سیده معصومه حسینی

یوم الله۱۳ آبان؛ از «رویداد تاریخی» تا «هویت‌ساز انقلابی»

یوم الله۱۳ آبان؛ از «رویداد تاریخی» تا «هویت‌ساز انقلابی»


گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ تاریخ، صفحات پرشماری از رویداد‌ها را در خود به ثبت رسانده هست؛ رویداد‌هایی که برخی تنها خاطره‌اند و برخی دیگر، «تاریخ‌ساز». اما فراتر از این، رده سومی نیز وجود دارد: رویداد‌هایی که «هویت‌ساز» هستند. حادثه ۱۳ آبان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، در نگاه رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای (مدظله العالی)، دقیقاً در این جایگاه سوم ایستاده هست. این واقعه، تنها یک «کسب پیروزی» نبود، بلکه یک «کشف حقیقت» بود؛ کشفی دوگانه که هویت واقعی دو طرف درگیری را برای همیشه عیان کرد.

متن تحلیلی:

امام خامنه‌ای با ژرف‌اندیشی خاصی، دو عینک برای نگاه به این حادثه ارائه می‌دهند: 

نگاه تاریخی: روز شیرین «اعتماد به نفس»

در این نگاه،۱۳ آبان در کنار حوادثی مانند «خنثی‌سازی قرارداد استعماری تنباکو» و «لغو قرارداد وثوق‌الدوله» قرار می‌گیرد. اینها روز‌های «اوج» و «پیروزی» هستند که با یادآوری آنها، ملت «اعتماد به نفس پیدا می‌کند» و «احساس قدرت و توانمندی می‌کند». این نگاه، گذشته را به مثابه «ذخیره‌ای از سرمایه معنوی» می‌نگرد که ملت را برای چالش‌های امروز و فردا توانمند می‌سازد.

 نگاه هویتی: روز روشن‌کننده «حقایق ذاتی»

این نگاه، قلب تحلیلی رهبری را تشکیل می‌دهد و ۱۳ آبان را از یک رویداد صرفاً تاریخی، به یک «سند زنده» تبدیل می‌کند. این حادثه پرده از دو هویت برداشت: هویت واقعی آمریکا: رهبری تأکید می‌کنند که این واقعه، «هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا را روشن کرد». پیش از این، ملت ایران آمریکا را از طریق کودتای ۲۸ مرداد می‌شناخت، اما ۱۳ آبان نشان داد که سفارت آمریکا، یک «اتاق توطئه» هست؛ مرکزی برای «نقشه‌پردازی و نقشه‌کشی برای به هم زدن انقلاب». اینجا بود که آمریکا نه به عنوان یک دولت عادی، بلکه به عنوان یک «دشمن فعال و تمام‌عیار» شناخته شد.

هویت واقعی انقلاب اسلامی: در سوی دیگر، این حادثه «هویت ذاتی نهضت اسلامی» را نیز آشکار کرد. انقلابی که ذاتاً «استکبارستیز» و «استقلال‌طلب» هست، نمی‌توانست وجود چنین کانون توطئه‌ای را در پایتخت خود تحمل کند. حرکت دانشجویان، تجلی طبیعی این ذات انقلاب بود.

نکته کلیدی:

رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت رد می‌کنند که مشکل ایران و آمریکا از ۱۳ آبان آغاز شده باشد. ایشان می‌فرمایند: «مخالفت ملت ایران با آمریکا از بیست‌وهشتم مرداد به وجود آمد». بنابراین، ۱۳ آبان یک «علت» جدید نبود، بلکه یک «معلول» و یک «عکس‌العمل طبیعی» در برابر دشمنی دیرینه بود. این تحلیل، قوی‌ترین پاسخ به آنانی هست که شعار «مرگ بر آمریکا» را به عنوان «علت اصلی» اختلاف معرفی می‌کنند. رهبری می‌فرمایند این شعار آنقدر بزرگ نیست که آمریکا به خاطر آن با ایران دشمنی کند، بلکه این دشمنی، ناشی از یک «تقابل منافع دو جریان» و یک «ناسازگاری ذاتی» هست.

نتیجه‌گیری:

پس ۱۳ آبان برای ما تنها یک «سالگرد» نیست. این روز، یک «نماد هویتی» هست. نمادی که هر سال به ما یادآوری می‌کند در برابر چه کسی ایستاده‌ایم و خودمان که هستیم. این واقعه به ما می‌آموزد که اختلاف ما با استکبار جهانی، یک اختلاف تاکتیکی یا موردی نیست، بلکه یک «تضاد ذاتی و غیرقابل حل» هست مگر با نفی هویت یکدیگر. از این منظر، ۱۳ آبان تنها یک روز تاریخی نیست؛ یک «قطب‌نمای هویتی» همیشگی برای ملت ایران و انقلاب اسلامی هست. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

یوم الله۱۳ آبان؛ از «رویداد تاریخی» تا «هویت‌ساز انقلابی»

یوم الله۱۳ آبان؛ از «رویداد تاریخی» تا «هویت‌ساز انقلابی» بیشتر بخوانید »

توشه راه؛ معنویت، سلاح مهارناپذیر مبارزه با استکبار

توشه راه؛ معنویت، سلاح مهارناپذیر مبارزه با استکبار


گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ در میدانی که غبار توطئه‌های استکبار جهانی فضا را تیره کرده هست، چه سلاحی می‌تواند سینه جوان انقلابی را مانند سپری فولادین، در برابر تیر‌های زهرآگین دشمن مصون دارد؟ این پرسشی هست که پاسخ آن را نمی‌توان در انبار‌های تسلیحاتی جست‌و‌جو کرد. پاسخ را باید در گنجینه‌ای جست که رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای (مدظله العالی)، در آغاز سخن با دانشجویان و دانش‌آموزان بر آن تأکید کردند: «ارتباط با خدا و معنویات». ایشان با اشاره به نام پرافتخار حضرت زهرا و حضرت زینب (س)، پلی زدند بین آرمان‌های آن اسوه‌های استقامت و مبارزه امروز ما؛ پلی به نام «عمل».

متن تحلیلی:

در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، شعار «مرگ بر آمریکا» تنها یک واکنش سیاسی یا احساسی نیست؛ این شعار، زمانی از عمق جان برمی‌خیزد و تبدیل به یک «هویت شکست‌ناپذیر» می‌شود که از دل یک ایمان ریشه‌دار و یک ارتباط مستمر با خدا سرچشمه گرفته باشد. ایشان به‌صراحت فرمودند: «آن جوانی می‌تواند در مقابل سطوت و قدرت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که دلش با خدا باشد، با خدا مرتبط باشد.»

این کلام، کلید فهم یک استراتژی بزرگ هست. استکبار جهانی تنها با زر و زور مقابله نمی‌کند، بلکه اصلی‌ترین سلاح آن، «شکست اراده‌ها» و «تهی کردن ملت‌ها از باور‌های اصیل» هست. در چنین شرایطی، اگر پایه‌های درونی یک ملت سست باشد، هیچ دیوار دفاعی‌ای دوام نمی‌آورد.

اما رهبر معظم انقلاب اسلامی این ارتباط با خدا را به صورت عملی و ملموس ترسیم می‌کنند:

نماز: به عنوان «نحوه‌ی حضور این دو بزرگوار در مقابل خدای متعال» معرفی می‌شود. نمازی که از شکل‌واره خارج شده و به یک «حالت قلبی» تبدیل شود.

حجاب: به‌ویژه به دختران و بانوان توصیه می‌شود که حجاب را یک «مسئله‌ی دینی و اسلامی و زهرائی و زینبی» بدانند. این تعبیر، حجاب را از یک دستور اجتماعی صرف، به یک «نماد هویتی» و «خط تمایز مکتبی» ارتقا می‌دهد.

انس با قرآن: با تأکیدی کاربردی: «قرآن را هر روز بخوانید، ولو نیم صفحه». این توصیه، قرآن را به یک «مونس همیشگی» و «منبع تغذیه فکری و روحی» روزانه تبدیل می‌کند.

نتیجه‌گیری:

بنابراین، در نقشه راه مقابله با استکبار که رهبر معظم انقلاب اسلامی ترسیم می‌کنند، اولین و مهم‌ترین سنگر، «سنگر دل‌ها» هست. مبارزه واقعی، از جبهه درون آغاز می‌شود. جوانی که با نمازش، حجابش و انس روزانه با قرآن، پناهگاه روح خود را مستحکم کرده باشد، همان «سرباز مهارناپذیری» هست که نه تهدید او را می‌لرزاند و نه وعده‌های فریبنده‌اش او را از مسیر منحرف می‌کند. اینجاست که معنویت، به قدرتمندترین سلاح در نبرد نرم و سخت با استکبار تبدیل می‌شود؛ سلاحی که دشمن نه توان تولیدش را دارد و نه می‌داند چگونه با آن مقابله کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

توشه راه؛ معنویت، سلاح مهارناپذیر مبارزه با استکبار

توشه راه؛ معنویت، سلاح مهارناپذیر مبارزه با استکبار بیشتر بخوانید »

نائینی؛ احیای یک میراث فراموش‌شده

نائینی؛ احیای یک میراث فراموش‌شده


گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ در فضای آکادمیک و حوزوی ایران، کمتر نام «میرزای نائینی» آن‌گونه که شایسته‌ی مقام علمی و اجتهادی‌اش هست، بر سر زبان‌هاست. این در حالی هست که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیداری صمیمانه با دست‌اندرکاران کنگره‌ی بین‌المللی این عالم بزرگ، به درستی به این «مظلومیت تاریخی» اشاره کردند و فرمودند: «مرحوم آقای نائینی یک روزی فضای نجف را پُر کرده بود از حرف و فکر خود، بعد بکلّی ایشان از حوزه‌ی کار و فکر و اشتهار علمی تقریباً متروک ماند و کمتر به ایشان پرداخته شد.»

این جمله، کلید فهم یک غفلت چنددهه‌ای هست. اما پرسش اصلی اینجاست: چگونه ممکن هست استوانه‌ای رفیع از حوزه‌ی کهن نجف، که روزی محفل علمی‌اش کانون توجه طلاب و فضلای زمان بوده، به چنین غربتی دچار شود؟

۱. عظمتی که مغفول ماند

ایشان در همان سخنان به جایگاه راستین نائینی اشاره می‌کنند: «مرحوم آقای نائینی بی‌شک یکی از استوانه‌های رفیع حوزه‌ی کهن نجف هست.» مقایسه‌ی ایشان با چهره‌های درخشان و کم‌نظیری مانند شیخ انصاری و صاحب‌جواهر، خود گواهی بر این مدعاست. نائینی در اوج بود. اما تاریخ، گاهی به دلایلی نامرئی، چهره‌ها را به حاشیه می‌راند.

۲. موج سیاست و غبار غربت

به نظر می‌رسد یکی از عمده‌ترین دلایل این غربت، درگیر شدن نام نائینی با ماجرای «مشروطه» و سپس «جمع‌آوری کتاب تنبیه‌الامه» باشد. همان‌طور که رهبر انقلاب به درستی تحلیل می‌کنند، این اقدام نائینی نه ناشی از پشیمانی از مبانی فکری، که واکنشی هوشمندانه در مقابل انحراف مشروطه‌ی دست‌ساز استعمار بود. اما این واقعه، احتمالاً باعث شد تا برخی، بدون درک عمق تحلیل سیاسی او، وی را تنها به عنوان یک چهره‌ی سیاسیِ «پشیمان» ببینند و از ابعاد عظیم علمی‌اش غافل بمانند.

۳. ضرورت احیای میراث نائینی

بیانات امام خامنه‌ای، نه فقط یک یادآوری، که یک «فراخوان» هست. فراخوانی برای بازگشت به میراث فکری عالمی که «نوآوری‌های ایشان در مبانی اصولی فوق‌العاده هست» و «تربیت شاگرد» در مکتبش، مراجعی بزرگ را به دنیای اسلام تقدیم کرد. پرداختن به عالم بزرگوار نائینی، امروز تنها یک کار آکادمیک نیست؛ یک ضرورت هست. زیرا احیای اندیشه‌ی او، به معنای احیای روشی هست که در آن، اجتهاد عمیق فقهی با درک هوشمندانه از مسائل سیاسی و اجتماعی درمی‌آمیزد.

سخن پایانی

مظلومیت میرزای نائینی، تنها مربوط به گذشته نیست. این غربت، هشداری برای امروز ماست که مبادا دیگر گنجینه‌های فکری و علمی خود را به دست فراموشی بسپاریم. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «شما حالا دارید می‌پردازید؛ ان‌شاءالله ابعاد علمی و عملی و سیاسی ایشان روشن بشود.» این اولین گام برای شکستن سکوت پیرامون این چهره‌ی تأثیرگذار و بهره‌گیری از دریای بیکران علم و اندیشه‌ی او برای پاسخگویی به مسائل پیچیده‌ی دنیای امروز هست.

در یادداشت بعدی خواهیم خواند: «نظم نوین فقهی؛ رمز جذابیت درس فارسی نائینی در نجف عربی» – چگونه سبک تدریس و شاکله‌سازی علمی نائینی، حوزه‌ی نجف را متحول کرد؟

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نائینی؛ احیای یک میراث فراموش‌شده

نائینی؛ احیای یک میراث فراموش‌شده بیشتر بخوانید »

ترویج نماز یک «مسئولیت اجتماعی» است


گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ نماز، ستون دین و شکوه‌بخش آسمانیِ زندگی روزمره انسان هست. در بیانیه اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، نماز نه به عنوان یک تکلیف خشک، بلکه به مثابه «فریضه‌ای پُرمعنی و حیات‌بخش» ترسیم شده هست. این کلمات، کلیدی برای گشودن دریایی از معناست؛ دریایی که اگر به آن وارد شویم، آرامش دل، استحکام اراده، عمق ایمان و زنده‌مانی امید را به ارمغان خواهد آورد. این یادداشت، واکاوی این پیام آسمانی و تبیین نقش نماز در سرنوشت دنیوی و اخروی انسان هست.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در این بیانیه، با تأکید بر «خشوع و دل‌سپاری به معبوب»، نماز را از یک عمل فردی فراتر برده و به آن نقش «سرنوشت‌ساز» می‌بخشند. ایشان به درستی اشاره می‌کنند که نماز، تنها یک عبادت نیست، بلکه یک «مؤسسه تربیتی» هست که محصول آن، «دلی آرام»، «اراده‌ای مستحکم»، «ایمانی ژرف» و «امیدی زنده» هست. این چهار ویژگی، همان سرمایه‌هایی هستند که انسان معاصر، در هیاهوی زندگی ماشینی و بحران‌های معنوی، به شدت به آنها نیازمند هست.

توصیه فراوان به نماز در متون دینی و اعلام آن به عنوان «بهترین کارها» در اذان، نشان از اولویت و ضرورت این فریضه در نظام ارزشی اسلام دارد. اما نکته کلیدی در بیانیه، توجه به نقش «پدران، مادران، معلمان و معاشران» و همچنین «مقررات و عادات زندگی» در نهادینه کردن فرهنگ نماز هست. این نشان می‌دهد که ترویج نماز، تنها وظیفه نهاد‌های دینی نیست، بلکه یک «مسئولیت اجتماعی» هست که از کانون خانواده آغاز شده و تا سطح کلان جامعه امتداد می‌یابد.

ایشان با اشاره به «ابزار‌های نوین» و «مشوق‌ها»، راهکاری عملی برای مواجهه با چالش‌های دنیای مدرن ارائه می‌دهند. این یعنی نماز باید با زبان روز و روش‌های جذاب به نسل جدید معرفی شود و ظرافت‌های معنوی آن تبیین شود.

در پایان باید گفت:

پیام رهبر انقلاب، یادآوری حکیمانه این حقیقت هست که نماز، موتور محرکه معنویت و نیروی پیشبرنده جامعه به سوی تعالی هست. اگر نماز با خشوع و معرفت اقامه شود، نه تنها زندگی فردی را متحول می‌کند، که جامعه را در برابر طوفان‌های فکری و اخلاقی بیمه می‌نماید. بنابراین، همگان باید این ندای آسمانی را اجابت کرده و در مسیر ترویج این «نهال پرثمر» گام بردارند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ترویج نماز یک «مسئولیت اجتماعی» است

ترویج نماز یک «مسئولیت اجتماعی» است بیشتر بخوانید »

چگونه نعمت‌ها را نگه داریم

چگونه نعمت‌ها را نگه داریم


گروه استانهای دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ در دنیایی که مردم دائماً از «کمبود» می‌نالند و کمتر کسی از «داشتن» سخن می‌گوید، سخن امیرالمؤمنین علی (ع) یادآور حقیقتی فراموش‌شده هست: بقای نعمت، نه به تلاش بیشتر، بلکه به شکر عمیق‌تر بستگی دارد. ما در عصر فراوانی امکانات، اما فقرِ قدردانی زندگی می‌کنیم؛ جایی که ناسپاسی، آرام و بی‌صدا، نعمت‌ها را می‌فرساید و فرصت‌ها را از بین می‌برد.

متن حکمت

قال أمیرالمؤمنین (ع): «إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ.» هنگامى که مقدمات نعمت‌ها به شما روى آورد ادامه آن را به واسطه کمى شکرگذارى از خود دور نسازید.

تحلیل و بسط حکمت

۱. آغاز و انجام نعمت

نعمت، همچون جوی آبی هست که به‌تدریج جاری می‌شود؛ اول نشانه‌ای می‌آید، بعد سیلاب برکت. اما اگر همان ابتدا ناسپاسی کردیم، سرچشمه خشک می‌شود و هیچ‌گاه به «اکمال نعمت» نمی‌رسیم. در سطح فردی، نعمت می‌تواند فرصت، دوست، ایده یا موفقیت و حتی خانواده‌ای پر از عشق و محبت باشد و در سطح اجتماعی، می‌تواند آرامش، امنیت یا اعتماد وانسجام مردم باشد.

۲. شکر؛ حفظ‌کننده‌ی برکت‌ها

شکر در نگاه امام علی (ع) فقط گفتن «الحمدلله» نیست؛ بلکه نوعی رفتار آگاهانه برای پاسداری از نعمت هست. هر نعمتی، زبان خاص خود را برای شکر دارد: نعمت علم، با آموزش و نشر آن حفظ می‌شود؛ نعمت دوستی، با وفاداری و صداقت؛ نعمت امنیت، با مشارکت و بصیرت اجتماعی. وقتی شکر را به رفتار تبدیل کنیم، نعمت‌ها ریشه‌دار می‌شوند.

۳. ناسپاسی؛ آفت تمدن‌ها

هیچ جامعه‌ای یک‌باره سقوط نمی‌کند؛ ناسپاسی، آرام‌آرام نعمت‌ها را از میان می‌برد. وقتی مردم و مسئولین، نعمتِ امنیت، نعمت انسجام، نعمتِ آرامش، یا نعمتِ مدیران صادق و یا مردم صبور و همراه را عادی بگیرند، دیر یا زود از دست می‌رود. همین منطق در خانواده و تشکل‌ها نیز جاری هست: وقتی حضور کسی را عادت می‌پنداریم، قدرش را نمی‌دانیم تا از دست برود.

۴. فرصت‌ها؛ نعمت‌های پنهان

گاهی «نعمت» در لباس فرصت به سراغ ما می‌آید؛ ایده‌ای تازه، موقعیتی اجتماعی، یا نیروی جوانی. اگر قدر این فرصت‌ها دانسته نشود و در همان ابتدای ظهورشان بی‌تفاوتی نشان دهیم، از میان می‌روند. در میدان تمدن‌سازی و جهاد فرهنگی نیز، شکر نعمت، یعنی استفاده‌ی درست از فرصت‌هایی که خدا برای پیشرفت جامعه عطا می‌کند.

نتیجه‌گیری

امام علی (ع) در این حکمت به ما می‌آموزند که تداوم هر نعمت، در گرو شکر آن هست. شکر یعنی دیدن نعمت پیش از ازدست‌رفتنش، و پاسداری از آن با رفتار و نیت درست. در زندگی فردی، خانوادگی، تشکیلاتی و اجتماعی، هرگاه نشانه‌های یک خیر یا پیشرفت نمایان شد، باید از همان آغاز مراقبش بود. بی‌توجهی به نشانه‌های کوچک، آغاز محرومیت از برکات بزرگ هست.

تلنگر پایانی

شاید این روز‌ها خدا در زندگی ما، جامعه‌مان یا کشورمان، شروع تبلور یک نعمت را فرستاده باشد نشانه‌هایی از خیر و فرصت. سؤال این هست: آیا ما قدردان و مراقبیم، یا با بی‌توجهی و گله‌مندی، داریم آرام‌آرام نعمت‌ها را از خود می‌رانیم؟

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

چگونه نعمت‌ها را نگه داریم

چگونه نعمت‌ها را نگه داریم بیشتر بخوانید »