سیدمحمد خاتمی

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!



اظهارات اخیر سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان مسایل زنان که تاکید کرده بود که «حجاب با عفت یکی نیست» با استقبال طیف های مختلف اصلاح طلبان رادیکال و ضدانقلاب قرار گرفته است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۱ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که تحلیل‌هایی درباره لایحه حجاب، بازتاب هیجانات خبری، دومینوی واشنگتن و اتفاقات دیپلماتیک در مورد برجام، آزادسازی بخشی از ارزهای بلوکه شده در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

«امانوئل مکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه روز گذشته در تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ایران بیش از یک ساعت گفت‌وگو کرد. این خبر را محمد جمشیدی، معاون امور سیاسی دفتر رئیس‌جمهور اعلام کرد و از تلاش رئیس‌جمهور فرانسه برای برقراری تعامل سازنده با جمهوری اسلامی خبر داد. هم‌زمان با انتشار این خبر بحث ادامه مذاکرات هسته‌ای نیز همچنان در میان روزنامه‌ها داغ است.

روزنامه آرمان امروز درباره شکل این مذاکرات نوشته است:

یک پایگاه خبری آمریکایی در گزارشی به نقل از منابع آگاه عنوان کرد که مقامات ایران و آمریکا ماه گذشته در گفت و گوهایی غیرمستقیم در عمان شرکت کرده‌اند. این گفتگوها که پیش از این گزارشی درباره آن منتشر نشده بود، اولین تعامل غیرمستقیم مشخص شده میان ایالات متحده و ایران از این طریق در چند ماه گذشته است. این گفتگوها همچنین در بحبوحه نگرانی‌های فزاینده در کاخ سفید نسبت به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران انجام شده است.

در ادامه این خبر آمده است:

آکسیوس هفته گذشته گزارش داده بود که برت مک گورک، هماهنگ‌کننده امور خاورمیانه در کاخ سفید، در تاریخ ۸ مه به‌طور محرمانه به عمان سفر کرد تا با مقامات عمانی در مورد ارتباط دیپلماتیک احتمالی با ایران درخصوص برنامه هسته‌ای این کشور گفتگو کند. به گفته این منابع آگاه، مک گورک و مقامات ایرانی با یکدیگر ملاقات نکردند و دو طرف در مکان‌های جداگانه‌ای حضور داشتند و مقامات عمانی بین آن‌ها رفت و آمد داشته و پیام‌هایی را رد و بدل می‌کرده‌اند. این منابع آگاه همچنین گفته‌اند که یکی از پیام‌های اصلی آمریکا در این گفتگوها بر بازدارندگی متمرکز بوده است و آن‌ها به صراحت درباره غنی‌سازی اورانیوم در سطح ۹۰ درصد در ایران هشدار داده‌اند.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه شرق نیز اط سرگیجه آمریکایی‌ها در مذاکرات خبر داده و می‌نویسد:

گفت وگوی تلفنی ۹۰ دقیقه ای رئیسی و مکرون می تواند تلاشی برای تداوم مسیر «تماس» و «دیپلماسی» باشد. چون در شرایط کنونی باید مسیر مذاکره، تماس و دیپلماسی تحت هر شرایطی حفظ شود. البته اکنون بیش از آنکه مذاکرات احتمالی پشت پرده بر سر پرونده های مختلف باشد روی موضوع تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی یا تابعیت دیگر کشورهاست، کما اینکه در هفته های اخیر شاهد آزادی زندانیان فرانسوی، بلژیکی و ایرلندی بودیم و دولت بایدن هم تلاش دارد زندانیان دوتابعیتی ایرانی – آمریکایی خود را آزاد کند. پس این مذاکرات به نحو مطلوب و مورد نظر باید بین دو طرف پیش برود شاید بتواند با اطمینان بخشی نسبی، یک فضای مثبت را برای مذاکرات جدید درخصوص پرونده هسته ای هم شکل دهد تا توافقی هم برای عدم تصاعد تنش حاصل شود.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه هم‌میهن در تحلیلی نوشته است که برجام از دستو کار آمریکا خارج شده و یک پروژه جدید جایگزین آن شده است، در بخشی از این گزارش آمده است:

به نظر می‌رسد که راهکار مدنظر آمریکا و اروپا و تاکیدشان بر در اولویت بودن دیپلماسی، رسیدن به توافقی جدید با ایران است؛ توافقی که بتواند نگرانی دیگر این کشورها را نیز پاسخ‌گو باشد. اما تا آن زمان، استراتژی آمریکا و اروپا، کنترل، مهار و کاهش تنش با ایران در سطحی است که اوضاع از کنترل خارج نشود. البته ایران نیز طی ماه‌های گذشته سعی کرده حتی‌الامکان از شدت فضای تنش با اروپا بکاهد. آزادی برخی زندانیان در پروژه‌های تبادل زندانی با برخی کشورهای اروپایی را می‌توان در همین چارچوب ارزیابی کرد. اما به نظر می‌رسد که این میزان از تنش‌زدایی کافی نبوده و تناسبی با تنش‌زدایی ایران در منطقه نداشته است. درحالی‌که در ماه‌ها پیش کارشناسان توصیه می‌کردند که تنش‌زدایی منطقه‌ای باید به موازات تنش‌زدایی با غرب انجام شود اگرنه توازن در روابط به هم خواهد خورد.

این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

حال وزن تنش‌زدایی ایران در منطقه از حدی فراتر رفته است، این امر موجب شده آمریکا و اروپا نگران شوند که مبادا احیای برجام در این شرایط خاص، امتیازات بیش از حدی به ایران اهدا کند. در هر صورت به نظر می‌رسد که هنوز شرایط شکل گرفتن یک درک نهایی منتج به توافق، میان طرفین مهیا نیست. بنابراین نمی‌توان از گفت‌وگوهای پنهانی و غیرمستقیم میان ایران و آمریکا و تبادل پیام‌ها میان طرفین، پیشرفت در مذاکرات احیای برجام را استفاده کرد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه دنیای اقتصاد نیز پلن جدید بایدن را مورد بررسی قرار داده و می‌نویسد:

سناریو جدید بایدن که می‌توان آن را نه برجام نه فشار حداکثری خواند. بر اساس این مدل تنش‌ها محدود و مدیریت می‌شود. این مساله مستلزم همکاری‌های ایران و آژانس با مشوق‌هایی است که به تهران داده می‌شود تا وضعیت را از شرایط موجود بهتر کند. آمریکا انتظار دارد که ایران غنی‌سازی ۶۰‌درصد و بالاتر از آن را متوقف کند و در ازای آن با امتیازات رسمی و غیررسمی مواجه شود. این مساله همچنین شامل تداوم نادیده گرفتن خریدهای نفتی چین از ایران یا مجوز رسمی در این باره است. این مدیریت بحران تا هر زمان که مقدور باشد به‌ویژه تا نوامبر ۲۰۲۴ موعد انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا قابلیت پیاده شدن دارد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه وطن امروز مکالمه تلفنی ماکرون با رئیسی را شکست پروژه فشار حداکثری خوانده و نوشته است:

در جریان اغتشاشاتی که سال گذشته به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، مقامات کشورهای غربی تمام قد به حمایت از جریان ترور و آشوب در ایران پرداختند. در این بین رئیس‌جمهور و دیگر مقامات فرانسوی بیشترین فعالیت ضدایرانی را داشتند. عملکرد فرانسه در ارتباط با اغتشاشات سال قبل، نشان از آن داشت که این کشور در کنار آمریکا در تلاش بود به عنوان لیدر غربی آشوب‌ها ایفای نقش کند. دیدار امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با چند نفر از معاندان جمهوری اسلامی ایران که آبان‌ماه سال گذشته و در جریان آشوب‌ها انجام شد، موید این امر است.

بیستم آبان‌ماه بود که رئیس‌جمهور فرانسه با مسیح علی‌نژاد، رویا پیرایی، لادن برومند و شیما بابایی که هر کدام عهده‌دار بخشی از پروژه ضدایرانی غرب هستند، در کاخ الیزه دیدار و گفت‌وگو کرد؛ دیداری که تصاویر آن از سوی جریان رسانه‌ای ضدایرانی با آب و تاب فراوان منتشر شد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

وقتی وزرای روحانی علیه هم افشاگری می‌کنند!

مالک شریعتی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در توئیتی خطاب به محمدجواد ظریف، از او خواست آنچه را که در دوران وزارت، در جلسه با نمایندگان مجلس پیرامون بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی گفته، علنی بگوید. شریعتی در توئیت خود نوشت: «آقای دکتر ظریف! حال که سکوت را شکستید و درایامی که وزارت نفت دولت سیزدهم بدون برجام موفق شده بدهی ترکمنستان را تسویه و قرارداد گازی را احیا کند، آنچه سال۹۹ در جلسه با بنده و جمعی از نمایندگان در دفترتان گفتید، را علنی بگویید: “‌زنگنه در ماجرای ترکمنستان خیانت کرد دانستن حق مردم نبود!؟ “»

روزنامه جوان به نقل از این نماینده مجلس به بررسی پرونده پر حاشیه گاز ترکمنستان پرداخته و نوشته است:

این ماجرا مربوط به ۱۱ تیر ۹۸ است و در بخشی از آن از قول ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس آمده است که «یکی از موارد اختلافی میان آقایان ظریف و زنگنه، این است که ظریف معتقد است که زنگنه و بدنه وزارت نفت تمایلی برای حضور شرکت‌های نفتی آسیایی و شرقی برای حضور در بازار پتروشیمی و نفت ایران ندارند. اختلافات میان زنگنه و ظریف به‌حدی است که بر سر استفاده از منافع برجام و به‌کارگیری شرکت‌های شرقی و آسیایی در بازار نفت و گاز ایران دچار چالش‌های بسیاری شده‌اند و آقای ظریف نیز یکی از راه‌های به بن‌بست رسیدن برجام را سستی وزارت نفت در این حوزه می‌داند.» جالب آنکه در این گفتگو یکی از دلایل استعفای ظریف همین استفاده وزارت نفت از فرصت برجام برای سرمایه‌گذاری کشورهای آسیایی عنوان شده بود. همان زمان حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور وقت، وجود چنین اختلافی را تکذیب کرد، اما به نظر می‌رسد اکنون مالک شریعتی منبع آن خبر را بیان کرده است؛ خود ظریف در جلسه با نمایندگان مجلس!

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

اقای خاتمی عفاف از حجاب جدا نیست!

اظهارات اخیر سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان مسایل زنان که تاکید کرده بود که «حجاب با عفت یکی نیست و نمی توان حجاب را به زور تحمیل کرد» با استقبال طیف های مختلف اصلاح طلبان رادیکال و ضدانقلاب قرار گرفت.

روزنامه صبح‌نو در انتقاد به سخنان خاتمی نوشته است:

آیا اگر کسی با لباس زیر یا به صورت برهنه بیرون بیاید، کماکان ممکن است او را عفیف بنامید و بگویید فقط حجاب ندارد؟ و این‌که آیا این مسأله اصولا به دین مربوط است که دائم تکرار می‌کنید که: لا اکراه فی‌الدین یا یک امر اجتماعی است که هر اجتماعی، ولو لائیک درباره آن مقرره‌گذاری می‌کند و ضمانت اجرا در نظر می‌گیرد؟ و آیا آقای خاتمی در عمر خود نگاهی به تفسیر المیزان علامه طباطبایی ذیل آیه دویستم سوره آل عمران نکرده‌اند؟ مسأله امروز شیبی است که جامعه به آن سمت می‌رود. اگر به رستوران‌های بعضی نقاط تهران بروید، مشاهده می‌کنید که برخی به مرز پوشیدن لباس زیر رسیده‌اند. آیا این‌جا کماکان حاکمیت باید بگوید من دنبال عفت هستم و این‌ها فقط حجاب ندارند؟

در ادامه این یادداشت آمده است:

طبیعی است که هر کسی مانند آقای ابطحی در ابتدا می‌گوید که خیر، ما درباره حجاب سر حرف می‌زنیم و برهنگی باید ضمانت اجرای قضایی داشته باشد و وقتی نگاه سیاسی می‌شود، از پاسخ طفره می‌روند. امروز نیز مانند هزار موضوع دیگر، سیاست‌گذار در برزخ بی‌تصمیمی و ابهام در سیاست‌گذاری است. مسأله ترس هم نیست.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

قابل توجه آنکه بر اساس آخرین راهبرد اصلاح طلبان مبنی بر اینکه مساله حجاب، پوشش و سبک زندگی تا اطلاع ثانوی ظرفیت به چالش کشیدن حکمرانی و پسرانی آن را در عرصه اجتماعی و فرهنگی دارا می باشد، خاتمی می کوشد تا از موضوع حجاب سوژه ای برای تقابل با حاکمیت و یک نزاع سیاسی بهره برداری کند. به عبارتی خاتمی و اصلاح طلبان می کوشند تا مساله حجاب را تبدیل به سوژه ای سیاسی برای مقابله گفتمانی و میدانی با حاکمیت کرده و از آن به عنوان یک بالانسر در موانه سیاسی- اجتماعی استفاده کنند

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند! بیشتر بخوانید »

عرف چیست شرع کدام است؟

عرف چیست شرع کدام است؟



انبارلویی با انتقاد از اظهارات خاتمی نوشت: با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «عرف چیست شرع کدام است؟» نوشت: آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین در دیدار با برخی روزنامه‌نگاران به مناسبت عید سعید فطر مطالبی گفته که شایسته نقد است.

۱- آقای خاتمی می‌گوید: «جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است»!
بعد برای رد این ادعا اشاره به نقل قولی از مرحوم سیداحمدآقا می‌کند که در آن امام صریحا فرموده است؛ «آنچه مدنظر ماست حکومت اسلامی است»!
۲- آقای خاتمی می‌گوید: «اسلام را باید چنان دید و شناخت که جایگاه عرف را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد».
آنچه آقای خاتمی به عنوان یک روش‌شناسی در شناخت دین مطرح می‌کنند، در هیچ جای قرآن و روایات منقول از معصومین نیامده است. اسلام را باید آنچه که قرآن و پیامبر اکرم و ائمه معصومین فرمودند باید شناخت یا باید برای این شناخت شرط و شروطی گذاشت.
ما نمی‌توانیم چیزی به دین و اسلام اضافه کنیم یا کم کنیم. ضمن اینکه جایگاه عرف در اسلام و فقه مشخص شده است.
۳- آقای خاتمی می‌گوید: «وضع امروز مساوی با جمهوری اسلامی نیست باید با روش‌های مسالمت‌آمیز اصلاح شود اما براندازان می‌گویند جمهوری اسلامی همین است باید برانداخته شود. من شعار زن زندگی آزادی را شعار زیبا تعبیر کردم اما معتقدم اگر زندگی می‌خواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمی‌شود چراکه آشوب و ناآرامی سنگینی در پی خواهد داشت.»آقای خاتمی در این گزاره مرز بین اصلاح‌طلبی و براندازان را مشخص کرده است.
او شعار جماعت برانداز پاییز گذشته را نه‌تنها تأیید بلکه آن را زیبا توصیف می‌کند!
اما تغییر را مسالمت‌آمیز توصیه می‌کند و براندازی را به دلیل اینکه موجب آشوب و ناآرامی می‌شود توصیه نمی‌کند. او در حقیقت اعتراف می‌کند براندازی، دو روی یک سکه است یک روی «نرم» و یک روی «سخت» و اصلاح‌طلبان روی «نرم» آن را نمایندگی می‌کنند.
۴- آقای خاتمی می‌گوید: «من ابتدا از تعبیر مردم‌سالاری دینی استفاده کردم اما بعد آن را به مردم‌سالاری سازگار با دین، اصلاح کردم. منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است و از دین، دینی سازگار با عرف بود.»
عرف در لغت دوگونه معنا شده است: الف- امر شناخته شده ب – امر پسندیده
علامه طباطبایی می‌فرماید: «عرف باید در روش و عمل مردم امری حسن و معقول باشد و برخلاف ارزش‌ها نباشد».
امام (ره) نیز می‌فرماید: «سیره عقلا در یک امر هنگامی حجت است که شارع آن را امضا و تأیید کرده باشد. در امضای شارع همین بس که منع نکرده باشد زیرا عدم ردع کاشف از امضا کرده است».
این‌که آقای خاتمی می‌گوید: منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است دموکراسی را به روایت سوسیالیست‌ها قبول دارد یا لیبرال‌ها کدام را امر پسندیده حسن می‌داند!؟ شارع کدام را امضا می کند؟ اگر امضا می‌کرد که اصلا نیازی به انقلاب اسلامی و طرح تئوری ولایت فقیه برای اداره جوامع از سوی امام (ره) معنا نداشت. در مورد تعریف دین هم از دیدگاه آقای خاتمی کلی مناقشه است. جایی که اسلام احکام صریح، روشن و شفاف دارد جایی برای عرف به منظور فرار از عمل به یک واجب شرعی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی تاکنون کدام عرف را در عرصه اجتماعی به تعبیر درست علمی و فقهی آن نادیده گرفته است!
۵- میزان پایبندی به اسلامیت نظام و شرع مقدس اسلام در نگاه جناب آقای خاتمی را می‌توان از پاسخ‌های وی به سؤالات مطرح دریافت. قبلا میزان پایبندی او به جمهوریت را در حوادث تلخ انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ هنگامی که نتایج انتخابات را قبل از اعلام آن به تیر و تهمت تقلب آلودند را هم می شود مورد ارزیابی قرار داد. انتخاباتی که فرد منتخب بیش از ۱۳ میلیون رأی از رقیب خود جلو بود!
با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!
نمی‌دانم در روز قیامت در پاسخ به پرسش‌های جدش در تئوری‌پردازی چنین جامعه‌ای چه جوابی دارد؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عرف چیست شرع کدام است؟ بیشتر بخوانید »

مأموریت غیر ممکن در بازسازی چهره روحانی!

مأموریت غیر ممکن در بازسازی چهره روحانی!


روزنامه فرهیختگان نوشت: نکته‌ای که اصلاح‌طلبان درمورد آن دچار غفلت شده‌اند، این است که از ناکارایی‌های دولت روحانی هنوز مدت زمان زیادی نگذشته است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق؛ به نقل از فرهیختگان، محمد مهاجری، از چهره‌های نزدیک به علی لاریجانی و عضو شورای سردبیری خبرآنلاین روز گذشته در صفحه شخصی خود در توئیتر از دیدار حسن روحانی با رهبر معظم انقلاب خبر داد. در توئیت مذکور پیرامون این دیدار آمده است: «حتی اگر از محتوای دیدار اخیر یک‌ساعته حسن روحانی با رهبر معظم انقلاب، هیچ‌خبری منتشر نشود، اصل خبر پیام مهمی دارد برای اهالی سیاست. چه راست، چه چپ، چه دلواپس، چه… ه.» برخی اخبار و شواهد غیررسمی نشان می‌دهد که گویا دیدار صورت‌گرفته میان روحانی و رهبر معظم انقلاب، مربوط به یک ماه گذشته است که خبرش دیروز توسط مهاجری توئیت شد، البته دیدار رهبر انقلاب با روسای‌جمهور پیشین امر جدیدی نیست و مسبوق‌به‌سابقه بوده است. در سه‌دهه گذشته رهبر معظم انقلاب با اکبر هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد نیز دیدارهای اینچنینی داشته‌اند، به‌طوری‌که دیدارهای رهبری با رفسنجانی مکرر بوده و حتی در دوره‌های بعدی با خاتمی و احمدی‌نژاد با کمیت کمتری ادامه داشته است.

برخی از این دیدارها به‌ویژه نزدیک انتخابات‌های مختلف رسانه‌ای شده و حتی فضای سیاسی کشور را تحت‌تاثیر خود قرار داده است، مانند دیدار احمدی‌نژاد و رهبر انقلاب قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶. در آن دیدار احمدی‌نژاد که رئیس دولت دهم بود از رهبر انقلاب برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶سال مشورت گرفت و نظر ایشان را درخصوص کاندیداتوری در انتخابات جویا شد که توصیه و مشورت رهبری به او عدم حضور در انتخابات بود. بنابر آنچه گفته شد دیدار رئیس دولت و رهبر انقلاب امری جدید و مخصوص حسن روحانی، رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم نیست اما برخی نزدیکان و اطرافیان روحانی و کنشگران اعتدال‌گرا یا اصلاح‌طلب تلاش می‌کنند با انتشار اخبار این دیدارها از آنها استفاده سیاسی کنند. توئیتی که محمد مهاجری درباره این دیدار منتشر کرد نیز به‌نوعی تاییدکننده این گزاره است. به‌عبارتی حامیان روحانی قصد دارند با انتشار خبر گفت‌وگوی رهبر انقلاب و روحانی، این دیدار را اتفاقی ویژه در جهت تقدیر از خدمات دولت روحانی در فضای سیاسی کشور جلوه دهند، درحالی‌که اگر بنا بود تقدیری صورت بگیرد، در آخرین دیدار هیات دولت دوازدهم با رهبر انقلاب تقدیر صورت می‌گرفت. با وجود این به‌نظر می‌رسد چنین کنشگری و تصورات ذهنی توسط اطرافیان روحانی از یک دیدار مرسوم، بخشی از یک پروژه‌ سیاسی برای بازگشت و بازسازی تیم لاریجانی-روحانی به‌میدان سیاست باشد؛ پروژه‌ای که سرآغاز آن انتشار بخش‌هایی از خاطرات روحانی در مجله آگاهی‌نو بود، سپس این پروژه در هفته گذشته با انتشار دفاعیه علی لاریجانی خطاب به اعضای شورای نگهبان ادامه پیدا کرد؛ دفاعیه‌ای که لاریجانی را از حاشیه سیاست به متن آن آورد و پروژه بازگشت به سیاست او و روحانی را یک قدم جلوتر آورد و حالا گویا قرار است با رسانه‌ای شدن خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب این پروژه به‌صورت ویژه‌تری تکمیل شود. فارغ از اینکه پروژه سیاسی حامیان روحانی تا چه میزان موفقیت‌آمیز بوده است، به‌نظر می‌رسد رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای بازگشت به جریان سیاسی کشور با محدودیت‌های زیادی ازجمله محدودیت‌هایی درون حاکمیت و در حیطه فضای اجتماعی روبه‌رو خواهد بود که در ادامه گزارش امروز «فرهیختگان» به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

 بسترسازی اصلاح‌طلبان برای بازگشت به قدرت
اصلاح‌طلبان سعی دارند چسبندگی بین خود و روحانی را انکار کنند تا بتوانند با بازیابی سرمایه اجتماعی ازدست‌رفته خود موقعیتی مناسب برای بازگشت‌شان به عرصه قدرت فراهم کنند؛ اما حضور منفعلانه آنها در انتخابات۹۸ مجلس، شورای شهر و ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ نشان‌دهنده این است که حداقل خود آنها نتوانسته‌اند این چسبندگی را انکار کنند و با دانش به شکست احتمالی میدان انتخابات را ترک کرده‌اند. بعد از انتخابات مجلس ۹۸ که این جناح نتوانست در آن بین لیست ۳۰نفره شهر تهران برای خود جایی دست‌وپا کند، شکست مطلق در انتخابات شورای شهر و نیز ریاست‌جمهوری باعث شد این جناح عملا همه قدرت خود در حکمرانی را از دست بدهد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز فقط مجید انصاری و محمدرضا عارف این طیف را نمایندگی می‌کنند.

از دست دادن کرسی‌های حکمرانی باعث شده است اصلاح‌طلبان برای فراهم کردن بستر بازگشت‌شان به قدرت به فکر افتاده و برنامه‌ریزی کنند. در همین جهت طرح‌ریزی برای تاسیس حزبی با حضور برخی چهره‌های غیررادیکال و حاضر در حاکمیت یکی از گزینه‌هایی است که می‌تواند برای بازگشت به عرصه سیاسی موردتوجه اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. علی لاریجانی، ناطق‌نوری و نیز حسن روحانی برخی از این چهره‌ها هستند که می‌توانند به‌عنوان پلی برای بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت تلقی شده و این بازگشت را تسهیل کنند. پلی که در انتخابات ۹۲ با حمایت این جریان از حسن روحانی یک‌بار مورد استفاده قرار گرفت. انتشار خبری بعد از انتخابات ۱۴۰۰ مبنی‌بر تاسیس حزب توسط این ۳ چهره سیاسی در رسانه‌ها را می‌توان در پازل همین رویکرد تعریف کرد.

چنین حزبی هنوز به‌صورت رسمی شکل نگرفته، اما کنش‌های سیاسی و رسانه‌ای که در چند وقت اخیر از سوی این افراد و نیز از سمت برخی اصلاح‌طلبان رخ داده است را می‌شود مقدمه‌ای برای عملیاتی کردن این ایده برشمرد. فرآیند رسانه‌ای این همگرایی با انتشار خاطرات روحانی در آگاهی‌نو آغاز شد. خاطراتی که در آن توجیه عملکرد ۸ سال گذشته‌ روحانی به‌عنوان این پروژه رسانه‌ای تعریف شده بود. در ادامه این روند، علی لاریجانی با اعتراض به رد صلاحیتش در انتخابات شورای نگهبان سعی می‌کند فضای افکار عمومی را از ضدیت با خود به حمایت تبدیل کند. در فرآیند انتشار نامه محرمانه شورای نگهبان لاریجانی در فرامتن نامه سعی در به تصویر کشیدن چهره‌ای مظلوم از خود داشته و تلویحا به توجیه عملکرد خود می‌پردازد تا بتواند در آینده بستر را برای بازگشت خود به عرصه قدرت فراهم آورد. این استدلال البته نافی انتقادات وارد بر استدلال‌های شورای نگهبان در رد صلاحیت لاریجانی نیست. پیش از این در شماره ۲۸ آذر ۱۴۰۰ «فرهیختگان» انتقادات به نامه شورای نگهبان بررسی شده است و در این مجال از پرداختن به آن صرف‌نظر می‌شود.

در جدیدترین کنش اصلاح‌طلبان در این رابطه نیز روز گذشته محمد مهاجری که اصلاح‌طلبی غیررادیکال در عرصه سیاست محسوب می‌شود در توئیتی خبر از دیدار روحانی با رهبر انقلاب داده و فارغ از محتوا اصل چنین خبری را حاوی پیام مهمی برای اهالی راست و چپ سیاست عنوان می‌کند. احتمالا مهم‌ترین پیام انتشار چنین خبری که مهاجری قصد القای آن به ذهن مخاطب را داشته است، بشود بسترسازی برای بازگشت روحانی به عرصه فعالیت سیاسی برداشت کرد.

  سرمایه اجتماعی غیرقابل‌ بازیابی برای روحانی
اصلاح‌طلبان اگرچه سعی دارند با بازسازی چهره‌های اصطلاحا میانه‌رو نظیر روحانی عرصه را برای بازگشت خویش مهیا کنند اما تحقق چنین سیاستی با چالش‌هایی که روحانی با از دست‌ دادن سرمایه اجتماعی خود با آن مواجه است، امر سهل‌الوصولی نخواهد بود. علاوه‌بر تورم و شکاف‌طبقاتی عوامل دیگری نیز در تشدید ریزش سرمایه اجتماعی دولت موثر بودند. عدم‌کسب موفقیت ملموس در توافق برجام به‌عنوان اصلی‌ترین ایده دولت از طرفی و نیز ناتوانی در مدیریت بحران کرونا از طرف دیگر افکار عمومی را تا حد زیادی نسبت به ایده‌های مدیریتی دولت روحانی ناامید کرد. کاهش سرمایه اجتماعی روحانی به حدی جدی است که حتی در دو سال پایانی دولت دوازدهم اصلاح‌طلبان حامی وی از او و دولتش برائت می‌جستند.

با مشاهده ناتوانی دولت در تامین واکسن و درنتیجه آن بالارفتن آمار فوتی‌ها به بیش از ۷۰۰ نفر گزاره ناکارآمدی روحانی در ذهن مردم تشدید شده است. به‌ویژه اینکه بلافاصله بعد از پایان دولت روحانی سیدابراهیم رئیسی با تامین واکسن موردنیاز کشور نیز تصویری مثبت از خود گذاشته و به‌نوعی ناکارآمدی دولت روحانی را به تصویر کشیده است.

نکته‌ای که اصلاح‌طلبان درمورد آن دچار غفلت شده‌اند، این است که از ناکارایی‌های دولت روحانی هنوز مدت زمان زیادی نگذشته و مردم او را هنوز به‌عنوان عامل اصلی بسیاری از مشکلات‌شان می‌دانند و ترمیم چهره روحانی امری زمانبر و تقریبا ناشدنی به نظر می‌رسد.

  مُهر عدم‌تایید
محمد مهاجری در خبری که از جلسه روحانی با رهبر انقلاب منتشر می‌کند با اغراق این دیدار را حاوی پیامی مهم عنوان می‌کند. این درحالی است که چنین دیدارهایی با روسای‌جمهور پیشین نیز برقرار بوده و امری معمول است. در زمان خاتمی رهبر انقلاب به‌طور مکرر با هاشمی جلسه داشته و مطابق آنچه در خاطرات هاشمی آمده است، جلسات هفتگی با یکدیگر داشتند. این جلسات در دوران خاتمی و احمدی‌نژاد نیز البته با تعداد کمتری برگزار شده است. اینکه مهاجری بخواهد از برگزاری چنین جلسه‌ای ایجاد مقبولیت و ترمیم وجهه روحانی را تامین کند از آن جهت که پالس‌های منفی نیز وجود دارد خیلی نمی‌تواند کاری را از پیش ببرد.

عدم‌عضویت روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از این پالس‌های منفی است. مجمع تشخیص مصلحت نظام معمولا مقصدی بوده است که به‌طور مرسوم روسای‌جمهور بعد از پایان دوران مسئولیت‌شان یکی از کرسی‌های آن را با حکم رهبر انقلاب در اختیار می‌گرفتند. اتفاقی که درمورد هاشمی‌رفسنجانی و احمدی‌نژاد رخ داد، اما خاتمی خود به اختیار خودش حضور در این مجمع را نپذیرفت. نکته جالب درمورد حسن روحانی اما این است که تاکنون حتی خبری مبنی‌بر دعوت از وی برای حضور در مجمع تشخیص نیز منتشر نشده است.

رجوع به متن جلسات پایانی رهبر انقلاب با دولت‌های مختلف از آن جهت که معمولا در این جلسات نظر رهبر انقلاب درمورد عملکرد دولت به‌صورت اجمالی بیان می‌شود نیز این گزاره را تقویت می‌کند که دولت روحانی درنظر رهبر انقلاب عملکرد موثری نداشته است. این گزاره از مقایسه نظرات ایشان درمورد هریک از روسای‌جمهور با یکدیگر نیز تصدیق می‌شود.

رهبر انقلاب در دیدار پایانی با اعضای هیات ‌دولت ششم، دوره هشت‌ساله دولت هاشمی را یک دوره پرکاروتلاش برای کشور توصیف کرده و این رویکرد را ناشی از روحیه پرکاری، ابتکار و نوآوری هاشمی توصیف می‌کند.

در دیدار پایانی با اعضای هیات دولت هشتم نیز تلاش گزاره مشترکی بود که مطرح شد. رهبر انقلاب در این دیدار تدین، پایبندی و نجابت را روحیه ذاتی خاتمی و دوره ۸ساله خاتمی را دوره‌ای متراکم از تلاش برای خاتمی توصیف می‌کنند.

رهبر انقلاب دولت احمدی‌نژاد را نسبت به همه دوره‌های دیگر دولتی با حجم کاری بیشتر توصیف کرده و از آن به‌عنوان دولتی یاد می‌کنند که توانسته شعارهای انقلاب را در جامعه مطرح کند.

مقایسه این توصیفات با تعابیری که رهبر انقلاب درمورد دوره روحانی به‌کار می‌برند به‌خوبی نوع نگاه ایشان نسبت به عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم را روشن می‌کند.

رهبر انقلاب این دولت را دولتی توصیف می‌کنند که دیگران باید از تجارب آن استفاده کنند و یک نمونه از این تجارب را بی‌اعتمادی به غرب عنوان می‌کنند و می‌گویند: «هر جا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره‌ با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمی‌کنند، دشمنی می‌کنند.»عدم‌استفاده از تعابیر تقدیرآمیز درمورد دولت روحانی برخلاف رویه ایشان در گذشته و همچنین تلویحا مایه عبرت خواندن عملکرد دولت این تصویر را متبادر می‌کند که از نظر رهبر انقلاب دولت روحانی به هیچ عنوان دولت موفقی نبوده است.

  ارزیابی غلط اعتدال‌گرایان از حافظه مردم
با توجه به مواردی که در بالا مطرح شد، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که پروژه «بازگشت اصلاح‌طلبان میانه و اعتدالیون به سطوح بالای حاکمیت» با برجسته کردن افرادی چون حسن روحانی و علی لاریجانی، پروژه‌ای است که بسیار زودتر از آنچه تصور می‌شد، در چند ماهه ابتدایی دولت سیدابراهیم رئیسی کلید خورد. این عجله اعتدال‌گرایان در بازگشت به قدرت بیش از آنکه برنامه‌ریزی و طراحی آنان برای احیای ظرفیت‌های اجتماعی‌شان را نمایش دهد، نشان‌دهنده عمق اختلال موجود در دستگاه محاسباتی این طیف از حامیان و تصمیم‌سازان هشت سال دولت حسن روحانی است.

آنان در روند موفقیت و پیروزی پروژه‌شان، بیش از هر چیز به شکست دولت سیزدهم و ایده‌هایش در عرصه‌های اقتصادی، مقبولیت اجتماعی و سیاست‌خارجی دل بسته‌اند زیرا درصورت چنین شکستی ‌است که زمینه بازگشت مجدد آنان به بالاترین جایگاه‌های حاکمیتی فراهم می‌شود.

این پروژه تا به اینجا شکست خورده است. بررسی عملکرد دولت سیزدهم در زمینه مسائل مربوط به سیاست‌داخلی و سیاست‌خارجی نشان می‌دهد رئیسی و کابینه‌اش تا به اینجای کار، از حسن روحانی و دولت تدبیر و امید موفق‌تر عمل کرده‌اند.

علاوه‌بر این، اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان میانه، برای بازسازی ظرفیت‌های اجتماعی‌ خود لازم است در کنار جلب مجدد اعتماد عمومی، چهره شکست‌خورده خود در حاکمیت را نیز اصلاح و تثبیت کند که در شرایط کنونی کشور و سطح مقبولیت آنان در میان اقشار جامعه، مسیری دشوار و عملا نشدنی به‌نظر می‌رسد. مردم هنوز خاطرات تلخ دوران هشت‌ساله ریاست حسن روحانی بر دولت موردحمایت اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان را در خاطر دارند و طیف امیدوار به شکست دولت سیزدهم، به این زودی‌ها نخواهند توانست اعتماد عمومی به خود را بازیابی کنند.



منبع

مأموریت غیر ممکن در بازسازی چهره روحانی! بیشتر بخوانید »

واکنش مرندی به نامه یکی از سران فتنه به رهبر انقلاب/ خسارت عظیم فتنه ۸۸ یادتان باشد

واکنش مرندی به نامه یکی از سران فتنه به رهبر انقلاب/ خسارت عظیم فتنه ۸۸ یادتان باشد


سیدعلیرضا مرندی نماینده مردم تهران در مجالس هشتم و نهم در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، در واکنش به نامه‌نگاری اخیر یکی از سران فتنه با رهبر معظم انقلاب و طرح مسائلی از قبیل مذاکره با آمریکا به عنوان راه حل مشکلات کشور و حمایت مجدد از سران فتنه 88 اظهار داشت: این نامه‌نگاری از این جهت عجیب به نظر می‌رسد که در حال حاضر آمریکایی‌ها اینطور فضاسازی می‌کنند که ما اهل مذاکره و تعامل هستیم، در حالی که ذره‌ای از فشارهایشان را بر ملت ایران کم نکرده‌اند؛ در چنین شرایطی، برخی داخلی‌ها کار مشابه آنها را تکرار نکنند و  یادشان باشد که چه خسارت عظیمی در سال 88 به کشور وارد کردند.

وی افزود: تا پیش از شروع حوادث خرداد 88، اوباما و غربی‌ها این آمادگی را داشتند که در موضوع هسته‌ای امتیازات زیادی به طرف ایرانی بدهند و به دنبال آن بودند که این مسئله حل شود، چون حضور مردم را در صحنه دیده بودند. 

رفتار سران فتنه، زمینه فشار بیشتر را از سوی غربی‌ها فراهم کرد

این نماینده اسبق مجلس خاطرنشان کرد: اما وقتی فتنه 88 کلید خورد، فضا برای فشارهای بیش از حد و دوباره از سوی طرف‌های غربی فراهم شد و متأسفانه سران فتنه هم با اینکه فرصت چندباره برای جبران خطاهایشان داشتند، نه تنها از این فرصت استفاده نکردند، بلکه بر همان طبل فتنه کوبیدند. 

مرندی تصریح کرد: من در آن ایام دو بار با آقای موسوی مکاتبه داشتم و یکبار هم در تماس تلفنی وی با بنده، این نکته را به او گفتم که طرح اظهاراتی مانند آنچه دو روز قبل از انتخابات در مصاحبه با نشریه تایمز مطرح کرده بود، عجیب به نظرم می‌رسید و تصور می‌کردم که این اظهارات ساختگی است، اما متأسفانه گذر زمان نشان داد که آنها چنین اظهاراتی را با اعتقاد مطرح کرده بودند. 

وی ادامه داد: موسوی در آن مصاحبه و در موارد مشابه، با مطرح کردن مسائلی از قبیل اینکه ما با تظاهرات خیابانی به دنبال کاهش قدرت ولی‌فقیه هستیم، نشان داد که به اصل موضوع ولایت فقیه اعتقادی ندارد و اینها نشانه انحراف از اصل بود. 

هرجای دنیا چنین رفتارهایی می‌کردند، اعدام می‌شدند

وزیر بهداشت دولت سازندگی با بیان اینکه رفتار سران فتنه در سال 88 علاوه بر صد‌ها میلیارد دلار خسارت به کشور منجر به شهادت دهها نفر از نیروهای بسیجی شد، عنوان کرد: اگر در هر جای دنیا این اتفاق‌ها را رقم می‌زدند و اگر کسی غیر از مقام معظم رهبری بود، این افراد قطعاً اعدام می‌شدند؛ آنها بعد از این زمان هم نه تنها عذرخواهی نکردند، بلکه به تکرار حرف‌های بی‌مبنای قبلی پرداختند و حالا این ساده‌انگاری است که کسی دلسوزی از آنها ببیند. 

مرندی تأکید کرد: بارها گفته‌ام و مطمئن هستم که رهبر انقلاب آنقدر بزرگ‌منش هستند که اگر این افراد همان زمان عذرخواهی و جبران خطا می‌کردند، شاید آنها را می‌بخشیدند، ولی چنین کاری نکردند. 

فعالان سیاسی در مقابل این نامه‌نگاری‌ها خام نشوند

وی با تأکید بر اینکه خام شدن در مقابل این قبیل نامه‌نگاری‌ها و این اظهارات قابل قبول نیست و مردم هم هوشیار هستند، گفت: گروه‌های سیاسی داخلی باید متفقاً و به وضوح مواضع خودشان را در حمایت از مردم و رهبری اعلام کنند و این را مطالبه کنند که نویسنده این نامه باید به وضوح به اشتباهاتشان اعتراف کند و در مراحل بعد، مراجع قانونی راجع به آنها تصمیم بگیرند. 

نماینده مجالس هشتم و نهم در پایان تأکید کرد: در مقابل خیانت به کشور و مردم نمی‌توان به کسی ترحم کرد، لذا گروه‌های سیاسی هم یادشان باشد که نباید خام چنین اظهاراتی شوند و بدانند که همگی در مسائل کلان بین‌المللی باید پشت سر رهبری حرکت کنند.

انتهای پیام/





منبع خبر

واکنش مرندی به نامه یکی از سران فتنه به رهبر انقلاب/ خسارت عظیم فتنه ۸۸ یادتان باشد بیشتر بخوانید »