شاهنامه فردوسی

روایت یک عراقی از مخالفت صدام با ترویج زبان فارسی و کتاب «شاهنامه فردوسی»

روایت یک عراقی از مخالفت صدام با ترویج زبان فارسی و کتاب «شاهنامه فردوسی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اعزامی دفاع‌پرس به نمایشگاه کتاب بغداد، بیست‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب بغداد که از پنج‌شنبه (۲۲ شهریورماه ۱۴۰۳) با حضور ۶۰۰ ناشر از ۲۱ کشور دنیا آغاز به کار کرده، میزبان ۲۳ ناشر ایرانی هست. 

ناشران ایرانی در این نمایشگاه به عرضه کتاب‌هایی در موضوعات دینی، کودک و نوجوان، جریان مقاومت اسلامی، دفاع مقدس، دانشگاهی و آموزش زبان فارسی پرداختند. 

ابومحمد ۸۶ ساله یکی حاضرین در نمایشگاه کتاب بغداد هست که با حضور در غرفه جمهوری اسلامی ایران به اهمیت کتاب شاهنامه فردوسی پرداخت و اظهار داشت: در دوران رژیم بعث صدام ما در خانه کتاب شاهنامه داشتیم، اما برادرم از ترس رژیم که حساسیت ویژه‌ای نسبت به کتب فارسی داشت، ما را مجبور کرد که آن را آتش بزنیم.

او با بیان اینکه در دبستان «شرافت ایرانیان» بغداد درس خوانده هست، عنوان کرد: ۵۰ سال پیش قبل از حکومت رژیم بعثی صدام من در در دبستان شرافت ایرانیان درس می‌خواندم به‌خاطرهمین من با شاهنامه فردوسی آشنا شدم و آن را به‌خوبی می‌خواندم و می‌فهمیدم. 

این معلم بازنشته، زبان فارسی را مورد تمجید قرار داد و گفت: من اشعار سعدی، خیام، فردوسی و حافظ را خوانده‌ام و می‌پسندم. 

ابومحمد در پاسخ به اینکه نسل جدید عراق چقدر مفاخر ایرانی را می‌شناسند، گفت: هیچ؛ بخاطر اینکه رژیم بعثی دبیرستان ایرانیان را تعطیل کرد و عملا آموزش زبان فارسی تعطیل شد. 

وی در پاسخ به اینکه فرهنگ ایران را چطور می‌بیند، تاکید کرد: فرهنگ ایران خیلی خیلی بالاست؛ حافظ، سعدی و نظامی گنجوی و فردوسی مفاخر ایرانند که من آنها را می‌شناسم.

این معلم بازنشته عراقی کمبود کتب زبان فارسی در عراق را مورد اشاره قرار داد و عنوان کرد: متأسفانه کتاب فارسی در عراق پیدا نمی‌شود و این آثار محدود به برخی نمایشگاه‌هاست. 

براساس این گزارش؛ بیست‌وپنجمین نمایشگاه کتاب بین‌المللی بغداد از ۲۲ شهریور تا اول مهر، با شعار «العراقُ یَقرَاً» در سالن نمایشگاه‌های بغداد برگزار هست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت یک عراقی از مخالفت صدام با ترویج زبان فارسی و کتاب «شاهنامه فردوسی» بیشتر بخوانید »

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه


گروه فرهنگ و هنر دفاع‎پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی، فرهنگ و تمدن ایران از گذشته‌های دور با مقوله داستان و نمایش بیگانه نبوده هست ما در تاریخ چند هزار ساله خود می‌توانیم به روشنی خط داستان سرایی و نمایش در ایران را جستجو کنیم. البته هنر‌های نمایشی که امروز در صحنه‌های تئاتر شاهد آن هستیم منشعب شده از شکل اروپایی آن هست که فی‌ذاته محل اشکال نیست. خوشبختانه بسیاری از هنرمندان تئاتری آثار بسیاری با داستان‌های ایرانی روی صحنه برده‌اند و برای نوشتن نمایشنامه‌های خود به سراغ ادبیات شفاهی، غنایی و حماسی ایران رفته‌اند.

داستان‌های شاهنامه یکی از مهمترین منابعی هست که نویسندگان و کارگردانان نمایش سراغ آن رفته و آثاری را تولید کرده‌اند. «نبرد رستم و سهراب» به کارگردانی «حسین پارسایی» یکی از آخرین تجربه‌هایی هست که براساس شاهنامه تولید شده و روی صحنه رفته هست. 

نبرد رستم و سهراب یکی از مهم‌ترین و تاثربرانگیزترین داستان شاهنامه هست که شاید بیش از هر داستان دیگری در شاهنامه به آن توجه شده هست. حتی در سنت نقالی و شاهنامه‌خوانی‌ها که در گذشته صورت می‌گرفت این داستان بیش از هر داستان دیگری مورد توجه بود. رسم معمول نیز این بود که کسانی در مجلس نقالی رستم و سهراب وجهی را به تقال می‌دادند تا لحظه کشته شدن سهراب به دست رستم را روایت نکند.

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

از طرفی باید در نظر داشت داستان‌های شاهنامه صرف قصه‌گویی نیست و فردوسی داستان‌پردازی را محملی قرار داده هست تا علاوه بر حفظ زبان فارسی حکمت و فلسفه اسلامی را به مخاطب عرضه کند و در این مسیر نیز استادنه عمل کرده هست. با این همه اصحاب فرهنگ و هنر با بی‌مهری با شاهنامه فردوسی برخورد کرده‌اند و جز چند اقدام محدود اتفاقی در این حوزه نیفتاده هست.

در شرایطی که فضای مجازی بخش عظیمی از وقت جوانان و نوجوانان و حتی کودکان را به خود مشغول کرده هست و این نسل به شدت با درست نویسی زبان فارسی و شناخت اسطوره‌ها و افسانه‌های سرزمین خود بیگانه هستند، تولید آثار نمایشی اعم از سریال، فیلم و تئاتر با محوریت شاهنامه از اهمیت بالاتری برخوردار هست.

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

رهبر معظم انقلاب اسلامی در کسوت یک فرهنگ‌شناس برجسته که احاطه تام و تمامی بر ادبیات فارسی بخصوص شعر دارند از فقدان آثار فرهنگی و هنری با موضوع شاهنامه فردوسی گله‌مند هستند. ایشان به کرات در بیانات خود خطاب به اصحاب فرهنگ و هنر بر لزوم توجه به شاهنامه فردوسی و لزوم بازخوانی و بازآفرینی داستان‌های شاهنامه در قالب رمان، تئاتر، فیلم و … تاکید و توصیه دارند. توصیه‌ای که متاسفانه به ندرت از سوی هنرمندان مورد توجه قرار گرفته هست.

در ادامه به مناسبت اجرای نمایش «نبرد رستم و سهراب» بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص توجه به شاهنامه را که در دیدار‌های مختلف ایراد شده را می‌خوانید:

حکمت فردوسی؛ حکمتی اسلامی هست و نه زردشتی
 
خوشبختانه ادبیات سلف ما همه‌اش در جهت ارزش‌های الهی و اسلامی هست؛ از جمله شاهنامه. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی دینداری او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان هست؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده هست؛ حاضر بوده هست برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و حتی با رستم دست و پنجه نرم کند. 

وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه‌ی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌یی دارد، اسفندیار چه چهره‌یی دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیار‌های اسلامی، به فضیلت‌ها توجه دارد.

در حالی که بر طبق معیار‌های سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه هست. اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، می‌بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار هست؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی هست. فردوسی از اول با نام خدا شروع می‌کند تا آخر هم همین‌طور هست؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن هست؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز هست؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید.

اگر در شاهنامه فردوسی چیزی برخلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این‌قدر در جوامع اسلامی جا می‌افتاد؟ شما می‌دانید که در این نسل‌های گذشته، مردم ما چه‌قدر دینی بوده‌اند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمی‌شد؟ همه جا می‌خواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمی‌دیدند.

این رستمی که شما می‌بینید یک چهره ملی شده، خصوصیاتی که در شاهنامه برای او ذکر گردیده، در واقع به آن شکل که نبوده پیداست که افسانه هست، اما درعین‌حال همین انسان افسانه ای، الان یک قهرمان ملی ایرانی هست؛ علتش چیست؟ من گمان می‌کنم که مجموعه خصلت‌های انسانی رستم هست که از رستم یک چهره محبوب ساخته هست؛ باید روی این خصلت‌ها تکیه کرد. نباید فقط به جنبه پهلوانی تکیه کرد؛ مگر این‌که شما برای پهلوانی عنوان خاصی قائل باشید و بخواهید روی خصلت‌های پهلوانی در ایران تکیه کنید این عیبی ندارد. اشکالی ندارد که در حقیقت نوعی قهرمانی مورد نظر باشد. اگر جنبه‌های ارزشی مورد تأکید قرار گیرد، بسیار خوب هست. جنبه‌های ارزشی را از آنها انتزاع و مطرح کنید؛ این می‌تواند مفید باشد.

«بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، ۵ اسفند ۱۳۷۰»

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

ضرورت تجلیل از فردوسی

من موافقم که از «فردوسی» تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسی استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامی هست یا غیراسلامی. فردوسی باید هم بزرگ شود. فردوسی در قلّه هست. امیدواریم کم‌کاری [در این حوزه] گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسی را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسی» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشته‌اند. خوب؛ این حکیم چه کسی هست و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتی هست، حکمت بیدینی هست، حکمت پادشاهی هست یا حکمت اسلامی؟ این را می‌شود در آورد. اگر کسی به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع، از روح توحید، توکل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری هست. این را می‌شود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصاً بعضی از شخصیت‌های شاهنامه خیلی برجسته هستند که اینها را باید شناخت و استخراج کرد. 

«بیانات در دیدار جمعی از اعضای قلم ۸ بهمن ۱۳۸۱»

هنر وسیله‌ای برای گسترش حکمت اسلامی فردوسی

من با شاهنامه مأنوسم. حکمت شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکمت اوستایی نیست؛ حکمت قرآنی هست. اگر کسی به شاهنامه دقت کند، خواهد دید فرودسی ایران را سروده، اما با دید یک مسلمان؛ آن هم یک مسلمان شیعه. بیان زندگی قهرمان‌ها و پهلوان‌ها و شخصیت‌های مثبت مثل رستم و اسفندیار در شاهنامه، در اندیشه‌های اسلامی ریشه و ظهور و بروز دارد. عکس آن، شخصیت‌های منفی مثل تورانی‌ها یا بعضی از سلاطین، مثل کیکاووس شخصیت‌هایی هستند که در تفکر اسلامی بوضوح کوبیده شده‌اند. 

اما تفکر اوستایی چیست و چیزی که می‌تواند حکمت اوستایی را به ما نشان دهد، کجاست؟ این‌طور نیست که ما خیال کنیم زمان فردوسی تفکر اوستایی آشکارتر بوده؛ خیر، آن‌وقت هم بیش از آنچه الان ما در اختیار داریم، نبوده هست؛ لذا حکمت قرآنی، همان حکمت ملی بومی و ایرانی ماست. این مفاهیم می‌تواند در این نقش‌ها و تابلو‌ها بیاید و وسیله‌ای بشود برای گسترش عالی‌ترین و زیباترین و سازنده‌ترین و مفیدترین و پربهره‌ترین مفاهیم. 

البته نمی‌خواهم بگویم یک هنرمند خود را محبوس کند. هنرمند گاهی دوست می‌دارد مثلاً چیزی را بکشد که هیچ ارتباطی به ایده‌های اسلامی یا ایرانی ندارد، یا اصلاً فلسفه‌ای ندارد؛ فقط لبّ احساس خود اوست. هنرمند باید از این کار‌ها بکند؛ هیچ هنرمندی نیست که این را نداشته باشد. بنده به عنوان عقیده شخصی، او را منع نمی‌کنم. این احساس از هنرمند غیرقابل تفکیک هست که لبّ احساسات خود را با زبان ویژه هنرِ خودش بیان کند. این احساس گاهی نه ارتباطی به فکر دارد، نه ارتباطی به فرهنگ دارد، نه ارتباطی به سنت‌ها دارد، نه ارتباطی به عقیده دارد؛ هنرمند احساسی دارد که می‌خواهد آن را بیان کند؛ این هیچ مانعی ندارد و هیچ مخالفتی با این نیست؛ لیکن آن‌جایی که می‌خواهیم ایده‌ای را بیان کنیم، به نظر من هنر یکی از بهترین چیز‌هایی هست که می‌شود تفکرات اسلامی را با آن بیان کرد.

«بیانات در بازدید از نمایشگاه مینیاتور و نگارگرى، در حسینیه‌ امام خمینى، ۱۰ شهریور ۱۳۷۲»

«اسفندیار» نمونه یک جوان دینی و یکتا پرست

شاهنامه مجموعه‌ای از داستان‌های بسیار زیباست. در شاهنامه داستان‌های بلند می‌شود پیدا کرد. مثلاً همین داستان «رستم و اسفندیار» داستان بسیار مهمی هست. داستان رستم و اسفندیار، داستانی هست که جنبه‌های ارزشی در آن زیاد هست. اسفندیار در شاهنامه، چهره بسیار زیبایی هست که حتی از رستم زیباتر هست. در همین داستان رستم و اسفندیار که شما نگاه کنید، می‌بینید اسفندیار جنبه ارزشی و دینی دارد و یک متعصب دینی هست. اسفندیار، یک آدم متدین مذهبی خیلی فعال هست که در دنیا راه افتاده برای این‌که آیین یکتاپرستی را گسترش دهد.

در داستان رستم و اسفندیار، بالاخره رستم تقلب و بدجنسی‌ای کرده؛ اما اسفندیار، نه رو راست به میدان آمده و برطبق عقیده خودش می‌جنگد؛ چون به او گفته‌اند که رستم مخالف دستگاه سلطنت هست. تقصیری هم ندارد. دیگران تقصیر دارند که او را فرستاده‌اند. اما رستم با همه عظمتش در این قضیه، با تقلب وارد ماجرا می‌شود. اگر ما نویسنده زبردستی داشتیم، می‌توانست رمانی مثل رمان‌های تاریخی، مثل همین نمایشنامه‌های شکسپیری بر اساس آن بنویسد. 

«بیانات در دیدار گروه نمایش صدا ۲۹ دی ۱۳۷۱»

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه بیشتر بخوانید »

نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» و نگاه فاخر اوج به شاهنامه

نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» و استقبال از نگاه فاخر اوج به شاهنامه


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، اولین شب اجرای نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» به تهیه کنندگی و کارگرانی حسین پارسایی عصر دیروز (چهارشنبه) درحالی در تالار وحدت روی صحنه رفت که همزمان با اجرای این نمایش موزیکال از  قطعه «ایران» با آهنگسازی بردیا کیارس و پوریا خادم رونمایی شد.

هفت‌خان اسفندیار اولین محصول نمایش صحنه‌ای سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که با همکاری بنیاد فرهنگی هنری رودکی تولید شده است که وارد چرخه بلیت فروشی شد و مورد استقبال ویژه‌ای قرار گرفت.

این پروژه یکی از مهم‌ترین اتفاقات نمایش صحنه‌ای در دست تولید سازمان رسانه‌ای اوج  است که نخستین ورود رسمی این سازمان به عرصه تئاتر هم محسوب می‌شود؛ اثری برگرفته از یکی از داستان‌های مشهور شاهنامه فردوسی که با حضور جمعی از هنرمندان سرشناس تئاتر و سینما، در تالار رودکی روی صحنه رفت.

اغاز روایت نمایش هفت‌خان اسفندیار از آنجایی است که ارجاسپ تورانی به ایران حمله‌ور می‌شود و زریر برادر پادشاه کیانی یعنی گشتاسب با بازی امیرکاوه آهنین‌جان کشته می‌شود.

نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» و استقبال از نگاه فاخر اوج به شاهنامه

گشتاسب به‌خون‌خواهی برادر و آزادسازی دختران به اسارت آمده خود از دست ارجاسپ تورانی، اسفندیار فرزندش با بازی امین زندگانی که جهان‌پهلوان ایران است را از بند می‌رهاند و اسفندیار برای آزادسازی خواهرانش «گرگسار» که در شاهنامه از پهلوانان تورانی است و در سپاه «ارجاسب» در جنگ با ایرانیان شرکت داشته را به اسارت در می‌آورد و به شرط آنکه مسیر رویین دژ را به او نشان دهد، جانش را به او می‌بخشد و بدین ترتیب داستان هفت خان اسفندیار به راهنمایی گرگسار آغاز می‌شود.

حسین پارسایی در این نمایش با بهره‌گیری از بازی‌های بی‌نقص امین زندگانی در نقش اسفندیار، بانیپال شومون در نقش گرگسار، امیرکاوه آهنین جان در نقش گشتاسب، فریبا کوثری در نقش کتایون، امیر رضا دلاوری در نقش پشوتن و اصغر پیران در نقش ارجاسب و الهام کردا بازیگر نقش «جادو زن» بود، تیم آهنگسازی که بردیا کیارس و پوریا خادم با یک همکاری مشترک آن را برعهده داشتند و طراحی صحنه شگفت‌انگیز یک اتفاق مهم را برای مخاطب رقم زده‌اند که نشان دهنده نگاه فاخر سازمان هنری رسانه‌ای اوج به شاهنامه فردوسی به عنوان مهم‌ترین گنجینه حماسی ایرانیان است. 

نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» و نگاه فاخر اوج به شاهنامه

هفت خان اسفندیار» محصول سازمان رسانه‌ای هنری اوج، برداشتی آزاد از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به نویسندگی محمدرضا کوهستانی است که با مشارکت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در تالار وحدت اجرا می‌شود و یوسفعلی میرشکاک مشاور این پروژه را برعهده دارد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» و استقبال از نگاه فاخر اوج به شاهنامه بیشتر بخوانید »

شاهنامه «حاج قاسم سلیمانی» را چه کسی خواهد نوشت؟

شاهنامه «حاج قاسم سلیمانی» را چه کسی خواهد نوشت؟



شاهنامه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علیرضا مسرتی، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس در مطلبی نوشت:

دیشب خواب دیدم که شاهنامه می خوانم، اما داستانها و نقاشیها تغییراتی کرده اند. تورانیان پرچمها و لباسهای یک دست سیاه در دست و بر تن دارند. آنها سرزمینهایی را فتح می کنند، اما قصد اصلی و پلشت خود را مرزهای ایران اعلام می کنند.

از خون مردان و جوانان سرزمین‌های سر راهشان جویها و رودها به راه می اندازند. دخترکان نورس و زنان جوان را به کنیزی می گیرند و در بازارها خرید و فروش می کنند. اعمال پلید خود را دین و مقدس معرفی می کنند و هر کس مخالف این اعمال نفرت انگیز و دهشتناک باشد را کافر و مستوجب مرگ و بردگی اعلام می کنند.

چیزی نمانده بود تا به مرزهای ایران برسند. شاه ایران رستم دستان را از سیستان احضار می کند. انگشتر شاهی به او می دهد تا او را از گزند اهریمن حفظ کند. سپس او را  به جنگ با تورانیان می فرستد. رستم دستان سپاه ایران را آماده می کند، اما باخود به جنگ نمی برد. او سپاه را بر سر مرز ایران به حفظ مرز می گمارد و سفارش می کند که جان یک یک شما و ذره ذره این خاک.

من و چند نفر از گردان سپاه می رویم تا این سیاه‌دلان سیاه‌پوش را بتارانیم. رستم دستان به سرزمین شامات و عراق می رود و به مردم آنجا می گوید: ای مردم، اگر جلو این لشکر پلشتی بایستید تعدادی از شما کشته و مجروح می شوید، اما اگر از مقابل او فرار کنید یا تسلیم شوید، همه شما و خویشاوندان‌تان قتل عام خواهید شد و همسران و دختران و خواهرانتان را به کنیزی می گیرند، حال کدام را انتخاب می کنید.جنگ و ایستادگی با عزت و خسارت کمتر یا تسلیم و فرار و خسارت بسیار بزرگتر؟ اگر راه ایستادگی و مردانگی را انتخاب کنید من و این گردان سپاهم  پیشاپیش شما خواهیم بود. مردم آن سرزمینها اندیشه کردند و از هر سو که محاسبه کردند، راه ایستادگی را بهتر دیدند. آنها با رستم دستان همراه شدند و با هر سلاح‌ و وسیله ای که داشتند، به جنگ با تورانیان برخاستند. 

از خواب بیدار شدم. اندیشه کردم که این چه خوابی بود و چرا به سراغ من آمد!؟

بعد از لحظاتی اندیشه، به یاد آوردم که شب گذشته استادم می گفت: با عکس و پوستر نمی توانید سردار قاسم سلیمانی را برای آیندگان زنده بدارید. او دیگر یک اسطوره است و فقط در داستانها و قصه ها و شعرهای دور از شعار چون شاهنامه می‌شود او را زنده و جاودانه ساخت و برای نسلهای آینده دور نیز نگاه داشت.



منبع خبر

شاهنامه «حاج قاسم سلیمانی» را چه کسی خواهد نوشت؟ بیشتر بخوانید »