سید ابراهیم رئیسی

اعتماد به نفس عجیب معاون اول دولت روحانی

اعتماد به نفس عجیب معاون اول دولت روحانی



معاون اول رئیس‌جمهور در دولت روحانی، در ادبیاتی کنایه‌آمیز گفت خدا را شکر کسانی در انتخابات کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع کشور داشتند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری عضو مرکزیت حزب کارگزاران، در گفت‌وگو با خبرآنلاین اظهار کرد: «۱۴-۱۵ سال است که گرفتار تحریم‌های مختلف هستیم که همه زندگی مردم ایران را تحت‌تاثیر قرار داده ‌است. ما نمی‌توانیم بگوییم که چون مقاومت می‌کنیم، این شرایط می‌تواند ادامه پیدا کند، نتیجه‌ این شرایط همین قطعی‌ برق می‌شود. شرایط فعلی در برق و گاز و ناترازی‌های انرژی یکی از تبعات و دستاوردهای این تحریم است. به مردم ایران ظلم کردند. ما به‌عنوان مسئولین کشور نباید خواب راحت داشته ‌باشیم وقتی می‌بینیم که تحریم جلوی مردم است. باید از تمام ابزارهای قدرت استفاده می‌شد و با نهایت عزت می‌رفتند، مذاکره می‌کردند و معضل تحریم‌ها را حل می‌کردند.

خبرآنلاین نوشت: «آقای جهانگیری! از آقای پزشکیان برای حضور در دولت چهاردهم پیشنهادی داشتید؟» این سؤال دیگری بود که از جهانگیری در «کافه خبر» پرسیدیم و او گفت: «خیر. هیچ‌ پیشنهادی را هم قبول نمی‌کردم، زیرا…».

جهانگیری درباره کاندیداتوری‌اش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، گفت: دوستان، از جمله آقای خاتمی و دیگران مدام به من اصرار می‌کردند که کاندیدا شوم، اما من قبول نمی‌کردم. به همین دلیل فکر می‌کردند من از رد شورای نگهبان می‌ترسم. یکی از دوستان در جلسه‌ای عصبانی شد و یکی از اعضای شورای نگهبان را نام برد و گفت فلانی کیست که بخواهد تو را رد کند؟ چرا برایت مهم است؟ من کم قسم می‌خورم، اما آن‌جا مجبور شدم و قسم خوردم که والله نمی‌ترسم، اصلاً برایم مطلوب‌ترین حالت این است که بیایم و رد صلاحیت شوم، چون به مردم هم جواب داده‌ام که من آمدم و چیزی که در توانم بود را عرضه کردم، اما شورای نگهبان رد صلاحیتم کرد. در آن جلسه گفتم بیشتر به این فکر می‌کنم که بیایم، تایید شده و رئیس‌جمهور شوم. تمام سلول‌های بدنم با این فکر درد می‌گیرد.

معاون اول رئیس‌جمهور در دولت یازدهم و دوازدهم در اظهاراتی که کنایه به آقای پزشکیان رئیس‌جمهور هم هست، گفته است: ممکن است یک نفر نداند که قرار است وارد چه صحنه‌ای شود و فقط می‌خواهد رئیس‌جمهور شود، اما من‌ می‌دانم و فکر می‌کنم تعبیرش را در همان روز به کار بردم و گفتم مشکلات به حدی است که من فکر می‌کنم اگر رئیس‌جمهور شوم، شش ماه بعد همین مردم به خیابان می‌آیند و شعار می‌دهند مرگ بر فلانی! استعفا! استعفا! چون به کس دیگری که نمی‌توانند بگویند به رئیس‌جمهور می‌گویند. لذا از نظر خودم دوره سختی است. هرکسی رئیس‌جمهور می‌شد، شرایط سختی بود. خدا را شکر کسانی کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع کشور داشتند.

اسحاق جهانگیری ضمن نقد برنامه‌های توسعه گفت: ما باید توسعه ایران را به یک موضوع محوری و مورد تفاهم عموم نخبگان، مردم ایران و مسئولین تبدیل کنیم. این برنامه‌های توسعه شوخی است، وقتی داشتند برنامه ششم را می‌نوشتند من معاون اول بودم. به مجمع تشخیص رفتم و دیدم بحث رشد ۸ درصد مطرح است، گفتم آقایان شما برچه مبنایی از رشد ۸ درصدی حرف می‌زنید؟ گذشته‌تان رشد ۸ درصدی بوده؟ در این سال‌ها که مدام یک درصد و نیم درصد بود. چه اتفاقاتی افتاده است که می‌خواهید بگویید در آینده رشد ۸ درصدی خواهیم‌ داشت. بالاخره وقتی کسی حرفی می‌زند باید مبنایی داشته‌ باشد.

اظهارات از موضع بالای آقای جهانگیری در حالی است که دولت متبوع وی، سرآمد بسیاری از غافلگیری‌ها و بی‌خبری‌ها و سوءتدبیرها محسوب می‌شود و شخص او معاون اول رئیس‌جمهور در دولتی بود که هم کلاه برجام سرش رفت، هم قبول کرد کلاه توافق آب و هوائی پاریس را سرش بگذارند و به کاهش مصرف سوخت فسیلی و در نتیجه توقف روند توسعه نیروگاه‌ها تن داد، هم وزیر نیروی آن ادعا کرد به خاطر ۲۰۰ مگاوات برق زیر بار مافیای نیروگاه‌سازی نمی‌رود، هم دو برابر شدن تحریم‌ها را به جان خرید و هم کشور را گرفتار خسارت‌های جاری برجام (مثل مکانیسم ماشه و…) کرد، هم بدترین رکورد تورم را به ثبت رساند و هم دولت را با خزانه خالی تحویل شهید رئیسی داد و اعضای آن در اولین جلسه با آقای رئیسی گفتند دولت پولی ندارد تا حقوق مرداد ۱۴۰۰ کارمندان خود را بپردازد. منفی شدن رشد اقتصاد، سقوط چشمگیر صادرات نفت، قتل‌عام ۷۰۹ نفری کرونا از مردم، قطع گاز و برق در فصول مختلف سال، توقف خودکفایی گندم و واردات ۸ میلیون تن گندم و… از جمله ویژگی‌های دورانی است که آقای جهانگیری معاون اول بود و روزنامه‌های همسو از او کاریکاتور سوپرمن تصویر می‌کردند.

اما دولت شهید رئیسی با اعتقاد به این که نباید اسیر عملیات فریب و فرصت‌سوزی غرب ماند، واکسیناسیون کرونا را به سرانجام رساند، رایزنی با شرکای سیاسی و اقتصادی فرا غرب را توسعه داد، صادرات نفتی را با وجود تحریم‌ها احیا کرد، بخش مهمی از ناترازی برق و گاز را با تدابیر مختلف مهار کرد، خودکفایی گندم را احیا کرد، به هشت هزار کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل یاری رساند تا تولید را از سر بگیرند، و رشد اقتصادی را به بالای ۵ درصد رساند. قطعا اگر آن روند تداوم پیدا می‌کرد، رشد هشت درصد هم در دسترس بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعتماد به نفس عجیب معاون اول دولت روحانی بیشتر بخوانید »

عامل مرگ ۵۰ هزار ایرانی در سال/ افزایش ۵۴ درصدی مصرف قلیان در کشور

عامل مرگ ۵۰ هزار ایرانی در سال/ افزایش ۵۴ درصدی مصرف قلیان در کشور



سالانه حدود ۵۰ هزار نفر در ایران به دلیل مصرف سیگار جان خود را از دست می‌دهند و در مقابل ۵۰ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور وارد می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر علیرضا رییسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت در نشست کشوری کنترل دخانیات با تشریح وضعیت صنعت دخانیات و سیگار در ایران گغت: فرهنگسازی صحیح در رسانه ها و تلویزیون مبنی بر اینکه کشیدن سیگار موجب آرامش و تسکین روح نخواهد شد یک امر مهم و قابل توجه است. بر این اساس نقش رسانه ها در مقابله با تبلیغات نادرست مصرف سیگار بسیار مهم است و باید فرهنگسازی منفی در سریال های تلویزیونی اصلاح شود.

رئیسی با مقایسه مصرف سیگار در سال‌های ۱۳۹۵و ۱۴۰۰ بیان کرد: در سال ۱۴۰۰، مصرف دخانیات در مردان ۳ درصد و در زنان ۱۱ درصد افزایش یافته است. با افزایش ۵۴ درصدی مصرف قلیان طی این سالها هم مواجهیم. علت اصلی این موضوع زیاد شدن تنباکو های معطر با رایحه های مختلف است که نتیجه تبلیغ و جذب بیشتر افراد به مصرف بوده است و باید با جدیت با آنها برخورد کرد.

این مسئول با اشاره به این که معرفی و ترویج اماکنی که مصرف دخانیات در آنها ممنوع است، یک اقدام مهم و ارزشمند به شمار می‌رود، تاکید کرد: هرچه بیشتر در این حوزه فرهنگسازی شود قطعا بسیاری از اماکن از دخانیات پاکسازی می‌شوند.

به گفته رییسی یکی دیگر از این اقدامات در این حوزه ممنوع کردن مصرف سیگار برای افراد زیر ۱۸ سال و همچنین عدم نخ فروشی سیگار است که با همکاری نهاد های قانونی این امر تحقق خواهد یافت.

معاون بهداشت وزارت بهداشت، برنامه ترک سیگار را از اهداف مهم برنامه هفتم توسعه در حوزه پزشک خانواده نام برد و گفت: اجرای برنامه‌های پیشگیرانه و آموزشی در مدارس و مراکز بهداشتی از دیگر اقدامات پیشگیرانه در این حوزه است.

رییسی بر استاندارد سازی بسته بندی سیگار با همکاری وزارت صمت تاکید کرد و افزود: طراحی ساده بسته بندی سیگار، هم در کاهش جذب افراد موثر است و هم تنوع کمتر و یک شکل شدن آن موجب کاهش قاچاق دخانیات خواهد شد.

او سیگار الکترونیک را به عنوان یک ترفند جدید برای جذب جوانان معرفی کرد و گفت: ترویج فرهنگ غلط استفاده از سیگار الکترونیک با درصد نیکوتین کمتر و عارضه کمتر موجب افزایش جذب درصد بیشتری از افراد جامعه برای استفاده از این سیگار است و قطعا ورود به مصرف دخانیات باعث مبتلا شدن فرد به مشکلات بیشتری خواهد شد.

معاون بهداشت وزارت بهداشت افزایش مالیات بر سیگار را در مصرف سیگار مهم دانست و تاکید کرد: سیگار در کشور ما به شدت ارزان است و قطعا افزایش قیمت سیگار باعث کم تر شدن متقاضی خواهد شد که این موضوع یکی از برنامه مهم ما خواهد بود.

به گزارش مجاهدت از پایگاه خبری وزارت بهداشت، رئیسی دخانیات را از ریسک فاکتور های مهم بیماری های مزمن در دنیا دانست و بر لزوم همکاری بین وزارتخانه‌ها و نهادهای مختلف برای کاهش مصرف دخانیات و بهبود سلامت عمومی تأکید کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عامل مرگ ۵۰ هزار ایرانی در سال/ افزایش ۵۴ درصدی مصرف قلیان در کشور بیشتر بخوانید »

شهید امیرعبداللهیان دغدغه تسهیل سفر زائران حج را داشت

شهید امیرعبداللهیان دغدغه تسهیل سفر زائران حج را داشت


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، از پایگاه خبررسانی حج، حجت الاسلام سیدعبدالفتاح نواب سرپرست حجاج ایرانی به همراه سیدعباس حسینی رئیس سازمان حج و زیارت در دیدار با خانواده شهید حسین امیرعبداللهیان وزیر سابق امور خارجه، یاد و خاطره این شهید گرانقدر را گرامیداشت و از خدمات وی در حوزه حج و زیارت تقدیر کرد.

نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، راه‌اندازی سفر‌های عمره و حل بسیاری از مشکلات سفر حج و اربعین را با تلاش شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و وزیر پر تلاش او، شهید امیرعبداللهیان را یادآور شد و به پیگیری‌های بی‌وقفه و مخلصانه وزیر امور خارجه شهید به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی در تسهیل سفر زائران ایرانی اشاره کرد و گفت: از دغدغه ایشان بود که در طول سفر حج چند نوبت تماس می‌گرفت و از روند امور و بهینه شدن خدمات حوزه وزارتخانه خویش استفسار می‌کرد.

نواب افزود: سرعت اقدام، پیگیری امور تا حصول نتیجه، ادب فوق العاده و تواضع چشمگیر از اخلاق فردی و مدیریتی این شهید گرانمایه و روایتگر حوادث سوریه در کتاب ارزشمند صبح شام بود.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید امیرعبداللهیان دغدغه تسهیل سفر زائران حج را داشت بیشتر بخوانید »

خاطرات شنیده نشده از رئیس‌جمهور شهید

خاطرات شنیده نشده از رئیس‌جمهور شهید

به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، خانم علم الهدی، همسر شهید سید ابراهیم رئیسی، با حضور در برنامه تلویزیونی «بدون تعارف» به بیان ناگفته هایی از زندگی شهید رییسی پرداخت.

کد ویدیو

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خاطرات شنیده نشده از رئیس‌جمهور شهید بیشتر بخوانید »

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: «مرد پولادین انقلاب» لقب کسی هست که اسوه صبر و مقاومت بود؛ او در دوران نهضت انقلاب اسلامی، علی‌رغم این‌که به مبارزه با رژیم پهلوی می‌پرداخت، زمانی که در زندان‌های طاغوت بود نیز همواره در جهت روشنگری منحرفان از جمله افرادی که با ظاهری اسلامی، تفکرات مارکسیستی داشتند، تلاش می‌کرد؛ شهید «سید اسدالله لاجوردی»؛ همان مبارز انقلابی که در کنار روحانیت مبارز و یاران امام خمینی (ره)، در ۲ جبهه مبارزه با شاه و نفاق به مبارزه پرداخت.

شهید لاجوردی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به‌دلیل این‌که از محضر علمای بزرگی بهره برده بود، با مباحث فقهی آشنا بوده و جزو معدود افرادی بود که افراد و جریانات را بسیار دقیق می‌شناخت؛ بنابراین با دارا بودن خصوصیاتی همچون آشنایی با فقه، شناخت گروه‌ها و جریانات سیاسی از جمله گروه‌های انحرافی نظیر مجاهدین خلق، فرقان، توده‌ای‌ها و…، توانایی مدیریت بحران، بصیرت بالا، دشمن‌شناسی، زمان‌شناسی و شجاعت، در جایگاه دادستان توانست در شرایط خطیر سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، جریانات ضدانقلاب داخلی که دست به ایجاد ناامنی‌ها و ترور‌های بسیاری می‌زدند را شناسایی و آن‌ها را به میز محاکمه بکشاند؛ البته در این میان، او همواره سعی می‌کرد در میان زندانی‌ها، کسانی که قابل هدایت و توبه‌پذیر هستند را از مسیر غلطی که در آن قرار گرفته‌اند آگاه سازد و در یک کلام، زندان را به دانشگاه تبدیل کرده بود.

شهید جمهور، حضرت آیت‌الله «سید ابراهیم رئیسی» که او نیز در برخورد با جریان‌های انحرافی و منافقینی که در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی دست به ترور‌های گسترده مردم و مسئولان می‌زدند، همچون شهید لاجوردی بوده و به‌همین دلیل، مانند این شهید والامقام بار‌ها تحت آماج تهمت‌های دشمنان و ناآگاهان قرار گرفته بود؛ در روایت‌هایی به بیان خصوصیت‌های شهید لاجوردی پرداخته هست.

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته

شهید «سید اسدالله لاجوردی» در کنار شهید «سید ابراهیم رئیسی»

تسلط شهید لاجوردی به فقه

شهید لاجوردی با مباحث فقهی و دروس حوزوی و با مباحث فقهی اسلامی آشنا بود؛ ضمن این‌که در دوران طولانی زندان، با علما و بزرگان زیادی محشور بوده و از آن‌ها مطالب بسیار مفیدی را دریافت کرده بود.

در مباحث شرعی، مجتهد بودنِ قاضی از شروط لازم هست؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به‌دلیل اینکه دستگاه قضا باید اداره می‌شد و مجتهد هم به اندازه کافی نداشتیم، امام فرمودند «مقلد هم می‌تواند قاضی باشد، به شرط آن‌که مباحث فقهی را به اندازه کافی بداند»؛ شهید لاجوردی، هم فقه را به اندازه کافی می‌دانست و هم به معنای واقعی کلمه مقلد امام بود و زمانی که امام فتوایی را صادر می‌فرمودند، ایشان خود را متعهد به اجرای آن می‌دانست؛ از همه مهم‌تر، قدرت ایشان در بحث و چالش با اعضای گروهک‌ها در زندان و در سال‌های متمادی بود.

شهید لاجوردی حقیقت جزو معدود افرادی بود که افراد و جریانات را بسیار دقیق می‌شناخت و با بحث‌ها و پرسش و پاسخ‌هایی که طی سال‌های متمادی با آن‌ها داشت، اطلاعات بسیار خوبی از آن‌ها به دست آورده بود؛ به همین دلیل هم بود که توانست در آن شرایط خطیر، از عهده مسئولیت مهم خود برآید.

مناسب‌ترین گزینه برای دادستانی

شهید لاجوردی این توانایی را داشت که سربازان دشمن را در هر لباسی که بودند، به‌سرعت و عمیقاً تشخیص می‌داد؛ در آن شرایط اگر شما یک دکتر حقوق را هم دادستان می‌کردید؛ اما این شناخت عمیق و گسترده را از جریانات سیاسی نداشت و مهم‌تر از آن، شجاعت و شهامت شهید لاجوردی را برای مواجهه با جریانات نداشت، هرگز نمی‌توانست آن‌قدر مؤثر باشد. ایشان مناسب‌ترین گزینه بود که توانست با جسارت و درایت تمام، جریانات ضدانقلاب داخلی را شناسایی و سرکوب کند.

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته

مدیریت قوی بحران و شناخت شیوه‌های نفوذ

شهید لاجوردی نمونه بسیار برجسته «مدیریت در بحران» بود که از پیچیده‌ترین انواع مدیریت هست؛ ایشان در عین حال که دادستان تهران بود، مسائل گروهک‌ها را در سطح کشور تعقیب می‌کرد؛ زیرا آن‌ها به‌صورت شبکه‌ای و بسیار پیچیده عمل می‌کردند. در آن دوره خطیر ما به دادستانی نیاز داشتیم که هم با جریانات سیاسی مختلف مخصوصاً منافقین آشنایی داشته باشد و هم در کنار آن، روحیه دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی قدرتمندی داشته باشد و شهید لاجوردی انصافاً از هر دو ویژگی، به تمامی برخوردار بود و در دورانی هم خواهان برخورد قاطع با آن شده بود که برخی معتقد بودند، شدت عمل در این حد ضرورت ندارد. ایشان همواره تاکید می‌کرد این‌ها از ترفند‌های بسیار زیرکانه‌ای برای نفوذ در بدنه انقلاب اسلامی و تخریب و تضعیف آن استفاده می‌کنند. بعد‌ها مشخص شد که ایشان چقدر دقیق فکر می‌کرده هست.

دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته 

شهید لاجوردی هوش و ذکاوت سرشاری داشت و از آن مهم‌تر، از بصیرت بالایی برخوردار بود؛ بصیرت برای یک انسان مبارز و یک فعال سیاسی از هر ویژگی دیگری مهم‌تر هست؛ کوری دل از نابینایی سر بدتر هست؛ زیرا انسان کوردل قادر به تشخیص دوست و دشمن نیست و متوجه مکر‌ها و ترفند‌های او نمی‌شود. 

بصیرت برای انسان سرمایه بزرگی هست و شهید لاجوردی از این ویژگی به تمامی برخوردار بود؛ ایشان با یک‌بار ملاقات با یک فرد می‌توانست شناخت جامعی از او به‌دست بیاورد و همین بصیرت، ذکاوت و بینش عمیق، از او یک دشمن‌شناس درجه یک و یک چهره سیاسی برجسته ساخته بود؛ به‌همین دلیل هم چه زمانی که سخن می‌گفت و چه در مقام اقدام و تصمیم‌گیری به‌عنوان یک چهره آگاه، عالم و سیاسی توانا عمل می‌کرد؛ شهید لاجوردی یک چهره سیاسی بصیر بود. 

شناخت کامل از منافقین

یادم هست موقعی که مجاهدین خلق زندانی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شدند و پرچم خود را با آیه «فضل الله المجاهدین…» در راهپیمایی‌ها بالا بردند، اکثر مردم به آن‌ها حسن‌نظر داشتند؛ اما افراد بصیری، چون شهید «هاشمی‌نژاد» فریاد می‌زدند که گول اینها را نخورید، اینها منافق هستند. ایشان در زمانی این حرف را زد که هنوز آن چهره واقعی خود را نشان نداده و و وارد فاز نظامی نشده بودند؛ امثال ایشان که مطالعات کافی درباره منافقین داشتند و سال‌های سال از نزدیک آن‌ها را می‌شناختند و مخصوصاً در زندان با آن چالش داشتند، خیلی خوب ماهیت آن‌ها را می‌شناختند. 

شهید لاجوردی هم از سال‌های زندان آن‌ها را می‌شناخت و می‌دانست که یک جریان مارکسیستی با پوشش اسلامی هستند. یادم هست که امام می‌فرمودند اگر من حتی یک درصد احتمال هدایت در آن‌ها می‌دیدم، به جای اینکه آن‌ها بگویند می‌خواهند به دیدن من بیایند، خودم نزد آن‌ها می‌رفتم؛ شهید لاجوردی تقریباً تمام آثار آن‌ها را عمیقاً مطالعه و عملکرد آن‌ها را در زندان با دقت مشاهده کرده بود؛ بنابراین دیدگاه آن‌ها را نسبت به اسلام، روحانیت و شخص حضرت امام می‌دانست؛ او درباره گروه فرقان هم بینش عمیقی داشت، در حالی که این گروه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، دست‌کم نمود بیرونی بارزی نداشت؛ فرقان از نظر فکری مثل منافقین بود؛ اما انسجام و سازماندهی آن‌ها را نداشت؛ این گروه هرچند چهره‌های برجسته انقلاب اسلامی از جمله شهید مطهری، شهید مفتح و… را از ما گرفت؛ اما، چون پیچیدگی ریشه منافقین را نداشت، به سرعت و قبل از اینکه فجایع بیشتری را به بار بیاورد، ریشه‌کن شد؛ شهید لاجوردی با سازمان‌های چپ متعددی هم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعال شده بودند، سریع و به موقع برخورد کرد.

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته

زمان‌شناس و آدم‌شناس

یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته شهید لاجوردی، «زمان شناس» بودن هست؛ گاهی انسان شناخت عمیق از موضوعی دارد و انسان بصیری هست؛ اما زمان مناسب را درست تشخیص نمی‌دهد؛ ایشان بسیار زمان‌شناس بود و به‌درستی تشخیص می‌داد که اگر در کاری تأخیر بیافتد، انقلاب اسلامی آسیب‌های فراوان خواهد دید؛ به‌همین دلیل افرادی را جمع کرد که پیش از هرچیزی، انگیزه بالایی برای مقابله با جریانات محارب و انحرافی داشتند و چندان به این موضوع که فرد حقوق می‌داند یا نمی‌داند، اعتنایی نکرد. بصیرت و انگیزه، ویژگی‌های مهمی بودند که شهید لاجوردی برای انتخاب همکاران خود درنظر داشت و از آن‌جا که آدم‌شناس بسیار متبحری هم بود، توانست چنین افرادی را دعوت به کار کند و در ظرف مدتی کوتاه، شر فرقان، حزب توده، راه کارگر و به‌خصوص منافقین را از سر انقلاب اسلامی کوتاه کند. ریشه‌کن کردن حزب توده با آن سابقه طولانی و ریشه‌های عمیق در تاریخ معاصر ما، به‌هیچ‌وجه کار ساده‌ای نبود. 

تلاش دادستان برای آگاه‌سازی متهم 

شهید لاجوردی معتقد بود که توبه منافقین، «توبه تاکتیکی» هست و آن‌ها طوری شست‌وشوی مغزی شده‌اند که امکان توبه واقعی ندارند، یا کمتر این امکان را پیدا می‌کنند؛ کما این که دیدیم برخی از کسانی که توبه کردند، همان‌هایی بودند که باز اسلحه به‌دست گرفتند. هیچ دادستانی به خود زحمت بحث با متهم را نمی‌دهد؛ ولی شهید لاجوردی وقت می‌گذاشت و با آن‌ها صحبت می‌کرد؛ اما در مورد اعضای گروه فرقان معتقد بود که اینها هنوز مثل منافقین متصلب نشده‌اند و امکان بازگرداندن آن‌ها هست؛ کما اینکه بسیاری از آن‌ها برگشتند و سران این گروه بیشترین ضربه را از ناحیه همین کسانی خوردند که متوجه شدند سران و رده‌های بالا چه بلایی سر آن‌ها آورده‌اند. آن‌ها به‌شکلی جدی و همه‌جانبه در ریشه‌کنی فرقان شرکت کردند. 

برای شهید لاجوردی دستیابی به ریشه‌های نفاق مهم‌تر از دستگیری سمپاد‌ها و اعضا بود. او معتقد بود که باید فساد را به شکل ریشه‌ای حل کرد و این جز با موشکافی و واکاوی دقیق عمیق و گسترده – که در دوره ایشان شکل گرفت – میسر نبود؛ واقعیت این هست که با وجود اهمیت کار قضایی در آن مقطع، جنبه اطلاعاتی موضوع مهم‌تر بود.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید لاجوردی؛ دشمن‌شناس درجه یک، چهره سیاسی برجسته بیشتر بخوانید »