رئیس سازمان صدا و سیما از پشت صحنه فیلمبرداری تست تکنولوژی جدید سریال «موسی کلیمالله (ع)» بازدید کرد و در جریان آخرین وضعیت پیشتولید این سریال قرار گرفت.
به گزارش مجاهدت از مشرق، تکنولوژی تولید مجازی (در زبان انگلیسی: Virtual Production) تکنیک جدیدی است که در چندسال اخیر توسط استودیوهای بزرگ فیلمسازی بینالمللی استفاده میشود و قرار است برای اولینبار در سریال «موسی کلیمالله (ع)» بومیسازی و اجرا شود.
یک میلیون و ۱۰۰ هزار متر مربع صرفهجویی در ساخت دکور و فضاسازی «موسی کلیمالله (ع)»
طبق برنامهریزیهای انجام شده، قرار بود دکورهای و فضاهای میدانی عظیمی برای فصل اول و دوم مجموعه «موسی کلیمالله (ع)» ساخته شود که علاوه بر ساخت، نگهداری و تعمیرات آن در آینده نیز هزینه بسیار زیادی را به پروژه تحمیل میکرد.
در عین حال پس از تستهای متعدد تکنولوژی تولید مجازی، برنامهریزیهای جدید نشان میدهد که فقط در ۲ فصل نخست سریال «موسی کلیمالله (ع)»، هزینه و زمان ساخت ۱۱۰ هکتار (معادل یک میلیون و ۱۰۰ هزار متر مربع) دکور و فضاهای عمومی صرفهجویی میشود. همچنین هزینههای پس از تولید؛ یعنی نگهداری و تعمیر دکور در سالهای بعد نیز از پروژه حذف میشود.
توسعه تکنولوژی جهانی تولید مجازی با توانِ ایرانی
این تکنولوژی، ترکیبی از فناوری به روز جهانی، نیروی انسانی متخصص و ابزارهای فناورانه است که برای واردات بخشی از تجهیزات فنی آن محدودیتهایی وجود دارد و نیروی انسانی متخصص بومی آن نیز باید آموزش داده شود.
پروژه سریال «موسی کلیمالله (ع)» در مراحل مختلف با تشکیل تیم تحقیق و توسعه (R&D) و استفاده از استعداد نیروی انسانی متخصصِ ایرانی، اقدام به توسعه تکنولوژی و بومیسازی «Virtual Production» با ابزارهای داخلی کرده است. بر همین اساس، تستهای مختلفی برای فیلمبرداریِ تکنولوژی «تولید مجازی» طراحی و اجرا شده است.
پیگیریهای متعدد برای تامین و تجهیز زیرساختهای لازم و ترکیب آن با توان و ابزار داخلی در جریان است.
پیشبینی میشود که ایجاد دپارتمان تولید مجازی، باعث اشتغال ۲۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این سریال شود که این مسیر همراه با آموزش مداوم نیروی انسانی متخصص داخلی، به منظور توسعه دانش این صنعت برای استفادههای آتی در کشور خواهد بود.
جبلی در پشت صحنه «موسی کلیمالله (ع)» چه گفت؟
رییس صدا و سیما از پشت صحنه تستِ فیلمبرداری تکنولوژی جدید تولید مجازی برای پروژه سریال «موسی کلیمالله (ع)» بازدید کرد. این تست توسط ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان سریال و با استفاده از جمعی از نیرویهای متخصص جوان داخلی انجام شده است.
پیمان جبلی پس از تست موفقیتآمیز این تکنولوژی در بخشهایی از سریال «موسی کلیمالله (ع)»، ضمن ابراز خرسندی از پیشرفت این پروژه بزرگ تلویزیون ایران، اعلام کرد که تولید سریال «موسی کلیمالله (ع)» از اولویتهای مهم سازمان صدا و سیما بوده و سازمان با تمام توان خود برای به سرانجام رسیدن این تکنولوژی در کنار نیروهای جوان و متخصص و تیم تولید سریال ایستاده است.
جبلی همچنین تاکید کرد که از نتایج مهم بومیسازی این تکنولوژی و به نتیجه رسیدن آن در سریال «موسی کلیمالله (ع)»، تغییر خط تولید سنتی به تکنولوژی مدرن و صنعتی با استفاده از تکنولوژی روز در صنعت سریالسازی و سینمای ایران خواهد بود. این کار حاصل تلاش این تیم در ۹ ماه گذشته است و صدا و سیما ضمن استقبال از این تغییر، از آن پشتیبانی میکند.
در این دیدار، وحید جلیلی قایم مقام فرهنگی رییس صدا و سیما و محسن برمهانی معاون سیما، جبلی را همراهی میکردند.
سریال «موسی کلیمالله (ع)» در چه مرحلهای است؟
پیشتولید سریال «موسی کلیمالله (ع)» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا از چندسال قبل با تلاش سیداحمد میرعلایی آغاز شد و کار تولید متریالهای مورد نیاز سریال در چند بخش پیش رفت.
تولید سریال از سال گذشته به تهیهکننده جدید آن، یعنی سیدمحمود رضوی تحویل داده شد و پیشتولید «موسی کلیمالله (ع)» به عنوان یکی از بزرگترین سریالهای دهههای اخیر صدا و سیما، در سکوت کامل خبری جلو رفت.
در ۲ سال اخیر که پیشتولید سریال جلو رفته، بخشی از ساخت و سازها، تولید چند هزار دست لباس و تعداد زیادی از اکسسوارهای پرتعداد پروژه، قطعات پازلی دکورهای سیار آن و … ساخته شده است. همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک پروژه نیز در گروههای R&D پیگیری میشود.
در حال حاضر پیشتولید «موسی کلیمالله (ع)» ادامه دارد و تیمهای تولید که مجموعاً بیش از ۳۰۰ نفر هستند، مقدمات آغاز فیلمبرداری این مجموعه را آماده میکنند که امید است به یکی از پروژههای موفق دارای بازار جهانی به ویژه در جهان اسلام تبدیل شود.
منبع: برنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
«سید محمود رضوی» اگر یک تهیهکننده معمولی مثل سایر همتایان حقالعملکار فعال خود در چهل و چهار سال اخیر بود شاید این میزان از هجمه علیه او درباره تولید سریال موسی شکل نمیگرفت.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – هفتم دی امسال از حجتالاسلام «محمدرضا میرتاجالدینی» نایبرئیسکمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفتوگویی منتشر شد که توجه افکار عمومی و رسانهها را به خود جلب کرد. او در این مصاحبه گفت: «در مقابل رسانههای استکباری و دیکتاتوری رسانهای که علیه انقلاب اسلامی شکل گرفته، لازم است رسانههای داخلی از جمله صداوسیما را تقویت کنیم که در دو دهه گذشته فیلم فاخری تولید نشده و شاهد آن نبودهایم. بعد از سریال «امام علی(ع)» و «مختارنامه» یا سریالی درباره امام رضا(ع)- «ولایت عشق»- از این نوع سریالهای فاخر کم داریم. سریالهایی که الف ویژه و فاخرند و هزینهها و اعتبارات سنگینی را میطلبد.»
او در ادامه اشاره کرد: «البته باید تشکر کنیم از صداوسیما که دو سالی است سریال فاخرِ «سلمان فارسی» را آغاز کرده و سناریویِ «حضرت موسی(ع)» را هم پیش میبرد. بالأخره هرکدام از این سریالها، دو هزار میلیارد بودجه میخواهند. سالی هزار میلیارد باید تزریق بشود تا اینها راه بیفتند. با بودجههای محدود صداوسیما به جایی نمیرسند و ما باید به دنبال منابع جدید برای حمایت از این کارهای بزرگ، نوسازی تجهیزات رسانه ملّی و آنتنهایی که دارند؛ ماهوارههایی که قرارداد میبندند و بخشهای خصوصی و تحریمهایی که ایجاد میشود.»
وی در ادامه اشاره کرد: «دفاع فرهنگی از انقلاب اسلامی همچون دفاع نظامی انقلاب و بحث امنیت کشور، نیازمند اعتبارات است. برای دفاع از امنیت فرهنگی کشور باید بودجه کافی بگذاریم و همه دستگاهها و بخشهای فرهنگی خصوصاً صداوسیما، پیشنهاد داریم بخشی از این را در تهاتر نفت ببینیم. یعنی در واقع درآمد آن از طریق گردش خزانه به صداوسیما اختصاص پیدا کند و بخشی از هزینههای رسانه ملّی، ارزی است که باید مورد توجه قرار بگیرد و سایر موارد هم در برنامه هفتم توسعه و همچنین بودجه ۱۴۰۲ ویژه خواهیم دید.»
این اظهارات نایبرئیسکمیسیون فرهنگی و توجه به تقویت ساخت سریالهای صدا و سیما از جهت تغییر رویکردهای استراتژیک مجلس شورای اسلامی در ریلگذاریها و تقویت تولیدات استراتژیک سیما با تمجید از عملکرد فرهنگی مجلس انقلابی مواجه میشد.
میرتاجالدینی از تقویت دو سریال در دست تولید صدا و سیما خبر داد؛ سلمان فارسی و حضرت موسی(ع). با اعلام این خبر حواشی آن متوجه سریال سلمان نشد. چند روز بعد در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۱۰ خبرآنلاین گزارشی تحلیلی را درباره تولید این سریال منتشر کرد و با کنار هم قرار دادن برآوردهای اولیه سریال و استناد به مصاحبه فرزند مرحوم سلحشور با روزنامه کیهان و موج تورمی، این استنتاج را مندرج کرد که بودجه دو سریال تاریخی «سلمان فارسی» و «موسی» روی هم ۴ هزار میلیارد تومان است و تخمینزده میشود این رقم دستکم برای سریال «موسی» به ده هزار میلیارد تومان هم برسد.
این برآورد در سایر رسانهها تبدیل به خبر شد و در فضای مجازی عملیات رسانهای برای پرهیز از تولید سریال موسی(ع) آغاز شد. این کنشگری و موج سازی در شرایطی شکل گرفت که هیچ انتقادی درباره سریال «سلمان فارسی» مطرح نشده و عمده انتقادات متمرکز روی سریال «موسی» بود. موجی از انتقادات در توئیتر و در زیر پستهای صفحات تهیهکننده این سریال منتشر شد و کانالهای خبری و صفحات مجازی به صورت گستردهای با اشاره به شرایط اقتصادی، اهمیت و ضرورت ساخت این را به چالش کشیدند.
چرا باید پروژه موسی ساخته شود؟
دلایل این حملات به سریال موسی ریشه در گذشته دارد. سریال پرمخاطب و موفق «یوسفپیامبر» مرحوم سلحشور در وسعتی منطقهای درخشید. با امکان دسترسی و تماشای یوتیوب تمامی قسمتهای سریال در کانالهای مختلف و متعددی با عنوان عربی «یوسف الصدیق» منتشر شد. تعداد دفعات مشاهده شدن هر قسمت از سریال در هر کانالی که این مجموعه بارگذاری شده، بیش از ۳۰۰ هزار تا بیش از دو میلیون نوسان داشت. اگر جمع همه بازدیدها را در همه کانالها محاسبه کنیم، این سریال بیش از ۲۰۰ میلیون بار فقط از طریق شبکه یوتیوب به زبان عربی مشاهده شد و شبکههای ماهوارهای فراوانی در مصر و بقیه کشورهای عربی برای پخش فیلم با هم رقابت میکردند.
در تالارهای گفتوگو و شبکههای اجتماعی مختلف هم ساعات پخش سریال با اشتیاق فراوان سؤال و طرح و دست به دست میشد. در میان شبکههای عربی که بیش از ۵ بار این مجموعه را به صورت کامل پخش کردند، میتوان به المنار(لبنان)، دراما المصریه(مصر)،اوسکار دراما(مصر)،شبکه میلودی(مصر)،شبکه تایم میکس (مصر)،کاریو دراما(مصر)،دنیا الفضائیه(سوریه)،نسمه تی فی (تونس)،الفرات(عراق)،دیالی(عراق)،عراق المستقبل(عراق) و… اشاره کرد.
برای سریال در زمان پخش به زبان عربی چندین صفحه در شبکههای اجتماعی ایجاد شد که مهمترین آنها صفحه مجازی «مسلسل النبی یوسف الصدیق» بود. این صفحه در زمان تاسیسش ۴۲ هزار و ۳۲۸ نفر دنبالکننده داشت و تا سال ۲۰۱۱ عکسها و قطعاتی از «یوسف پیامبر» را منتشر میکرد.
تولید این سریال قرآنی موجب شد که مجموعه «مردان آنجلس» توسط هواداران سریال یوسف پیامبر در جهان عرب شناخته شود و مرحوم سلحشور به شناختهشدهترین فیلمساز ایرانی در جهان عرب و کشورهای خاورمیانه تبدیل شود. این کارگردان فقید بارها در گفتوگوهای مختلفی وقتی از دلایل موفقیت سریالش در جهان عرب پرسیده میشد عمدتا چنین پاسخ میداد که این از توانایی من نیست، من یک سریال قرآنی ساختم و به همین دلیل مورد استقبال قرار گرفت.
آن مرحوم پس از آنکه تصمیم گرفت سریال موسی(ع) را تولید کند با هجمههای گسترده رسانهای مواجه شد و این هجمهها متاسفانه با شکایات قضایی مختلفی هم مواجه شد و این پروندهها با مرگ مشکوک این کارگردان بسته شد. جایگزین مرحوم سلحشور برای هدایت این سریال موقعیت مشابهی با ایشان پیدا کرد.
جمال شورجه برای یک اظهار نظر ساده درباره تلاشهای سیاسی خانه سینما در دوران دولت دهم با پروندههای قضائی متعددی مواجه شد و متاسفانه هر فیلمساز معتبر و مشهوری اندکی به پروژه موسی(ع) نزدیک میشد با حواشی از این دست مواجه میشد. شورجه نیز ناگهان در نهایت تندرستی با قبول پروژه موسی(ع) به سرعت بیمار شد تا این پروژه همچنان در اولویت تولید قرار نگیرد.
کارشکنیها داخلی است یا خارجی؟
مصاحبه حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی و حمایت او از سریال موسی از این جهت مورد توجه است که در طول سالیان اخیر هیچکدام از مسئولان فرهنگی صراحتا اقدام به مصاحبه و حمایت علنی از این سریال نکردهاند اما همین مقدار حمایت علنی از این سریال با حاشیه سازی گستردهای مواجه میشود.
یک نکته در محاسبات رسانهای درباره پروژه موسی درنظر گرفته نمیشود که این مجموعه به مثابه سریال «یوسف پیامبر» یک اثر قرآنی است و با هر کیفیتی ساخته شود، قطعا با اقبال منطقهای مواجه خواهد شد و همین مسئله بهشدت سران رژیم صهیونیستی را آزرده خواهد کرد.
پرداختن به قدمت پروژه صهیونیسم و جریان انحرافی در بنیاسرائیل
انحراف در بنیاسرائیل، ریشههای تاریخی دارد و از زمان عبادت چهل روزه حضرت موسی(ع) در وادی کوه سینا و دریافت فرمان ۱۰ مادهای خداوند آغاز میشود. موسی(ع) پس از بازگشت با انحراف گسترده در قوم خود و گوسالهپرستی به صورت رایج مواجه شد و رایج شدن بتپرستی در قوم و تشکیل شاخههای انحرافی و فرقههای عرفانی با گرایش شیطانپرستانه در تاریخ بنیاسرائیل کاملا مشهود است و جمیع این رخدادها به شکل گیری جنبش صهیون منجر شد.
عمده چالش صهیونیسم با مسلمانان ریشه در صراحت قرآن در بیان تاریخ بنیاسرائیل دارد و تبدیل به سریال شدن این روایت قرآنی آنقدر جنبههای دراماتیکی خواهد داشت که هر مخاطبی در جهان با هر عقیدهای آنرا دنبال خواهد کرد. بیان قرآنی تاریخ بنی اسرائیل در نسبت با روایت حضرت موسی(ع) اثرات سیاسی شگرفی در تاریخ تولید فیلم و سریال خواهد داشت.
موسی جهانی خواهد شد؟
پیشبینیها در مورد سریال موسی کمی متفاوت است. زمانی که سریال «یوسف پیامبر» ساخته شد به صورت قاچاق و با دوبلههای زیرزمینی عربی و زیرنویسهای نه چندان صحیح دست به دست میشد تا اینکه شبکه الکوثر اقدام به پخش رسمی این سریال با دوبله با کیفیتی کرد. این پیشبینی صحیح است که این سریال به صورت رسمی در جهان عرب و در میان پیروان واقعی حضرت موسی در سراسر جهان گسترش پیدا خواهد کرد و در تقابلی رسمی دستاوردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بزرگی را در پی خواهد داشت.
عدهای که با هدف تخریب صدا و سیما و تسویه حسابهای سیاسی با دستاویز قرار دادن محاسبات غیرواقعی، پروژه حمله به سریال را کلید زدهاند، به نظر خودشان اهرمهای بازدارندهای هستند که میتوانند در تعلل مقطعی مدیران فرهنگی تاثیر بگذارند اما تولید حاشیه درباره سریال موسی بیفایده است،چراکه عزم راسخی برای ساختن وجود دارد که با تولید این حواشی روندهای تولید را تسریع خواهد کرد.
تسویه حسابهای سیاسی
بررسی توئیتهای منتشر شده در مخالفت با ساخت سریال موسی ردپای یک تسویهحساب سیاسی بهشدت مشهود را آشکار میکند. اغلب انتقادات درباره ساخت این سریال متوجه تهیهکننده مجموعه است و حتی کوچکترین انتقادی متوجه حضور ابراهیم حاتمیکیا در مقام کارگردان نیست. این مسئله از این جنبه پرسش برانگیز است و هر روزنامهنگار تحقیقی را با چالشهای جدیدی مواجه میکند.
«سید محمود رضوی» اگر یک تهیهکننده معمولی مثل سایر همتایان حقالعملکار فعال خود در چهل و چهار سال اخیر بود شاید این میزان از هجمه علیه او درباره تولید سریال موسی شکل نمیگرفت. برای تحقیق برای اهداف هجمه علیه سریال موسی و تهیهکننده آن کافی است کارنامه اخیر تهیهکننده را مرور کنیم.
دشمنی جبهه ملی با لایحه قصاص از ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ کلید خورد اما مواجهه با این حکم در سینما امتداد یافت و در دولت نهم و دهم فیلمهای فراوانی با موضوعیت به چالش کشیدن لایحه قصاص ساخته شد. در کارنامه رضوی دو فیلم «دهلیز» و «خانهای در خیابان چهل و یکم» ثبت شده است که نگاهی متفاوت، معقولانه و کاملا قرآنی به این لایحه دارد.
اما این میزان فعالیت مستعد این مقدار از حملات مجازی نیست. او سازنده فیلم «سیانور» با مهمترین و شناختهشدهترین چهرههای سینما درباره تاریخ توحش در فرقه منافقین خلق است. سیانور از جنبههای متفاوتی یک ضربه کارساز اساسی به این سازمان محسوب میشود. همزمان با ساخت این فیلم، فرقه نفاق با حمایتهای مالی – امنیتی مثلث جان بولتون،مایک پنس، مایک پومپئو سعی در احیای تبلیغاتی خود داشت.
جستوجوی تاریخ توحش فرقه با دوگانه «ماجرای نیمروز» ادامه پیدا کرد و حساسیتها درباره این آثار همزمان با موفقیتهای سینماییاش امتداد یافت.در برخی موارد حساسیتها جنبه قابل توجهی پیدامیکند. «سیانور» از مهمترین فیلمهای ساخته شده درباره فرقه قاتل، در آخرین روز جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و از حیث مضمونی شبیه امکان مینا بود و کیفیت بهتری نسبت به آن داشت اما برخلاف فیلم کمال تبریزی در هیچ رشتهای کاندیدا نشد.
به هر حال هیچگاه از سینمای متوسط ایران انتظار نمیرفت آثار اثرگذاری را درباره فرقه نفاق تولید کند و با افزایش توفیقات این تهیهکننده او در یک محاصره نامحسوس اقتصادی – معنوی قرار گرفت تا مجبور به ترک عرصه فعالیت در سینما شود.
رضوی اگر پروژههایی که حساسیت سیاسی تولید نمیکردند را دست نمیگرفت، میتوانست مسیر سینمایی خود را بدون کمترین حاشیهای دنبال کند. اما جاهطلبیهای انقلابی او به پاشنه آشیلش تبدیل شد. مهمترین جرم این تهیهکننده ساختن فیلم درباره ترورهای کور و سازماندهی شده سازمان مجاهدین خلق است و از طرفی نسبت به سایر همتایانش فیلمهای باکیفیتتری میساخت.
فضا برای رضوی به تدریج تنگتر شد و دیگر امیدی به بازگشت او در عرصه تولید نبود تا اینکه با انتشار توئیتی خبر خداحافظی از عرصه سینما را داد تا اینکه برای تولید موسی با عزمی انقلابی فراخوانده شد.
با انتشار گفتوگوی حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی حملات رسانهای درباره این تهیهکننده اوج گرفت اما ابعاد حمله دامنه گستردهای دارد. چون رضوی دیگر تهیهکننده آثاری درباره فرقه جلاد رجوی نیست، او از معدود تهیهکنندگان سینما و تلویزیون است که در آشوبها و اغتشاشات اخیر اعلام موضع رسمی کرده و حالا قرار است تهیهکننده سریالی باشد که رژیم صهیونیستی از ساخت آن بهشدت وحشت داد.
اعلام موضع سینماگران در مواجهه با آشوبگران از چند جنبه اهمیت فراوانی دارد. در حالیکه حقالعملکاران در قالب پروژههای سینمایی کاملا بهرهمند بودهاند اما حاضر به انتشار یک پست حمایتی از نظام حین آشوبهای اخیر نبودهاند و بسیاری از آنان چراغ خاموش حرکت میکنند مبادا با کوچکترین آسیبی مواجه شوند. یکی از نکاتی که باید مد توجه قرار داد این است که نظام جمهوری اسلامی یاران حقیقی را در فتنههایی که از سر گذرانده پیدا میکند.
منبع: کیهان
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دستگاههای فرهنگی کشور با مناسبات جهانی تولید فیلم و سریال و اثرات وضعی منطقهای آن آشنا نیستند، در صورت افزایش آگاهی، ساخت سریال موسی(ع) مصداق نبرد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – شامگاه یکشنبه چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ «فرجالله سلحشور» طی مراسمی در جشنواره فیلم کیش تقدیر شد. دبیری این جشنواره را ریاست سازمان سینمایی فعلی بر عهده داشت. زمانی که مرحوم سلحشور به لابی هتل محل استقرار رسید سیدعلیرضا سجادپور، محسن علیاکبری(تهیهکننده) مجتبی علوی (دبیر فعلی جشنواره فیلمهای ورزشی)، جمال شورجه و جمعی دیگر از هنرمندان او را همراهی میکردند.
او با هنرمندانی که او را همراهی میکردند درباره سریال موسی (ع) گفتوگو میکرد و در این جمع دوستانه خبر از اتمام نگارش سریال ۷۲ قسمتی موسی (ع) داد. او از پایان دوره نگارش این پروژه بسیار مسرور بود و میگفت:” هر قسمت این سریال معادل یک فیلم سینمایی است. ” سلحشور آن روز در آن ساعت خاص خوشحال بود که مرحله نگارش سهگانه قرآنیاش را به پایان رسانده و از سوی دیگر مراسم تجلیلی که برای او برگزار شده بود لبخند تلخ و معناداری را روی صورتش نقاشی کرده بود.
در پایان رو به حاضران که در آن جمع حضور داشتند گفت: من نمیتوانم این سریال را بسازم، نمیگذارند… و تلخی کنجکاوبرانگیزی روی صورتش نقش بست. حاضران در آن جمع دوستانه از او سئوال میکردند چه کسی نمیگذارد؟ تو سریالت را خواهی ساخت. مرحوم سلحشور پاسخ داد:” آنقدر سنگاندازی میکند تا این سریال ساخته نشود، میدانم نمیشود و نمیگذارند اما خوشحالم که نگارش فیلمنامه را به اتمام رساندم.
از اردیبهشت 1390 پس از پایان آن مراسم تقدیر تولید حاشیه برای آن مرحوم اوج گرفت. کارشکنیها هیچکدام خارجی نبودند، پروژه تخریب او از داخل کشور کلید خورده بود.
او برای هر مصاحبه یا اظهارنظری ملامت میشد، حتی برای اینکه حیثیت هنری او را لکهدار دارند برای اقتباس قرآنیاش او را به دادگاه کشاندند و با تلاش فراوان او را محکوم کنند.
مجموعه اتفاقاتی که درباره مرحوم سلحشور افتاد را نمیتوان در یک گزارش روزمره رسانهای منتشر کردچرا که نیاز به صراحت بیشتری دارد. اما عدهای که ظاهری همسو با وی داشتند و در طول ۴۳ سال بودجهخواری در سینما و سیما نتوانستند یک اثر قابل اعتنا در تاریخ تولیدات نمایشی پس از انقلاب را مانا و ماندگار کنند، آثار مرحوم سلحشور خار چشمهایشان بود. سریال یوسفپیامبر خاورمیانه را کاملا درنوریده بود و در کشورهای عربی مثل مصر برخی شبکههای تلویزیونی علی رغم سیاستهای رایج ضد ایرانی مجبور به پخش چندین باره این مجموعه شدند.
محمدرضا عباسیان مدیر سابق رسانههای تصویری بارها این روایت را در مناسباتهای عمومی و رسانهای درباره اشتیاق مسئولان کشورهای عربی نسبت به این سریال مطرح کرده است. او در این روایتها میگوید به هر کشوری در منطقه سفر میکرد نخستین مطالبه مدیران فرهنگی از او لوح فیزیکال و با کیفیت سریال یوسف پیامبر بود. به واسطه موفقیت این سریال، مردان آنجلس نیز در بسیاری از شبکههای تلویزیونی خاورمیانه پخش شد و هیچگاه مدیران رسانهملی از میزان پخش و فروش رایت تلویزیونی این سریال گزارشی منتشر نکردند.
طبیعی است که در این شکل ریلگذاری، حسادتهای ساختاری در فضای فرهنگی کشور تمام مسیر افتخار تولیدات نمایشی ایرانی را به اسکار و فیلمهای فرهادی گره خواهد زد و هیچگاه از موفقیتهای منطقهای و مردمیتر این سریال قرآنی کمتر گفته خواهد شد.
هر کارگردان عرب زبانی وارد ایران میشد از اقبال تودههای عرب زبان نسبت به این سریال قرآنی سخن میگفت. با این تفاوت که اینجا مرحوم سلحشور توسط رسانههابه دلیل عدم انکار عقایدش محاکمه میشدتا اینکه این نویسنده و کارگردان سینما با مرگ مشکوکی چشم از جهان فروبست. مراسم تدفین او در ابعاد باشکوهی حتی گسترده از مراسم مرحوم علی حاتمی برگزار شد تا عیار محبوبیت و مردمی بودنش در مراسم تدفینش عیان شود.
از تراژیکترین رخدادهای مراسمهای خاکسپاری و ترحیم مرحوم سلحشور حضور مدیرانی فرهنگی بود که از تامین بودجه ساخت سریال امتناع کردند اما در مقابل دوربینهای تلویزیونی شیفتهوار از هنر سلحشور خطابه سرودند و در پایان این سروده از ساختن نشدن سریال موسی(ع) ابراز تاسف کردند.
پس از مرگ مرحوم سلحشور ساختار خموده فرهنگی کمی به خودش آمد و تلاش کرد پروسه ساخت این سریال را احیا کند و این کار دشوار را به رفیق و همراه سالیان این مرحوم «جمال شورجه» سپرده شد.
شورجه نیز پس از مدت کوتاهی دچار بیماریهای مختلفی شد و نشستن او را روی ویلچر نشان داد که کارگردانی این سریال باید به فرد دیگری سپرده شود.
تهیهکنندگی این سریال را احمدمیرعلائی برعهده داشت. تهیهکنندهای که فیلم موفقی را در کارنامه سینماییاش ثبت نکرده و در حوزه مدیریت سینمایی کارنامه معتبری ندارد. اگرچه یارانش تلاش میکنند تولید فیلم استرداد را به مدیریت او در بنیاد سینمایی فارابی نسبت دهند اما مدیریت میرعلائی در فارابی وضعیت پایداری نداشت و حتی نتوانست در اواخر دولت دهم سرنوشت تولید فیلم چمران حاتمیکیا را به سرانجام برساند. متاسفانه خلا مدیریتی سبب شد که پروژه «چ» در نیمه راه به سازمان اوج واگذار شود و برای اثبات این عدم ثبات مدیریت کافیست از این طیف خاص سئوال کنیم که تهیهکننده نخست فیلم چمران به چه سرنوشتی دچار شد؟
با توجه به وخامت حال شورجه زمان از دست میرفت و اقدام عاجلی از سوی تهیهکننده صورت نمیپذیرفت و کلید خوردن سریال دائما به موعد دیگری موکل میشد تا اینکه برای سکانداری سریال ابراهیم حاتمیکیا انتخاب شد و پس از مدتی سید محمود رضوی جایگزین احمدمیرعلائی شد.
طبیعی است که با انتخاب رضوی معادله بازی رسانهای تقریبا تغییر کند. اگر احمد میرعلائی با همان کارنامه زیرمتوسط این پروژه را پیش میبرد، این سریال به کارویژه عملیات رسانهای تبدیل نمیشد. از سوی دیگر حاتمیکیا مجبور بود با شرایطی غیرآرتیستیک و کاملا اداری پروژه را پیش ببرد. رضوی یکی از چهرههای کارکشته سینماست که در فعالیت بیش از یک دههای خود کارنامه قابل اعتنایی از خود به جای گذاشته و میتوان اطیمنان داشت شرایط تولید را از سیکل اداری خارج و فضایی کاملا هنری برای تولید آن فراهم کند.
حالا جریان انقلابی با تهیهکننده انقلابی مواجه است که میتواند کارزار تولید این سریال را به سرانجام برساند.
چرا تولید سریال موسی (ع) برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد؟
دستاندازیها، تخریبها ومرگ پر از ابهام مرحوم سلحشور و بیماریهای گوناگون جمال شورجه نشان میدهد چرا این پروژه نمیتواند از یک هزارتوی سخت عبور کند.
ظاهرا این پروژه درباره سلوک و زیست حضرت موسی (ع)، اما به واقع این پروژه درباره بنیاسرائیل است. دست کم یک چهار قرآن به روایات مختلف درباره این پیامبر آسمانی و قصص قوم بنیاسرائیل اختصاص دارد. در قرآن کریم به صورت مفصّل به بیان زندگی، ویژگی ها و نوع برخورد «بنی اسرائیل» با پیامبران پرداخته شده است. در قرآن کریم، 41 بار از این قوم نام برده شده، همچنین در عهدین، سیر تحوّلات و اوصاف آنان در سفرهای گوناگون بیان شده است.
درباره بنی اسرائیل در منابع تاریخی اسلامی مطالب زیادی نقل شده و حکایت زندگی آنان از آغاز تا پایان مطرح گردیده است، اما با نگاهی اجمالی میتوان که بسیاری از این مطالب برگرفته از عهدین و فاقد مقبولیت قرآنی هستند.
یکی از اقوامی که به صورت مفصّل مورد توجه قرآن قرار گرفته و آیات زیادی به ذکر وقایع و حوادث و گاه ویژگی های آنان پرداخته است، قوم بنی اسرائیل است. قرآن حتی به بیان بسیاری از اموری که بنی اسرائیل بر سر آن اختلاف نظر دارند نیز پرداخته است.
علّامه طباطبائی در بحثی ذیل یکی از آیات میفرماید: بنی اسرائیل با آنکه مدعی بودند همیشه بر دین جدّشان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده و خدای یگانه و غیر جسمانی را پرستش می کنند، اما چون دارای خویی مادی و حسی بودند، و اصالت حقیقی را در ماورای حس نمیدانند و چون سال ها در خدمت قبطیان بت پرست بودند، به همین دلیل، با دیدن نشانه هایی از بت پرستی به سرعت به آن روی می آوردند.
قرآن کریم در آیه ای از اینکه بنی اسرائیل با وجود نشانه های زیادی که خداوند برای آنان فرستاد، باز هم در گمراهی بودند، آنان را مورد مذمّت قرار می دهد: (سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُم مِّنْ آیَة بَیِّنَة وَمَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ) (بقره: 211) این نشانه ها شامل مار شدن عصای موسی(علیه السلام)، سایه انداختن ابرها بر سر بنی اسرائیل در روزهای آفتاب سوزان، شکافته شدن دریا و غرق شدن فرعون و انزال من و سلوی برای آنان بود. اما آنان کفر ورزیدند و گناهانی مانند نقض عهد، قتل انبیا و ترک وصیت های حضرت موسی(علیه السلام) را مرتکب شدند
ساخت پروژه موسی به مراتب از ساخت فیلم مصائب مسیح (مل گیبسن) در ایران دشوارتر است. هر پروژهای که حتی گوشهای از آن به انحرافات بنیاسرائیل اشاره میکند با مصائب سنگینی مواجه خواهد شد.
از سودیگر عموم پروژه سینمایی درباره پیامبران در سطح جهانی با انحرافات عقیدتی همراه استکه نمونه شاخص آن فیلم نوح (ع) دارن آنوفسکی است.
اما قصه موسی روایتی بر اساس مصادیق انحرافی یا برگرفته از عهدین نیست. این یک روایت قرآنی است که برای ساخت آن در جمهوری اسلامی از نبرد مستقیم با حاکمیت رژیم اشغالگر قدس واجبتر است. انحرافهای عقیدتی بنیاسرائیل هزاران سال بعد نمود واضحی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سراسر جهان به خود گرفته است و قطعا ساخت این پروژه جنجالی درباره ریشههای بنیاسرائیل تاثیرات گستردهای در خاورمیانه خواهد داشت. متاسفانه دستگاههای فرهنگی کشور با مناسبات جهانی تولید فیلم و سریال و اثرات وضعی منطقهای آن آنچنان آشنا نیستند و اگر سطح این آگاهی به مناسبات گسترش مییافت، بسیاری از مسئولان اصرار و تلاش خود را برای ساخت سریال موسی(ع) چند برابر میکردند. ساخت چنین اثری مصداق جنگ نظامی مستقیم با ایالات متحده و رژیم اشغالگر و پیروزی قطعی است.
پاپاراتزیها پروژه «گوساله سامری» را با هجمه دروغین درباره بودجه سریال آغاز کردند؟
در دو روز اخیر پروژه گوساله سامری توسط پاپاراتزهای مجازی با دستمایه قرار دادن یک گزارش محاسباتی افسانهای درباره بودجه سریال کلید خورده است. چهارم دیماه جلسهای با حضور وزیر فرهنگ در کمیسیون فرهنگی مجلس برگزار شد، رایزنیهایی که ظاهراً به اختصاص بودجههای قابل توجه برای برخی تولیدات الف ویژه تلویزیون منجر شده است.
حجتالاسلام محمدرضا میرتاج الدینی نائب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی درباره تولیدات الف ویژه سیما گفتوگویی را با خبرگزاری تسنیم انجام داد و گفت: در مقابل رسانههای استکباری و دیکتاتوری رسانهای علیه انقلاب اسلامی شکل گرفته، لازم است رسانههای داخلی از جمله صداوسیما را تقویت کنیم که در دو دهه گذشته فیلم فاخری تولید نشده و شاهد آن نبودهایم. بعد از سریال «امام علی(ع)» و «مختارنامه» یا سریالی درباره امام رضا(ع) – «ولایت عشق» – از این نوع سریالهای فاخر کم داریم. سریالهایی که الف ویژه و فاخرند و هزینهها و اعتبارات سنگینی را میطلبد.»
میرتاج الدینی تاکید کرد: «باید تشکر کنیم از صداوسیما که دو سالی است سریال فاخرِ «سلمان فارسی» را آغاز کرده و سناریویِ «حضرت موسی(ع)» را هم پیش میبرد. بالأخره هرکدام از این سریالها، دو هزار میلیارد بودجه میخواهند. سالی هزار میلیارد باید تزریق بشود تا اینها راه بیفتند. با بودجههای محدود صداوسیما به جایی نمیرسند و ما باید به دنبال منابع جدید برای حمایت از این کارهای بزرگ، نوسازی تجهیزات رسانه ملّی و آنتنهایی که دارند؛ ماهوارههایی که قرارداد میبندند و بخشهای خصوصی و تحریمهایی که ایجاد میشود.»
همزمان با این انتشار این اظهار نظر از سوی میرتاجالدینی، خبرآنلاین با تحلیل اظهارات این نماینده مجلس گزارشی را منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: وقتی بعد از پنج سال برآورد این سریال از ۲۰۰ میلیارد تومان به ۲ هزار میلیارد تومان رسیده و ده برابر شده، در حالی که هنوز ساختش شروع نشده؛ میتوان به این نتیجه رسید که هزینه نهایی تولید رقمی نزدیک به ده هزار میلیارد تومان خواهد بود چرا که در کمترین حالت هزینه نهایی یک سریال الف ویژه ۳ برابر برآورد اولیه است. تنها پروژهای که همان میزان برآورد شده به اتمام رسید، سریال «مدار صفر درجه» به کارگردانی حسن فتحی بود در حالی که سریالهای دیگر مثل «معمای شاه» با زیر ده میلیارد تومان برآوردشان شروع شد و نهایتا با ۵۶ میلیارد تومان به پایان رسید این یعنی هزینه نهایی ساخت سریال «معمای شاه» دو برابر سریال «مختار نامه» بوده است.
تحیل خبر آنلاین به سرعت تبدیل به خبری با تیتر بودجه دههزارمیلیارد تومانی سریال موسی شد و فوج حملات به سمت تهیهکننده سریال در فضای مجازی آغاز شد.
دست کم تمام افرادی که پس از آشوبهای اخیر بابت موضع گیری های اخیر رضوی از او دلخور بودند، پیامهای انتقادی خود را منتشر کردند.
مهاجم با عناوین حقیقی و حقوقی دارای گستردگی و تنوع بسیار جالبی بودند. سیامک رحمانی سردبیر سابق مجله پیام دامپزشکان که برای هر شماره با یک سلبریتی درباره نگاهداری حیوان خانگیاش گفتوگویی را تدارک میدید، متلکهایش را در توییتر منتشر کرد.
رهبران خارج نشینی که همچون علی مصلح (کارشناسی سینمایی اینترنشنال) و گلاویژه نادری (مدیر روابط عمومی محصولات محمد صادق رنجکشان) را میتوان به عنوان طرفهای مهاجم به سوی سریال موسی توصیف کرد.
اغلب گزارشها و اظهارنظرهای منتشر شده کاملا هماهنگ و همسو به نظر میرسند و در این مورد خاص رسانههایی که ظاهرا همسو با عقاید سازندگان هستند سکوت پیشه کردهاند و هیچ واکنشی به تحلیل اقتصادی – افسانهای منتشرشده نشان نمیدهند.
بیشتر بخوانید:
واکنش سید محمود رضوی به شایعه بودجه سریال حضرت موسی
با اوجگیری حملات تهیهکننده در توییتر خودش اعداد و ارقام مطرح شده را تکذیب کرد. تولید سریال موسی(ع) کلید نخورده اما پروژه گوسالههای سامری در حال تکمیل شدن است.
حالا باید منتظر ماند و دید مسئولان ارشد سیما در مورد این هجمه گسترده به سیما که دستمایه آن سریال موسی(ع) است چه واکنشی را نشان خواهند داد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است