انتقاد از کارآمدی آملی لاریجانی!/ عاقبت به خیری دیپلمات نجیب اصلاحطلبان
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی اخیراً اینطور گفته است که اگر برجام هم نبود بیشتر از این نمیتوانستیم در صنعت هستهای کاری بکنیم!
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
صالحی: اگر برجام هم نبود بیشتر از این نمیتوانستیم کاری بکنیم!
دکتر علیاکبر صالحی، دانشمند هستهای و رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت اعتدال اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا بازنشر داده است پیرامون مذاکرات برجام گفت:
“من یک بار گفتم ایشان (مونیز، مقام فنی هستهای در تیم مذاکراتی آمریکا) انسان محترمی است. عدهای برآشفتند که مثلا او محترم نیست، چه باید میگفتم، یک آدم محترم را بگویم نامحترم! الان هم که در مذاکره فنی مشخص شد دست برتر با کدام طرف بوده است. چطور 20 درصد و 60 درصد غنیسازی را داریم، IR-6، فلز اورانیوم، دو نیروگاه و بیمارستان را داریم. اصلا برجام هم نبود بیشتر از این چه میتوانستیم کنیم؟”
او میافزاید: درباره آقای مونیز هم فقط برای اینکه یک بار حرمتش را حفظ کنیم گفتیم انسان محترمی است و عزیزان به ما خرده گرفتند که چرا گفتید محترم! مثلا کری را در مقابل او محترمتر میدانستند. در کشور ما نمیدانم چرا این وضعیت وجود دارد، ما حتی راجع به دوتابعیتی خودمان، ایرانیان خارج از کشور هم با شک و تردید نگاه میکنیم. در هر قشری خوب و بد هست. حالا در چند میلیون ایرانی خارج از کشور هم این دو قشر هست. نگاه ما ایجابی نیست. با تردید نگاه میکنیم، مشکوک هستیم. پیشاپیش فکر میکنیم عنصر نامطلوب است، تا اینکه ثابت کند مطلوب است.[1]
*ما قضاوت درباره اظهارات دکتر صالحی مبنی بر اینکه “اگر برجام هم نبود، بیشتر از چیزی که اکنون هستیم، نمیتوانستیم کاری بکنیم” را بر عهده مخاطبان و کارشناسان محترم میگذاریم.
در بحث آقای مونیز هم مشخصا آقای صالحی بعنوان یک رجل سیاسی و دیپلماتیک اشتباه میکنند. زیرا اولا روابط ایشان با مونیز بیش از محترم خواندن او بود (اشاره به رد و بدل کردن هدیه با یکدیگر) و ثانیا این نکته محرز است که احساس خوشبینی و بیتردیدی نسبت به طرف مذاکره و خاصّه نسبت به کسی که حکومتش اصلیترین دشمن مردم ایران است؛ کار پسندیدهای نیست. و بلکه غیر عقلانی است.
چه اینکه بعدا هم در ماجرای شکست برجام، جاسوسبازی در برجام و تحریمهایی که از صبح فردای انعقاد برجام اعمال شدند؛ دیدیم که نه خوشبینها که “مرددین دلسوز و اصولی” درست میگفتند.
***
اگر آملی لاریجانی FATF را تأیید میکرد
انتقاد از کارآمدی آیتالله آملی لاریجانی!
سیدمحمد صدر، فعال چپ و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با کنایه زدن به عملکرد آیتالله آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: مجمع حتی از دولت، مجلس و شورای نگهبان مهمتر است و مشاور قطعی رهبری به شمار می آید و مصلحت نظام به او سپرده شده است. برهمین اساس هم معتقدم که مجمع تشخیص حداقل باید به اندازه دولت و مجلس و قوه قضاییه فعال باشد.
او میافزاید: با توجه به مسئولیتهایی که در قانون اساسی به مجمع تشخیص واگذار شده، میتواند نهادی اثرگذار در ساختار نظام باشد ولی متاسفانه فعال عمل نمیکند. شخصا در جلسات مجمع به صراحت مطرح کردهام همه مسائلی که در مملکت میبینیم و اتفاق افتاده یا درباره مشکلات مردم باید در این جلسات بحث و بررسی شود و به نتیجه مهمی برای حل آنها برسیم ولی متاسفانه آن حساسیتی که شایسته و زیبنده مجمع تشخیص است دیده نمی شود…معتقدم بعضی از روحانیون حاضر در مجمع بیشتر به درس، فقه و… اهمیت میدهند و این مباحث برایشان اولویت دارد تا مسائل مربوط به مجمع تشخیص.
به گزارش مجاهدت از جماران، صدر تصریح میکند: رئیس مجمع می تواند جلسات فعالتر و اثرگذارتری را برگزار کند و اعضا را به فعالیت وادار کند چرا که رئیس است که می تواند تعیین کند جلسه ای باشد یا نباشد و اعضا چنین مسئولیتی ندارند اما متاسفانه شاهد چنین رویکردی نیستیم.[2]
*این اظهارات ناشی از اشراف نداشتن آقای صدر به وظایف مجمع تشخیص است.
چه اینکه میتوان این سوال را از ایشان پرسید که فرض بر اینکه آقایان در مجمع نیز “سندروم جلسه” داشته باشند و فرضا برای فلان مشکل کشور راهکاری هم بیابند. ثم ماذا؟!
بعد از این تصمیم چه ساز و کاری برای اجرای آن دارند؟
طبعا هیچ ساز و کاری. چون مجمع تشخیص مصلحت نظام همانطور که در نام آن نیز هویداست وظایف مشخصی دارد که اگرچه شاید در سر فصل تعداد زیادی نباشند اما در محتوا بسیار عمیق، راهبردی و تعیینکننده هستند.
مسئله مهمتر اما گویا برمیگردد به انتقادات اصلاحطلبان از ایستادگی آملی لاریجانی در مقابل تصویب FATF.
مقاومتی که ایران را از افتادن به چاهی مشابه چاه ویل “برجام روحانی” نجات داد و اجازه استیلا یافتن دشمن بر مقدرات کشور و مردم را نداد.
***
سیدمحمدصادق خرازی از حزب ندا استعفا کرد
خوشعاقبتی دیپلمات نجیب اصلاحطلبان
سیدمحمدصادق خرازی، دیپلمات چپ، بنیانگذار حزب ندای ایرانیان و از چهرههای محوری این حزب طی اطلاعیه ای از حضور در این تشکل سیاسی اصلاحطلب استعفا داد.
خرازی که طی مدت حضورش در حزب ندا سابقه تلاش برای استعفا از عضویت در این حزب را نیز داشت اما گویا سرانجام تصمیم خود را عملی کرد!
به گزارش مجاهدت از مشرق، او در بخشی از نامه خود به حزب ندا نوشته است: من در آستانه شصت سالگی با تأمل در گذشته و با نگاه به آینده به روشها و کوششهای تازهای در زندگی میاندیشم.
خرازی همچنین تصریح میکند: در این لحظه فراق فقط از امید گفته و به امید معتقدم و فضیلت انسان را در پایبندی به اخلاق و نیکویی و مردمگرایی میدانم.[3]
*قصه پر غصه حزب ندای ایرانیان و خوانش آن برای هر کنشگر سیاسی که قصد آشنایی با جریان چپ ایرانی و اصلاحطلبان را دارد، ضروریست.
حزبی جوانگرا که خرازی میگفت قصد داریم در آن 5 هزار جنتلمن تربیت کنیم و پیروز انتخابات مجلس هم باشیم.
اما با نگاه و برخورد سرد و تند اصلاحطلبان مواجه شد و به محاق رفت.
نداییها باور نمیکردند که پیرمردهای ستاد هسته سخت اصلاحات نه تنها هیچ جوانی را بین خود راه نمیدهند بلکه اساسا اجازه فعالیت را هم به جوانان نمیدهند و از همین رو بود که در آغاز فعالیت خود با برخورد سرد و حتی انتقادی اصلاحطلبان مواجه شدند.
آنها بعدها دیدند که همین اصلاحطلبان چگونه در جریان یک مصاحبه انتقادی محمدصادق خرازی، علیه او به صف شدند و بیرحمانهترین تهمتها را علیه او رواداری کردند.
در این میان البته اقدام ستاد چپ در تحریم انتخابات 1400 یک بزنگاه مهم در حیات سیاسی به محاقرفته حزب ندا بود.
“ندا” اگرچه حرارتی مثل روزهای اول نداشت اما با هدایت صادق خرازی در منجلاب شریرانه تحریم فرو نرفت. آنها در قالب “ائتلاف جمهور” و به همراه چند حزب دیگر، تصمیم ستاد اصلاحات را بر نتافتند و با حمایت از همتی در انتخابات شرکت کردند.[4]
هرچه بود اما حالا دیگر روزهای سخت حیات حزب جوانگرای ندا برای سیدمحمدصادق، آن اصلاحطلب نجیب و دیپلمات تمام شد.
اگرچه حتی عقل هم ایجاب میکند که امثال خرازی در جبهه اصلاحات تکثیر شوند و در نمایه باشند اما گویا بزرگان چپ چیز دیگری میخواستند. به هر روی، خرازی اینک طریقی دیگر برگزیده است و در پایان کارنامهای که میتوان آنرا “خوشعاقبتی در کار حزبی چپروانه” ارزیابی کرد از صحنه تحزّب کنار رفت.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1558424
2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1558433
3_ mshrgh.ir/1395480
4_ https://www.isna.ir/news/1400032518892/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
انتقاد از کارآمدی آملی لاریجانی!/ عاقبت به خیری دیپلمات نجیب اصلاحطلبان بیشتر بخوانید »