سینما رکس آبادان

حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

حماسه 17 شهریور؛ سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران


گروه اجتماعی دفاع‌پرس، تقویم را که ورق بزنیم روزها و مناسبت‌های مختلفی را می‌بینیم، روزهایی که نشانگر رشادت از خودگذشتگی جوانان این سرزمین است؛ از قبل از دوران انقلاب اسلامی گرفته تا بعد و دوران دفاع مقدس؛ روزهایی که ملت ایران هیچ‌گاه فراموش نخواهند کرد که چه اتفاقاتی رخ داده و جوانان ما برای تنومند کردن نهال انقلاب اسلامی چه جانفشانی‌هایی را انجام دادند.

یکی از روزهایی که بعد از گذشت سال‌ها با رسیدن به آن می‌توان تامل زیادی کرد، حماسه 17 شهریور سال 57 است که نقطه عطفی در مبارزات انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که منجر به شهادت رسیدن جمعی از مردم غیور کشورمان و سرآغازی برای مبارزات خود جوش بیشتری شد.

حرکت خود جوش مردم و به شهادت رسیدن آن‌ها توسط رژیم شاهنشاهی به گونه‌ای بود که امام خمینی(ره) فرمودند: 17 شهریور 57 از ایام الله است که ملت شریف ایران یاد آن را زنده نگه می‌دارند.

 

تنها چند روز پس از واقعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمده‌بود، مجبور به استعفا شد و در روز چهارم شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف‌امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفت‌ها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملّی تشکیل دهد.

اندکی بعد و در روز ۱۳ شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپه‌های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامی‌های دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست. تظاهرات ۱۶ شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ‌ترین گردهمایی انجام‌گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهرکنندگان شعارهای شدیداللحنی سر می‌دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «شاه حرامزاده است» و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی» شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر -کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و کازرون- حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد و در نهایت نیز دستور بازداشت سنجابی، بازرگان، فروهر، معینیان، لاهیجی، به‌آذین، متین دفتری و مقدم مراغه‌ای را صادر کرد.

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانی‌ای به نام «علامه یحیی نوری» بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می‌نمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت «علامه یحیی نوری» راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد «غلامعلی اویسی» اعلام و درحال اجرا است و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.

انقلابیون در حال کمک‌رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران

فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی‌تفاوتی مردم روبه‌رو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلوله‌باران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید. به‌گونه‌ای که خبرنگارانی که ساعتی بعد از حادثه به محل رسیدند، فقط با ماشین‌های آب‌پاشی روبه‌رو شدند که مشغول شست‌وشوی خیابان‌ها بودند.

در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگردهای نظامی استفاده شد. یک روزنامه اروپایی در این رابطه نوشت: این بالگردها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله، تانک‌ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی‌حرکت شلیک می‌کردند.

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

فرمانداری نظامی تهران آمار 87 کشته و 205 مجروح را تأیید کرد. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از چهار هزار نفر کشته شده‌اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باخته‌اند 500 نفر است. «میشل فوکو» فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن وقایع انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، مدعی شد که چهار هزار تن در این روز هدف گلوله قرار گرفته‌اند.

خبر کشتن مردم بی‌گناه در میدان ژاله تهران به سرعت در رسانه‌های سراسر جهان پیچید و باعث شد سیاستمداران، دولت‌مردان و خبرگزاری‌‌ها واکنش نشان دهند. امّا هیچ‌ عکس‌العملی‌ زشت‌تر از دولت‌ آمریکا نسبت‌ به‌ این‌ قتل‌عام‌ فجیع‌ نبود.

خبر حمایت‌ کارتر از شاه‌ آن‌ هم‌ بعد از قتل‌عام‌ مردم‌ تهران‌، موضع‌ امام‌ خمینی(ره)‌ را به‌ شدت‌ تثبیت‌ کرد. امام‌ خمینی‌ در عکس‌العمل‌ به‌ این‌ پیام‌ کارتر در مصاحبه‌ با رادیو تلویزیون‌ فرانسه‌ فرمودند: آقای‌ کارتر که‌ برای‌ یک‌ زندانی‌ در شوروی‌ آن‌ قدر هیاهو درآورد، پس‌ از کشتارهای‌ پیاپی‌ شاه‌، پشتیبانی‌ خود را از او دریغ‌ نکرد. این‌ به‌ خاطر این‌ است‌ که‌ آمریکا به‌ دنبال‌ منافع‌ خودش‌ فقط‌ هست‌.

حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران 

علما نیز به عنوان تاثیرگذارترین قشر در عرصه حیات سیاسی کشورمان نسبت به این واقعه عکس‌العمل‌های مختلفی داشتند؛ چنانچه آیت‌الله گلپایگانی‌ با انتشار نامه‌ای‌ سرگشاده‌ به‌ شریف‌امامی‌ اخطار کرد «‌اعلام‌ حکومت‌ نظامی‌ و جوی‌ خون‌ راه‌ انداختن‌ هیچ‌ دردی‌ را دوا نخواهد کرد».‌

آیت‌الله گلپایگانی‌ اطلاعیه‌ای‌ صادر و اعلام‌ کرد که‌‌ «فاجعه‌ی‌ خونین‌ کشتار بی‌رحمانه‌ دیروز تهران‌ مملکت‌ را غرق در عزا و مصیبت‌ ساخت‌».

آیت‌الله مرعشی‌ با صدور اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد: «‌بار دیگر هیأت‌ حاکمه‌ ایران ‌دست‌ از آستین‌ ظلم‌ به‌ در آورده‌، صدها مردم‌ ستمدیده‌ و شریف‌ ایران‌ را به‌ ضرب‌ گلوله‌ در تهران‌ مقتول‌ و مضروب‌ و مجروح‌ کرد».

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

یکی از موضوعاتی که مردم شرکت کننده در راهپیمایی روز هفده شهریور و بازماندگان شهیدان و مجروحان حادثه در پی آن بودند، ‌اطلاع از نظر رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در این باره بود. اعلامیه امام (ره)‌ که بلافاصله پس از این واقعه در نجف منتشر شد و به سرعت اکثر مردم ایرن از آن آگاهی یافتند، در واقع به حرکت مردم مشروعیت بخشید و مردم شادمان از مهر تأیید مرجع و رهبرشان‌ به مبارزه تا سرنگونی حکومت پهلوی ادامه دادند.

امام‌ خمینی‌ در پیام به‌ ملت‌ ایران‌ آرزو کردند که‌ ای‌ کاش‌ خمینی‌ در میان ‌شما بود و در کنار شما در جبهه‌ دفاع‌ برای‌ خدای‌ تعالی‌ کشته‌ می‌شد. امام‌ خمینی‌ کشتار 17 شهریور را آشکار شدن‌ واقعیت‌ دولت‌ آشتی‌ ملی‌ اعلام‌ کردند که‌ شاه‌ با حکومت‌ آشتی‌ ملی‌ می‌خواست‌ روحانیت‌ شریف‌ ایران‌ و سیاسیون‌ محترم‌ را در کشتار خود سهیم‌ گرداند، ولی‌ فریب‌ او خیلی‌ زود برملا شد. ان‌ّ کیدَ الشیطان‌ کان‌ ضعیفاً.

امام‌ خمینی‌ بار دیگر از ارتش‌ خواستند به‌ مردم‌ بپیوندند تا ‌نام‌ خود را در تاریخ‌ که‌ به‌ سود ملت‌ ایران‌ به‌ راه‌ خود ادامه‌ می‌دهد هر چه‌ زودتر ثبت‌کنند. امام‌ خمینی‌ خطاب‌ به ‌علما فرمودند: ‌در این‌ موقع‌ حساس‌ نه‌‌تنها باید استقامت‌ کنید، بلکه‌ روحیه‌ عالی‌ مقاومت‌ جامعه‌ را هر چه‌ بیشتر تقویت‌ کنید و هر چه‌ بیشتر صفوف‌ خود را برای‌ مقابله‌ با دشمن‌ مردم‌ ایران‌ متشکل‌تر کنید.‌

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حماسه 17 شهریور؛ سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران بیشتر بخوانید »

ساواک چگونه جنایت سینما رکس را رقم زد؟

ساواک چگونه جنایت سینما رکس را رقم زد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از وقایع دردناک دوران مبارزات مردمی در ثمر رسیدن انقلاب اسلامی آتش سوزی سینما رکس آبادان بود که به کشته شدن ۴۲۰ نفر از مردمی که به تماشای فیلم گوزن‌ها رفته بودند منجر شد. اعتراف عاملان این جنایت و شواهد و مدارک نشان از دخالت مستقیم ساواک در این واقعه داشت. «سید کریم حجازی» مسئول بنیاد شهید آبادان در دوران جنگ تحمیلی روایتی از آتش سوزی سینما رکس را در کتاب «آبادان لین ۱» آورده است که در ادامه می‌خوانید.

تا سحر اجساد را بیرون آوردیم. بعد، از زور خستگی و فشار احساس کردم الان است که از پا بیفتم. صبح که از خواب بیدار شدم، نفهمیدم چطوری خودم را به قبرستان رساندم. وقتی وارد محوطهٔ قبر‌ها شدیم، قیامتی بود. عده‌ای شعار می‌دادند «مرگ بر خمینی» و «خمینی باید بسوزه». ما دیدیم که وضعیت خیلی ناجور است به این نتیجه رسیدیم که باید شعار‌های انحرافی را تغییر بدهیم. یکی‌یکی وارد جمعیت شدیم، گفتم: «شاه باید بسوزه»، «رزمی باید بسوزه». در عرض چنددقیقه جو برگشت و در سرتاسر خاکستان همین شعار‌ها تکرار شد. تیمسار رزمی با درجهٔ سرهنگی رئیس شهربانی قم بود. وقتی کشتار ۱۹ دی قم را انجام داد، به او درجه سرتیپی دادند و او را راهی آبادان کردند. دوتا ساواکی هم از تهران آمده بودند که اسمشان یادم نیست. آن دو در جریان دادگاه سینما رکس که بعد از انقلاب رخ داد، اعدام شدند. رزمی هم که عامل اصلی فاجعه بود، به آمریکا فرار کرد.

جسد‌هایی که شناسایی شده بودند را در قبر‌های جداگانه گذاشتند. اما برای اجسادی که سوخته و به انبوهی خاکستر تبدیل شده بودند، چه کار می‌توانستیم کنیم؟! همه را روی یک تخته بزرگ گذاشتند و در یک محوطه به‌شکل یک گور دسته‌جمعی به خاک سپردند. واقعیت این بود که چهار نفر که فریب خوردهٔ ساواک بودند و اتفاقا بعضی خانواده‌های مذهبی هم داشتند دست به این جنایت زده بودند. ولی فکر اصلی که پشت قضیه بود، فکر شیطانی ساواک بود. از این چهار نفر، سه نفرشان در آتش سوخت. یکی از آن‌ها تکبعلی‌زاده بود که خودش را توانست از پنجره به داخل کوچه بیندازد. تکبعلی‌زاده در دادگاه به این کار اعتراف کرد و اعدام شد.

ساواک از لحاظ مالی به این‌ها کمک کرده بود و نحوهٔ کار را بهشان گفته بود. ساواک به آن‌ها اطمینان داده بود که نجات پیدا می‌کنند. بعد از انقلاب که این‌ها دستگیر شده بودند، مسئولیت رسیدگی به خانواده‌های شهدای سینما رکس به من محول شده بود. خودم توی زندان رفتم و با تکبعلی‌زاده حرف زدم و او تمام ماجرایی را که خلاصه‌اش را عرض کردم، به من گفت. ساواک برای اینکه جریان این فاجعه را به گردن مذهبیون بیندازد، سناریوی ظریفی را تهیه کرده بود. این چهارنفر را بعد از اینکه توجیه کرده بود، برده بود اصفهان پیش آیت‌الله طاهری اصفهانی که دیداری داشته باشند. از این دیدار هم فیلم تهیه کرده بود که این فیلم هم جزو مدارک دادگاه سینما رکس بود.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ساواک چگونه جنایت سینما رکس را رقم زد؟ بیشتر بخوانید »