سیدالشهدا

سهمیه اقلام تنظیم بازار هیئت های مذهبی اعلام شد

سهمیه اقلام تنظیم بازار هیئت های مذهبی اعلام شد



با فرارسیدن ماه محرم و صفر، بیش از ۸ هزارتن برنج، شکر، گوشت قرمز و مرغ بین هیئت های مذهبی تهران توزیع می شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، جبرئیل برادری در مورد تخصیص سهمیه تنظیم بازار اقلام و کالاهای ضروری ویژه محرم برای هیئت‌های مذهبی گفت: این کالاها شامل برنج، گوشت قرمز و شکر است.

رئیس جهاد کشاورزی استان تهران افزود: این اقلام به هیئت‌های مذهبی با معرفی نامه سازمان تبلیغات و امور مساجد جهت اقامه عزای سید الشهدا (ع) عرضه می‌شود.

برادری بیان کرد: این اقلام شامل ۷۵۰تن گوشت قرمز، ۲۶۵۰ تن گوشت مرغ، ۳۲۰۵ تن برنج و ۱۴۰۰ تن شکر است.

وی با اشاره به نحوه توزیع این محصولات بین هیئت‌های مذهبی افزود: با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته به منظور توزیع مناسب و بهینه این اقلام مقرر شده است توزیع این کالاها با معرفی نامه امور مساجد و همچنین سازمان تبلیغات اسلامی در سطح شهر تهران و مباشرین درسطح شهرستان صورت گیرد.

وی تصریح کرد: هیآت مذهبی می توانند با در دست داشتن معرفی نامه به سردخانه های تهرانپارس و هشت شهریور برای دریافت گوشت قرمز منجمد و مباشرین سازمان تبلیغات و امور مساجد برای دریافت برنج و شکر مراجعه کنند.

برادری درخصوص قیمت این کالاها گفت: برنج با قیمت هرکیلوگرم ۳۵ هزارتومان، شکر ۴۲هزار و ۵۰۰ تومان، گوشت قرمز منجمد(میانگین) ۳۰۰هزارتومان و گوشت مرغ منجمد ۶۵هزار و ۷۰۰ تومان در این طرح عرضه خواهد شد.

رئیس جهاد کشاورزی استان تهران گفت: توزیع این اقلام تا آخر ماه صفر ادامه دارد و امیدواریم بتوانیم با این توزیع مناسب آن در راستای رفع نیاز هیئت‌های مذهبی و برپایی مجالس سیدالشهدا (ع) قدمی برداشته باشیم.

وی یادآور شد: رمز ماندگاری اسلام محرم و صفر است و همه ما وظیفه داریم در حد توان و امکان خود نسبت به برگزاری مجالس سیدالشهدا (ع) کمک و یاری به هیئت‌های مذهبی داشته باشیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سهمیه اقلام تنظیم بازار هیئت های مذهبی اعلام شد بیشتر بخوانید »

مدت ماندگاری موکب‌های اربعین در سامرا افزایش یابد

مدت ماندگاری موکب‌های اربعین در سامرا افزایش یابد


«مهدی سلیمانی» مسئول موکب حضرت نرجس خاتون، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، با بیان اینکه اربعین حسینی و مراسم آن جلوه‌ای از تجلی صفات برجسته اخلاقی مانند تعاون، گذشت، مهربانی و وحدت است، اظهار داشت: در این روزها که سیل زائران اربعینی به سوی کربلای معلی روانند، خادمان این موکب هم، تلاشی شبانه روزی برای خدمت حداکثری را با افتخار تجربه می کنند.

وی اظهار کرد: هر ساله با فرارسیدن ایام اربعین سیدالشهدا(ع) از اقصی نقاط مختلف زائران حسینی پای پیاده راهی عراق می‌شوند و افرادی دیگر کمر ارادت به خدمتگزاری آنها می‌بندند، در اربعین شاهد حضور افرادی هستیم که با افکار مختلف اما متحد و همدل، آزادانه دور هم جمع شده‌اند و تمام این ها با اراده امام حسین(ع) انجام می شود.

سلیمانی عنوان کرد: در برخی مواکب شاهد هستیم که از چند کشور جهان، جوان‌ها دور همدیگر جمع شده‌اند و یک موکب را برپا کرده‌اند، این‌گونه حرکت‌های زیبا دارد اتفاق می‌افتد و جوانان جهان اسلام دارند همدیگر را پیدا می‌کنند. ما با انقلاب اسلامی ایران این قدرت و امنیت را فراهم آوردیم. نکته مهمی که نباید فراموش شود، ایثارگری هایی است که موجب شده این جریان حضور میلیونی افراد در اربعین صدمه نبیند.

وی افزود: در هر صورت ما وظیفه خدمتگزاری زوار را داریم. با توجه به اینکه در سامرا تعداد موکبها کمتر است و افراد کمتر برای موکب داری سامرا حضور می یابند، توفیقی نصیب ما شده که با حمایت سازمان اوقاف و امور خیریه زائران امام حسین(ع) را در سامرا پذیرا باشیم. بر اساس تجاربی که از سالهای قبل حاصل شده، آنچه باید مد نظر قرار گیرد بحث اسکان و پذیرایی زائرانی است که از کشورهای خارجی برای زیارت اباعبدالله الحسین(ع) می آیند و اینها پس از اربعین به سامرا سفر می کنند، به همین منظور ما وظیفه داریم مدت ماندگاری موکبها را بعد از اربعین زیادتر کنیم تا بتوانیم از زائرانی که بعد از اربعین به زیارت امام حسن عسگری(ع) و امام هادی(ع) مشرف می شوند پذیرایی کنیم که خوشبختانه تمهیداتی در این زمینه از سوی سازمان اوقاف اندیشیده شده است.

مسئول موکب حضرت نرجس خاتون تصریح کرد: ما در عراق به عنوان مهمان هستیم، متأسفانه گاهی تلقی می شود که اگر آنجا موکب برپا کرده ایم ما همه کاره هستیم در صورتی که ما باید در خدمت مردم عراق و موکبهای عراقی باشیم، آنها میزبان و ما مهمان عراقی ها هستیم این باید برای ما ثابت شود و به هر طریقی از این فرصت استفاده کرده و در کنار آنها به زائران اباعبدالله الحسین(ع) خدمت رسانی کنیم.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدت ماندگاری موکب‌های اربعین در سامرا افزایش یابد بیشتر بخوانید »

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس



همه‌ی نیروهایش شهید شدند. باید برمی‌گشت ایران. تنها، مجبور به عقب‌نشینی شد که توی راهش به یک گروهان از صدامی‌ها رسید. یا باید تسلیم می‌شد یا اینکه همان کاری را می‌کرد که فقط عقرب زرد از پسش برمی‌آمد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یک نوزاد سرخ و سفید بود؛ با موهای ریز زرد و بور که شاخ روی کله‌ی کوچکش ایستاده بود. وقتی پدرش بغلش گرفت تا اولین اذان را زیر گوشش بخواند با چشم‌های آبی و درخشانش توی صورتش خندید. پدر هم که با دیدن زلال چشم‌های «علی» یاد فرات و تشنگی سید الشهدا (ع) افتاده بود، پسرش را نذر کرد که «سقا» شود!

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس

آن روزها توی همدان این نذرها رسم نبود. اصلا از آن‌جا که خانه‌ی پدری علی بود تا علقمه و کربلا آن‌قدر راه بود که این نذر از سرش بیفتد. صدام هم که تمام راه‌های رسیدن به کربلا را بسته بود و بهانه‌ی خوبی بود برای جا ماندن از قافله‌ی سیدالشهدا (ع) و تکرار زمزمه‌ی «یا لیتنا کنا معکم و نفوز فوزاً عظیما». اما مگر می‌شد سقای علمدار نتواند خودش را به خیمه‌ی حسین (ع) برساند؟ علی بزرگ میشد؛ مثل بذری که سینه‌ی خاک را برای نخلی تنومند شدن می‌شکافد و سرش را به آسمان می‌رسانَد. سر نترسی داشت سقا و شده به قیمت سرخی خونش، دنبال رسیدن به کربلا بود.

فرمانده‌ی نوزده ساله

سن و سالی نداشت که برای علمداری، سرش را سپرد به خدا و خودش را رساند به جبهه‌ی مهران. بیشتر از خودش می‌فهمید! عاقله مردی بود در کالبد پسری نوجوان که تازه پشت لبش سبز شده. به زبان عربی مسلط بود. یک تنه و یک نفس، انگار که مثلا یکی از خود عراقی‌ها باشد تا بیخ سینه‌ی سنگرهایشان می‌رفت و عین خیالش نبود. از این طرف هم چهار گردان چشم به راه یک اشاره‌ی دست او بودند که چه کنند.

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس

اولین بار نبوغ این نوجوانِ چشم آبیِ مو بورِ کله شقِ نترس را «علی شادمانی» کشف کرد اما وقتی قصه‌ی جنون سقا دهن به دهن پیچید «حاج همت» نتوانست بی‌خیال خلاقیتش شود؛ هرچند «همدانی» زودتر دست جنباند و به سقای نوزده ساله‌ی همدان، حکم فرماندهی داد! آن هم فرماندهی کجا؟ علی نوزده ساله شد فرمانده‌ی اطلاعات و عملیات لشگر «انصار الحسین».

جوان ریش خرمایی

توی یکی از جلسات، فرمانده قرارگاه نجف پرسید: «این جوون ریش خرمایی که همه جا حرفشه، کیه؟» یکی از فرماندهان گفت: «مسؤول اطلاعات و عملیاته؛ اعجوبه‌اییه تو کار اطلاعات» وقتی علی را صدا زدند تا آخرین گزارشش را بدهد، روبه‌روی نقشه ایستاد و با انگشت روی جاده‌ی «زرباطیه» به «بدره» کشید و ریز به ریز به فرماندهان گفت که فرمانده تیپ عراقی کی می‌آید، با چه می‌آید، از کدام خط می‌آید و کجا می‌رود. چشم‌های فرمانده‌ی قرارگاه از تعجب گرد شده بود. چه کسی باورش می‌شد که این جوان و نیروهایش توانسته‌اند توی یک ماه، خطوط سه و چهار بعثی‌ها را این‌طور دقیق شناسایی کرده باشند اما سقا از پسش برآمده بود.

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس

علی دست بردار نبود و دست آخر خودش را به کربلا رساند! آن هم نه یک بار و دو بار که چند بار. بعثی‌ها را عاصی کرده بود. همه جا بود و هیچ جا نبود. نیششان میزد و دستشان به علی نمی‌رسید. آن‌قدر کفری‌شان کرد که اسمش را گذاشتند «عقرب زرد»! وقتی گزارشش را به «صدام» دادند خیلی عصبانی شد. فرماندهیشان را به هم ریخته بود و «بعث» زیر سوال رفته بود. می‌گویند روی میزش کوبیده و یک جایزه‌ی سنگین برای سرش گذاشته اما کدام دست بود که به عقرب زرد برسد؟

اسیر گرفتن با دست خالی

در یکی از عملیات‌هایش که توی خاک عراق بود همه‌ی نیروهایش شهید شدند. خودش ماند و خدای خودش. باید برمیگشت ایران. تنها، مجبور به عقب‌نشینی شد که توی راهش به یک گروهان از صدامی‌ها رسید. یا باید اسلحه‌اش را میگذاشت زمین و زیرپیرهنی سفیدش را درمی‌آورد و سر دستش می‌گرفت و داد می‌زد: «تسلیم» یا اینکه همان کاری را می‌کرد که فقط عقرب زرد از پسش برمی‌آمد.

علی جلو آمد. با همان سرِ افراخته و سینه‌ی فراخ و نگاه نافذش. روبه‌رویشان ایستاد و گفت: «من علی چیت‌سازیانم؛ عقرب زرد! اگه مقاومت کنید تا آخرین گلوله باتون می‌جنگم و الا تسلیم بشید و جون سالم به در ببرید.»

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس

علی، دست خالی، صد و چهل نفر را اسیر گرفت و برگشت. وقتی به خاک ایران رسید، دیده‌بان‌ها جمعیتی دیدند که یک نفر مدام دور آن‌ها می‌چرخد و به جلو هدایتشان می‌کند. اسلحه‌ها برای شلیک آمده می‌شود اما جمعیت هر چقدر نزدیک‌تر می‌شد آن مرد جوانی که دورشان می‌چرخید آشناتر به نظر می‌آمد، تا اینکه وقتی روبه‌رویشان قرار گرفت دیدند آقای فرمانده است، همان فرمانده‌ی به قول خودی‌ها، «ریش خرمایی» و به قول بعثی‌ها، «عقرب زرد».

سردار «علی چیت‌سازان»، آن سقای همدانی، سرانجام در چهارم آذر سال یک هزار و سیصد و شصت و شش، در منطقه «ماووت»، و در حالی که در گیر و دار عملیات شناسایی بود، در سن بیست و پنج سالگی خودش را به قافله‌ی سیدالشهدا (ع) رساند و به دست شمرهای زمانه‌اش، به شهادت رسید.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرمانده‌ی مو بوری که لقبش «عقرب زرد» بود+ عکس بیشتر بخوانید »

ولایت را فصل‌الخطاب قرار دهیم

ولایت را فصل‌الخطاب قرار دهیم


 «محمد تختی‌نژاد» پدر شهید تختی‌نژاد از شهدای مدافع حرم در بندرعباس با اشاره به ویژگی‌های بارز شهید خلیل تختی‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در هرمزگان، اظهار داشت: فرزندم همیشه در تلاش بود که در برقراری امنیت کشور دخیل باشد و می‌گفت که اگر ما نسبت به حضور در سوریه و مبارزه با داعش و تکفیری‌ها کناره‌گیری کنیم باید در شهرهای کشور با آن‌ها بجنگیم که این امر امنیت کشور ما را مختل می‌کند به همین دلیل نباید اجازه دهیم دشمن از مرزهای کشور ما عبور کند و بهتر است این دشمنان قسم خورده ایران را در پشت مرزها شکست دهیم.

وی افزود: خلیل با توجه به علاقه‌ای که به نظام داشت از زمان نوجوانی جذب پایگاه بسیج مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) محله نخل کمربندی می‌شود که این امر زمینه‌ای شد که وارد دانشگاه امام حسین (ع) شود و خدا را شاکریم که در این راستا نیز موفق بود و توانست به آن چیزی که می‌خواست دست پیدا کند.

تختی‌نژاد درباره چگونگی اطلاع از شهادت شهید تختی‌نژاد، تصریح کرد: پس از چهل روز از اعزام به سوریه و در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان و هم‌زمان با اولین شب از شب‌های قدر، خلیل به شهادت می‌رسد و از طریق همکاران و مسؤولان سپاه امام سجاد (ع) از این موضوع مطلع شدم و خوشحالیم که خداوند شهادت را در خانواده ما رقم زد و امیدواریم بتوانیم ادامه‌دهنده راه شهدا بوده و شرمنده آن‌ها نباشیم. این شهادت نقطه عطفی باشد برای جذب جوانان به سوی معارف دینی و شناخت خط امام راحل و اجرای فرامین مقام معظم رهبری که همان تعالیم مکتب حیات بخش اسلام است.

وی درباره خصوصیات اخلاقی این شهید خاطرنشان کرد: خلیل نسبت به همه به خصوص خانواده بسیار مهربان بود و در احترام به والدین و تکریم آن‌ها تلاش بسیاری داشت. به فرایض دینی خود نیز اهمیت فراوانی می‌داد و در کارهای اجتماعی فعال بود و با دلسوزی سعی می‌کرد مشکلات مردم را پیگیری کند. مطیع اوامر رهبری بود و بارها تاکید می‌کرد که باید گوش به فرمان رهبر انقلاب باشیم تا مملکت ما از گزند دشمنان در امان بماند. معتقد بود نباید نسبت به مشکلات کشور بی‌تفاوت باشیم.

پدر شهید تختی‌نژاد افزود: شهادت عشق می‌خواهد و تا ما این عشق را نداشته باشیم به این درجه مقدس نخواهیم رسید. شهدا عاشق خدا بودند و اگر ما نیز عاشق خدا باشیم شهادت نصیب ما خواهد شد. شهادت به جامعه عزت داده و باعث سربلندی یک امت می‌شود. ما خرسندیم که فرزندمان به خاطر حفظ حریم اهل‌بیت جان خود را فدا کرد و امیدواریم خداوند این را از ما قبول کند.

وی ادامه داد: ما وظیفه داریم ادامه‌دهنده خوبی برای راه شهدا باشیم و برای اینکه بتوانیم در این کار موفق باشیم باید به منویات مقام معظم رهبری عمل کنیم. شهدا همیشه از ما ایثار و فداکاری می‌خواهند به همین دلیل باید با سعی و تلاش به دنبال ارزش‌های دینی و اسلامی بوده و نگذاریم اوامر رهبری روی زمین بماند. اگر ما مطیع امر رهبر انقلاب باشیم یقینا موفق خواهیم بود و به کشور ما آسیبی نمی‌رسد. جوانان نیز نسبت به ارزش‌های دینی احساس مسؤولیت داشته و در برقراری احکام دین خدا به خصوص نسبت به حجاب اسلامی همت داشته باشند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ولایت را فصل‌الخطاب قرار دهیم بیشتر بخوانید »

فیلم/ روایت مسئول موکب سیدالشهدای بندرعباس در نجف از اربعین

فیلم/ روایت مسئول موکب سیدالشهدای بندرعباس در نجف از اربعین

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روایت مسئول موکب سیدالشهدای بندرعباس در نجف از اربعین بیشتر بخوانید »