سیاه نمایی

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"


فردی که پیش از این گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد؛ اکنون به سفیدسازی رژیم سمتشاهی نیز رو آورده است!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

علت تأکید برخی اصلاح‌طلبان بر وقوع اغتشاش در دولت رئیسی چیست؟

جریان خاص در تمنّای “زمستان داغ”

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

معصومه آقاپورعلیشاهی، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان این‌که  قیمت ارز به راحتی بالا می‌رود اما به سختی پایین می‌آید، اظهار داشت: باید دقت کنیم افزایش قیمت ارز باعث تشدید تورم می‌شود و حتی اگر قیمت ارز پایین بیاید،  نرخ تورم کالا کاهش پیدا نمی‌کند.

او می‌افزاید: متاسفانه از زمان تشکیل دولت سیزدهم تا به امروز ما با یک رشد هنگفت در زمینه قیمت ارز روبرو هستیم؛  امروز جامعه واقعاً تحمل افزایش قیمت ارز را ندارد. ما باید کاری کنیم که قیمت آن را به ۲۲ الی ۲۳ هزار تومان برسانیم در غیر اینصورت تورمی که امروز در قیمت ارز به وجود آمده در آبان ماه در قیمت کالاها و نهادهای تولیدی خودش را نشان خواهد داد و شرایط سختی را خواهیم داشت چراکه این تورم باعث می‌شود سفره خانواده‌ها کوچک شود.

آقاپورعلیشاهی همچنین اظهار کرده است:

“اگر خدای ناکرده این برنامه‌های اقتصادی در ۲ الی۳ ماه آینده اصلاح نشود، در زمستان ۱۴۰۰ با بحران‌ روبرو خواهیم شد که اولینش بحران بیکاری و بعد از آن بحران‌های امنیتی و اجتماعی خواهد بود”.[۱]

 

*پیش از این، احمد شیرزاد هم از احتمال وقوع اغتشاش در دولت رئیس‌جمهور رئیسی حرف زده بود. [۲]

مع‌الوصف همه باید بدانند که توطئه ایجاد “فتنه اقتصادی” و به خیابان کشاندن مردم به بهانه مشکلات اقتصادی در ایران، حرف دیروز و امروز نیست و ستاد هسته سخت اصلاحات بیش از ۱۰ سال است که به دنبال جمع‌آوری هیزم برای این فتنه بزرگ و جرقه‌رسانی به آن است.

این پروژه به حدی وسیع و دهشتناک طراحی شده که حتی سابق بر این شاهد برخی شیطنت‌ها درباره فتنه اقتصادی حتی از درون ستاد دولت اعتدال بودیم!

شیطنتهای رؤیت شده‌ای مثل تأکید سخنگوی وقت دولت بر ادامه‌دار بودن حکایت اغتشاشات آبان ۹۸! که سؤالات بزرگ بی‌پاسخی را درباره دولت اعتدال در دامن تاریخ گذاشت…

در اشاره به دولت آقای رئیسی هم باید دانست که اگرچه برخی راه حل‌های ضروری جلوگیری از بروز فتنه اقتصادی (مثل مبارزه با گرانی موجود که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمی‌کند) از وظایف دولت است اما راه حل‌های مهمتری مثل راه ندادن سیاه‌نمایان به درون مناصب دولتی، اشراف دستگاه‌های امنیتی کشور علیه تریبون‌های پمپاژ سیاه‌نمایی، رصد مشوّقان اعتراض خیابانی و ترسیم دقیق شرایط کشور در هر دو بعد نقاط مثبت و منفی نیز لازم به پیگیری است.

لازم به ذکر آنکه القای بحث وجود بحران بیکاری در ایران نیز یا از سر بی‌اطلاعی است و یا از سر دشمنی!

زیرا به گواه آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران وارد کانال تک رقمی (زیر ۱۰ درصد) شده و این مسئله در نقطه مقابل کلمه بحران قرار دارد. [۳] شاهد مثال اینکه ندانستن همین حقیقت ساده درباره یکی از مثبتات اقتصادی کشور؛ می‌تواند موجب “اعتراض ظالمانه” شود!

 

***

 

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

محمدرضا تابش، فعال چپ و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر اینکه مردم ایران ناراضی و بی‌اعتمادند، اظهار کرده است:

“مردم می‌گویند قرار بود با برقراری انقلاب اسلامی عدالت، قسط و مساوات برقرار شود و تبعیض، رشوه، دزدی و فساد رخت از جامعه بر کند و مردم از مواهب زندگی مادی خود لذت ببرند. انتظار هم همین بود که با منابع غنی کشور باید امروز مردم کشورمان بهره‌مندترین مردم از منابع باشند. اما مردم می‌بینند که آنچه فکر می‌کردند محقق نشد”! [۴]

 

*با خوانش این اظهارات؛ نخستین سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود اینست که اکثریت مردم از کجا و با چه فرایندی نظرات خود را اینچنین دقیق به آقای تابش منتقل کرده‌اند!؟

جواب این سؤال واضح است و به سادگی مشخص می‌شود که تابش نظرات خود را به مردم ایران نسبت داده است.

مسئله دیگر سخن نامعقول و غیر منطقی “مطالبه ریشه‌کن شدن فساد و رشوه در جامعه است”!

زیرا فساد و رشوه از آنجا که یک امر نفسانی است در حکومت امام معصوم(ع) هم ریشه‌کن نمی‌شود.

پس شاهد یکسری القائات ناجوانمردانه با اهداف خاص هم در کلام تابش هستیم.

می‌ماند تأکید او بر اینکه آنچه مردم از انقلاب می‌خواستند محقق نشد!

حکما آقای تابش می‌دانند که مقولاتی مثل جدا کردن بخشی از خاک کشور، شکنجه و زندان به سبک ساواک، کمیسیون گرفتن رئیس مملکت از قراردادهای خارجی، اعطای سکه‌های طلا در نعلبکی تریاک پیشکار شاه، می‌گساری و فسق در طبقه حاکم کشور، فقر مطلق شیوع یافته بین مردم، قدرت خرید پایین مردم، حلبی‌آبادها و… که مقولات روز در زمان رژیم ستمشاهی بودند اکنون دیگر به تاریخ پیوسته‌اند و وقوع آنها در جمهوری اسلامی نه تنها مستوجب برخورد شدید، پیگیری قضایی و اشدّ مجازات است بلکه اساسا کسی جرأت ندارد پیرامون حکومت پیشرفته جمهوری اسلامی ایران تصور چنین رفتارهای ظالمانه‌ای را داشته باشد!

پس مردم ایران به هدفشان از انقلاب اسلامی رسیده‌اند.

از سوی دیگر چرا تابش به مردم نمی‌گوید که فقر مطلق ۶ درصدی سال ۵۷ امروز به کمتر از یک‌دهم درصد رسیده، ضریب جینی یا همان تفاوت درآمدی بین فقیر و غنی در ایران از آمریکا هم بهتر شده، استقلال و آزادی به معنی کامل کلمه در ایران وقوع یافته، امنیت کشور تثبیت شده، عدالت بصورت جدی مورد اهتمام قرار دارد و هیچکس جرأت ظلم و فساد علنی ندارد.

بله! ما در جمهوری اسلامی هم شاهد مشکلاتی هستیم اما اولا این مشکلات از جنس مشکلات رژیم ستمشاهی نیستند، ثانیا راهکار دارند و ثالثا حاکمیت کشور و مردم به دنبال رفع این مشکلات هستند و کسی سدی برای آنها متصور نیست.

و این مشکلات را بایستی در کنار آنهمه مثبتاتی که در پی وقوع انقلاب اسلامی تقدیم مردم شد، نظاره کرد و سیر منطقی فرایند طی شده را در نظر گرفت.

مسئله مهمتری که در این یادداشت باید به عنوان یک تهدید تازه در دهه پنجم عمر مقدس نظام اسلامی به آن اشاره شود؛ تفکرات و القائات غلط تابش و امثال تابش است!

مردم باید بدانند مادام که افرادی اینچنین سیاه‌نما، کتمان‌گر و القاگر ناشادی در جامعه باشند؛ حتی اگر ما در بهشت هم باشیم اما به تصور زیست جهنمی می‌رسیم.

آدرس پادرزهر این مسئله نیز مشخص است. .. باید کسانی از خواص جامعه در مقابل این سیاه‌نمایی‌های منجر به فتنه بایستند و مردم نیز باید از مبارزه علیه سیاه‌نمایی و القای شرایط جهنمی استقبال کنند. و گرنه امتیازات کشور از دست خواهد رفت. همانطور که جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان بودن ایران مورد سخره و سکوت قرار گرفت و از دست رفت…

 

***

 

خاطرات یک انقلابی پشیمان از خوبی‌های رژیم شاه!

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

فیاض زاهد، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق اظهار کرده است:

“اعتماد عمومی در طول زمان و به آرامی به وجود می‌آید و ناگهان از دست می‌رود. مردم به یک فرد اعتماد نمی‌کنند و اعتماد زمانی به وجود می‌آید که سیستم مورد اعتماد آنها باشد؛ یعنی در یک سیستم به معنای حکومت، سلاطین قیر و سکه به وجود نیایند، فساد اقتصادی وجود نداشته باشد و شرایط برای مردم هموار باشد. وقتی مردم به مجموعه عوامل بی‌اعتماد شوند از کشور می‌روند. امروز می‌بینیم سرمایه‌های مالی بسیاری به واسطه مهاجرت به کشورهای دیگر می‌روند و در بسیاری از خانواده‌ها می‌بینیم که یا نمونه مهاجرت وجود دارد یا کارهای مهاجرت در حال انجام است یا آنکه رؤیای مهاجرت میان اعضای خانواده دیده می‌شود؛ در حالی‌که پیش از انقلاب آمار مهاجرت ایرانیان حدود صفر بود و اگر افرادی مثلا برای تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند، بعد از اتمام تحصیلشان به کشور بازمی‌گشتند. اعتماد عمومی سخت به دست می‌آید و راحت از دست می‌رود. “[۵]

 

*برخی از رجال جریان چپ تا قبل از این به این‌همانی نظام جمهوری اسلامی با رژیم شاه اشتهار داشتند اما شاهدیم که آقایان ترقی کرده‌اند و به مقام پایین‌تر دانستن نظام اسلامی از رژیم طاغوت و خوب‌نمایی از شاه خائن هم نائل شده‌اند!

از غیر عقلانی بودن اظهارات زاهد (که چند سال قبل هم گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد!) همین بس که گویا ایشان کتاب نمی‌خواند و نمی‌داند که حکومت بدون فساد اقتصادی یک اتوپیای دست نیافتنی است که حتی در حکومت امام معصوم هم محقق نمی‌شود.

ما قضاوت درباره اظهارات عوامانه زاهد را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم و مجددا بیان می‌کنیم که شیوع تریبون‌های سیاه‌نمایی و القای زیست جهنمی در ایران؛ ‌ نخواهد گذاشت آب خوش از گلوی مردم پایین برود…

 

***

 

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1129522

2_ mshrgh.ir/1265981

3_ mshrgh.ir/1247052

4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/322286

5_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/297936



منبع

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ" بیشتر بخوانید »

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"


برخی استادان وابسته به جریان چپ؛ سال‌هاست که بدون سند و مدرک، تصاویری سیاه و تاریک را از جامعه و جوانان ایرانی ترویج می‌کنند. در چرایی این اقدام گفتنی‌های مهمی وجود دارد.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

۴۰ پرونده گرانفروشی در بازدید از ۵۶ واحد! پس از نظارتی که نیست…

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

معاون بازرسی و نظارت سازمان صمت یکی از شهرستان‌های جنوبی کشور به تازگی در خبری رسمی گفته است:‌ بازرسان این سازمان در قالب سه تیم نظارتی از ۵۶ واحد صنفی شهرستان بازدید کردند.

او می‌افزاید: بازرسی‌ها به صورت خاص در چهار رسته نانوایی‌ها، خواروبارفروشی‌ها، لوازم یدکی‌ها و ابزارفروشی‌ها انجام شد.

این مقام دولتی در ادامه تصریح می‌کند:

“طی این بازرسی ها ۳۹ پرونده تخلف صنفی برای برخی واحدها تشکیل و به منظور طی روال قانونی به تعزیرات حکومتی ارسال شد. “

*نکته این خبر مهم که ام‌المصائب مشکلات اقتصادی ایران را نشان می‌دهد تشکیل ۳۹ پرونده گرانفروشی پس از بازرسی از ۵۶ واحد صنفی است!

یعنی در یک بازرسی ساده در یک شهرستان؛ قریب به ۷۰ درصد از واحدهای نظارت شده مرتکب فعل حرام گرانفروشی بوده‌اند.

این شاهد مثال، به وضوح نشان می‌دهد که اگر کسی از مسئولان دولت عزم حل مشکلات اقتصادی را دارد؛ باید بداند که مشکل اصلی، نبود “نظارت بر قیمت‌ها” و گرانی‌هایی است که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمی‌کنند.

جالب است که اگر کسی از مسئولان امر متوجه این حقیقت بشود؛ به سادگی و در یک مدت کوتاه می‌توان بسیاری از قیمت‌ها را با “نظارت کارا” کاهش داد و آنها را به ابتدای نرخ رقابت بازار و کانال‌های منطقی بازگردانی کرد.

البته بسیاری از اصناف کشور، افراد متقی و باانصافی هستند که راضی به رنج مردم نیستند اما این حقیقت نیز قابل انکار نیست که در نبود نظارت، برخی افراد دچار وسوسه می‌شوند.

پیش از این و در دوره ریاست آیت‌ا… آملی لاریجانی بر قوه قضائیه نیز شاهد بودیم که با رصد این تحلیل درست، قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد بحث نظارت بر قیمت‌ها شد و ضمن توفیقات بزرگی مثل کنترل قیمت مرغ؛ مورد تقدیر مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. [۱]

این در حالی است که مقام معظم رهبری هم در سال گذشته طی بیاناتی تأکید کردند: “گرانی‌های اخیر واقعاً توجیهی ندارد و مسئولان باید با هماهنگی و جدیت، این دشواری‌ها را از زندگی مردم بردارند. “[۲]

مجددا این تأکید بیان می‌شود که گرانی و مشکلی که از رحِم تورم و بازار و دلار و تحریم خارج نشده؛ با  نگاه تنظیم‌گر به این مقولات هم مرتفع نمی‌شود و بلکه باید به سمت مبارزه مستقیم با آن حرکت کرد.

در این باره اصلی‌ترین وظیفه بر عهده دولت و سپس بر عهده قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم است.

حجت‌الاسلام اژه‌ای نیز پیش از این دستور صریح مبارزه با گرانی را صادر کرده است. [۳] که البته این دستور مادام که بصورت جهادی اجرا نشود؛ ‌ راه به جایی نخواهد برد.

***

در پس این القائات تاریک چه چیزی نهفته است؟

تصویرسازی سیاه استادان چپ از جامعه ایرانی

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

فردی به نام رضا صمیم، بعنوان جامعه‌شناس با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون “نسل جوان” مصاحبه کرده و گفته است: باید بپذیریم جوانِ امروز با جوان میانه دهه ۱۳۷۰ شمسی تفاوت‌های بسیار دارد و این تفاوت ناشی از همان تفاوت میان نوع اثرگذاری نیروی مواجهات مخاطره‌آمیز نسلی در دوره سوم است. بسیاری چون من و شما که از همان جوانان میانه دهه ۱۳۷۰ شمسی هستیم جوانان امروز را به ‌شدت سیاست‌گریز، درگیر در امور روزمره و سطحی قلمداد می‌کنیم. ولی این‌گونه نیست. آنها اتفاقا به ‌شدت سیاسی‌اند و سیاسی‌ بودن‌شان دقیقا به دلیل گریز هوشمندانه‌شان از عرصه‌های کنشگری مرسوم سیاسی است. در این معنا از من و شما بسیار رادیکال‌ترند و البته مخاطره‌آمیزتر.

او می‌افزاید:

“واقعیت را باید بپذیریم. آنقدر که این جوانان برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره می‌آفرینند ما در میانه دهه ۱۳۷۰  برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره نمی‌آفریدیم. حد رادیکال ‌بودن کنش‌های جوانان امروز را باید در همین حد مخاطره‌برانگیزی‌شان برای قواعد و هنجارهای مستقر جست‌وجو کرد. آنها همان‌قدر که برای نظم سیاسی مخاطره می‌آفرینند برای خانواده‌های‌شان، معلمان‌شان، استادان‌شان و برای هر کسی که بخواهد بر آنها سلطه‌ای طردکننده اِعمال کند، مخاطره‌آفرینند. ما این‌گونه نبودیم. شاید برای نظم سیاسی مخاطره‌ای بالقوه محسوب می‌شدیم ولی برای خانواده‌های‌مان، معلمان‌مان و استادان‌مان؛ فرزندان، دانش‌آموزان و دانشجویانی سربراه به شمار می‌آمدیم. باید بدانیم امر رادیکال امری است که همه توپوس‌ها (توپوس به معنی مکان وقوع یا فرایند است) را بدون استثنا به مخاطره دعوت کند! [۴]

*سالیانی است که برخی استادان دانشگاه که دستی در جامعه‌شناسی و علوم سیاسی دارند بعنوان عصای اصلاح‌طلبان عمل کرده و دائما با ارائه یک تصویر سیاه و ناامید کننده از جامعه ایرانی؛ اصرار دارند که شرایط ناامید کننده است، اجتماعی ایرانی در حال انفجار است، ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند و جوان‌های نسل جدید هم علاقه و انقیادی به حکومت و کشور ندارند!

مفهومی که مشاهده می‌کنیم در اظهارات آقای صمیم هم دیده می‌شود بی‌آنکه درباره آن هیچ سند یا مدرک متقنی ارائه شود.

درباره تفاوت‌های بین نسلی و تفاوت‌های جوانان با نسل‌های ماقبل خودشان باید دانست که اولا اگر تفاوتی هم باشد این تفاوت لزوما سیاسی نیست و اصرار اصلاح‌طلبان در این زمینه هم غیر عقلانی است و هم فاقد سند.

ثانیا تفاوت‌ها هرگز به معنای پایمال شدن عقل در نزد جوانان نیست و بسا که ساحات جدیدی از عقلانیت در نسل‌های جدید رؤیت شود.

فلذاست که با توجه به عقلانی بودن ساختارهای حکومت و جامعه در ایران اسلامی؛ نمی‌توان این سخن را پذیرفت که نسل‌های نوی ایرانی که پیاپی از یکدیگر پدید می‌آیند به نقطه تنافر با جامعه و یا رادیکالیسم خوگر باشند.

در اشاره به افاضات جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب همچنین باید این نکته را هم در نظر داشت که آنها از گزینه “تربیت” غافل‌اند و نمی‌دانند در جامعه‌ای که اکثریت آن طرفدار مذهب، طرفدار عقلانیت و طرفدار امنیت و آرامش‌اند؛ ادعای رادیکالیزه شدن نسل جوان؛ در حالت خوشبینانه یک ادعای بیهوده است. و در حالت بدبینانه هم شاهد یک القاگری هستیم که می‌خواهد زمین بازی را برای هسته سخت اصلاحات و طرح رجالش مبنی بر ایجاد “فتنه اقتصادی” هموار کند.

***

صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به “حوزه علمیه”

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

حجت‌الاسلام مهدی رستم‌نژاد، معاون آموزش حوزه های علمیه، روز سه‌شنبه گذشته در آئین آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ حوزه های علمیه که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه برگزار شد، طی سخنانی گفته است:

“-میزان- پذیرش حوزه‌های علمیه از سال ۹۸ صعودی شده و ما از زیر ۱۰ هزار نفر متقاضی سال ۹۸ امروز به ۱۶ هزار و ۷۰۰ نفر متقاضی رسیده ایم که این ها به دلیل تصمیمات کلیدی است که در ستاد سیاستگذاری پذیرش حوزه های علمیه اتخاذ شده است. “

به گزارش مجاهدت به نقل ازرسا، او همچنین تصریح کرده است که سیر کیفی پذیرش –در حوزه- از ۱۰ سال گذشته تاکنون متفاوت شده؛ به این معنی که در سال ۹۱ معدل ورودی ما ۱۵ ونیم بوده و امروز به بالای ۱۷ ونیم رسیده است.[۵]

*افزایش اشاره شده؛ شاهد مثالی است برای آنها که ادعا می‌کنند نسل‌های جدید ایرانی ضد قاعده شده‌اند و یا می‌گویند شاید مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند!

مثلا احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب به تازگی در اظهاراتی ادعا کرده بود که به دلیل تغییرات جامعه ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند. [۶]

افزایش میزان تقاضای جوانان کشور برای ورود به حوزه‌های علمیه نشان می‌دهد که عقلانیت، دین‌محوری و علاقه به ساحت اسلامی انقلاب اسلامی؛ همچنان دیدگاه غالب جامعه است و موفقیت‌ها و مثبتات نظام اسلامی در همه ابعاد، توانسته این نهاد تنومند را بیش از پیش تقویت کند.

شکوفایی علمی حوزه و ورود این نهاد اسلامی و شیعی به عرصه مسائل مبتلی‌به روز جامعه به منظور ارائه راهکارهای ملموس و جهادی؛ مسیرهایی است که می‌تواند اقبال بلندتری را در مسیر حوزه علمیه قرار دهد و پرتو نورانی آنرا گسترده‌تر کند.

***

1_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40036

2_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=46766

3_ www.irna.ir/news/84409676/

4_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/173312

5_ rasanews.ir/002tCK

6_ mshrgh.ir/1267987



منبع

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه" بیشتر بخوانید »

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت


برخی فعالان اصلاح‌طلب متوجه “رفتن روحانی” و تغییر ایّام نشده‌اند و با این گمان که هنوز هم سال 92 است؛ توصیه‌هایی را به دولت سیزدهم روا می‌دارند که در سال 92 هم بر آنها تأکید داشتند!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

“روحانی رفت”؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت

محمدتقی فاضل‌میبدی، از فعالان اصلاح‌طلب اخیراً در مقاله‌ای در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با عنوان “پیامدهای تأخیر در مذاکرات” منتشر شد، نوشته است:

“دولت هرگونه وعده اقتصادی منهای لغو تحریم بدهد آن وعده تحقق یافتنی نخواهد بود. از ساخت مسکن گرفته تا راه اندازی کارخانه‌ها ومنوط به لغو تحریم‌هاست و این مساله کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است. به نظر می‌رسد که همان سیاستی که آقای دکتر ظریف در وزارت امور خارجه در صحنه روابط، تعامل و مذاکره با دنیا دنبال می‌کرد باید همان رویکرد و روش در این دولت نیز پی گرفته شود. اگر بخواهد از آن روش عدول شود و رویکرد تازه‌ای شروع شود، دوباره مدت‌ها زمان می‌خواهد و  وقفه می‌افتد که طرفین برجام زیر بار بروند یا نروند. ولی باید راهی برویم که در گذشته رفتیم و همان را ادامه دهیم نه اینکه مسئولان تازه روی کار آمده بخواهند راه جدیدی باز کنند و فکر کنند با فشار بیشتر می‌توانند، موفق شوند.“[1]

*آقای میبدی گویا در جریان نیستند که خود و دوستانشان در سال 92 همین حرف‌ها را در گوش مردم زمزمه کردند و سپس آقایان روحانی و ظریف را در دامن رأی آنها گذاشتند…

و پس از 8 سال نتیجه‌ای که از آنهمه مذاکره‌خواهی افراطی و بزرگنمایی از تحریم به دست آمد؛ چیزی جز خفّت، معطل‌ماندن ظرفیت‌های کشور و ناکارآمدی نبود.

بر همین منوال نیز اکثریت مردم ایران در انتخابات 1400؛ تمامیت تفکر مذاکره‌خواه و لیبرال را کنار گذاشتند و رویکردی دیگر را برگزیدند.

مع‌الوصف به نظر می‌رسد آقای میبدی متوجه این تغییر ایّام نشده‌اند و گمان برده‌اند که هنوز هم سال 92 است!

همچنین ایشان گویا متوجه نیست که یکی از شئون رجال سیاسی؛ احترام به رأی مردم و گفت‌وگوی سمپاتیک یا انتقادی با آنها درباره رأیی است که داده‌اند نه اصرار و الحاح بر راه‌های رفته و تکرار تجربه‌های تلخ…

***

قاتلی که به صحنه جرم بازگشت!

علمداران سیاه‌نمایی چگونه هر دستاوردی را در ذهن مردم تباه می‌کنند؟

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشتحسین موسوی‌تبریزی، فعال اصلاح‌طلب و دبیر تشکل موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است: بی اعتمادی موجود در جامعه تنها به دولت ارتباط پیدا نمی‌کند و بلکه کلیت ساختارهای تصمیم گیری نظام را دربر می‌گیرد. آن چیزی که برای مردم دارای اهمیت است این است که گفتار مسئولان با رفتار و عملکردشان همخوانی داشته باشد. نباید شرایط به صورتی باشد که مسئولان تنها شعار بدهند و به مردم وعده بدهند و سپس رویکرد دیگری در پیش بگیرند و برخلاف وعده‌هایی که به مردم داده‌اند عمل کنند.

او همچنین با بیان اینکه مردم امروز نسبت به جریان‌های سیاسی نیز بی‌اعتماد هستند، می‌گوید: مردم نسبت به کلیت ساختارهای تصمیم‌گیری کشور تا حدودی بی اعتماد شده‌اند و این واقعیت غیر قابل کتمانی است![2]

*حکومت ایران حتی اگر بهترین و بی‌نقص‌ترین تصمیمات تاریخ را هم بگیرد و دستاوردهایی را ولو در حد حکومت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) ارائه کند اما مردمش بی‌اعتماد خواهند شد… مادام که خواصی باشند که از بام تا شام در گوش مردم از ناامیدی و بی‌اعتمادی حرف بزنند و سیاه‌نمایی کنند!

بله! به مدد دولت دوستان آقای موسوی‌تبریزی طی 8 سال گذشته؛ اعتماد مردم آسیب دیده است و این ساختمان مستحکم و پر آوازه که جلوه‌ای از آن در تشییع پیکر به خون خفته سپهبد سلیمانی دیده شد؛ به قدر ذره‌ای دچار آسیب شده… اما این ضربه می‌تواند در اندک زمانی با مدیریت جهادی دولت و مردم‌مداری دولتیان جدید ترمیم و بلکه محکم‌تر از گذشته شود. ولی ما با جریانی مواجهیم که مطامع خود را در “فتنه اقتصادی” می‌جوید و فتنه اقتصادی هم جز با درافکندن ذهن مردم در تباهی ناامیدی و بی‌اعتمادی محقق نمی‌شود.

و از همین روست که این افراد از بام تا شام مشغول سیاه‌نمایی و القای بی‌اعتمادی سراسری به مردم هستند و حتی زمزمه هم کرده‌اند که کاری کردیم که نظام اسلامی تا سال‌ها نتواند این اعتماد را ترمیم کند!

شاهد مثال، شخص آقای موسوی تبریزی است که یک بار در بیانیه تشکل متبوعش به بهانه “فیلم‌های زندان اوین” مدعی وجود تحقیر و بدرفتاری نظام‌مند چنددهه‌ای در زندان‌های ایران می‌شود[3] و بار دیگر به بهانه اغتشاشات آبان98 نیز در بیانیه‌ای مشابه ضمن خطاب قرار دادن مستقیم رهبر معظم انقلاب و با تأکید بر اینکه تجمعات آشوبگران نیازی به مجوز ندارد، گفته بود: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، وظیفه شرعی خود می داند که مدیران ارشد جمهوری اسلامی را به بازنگری انتقادی در سیاست‌های کلان کشور، شنیدن صدای مردم و تلاش در جبران کاستی‌ها و عبور از لجبازی‌های جناحی دعوت کند.[4]

ما این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که مادام که امثال “حسین موسوی‌تبریزی” علمگردانان سیاه‌نمایی و بی‌اعتمادسازی در کشور باشند؛ آیا حاکمیت خواهد توانست به ترمیم اعتماد مردم بپردازد یا خیر؟!

در اینجا یک هشدار به اتاق فکر دولت سیزدهم نیز ضروریست و آن اینکه تلاش برای ترمیم اعتماد آسیب‌دیده مردم بدون مقابله بصیرانه با این تریبون‌های غلط‌گو و ناامیدساز؛ عملا هیچ فائده و خاصیتی نخواهد داشت.

***

1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321960

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321972

3_ mshrgh.ir/1267543

4_ mshrgh.ir/816249



منبع

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت بیشتر بخوانید »

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.  هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نگذارید قالیباف تکرار شود!

علی تاجرنیا، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین در اظهار نظری پیرامون دوره جدید شهرداری تهران با مدیریت اصولگرایان گفته است: در دوره مدیریت پیشین شهرداری تهران، یعنی قبل از دوره اصلاح‌طلبان و در زمان مدیریت شهری محمدباقر قالیباف، شاهد فسادهای گسترده‌ای بودیم. حجم پرونده‌هایی که از آن دوران به صورت جدی مطرح شده، نشان‌دهنده این است که فسادهای گسترده‌ای در آن مجموعه اتفاق افتاده که قوه قضائیه و مجلس با وجود همراه بودن با این مجموعه نتوانسته‌اند در مقابل آن سکوت کنند! بنابراین ما شاهد بزرگ‌ترین و حجیم‌ترین پرونده‌های فساد در حوزه شهرداری هستیم.

او خطاب به منتخبین ششمین دوره شورای شهر تهران اظهار می‌دارد: اعضای شورای شهر ششم که ادعای انقلابی‌گری و ضدیت با فساد دارند، باید شهرداری انتخاب کنند که به این مسیر اعتقاد داشته باشد. برخی از کسانی‌که به عنوان شهردار تهران مطرح هستند سابقه روشن و درخشانی در ارتباط با انقلابی‌گری و ضدیت با فساد ندارند. وجود یک تفکر کاملا سیاسی در مجموعه شهرداری، حرکت‌ها را به این سمت می‌برد که مساله سیاسی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و موضوع مبارزه با فساد و شفافیت در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد که در زمان مدیریت آقای قالیباف شاهد آن بودیم.

تاجرنیا تصریح می‌کند: در دوران شهرداری آقای قالیباف بسیاری از اعضای شورای شهر که افراد سالمی بودند به دلیل مصالح سیاسی در مقابل بسیاری از مشکلات اقتصادی و مالی آن زمان سکوت کردند و باید به این موضوع توجه ویژه شود.[1]

*دوران شهرداری 12 ساله قالیباف در تهران تبدیل به یک کابوس بی‌پایان برای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شده است.

دورانی که مردم به رأی‌العین دیدند تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر مدیریت جهادی، بر پیشرفت کشور و بر امکان غلبه به تحریم‌ها چگونه به سادگی اما به شرط رأی خوب مردم ممکن است.

و قالیباف الحق و الانصاف توانست یک تهران پیشرفته و ارزان را به مردم ارائه کند.

این رخداد که بر باد دهنده تمام نمایش‌های سیاه‌نمایی و بدخواهی علیه ایران بود؛ آنچنان دشمن خارجی و دنباله‌های داخلی او را برآشفته ساخت که برای پاکسازی این کارنامه جهادی از ذهن مردم لشکر سلم و تور به راه انداخته‌اند.

صحبت‌های آقای تاجرنیا هم متأسفانه در همین راستا ارزیابی می‌شود و ارزش دیگری ندارد.

نکته مهم اینجاست که تاجرنیا حتی یک برگ سند مبنی بر تخلف قالیباف در دوران شهرداری تهران نیز در دست ندارد.

اگر هم او و امثال او بخواهند، بگویند پس چرا در سازمان مدیریت قالیباف برخی پرونده‌های تخلف بروز یافت؛ پس مشخص می‌شود که این افراد نه فهم فلسفی از مقوله فساد دارند و نه اهل مطالعه تاریخ هستند!

زیرا نمی‌دانند که فساد یک امر نفسانی است و همواره و توسط هرکسی امکان وقوع دارد و در گام بعد نیز آگاه نیستند که حتی در حکومت ائمه اطهار(س) نیز شاهد فساد بوده‌ایم.

این نکته بدیهیست که اگر امثال تاجرنیا صداقت بیشتری داشتند و به ناراحتی خود از کارنامه خوب قالیباف در عرصه اجرائیات اشاره می‌کردند؛‌ آنگاه عرصه سیاست شفاف‌تر می‌شد و مردم با سهولت بیشتری به قضاوت میان تاجرنیا و نظرات او پیرامون قالیباف می‌پرداختند!

***

اعتراضات به حق چگونه به فتنه تبدیل می‌شوند؟!

“موج‌سوارها” چه کسانی هستند و هنگام اعتراضات به‌حق مردم چه می‌کنند؟!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

محمود میرلوحی، عضو شورای شهر پنجم تهران و فردی که به جرم نشر اکاذیب به شلاق و زندان محکوم شده بود؛‌ طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:

“اعتراضات سال‌های 96،97،98 و حال 1400 در خوزستان نشان می‌دهد که جامعه تا چه میزان از وضعیت خود ناراضی است.“[2]

****

* مشکل کم‌آبی خوزستان به دلیل بی‌کفایتی دولتی بروز کرده است که امثال آقای میرلوحی در 2 انتخابات 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشته‌اند.

و اما اعتراضات نقطه‌ای سال‌های قبل…

بر خلاف آنچه که میرلوحی ابراز کرده است، اغتشاشات آبان 98 و دیماه 96 و… تماما اثراتی از “فتنه اقتصادی” طراحی شده از سوی ستاد هسته سخت اصلاحات هستند و ربطی به نارضایتی مردم ندارند.

زیرا آگاهان دانش سیاست و امنیت می‌دانند که اگر پای نارضایتی در میان باشد؛ با اعتراضات یک روزه و یک هفته‌ای چیزی درست نمی‌شود!

دقت شود که منظور عبارات فوق، صرفا بیان پشت پرده فتنه اقتصادی است زیرا هیچکس نمی‌تواند مدعی باشد که ما در ایران هیچ مشکلی نداریم!

مشکل هست اما راه رفع آن در خیابان نیست…

مسئول اعتراضات نقطه‌ای بروزه کرده طی چند سال اخیر، مشکلات مبتلی‌به ایران و تمام دیگر کشورهای جهان نیست بلکه آن کسانی هستند که دائما تقلا می‌کنند تا با موج‌سواری بر این مشکلات، ذهن مردم را نسبت به کشور تخریب کرده و افکار عمومی را دچار تصور زیست جهنمی کنند. همانها که شب و روز به مردم آدرس خیابان می‌دهند،‌ انتخابات را تحریم می‌کنند و همیشه آیه یأس می‌خوانند.

بدیهیست که نمی‌توان اثرات پاک نشده رفتارهای این افراد بر ذهن افرادی در جامعه را منکر شد و اظهار کرد که کارهای اینان هیچ اثری ندارد!

حتما اثر دارد و یکی از اثرات آن تجمعات اشاره شده با چند صد کشته است که البته میرلوحی مدعی شده این تجمعات به دلیل نارضایتی و نه فتنه‌گری رخ داده است.

گفتنیست، سال‌ها پس از فتنه بزرگ سال 88، اندک اندک و با اعترافات اصلاح‌طلبان ستادی مشخص شد که همه آن بهانه‌های پیرامون تقلب، غلط و بیجا بوده است و کسانی که به فرمان اصلاح‌طلبان به خیابان آمده‌اند تماما فریب خورده “جماعت موج‌سوار” و کسانی بودند که آنها را به انحاء مختلف فریب دادند.

حرف‌های میرلوحی درباره اعتراضات نقطه‌ای سال‌های اخیر، جدا از تراژدی سال 88 نیست.

در اینجا همچنین یک سؤال مهم را از آقای میرلوحی می‌پرسیم…

رئوس کارنامه و شناسنامه شخص ایشان بعنوان یک رجل سیاسی چپ، از دهه 60 تاکنون چه چیزی جز تندروی در پیست اسکی با جمع‌آوری عینک‌های آفتابی! دروغ‌پراکنی علیه قالیباف، تحریم انتخابات و ناکارآمدی در شورای شهر تهران بوده است؟!

اگر کارنامه ایشان رئوسی غیر از موارد اشاره شده نیز داشته است؛ حق مردم است تا آنرا بدانند.

آشکارسازی این کارنامه حتما به مردم کمک می‌کند تا با موج‌سواران و کاسبان اعتراضات مردمی بیشتر آشنا شوند…

***

مناظره کنید آقای ربیعی!

غامض‌ترین سؤال امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود به یک دیدار مطبوعاتی با علی ربیعی، سخنگوی دولت آقای روحانی و از فعالان اصلاح‌طلب؛ در روزهای پایانی دولت اعتدال اشاره کرده است.

در مطلب شرق در این باره می‌خوانیم:

“از او(ربیعی) پرسیده شد: «برخی کارشناسان معتقدند تصمیم‌های دولت روحانی مشکلاتی برای دولت آینده ایجاد خواهد کرد و گویی عملکردی پر از مشکلات به دولت آینده خواهید رسید؛ آیا دولت روحانی کارنامه سیاهی را به دولت آینده تحویل داده است؟». سخنگوی دولت پاسخ داد:‌ «ما سال‌هاست که به سیاه‌نمایی‌ها عادت کرده‌ایم اما امروز در روزهای پایانی دولت قرار داریم، نه به‌عنوان سخنگو، بلکه به‌عنوان یک شهروند مایلم بگویم نتایج این سیاه‌نمایی که به قیمت دولت‌زدایی و ناکارآمد جلوه‌دادن دولت صورت گرفت، خوانش آن در جامعه فقط محدود به دولت نمی‌ماند. با این سیاه‌نمایی‌ها روح و روان جامعه نیز آزار دید و نتایج آن امروز در هر سنجشی مشخص شده است. پاشیدن جوهر سیاه، فقط یک نقطه را سیاه نمی‌کند». ربیعی گفت: همه کارنامه ما روشن است و بهتر است به جای طرح ابهامات کلی، مورد به مورد درخصوص هر مسئله، مطالب مدنظرشان را بیان کنند تا علت‌یابی تبیینی دولت از مسئله به دست بیاید. ما کارنامه سیاهی به جای نگذاشته‌ایم اما کارنامه سیاه‌نمایی توسط رسانه‌های پروژه‌ای خارجی و مخالفان جریانی داخلی به جای مانده است.“[3]

*در مجموعه وبلاگ مشرق و طی قریب به 4 سال گذشته؛ تماما و دائما معقّب رفتارها و گفته‌های مقامات دولت اعتدال بوده‌ایم.

به گواه این سابقه که تمام آن در آرشیو مشرق موجود است؛ بایستی اشاره کنیم که آقای ربیعی کذب گفته‌اند و دولت آقای روحانی نه تنها یک کارنامه تاریک بر جا گذاشته بلکه این دولت و برخی مقامات بلندپایه آن بوده‌اند که در صف اول سیاه‌نمایی علیه کشور، ملت و حاکمیت قرار داشته‌اند.

به هر حال مردم باید بدانند که چه کسانی بودند که درون دولت بودند اما از احتمال بروز اغتشاشات خیابانی حرف می‌زدند؟!

و چه کسانی بودند که اولین بار از خزانه خالی و مشکل آب خوردن و قرار داشتن کشور در “شرایط ته دره”  و “چروکیدگی جامعه ایرانی” حرف زدند و روزشان شب نمی‌شد اگر از اثر تحریم‌ها بزرگنمایی نمی‌کردند!

می‌توان آقای ربیعی را به یک مناظره دعوت کرد… مناظره‌ای نه برای اثبات کارنامه سیاه دولت آقای روحانی! بلکه مناظره‌ای برای پاسخ به یکی از غامض‌ترین سؤالات امنیتی تاریخ حکمرانی حسن روحانی در ایران…

سؤالی که از ما و از آیندگان می‌پرسد چرا دولتی که پدید آورنده وضع موجود است و خود بایستی حامی آن باشد؛ اما مقاماتش در ردیف اول سیاه‌نمایی از وضع موجودی که خود پدید آورده بودند، حضور داشتند؟!

پاسخ این سؤال می‌تواند ابهامات بزرگی را برای مردم رفع کند.

***

1_ https://etemadonline.com/content/507852

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/319364

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/295924

محمود میرلوحی

مردم درباره اعتراضات به‌حق خود باید بدانند که این اعتراضات چگونه می‌تواند به فتنه تبدیل شود؟! و ایضا موج‌سواران چه کسانی هستند و از اعتراضات به حق مردم چگونه به نفع خود استفاده می‌کنند؟!



منبع خبر

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود! بیشتر بخوانید »

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن!

علی ربیعی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و سخنگوی دولت رئیس‌جمهور روحانی به تازگی در اظهاراتی پیرامون برجام گفته است: سرنوشت برجام به ما یاد داد که هرچند در امنیت زدایی ایران موفق شدیم و افق از امکانات تازه به رویمان گشوده شد اما بخاطر اختلافات داخلی نتوانستیم چنان که شایسته بود از آن استفاده کنیم!

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، او می‌افزاید: برجام به تنهایی برای بهبود چشمگیر اقتصاد ملی کافی نبود چون با وجود رفع کردن یک مانع بزرگ خارجی، نارسایی‌های دیگر از جمله در نظام مالی و بانکی و مقررات دست و پاگیر و مهمتر از اینها اختلاف های سیاسی که مانع از شکل گیری اجماع ملی حول برنامه توسعه کشور بود، سد راه بهره مندی از شرایط مطلوب شد.[1]

*آنچه بیشتر از تجربه تلخ برجام بایستی مایه عبرت جوانان، مردم و رجال سیاسی باشد؛ روی کار آمدن دولتی اصلاح‌طلب در انتخابات ایران است که مسئولانش هرگز حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند.

مسئولانی که پس از مشاهده عینی شکست و بیدستاوردی برجامشان که به دلیل عدم درک لازم از ماهیت ذات دشمن رخ داد؛ اما به جای اینکه به مردم بگویند ما اشتباه کردیم که منتظر برجام ماندیم و ظرفیت‌های کشور را معطل گذاشتیم؛ اما از این می‌گویند که اختلافات داخلی اجازه استفاده از برجام را نداد!

در اینجا و از بابت نشان دادن گوشه‌ای از شوآف‌های صورت گرفته پیرامون برجام بایستی به یک رخداد جالب اشاره کرد و آن فرش قرمز پهن کردن آقایان در ایام برجام برای سفر مسئولان کشور یونان به ایران بود.

کشوری که در بحران عمیق اقتصادی قرار دارد و شاخص‌هایش در بحث اقتصاد مثل یک کشور جنگ‌زده است اما مقامات دولت آقای روحانی برای اینکه نشان دهند در پسابرجام هیئت‌های اروپایی به ایران آمده‌اند! یونانی‌ها را هم به ایران کشاندند.

و جالب آنکه از قِبَل تمام این سفرهای خارجی به ایران هرگز سرمایه‌گذاری خارجی خاصی در کشور صورت نگرفت و در انتها هم شاهدیم که امثال ربیعی اظهار می‌کنند اختلافات داخلی اجازه استفاده از برجام را نداد!

ما قضاوت درباره علت بیدستاوردی برجام را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم…

***

نظر شورای پنجم درباره شهردار شدن یک زن

شهرداری “مدیریت مادرانه” است، آنرا به ما بدهید!

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

ژاله فرامرزیان، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی در اظهاراتی که خبرگزاری ایلنا آنها را منتشر کرد، گفته است: یکی از بزرگترین مسائل شوراها در مدت فعالیتشان فساد بوده است و یکی از دلایلی که بسیاری از شوراها منحل شده است، همین موضوع است. البته خوشبختانه خانم‌ها کمترین میزان فساد را داشتند به همین دلیل به نظر می‌رسد جامعه در دراز مدت به این سمت خواهد رفت که به خانم‌ها بیشتر اعتماد کند.

وی می‌افزاید: خانم‌ها اگر بتوانند در رشته‌های مرتبط با خود، آثار موثری داشته باشند، می‌توانند در آینده بخشی از جریان مدیریت شهری را در دست بگیرند.

فرامرزیان همچنین با بیان اینکه مدیریت شهری مدیریتی مادرانه است! اظهار می‌کند: درباره مدیریت شهری آنچه حائز اهمیت است، تعامل، مهربانی و احساس مطلوبیت است که این مولفه‌ها در زنان پررنگ‌تر از مردان است. جوامعی می‌توانند موفق باشند و احساس آسایش و آرامش داشته باشند که بتوانند این مولفه‌ها را در جای مدیریت، خدمات و تعاملات شهری رعایت کنند.

او می‌گوید: طبق نظریه‌های جامعه شناختی، اثرگذاری مختصات و خصوصیت افراد در نظام مدیریتی بسیار موثر است. به نظر من زنان به جهت خصوصیت ذهنی و رویکرد شبکه‌ای فکر کردن، برای مدیریت شهری از مردان بسیار محق‌تر هستند.[2]

*یک آشنایی ساده با دانش مدیریت و چالش‌های آن خاصه در بحث ضریب دانشی یا استعدادی بودن مدیریت؛ در وهله اول نشان می‌دهد که ذات مدیریت یک ذات زمخت، پر دغدغه و قاطع است و کسی که از مادرانه بودن مدیریت حرف می‌زند جدای از نداشتن حتی یک آشنایی ساده با مفهوم مدیریت حکما در پی اوامر فمینیستی است!

مسئله جالب‌تر نیز آشنایی ساده با مفهوم مادری است.

کسی هم که با مفهوم عظیم‌القدر مادری آشنا باشد به سادگی درمی‌یابد که مادری هرگز با خصلت‌های مدیریتی مثل مشغله و زمخت بودن قابل جمع نیست فلذا ادعای خانم فرامرزی در بحث مادری هم قابل تأمل است چه رسد به ادعای ایشان درباره مدیریت!

بحث کم بودن فساد در میان بانوان دارای مسئولیت نیز به لحاظ فلسفی یک بحث غلط است زیرا زن و مرد در مقوله هواهای نفسانی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. ضمن اینکه میزان حضور مردان در مناصب کشور نیز طبعا بیشتر از خانم‌هاست.

در عین حال یادآوری این خاطره جالب هم برای مخاطبان ضروریست که اصلاح‌طلبان علیرغم تأکید بر حضور زنان در مناصب مدیریتی اما در دوران شورای شهر پنجم تهران و با اینکه اکثریت شورا در اختیار آنها بود اما هرگز حاضر به قرار دادن یک خانم در سمت شهردار تهران نشدند و جالب آنکه فعالان زن اصلاح‌طلب نیز هیچ اعتراضی و دقیقا هیچ اعتراضی به این رفتار نداشتند.

قابل تأمل آنکه چپ‌ها در حالی که حاضر به سپردن شهرداری تهران به یک خانم نیستند اما دائما تأکید دارند که رئیس‌جمهور کشور می‌تواند یک زن باشد!

***

اسلحه فرماندهان فتنه اقتصادی چه زمانی شلیک می‌کند؟!

کتمان امتیازات اقتصادی ایران در پروژه “حذف خونین”

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن

محسن رنانی، اقتصاددان و از چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان که پیش از این در اظهاراتی گفته بود “حاکمیت ایران در برابر تکرار آبان98 توان مقاومت ندارد”! اخیراً طی یادداشتی در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با کنایه به رتبه خوب ایران در میان اقتصادهای جهانی که مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت، نوشته است:

“این شاخص (تولید ناخالص داخلی که ایران در آن جایگاه مطلوبی در جهان دارد) البته از جنبه‌های سیاسی اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که هر چه رتبه بهتر باشد، می‌توان در معادلات جهانی نقش موثرتری ایفا کرد. حال اگر بخواهیم تصویر واقعی‌تری از نقش تولید ناخالص داخلی در رفاه مردم در جامعه ارایه کنیم، باید تولید ناخالص داخلی را به سرانه یعنی بر حسب جمعیت هر کشور در نظر بگیریم. برای مثال بزرگی اقتصاد هند لزوما به معنی رفاه و توسعه نیست، چون هند دومین کشور پرجمعیت جهان است که بیش از ۱۵ برابر ایران جمعیت دارد. اما در مورد ایران در حالیکه این کشور در سال ۲۰۲۰ در تولید ناخالص داخلی رتبه ۲۶ جهان را به خود اختصاص داده در شاخص تولید ناخالص داخلی سرانه در بین ۱۸۷ کشور توانسته تنها رتبه ۱۰۳ را کسب کند. حال سوال اصلی این است که کشورها از درآمدهای کسب شده چقدر توانسته‌اند در راستای خلق توسعه در همه ابعاد استفاده کنند؟ با درآمدی مشابه با درآمد خوب ایران، چه حجم از توسعه را می‌توان خلق کرد؟ جایگاه ایران در شاخص «توان تبدیل پول به توسعه» در میان بقیه کشورها کجاست؟”

او در ادامه می‌نویسد: در رابطه بین تولید ناخالص داخلی سرانه و فراشاخص توسعه (کل توسعه یک کشور در یک نگاه)، برخی از کشورها پایین‌تر از توان بالقوه خود در توسعه قرار گرفته‌اند، که به این معنی است که نتوانسته‌اند درآمدهای خود را به طور کامل استفاده کنند و از آن توسعه همه جانبه خلق کنند…اما در این بین برخی کشورها هم هستند که بیش از ظرفیت بالقوه خود از لحاظ درآمدی توسعه‌آفرینی کرده‌اند. یعنی آنها بالاتر از حد ظرفیت خود، توسعه آفرینی کردند که این عملکرد بسیار خوب آنها را نشان می‌دهد.

در ادامه یادداشت رنانی می‌خوانیم: شاخص «توان تبدیل پول به توسعه»، فاصله بین مقدار بالقوه توسعه (که از روی تولید ناخالص سرانه بدست می‌آید) با مقدار بالفعل توسعه را نشان می‌دهد. یعنی به طور ساده این شاخص نشان می‌دهد هر کشور با درآمد فعلی خود چقدر نسبت به وضعیت توسعه بالقوه خود فاصله دارد یا چقدر از سرمایه‌های خود را برای توسعه استفاده کرده ‌است. بر این اساس، ایران بیش از ۱۰ نمره پایین‌تر از وضعیت بالقوه خود عمل کرده است (مقیاس کل از ۱۰۰ نمره است). این پایین‌تر بودن از نقطه توسعه بالقوه را می‌توان به دو شیوه تحلیل کرد. از یک سو واضح است که ایران نتواسته است از تولید، درآمد و سرمایه‌های خود به خوبی استفاده کرده و توسعه‌سازی کند و چنانچه به همین رویه ادامه دهد افزایش تولید و درآمد کمک قابل توجهی به توسعه ایران نخواهد کرد. از سوی دیگر می‌توان این برداشت را ارائه کرد که ایران با همین درآمد موجود به شرط تحول نهادی می‌تواند حداقل ۱۰ نمره به فراشاخص خود اضافه کند، یعنی تقریبا ۲۰ درصد در توسعه همه‌جانبه ارتقا پیدا کند.

رنانی می‌افزاید:

“حال سوال این است که جایگاه امروز ایران از لحاظ «توان تبدیل پول به توسعه» در بین سایر کشورها در کجا قرار دارد. ایران در بین ۱۴۷ کشوری که داده‌های آنها در همه ابعاد فراشاخص توسعه در سال ۲۰۲۰ وجود داشته است، از لحاظ توان تبدیل پول به توسعه رتبه ۱۴۳ را به خود اختصاص داده است و تنها سه کشور در دنیا هستند که وضعیتی بدتر از ایران دارند! بیایید نکته اصلی این جمع‌بندی را با هم مرور کنیم: در حالی‌که ایران همین امروز به لحاظ تولید ملی، توانِ خلق توسعه به اندازه ۲۰ درصد بیشتر از وضعیت موجود را دارد، اما در زمره ناتوان‌ترین کشورها در توان تبدیل پول به توسعه قرار گرفته است.“[3]

*قطب‌بندی حق و حقیقت با کسانی که در آرزوی ایجاد فتنه اقتصادی و تکرار رخدادهایی مثل “آبان98” در ایران می‌سوزند یک قطب‌بندی مشخص است.

آقای رنانی و دوستان ایشان طی 11 سال گذشته بدترین و تلخ‌ترین رخدادها از سیل و زلزله تا حتی خشک شدن زاینده رود را نیز به مدیریت کشور نسبت داده‌اند و امروز هیچکس از آنها انتظاری ندارد که به بیان حقیقت در بحث اقتصاد روی بیاورند!

حقیقت اینست که در بحث اقتصاد همواره نهادهای بین‌المللی مختلف آمارهای مختلفی را منتشر می‌کنند که دانستن حاق این آمارها و البته توان تطبیق این آمارها با واقعیت یک ضرورت است.

ایران اسلامی ما به گواه نهادهای بین‌المللی در شاخص‌های مهمی مثل تولید ناخالص داخلی، ضریب جینی، کاهش فقر مطلق و کاهش شیوع گرسنگی رتبه‌های بالا و مطلوبی در کلیت این گزارش‌ها دارد.

اما در شاخص‌هایی مثل فساد یا آنچه آقای رنانی ادعا کرده است جایگاه پایینی داریم. (جالب است بدانیم که اساسا چیزی به نام شاخص فساد وجود ندارد چون فساد قابل اندازه‌گیری نیست و آنچه هست “شاخص ادراک فساد” است که مستقیما تحت تأثیر سیاه‌نمایی است!)

در علم اقتصاد برخی شاخص‌ها مهمتر و البته فراگیرتر از سایر شاخص‌ها هستند.

فی‌المثل آنچه رنانی از آن با عنوان توان تبدیل پول به توسعه نام برده شاخص چندان با اهمیتی نیست. ضمن اینکه چالش‌های فلسفی نیز در این میان وجود دارد.

به این معنی که نهادهای جهانی اقتصاد هنوز نتوانسته‌اند این حقیقت را آنالیز اقتصادی کنند که توان نظامی یک کشور که به گواه تمام کارشناسان منبعث از توان اقتصادی است را چگونه می‌توان در شاخص‌های اعداد و ارقام مندرج ساخت؟!

در مقابل نیازی به توضیح نیست که شاخص‌هایی مثل گرسنگی، نرخ بیکاری، ضریب جینی و تولید ناخالص داخلی از شاخص‌های اصلی اقتصادی هستند که به مثابه شناسنامه یک کشور عمل می‌کنند و هر نظاره‌گری در وهله اول به آنها می‌نگرد.

اما اینکه فرماندهان فتنه اقتصادی در ایران دائما اصرار دارند به بهانه مشکلاتی مثل گرانی که در تمام دنیا وجود دارد؛ شناسه‌های اصلی اقتصاد کشور را کتمان و یا علیه آنها لجن‌پراکنی کنند جای سؤال دارد!

مسئله اصلی‌تر بروز و ظهور شاخص‌های اقتصادی در زندگی مردم است که اگر از سوی امثال رنانی مورد اشاره قرار گیرد؛ دکان این افراد را از رونق خواهد انداخت.

مثلا بدانیم که تعیّن شاخصی مثل ضریب جینی، منجر به شیوع رفتارهای قشر متوسط در یک جامعه می‌شود. به دیگر سخن اینکه وقتی در جامعه‌ای داشتن خودروی شخصی، مسافرت سالانه، غذا خوردن در رستوران و رکورد شکنی فروش فیلم‌های سینمایی رخ می‌دهد یعنی می‌توان گفت آن جامعه در بحث بهبود ضریب جینی موفق بوده است. رخدادهایی که درباره ایران اسلامی هم به رأی‌العین شاهد آنها هستیم.

یا مثلا از باب نمونه بایستی به شاخص نرخ بیکاری اشاره کرد که با وجود تمام سیاه‌نمایی‌ها اما در ایران در رقم نرمالی قرار دارد. رقم نرمالی که به دلیل بهبود اقتصادی در کشور منجر به پدیده “بیکاری شیک” شده است.

امثال آقای رنانی آیا شهامت این را دارند که در محضر مردم توضیح بدهند مقوله بیکاری شیک (قبول نکردن هر شغلی از سوی کارجویان به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت) چیست و چرا در اقتصادهای پیشرفته بروز می‌کند؟!

ما به مردم عزیز ایران عرض می‌کنیم که خیر!

چنین شهامتی وجود ندارد چون بایستی یک ترس عمومی از بیان مثبتات کشور، فراگیر شود، حقایق کشور زنده به گور شود و هیزم لازم برای تکرار آبان 98 نیز به دست اینان بیافتد.

برای جلوگیری از فتنه اقتصادی و طرح خونباری که امثال رنانی بصورت خواسته یا ناخواسته پیگیر آن هستند؛ در گام اول یک راه بیشتر وجود ندارد. و آن ورود خواص به مسئله و روشنگری و تبیین حقایق کشور از سوی آنهاست.

مادام که حقیقت در انزوا قرار داشته باشد و کسی جرأت بیانش را پیدا نکند؛ دشمن خواهد توانست هر طرحی را در فضای افکار عمومی به اجرا دربیاورد و از وجود مشکلاتی که همواره و در همه اقتصادها وجود دارد، مستمسک بسازد. چه حتی اگر اثبات تارک‌الصلاة بودن علی(ع) باشد!

نقش خواص در این فضا تعیین کننده است.

گفتنیست، رنانی چند سال قبل خواستار تبدیل ایران به ترکیه دوم برای غرب در پسابرجام شده بود. در اظهارات او به مقولاتی مثل “حذف خونین یکدیگر به دلیل مشکلات اقتصادی” نیز برمی‌خوریم!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1506223

2_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1065520

3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/312244



منبع خبر

شهرداری "مدیریت مادرانه" است، آنرا به ما بدهید!/ مقصر خودمانیم نه ترامپ و بایدن بیشتر بخوانید »