریسم» در حال اجراست و براساس آن معلمان و مدیران مجبورند دختران با دامن‌های بسیار بلند را شناسایی و شکایت‌های انضباطی ارائه کنند.

در فقره دیگر «وینسنت ون کوئیکنبورن»، وزیر دادگستری بلژیک هم، امام جماعت مسجد جامع بروکسل را مجبور به استعفا کرد. ون کوئیکنبورن همچنین مجوز هیأت اجرایی مسلمانان بلژیک (EMB) را نیز لغو نمود.

گزارش یادشده همچنین می‌گوید فرزندان مهاجران مسلمان در دانمارک به مدت ۳۵ ساعت در هفته از خانواده‌های خود جدا می‌شوند و به آن‌ها «ارزش‌های دانمارکی» آموزش داده می‌شود.

بر اساس گزارش گروه جمعی علیه اسلام‌هراسی در اروپا، ۵۰۱ شکایت در سال ۲۰۲۲ ثبت شده است. در میان این شکایات که در سال ۲۰۲۱ به ۳۸۴ مورد رسیده بود، اکثریت شکایت‌ها درباره تبعیض و توهین بوده است.

مسلمانان در کشور‌های اروپایی با خشونت، افترا و هتک حرمت به ارزش‌ها، مقدسات و کتاب مقدس خود تحت لوای آزادی بیان مواجه شده‌اند. در کشوری همچون سوئد که حتی «قرآن‌سوزی» آزاد است، علیه مسلمانان رفتار‌های نژادپرستانه شدت گرفته است. اسلام‌هراسی حتی در اجرای قوانین بین‌المللی همچون پذیرش پناه‌جویان نیز مشاهده می‌شود.

چنین رفتار‌ها و دیدگاه‌های نژادپرستانه متعاقب ظهور احزاب راست افراطی در اروپا رو به تشدید و وخامت گذاشته است. تعدادی از این کشور‌ها نه تنها از جرم‌انگاری یا ممنوعیت خشونت و نفرت علیه نماد‌های دینی و کتب مقدس در مقررات ملی خود سرباز می‌زنند، بلکه سعی می‌کنند از تلاش‌های جمعی برای تحقق این هدف فاصله بگیرند و حتی اسلام‌هراسی را به ابزاری جهت رسیدن به قدرت بدل کنند. قدرت‌گرفتن احزاب راست افراطی در هلند، رویکرد‌های افراط‌گرایانه صدر اعظم آلمان، نخست‌وزیر انگلیس، رئیس‌جمهور فرانسه و… برای ماندن در قدرت، نمودی از این رفتارهاست. رویه‌ای که می‌تواند زمینه‌ساز تشدید رفتار‌های رادیکالی در جهان شود که قطعا تبعات آن دامن همین کشور‌ها را نیز خواهد گرفت. مشارکت اروپا و امریکا در نسل‌کشی فلسطینی‌ها بعد دیگری از اسلام‌ستیزی در غرب است.

به طور قطع راهکار عملی مقابله با این وضعیت آن است که همه کشور‌های عضو سازمان ملل مسئولیت‌های خود را بر عهده بگیرند و به تعهدات قانونی خود عمل نمایند تا همزیستی مسالمت‌آمیز بر پایه مدارا و درک متقابل جای هراس‌های جعلی نهادینه‌شده را بگیرد.

منبع: نورنیوز

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بررسی تصویب قطعنامه مبارزه با «اسلام‌هراسی» در سازمان ملل بیشتر بخوانید »

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی



در جبهه مقابل جبهه التقاطی، علامه مصباح بود که با ارائه قرائتی کاملاً خالص و ناب از اسلام، به تولید و تئوریزه علوم انسانی اسلامی با محوریت قرآن همت می‌گمارد.

مهدی جبرائیلی تبریزی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

علامه مصباح یزدی همواره در نقطه مرکزی حملات رسانه‌ای بدنه اصلاح‌طلبان تندرو و افراطی بود. البته هیچ زمانی این رفتارهای دور از مدنیت، غیر از برچسب‌های اتهامی، مستند و مستدل به حتی یک دلیل عاقلانه نبود و نیست. تنها روش آنان؛ استفاده از شانتاژ رسانه‌ای و سفسطه‌های روشنفکرانه بوده است. رمزگشایی این رویکرد نیازمند بیان چند نکته مهم است:

۱. شاکله وشاخصه فکری اصلاحات را سکولاریسم تشکیل می‌دهد و دموکراسی سکولار غایت تفکر اصلاح‌طلبی است ومنادیان این تفکر همواره در مسیر تعمیم پروژه سکولاریسم که دلیل بر تاثیرپذیری اصلاح‌طلبی از مبانی سکولاریسم و رویکرد معرفتی اصلاحات است، قدم و قلم برداشته‌اند.

مثلا دردولت اصلاحات، به کرّات از فیلسوفان لیبرال دعوت کردند. ازسال ۸۰ تا ۸۴ بیش از هفت نفر از فیلسوفان برجسته انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی و آلمانی به دعوت مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها با ریاست عطاءالله مهاجرانی، به ایران سفر کردند و در جمع‌های دانشجویی به ایراد سخنرانی پرداختند. در سال ۱۳۸۱یورگن‌هابرماس فیلسوف آلمانی به ایران دعوت شد ودرکنفرانسی با عنوان «پروژه ناتمام مدرنیته» به ایراد سخنرانی پرداخت. او دریکی ازسخنرانی‌هایش خطاب به دانشجویان تأکید می‌کند: «دین برای بقاء درجامعه مدرن، راهی جز پیوند یافتن با حاکمیت مردم(دموکراسی مدرن) و حقوق بشر ندارد».

هابرماس از روشنفکران وطنی سؤال می‌کند که؛ «برای استقرار سکولاریسم، اصلاح‌طلبان می‌خواهند تا کجا پیش بروند؟ مخالفت شما با ادغام دین و دولت تا چه حدی جدی است؟». پاسخ حلقه کیان(اتاق فکر جریان مذکور) این بود که اصلاح‌طلبان قصد دارند برای تحقق پروژه سکولاریسم در ایران قدم‌به‌قدم پیش بروند و با توجه به این که فعلاً پتانسیل برپایی انقلاب سکولار را در کشور نداریم، لذا باید پروژه اصلاح‌گری تدریجی به سمت سکولاریسم در جامعه پیش برود و «پروژه پروتستانتیسم اسلامی» به عنوان نسخه‌ای مناسب برای جامعه‌ای مذهبی مانند ایران که رهایی از مذهب در آن ساده نیست، مورد تأییدهابرماس قرار می‌گیرد.

اصلاح‌طلبان برای اجرای این پروژه وارداتی و استحاله‌گرانه که دموکراسی به عنوان مبنای مشروعیت مطرح می‌شود و در مقابل نظریه حکومت دینی و مبنای شرع برای حکمرانی قرار می‌گیرد، با مانعی بزرگ به نام علامه مصباح مواجه شده‌ بودند که به عنوان تئوریسین درهم‌تنیدگی دین و سیاست مطرح شده بود. علامه مبانی لیبرالیسم را زیر سؤال برد و اصلاح‌طلبان به ویژه طیف تجدیدگرایانه آن جریان که آبشخور فکری‌شان، لیبرالیسم است، از این برآشفته‌ شدند و در برابر نقدهای عالمانه علامه مصباح به موضعگیری‌ها و جوسازی‌های اهانت‌آمیز روی آوردند تا جامعه مخاطب حقیقت را نشنود و نبیند.

۲. هرجریان اجتماعی برای حدوث و بقاء محتاج پشتوانه فکری و نظری قوی است. «انقلاب اسلامی ایران» هم از این اصل کلی برای بایستگی و پایستگی مستثناء نیست. در وهله اول امام خمینی(ره) و در مراتب بعدی امثال شهید مطهری این نیاز انقلاب را برآورده ساختند. اما درمرتبه بعدی، نیاز به بروزرسانی براساس اقتضائات زمان و ظهور جریانات واندیشه‌های متعدد در برابراندیشه اصیل انقلابی، ملموس و محسوس بود. علامه مصباح با فهم دقیق و عمیق این مسئله به میدان می‌آید و ضمن مواجهه با جریانات فکری و تبیین‌اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام، به کادرسازی می‌پردازد. دراین راستا مجموعه‌هایی مانند «نظریه سیاسی اسلام»، «سلسله مباحث اسلام و سیاست وحکومت»، حکیمانه‌ترین حکومت(کاوشی در نظریه ولایت فقیه) و «نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه»، توسط ایشان منتشر می‌شوند. از این حیث به درستی جایگزین مناسبی برای امثال علامه طباطبائی و شهید مطهری معرفی می‌شوند. بنابراین جریان اصلاحات با عقبه فکری مشخص، «عقبه تئوریک نظام» را مورد هجمه قرار می‌دهد.

۳. شاید بتوان گفت که جریان التقاطی معاصر درجهان اسلام و ایران از مبدأ مدرنیزه کردن اسلام شروع شد.

و این هدف جز با تفسیر مادی قرآن امکان‌پذیر نبود. چنان‌که مارکس نیز بر این باور بود که برای مبارزه با مذهب در میان توده‌های معتقد باید از خود مذهب استفاده کرد؛ بدین صورت که مفاهیم مذهبی از محتوای معنوی و اصلی خود تخلیه و از محتوای مادّی پرشود تا توده، مذهب را به صورت مکتبی مادّی دریابد. پس از این مرحله دورافکندن پوسته ظاهری دین ساده است.

مبانی التقاطی از چند حیث قابل کاوش است. مبانی هستی‌شناسی مانند حق‌طبیعی در برابر حق حاکمیت و ولایت الهی، پلورالیسم دینی در برابر حقانیت و جامعیت دین اسلام. مبانی معرفت‌شناسی مانند نسبی‌گرایی در برابر واقع‌گرایی و استفاده از روش هرمنوتیک فلسفی برای فهم متون دینی که قائل به نفی هرگونه فهم ثابت و یقینی است، در برابر نگرش مبتنی برامکان تغییر در دین وفهم دینی که صرفاً در برخی فروع اخلاقی و برخی احکام عملی که تابع مصالح و مفاسد متغیر هستند، می‌باشد. همچنین مبانی انسان‌شناختی که اومانیسم را در برابر تکلیف‌مندی انسان از سوی خداوند، قرار می‌دهد.

قبل از انقلاب شهید مطهری درمقابل نفوذ جریان التقاطی مانند «سازمان مجاهدین» (قرائت کمونیستی از مجاهده و انقلابی‌گری) ایستاد.

اما پس از انقلاب، در اواخر دهه شصت و به ویژه دهه هفتاد شمسی در ایران جریان‌های روشنفکری شکل گرفت و گستره فکری ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. یکی از این جریان‌های فکری حلقه کیان بود.

این افراد با بازاندیشی افکار خود، غرب پژوهی را استراتژی مطالعاتی خود قرار داده و به این نتیجه رسیدند که تلفیقی از تجربیات مثبت تمدن غالب بشری(غرب) و درونی کردن آنها با ارزش‌های بومی و محلی بهترین راهکار است و در همین راستا به تلفیق سه شکاف ملی، اسلامی و غربی تاکید می‌ورزیدند. اصول بنیادین نگرش التقاطی حلقه کیان پذیرش ارزش‌هایی همچون لیبرالیسم، پلورالیسم و حقوق بشر و تبیین و انطباق دین با این ارزش‌ها است نگرش انتقادی به دین مبتنی بر عقل خودبنیاد، رویکرد سکولاریستی دردین، گرایش پوزیتیویستی، تأکید بر کثرت‌گرایی دینی، ستایش دموکراسی لیبرال از دیگر مشخصه‌های این جریان است؛ و بازتاب آن در عرصه جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در حوزه سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی دولت اصلاحات و حامیان آن مشاهده کرد.

مثلا اگر خاتمی می‌گفت؛ «مشروعیت همه حکومتها از مردم است». ترجمان سخن «جان‌لاک» بود که گفته بود: «آنچه جامعه سیاسی را به وجود می‌آورد و سبب برقراری آن می‌شود، چیزی نیست مگر توافق عده‌ای از انسان‌های آزاد که می‌توانند با اکثریت عددی خود شناخته شوند. فقط همین عامل می‌تواند بنیانگذار حکومت مشروع باشد».

همو معتقد بود که؛ «آزادی از دین سؤال می‌کند و دین باید جوابگو باشد». چرا که مفهوم آزادی را به عنوان «ارزش مطلق و بی‌قید و شرط» از «ژان ژاک روسو» وام گرفته بود.

و در نتیجه به ترکیب اسلام و لیبرال دموکراسی غربی دست زد. خاتمی به واسطه تحصیل در رشته فلسفه و آشنایی بااندیشمندان غربی و نظریات آنان، مشرق را نقطه عشق و جان می‌دانست ولی غرب را نقطة عقل و خرد و لذا «انسان ملتقای مشرق جان و مغرب عقل» را تدوین کرد!

در جبهه مقابل جبهه التقاطی، علامه مصباح بود که با ارائه قرائتی کاملاً خالص و ناب از اسلام، به تولید و تئوریزه علوم انسانی اسلامی با محوریت قرآن همت می‌گمارد.

آیت‌الله «مصباح یزدی» در اوایل انقلاب به مناظره با «احسان طبری» (بزرگ‌ترین تئوریسین مارکسیست ایران) و «فرّخ نگهدار» (رهبر سازمان فدائیان خلق) می‌نشیند. و «نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم» را به رشته تحریر درمی‌آورد.

و در دوران اصلاحات در مجامع عمومی(نماز جمعه)، حوزوی و دانشگاهی به تبیین نظریّات اسلام درباره آزادی پرداخت که حاصل این مباحث درکتب «نظریه سیاسی اسلام»، «اسلام، سیاست و حکومت»، «دین و آزادی» و «پرسش‌ها و پاسخ‌ها» گردآوری می‌شود. و به نقد نظریّه «پلورالیسم دینی» مبادرت می‌ورزد که در کتاب «کاوش‌ها و چالش‌ها» منعکس می‌شود.

از دیگروجوه مبارزه علامه مصباح یزدی با جریان التقاط؛ مبارزه با مصادره به رأی تشیّع(بازنمایی التقاطی از سیره معصومین) است. ایشان با توجه به تقلای دشمن درجهت بازنمایی فرمول‌های مورد علاقه خویش از اسوه‌های عملی و رفتاری تشیّع، به خلق آثاری چون «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا»، «سیره معصومان»، «جام زلال کوثر» و… پرداختند تا از طریق انحراف در تعریف الگوهای اسلامی نسل جوان به التقاط دچار نشوند.

مصداق دیگر مبارزه ایشان در این بعد، مقابله با رُنسانس اسلام یا همان اسلام منهای روحانیت بود … رهبر انقلاب هم در سفر به «قم» در مورد حمله دوگانه «اسلام بدون سیاست» و «اسلام بدون روحانیت» هشدار دادند.

آیت‌الله «مصباح یزدی» در دو برهه با این تفکر مقابله می‌کند: یکی در دوران اصلاحات در تقابل با «سروش»، «کدیور»، «حجاریان» و… و. و دیگری هم در قبال «نئوایرانیست» های نفوذی.

بنابراین اجتهادها و مجاهدت‌های شجاعانه علامه مصباح یزدی، ایشان را در تیررس تهاجمات جریان تجدیدنظرطلب قرار داد اما این اهانت‌ها ذره‌ای در اراده آن سترگ مرد دوران تزلزل ایجاد نکرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی بیشتر بخوانید »

جدایی دین از سیاست یکی از تبعات سکولاریسم است

جدایی دین از سیاست یکی از تبعات سکولاریسم است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین «عبدالله حاجی صادقی» نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ظهر (سه‌شنبه) در همایش دانش‌افزایی و توانمندسازی استادان بسیجی سراسر کشور در مشهد اظهار داشت: جدایی دین از سیاست، یکی از تبعات سکولاریسم و از لوازم ذاتی آن است، اما دامنه عمل سکولاریسم بدین محدود نیست و در حوزه دین نیز ورود پیدا کرده و به دنبال یک سیاست مؤثر است.

حجت‌الاسلام حاجی صادقی دموکراسی اسلامی را اصطلاحی غلط و نشأت گرفته از سکولاریسم دانست و افزود: دشمنان تحت عنوان ضرورت منطبق کردن تفکر دینی و مفاهیم آن با اقتضائات و ضرورت‌های عصر و زمان، در واقع به دنبال تفسیر سکولاریستی از دین هستند.

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران گفت: انقلاب اسلامی ایران الگوی جدیدی از حکومت ارائه کرده است و در مقابل این دیدگاه که حکومت تنها منشأ مردمی داشته و ارتباطی با دین ندارد، ایستاده است.

وی با اشاره به نقش متحجرین در ضربه زدن به انقلاب اسلامی، عنوان کرد: حضرت امام (ره) بارها در سخنان خود به خطر متحجرین اشاره و تاکید کرده اند که این گروه با معرفی ناقص از دین، مانع تحقق تمدن اسلامی در جامعه می‌شوند.

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دشمن برای پیاده سازی جریان سکولاریسم در کشور، اظهار کرد: درونی کردن این جریان به قدری حائز اهمیت است که آنها بارها اذعان کرده اند ایرانِ سکولار با سلاح هسته‌ای، به مراتب کم‌خطرتر از ایرانی است که سکولاریسم را نپذیرد، حتی اگر تنها علوم پزشکی داشته باشد.

وی با بیان اینکه در دوران پهلوی، سکولاریسم به اوج خود رسیده بود، تصریح کرد: بزرگترین انحراف در اسلام زمانی آغاز شد که سیاست عملاً از دیانت جدا شد و می‌توان گفت که در واقع تخم این جدایی به نوعی توسط عده‌ای در همان صدر اسلام کاشته شد.

حجت الاسلام حاجی صادقی، نقش صهیونیست‌ها را در ایجاد سکولاریسم بسیار پررنگ خواند و گفت: آنان به دنبال آن هستند که موضوعات مختلف را کارگردانی کنند، اما نقش آفرینی را بر عهده مسلمانان ناآگاه و متحجر قرار می‌دهند.

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: سکولاریسم بر پایه جریان جدایی دین از سیاست بنا شده است که این امر در ذات انقلاب اسلامی جایی ندارد، از این رو جریان سکولاریسم مهمترین موضوع درگیری و دشمنی دنیا با انقلاب ما است.

وی افزود: انقلاب اسلامی تولد مجدد اسلام ناب بود و از همان ابتدای شکل گیری، دشمنان به دنبال ایجاد اخلال و مشکلات آفرینی در مسیر آن بودند.

نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه آغاز انقلاب اسلامی در ایران همزمان با سرنگونی سکولاریسمی بود که پیش از آن در کشور شکل گرفته بود، ادامه داد: سکولاریسم نظام عام عقلانی است که در آن روابط میان افراد و دولت فقط بر مبنای عقل تنظیم می‌شود و قائل به این است که دین و سیاست باید از هم جدا باشند.

وی اظهار داشت: سکولاریسم به معنای اعتقاد به حاکم کردن قوانین برپایه عقل اومانیستی بشر و خارج کردن آن‌ها از مدار دین است و تلاش می‌کند نظام قوانین را به جای نظام دینی حاکم کند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جدایی دین از سیاست یکی از تبعات سکولاریسم است بیشتر بخوانید »

فیلم/ اولین هیئت سکولار

فیلم/ اولین هیئت سکولار



حسن رحیم پور ازغدی گفت: اولین هیئت سکولار را یزید برگزار کرد.


دریافت
3 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ اولین هیئت سکولار بیشتر بخوانید »

جماعتی ایرانی که هنوز بوی سکولاریسم می‌دهند


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عبدالله گنجی فعال رسانه‌ای در توییتر نوشت: ‏استقلال حوزه هزار ساله تشیع افتخار ماست.اما درنظامی که بنیان های معرفتی و سیاسی آن از درون همین حوزه روییده است این قاعده به صورت ماهیتی امکان پذیر نیست.محتوا و اجتهاد حتما مستقل است.اما عمده برجسته سازان این گزاره در ایران امروز،بوی سکولاریسم میدهند

‎عرفی سازی خلاف نظر امام است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

جماعتی ایرانی که هنوز بوی سکولاریسم می‌دهند بیشتر بخوانید »