سیمافیلم

پخش مجدد قسمت پایانی «پسران هور» امشب از شبکه یک

پخش مجدد قسمت پایانی «پسران هور» امشب از شبکه یک


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، «پسران هور» به نویسندگی و کارگردانی مهدی جعفری و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده، روایتگر بخشی کمتر شنیده‌شده از تاریخ دفاع مقدس هست؛ ماجرای قرارگاه سری نصرت و دلاوری‌های شهید علی هاشمی و نیروهایش در دل هورالعظیم.

این مجموعه که در ۱۷ قسمت تولید شده و با استقبال مخاطبان تلویزیون مواجه شد، امشب در ساعت ۲۲ از شبکه یک سیما بازپخش می‌شود تا کسانی که موفق به تماشای قسمت پایانی نشده‌اند، بتوانند پایان این روایت حماسی را دنبال کنند.

«پسران هور» محصول مرکز سریال سوره و سیمافیلم هست و با بازی رضا ثامری، رویا افشار، فرید سجادحسینی، تورج الوند، محمدرضا صولتی و جمعی از هنرمندان جوان ساخته شده هست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پخش مجدد قسمت پایانی «پسران هور» امشب از شبکه یک

پخش مجدد قسمت پایانی «پسران هور» امشب از شبکه یک بیشتر بخوانید »

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟



چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهرماه ۱۴۰۱، درست در همان زمانی که دوران کرونا به پایان رسیده و چند روز از یک‌سالگی دوره مدیریت جبلی بر سازمان صداوسیما می‌گذشت، او به همراه جمعی از بازیگران و هنرمندان، مرکزی را در سازمان صداوسیما احداث کرد که قرار بود بخش «مغفول‌مانده‌ای» در مهم‌ترین بازوی رسانه‌ای کشور را احیا کند. جبلی ماژیک آبی‌رنگی را در دست گرفت و سه خط کنار لوگوی مرکز تازه‌تأسیس سیمرغ متنی نوشت.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

نوشته جبلی به منزله آغاز به کار مرکزی بود که از این پس یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های تحولی سازمان را به دوش می‌کشید. در آن مراسم، مهدی فرجی تهیه‌کننده، جواد افشار کارگردان و امین زندگانی بازیگر، پشت تریبون می‌روند و از مزایای تاکتیک جدید صداوسیما می‌گویند. مراسمی که به‌جز فرجی و افشار، افرادی همچون بهروز افخمی، سعید سلطانی، احمد نجفی، سید جواد هاشمی، جعفر دهقان، بهروز مفید، حسین طاهری، محمود رضوی، محسن علی‌اکبری و حبیب والی‌نژاد هم در آن حضور دارند. حالا از آن روز سه سال می‌گذرد و عملکرد یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سازمان برای پرداختن به بخش مغفول‌مانده در تحول باید مورد بررسی قرار گیرد. بخشی که قرار بود مهم‌ترین تولیدات سازمان برای رقابت با آثار نمایش خانگی از آن سرچشمه بگیرد.

با این حال، تولیدات مرکز سیمرغ طی این سه سال داده‌های پرنوسانی منتج شده که از پربیننده‌ترین مجموعه نمایشی شبکه دو سیما تا کم‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون را شامل می‌شود؛ تولیداتی که باید آن‌ها را روی ترازوی ارزیابی قرار داد تا مشخص شود یکی از ارکان اصلی تحول صداوسیما چه عملکردی داشته است.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اصلاً چرا سیمرغ بال گرفت؟

مرکز سیمرغ از همان ابتدا قرار بود در کنار «سیمافیلم» و «مرکز تولیدات صبا»، سه بازوی اصلی تولیدات سازمان را بر عهده بگیرد و ذیل استراتژی مدیران تازه ساختمان شیشه‌ای، نظام تولید را از نظام پخش جدا کند. یعنی به جای آنکه تولیدات در شبکه‌ها انجام شود، سیمرغ، سیمافیلم و صبا بودند که تولید را بر عهده گرفته و پخش را به شبکه‌های مختلف می‌سپردند.

تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. سیمافیلم ذیل همین رویکرد، ساخت سریال‌های الف ویژه و پرهزینه‌تر را بر عهده گرفت و مرکز صبا هم تولیدات کودک و نوجوان را پوشش می‌داد. حالا سیمرغ قرار بود چه کاری انجام بدهد؟

این مرکز تازه‌تأسیس قرار بود تولیدات کار اولی‌ها و جوان‌های فیلم‌سازِ متعهدی را پوشش بدهد که با بودجه‌های کم، تولیداتی مبتنی بر بوم و نظام مسائل تعریف‌شده در سازمان را پیش ببرند. به نوعی مرکز سیمرغ بدل می‌شد به بازوی جوان سازمان. با این حال، این همه وظایف سیمرغ نبود.

در همان مهرماه ۱۴۰۱ اعلام شد که سیمرغ می‌خواهد تمرکزش را بگذارد روی تولیداتی که در این سال‌ها مغفول مانده و به تنوع ژانر و بوم در آثار نمایشی تلویزیونی کمک کند. در وهله اول، این اقدام امیدوارکننده به نظر می‌رسید چون به معنای توجه بیشتر به سینمای مستند، مسابقه، برنامه ترکیبی، تله‌تئاتر و گونه‌های متفاوت سریال‌سازی همچون سیتکام بود.

ذیل همین نگاه، بخشی از بودجه سازمان به ساخت تولیداتی همچون «آقای قاضی» و «جام جم» تخصیص پیدا کرد و تولیدات موفقی همچون «ایرانگرد» و «زندگی پس از زندگی» به این مرکز انتقال داده شد. این یعنی بخشی از قدیمی‌ها به دلیل تقسیم‌بندی جدید سازمان به سیمرغ می‌رفتند و برخی از تولیدات هم منحصراً مربوط به سیستم تغییر یافته بودند.

با همه این احوالات، تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. نیرویی که سازمان با آن می‌توانست فرایند قدرت‌گرفتن سلبریتی‌ها را کنترل کند و بازار را در دست بگیرد؛ بازاری که تجربه سال‌های اخیر تلویزیون و نمایش خانگی نشان داده به این راحتی‌ها هم رام‌شدنی نیست.

اسماعیل بهمن‌آبادی، رئیس مرکز تولیدات جوان سیمرغ، گفته است: «شاید جنس چالشی که من در خانه تولیدات جوان مرکز سیمرغ تجربه کردم، در قیاس با سایر گروه‌ها در این مرکز در سه سال گذشته شدیدتر بود؛ هم باید کمبود نیروی انسانی هنرمند، متعهد و متخصص را در فرصت محدود و شروعی که داشتیم جبران می‌کردیم و هم باید برای حضور کسانی که از قبل در صف انتظار بودند، فرصتی فراهم می‌شد و برنامه‌ریزی می‌کردیم تا وارد چرخه تولید شوند. سخت‌ترین چالش ما این بود که هم‌زمان با هم باید این کارها را انجام می‌دادیم؛ آن هم در شرایطی که مرکز سیمرغ تازه‌تأسیس بود و تحقق مواردی که بیان کردم با طول و عرض این مرکز به‌راحتی اتفاق نمی‌افتاد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.سیمرغ در بازار سریال

با گذشت چند هفته از تأسیس رسمی این سازمان، مرکز سیمرغ عملکرد قابل‌توجهی را با سریال «آقای قاضی» از خود نشان داد. آقای قاضی در برهوت تولیدات تلویزیون، اثر موفقی بود که توانست به آمار بیش از۴۰ درصد مخاطب هم دست پیدا کند و سجاد مهرگان، کارگردان آقای قاضی، خیلی زود به عنوان مهم‌ترین آورده مرکز سیمرغ شناخته شد. آمارهای آقای قاضی و البته تولیدات ضعیف سیمافیلم باعث شد این سریال در برخی نظرسنجی‌ها به عنوان بهترین تولید سال ۱۴۰۳ شناخته شود. با این حال، آقای قاضی یک تولید تمام‌سیمرغی نیست و محصول مشترک تلویزیون و حوزه هنری است و نمی‌توان آن را دستاورد تمام‌وکمال این مرکز تازه‌تأسیس دانست.

به‌جز این اثر، عملاً اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.

وضعیت «لمندگان» برای دیگر آثار نمایشی هم تکرار شد و تولیداتی همچون «رویای ریحانه» با آنکه در قسمت‌های اول در تلوبیون به عدد ۲۳ هزار مخاطب رسیده بودند، اما با گذشت زمان این عدد به دو یا سه هزار مخاطب رسید که نشان می‌دهد مهم‌ترین تولید مرکز سیمرغ در حوزه فرزندآوری در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. حتی سریال‌هایی چون «حکایت‌های کمال» و «چرخ گردون» که اعلام می‌شد در جذب مخاطب موفق عمل کرده‌اند و با همین استدلال توانستند مجوز ساخت فصل دوم را بگیرند، تولیدات متوسطی بودند و فصل دوم‌شان با افول جدی مخاطب مواجه شد. شاهد مثال این موضوع هم مخاطب ۷ درصدی «چرخ گردون ۲» است که نشان می‌دهد پروژه دنباله‌سازی برای این مجموعه با شکستی فاحش مواجه شده است.

دنباله‌سازی البته تنها استراتژی ناموفق مرکز سیمرغ در چند سال اخیر نبود. این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟
لمندگان محصول مرکز سیمرغ

این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

البته نباید این نکته را فراموش کرد که مرکز سیمرغ با برخی تولیدات همچون «دوقلوها» و «شهر پرستاره» آثار نسبتاً موفقی را روانه آنتن کرد؛ آثاری که نشان می‌دهد دنباله‌سازی از تولیدات دوران موفق تلویزیون و همچنین استفاده از چهره‌ها هنوز در جذب مخاطب مؤثر است.

شاید مهم‌ترین مشکلات تولیدات سیمرغ در چند سال اخیر را بتوان مربوط به عدم حضور چهره‌ها و همچنین ضعف جدی در فیلمنامه و کارگردانی دانست. آثاری که برخی از آن‌ها مانند «آقای قاضی» موفق ظاهر می‌شوند، اما بخش مهم و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از تولیدات، ضعف جدی در فیلمنامه دارند و پرداختشان به محتوا به شکل مشهودی کلیشه‌ای است؛ موضوعی که در آثار کمدی مرکز سیمرغ بیشتر و بهتر به چشم می‌آید.

نوسان در برنامه‌ها هم ادامه دارد

مرکز سیمرغ از همان ابتدای تأسیسش تمرکز جدی روی مستندمسابقه گذاشته بود و در همین راستا، تولیداتی همچون «خونه مونه»، «مزرعه فراوری»، «خانه» و «خانه سبز» را روانه آنتن کرد. برنامه‌هایی که بنا داشتند روی مفاهیمی همچون کارآفرینی، تمرکززدایی و خانواده متمرکز شوند اما درنهایت نتوانستند مخاطب چندانی را به آنتن تلویزیون بازگردانند و درمجموع ناموفق ارزیابی می‌شوند. به‌عنوان مثال، مستندمسابقه‌ای چون «خونه مونه» در هیچ‌کدام از قسمت‌هایش در تلوبیون نتوانست بیش از سه هزار مخاطب بگیرد، با آنکه در یکی از پنج شبکه اصلی تلویزیون هم پخش می‌شد.

با این حال، این مرکز در ساختن برنامه نسبتاً موفق‌تر عمل کرد و مهم‌ترین برنامه‌ای که مسئله نقد تلویزیون را به دوش می‌کشید، روی آنتن برد. برنامه جام جم تا حدودی توانست بخشی از انتقادها نسبت به عدم مورد نقد قرار گرفتن خود سازمان در میان شبکه‌های سیما را پوشش دهد و مخاطب قابل قبولی هم بخصوص در فصل ابتدایی- پای آنتن بنشاند، با این حال جام جم هم مثل آقای قاضی و زندگی پس از زندگی نسیمِ موقت بودند و برخی تولیدات چون دوکوهه ادبیات، مشاور، هموطنز، تو بگو ماه کجاست(نوروز و محرم) و دیده بگشا(تولیدات نوروزی) نتوانستند چندان مخاطبی را برای مرکز سیمرغ جذب کنند. هرچند استراتژی استفاده از برنامه‌های گذشته همچنان در دستور کار مرکز سیمرغ قرار گرفته و قرار است فصل جدید «قندپهلو» به عنوان یکی از تولیدات موفق سال‌های قبل به آنتن تلویزیون بازگردد.

در سینمایی و مستند چیزی به جز ایرانگرد قابل ارائه است؟

مرکز سیمرغ در سه سال اخیر به جز تولیدات مختص به تلویزیون تلاش کرد به سمت آثار سینمایی هم حرکت کند و بلندپروازانه‌تر از تله‌فیلم آینده‌ای برای تولیداتش ترسیم کند. ساختن آثاری چون «خوناب» و «شکلات ششم» هم از این دست اقدامات بود.

هرچند که این دو فیلم فرصت حضور در جشنواره‌های درجه اول کشور را پیدا نکردند و شکلات ششم از ورود به جشنواره فجر بازماند و مهم‌ترین دستاوردش بردن جایزه بهترین فیلم کم‌هزینه از جشنواره فیلم مقاومت بود.

خوناب هم به عنوان دیگر اثر ساخته‌شده در این سه سال توانست با برنده شدن جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره مقاومت موفقیت دیگری را برای مرکز سیمرغ پدید بیاورد. به جز جشنواره مقاومت محصولات مرکز سیمرغ در سال‌های اخیر پای ثابت جشنواره عمار هم بودند و چندباری ازشان با فانوس عمار و لوح افتخار تقدیر شد. با این حال گویا این تولیدات صرفاً آثار تجربی‌ای بودند که قرار نبود به سمع و نظر مخاطب برسند.

این دست آثار در میان تولیدات مستند هم بسیار قابل توجه بود، هرچند کیفیت بسیاری از آثار مستند به نسبت آثار داستانی مرکز سیمرغ بهتر است و قابلیت ارزیابی بیشتری دارد؛ آثاری همچون «امیرعلی»، «همه فرزندان من»، «اسماعیل»، «سه روز قبل پرواز»، «جمعه سیاه‌»، «آلبوم خانوادگی من‌»، «پلاک ۱۱»، «ماه بالاسر آبادی»، «وداع تهران»، «تاریخ ورزشی ایران»(با جواد خیابانی)، «لیلی من»، «تا آخرین نفس»، «آقای وزیر»، «آذربایجان آتاسی»، «عهدنامه»، «مرگ پشت دیوارهای سبز»، «سید فیصل»، «باقر شمر» و «اربعین».

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که در مستندها و آثار کوتاه داستانی تولیدشده در مرکز سیمرغ به چشم می‌خورد، تولیدات مناسبتی است که به نظر هدفی جز تکمیل کنداکتور سیما در مناسبت‌های خاص ندارد و عمده آثار از این دست تولیدات سفارشی ناموفق است. در بین همین آثار تولیدشده هم مهم‌ترین اثر ایرانگردِ جواد قارایی‌ است که آن هم به مدیریت سه دور قبل سازمان صداوسیما برمی‌گردد.

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

برآیند تولیدات موفق را اعلام کنید

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

این موضوع نشان می‌دهد مرکز سیمرغ در مخاطب‌سنجی ایرادی جدی دارد. با آنکه در برنامه‌های این مرکز احیای موضوعاتی چون تله‌فیلم و تله‌تئاتر گنجانده شده بود اما آمار و ارقام و کیفیت محصولات نشان می‌دهد این ایده مرکز سیمرغ خیلی زود به بن‌بست رسیده و با واقعیت مواجه شده.

مجموعه این عملکردها چه در مرکز سیمرغ و حتی سیما فیلم یک پرسش جدی را ایجاد می‌کند؛ آیا ایده جداسازی پخش از تولید از اساس ایده درستی بود؟ آیا به جای بهره‌وری بیشتر ایده‌های بهتری به جز تولید سازمان‌های جایگزین وجود نداشت؟

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟ بیشتر بخوانید »

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است



پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از استقبال مخاطبان از فصل هفتم «پایتخت» در نوروز ۱۴۰۴ و بازگشت موفق خانواده «معمولی» به تلویزیون، سازندگان این مجموعه و همچنین مدیران صداوسیما نسبت به ساخت فصل هشتم سریال ابراز امیدواری و آمادگی خود را اعلام کردند. این موضوع نشان می‌داد صداوسیما و عوامل «پایتخت» بر سر اصل موضوع ساخت ادامه این مجموعه محبوب توافق دارند، منتها شرط تولید «پایتخت ۸»، رسیدن به ایده‌های خوب و جذاب برای ادامه قصه مطرح شد. الهام غفوری تهیه‌کننده «پایتخت» ضمن تاکید بر شرط لازم برای تولید «پایتخت ۸»، درباره احتمال ساخت این مجموعه توضیح داده است. ۲۴ شهریورماه نیز نشستی با حضور سازندگان سریال و استاندار مازندران انجام شده بود تا درباره تولید «پایتخت ۸» گفت‌وگو کنند.

طرح متفاوت ارائه شود، تولید آغاز می‌شود

پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد. حتی سفر اخیر سیروس مقدم به استان گلستان، شایعاتی درباره انتخاب گرگان به‌ عنوان یکی از لوکیشن‌های احتمالی این سریال را تقویت کرد.

در همین‌باره، الهام غفوری در گفت‌وگو با تسنیم توضیح داد: «در رسانه‌ها صحبت‌های زیادی درباره ساخت فصل هشتم منتشر شده و به ‌نظر می‌رسد همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که «پایتخت ۸» بالاخره ساخته خواهد شد، اما همان‌طور که آقای نقویان رئیس سیمافیلم هم تأکید کرده‌اند، این سریال نیازمند طرحی تازه و متفاوت است؛ طرحی که بتواند همه بازیگران را دوباره کنار هم جمع کند.» او در ادامه افزود: «در حال حاضر هنوز چنین طرحی نهایی نشده است، اما اگر پیشنهاد خوبی ارائه شود، روند ساخت فصل جدید آغاز خواهد شد.» او درباره انتخاب لوکیشن‌ها نیز چنین توضیح داد: «پایتخت متعلق به همه مردم ایران است و محدود به مرز جغرافیایی خاصی نیست.

هر نقطه‌ای که از نظر بصری جذاب باشد و شرایط لازم برای تولید در آن فراهم شود، می‌تواند محل فیلم برداری ما باشد.» غفوری در ادامه تأکید کرد: «جالب است بدانید که سریال «پایتخت» همیشه با سفر همراه بوده و با سفر شکل گرفته است. به همین دلیل، حضور در استان‌های مختلف برای این مجموعه اتفاقی طبیعی و در ذات آن است. پیش‌تر نیز در شهرهایی چون تهران، قشم، مشهد و حتی در کشورهای ترکیه و سوریه تصویربرداری داشته‌ایم. این رویکرد نه ‌فقط در «پایتخت»بلکه در بسیاری از پروژه‌های دیگر نیز رایج است.» غفوری ابراز امیدواری کرد که بتوانند در سال جاری به یک طرح و فیلمنامه مناسب برسند تا از سال آینده وارد مرحله تولید شوند.

دیدار سازندگان «پایتخت» با استاندار مازندران

همچنین به تازگی ویدئویی از دیدار سیروس مقدم و محسن تنابنده با مهدی یونسی رستمی استاندار مازندران در تاریخ ۲۴ شهریورماه، منتشر شده است. بنابر خبری که پایگاه اطلاع رسانی استانداری مازندران منتشر کرده، محور اصلی این نشست بررسی ابعاد تولید فصل هشتم سریال «پایتخت» و همچنین طراحی و اجرای مجموعه فرهنگی «پایتخت» در یکی از مناطق شاخص استان بوده است. این مجموعه قرار است با رویکردی چندمنظوره، شامل بخش‌های گردشگری سینمایی، کلاس‌های آموزشی، اقامتگاه هنری و فضاهای تعاملی فرهنگی باشد و به عنوان نماد پیوند هنر و توسعه محلی، نقش‌آفرینی کند.

در فصل هشتم سریال نیز، موضوعاتی چون ساماندهی پسماند استان و چالش‌های زیست‌محیطی در قالب جنگ ۱۲ روزه، با نگاهی انتقادی و امیدبخش به تصویر کشیده خواهد شد. استاندار مازندران در این دیدار با تأکید بر حفظ ارزش‌های فرهنگی و هویتی استان، حمایت کامل خود را از این پروژه اعلام کرد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است بیشتر بخوانید »

قرارگاه سری نصرت به روایت «اشک هور»

قرارگاه سری نصرت به روایت «اشک هور»


گروه فرهنگ دفاع‌پرس – اکبر صفرزاده: در سال ۱۴۰۳ دو فیلم درباره شهید «علی هاشمی» تولید شد و در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ فیلم «اسفند» به کارگردانی و نویسندگی دانش اقباشاوی که محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و بنیاد سینمایی فارابی هست و فیلم «اشک هور» به کارگردانی مهدی جعفری و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده محصول سیما فیلم. 

فیلم «اسفند» به نقش موثر و پررنگ علی هاشمی در شناسایی و طرح‌ریزی عملیات خیبر می‌پردازد، اما فیلم «اشک هور» بیشتر در مورد چگونگی شهادت اوست و انتظار طولانی مادرش برای پیدا شدن جسد فرزندش. «اشک هور» و «اسفند» مکمل یکدیگر هستند.

یک نکته بسیار مهم و نمادین در فیلم «اشک هور» وجود دارد که شاید در نگاه اول به چشم مخاطب نیاید؛ زمانی که علی هاشمی و یارانش در هور هستند این منطقه بسیار سرسبز و آباد و باطراوت هست، اما حالا پس از سی سال که آن بچه‌ها در هور نیستند این منطقه به سرزمین خشک و بی آب و علف تبدیل شده هست. انگار که سرسبزی و طراوت و نشاط هور از حضور آن بچه‌هایی بود که در آن می‌جنگیدند نه از آب شیرین کارون. این سرسبزی و طراوت بیشتر از آنکه جنبه فیزیولوژی داشته باشد مربوط به آنهایی بوده که می‌توانستند خاک را در نظر کیمیا کنند.

سکانس دیگر فیلم که بسیار تاثیرگذار هست صحنه‌ای هست که مادر علی هاشمی همانند فرزندش سوار قایق می‌شود و در هور قایق سواری می‌کند. مادر، همانند علی هاشمی دستش را در آب فرو می‌برد و زمان را به سی سال عقب‌تر می‌برد و جایی را می‌بیند که فرزندش در مواجهه با هلیکوپتر دشمن به شهادت می‌رسد. 

سکانسی که مادر جلوی خانه نشسته و به امید دیدن فرزندش به انتهای کوچه می‌نگرد مفهوم انتظار را به خوبی منتقل می‌کند. سکانس خواب مادر فوق العاده هست. مادر در کنار هور در میان هزاران پوتین کهنه با این سوال مهم و اساسی ایستاده که کدام یک ازاین پوتین‌ها مربوط به فرزند اوست. هزاران پوتین که روی به هور دارند و خورشیدی که در انتهای هور می‌درخشد. «اشک هور» درباره دلدادگی، دلبستگی و رفاقت هست. دلدادگی و دلبستگی مادر و فرزند و همین طور «بدران» و شهید هاشمی که بیست سال پس از جنگ در سرزمین خشک و بی آب و علف هور دنبال دوستش می‌گردد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قرارگاه سری نصرت به روایت «اشک هور»

قرارگاه سری نصرت به روایت «اشک هور» بیشتر بخوانید »

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب



ماه رمضان و نوروز برای هر شبکه به‌عنوان فرصتی بی‌نظیر برای جذب و نگه‌داشتن مخاطبان شناخته می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماه رمضان و نوروز، دو مقطع مهم در تقویم تلویزیونی ایران است که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. این موقعیت‌ها فرصت طلایی برای شبکه‌های تلویزیون به حساب می‌آیند و هرکدام تلاش می‌کنند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند.

این ایام به‌ویژه برای هر شبکه به‌عنوان فرصتی بی‌نظیر برای جذب و نگه‌داشتن مخاطبان شناخته می‌شود. تلویزیون در این ماه‌ها، با برنامه‌هایی متنوع و ویژه، به سراغ نیازهای روحی و معنوی بینندگان می‌رود و تلاش می‌کند فضای معنوی و روحانی رمضان را در کنار شادی و جشن نوروز با زبان و فرم‌هایی جذاب به نمایش بگذارد. نوروز، به عنوان بزرگ‌ترین جشن ایرانیان، از جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ به همین دلیل شبکه‌ها در این ایام برای تولید برنامه‌های ویژه، هزینه‌های زیادی می‌کنند.

از سوی دیگر، در دو سال اخیر که ماه رمضان و نوروز به‌طور همزمان اتفاق افتاده‌اند، تلفیق این دو با هم می‌تواند برای تلویزیون این روزها یک تیر و دو نشان حساب شود؛ از سویی محتوای متفاوتی بسازد و در نتیجه، مخاطب بیشتری را برای خود جذب کند. این تقارن فرصت تازه‌ای برای تلویزیون به وجود آورده تا در راستای تحقق همزمان اهداف معنوی و سرگرمی، برنامه‌هایی شاداب و تأثیرگذار برای مخاطبان خود ارائه دهد. طبیعتاً در این روزهای طلایی، اهمیت توجه به جزئیات و ترکیب هوشمندانه محتوا بیش از پیش احساس می‌شود.

به نظر می‌رسد که گاهی در میان هیاهو، فرصت‌هایی که می‌توانند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارند، به سرعت از دست می‌روند. این روزها، نه فقط در انتخاب برنامه‌ها، بلکه در نحوه و زمان‌بندی پخش آن‌ها، می‌توان نکات ریز و در عین حال اثرگذار بسیاری یافت که اگر نادیده گرفته شوند، شاید دیگر به این زودی‌ها بازنگردند.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه یک با «پایتخت»

برنامه سحر شبکه یک مانند سال گذشته با اجرای حسن سلطانی انجام می‌شود. ویژه‌برنامه سحرگاهی «ماه خدا» مطابق هر سال سحرهای ماه رمضان ساعت ۳:۳۰ بامداد روی آنتن شبکه یک می‌رود. این برنامه با بیان نکات اخلاقی، معرفتی، دعا، نیایش و اذان صبح تقدیم نگاه مخاطبان می‌شود.

بعد از چهار سال، بالاخره سریال محبوب «پایتخت» با فصل هفتم برمی‌گردد. این سریال که در بین مردم ایران بسیار محبوب و دوست‌داشتنی است، تلاش کرده تا در قالب یک خانواده ایرانی موضوعات و چالش‌های مختلفی را بیان کند. فصل هفتم پایتخت، مانند فصل‌های گذشته، به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی الهام غفوری ساخته شده است.

تمامی شخصیت‌های آشنای پایتخت، مثل هما سعادت، ارسطو عامل، نقی معمولی، بهتاش فریبا و دیگر شخصیت‌های دوست‌داشتنی این سریال در این فصل نیز حضور دارند. در کنار این بازیگران که به سریال پایتخت گره خورده‌اند، چند شخصیت جدید هم حضور دارند که باعث خلق داستان‌های تازه و متفاوتی شده است. فصل هفتم «پایتخت» در ۲۶ قسمت ویژه ماه رمضان و نوروز ۱۴۰۴ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. تیم تولید این سریال همان گروه حرفه‌ای فصل‌های گذشته است و نویسندگی همچنان بر عهده محسن تنابنده است. البته این سریال با آغاز سال نو و گذشتن از شب‌های قدر شروع به پخش می‌کند.

شبکه یک، علاوه بر سریال محبوب پایتخت، دست روی تولید و پخش سریالی اقتباسی گذاشته است. سریال «ذهن زیبا» که پیش‌تر با نام «مسیر اصلی» معرفی شده بود، به اقتباسی آزاد از زندگی پروفسور بهاروند پرداخته است.

حسین بهاروند، عضو هیئت‌علمی و رئیس پژوهشکده سلول‌های بنیادی پژوهشگاه رویان، یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه زیست‌شناسی تکوینی است. بهاروند که زندگی جالب و پر از بالا و پایین‌های زیادی داشته، سوژه‌ای شده تا مخاطبان با او بیشتر آشنا شوند. این مجموعه تلویزیونی که زندگی پروفسور بهاروند را روایت می‌کند، به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان ساخته شده است.

خردمندان در دو کار اخیرش که یکی از آن‌ها فیلم «ناتور دشت» در جشنواره فیلم فجر بوده، نشان داد که علاقه زیادی به سوژه‌های واقعی دارد. به همین دلیل دست گذاشتن روی زندگی یک دانشمند ایرانی و نشان دادن آن، سوژه‌ای است که انتخاب کرده است. بازیگرانی همچون امیرعلی دانایی در نقش پروفسور بهاروند، ساناز سعیدی، محمد نادری، زهرا داوودنژاد و… در آن ایفای نقش می‌کنند تا زندگی پروفسور بهاروند را به تصویر بکشند. سریال «ذهن زیبا» قرار است از اول ماه رمضان روی آنتن شبکه یک سیما پخش شود.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه دو؛ «پناه» و «مرهم»

سال گذشته، برنامه سحر شبکه دو با فضایی کاملاً زنانه ساخته شد. برنامه «سحرنشینی»، با اجرای راحله امینیان، به موضوعات مهمی مانند جایگاه مادران در جامعه امروز پرداخت و همچنین در آن برنامه به بیان صفات و ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا(س) و تأثیر ایشان در جامعه اسلامی پرداخته شد، تا الهام‌بخش مخاطبان در ایام مبارک رمضان باشد. اما امسال برخلاف سال گذشته، روند برنامه از قالب زنانه فاصله گرفت. طبق شنیده‌ها، اجرای برنامه سحر شبکه دو به عهده فرزاد جمشیدی است.

سریال ۳۰ قسمتی «مرهم» که توسط محمدرضا آهنج ساخته شده، یکی دیگر از سریال‌های ماه رمضانی امسال است. این سریال، مجموعه روایت زندگی منیژه است، زنی که پس از سال‌ها دوری از ایران برای یافتن گمشده‌اش به کشور باز می‌گردد، اما تقدیر او را با شگفتی‌هایی بیشتر روبه‌رو می‌کند.

داستان سریال در خانواده‌های روحانیون می‌گذرد و به‌عنوان یک ملودرام زنانه، به زندگی این خانواده‌ها و چالش‌های مختلف آن‌ها در مواجهه با دنیای امروز می‌پردازد. همسران شخصیت‌های اصلی، روحانیونی‌اند که به مناطق مختلف کشور برای تبلیغ دین می‌روند و در این مسیر با اتفاقات جالب و پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شوند. این مجموعه تلویزیونی که به قلم محسن جسور و حسین سلیمانی نوشته شده، از بازیگرانی همچون مونا کرمی، رویا جاویدنیا، ویدا جوان، فرناز زوفا، صفا آقاجانی و بسیاری دیگر بهره می‌برد. این سریال ترکیبی از داستان‌های احساسی و اجتماعی است. «مرهم»، که پیش از این با نام «پردیسان» شناخته می‌شد، یکی از گزینه‌های احتمالی برای پخش در ایام ماه رمضان تلویزیون است.

سال گذشته برنامه‌ای به اسم «پناه» از حرم امام رضا(ع) پخش شد. این برنامه در ساعت قبل از افطار به نمایش درمی‌آمد و تلاش می‌کرد تا داستان زندگی آدم‌های مختلف را روایت کند. امسال این برنامه با همین نام پخش می‌شود، اما طبق شنیده‌ها، اجرای این برنامه به عهده محسن آزادی افتاده است.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه سه؛ «محفل»

با توجه به توجه ویژه‌ای که به شبکه سه معطوف است، این شبکه همواره تلاش می‌کند تا برنامه‌هایی متفاوت و جذاب ارائه دهد. یکی از بارزترین ویژگی‌های این تلاش، دکورهای خاص و خلاقانه‌ای است که توجه زیادی جلب می‌کند.

یکی از برنامه‌هایی که به‌خاطر دکور متفاوت و خاص خود در ذهن‌ها باقی مانده، برنامه سحرگاهی «ماه من» است که با طراحی دکوری ویژه در وسط آب، تجربه‌ای تازه و خاص برای تلویزیون رقم زده است. اجرای این برنامه به عهده نجم‌الدین شریعتی، مجری معروف برنامه‌های معرفتی، است که با حضور کارشناسان برجسته دینی، مسائل مختلف فرهنگی و دینی را در ساعات سحرگاهی ماه رمضان به بحث می‌گذارد. این برنامه با حضور کارشناسان دینی و طرح موضوعات جذاب، نه‌تنها مخاطب را با فضای معنوی ماه رمضان همراه می‌کند، بلکه فرصتی برای تعمق و تدبر در آموزه‌های دینی فراهم می‌آورد.

از ماه رمضان سال ۱۴۰۱، برنامه‌ای جدید و متفاوت در حوزه قرآن و معارف از آنتن شبکه سه به نمایش درآمد. در این دو سال، برنامه‌ای تازه و متفاوت با نام «محفل» توانسته ساعات پیش از افطار را به تجربه‌ای ویژه برای مخاطبان تلویزیون تبدیل کند. «محفل» ظاهری شبیه به برنامه‌های استعدادیابی دارد، اما درحقیقت فراتر از یک رقابت است؛ این برنامه فضایی گرم و صمیمی را به تصویر می‌کشد که حول عنصر اصلی، قرآن کریم می‌چرخد. در «محفل»، جمعی از علاقه‌مندان و متخصصان قرآنی گرد هم آمده‌اند تا لحظاتی شاد و روح‌بخش را با محوریت کلام الهی خلق کنند. این برنامه، نوعی دورهمی معنوی است که به بهانه ماه رمضان از قرآن و موضوعات مرتبط با این معجزه می‌گوید.

«محفل» نشان داد که قرآن بستری بی‌پایان برای شکوفایی استعدادهای گوناگون است؛ از حفظ و قرائت گرفته تا تدبر، تفسیر و حتی جلوه‌های هنری مثل تواشیح. در این برنامه، قرآن کریم موضوعی اصلی است اما توانسته آن را با لحن و بیانی متفاوت و در قالبی جدید و جذاب ارائه دهد. «محفل» به‌خوبی خلأ یک برنامه جذاب، عمیق و متفاوت رمضانی را پر کرده و توانسته فضایی فراهم کند که مخاطبان نه‌تنها لحظات پیش از افطار را به تأمل سپری کنند، بلکه با کلام خداوند ارتباطی تازه و عمیق‌تر برقرار کنند.

سریال «بدل» به کارگردانی علیرضا مسعودی که به دلیل شهادت رئیس‌جمهور و عزای عمومی در کشور، پخش آن عقب افتاد. پس از آن به دلیل نامنظمی در پخش فوتبال‌های جام ملت‌های اروپا، ادامه پخش آن به زمان دیگری موکول شد. رئیس مرکز سیمافیلم همان موقع که عدم پخش این سریال حاشیه شده بود، اعلام کرد که پخش این سریال به محض اتمام ایام محرم و صفر در کنداکتور قرار می‌گیرد و این تأخیر ناشی از شرایط خاص پخش تلویزیون است و نه ضعف سریال. وی افزود که برخی اخبار مبنی بر کیفیت پایین کار فاقد اعتبار بودند و سریال «بدل» با داستان و بازیگران موفق خود پیش‌بینی می‌شد که به موفقیت برسد. درنهایت، تصمیم برای پخش «بدل» با تأکید بر اینکه سریالی ضعیف نبوده است، به زمان مناسب‌تری موکول شد. حالا با گذشت بیش از هشت ماه، قرار است این سریال کمدی در ماه رمضان به نمایش در بیاید.

در کنار سریال بدل، سریال کمدی «قول مردونه» یکی از تولیدات جدید شبکه سه است که ویژه ماه رمضان ساخته شده است. این مجموعه به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، تهیه‌کنندگی ایرج محمدی و نویسندگی مصطفی زندی، از آبان‌ماه امسال کلید خورد و فیلمبرداری آن همچنان ادامه دارد. داستان سریال در بازه زمانی اوایل دهه ۶۰ تا سال ۶۸ روایت می‌شود و زندگی یک خانواده را به تصویر می‌کشد که در این دوران با چالش‌هایی مواجه می‌شوند. «قول مردونه» ملودرامی با حال و هوای کمدی است و در ۳۰ قسمت تولید می‌شود.

قربانعلی طاهرفر درباره فضای سریال گفته است که به جای استفاده از دکورهای تکراری شهرک غزالی، تلاش شده تا لوکیشن‌هایی انتخاب شود که فضای دهه ۶۰ را به شکلی تازه و باورپذیر بازسازی کند. او این سریال را اثری توصیف کرده که زیست‌بوم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردم آن دوره را به تصویر می‌کشد و در سبک و سیاق خود شباهت‌هایی به سریال‌هایی مانند «وضعیت سفید» دارد. ازجمله بازیگران این مجموعه می‌توان به محمدرضا هدایتی، شهره سلطانی، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، آشا محرابی، سیروس میمنت و بهراد خرازی اشاره کرد. این سریال محصول گروه تولیدات طنز مرکز سیمافیلم است و تلاش دارد با روایتی جذاب از زندگی در دهه ۶۰، مخاطبان را همراه کند.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه چهار و ادامه «زندگی پس از زندگی»

شبکه چهار سیما، که از سال ۱۳۷۵ با شعار «شبکه چهار، شبکه دانایی» آغاز به کار کرد، در ابتدا شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که در ایام ماه رمضان بتواند برای مخاطبان خود محتوای ویژه‌ای ارائه دهد. اما طی سال‌های اخیر، این شبکه توانسته با تغییر و تحولات چشمگیر، جایگاه خود را در میان دیگر شبکه‌ها تثبیت کند و در عرصه تولید محتوا برای رمضان، حرف‌های تازه و نوآورانه‌ای برای گفتن داشته باشد.

یکی از بارزترین گام‌های این شبکه در این مسیر، پخش برنامه‌ای متفاوت و تأمل‌برانگیز به نام «زندگی پس از زندگی» بوده است. این برنامه نه‌تنها به تأثیرگذاری خود در ماه رمضان ادامه داده، بلکه نشان‌دهنده تحول و تکامل رویکرد شبکه چهار در تولید محتوای معنوی و عرفانی برای این ایام است. «زندگی پس از زندگی» نمادی از تلاقی دانایی و مفاهیم عمیق انسانی است که در قالبی تازه و جذاب، جایگاه ویژه‌ای در برنامه‌های رمضانی تلویزیون پیدا کرده است.

برنامه «زندگی پس از زندگی»، یکی از متفاوت‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در ساعات پیش از افطار است که از شبکه چهار سیما پخش می‌شود. این برنامه از سال ۱۳۹۹ به روی آنتن رفته و در ماه رمضان هر سال در ۳۰ تا ۳۳ قسمت پخش شده است. این برنامه به روایت تجربه‌های نزدیک به مرگ (Near Death Experience) می‌پردازد و قصه‌هایی را بازگو می‌کند که در آن افراد پس از خروج از کالبد جسم، لحظاتی را در بی‌کرانه‌های عالم غیب سپری کرده و سپس به زندگی بازگشته‌اند.

محور اصلی این برنامه، روایت‌های واقعی افرادی است که از این تجربیات شگفت‌انگیز سخن می‌گویند، روایت‌هایی که از نقاط مختلف ایران و جهان جمع‌آوری شده و مخاطبان را مهمان این سفرهای معنوی می‌کند. «زندگی پس از زندگی» با حال و هوای ماه رمضان همخوانی دارد و تلاش می‌کند با بهره‌گیری از اکسیر یاد مرگ، فضایی تأمل‌برانگیز و عرفانی ایجاد کند. این برنامه، مخاطب را به فکر فرو می‌برد و او را به بازنگری در زندگی، ارزش زمان و ارتباط با عالم ماوراء دعوت می‌کند. اگرچه این برنامه طی سال‌های گذشته جایگاه ویژه‌ای در میان بینندگان پیدا کرده، اما برای حفظ جذابیت و تأثیرگذاری، شاید نیاز باشد ساختار یا رویکرد خود را به‌روزرسانی کند تا همچنان بتواند مفاهیم عمیق خود را به شکلی تازه و اثرگذار ارائه دهد. فصل پنجم این برنامه در ماه رمضان امسال از طریق شبکه چهار سیما به نمایش درمی‌آید.

شبکه افق

بر اساس شنیده‌های احتمالی، برنامه‌های شبکه افق از مشهد پخش می‌شود. یکی از کارشناسان این شبکه محمدمهدی طباخیان است. سال گذشته، برنامه سحرگاهی «وقت سحر» شبکه افق ویژه ماه مبارک رمضان با مشارکت مرکز هنری رسانه‌ای نهضت، به‌اجرا و سردبیری حامد عسگری، محمد قاسمی، حاج حسین یکتا، محمدمهدی طباخیان و علی غلامی پخش شد. هنوز مشخص نیست که طباخیان در برنامه سحر حضور دارد یا برنامه افطار.

بدون شبکه

سریال «به خاطر یک مشت آجیل» به تهیه‌کنندگی علیرضا خرسند و کارگردانی مشترک او با سیاوش قاسمی در ۱۳ قسمت ویژه نوروز در حال ساخت است. این مجموعه تلویزیونی به مشکلات قشر متوسط و ضعیف جامعه در تأمین هزینه‌های شب عید می‌پردازد و داستان آن حول یک خانواده از طبقه متوسط است که برای تهیه لباس و خوراک شب عید خود با چالش‌های متعددی مواجه می‌شوند.

این سریال با فیلمنامه‌ای از شهیاد ضیائی و ۳۴ کاراکتر، ترکیبی از بازیگران شناخته‌شده و هنرمندان تئاتر را معرفی می‌کند. همچنین ۶۰ درصد لوکیشن‌های آن در تهران و ۴۰ درصد دیگر در استان گیلان فیلم‌برداری خواهد شد.

علیرضا خرسند تأکید دارد که در این مجموعه، آیین‌های فراموش‌شده شب عید گیلان نیز بازسازی و به تصویر کشیده خواهد شد تا این سنت‌ها احیا شوند. به گفته عوامل، «به خاطر یک مشت آجیل» با الهام از فضای نوستالژیک سریال‌هایی چون «گل پامچال» و «پدر سالار» ساخته می‌شود و تلاش دارد الگوهای رفتاری خانواده‌های ایرانی را در فضایی با سبک ایرانی-اسلامی به نمایش بگذارد.

خرسند و قاسمی که پیش‌تر در سینما آثاری همچون «شکستن»، «بازی اجباری» و «چادر سفید» را تولید کرده‌اند، اکنون وارد پیش‌تولید این پروژه شده‌اند و فیلم‌برداری از پاییز آغاز خواهد شد. تاکنون با بازیگرانی چون اکبر عبدی، نیما شعبان‌نژاد، پژمان جمشیدی، علیرضا خمسه، گیتی قاسمی، رضا شفیعی‌جم، جواد رضویان، بهنوش بختیاری، نعیمه نظام‌دوست، یوسف تیموری و یوسف صیادی برای ایفای نقش مذاکره شده است. به گفته برخی از افراد این سریال تلاش دارد رقیبی سرسخت برای «پایتخت ۷» باشد و با فضایی نوستالژیک، مخاطبان رسانه ملی را جذب کند. البته هنوز شبکه‌ای که قرار از این سریال از آن پخش شود، منتشر نشده است.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب بیشتر بخوانید »