سید محمد خاتمی

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه



پرونده هایی از جمله واگذاری مسئله دار کارخانه هفت تپه، دلار ۴۲۰۰ تومانی، کرسنت، توتال، استات اویل، برجام و…همگی محصول و نتیجه حضور اصلاح طلبان در قدرت است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود

«غلامحسین کرباسچی» فعال اصلاح طلب و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «من امیدوارم تصمیم‌گیران کشور به صورت واقعی در اندیشه حل مشکلات باشند و بدانند هر تصمیمی که می‌گیرند، بر زندگی مردم تأثیر دارد. مردم در شرایط کنونی به سختی روزگار می‌گذرانند و سختی اوضاع اقتصادی در همه‌جای کشور اعم از تهران و هر شهر دیگری دیده می‌شود… واقعا وضعیت سختی بر مردم حاکم است؛ در همه‌جا هم همین است؛ تهران، شمیران و سیستان‌وبلوچستان هم ندارد. پاسخ من این است که شرایط این روزهای ایران، حال نامساعد مردم است و مسئولان واقعا باید چاره‌ای بیندیشند و تصمیمی بگیرند. وقتی حرف از مذاکره و ملاقات و هر امر دیگری می‌زنیم، وضعیت زندگی و سلامت و حیات و ممات این خیل عظیمی را که سرنوشتشان به حرف‌ها و شعارهای ما گره خورده است، در نظر بگیریم».

وی افزود: «مسئولان باید نگاهشان به سیاست خارجی رفع مشکلات مردم باشد. به هر حال واقعیت‌ها را نمی‌شود نادیده گرفت و مشکلات با شعارهای توخالی حل نمی‌شود. آنهایی که در حوزه سیاست خارجی تصمیم‌گیری می‌کنند، از برج عاج خود پایین بیایند و قدری به مردم این کشور نگاه کنند. چهره مردم نشان می‌دهد چه حالی دارند و برای درمان دردهای این مردم باید چاره‌ای اندیشید. اصل و اساس منافع این مردم است و باقی، همه‌اش حرف و شعار است… هرکسی که حرف‌های سیاسی می‌زند، بخواهد یا نخواهد، ناچار است بپذیرد که اقتصاد کشور به سیاست خارجی وصل شده است».

این فعال اصلاح طلب در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «ایرانِ امروز نیازمند تحولی اساسی در حوزه اقتصاد است و جز این همه چیز شعار است. حالا عده‌ای همچنان بگویند نباید مذاکره کنیم یعنی نمی‌خواهند مشکلات حل شود… آقایان باید به فکر حل این میزان فقر گسترده باشند. اینها تصمیماتی است که دیگر به روحانی و اینکه هرکس در گذشته چه کرده، مربوط نمی‌شود. به هر حال مسئولان کنونی مسئولیت دارند و باید گره‌های اقتصادی زندگی مردم را باز کنند».

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه

گویا این به یک روال تبدیل شده که بانیان مشکلات موجود، خود را منتقد وضع موجود جا می زنند. انگار نه انگار که همین طیف دیروز تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن در صفحه اول ارگان رسانه ای خود منتشر کرد. حزب کارگزاران یکی از حامیان جدی دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. همان تصمیم غیرکارشناسی و غلط که به اذعان فعالین اصلاح طلب، منجر به ازدست‌رفتن ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار و حدود ۷۰ تا ۸۰ تن طلا شد.

بی اعتنایی دولت قبل به اقتصاد مقاومتی و تلاش برای استحاله در نظام اقتصادی مدنظر دولت های سلطه گر غربی، ضربات سنگینی به معیشت مردم و اقتصاد کشور وارد کرد.

کرباسچی و رفقای وی در سالهای گذشته در شهرداری تهران و کارخانه رشت الکتریک پرونده های فساد اقتصادی دارند. با اینحال قایفه حق به جانب گرفته و از وضع اقتصادی کشور گلایه می کنند.

یکی از دلایل اصلی مشکلات موجود اقتصادی این است که جریان غربگرا و آلوده به خوی اشرافیگری و بی اعتنا به مطالبات مردم، سالها با شعارهای فریبنده از جمله اصلاحات و اعتدال، قوه مجریه را دربست در اختیار گرفته و در نهایت با سوءمدیریت، سفره مردم را کوچک کرد.

پرونده هایی از جمله واگذاری مسئله دار کارخانه هفت تپه، دلار ۴۲۰۰ تومانی، کرسنت، توتال، استات اویل، برجام و…همگی محصول و نتیجه حضور همین طیف در قدرت است.

مدعیانی  که اینگونه ژست اپوزیسیون به خود گرفته‌اند و به جای شرمندگی و پاسخگویی به ملت نسخه‌های انحرافی برای رفع مشکلات می‌نویسند اصلا نمی‌گویند در قبال سیاستهایی از جمله اقتصاد مقاومتی و جهش تولید و اشتغالزایی و مبارزه با فساد چه عملکردی داشته اند!؟

** حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «حرف حساب تجمعات صنفی چیست؟» نوشت: «حرف حساب تجمعات صنفی مختلف ازکشاورز تا معلم و از بازنشسته تامین اجتماعی تا کارمندان وکارگران چیست؟ چرا آنها بارها دست به تجمع می‌زنند و با اینکه از مسئولان قول‌ها می‌گیرند ولی بازهم به خیابان می‌آیند وخواسته‌های خود را به اعتراض تبدیل می‌کنند؟ همه می‌دانیم که اصل خواسته‌های مردم در تجمعات صنفی به نقصان معیشت‌شان باز می‌گردد و تا کنون مسئولی پیدا نشده که مطالبات این تجمع‌ها را غیرقانونی اعلام کند».

در ادامه این مطلب آمده است: «وضعیت کلی کشور امکان رفع دغدغه‌های معیشتی مردم را نمی‌دهد و مهمتر اینکه مجموع شرایط بگونه‌ای است که رفع این تنگناهای سخت چندان به باور عموم نمی‌نشیند. با اینکه در دولت آقای روحانی هم تجمع‌های صنفی وجود داشت ولی پاسخ کلی دولت منطق قابل فهم و پذیرشی داشت. آن دولت چاره کار را در رفع تحریم‌ها و تشنج‌زدایی در روابط خارجی می‌دانست. آقای روحانی می‌گفت بگذارید تحریم‌ها را برداریم حتی مشکل آب کشور هم قابل حل خواهد بود و چون مجموعا این امکان برایش به‌وجود نیامد در واقع پیش مردم معذور بود. اما دولت فعلی گفته است که سفره مردم را به تحریم‌ها گره نمی‌زند و حتی بودجه سال ۱۴۰۱ را براساس وجود تحریم‌ها بسته است».

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه

جریان تحریف روز به روز بیشتر مرزهای دروغ را در می نوردد. دولت قبل در رویکردی خسارت بار تمام امور کشور را به مذاکره و توافق گره زده بود. اما این تمام ماجرا نیست. مقامات ارشد دولت قبل اظهارات کاملا متناقضی را درباره معشیت مردم مطرح می کردند.

به عنوان نمونه، وزیر خارجه سابق در ابتدای دولت قبل تاکید کرد که به واسطه برجام تمامی تحریم ها لغو می شود. دیگر دولتمردان نیز همه امور مردم و از جمله آب خوردن ملت را به برجام گره زدند. اما در ادامه، مقامات دولت در تناقضی آشکار تاکید کردند که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!

در دولت قبل رئیس جمهور وعده گشایش ۱۰۰ روزه را مطرح کرد اما در پایان دولت اول ادعا کرد که «آدم مگر دیوانه است که وعده گشایش ۱۰۰ روزه بدهد»! نکته قابل تأمل اینجاست که وی در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ مجددا ادعای گشایش اقتصادی ۱۰۰ روزه را مطرح کرد!

در دولت قبل و آن هم در ماههای پایانی، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند؟ گفت: دعا کنید! در دولت قبل وزیر راه و شهرسازی به نساختن مسکن برای مردم افتخار می کرد.

در حال حاضر بخش قابل توجهی از مطالبات مردم مربوط به حوزه معشیت و اقتصاد است. همان حوزه ای که در ۸ سال حضور اصلاح طلبان در دولت قبل مورد بی توجهی و غفلت قرار گرفت. دولت رئیسی در ماههای اخیر برای بهبود معیشت و آواربرداری از خرابه ای که «دولتِ اصلاح طلبان» بر جای گذاشت، اقدامات قابل توجهی انجام داده است.

با اینحال جریان تحریف با توهین به مردم و دهن کجی به افکارعمومی، بی عملی و سوءمدیریت در دولت قبل را توجیه کرده و اقدامات دولت سیزدهم را نیز تخطئه می کند.

جریان تندروی اصلاح طلب بی وقفه در تلاش است تا تجمعات و اعتراضات اصناف مختلف که نتیجه کارنامه «دولتِ اصلاح طلبان» است را به آشوب و التهاب خیابانی بدل کند.

** معرکه حامیان «همسرکشی» و بانیان فتنه ۸۸ با چاشنی مظلوم نمایی

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «اعتراض به صحنه آرایی» نوشت: «“جهان‌آرا” در حالی از مولاوردی و شجاعی برای پاسخگویی به اتهام‌زنی‌هایی که حدود ۱۰ روز پیش از آن، ازسوی یک میهمان به‌ نسبت ناشناس این برنامه صورت گرفته بود، دعوت کرده بود که هنوز دقایقی از برنامه و چند کلامی از اظهارات میهمانان برنامه نگذشته بود که ناگهان یک میهمان تلفنی هم به برنامه اضافه شد. میهمانی که پیش‌تر به‌طور حضوری و در غیاب مولاوردی و شجاعی، به آنان اتهام زده بود و حال که مولاوردی و شجاعی برای دفاع از خود و پاسخ به آن اتهامات با ۱۰ روز تاخیر بالاخره به تلویزیون آمده بودند، باز او نیز این‌بار روی خط آمده و همان اتهامات و مواردی جز آن را مطرح کرد».

در ادامه این مطلب آمده است: «همین هم باعث شد که مولاوردی و شجاعی دست به اقدامی بزنند که اگرچه کم‌سابقه و جنجالی بود اما برای بیان اعتراض‌شان، وقتی عملا امکان پاسخگویی به اتهامات را از کف داده‌اند، تنها راه‌حل بود. آنها از صندلی‌های‌شان برخاستند و در حالی که میهمان تلفنی همچنان به اتهام‌زنی مشغول بود…ابتدا مولاوردی و بلافاصله شجاعی صحنه را ترک کردند تا بدین‌ ترتیب گفته باشند که اسیر صحنه‌سازی‌های خطرناک نخواهند شد! ».

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه

واقعیت این است که طیف افراطیون اصلاح طلب آلوده به رفتار دیکتاتوری است. این رفتار در مقاطع مختلف بدون روتوش به افکارعمومی نمایش داده شده است. یکروز با دروغ تقلب و لگدمال کردن رأی مردم در انتخابات ۸۸، روز دیگر با نپذیرفتن نقش خود در دولت روحانی و دیگر روز با امتناع از شنیدن صدای منتقد و توهین به مردم در برنامه زنده تلویزیونی.

 این جریان هیچگاه حاضر نیست که صادقانه و منصفانه درباره نقش خود در ایجاد سوءمدیریت ها در سالهای گذشته به افکار عمومی پاسخ دهد. از عملکرد دولت روحانی، فراکسیون امید مجلس دهم، شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران- از سال ۹۶ تا ۱۴۰۰- تا هزینه های سنگینی که به کشور در فتنه ۸۸ تحمیل شد. ولی در عوض، این طیف خوب بلد است که ژست آزادی بیان و شنیدن صدای مردم بگیرد.

و اما جریان تندرو اصلاح طلب در مسئله زنان به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر ندارد. این طیف در بزنگاه ها ثابت کرده است که نه تنها حامی و مدافع حقوق زنان نیست، بلکه تضییع کننده حقوق بانوان کشورمان است. . چرا!؟  به این نمونه ها توجه کنید:

ماجرای قتل همسر دوم نجفی تنها یک نمونه در این خصوص است. سیاستمدار مشهور اصلاح طلب که کاندیدای این طیف برای انتخابات ریاست جمهوری نیز بوده است، در اقدامی جنایتکارانه، همسر دوم خود را که زنی جوان بود با سلاح غیرمجاز به شکل فجیعی به قتل رساند. در این میان، اصلاح طلبان بجای دفاع از مقتول و محکوم کردن اقدام قاتل، از «قاتلِ یک زن» قهرمان ساخته و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند.  خاتمی و همقطاران وی برای نجات قاتلِ یک زن،   ۱۰ میلیارد تومان هزینه کردند.

اصلاح طلبان در سال ۹۶ شورای شهر تهران را دربست در اختیار گرفتند. این طیف تا سال ۱۴۰۰ شهرداری تهران را در اختیار داشت و ۳ شهردار عوض کرد اما به هیچ عنوان اجازه نداد که یک زن به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شود.  در همان مقطع یکی از فعالین زن اصلاح طلب اعلام کرد که اسامی زنان در لیست شهرداران احتمالی، صرفا دکوری و نمایشی بوده است.

 طیف اصلاح طلب در ماجرای حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزش مردان نیز با این استدلال که «اگر زنان به عنوان تماشاچیِ بازی مردان به ورزشگاه نروند دچار بیماری روحی و روانی می‌شوند»! و «زنان باید به عنوان تماشاچی بازی مردان به استادیوم بروند تا هم فحش بدهند و هم فحش بشنوند»! و… از این مسئله دفاع کردند.

پیشنهاد شرم آور عقیم سازی زنان کارتن خواب را نیز باید به فهرست اقدامات «ضدِ زن» در جریان تندروی اصلاح طلب اضافه کرد. نکته قابل توجه اینجاست که این پیشنهاد توسط مولاوردی ارائه شده بود.

لازم به ذکر است که اصلاح طلبان در سال ۸۸ نیز مدعی بودند که اسیر صحنه سازی های خطرناک نمی شوند. بعدها لیدرهای فتنه اعتراف کردند که تقلب، «اسم رمز آشوب» بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات ‌مردم حل نمی‌شود/ حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه بیشتر بخوانید »

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند



مهدی سحرخیز در ادعانامه ارائه‌شده به دادگاه می‌گوید که در ایران پدرش شکنجه‌شده است؛ سحرخیز نداشتن تشک مناسب و نبودن توالت فرنگی در زندان را مصداق شکنجه پدرش دانسته است!

سرویس سیاست مشرق- یک دادگاه ایالتی در آمریکا اعلام کرد که به درخواست غرامت چند ایرانی رسیدگی می‌کند. در دادخواست ارائه‌شده علاوه بر چند ضدانقلاب شناخته‌شده، نام مشاور رسانه‌ای مهدی کروبی در فتنه ۸۸ نیز دیده می‌شود. این افراد ادعا کرده‌اند که در ایران شکنجه‌شده و خواهان غرامت‌های چند میلیون دلاری هستند! در دادخواست ارائه‌شده به این دادگاه نمایشی از قاضی خواسته‌شده است تا از اموال بلوکه‌شده ایران در خارج از کشور این مبلغ غرامت تأمین شود. اشاره شاکیان این پرونده عجیب، پول‌هایی است که دولت آمریکا در سال‌های گذشته به دلیل تحریم‌های ظالمانه مسدود کرده است .

بخش زیادی از این پول باید صرف خرید دارو و کالاهای اساسی از کشورهای اروپایی می‌شد، اما آمریکایی‌ها طی «پروژه فشار حداکثری» آن‌ها را مسدود کرده‌اند. به‌عنوان نمونه بخشی از پول‌های مربوط به خرید باند برای مداوای کودکان مبتلابه سندروم پروانه‌ای از مدت‌ها قبل در یک بانک آلمانی مسدود شده و حالا چند ضدانقلاب و تعدادی دلال حقوق بشر چشم طمع به این اموال مردم ایران دارند. پیش از این نیز جیسون رضاییان جاسوس آمریکایی در درخواستی مشابه خواهان غرامت از دادگاه فدرال در آمریکا کرده است.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

جالب آن‌که درخواست عجیب ارائه‌شده به دادگاه با واکنش‌های متعدد از سوی کاربران در شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است. یکی از این کاربران با اشاره به سوءاستفاده اپوزیسیون خارج نشین آن‌ها را متهم به کلاه‌برداری کرده و نوشته است که باید در برابر این زیاده‌خواهی ایستاد.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به کلاه برداری آقازاده ساکن نیویورک

یکی از افرادی که در این ماجرا، ادعای درخواست غرامت کرده، مهدی سحرخیز است. با اندکی جستجوی اینترنتی متوجه می‌شویم که نام‌برده ساکن شهر نیویورک بوده و هیچ سابقه سیاسی در کارنامه‌اش ندارد. مهدی سحرخیز در این دادگاه ادعا کرده است که به نیابت از پدرش (عیسی سحرخیز) اقامه دعوی کرده است.

عیسی سحرخیز فعال سیاسی اصلاح‌طلب و مشاور ستاد مهدی کروبی در فتنه ۸۸ است. مهدی سحرخیز با سوءاستفاده از رانت پدر در دولت اصلاحات به آمریکا سفر کرده و از آن زمان در آن کشور اقامت دارد. آقازاده اصلاح‌طلب حالا پس از مزه کردن استفاده از امکانات دولتی در زیر زبانش، این بار نقشه بزرگ‌تری برای بیت‌المال کشیده است. او در همکاری با شبکه دلال‌های حقوق بشری در آمریکا، درخواست غرامتی بیش از ۱۵۰ میلیون دلار از دادگاه داشته است. عیسی سحرخیز به دلیل اقدامات ضد امنیتی در فتنه ۸۸ بازداشت و پس از طی کردن بخشی از محکومیت در حال حاضر به زندگی عادی مشغول است.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

عکس یادگاری مهدی سحرخیز با جواد ظریف در نیویورک

مهدی سحرخیز در ادعانامه ارائه‌شده به دادگاه نوشته است که در ایران پدرش شکنجه‌ شده است. سحرخیز نداشتن تشک مناسب و نبودن توالت فرنگی در زندان را مصداق شکنجه پدرش دانسته است. البته او در دوران طی محکومیت پدرش در زندان در گفتگو با رسانه های خارجی، مدعی بود که هیچ اطلاعی از عیسی سحرخیز نداشته و او در زندان‌های مخوف نگه‌داری می‌شود. حالا بعد از چند سال مشخص‌شده است که منظور خانواده سحرخیز از آن زندان، مقایسه آن با یک هتل پنج ستاره در شمال تهران است!

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

عیسی سحرخیز در حال شکنجه شدن( بازی گل کوچک) در زندان!

 یکی از محکومان امنیتی با افشاگری جالب‌توجه در شرح وضعیت زندان سحرخیز می‌نویسد: هنگامه شهیدی و عیسی سحرخیز در دوران بازداشت ادعا می‌کردند که در اعتصاب غذا به سر برده و تا دم مرگ پیش خواهند رفت، یک روز در راه دادگاه دیدم که خانم شهیدی در ماشین حمل متهم در حال خوردن شیر و بیسکوئیت است، به او گفتم این‌گونه در حال مبارزه هستید؟ داستان وقتی زیباتر شد که وقتی به زندان بازگشتم عیسی سحرخیز را با یک ماهیتابه پر از ماهی دیدم! بعدها فهمیدم که این افراد برای مظلوم‌نمایی و خریدن اعتبار دست به این حرکت‌های نمایشی می‌زنند.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

افشای دروغ پردازی اصلاح طلبان در زندان!

سحرخیز چه کسی است؟

«خیلی از اصلاح‌طلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند»، این‌یکی از اظهارات مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات در گفت‌وگو با سایت ضدانقلاب «تقاطع» است. عیسی سحرخیز از فعالان چپ ستادی که بعد از پیروزی محمد خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶ با معرفی عطا مهاجرانی به جایگاه مدیرکلی مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب گردید. او حامی تمام‌عیار روزنامه‌های زنجیره‌ای در دوره اصلاحات بود، حمایت علنی وی از روزنامه‌نگاران ضدانقلاب به نحوی بود که دفتر کارش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پاتوق کاری افرادی چون اکبر گنجی و عمادالدین باقی برای جنگ روانی علیه نظام بدل شده بود.

سحرخیز پس از اعتراض نسبت به توقیف روزنامه زن با مدیرمسئولی فائزه هاشمی رفسنجانی از مدیرکلی مطبوعات وزارت ارشاد استعفا داد. او بعد از خروج از وزارت ارشاد، به آمریکا رفته و در بازگشت مجدد به تهران، فعالیت رسانه‌ای خود را در ماهنامه آفتاب پیگیری کرد. این ماهنامه برای اولین بار «تز خروج از حاکمیت توسط اصلاح‌طلبان» را مطرح کرد. دریکی از مقالات منتشرشده توسط این مجله به قلم علی‌رضا علوی تبار آمده بود که قوانین جمهوری اسلامی ایران پاسخگوی نیازهای امروز نیست و باید از نظام «عبور اجتماعی» کرد! این دست مطالب باعث توقیف آفتاب شد.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

 سحرخیز از سال ۱۳۸۵ به یکی از نویسندگان اصلی سایت روز آنلاین بدل شد. روزآنلاین با کمک مالی از خانواده سلطنتی هلند منتشر می‌شد. سازمان اطلاعاتی این کشور کوچک اروپایی علاوه بر حمایت فرهنگی از اصلاح طلبان، به برخی گروه های تروریستی چون اهوازیه نیز سرویس می دهد.

پیش از انتخابات سال ۸۸ عیسی سحرخیز با همکاری افرادی چون مسعود بهنود و نوشابه امیری صفحه «جامعه روزنامه‌نگاران» را در فیس‌بوک تأسیس کرد. هدف از این صفحه آن بود که روزنامه‌نگاران برای نوشتن گزارش با یکدیگر هماهنگ شوند. این صفحه مجازی پس از مدتی از حال آموزشی خارج‌شده و تبدیل به ستاد بیانیه نویسی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب بدل شد. یکی از روزنامه‌نگاران سابق در شرح این صفحه فیس‌بوکی به «مشرق» می‌گوید: بهنود به ما سوژه گزارش می‌داد و ما آن را نوشته و منتشر می‌کردیم!

پشت پرده شبکه روزنامه نگاران اصلاح‌طلب تحت مدیریت سحرخیز

سحرخیز پس از انتخابات ۱۳۸۸ با اعلام «دروغ تقلب» در انتخابات،خواهان ابطال آن می‌شود و در همین راستا یادداشت‌های فراوانی را علیه شورای نگهبان نوشته و تشویق به تجمع خیابانی می‌کند. او به دلیل رفتارهای غیرقانونی دستگیر و روانه زندان می‌گردد. عیسی سحرخیز در مقاطعی از دوران زندان با رأفت دستگاه قضائی روبرو شده و از مرخصی‌های استعلاجی نهایت بهره را می‌برد؛ این فعال اصلاح‌طلب در دوران مرخصی همچنان شبکه روزنامه‌نگاران را مدیریت کرده و با برگزاری جلساتی در منزلش آن را هدایت می‌کرد. او پس از آزادی قطعی از زندان یکی از افراد نزدیک به حلقه معارضان داخلی نظام بوده است.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

حمایت سحرخیز از فرقه ضاله بهائیت

تحریم کن تا غارت کنم!

سحرخیز ازجمله اصلاح‌طلبانی است که مدافع دخالت خارجی در امور ایران است، در میانه‌های دولت اصلاحات بخشی از اصلاح‌طلبان تندرو با نوشتن یک بیانیه با عنوان «بهار بغداد» از جورج بوش خواستند که پس از حمله به عراق ارتش خود را عازم تهران کند!

سحرخیز ازجمله  چپ‌هایی است که از طرح دخالت دولت خارجی به بهانه «مداخله بشردوستانه» حمایت می‌کند. او در مصاحبه با سایت مرکز دموکراسی برای ایران درباره گزارش‌های حقوق بشری احمد شهید (گزارش گر ویژه سازمان ملل) می‌گوید: «مسلماً بی‌تأثیر نیست. اگر رویکرد این جلسات حمایتی، افشاگرانه و بازخواست کننده باشد حتماً مثبت است. خوبی این شورا این است که ایران هم در آن عضو است. در همین جلسه اخیر حدود ۲۰۰ پرسش حقوق بشری از سوی کشورهای مختلف از ایران مطرح‌شده که البته هیئت ایرانی گفته است که بعداً به این‌ها جواب خواهد داد. این روش کشورها را مکلف می‌کند که یکسری استانداردهای بین‌المللی را رعایت کنند و کشورها مجبور می‌شوند که مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را زیر پا نگذارند. فقط ممکن روی چند بند تحفظ داشته باشند که آن‌ها را هم باید اعلام کنند. مثل دادگاهی است در برابر افکار عمومی جهان و کشورهایی که متخلف شناخته شوند بر اساس رأی اکثریت برای آن‌ها گزارشگر ویژه تعیین می‌شود. آقای لاریجانی می‌گوید که جایگاه آقای احمد شهید غیرقانونی است درحالی‌که در آن جلسات با اکثریت آراء تعیین گزارشگر ویژه برای ایران به تصویب رسیده است. این نظارت‌ها قطعاً مثبت و بر روی اصلاح رفتار کشورها با شهروندان تأثیرگذار است.»

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

درخواست غرامت سحرخیز از اموال مردم

ارائه گزارش‌های دروغین حقوق بشری از سوی برخی اصلاح‌طلبان در جریان فتنه ۸۸ زمینه اعمال تحریم‌های جدید از سوی کشورهای غربی علیه مردم ایران شد؛ باراک اوباما در کتاب «سرزمین موعود» می‌نویسد: تحریم‌ها تا پیش از مارس ۲۰۰۹ علیه ایران نمایشی بود؛ ما در آن زمان برای اولین بار تحریم‌های جدی علیه تهران وضع کردیم.در آن زمان اوباما به بهانه مسئله حقوق بشر و فعالیت‌های هسته‌ای قطعنامه ۱۹۲۹ را در شورای امنیت علیه ایران وضع کرد.

پس از تصویب قطعنامه، آمریکا تحریم‌های یک جانبه هم علیه ایران وضع کرد. در مهم‌ترین اقدام، در ژوئن سال ۲۰۱۰ باراک اوباما بلافاصله پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل قانون موسوم به «سیسادا» یا قانون تحریم‌های جامع ایران را امضا کرد، این قانون تحریم‌هایی گسترده را در بخش‌های گوناگونی ازجمله نفت و گاز به ایران تحمیل می‌کرد، بااین‌حال شاید مؤثرترین بند این قانون ماده ۱۰۴ آن بود.

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند

بر اساس این بند قانونی به دولت ایالات‌متحده آمریکا این اختیار داده می‌شد تا در صورت مبادله بانکی هر مؤسسه مالی در سطح بین‌المللی با یکی از شخصیت‌های حقوقی و حقیقی تحت تحریم در ایران ارتباط آن مؤسسه با نظام مالی آمریکا قطع شود، این مسئله هم‌اکنون هم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین موانع ارتباط بین بانک‌های بین‌المللی و ایران قلمداد می‌شود.

درباره هدف این فشارهای تحریمی، «فیلیپ هاموند»، وزیر دفاع وقت انگلیس در اکتبر سال ۲۰۱۲، گفت که هدف این تحریم‌ها ایجاد تهدید برای ایجاد آشوب‌های بالقوه خیابانی است! ماجرای شکایت چند اصلاح طلب و ضد انقلاب برای دریافت غرامت از مردم ایران بسیار جالب است، کسانی که تا دیروز  با فرستادن سیگنال و نامه‌نگاری با هیلاری کلینتون درخواست تحریم می‌دادند، حالا عملیات غارت را کلید زده‌اند.

  

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کلاه‌برداری مشاور کروبی در نیویورک! / نقشه سیاه آقازاده اصلاح‌طلب برای غارت بیت‌المال+ سند بیشتر بخوانید »

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!


اولین قراردادی که آمریکا پس از انقلاب درباره آن عهدشکنی کرد، قرارداد الجزایر بود.نکته قابل توجه اینجاست که طرف قرارداد در دولت وقت «بهزاد نبوی» بود. این قرارداد یک سویه از طرف آمریکا نقض شد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند

«بهزاد نبوی» فعال اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«مشکل اقتصادی و معیشتی ما الان در تاریخ چهل‌واندی سال بعد از انقلاب بی‌سابقه است. ما هرگز تا این حد مشکل نداشته‌ایم. برای حل این مشکلات اقتصادی که می‌شود اسمش را بحران اقتصادی‌-معیشتی گذاشت، اولین کاری که می‌شود کرد این است که در سیاست خارجی ما تجدیدنظر کنیم. همه نه اما بسیاری از مشکلات ناشی از تحریم بی‌سابقه اقتصادی کشورمان است».

نبوی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«این مشکل فعلی از راه رفع تحریم‌ها حل می‌شود. رفع تحریم‌ها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات سیاست خارجی است تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابل قبول برای مردم درست کنیم… من دو توصیه به حکومت دارم؛ یک اینکه هرچه زودتر مشکل برجام و تحریم‌ها را حل کنند. نه اینکه این باعث شود همه مشکلات حل شود، نه، بلکه این باعث می‌شود تا حداقل مردم بتوانند نفس بکشند و تا شرایط به حالت نیمه عادی برنگشته یک طرح شبیه سهمیه‌بندی برای تأمین حداقل نیازهای مردم به شکل مدرن اجرائی کنند».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

بهزاد نبوی در مصاحبه مذکور از تجدیدنظر در سیاست خارجی به عنوان راه حل اصلی برای نیل به گشایش اقتصادی سخن گفته است. این در حالی است که این ایده در دولت روحانی به صورت تمام و کمال اجرا شده و هشت سال فرصت ها و سرمایه های کشور به پای آن قربانی شد.

دولت روحانی مدعی بود که باید با کدخدا! بست و اگر این اقدام انجام شود، مشکلات اقتصادی نیز رفع می شود. بر همین اساس برای اولین بار پس از انقلاب، وزرای خارجه ایران و آمریکا با یکدیگر دیدار کرده و روسای جمهور دو کشور نیز تلفنی گفت و گو کردند.

و بر همین اساس مذاکرات هسته ای پیش رفت و برجام امضا شد. دقیقا با دست فرمان مدنظر بهزاد نبوی همفکران وی، دولت روحانی با عجله و پیش دستانه و یکطرفه تعهدات ایران را انجام داد و سپس موعد اجرای تعهدات طرف مقابل فرا رسید.

دولت اوباما که مقامات ارشد دولت قبل، وی را فردی مودب! و باهوش! نامیده بودند، در اولین روز اجرای برجام، ایران را مجددا تحریم کرد. وی در ادامه قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید و قانون محدودیت ویزا را نیز امضا کرد.

براساس مستندات منتشر شده، دولت اوباما رکورددار تحریم های ضدایرانی در ۴۰ سال اخیر است. یعنی در پسابرجام رکورد تحریم های ضدایرانی شکسته شد. این در حالی است که اگر ادعای بهزاد نبوی و همقطاران وی درست بود، باید در این مقطع شاهد کاهش و به قول خود آقایان شاهد «لغو بالمره تحریم ها بودیم و نه تعلیق».

دولت روحانی همه امور و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زد و حالا بهزاد نبوی نفس کشیدن مردم را به برجام گره زده است. وی و همفکران او اصرار دارند که ایران از یک سوراخ چندین بار گزیده شود.

لازم به ذکر است که اولین قراردادی که آمریکا پس از انقلاب درباره آن عهدشکنی کرد، قرارداد الجزایر بود که در جریان اشغال لانه جاسوسی تنظیم شد.  نکته قابل توجه اینجاست که طرف قرارداد در دولت وقت «بهزاد نبوی» بود که تا کنون حاضر نشده است به سوالات و ابهامات اجرای این قرارداد که یک سویه از طرف آمریکا نقض شده و میلیاردها دلار از سرمایه‌های مردم به این بهانه درآمریکا غارت شده، پاسخگو باشد.

چندی پیش کاظم انبارلویی درباره قرارداد الجزایر گفته بود:«قرار بود در قرارداد الجزایر اول آمریکایی‌ها به تعهد خود عمل کنند . تحریم‌ها را بردارند، پول‌های بلوکه شده را آزاد کنند و روابط به حال عادی برگردد بعد ما گروگان‌ها را آزاد کنیم. اما متاسفانه قبل از اینکه آنها به تعهد خود عمل کنند ما گروگان‌ها را آزاد کردیم آن‌ها به هیچ تعهدی عمل نکردند و ما را در کریدورهای دادگاه لاهه مدام بالاو پایین بردند و مرتب علیه ما حکم گرفتتند».

نکته قابل تأمل اینجاست که عدم دقت لازم در تبیین دقیق واژه «تابعیت» و پیش‌بینی نکردن راهی برای جلوگیری از طرح دعاوی ایرانیان دارای تابعیت مضاعف از سوی طرف ایرانی موجب شد تا بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی بویژه وابستگان به رژیم پهلوی که دارای تابعیت دوگانه بودند، از این مساله سوءاستفاده کرده و با طرح دعاوی مختلف علیه ایران، محکوم‌به خود را از مبلغ موجود در صندوقی که طبق بیانیه الجزائر هر یک از طرفین ایران و آمریکا می‌بایست آن را پر نگه می‌داشتند، دریافت کنند!

** مشکلات را به گردن دولت روحانی نیندازید، بس است!

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «گردن قبلی ها نیندازید؛ بس است» نوشت:«دولت سیزدهم می‌دانست که در چه شرایطی دولت را تحویل می‌گیرد، ‌می‌دانست که میراث‌دار ویرانه‌ای به نام وطن خواهد بود که سال‌ها با دست آشکار و پنهان دولت‌های قبلی نابود شده و این موضوع تازه‌ای نیست ولی اینکه هر بار برای فرار کردن از بار مسئولیت‌ها؛ ‌دولت‌های قبلی را مقصر بدانند قطعا نمی‌توان به بهبود کشور امید داشت».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در دولت روحانی…مشکلات اقتصادی کشور رو به رشد بود و دخالت آقازاده‌های رانت‌خوار و تندورهای مخالف ارتباط با غرب در حال ریختن بنزین به آتش اختلاف ایران با جهان بودند تا بتوانند از شرایط تحریم سود ببرند و موفق هم شدند».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

یکی از دستور کارهای اصلی رسانه های اصلاح طلب، انکار و سانسور میراث دولت قبل است. اما این طیف در خصوص مسئله «میراث دولت قبل» تناقض های عجیب و غریبی دارد. برای نمونه، در اواخر دولت دوم روحانی،  «شهربانو امانی»  عضو شورای شهر پنجم تهران گفته بود: «دست‌کم ۱۶ سال زمان لازم است تا کشور به وضعیتی بازگردد که وقتی احمدی‌نژاد دولت را از خاتمی تحویل گرفت، حاکم بود».

حالا در شرایطی که حدود ۳ ماه از آغاز فعالیت دولت سیزدهم سپری شده، اصلاح طلبان مدعی شده اند که دیگر نباید از میراث دولت قبل سخن گفت. علت این عصبانیت و آشفتگی کاملا مشخص است؛ جریان اصلاح طلب می داند که دولت روحانی کشور را در چه شرایطی به دولت سیزدهم تحویل داد؛ شرایطی که این طیف نیز به صورت ویژه در آن سهیم بوده است.

جریان اصلاح طلب شریک اصلی کارنامه دولت روحانی است. کارنامه ای بسیار ضعیف؛ آنقدر ضعیف که در مقطع انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی با فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و شعارهایی از جمله «زدن زیرِ میز» و…در نهایت نامزد این طیف فقط حدود ۲ میلیون و چهارصد هزار رای کسب می کند.

بهتر است اصلاح طلبان بجای عجله در سرپوش گذاشتن بر میراث دولت روحانی، با مردم صادقانه رفتار کرده و از سانسور واقعیت های بدیهی دست بردارند.  

** «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«رییس‌جمهور از مرداد سال جاری که به ساختمان پاستور وارد شد تا همین روز گذشته دستورات زیادی داده است؛ به بازار، ‌به رییس کل بانک مرکزی، به سازمان برنامه و بودجه، به جهاد سازندگی، ‌به برخی بازارها برای کاهش قیمت مخصوصا خودرو، به بانک‌ها برای تعطیل نکردن واحدهای تولیدی، به وزارت نفت برای پیگیری ماجرای هک سامانه سوخت و به وزیر اقتصاد برای پاسخ به مردم در خصوص علت افت شاخص بازار سرمایه. اینها بخشی از آن چیزی است که در این مدت با جست‌وجو در فضای مجازی می‌توان در خصوص‌شان مطالبی پیدا کرد. اما به راستی برآیند این همه دستوارت تاکنون که حدود ۱۰۷ روز از عمر دولت می‌گذرد، ‌چه بود؟ تقریبا هیچ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با وجود اینکه ابراهیم رییسی در مراسم تنفیذ خود بارها بر ثبات اقتصادی، خشکاندن ریشه‌های فساد اقتصادی و رانت‌خواری، مهار تورم و گرانی تاکید کرده بود اما آنچه در صد روز اولیه به دست گرفتن قدرت رخ داده بیشتر در حوزه افزایش‌های چند باره قیمت‌ها در گروه کالاهای خوراکی و خودرو، برخی انتصاب‌های فامیلی پرحاشیه و تشدید عدم قطعیت بود. به نظر می‌رسد گفتمان دستوری آقای رییس‌جمهور تاکنون جواب نداده است».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

جریان اصلاح طلب بارها شعار «دانستن حق مردم است» را بیان کرده اما متاسفانه به هیچ عنوان به آن پایبند نبوده و در اکثر اوقات خلاف آن را انجام داده است. بر همین اساس گویا به عقیده اصلاح طلبان، دانستن حق مردم است، اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی.

در دولت روحانی، مسئله واکسیناسیون کرونا به شدت ضعیف و غیرقابل دفاع بود. در آن مقطع برخی دولتمردان مدعی بودند که علت اصلی این کندی و بی عملی، احیانشدن برجام و عدم عضویت ایران در FATF است. و اما در دولت رئیسی، در شرایطی که هنوز برجام به اصطلاح احیا نشده بود و ایران به عضویت FATF هم درنیامده بود، واکسیناسیون با شتاب روزافزون پیش رفت و همین امر موجب شد که تعداد فوتی ها و مبتلایان به شدت کاهش پیدا کند.

در یک نمونه دیگر، در مسئله اخلال در عرضه سوخت در پمپ بنزین ها، دولت به سرعت وارد عمل شد و ضمن تاکید بر عدم گرانی بنزین، در کمترین زمان ممکن اخلال به وجود آمده را رفع کرد و بازدید میدانی رئیس جمهور و اطلاع رسانی ویژه و دقیق رسانه ملی در کنار سعه صدر و متانت مردم عزیز کشورمان، موجب شد که تیر دشمن به سنگ خورده و شاهد تکرار وقایع آبان ۹۸ در کشور نباشیم.

و در یک نمونه دیگر، دولت در همان ماههای ابتدایی طرح جهش تولید مسکن را کلید زده و ثبت نام را آغاز کرد و تاکید کرد که در پی آن است تا با تلاش شبانه روزی، طرح ساخت چهار میلیون مسکن در ۴ سال را اجرایی کند.

ترخیص کالاهای اساسی دپو شده در گمرک در روزهای ابتدایی فعالیت دولت سیزدهم نیز از دیگر اقدامات مثبت در ماههای اخیر بوده است که نتایج قابل قبولی در پی داشت.

به گفته کارشناسان، دولت آقای رئیسی در اقدامی مثبت و مهم، روند استقراض ها از بانک مرکزی و استقراض از مردم در قالب اوراق را متوقف کرده است. بر همین اساس «احسان خاندوزی» وزیر اقتصاد تاکید کرده است که «تامین بودجه شهریور و مهر ماه کل کشور، بدون استقراض از بانک مرکزی و در مهرماه، حتی بدون فروش اوراق بدهی انجام شده است».



منبع

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی! بیشتر بخوانید »

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند


شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح‌طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه های روی میز» می گوید!

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «متأسفانه دشمن قسم‌خورده انقلاب اسلامی؛ اسرائیل، تعاملات خود برای تخریب فرصت برجام را به حداکثر رسانده و کار به بررسی «نقشه دوم» و «گزینه‌های روی میز» در صورت ناکامی توافق رسیده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقای رئیسی به توافق نیاز دارد، چراکه وضعیت اقتصادی و سیاسی و منطقه‌ای ما به سمت بهبودی در شرایط فعلی و تحریم پیش نمی‌رود…همه می‌دانند که (در دولت روحانی) گفت‌وگوهای دوره ششم مذاکرات در وین تا آخرین گام پیش رفته بود… تا جایی که بسیاری گمانه‌زنی می‌کردند که دولت رئیسی بعد از ورود و با برگزاری چند جلسه می‌تواند به‌سادگی گام آخر را بردارد، چالش هسته‌ای و تحریمی را بعد از چندین و چند سال خاتمه دهد و هم بار فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از آن را از روی دوش مردم بردارد و سایه بزرگ این چالش را سرانجام از سر ایران کم کند و فرصت‌های متعددی را که پشت دیوار آن مانده‌اند، برای خود و ایران دسترسی‌پذیر کند».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

پالس های طیف تندرو اصلاح طلب و رژیم اسرائیل به یکدیگر، قابل توجه و البته قابل تأمل است. در سال 88 و در مقطعی که افراطیون اصلاح طلب علیه جمهوریت شورش کرده و زیر میز انتخابات و مردم سالاری زدند، سران رژیم اسرائیل به وجد آمده و این جماعت را سرمایه های اسرائیل در ایران و نمایندگان این رژیم در مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران نامیدند.

حالا نیز در شرایطی که رژیم اسرائیل در داخل سرزمین های اشغالی و همچنین در منطقه با بحران های مختلف دست به گریبان است و همچون خر در گل مانده است، افراطیون اصلاح طلب ضمن ارسال پالس ضعف، یک کفتار درمانده را شیر غران نمایش می دهند.

رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز درمانده است، چه برسد به واکنش به موشک های قدرتمند و نقطه زن.

اسرائیل اکنون هماهنگ با آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در حال تقلا برای ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به توافق هسته ای است. خیالی خام که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا افراطیون اصلاح طلب همصدا با اسرائیل در پی برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای ایران هستند!؟

هیچکس مخالف مذاکره و توافق نیست، اما مذاکره و توافقی که منطبق بر عزت، حکمت و مصلحت باشد. مذاکره و توافقی که بر پایه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه پیش برود. هیچ کشور مستقل، قدرتمند و عزتمندی درباره توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود مذاکره و معامله نمی کند.

** رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اما و اگرهای سفرهای استانی» به قلم «شهربانو امانی» فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران(مشهور به شورای اسم و فامیل) نوشت: «در عصر اینترنت، دنیای مجازی و انفجار دانش و اطلاعات الان دنیا را هم از یک اتاق می‌توان مشاهده کرد. جدای از هزینه‌های سفرهای استانی، شرایط کرونا ایجاب می‌کند که هزینه‌های تصمیم گیری در کف جامعه و در سفر مردم تاثیرش دیده شود. متاسفانه سفرهای استانی مخصوصا چندین سال است که از حیزانتفاع ساقط شده و تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «الان تیم اجرایی در دولت تعدادشان بالاست، علاوه بر آن سیستم حاکمیتی هم مستقر است. اگر هر شخص و نهادی وظیفه خودش را درست انجام بدهد، نیازی به حضور فیزیکی و سفرهای مستقیم نیست… در طول چهار سال گذشته دیدیم که با دستورهیچ گره‌ای گشوده نمی‌شود و هیچ مشکلی از مشکلات مردم حل نمی‌شود».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

خانم امانی در یادداشت مذکور به رئیس جمهور توصیه کرده که بجای سفرهای استانی، از داخل اتاقش همه امور را مدیریت کند. این دقیقا فرمول جریان اشرافی در مواجهه با مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند!

طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد.

در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.

** دیدگاه اصلاح طلبان درباره محکومان دانه درشت؛ از کارآفرین برتر تا مدیر بدشانس

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «رئیس کل بدشانس» نوشت: «آقای سیف و معاونان او در بحران ارزی شکل گرفته پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، اقدام به تزریق ارز به بازار کردند تا تب و تاب افزایشی قیمت‌ها فروکش کند. آنگونه که در کیفرخواست این مدیران بانکی آمده، آنها متهم به برهم زدن نظم و آرامش بازار ارزی کشور و زمینه‌سازی برای خرید و فروش غیر قانونی ارز به میزان ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو و همچنین اهمال و سوءمدیریت در دوران مسوولیت خود شده‌اند و به همین دلیل حکم ده ساله حبس تعزیری توسط دادگاه صادر شده است ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در جریان محاکمه ولی‌الله سیف و معاونانش توسط نماینده دادستان به این موضوع متهم شدند که «چوب حراج به دارایی کشور زدند و بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی را وارد بازار کردند». این در حالی است که طی 20 سال گذشته، راهکار دیگری جز همین مکانیسم تزریق ارز به بازار برای کنترل شوک‌های احتمالی وجود نداشته و پیگیری هم نشده است».

روزنامه اعتماد همچنین در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «ضرورت اعاده دادرسی» به قلم «عباس عبدی»  فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد نوشت: «سیاست فروش ارز به بازار نه در دولت روحانی و مدیریت ولی‌الله سیف شروع شد و نه در آن خاتمه خواهد یافت…مساله دفاع از این شخص و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای رسیدگی و مجازات وجود ندارد. اگر بالاترین مقامات سیاستگذار اقتصادی کشور از این حد از حقوق، یعنی حق تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و رسیدگی علنی و دومرحله‌ای برخوردار نباشند، دیگران چگونه می‌توانند نسبت به حقوق خود و استیفای آن امیدوار باشند؟».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف به دفاع از محکومان دانه درشت اقتصادی شهره هستند. هر وقت که دستگاه قضا، دانه درشت ها را محاکمه می کند، این طیف فریاد وامصیبتا سر داده و نسبت به این اقدام اعتراض می کنند.

روزنامه اعتماد در شماره امروز به محکومیت مقام ارشد دولت روحانی اعتراض کرده و وی را بدشانس نامیده است. البته از روزنامه ای که مدیر آن با متهم دانه درشت اقتصادی کله پاچه می خورد، بیش از این انتظار نیست.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

مالک سابق کارخانه هفت تپه که حقوق کارگران را تضییع کرد؛ متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان و فرهنگیان را لگدمال کردند؛ در کنار شهرام جزایری، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی، هادی رضوی، مهدی آخوندی، محمد امامی، بهروز ریخته گران و…از جمله محکومان دانه درشت اقتصادی هستند که پیش از این مورد حمایت تام و تمام جریان اصلاح طلب قرار گرفته اند.

رسانه های اصلاح طلب همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

به این نمونه توجه کنید: روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸– در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر  «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!



منبع

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند بیشتر بخوانید »

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!


اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست.

سرویس سیاست مشرقآفتاب گرم تابستان بر سر تهران افتاده است؛ گروهک منافقین از یک ماه قبل سلسله عملیات‌های تروریستی را در خیابان‌های تهران آغاز کرده و هرروز علاوه بر بسیاری از نیروی‌های راستین انقلاب اسلامی، مردم عادی توسط عوامل این غده سرطانی بدخیم به خاک و خون می‌افتند. دشمن نیز چشمش به خرمشهر و آبادان است و فشار خارجی راه را برای تسویه گروهک‌های ضدانقلاب سخت کرده است. در چنین شرایطی در خانه‌ای قدیمی در بلوار کشاورز یک جلسه سری میان دودسته از تروریست‌ها برگزار می‌شود.

یک‌سوی میز حبیب‌الله آشوری نشسته و درحالی‌که چند صد صفحه کاغذ سیاه شده را پیش روی خود گذاشته رو به حسن جنگی مسئول اول گروهک تروریستی آرمان می‌گوید: جمهوری اسلامی باید برود، اما باید بدانیم بعدازآن چه خواهد شد! او سپس ادامه می‌دهد؛ وضعیت خیابان‌ها امروز به سود ماست، یک ضربه یا نهایتاً دو ضربه کافی است تا حکومت را تغییر بدهیم و خلق را آزاد کنیم؛ اشاره او به «ضربه» انجام عملیات خرابکارانه و تروریستی در خیابان است. در میانه بحث‌ها رسول آقایی از اعضای ارشد تروریست‌ها به بحث پیوسته و می‌گوید؛ جناب آشوری ما آماده ائتلاف هستیم؛ اسلحه از ما، تئوری آن از شما. آشوری که تا به اینجا تنها نقشه‌های عملیاتی ازجمله آلوده کردن آب شهر تهران و نیز انفجار ایستگاه راه‌آهن را روی میز نگاه کرده؛  با کمی مکث می‌گوید: همه آن چیزهایی که برای براندازی لازم است را من قبول دارم؛ اما اجازه بدهید تا یک شرط هم بگذاریم.

مسئولین آرمان که انتظار شرط و شروط از جانب «تئوریسین ترور» را نداشته جاخورده و می‌گویند؛ شما چه چیزی را شرط می‌گذارید! آشوری عینک خود را بر چشم زده و می‌گوید: اول به من بگوئید شما حکومت شوروی را امپریالیستی می‌دانید یا سوسیال امپریالیستی! مسئولین رده‌بالای آرمان در جلسه عصبانی شده و بحث‌های شدید تئوریک میان آن‌ها آغاز می‌شود. روایت است که سه روز تمام جلسات بحث در خانه تیمی ادامه پیداکرده و درنهایت دو طرف به توافق نمی‌رسند. البته این جدایی به معنای تغییر جهت در کار تروریستی از جانب این دو گروه نیست، مدتی بعد آشوری با تمسک به اندیشه‌های سلفی گری در فرقان دست به اقدامات انتحاری زده و بخش اساسی گروهک آرمان نیز به منافقین پیوسته و بعدها به درک واصل می‌شوند. [۱]

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

تصویری از حبیب الله آشوری

 آیت‌الله مصباح یزدی در نقد ویژگی‌های شخصی آشوری می‌گویند: کتاب توحید حبیب‌الله آشوری را دقیقاً مطالعه کردم و دیدم سراپا زهر است! کتابی بود با ادبیات فریبنده برای جوانان، ولی روحش تفسیر سمبلیک قرآن! در عصرهای جمعه، یک جلسه در مدرسه حقانی داشتیم. در آن جلسه فریاد زدم که: ما در حوزه باشیم و به نام روحانیت و به نام اسلام، چنین مطالبی پخش شود؟… این برخورد موجب شد که عده‌ای نسبت به موضوع حساس شوند. [۲]

ماجرای تاریخی اختلاف میان تروریست‌ها بر سر براندازی در آن روز درس‌های مهمی در خود دارد، این جریان‌های اغلب التقاطی، چنان در اهداف خود غرق‌شده و دشمنی با انقلاب اسلامی آن‌ها را کور کرده که جریان مردم را گم و به‌سوی بیراهه رفتند. در طول دوران معاصر این دست حوادث بارها تکرار شده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

مانیفست ترور در اسناد باقی مانده از گروهک «پیشگام مستضعفین» معروف به آرمان

چهل سال پس از پاک‌سازی تروریست ها و براندازان، نسل مدرن آن ها پس از چند کنش و واکنش سیاسی به صحنه آمده اند. سعید حجاریان تئوریسین اصلاح‌طلبان رادیکال در آخرین تز سیاسی بحث «براندازی حقوقی» را ارائه داده و در وب‌سایت مشق نو می‌نویسد:

در قدیم ساختار قضاوت بسیار بسته بود. به این صورت که قاضی در دکه‌القضا می‌نشست، شاکی و متشاکی مراجعه می‌کردند و او، همان‌جا حکم صادر می‌کرد و همه‌چیز به انصاف و روحیات شخصی وابسته بود. اما، امروزه این سازوکار بسط پیداکرده است و فارغ از نتایج و کیفیت، نقشی برای دادستان، بازپرس، وکیل، شعب تخصصی و نهادها و مراجع تخصصی مانند پزشک قانونی، سجل کیفری، دادگاه‌های تجدیدنظر، دیوان عالی و… تعریف و آیین دادرسی نوشته‌شده است. البته، در مواقعی هم با اختلالات مهمی مواجه بوده‌ایم. فی‌المثل زمانی آیت‌الله یزدی، در قامت رئیس دستگاه قضا با این استدلال که زمان پیغمبر دادستان و دادستانی مطرح نبوده است، دادسرا و مراحل تحقیق مقدماتی را حذف و همه فرآیندها را زیر نظر یک فرد تجمیع کرد، هرچند در ادوار بعدی دست‌کم در ظاهر این دست‌کاری دستخوش دگرگونی شد.

حجاریان در ادامه بحث خود با تمسک به اندیشه‌های امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی می‌گوید:

در سنوات اخیر در حال تجربه روندی معکوس هستیم و تجربه کوتاه دولت سیزدهم درزمینهٔ انتصابات نیز مؤید این چرخش است. یعنی، بهمان سرعتی که پس از قبضه قدرت از سوی طالبان همه اختیارات در اختیار طلبه‌های علوم دینی قرار گرفت، آشکارا شاهد هستیم با شدت کمتر، بوروکراسی ایران در حال ادغام در دو نهاد روحانیت و نظامیان است. [۳]

سعیدحجاریان که پیش‌ازاین بر اساس نظریات جان رالز آمریکایی، لیبرال دموکراسی ناب را تنها راه نجات ایران می‌دانست و با شعار فشار از پایین شورشی‌ها و چانه‌زنی نخبگان از بالا می‌خواست براندازی کند؛ در ادامه تلاطم حاد روحی و فکری این بار به این نتیجه رسیده است که برای رفورم اساسی (اصلاحات ساختاری) باید قوانین حقوقی را تغییر و برخی احکام اسلامی تضعیف شود؛ تا بتوان بر پایه‌های حفظ انقلاب اسلامی سوار شده و براندازی کرد. حجاریان در این مقاله با عنوان «بازگشت به نقطه صفر» به شکل شگفت‌انگیزی از ایده خودکشی آنومیک دورکیم در «بی‌هنجاری» و «نا به سامانی» استقبال کرده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اما مقاله حجاریان مخاطب خاص دارد؛ او پیش‌ازاین در مقاله‌ای دیگر با عنوان «اصلاحات ساختاری یعنی چه؟» رو به مصطفی تاج‌زاده گفته است که موافق تز براندازی او نیست. حجاریان به اصلاح‌طلب شورشی هشدار داده که واقع‌بین باشد؛ اصلاحات ساختاری از درون امکان ندارد و فقط باید با کمک نیروی بیرونی انجام شود. [۴] اشاره حجاریان از نیروی بیرونی استفاده از ظرفیت‌های دولت‌های خارجی و براندازی به شبیه  لیبی و عراق است.

پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح‌طلبان رادیکال به‌صورت عریان درباره براندازی با یکدیگر گفتگو می‌کنند. این‌چنین دریدگی در بیان نظرات حتی در دوران دوم خرداد و در میان روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز بی‌بدیل است. برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که لکه پنهانی جریانی که در سال ۱۳۸۰ و هم‌زمان با تجاوز آمریکا به منطقه پدید آمده و با عنوان «بهار بغداد» از آن استقبال شد، حالا پررنگ شده است.

پس از توصیه‌های حجاریان به تاج‌زاده در تعیین پارادایم‌های حقوقی در براندازی، عنصر تندخو و رادیکال اصلاحات پاسخ او را داده است، عنصر افراطی آمریکایی‌ها در تهران به تئوریسین محفل خاتمی پیام داده اکه اصلاحات حقوقی دیگر جواب نداده و باید در برابر نظام تمام‌قد ایستاد! او در ادامه خاطر نشان‌کرده که این بازی برای او تمام نشده است. این دست اغتشاشات ذهنی میان هواداران هسته سخت اصلاحات یادآور تقریرهای لغوی میان گروه‌های چریکی تروریست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ البته مسیر هر دو گروه انحرافی یکسان است و درنهایت به عصیان خیابانی و سیلی خوردن از جانب مردم ختم می‌شود.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

بخشی از نامه تاجزاده به حجاریان درباره زمان و موقعیت براندازی

اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست. دوره‌ای که این جریان را از برج بلند خروج از حاکمیت در قدرت‌طلبی حداکثری، در حکم دندانه‌های کلید روحانی تقلیل داد و تحقیر کرد. آن ازخودبیگانگی بار دیگر آن‌ها را تکان داده تا دندان‌تیز کرده و خشن‌تر شوند.

البته بالا بردن دوز خشونت برای این گروه حکم خوردن شراب مسموم را دارد؛ اگرچه آن‌ها را دچار توهم و خودبزرگ‌بینی می‌کند، اما در آن روی سکه باعث مرگ خودخواسته و ناگواری نیز می‌شود. گروه فاشیستی که در ابتدای انقلاب اسلامی با ترویج چهره‌ای تند و افراطی از بینش‌های عمیق و ناب اسلام محمدی سعی در تولید بدبینی و زدودن اعتماد میان مردم و نظام داشت، حالا خود را آرایش‌کرده و همان خشونت سیستماتیک را نظریه‌سازی می‌کند.

برخی معتقدند گرفتن ژست رادیکال از سوی اصلاح‌طلبان در اواخر دولت روحانی و خاتمی قابل‌فهم است؛ به‌هرروی این جریان تمایل دارد در بافت قدرت باقی بماند، لذا با تند کردن فضا می‌تواند رگ حساس قشر خاکستری را تحریک کند. اما در دورانی که اصلاح‌طلبان نیاز به بازسازی درونی و تولید گفتنمان قانونی برای بازگشت به قدرت دارند، شاخ‌وشانه کشیدن آن‌ها در سنگربندی در برابر حاکمیت معنای دیگری دارد. آنها به‌صراحت اعلام کرده‌اند منتظر رسیدن به ایستگاه «انتخابات» نخواهند شد. این گروه سرشکسته می‌داند که با برگزاری صدباره انتخابات بازهم به کف رأی نرسیده و فاجعه‌ای در حد انتخابات شورای دوم یا ریاست جمهوری سیزدهم برای آن‌ها تکرار می‌شود. آن‌ها عرض بازی را کم کرده و به عمق زده‌اند، قاعدتاً حجاریان برای تئوری‌نویسی این رویداد برحق‌تر از آشوری نیست!


[۱] برگرفته از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی در ایران نوشته رسول جعفریان

[۲] https://www.javanonline.ir/fa/news/۱۰۳۸۶۲۳

[۳] https://mashghenow.com/?p=۵۱۱۷

[۴] http://www.ensafnews.com/۳۱۰۲۱۲




منبع

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات! بیشتر بخوانید »