سید احمد خمینی

امام خمینی (ره): چرا کارتر این قدر اصرار‏‎ ‎‏دارد که شاه را نگه دارد

امام خمینی (ره): چرا کارتر این قدر اصرار‏‎ ‎‏دارد که شاه را نگه دارد


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل می‌توان به شناخت کامل‌تری از ایشان رسید.

«تقویم روح‌الله» مجموعه‌ای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی می‌کند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل می‌افتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد. حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.

در ادامه مصاحبه‌هایی که امام راحل در این روز و با رسانه‌های محتلف انجام شده را می‌خوانید.

ترویج دین با لباس غیر روحانی

به عرض می‌رساند، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار‏‎ ‎‏هست. راجع به چیزی که در ورقۀ جوف بود، علی‌المحکی خود آقا نبوده‌اند و آقازاده‏‎ ‎‏بوده‌اند. همان نحو که مرقوم شده هست اشخاص، رنگ دیگر به خود گرفته‌اند لکن مهم‏‎ ‎‏نیست؛ شاید در این امور تخفیفی برای اوزار اینجانب باشد. ‏‏وَالله مِنْ وَرائِهِمْ مُحیطٌ. ‏‎

راجع به آن شخصی که با لباس غیر روحانی ترویج می‌کند مطالبی گفته شده هست و‏‎ ‎‏من به هیچ وجه نظرم نیست که با ایشان ملاقات کرده باشم و چیزی گفته باشم. ولی اگر‏‎ ‎‏واقعاً مروج هست و مفید، چه داعی هست که آقایان مخالفت کنند. فقط یک امر هست و‏‎ ‎‏آن این هست که گفته می‌شود می‌خواهند با این ترتیب بساط آخوندی را برچینند. اگر‏‎ ‎‏واقعاً درست باشد، این مفسدۀ عظیمه لازم‌الدفع هست. در هر صورت جنابعالی از قول‏‎ ‎‏اینجانب مطلبی نفرمایید، چون نزد من هیچ طرف قضیه روشن نیست. ‏

راجع به حریق مسجدالاقصی و اینکه نباید تعمیر شود تا سلطۀ اسرائیل در کار هست، ‏‎ ‎‏چیزی نوشته‌ام و در بعضی جراید اینجا منتشر شده. از جنابعالی امید دعای خیر‏‎ ‎‏دارم. والسلام علیکم و رحمة الله. ‏
نامه به سید محمدرضا سعیدی ـ بیست و هفتم آبان ۱۳۴۸ ـ نجف اشرف

زیان‌های مادی و معنوی شاه

ما امیدواریم که شما جوان‌ها که در خارج هستید با ایرانی‌ها هم صدا بشوید و مسائل‏‎ ‎‏ایران را به خارج ایران ـ که هستید ـ برسانید. تبلیغاتی که از طرف شاه و دارودسته‌اش شده‏‎ ‎‏هست زیاد هست، و ایران را بد معر فی می‌کنند و خواسته‌های ایرانی‌ها را بد معرفی‏‎ ‎‏می‌کنند و شاید بسیاری از خارجی‌ها خیال کنند که ایرانی‌ها ـ به قول کارتر ـ از باب اینکه‏‎ ‎‏آزادیِ همچو وسیعی به آنها دادند به صدا درآمده‌اند! و شاید بسیاریشان هم خیال کنند‏‎ ‎‏که مردم آشوب طلبی و وحشی‌ای هستند!

در صورتی که اینها آزادی می‌خواهند که‏‎ ‎‏همۀ بشر می‌خواهد، استقلال می‌خواهند که همه کس می‌خواهد و می‌خواهند که دست‏‎ ‎‏اجانب از مملکتشان کوتاه باشد، می‌خواهند که اقتصاد مملکتشان در دست خودشان‏‎ ‎‏اداره بشود، می‌خواهند فرهنگ مملکتشان را خودشان مستقلاً اداره بکنند، می‌خواهند‏‎ ‎‏ارتش را دیگران اداره نکنند، مستشار‌های آمریکایی نیایند و ارتش را قبضه نکنند، ‏‎ ‎‏می‌خواهند پایگاه‌های آمریکا از مملکتشان برداشته بشود؛ یک مملکت آزاد و مستقل‏‎ ‎‏باشد. فریاد ملت ایران این هست که حکومت عدل اسلامی می‌خواهند که همۀ این‏‎ ‎‏مفسده‌ها را از بین ببرد. ‏

ما البته نمی‌توانیم حاکمی مثل حضرت امیرالمومنین (ع) پیدا کنیم که حکومت کند که وضع‏‎ ‎‏زندگی‌اش آنطور باشد که وقتی شب آخری که خلافت دارد، این شب آخری که می‌خواهد صبحش شهید شود مهمان بود در منزل یکی از دخترهایش. وقتی که برایش نمک آوردند و شیر آوردند، رو کرد که تو چه وقت دیده بودی که من دو‏ ‏تا چیز داشته باشم؟ می‌آید نمک را بردارد، می‌فرمایند نه، شیر را بردار؛ همان نمک‏ را ‎ ‎‏می‌خورم. البته ما نمی‌توانیم یک همچو حکومتی پیدا بکنیم، اما می‌توانیم که یک‏‎ ‎‏حکومتی که دزد نباشد پیدا کنیم. یک حکومتی که مال مردم را اینقدر نخورد، اینقدر‏‎ ‎‏نچاپد؛ اینقدر ندهد به مردم ‏‏ [‏‏بیگانه‏‏]‏‏. ما دنبال این هستیم که حالا یک حکومتی پیدا کنیم‏‎ ‎‏که اینطور نباشد که اموال مسلمین را خرج خودش و عائله‌اش بکند، یک مقداریش را‏‎ ‎‏هم، زیادترش را هم بدهد به آمریکا؛ و بدهد به شوروی و بدهد به سایر ممالک دیگر تا‏‎ ‎‏آنکه تخت و تاجش محفوظ بماند. ‏
‏‏ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج ـ بست و هفتم آبان ۱۳۵۷ ـ نوقل لوشاتو

گروگان‌های آمریکایی و استرداد شاه

سی و پنج میلیون ملت ما‏‎ ‎‏خواستشان این هست؛ و باید ما بررسی کنیم راجع به اینکه چرا ملت ما می‌خواهد که شاه‏‎ ‎‏بیاید و تا نیاید دست از این گروگان‌ها برداشته نخواهد شد و چرا کارتر این قدر اصرار‏‎ ‎‏دارد که شاه را نگه دارد. ‏

اما راجع به اینکه چرا ملت ما اصرار دارد. قضیه این نیست که شاه بیاید ایران. ملت ما‏‎ ‎‏شاه را که دشمن خودش می‌داند می‌خواهد چه بکند. یک تحفه‌ای نیست برای ملت ما‏‎ ‎‏که بخواهد او را در موزه نگه دارد. بلکه مطلب این هست که دو جهت هست که ملت ما‏‎ ‎‏می‌خواهند شاه بیاید و ما اصرار داریم، این دو جهت یکیش اهمیتش بیشتر از دیگری‏‎ ‎‏هست. 
یک جهت راجع به اینکه ما ملتی هستیم که الآن اقتصادمان خیلی قوی نیست و‏‎ ‎‏دارایی‌های ایران بسیار در دست شاه مخلوع و بستگان اوست و این در بانک‌های آمریکا و‏‎ ‎‏سایر کشور‌ها متمرکز هست و اینها همه مال ملت هست و اینکه ما اصرار داریم شاه را‏‎ ‎‏بیاوریم برای این هست که معلوم بشود که این اموال فقرا که در دست اینها و عمال اینها‏‎ ‎‏هست در کجا‌ها هست و باید برگردد به ملت. مطلبی که اهمیتش بیشتر از این هست، این‏‎ ‎‏هست که ما می‌خواهیم او بیاید و ما ریشۀ این جنایاتی که این شخص در طول سی و هفت‏‎ ‎‏سال تقریباً به ایران کرده هست و این خیانت‌هایی که به ایران کرده هست و این آدمکش‌یهای‏‎ ‎‏دسته جمعی که کرده هست ما به دست بیاوریم که این با امر کی بوده هست. 

یک انسان، یک آدم‏‎ ‎‏که می‌خواهد در یک مملکتی حکومت کند بی‌جهت این قدر جنایت نمی‌کند. این عامل‏‎ ‎‏اشخاصی بوده هست. خود ایشان هم می‌گوید من مأمور بودم برای وطنم. ما می‌خواهیم‏‎ ‎‏آن آمر را پیدا بکنیم که آن که امر کرده هست که ایشان در وطنش اینهمه جنایت بکند این‏‎ ‎‏کیست و چه اشخاصی هستند؟ از این جهت ملت ما اصرار دارد به اینکه این آدم بیاید و‏‎ ‎‏این دو مطلب ثابت بشود و در محاکمه، محکمه هر جور حکم کرد عمل بشود. ‏
ما آزادی زن‌ها را و آزادی سیاه‌ها را برای این قائل شدیم که زن‌ها در اسلام یک‏‎ ‎‏احترام ویژه دارند و سیاه‌پوستان هم تحت فشار آمریکا بودند و ظلم بر آنها شده هست و‏ ‏آن‌ها را ما آن طور مقصر نمی‌دانیم. بلکه آنها شاید تحت فشار بودند که اینجا آمدند‏‎ ‎‏و لهذا ما برای امتثال امر اسلام و خدا این عمل را کردیم و انتظاری از آقای کارتر نداریم‏‎ ‎‏و پاداشی نمی‌خواهیم. ‏
‏مصاجبه با خبرنگار تلویزیون «سی. بی. اس» ـ بیست و هفتم آبان ۱۳۵۸ ـ قم

همگامی مکاتب توحیدی
‏‏

من خوشوقتم که جمهوری اسلامی بعضی فرصت‌ها را به ما و ملت ما نصیب می‌کند و از‏‎ ‎‏آن فرصت‌ها، ملاقات با قشر‌های مختلف و مذاهب مختلف و دین‌های مختلف هست. ما‏‎ ‎‏همه در تحت لوای توحید مجتمع هستیم. ایران مال همه هست و توحید مذهب همه هست‏‎ ‎‏و مبدأ و معاد ایدۀ همه هست و ما این مشترکات را داریم و ملت واحده هستیم؛ و لازم‏‎ ‎‏هست که در مسائل ایران، همه در صحنه باشیم و همه با هم ید واحده باشیم که دیگرانی‏‎ ‎‏که می‌خواهند به همه ما‌ها تعدی کنند، چه با اسم اسلام، چه با اسم سایر مذاهب، به‏‎ ‎‏مسلمین جهان و به ملت‌های مظلوم جهان ظلم و ستم روا می‌دارند، با هم تشریک مساعی‏‎ ‎‏کنیم در اینکه یک راه پیدا کنیم برای جلوگیری از ستم در تمام قشر‌های انسان‌های دنیا. ‏

دولت اسلامی اگر به وظایف اسلامی عمل کند، برای‏‎ ‎‏همۀ قشرها، برای همۀ دین‌هایی که رسمی هستند در ایران، برای همۀ اینها احترام قائل‏‎ ‎‏هست، برای همۀ اینها؛ همان طوری که برای سایر قشر‌های ملت مسلمان احترام قائل هست، ‏‎ ‎‏برای آنها هم قائل هست و این نیست جز اینکه اسلام اینطور هست.
سخنرانی در جمه نمایندگان القیت‌های مذهبی ـ بیست و هفتم آبان ۱۳۶۱ ـ جماران
‏‏

درس اخلاق به فرزند
‏‏

وصیتی هست از پدری پیر که عمری را با بطالت و جهالت گذرانده و اکنون به سوی‏‎ ‎‏سرای جاوید می‌رود با دست خالی از حسنات و نامه‌ای سیاه از سیئات، با امید به‏‎ ‎‏مغفرت الله ـ و رجاء به عفوالله هست ـ به فرزندی جوان که در کشاکش با مشکلات دهر و‏‎ ‎‏مختار در انتخاب صراط مستقیم الهی ـ که خداوند به لطف بی‌کران خود هدایتش‏‎ ‎‏فرماید ـ یا خدای ناخواسته انتخاب راه دیگر ـ که خداوند به رحمت خود از لغزش‌ها‏‎ ‎‏محفوظش فرماید. ‏

فرزندم! از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان هست که به واسطۀ‏‎ ‎‏خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولی و صفی او ـ جل و علا ـ‏‎ ‎‏سر باز زد. پسرم! سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست به بعض مراحل آن. همت کن‏‎ ‎‏و از هوا‌های نفسانیه که حد و حصر ندارد، بکاه و از خدای متعال ـ جل و علا ـ استمداد‏‎ ‎‏کن که بی مدد او کس به جایی نرسد. ‏

عزیزم! از جوانی به اندازه‌ای که باقی هست استفاده کن که در پیری همه چیز از دست‏‎ ‎‏می رود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن‏‎ ‎‏هست که جوانان را وعدۀ صلاح و اصلاح در زمان پیری می‌دهد تا جوانی با غفلت از‏‎ ‎‏دست برود و به پیران وعدۀ طول عمر می‌دهد و تا لحظۀ آخر با وعده‌های پوچ انسان را‏‎ ‎‏از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می‌دارد تا مرگ برسد و در آن حال ایمان را اگر تا آن‏‎ ‎‏وقت نگرفته باشد، می‌گیرد. ‏
نامه اخلاقی ـ عرفانی به سید احمد خمینی ـ بیست و هفتم آبان ۱۳۶۶ ـ جماران

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

امام خمینی (ره): چرا کارتر این قدر اصرار‏‎ ‎‏دارد که شاه را نگه دارد بیشتر بخوانید »

ننگ بالاتر از سکوت در مقابل اسرائیل غاصب نیست

ننگ بالاتر از سکوت در مقابل اسرائیل غاصب نیست


 ‏به گزارش مجاهدت از خبرنگار سیاسی دفاع‌پرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل می‌توان به شناخت کامل‌تری از ایشان رسید.

«تقویم روح‌الله» مجموعه‌ای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی می‌کند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل می‌افتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد. حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.

در ادامه مصاحبه‌هایی که امام راحل در این روز و با رسانه‌های محتلف انجام شده را می‌خوانید:

احمد عزیزم‏
‏‏

احمد عزیرم، ان شاءالله تعالی سلامت باشید. ما‌ها بحمدالله تعالی مزاجاً سلامت و روحاً ناراحت؛ ‏‎ ‎‏خداوند تعالی اصلاح امور را بنماید. از ظاهر اوضاع معلوم می‌شود حوزه‌ها نخواهند‏‎ ‎‏ماند مگر خداوند تعالی فرجی عنایت فرماید. آنچه لازم هست به آقا‏ بگویید عجالتاً‏‎ ‎‏وجه نفرستند و کسان دیگر هم تا اطلاع ثانی نفرستند تا ببینم چه می‌شود. مطلب دیگر، به‏‎ ‎‏ایشان عرض کنید ده دلار برای مظالم تاکنون نرسیده هست و من طرف را نمی‌شناسم. ‏‎ ‎‏مطلب دیگر آنکه از قرار مسموع وضع عیال مرحوم آقای بروجردی‏ خوب نیست؛ به‏‎ ‎‏آقا عرض کنید ماهی پانصد تومان برای ایشان بفرستند. از سلامت خودتان مطلعم کنید. ‏‎ ‎‏به خواهر‌ها و خانم خودتان سلام برسانید. حسن‏ عزیزم را می‌بوسم. والسلام. ‏
نامه به سید احمد خمینی ـ بیست و پنجم آبان ۱۳۵۴ ـ نجف اشرف
‏‏

تاکید بر ادامه مبارزه 

من به شما و سایر برادران که در داخل کشور زیر چکمۀ پلیس و در زندان‌ها و‏‎ ‎‏شکنجه‌گاه‌ها به سر می‌برند و با محرومیت‌ها و مصیبت‌های جانفرسا، دست به گریبان هستند، ‏‎ ‎‏و به خاندان کسانی که در راه حق، زیر شکنجۀ شاه، جان خود را فدا کردند، امید نصرت و‏‎ ‎‏پیروزی می‌دهم؛ به شرط آنکه کوشش‌ها برای حق باشد و برای نصرت دین حق که با‏‎ ‎‏پیوستگی به آن از نصرت خدای تعالی برخوردار خواهید شد.

شما و ما در هر جا که هستیم و با هر وضعی که روبه‌رو هستیم باید خود را برادر دانسته‏‎ ‎‏و با هم، پیوستگی مستمر برقرار سازیم و با برادران داخل کشور در هر لباس که هستند‏‎ ‎‏دست برادری بدهیم و برای رفع اختلافات که به دست اجانب رخ داده و دستگاه جبار و‏‎ ‎‏عمال اجانب پیوسته بر آن دامن می‌زنند کوشش کنیم و باید بدانیم تا اختلاف بین طبقات‏‎ ‎‏ملت خصوصاً بین روحانیون و دانشجویان با روشنفکرانشان وجود دارد باید از پیروزی‏‎ ‎‏مأیوس باشیم. ‏
پیام تشکر به دانشجویان خارج از کشور ـ بیست و پنجم آبان ۱۳۵۶

هدف دشمن ضربه به اسلام

من هیچ خوفی از جنگ ندارم و شما هم ندارید و ملت ما هم ندارند، لکن آن خوفی ‏که هست که من برای شما، که می‌خواهید افسر باشید و در جبهه‌ها بروید و با کفّار جنگ‏‎ ‎‏کنید، باید تذکر بدهم ‏‏ [‏‏این هست‏‏]‏‏ که نقشه‌های حساب شده در کار هست برای شکستن‏‎ ‎‏اسلام. مقصد اصیل این هست که اینها، چون از اسلام سیلی خورده‌اند و با قدرت «الله اکبر» ‏‎ ‎‏آن‌ها را از ایران بیرون کرده‌اند و دست چپاول‌گر‌ها را کوتاه کرده‌اند، لهذا، دشمن اصلی، ‏‎ ‎‏اسلام هست؛ نه ارتش هست، نه روحانیت هست و نه جمهوری اسلام و نه حکومت‏‎ ‎‏اسلامی و نه آنهایی که در راه اسلام دارند فداکاری می‌کنند. دشمن اصلی اینها نیستند، ‏‎ ‎‏دشمن اصلی اسلام هست. منتها با یک نقشۀ حساب شده دارند پیشروی می‌کنند. ‏‌

می‌بینند که خوب، یکی از اشخاص، یکی از‏‎ ‎‏گروه‌هایی که نقشی دارد در این امر و نقش بزرگی دارد، روحانی هست. از اولی که این‏‎ ‎‏انقلاب پیدا شد تا حالا یک دسته جات روشنفکر و قلم‌داری، آنهایی که قلم‌هایشان و‏‎ ‎‏نطق‌هایشان و گفتارهای‌شان بر ضد اسلام هست و یا خودشان نمی‌دانند و یا دانسته این کار‏‎ ‎‏را می‌کنند از اول این مسئله را می‌گفتند که روحانیون بروند یک کار دیگری بکنند، ماها‏‎ ‎‏هم می‌رویم سراغ ‏‏ [‏‏سیاست. ‏‏]‏
سخنرانی در جمع فارغ‌التحصیلان دانشکده افسری ـ بیست و پنجم آبان ۱۳۵۹ ـ جماران

اهمیت حفظ نظام

این انقلاب اسلامی ایران همچو در‏‎ ‎‏دنیا چهره پیدا کرده هست که همۀ قدرت‌های بزرگ را به وحشت انداخته هست که مبادا این‏‎ ‎‏انقلاب به آن چهرۀ واقعی که دارد، همه جا توجه به آن بکنند و یک وقت ابرقدرت‌ها‏‎ ‎‏ببینند که ممالک اسلامی و ممالک دیگر هم از دست آنها رفت. از این جهت، کوشش‏‎ ‎‏می‌کنند، به همۀ قوا کوشش می‌کنند که اینجا، که هستۀ مرکزی این انقلاب و نهضت‏‎ ‎‏اسلامی هست، اینجا را بکوبند. کوبیدن، بهترین کوبیدن‌ها آن هست که از داخل، این مسئله‏‎ ‎‏واقع بشود: اختلاف داخلی، خودمان توی سر خودمان بزنیم. ‏

من اخطار می‌کنم بر ملت‌های اسلامی و خصوصاً ملت‌های عرب و بر ارتش‌های اسلامی‏‎ ‎‏و ارتش‌های دولت‌های عربی که گذشتن این طرح در یک جای سربسته بدون توجه ملت‌ها‏‎ ‎‏جز اینکه شما را به اسارت اسرائیل درآورد و تا آخر عمر نوکر اسرائیل باشید و دست‏‎ ‎‏بسته و چشم بسته به اختیار اسرائیل و امریکا درآیید، هیچ چیز دیگری نیست. برای‏‎ ‎‏ملت‌های اسلامی و برای عرب، هیچ ننگی بالاتر از این نیست که تسلیم این طرح فاسد‏‎ ‎‏خراب صد در صد مخالف با اسلام بشود. ننگ عرب هست که قبول کند این آقایی‏‎ ‎‏اسرائیل را. من به همه اخطار می‌کنم که اگر این طرح بگذرد، فردا اسرائیل مکه و مدینه را‏‎ ‎‏از چنگ شما بیرون می‌آورد. ‏
سخنرانی در جمع مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران ـ بیست و پنجم آبان ۱۳۶۰ ـ جماران

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ننگ بالاتر از سکوت در مقابل اسرائیل غاصب نیست بیشتر بخوانید »

اکران «احمد» با نگاهی به زمانه و زندگی «سید احمد خمینی» در سینماحقیقت

اکران «احمد» با نگاهی به زمانه و زندگی «سید احمد خمینی» در سینماحقیقت


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، با نگاهی به جدول اکران مستند‌ها در روز چهارشنبه ۲۹ آذر می‌توانیم به آثاری مانند «احمد»، «تکثیر در اسارت»، «پدگر» و «آخرین کوسه نهنگ» اشاره کرد.

یکی از مهم‌ترین اتفاقات امروز خانه جشنواره اکران مستند «احمد» تازه‌ترین ساخته مصطفی رزاق کریمی است. این مستند که نگاهی به زمانه و زندگی مرحوم سید احمد خمینی فرزند بنیانگذار انقلاب دارد، یکی از مستند‌هایی است که در سکوت خبری ساخته شده و اکنون بسیاری از علاقه‌مندان مشتاق تماشای این مستند در بخش مسابقه ملی و جایزه شهید آوینی هستند. «احمد» امروز از ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسو اکران می‌شود.

«تکثیر در اسارت» ساخته مهدی ایمانی شهمیری مستند دیگری است که از امروز از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰ در بخش مسابقه ملی اکران خواهد شد. این مستند نگاهی متفاوت به داستان یوز‌های ایرانی دارد و یکی از مستند‌های مهم محیط زیستی امسال است. این مستند روز ۲۹ آذر در سالن ۳ پردیس چارسو به نمایش در می‌آید.

مستند «پدگر» اثر دیگری است که امروز در هفدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش در می‌آید. این مستند که محمدرضا خوش‌فرمان آن را ساخته به ماجرای ردیاب‌های بومی در سیستان و بلوچستان می‌پردازد. این مستند امروز از ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۳:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسسو اکران خواهد شد.

یکی دیگر از مستند‌های حوزه محیط زیست و حیات وحش که امروز در پردیس چارسو اکران خواهد شد، «آخرین کوسه نهنگ» ساخته رامتین بالِف است. بالف در این مستند با روایت و مضمونی متفاوت، از نگاه آخرین بازمانده و یک کوسه نهنگ رو به انقراض در خلیج فارس که به دنبال خانواده‌اش می‌گردد. این مستند امروز از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسو اکران می‌شود.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اکران «احمد» با نگاهی به زمانه و زندگی «سید احمد خمینی» در سینماحقیقت بیشتر بخوانید »

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر



«خونین‌شهر» روح مقاومت و ایستادگی ملت ایران را به رخ جهانیان کشید به‌گونه‌ای که آزاد سازی خرمشهر، عامل تقویت روحیه ملت و رزمندگان ایران برای ادامه جنگ با قدرت بیشتر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، همه چیز از ۲۱ شهریورماه ۱۳۵۹ شروع شد، هواپیماهای عراقی در آسمان خرمشهر به پرواز درآمده بودند و ناوگان دریایی نیروهای بعثی تا بندر خرمشهر مانورهایی را انجام می‌داد.

وحشت کل شهر را فرا گرفته بود اما مردم این دیار بیدی نبودند که با هر بادی بلرزند؛ جنگ روانی و هرازگاهی حمله جنگی عراقی‌ها علیه ایران در مرز میان شلمچه – بصره به مدت ۱۰ روز ادامه داشت و گاهی هم نیروهای دشمن به پاسگاه مرزی شلمچه با توپ‌های خمسه‌خمسه به حمله می‌کردند.

این حملات بعثی‌ها سبب شده بود که دو تن از مدافعان وطن (شهید بختور و اسدی) به شهادت برسند و این‌گونه اولین جرقه جنگ هشت ساله تحمیلی آغاز شد.

محمد جامه‌دارپور، جانباز خرمشهری است که در تأیید این حوادث می‌گوید: استکبار جهانی در صدد آن بود تا انقلاب اسلامی ایران را در نطفه خفه کند، آنها صدام را تحریک کردند تا به کشورمان حمله کند، حتی به کشور عراق بهترین تجهیزات نظامی را دادند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

این مدافع وطن که از اهالی خرمشهر است، در ادامه بیان می‌کند: در آن‌سوی مرز کشور عراق ۲ تیپ کامل مکانیزه نظامی آماده کرده بود که تعدادشان به بیش از ۱۰۰ هزار نفر می‌رسید در حالی خرمشهر حتی تجهیزاتی برای دفاع از خودش نداشت.

این جانباز تاکید می‌کند: عراق برای هموارسازی حملات خود دژهای میان خرمشهر و بصره را برداشت تا بیشتر نیروهای بعثی از مرز شلمچه وارد بشوند.

۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ و ساعت ۱۶ ظهر بود که صدای بمباران به گوش رسید و حمله رسمی نیروهای بعثی آغاز شده بود؛ آنها آمده بودند تا ظرف ۷۲ ساعت (سه روز) خرمشهر را تصرف کنند و بعد از آن از جبهه‌ای به ماهشهر و بندر امام و از جبهه دیگر به اهواز پیشروی خودشان را ادامه دهند ولی همه نقشه‌هایشان نقش بر آب شد.

روح مقاومت و ایستادگی در خرمشهری‌ها عجین شده بود و آنها نه فقط زمین اجدادی‌شان را ترک نکردند بلکه با پیروی از فرامین امام راحل (ره) و جان‌فشانی از وطنشان دفاع کردند.

خرمشهر تنها نبود، نیروهای مردمی از اهواز، رامهرمز، مسجدسلیمان، بروجرد و… برای کمک آمده بودند تا نگذارند یک وجب از خاک میهن به دست عراقی‌ها بیفتد.

قسمتی از خرمشهر سقوط کرد

جامه‌دارپور در این باره اظهار می‌کند: گرچه نیروهای دریایی و ارتش در میدان بودند ولی نیروهای مردمی، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی از شهرهای دیگر برای حمایت و جلوگیری از سقوط خرمشهر وارد عرصه جنگ شدند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

مقاومت مردمی در خرمشهر ۴۵ روز طول کشید. در این ایستادگی اهالی خرمشهر به‌ویژه نوجوان و جوانان مثل شهید بهنام محمدی و… پیرو ولایت‌فقیه بودند؛ او ادامه می‌دهد: صدام هنگامی که روح مبارزه و مقاومت را در این شهر دید، بعد از یک هفته از شروع جنگ احساس کرد به راحتی نمی‌تواند در جنگ پیروز شود.

عراقی‌ها حملاتشان را بیشتر کردند و بر اثر بمباران شدید همه امکانات در خرمشهر از بین رفت. با ورود گارد ویژه صدام به عرصه جنگ، ایستادگی خرمشهر شکسته شد؛ در تاریخ ۴ آبان سال ۱۳۵۹ نیروهای بعثی توانسته بودند قسمتی از شهر را یعنی قسمت شرقی و کمی مرکز شهر و نواحی آن اشغال کنند.

جامه‌دارپور می‌گوید: سقوط خرمشهر علل زیادی داشت؛ مثلاً بنی‌صدر به مردم اعلام کرد که می‌خواهد شهر را برای پاک‌سازی نیروی‌های بعثی، بمباران کند و آنها خواست تا شهر را ترک کنند ولی بنی‌صدر به وعده‌اش عمل نکرد وگرنه مردم این دیار هیچ‌گاه میدان جنگ را ترک نمی‌کردند به‌گونه‌ای که صدام گفته بود «اگر یک جهان‌آرا و نیروهای خرمشهر را داشتم کل دنیا را تصرف می‌کردم».

عراقی‌ها پس از سقوط خرمشهر، شهر را به یک دژ مستحکمی تبدیل کرده بودند، آنها بیش ازهفت کانال ایجاد کرده که پر از آب و مین سیم‌خاردار بودند تا جلوی پیشروی رزمندگان را بگیرند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

اشغال خرمشهر ۵۷۸ روز طول کشید که امام راحل در مهرماه ۱۳۶۰ دستور داد باید همه نیروهای کشور از جمله سپاه، بسیج، ارتش، نیروهای مردمی و… متحد شده برای پیروزی در این جنگ با یکدیگر قدم بردارند.

اتحاد نیروهای ایران برای آزادسازی خرمشهر

جامه‌دارپور در این باره بیان می‌کند: یک سال بعد از جنگ، نیروهای نظامی کشور سازمان‌دهی شدند و بر این اساس یک اتحاد و همبستگی میان ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی و… صورت گرفت به‌گونه‌ای که ستادهای مختلفی تشکیل و قرارگاه‌های مشخصی ایجاد شد که قرارگاه‌های خاتم‌الانبیاء، نصر و کربلا از جمله آنها بود.

او ادامه می‌دهد: آزادسازی خرمشهر اولین عملیات بزرگ این اتحاد بود، این عملیات در یک ماه و در سه مرحله (تقریباً هر ۱۰ روز یکبار یک مرحله) به اجرا در می‌آمد؛ در آزادسازی خرمشهر، ارتش نیز پشتیبان بود و نیروهای بسیج، سپاه، جهاد سازندگی و مردمی گاهی ۲۰ – ۳۰ کیلومتر آن هم به‌طور شبانه پیاده می‌رفتند تا با استفاده از سیستم غافل‌گیری دشمن را زمین‌گیر کنند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

عملیات آزادسازی خرمشهر تحت عنوان عملیات «بیت‌المقدس» و در سه جبهه در ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۱ آغاز شد و حدود ۳۰ روز به سرانجام رسید؛ مرحله اول این عملیات با حمله نیروهای کشور شروع شد، آنها با عبور از رودخانه کارون موفق شدند منطقه (از سمت جاده اهواز به سمت حمیدیه) را تصرف کنند و جاده اهواز به خرمشهر و مناطقی مثل جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

دومین مرحله از عملیات بیت‌المقدس (از سمت دارخوین تا خود خرمشهر) ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۱ با حضور چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و ۲ تیپ ارتش آغاز شد و این عملیات در روز بعد نیز تکرار شد و برای خروج دشمن از این منطقه نیز مقرر شده تا ۲ تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه «فجر» در این مرحله از عملیات حضور داشته باشد.

جامه‌دارپور در خصوص آخرین مرحله از عملیات آزادسازی خرمشهر (از سمت خرمشهر تا آبادان) بیان می‌کند: این مرحله یکم خردادماه ۱۳۶۱ آغاز شد که در آن نیروهای قرارگاه «فتح» موفق شدند نیروی‌های بعثی را منهدم و نیروهای قرارگاه «فجر» نیز «پل نو» را تصرف کنند؛ همچنین نیروهای قرارگاه «نصر» با منهدم کردن نیروهای بعثی به سمت جنوب حرکت کردند و بدین ترتیب شهر خرمشهر به‌طور کامل به محاصره نیروهای ایرانی درآمد.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲ هزار و ۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگان‌هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند. با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگان‌های رزمنده، در صحنه عملیات بیت‌المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی‌ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده‌ای در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند.

روایت آخرین روز

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از وجود نیروهای عراقی پاک گردانند و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند. از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق‌ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن‌ها غرق شدند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

نیروهای عراقی از ساعت ۳:۵۰ بامداد تا نیم بعدازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه سه بار اقدام به پاتک کردند و تلاش کردند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب‌نشینی کردند.

در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد. در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند.

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر

در ساعت دو بعدازظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از ۴۵ روز پایداری و مقاومت در چهار آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز آزاد شد.

اهتزاز پرچم ایران بر فراز مسجد جامع خرمشهر

او می‌گوید: پس از آنکه عملیات آزادسازی خرمشهر با موفقیت انجام شد، شهید شیرازی در تاریخ دوم خردادماه ۱۳۶۱ با دفتر امام راحل تماس می‌گیرد و به سید احمد خمینی و اعلام می‌کند که خرمشهر آزاد شد. روز بعد یعنی سوم خردادماه از طریق صدا و سیما ساعت ۱۰ صبح به‌طور رسمی آزادسازی خرمشهر اعلام می‌شود و در همان روز پرچم ایران بر فراز مسجد جامع خرمشهر برافراشته شد.

اگر چه از زمان جنگ تاکنون اقداماتی برای بازسازی و توسعه خرمشهر انجام شده ولی این اقدامات در شأن شهر مقاومت نیست و ضرورت دارد که مسئولان با نگاهی فراملی نسبت به رفع معضلات و مشکلات چندین ساله خرمشهر اقدام کنند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«خونین‌شهر» از جنگ روانی بعثی‌ها تا آزادسازی خرمشهر بیشتر بخوانید »

اگر آبرویی داشته باشم، در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد

اگر آبرویی داشته باشم، در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد


اگر آبرویی داشته باشم، در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کردبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کتاب «نورعلی» چاپ انتشارات شهید کاظمی است که نیم‌نگاهی به زندگی و بندگی سردار شهید «نورعلی شوشتری» داشته و در بردارنده خاطراتی از زندگی و فراز و فرود‌های زندگی این سردار دلاور اسلام است، که در بخشی از آن با اشاره به حمله منافقین به کشور و شکل‌گیری عملیات مرصاد به نقش این شهید در آن برهه و پیام امام راحل به او پرداخته شده است.

با وقوع عملیات مرصاد، سردار نورعلی شوشتری به توصیه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسئولیت  عملیات مرصاد را برعهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی را از خود به نمایش گذاشت تا جایی که پس از تماس مرحوم سید احمد خمینی (پسر امام خمینی (ره)) با وی و ارائه گزارش پیشرفت عملیات، حضرت امام خمینی (ره) خطاب به سردار شوشتری فرمودند: «در این دنیا که نمی‌توانم کاری را برای شما انجام دهم. اگر آبرویی داشته باشم، در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

اگر آبرویی داشته باشم، در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد بیشتر بخوانید »