شب‌های مافیا

ناتوی ۱۰۰ میلیونی چرا جذابیتی ندارد؟

ناتوی ۱۰۰ میلیونی چرا جذابیتی ندارد؟



«ناتو» یکی از جدیدترین رئالیتی‌شوهای نمایش خانگی است که به‌رغم ظرفیت‌های زیادی که دارد، نتوانسته مخاطب زیادی جذب کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند هفته‌ای است شاهد پخش رئالیتی‌شوی «ناتو» در پلتفرم فیلم‌نت هستیم. بعد از توفیق «شب‌های مافیا»، ساخت چنین برنامه‌هایی در نمایش خانگی رونق زیادی پیدا کرد و «ناتو» آخرین نمونه این برنامه‌ها به کارگردانی مهدی صفی‌یاری و اجرای محمدرضا علیمردانی است. «ناتو» برخلاف موارد مشابه، یک بازی استدلالی و استنتاجی نیست و روی اطلاعات عمومی بامزه و البته شوخی‌های بداهه شرکت‌کنندگانش حساب باز کرده. زمان کوتاه‌تری از برنامه‌های مشابه دارد و ریتم بهتری. با این همه تا به حال توفیق چندانی در جذب مخاطب ایجاد نکرده است. به یاد داشته باشید قسمت‌های اول «شب‌های مافیا» یا «جوکر» چه سروصدایی به‌پا کردند تا بدانید «ناتو» شروع خوبی نداشته، اما ریشه این ماجرا چیست؟
«ناتو» چه مختصاتی دارد؟

در این برنامه گرداننده سوالاتی را از شرکت‌کنندگان می‌پرسد؛ تنها کسی که پاسخ‌ها را می‌داند ناتوی بازی است. کسی که حذف نمی‌شود و در پایان می‌تواند تا ۱۰۰ میلیون تومان برنده شود. ناتو در هر مرحله یک بازیکن را حذف می‌کند. بقیه هم می‌توانند او را حدس بزنند تا در جایزه پایانی سهیم باشند. گرداننده هم نمی‌داند ناتو چه کسی است و در هر مرحله ویژگی‌های شنیده‌نشده‌ای از او را بازگو می‌کند. ۵۰ میلیون جایزه روی میز است و با هر پاسخ صحیح ۵ میلیون به آن اضافه می‌شود. ناتو ترجیح می‌دهد ضمن حذف نفرات، در پیدا کردن پاسخ‌ها کمک کند تا جایزه نهایی بیشتر شود.

در مجموع «ناتو» قوانین بسیار کمتری نسبت به بازی‌های مشابه دارد که به مخاطب اجازه می‌دهد بدون تمرکز زیاد، حین دورهمی خانوادگی، غذا خوردن و… برنامه را ببیند. برخلاف مافیا و…، هر قسمت از «ناتو» در کمتر از یک ساعت تمام می‌شود و ریتمش بالاست. اگر شرکت‌کنندگان آدم‌های بامزه‌ای باشند در جریان مسابقه فرصت خوبی برای بیان شوخی‌های سرضرب و جالب فراهم می‌شود. با این حال چرا «ناتو» پرمخاطب نشده است؟

رئالیتی‌شو، این جا، اون جا، همه‌جا

تولید سریال در شبکه نمایش خانگی پرهزینه و پرریسک است. چون اگر سریالی به اصطلاح نگیرد، تغییر ریل آن راحت نیست. برای همین چند سال قبل فضای پلتفرم‌ها پر شد از تاک‌شوهایی مثل «همرفیق» با اجرای شهاب حسینی، «پیشگو» با اجرای پژمان جمشیدی، «شب آهنگی» با اجرای حامد آهنگی و… اما قبل‌تر از تاک‌شوها، رئالیتی‌شوهای نمایش خانگی مثل «شام ایرانی»، «رالی ایرانی» و… مخاطبانی را جذب کرده بودند. نقطه عطف ماجرا ورود دو رئالیتی‌شو به نام‌های «شب‌های مافیا» و «جوکر» بود که باعث شد شبکه نمایش خانگی با موفقیت آن‌ها به انحصار تاک‌شوهای مشابه دربیاید. «پدرخوانده» و «ارتش سری» با الهام از «شب‌های مافیا» و «دست به مهره» هم تا حدی با الهام از «جوکر» روی کار آمدند.

البته «ناتو» را می‌توان با اغماض ترکیبی از مافیا و جوکر دانست. حالا دیگر هر پلتفرم یک رئالیتی‌شوی مخصوص به خودش را دارد؛ اما در مواردی کارگردان، راوی و گرداننده و حتی در بیشتر موارد شرکت‌کننده‌ها ثابت هستند و مشکل کار از همین‌جا شروع می‌شود. رئالیتی‌شو قرار است برنامه‌ای مبتنی بر خلاقیت، هیجان و ایده‌های تازه، بر مبنای اتفاقاتی باشد که برای مخاطب جذاب است، به‌خصوص وقتی شرکت‌کننده‌ها سلبریتی باشند و این امکان فراهم می‌شود تا بیننده با آن چهره معروف، در خلال یک بازی آشنا شود و رفتار او را در بستری متفاوت ارزیابی کند.

به طور مثال با «شب‌های مافیا» همه فهمیدیم خداداد عزیزی بسیار باهوش است، زبان بدن می‌فهمد و… اما وقتی حجم این برنامه‌ها زیاد باشد و چهره‌های حاضر در آن‌ها هم تکراری، دیگر چنین برنامه‌هایی لطفی نخواهند داشت. سلبریتی‌ها از یک سطحی پایین‌تر برای مخاطب چندان جذاب نیستند، از یک سطحی بالاتر هم کمتر در رئالیتی‌شوها شرکت می‌کنند؛ چون خطر بزرگی برای شهرت و جایگاه آن‌ها محسوب می‌شود. به طور مثال حضور هنرمندی مثل محمد معتمدی در مافیا، در مقطعی به وجهه او لطمه زد و گذشت زمان جایگاه او را اصلاح کرد. با این اوصاف موفق نبودن «ناتو» را باید در زمینه‌ای فراتر از خود برنامه بررسی کرد.

فرمول‌های تکراری

همان طور که در مقطعی آن‌قدر تاک‌شو زیاد شد که مخاطب از آن بیزار شد، حالا این حس را درباره رئالیتی‌شو داریم، اما این مسیر برای دنیای رئالیتی‌شوها به این شکل طی نمی‌شود. چون جسارت بالا و ایده‌پردازی به تولیدکنندگان اجازه می‌دهد پا را فراتر از فرمول‌های تکراری و امتحان ‌پس ‌داده بگذارند و هیچ‌وقت کهنه نشوند.

این روزها رئالیتی‌شوهای ماجراجویی مثل «نجات» یکی از محبوب‌ترین‌ها در دنیا هستند. در این گونه شاهدیم شرکت‌کننده‌هایی که در خود برنامه چهره می‌شوند، در نقطه‌ای دورافتاده رها می‌شوند، باید برای خودشان سرپناه و غذا درست کنند و بر مشکلات زیادی پیروز شوند.

عشق و انتخاب، همراهی با مشاغلی مثل پلیس، آتش‌نشان، سفر اکتشافی به نقاط دورافتاده و… هم دیگر ظرفیت‌هایی هستند که برای تولید رئالیتی‌شو استفاده می‌شوند. در این بین دنیای طراحی و تعمیر خانه و خودرو باعث تولید رئالیتی‌شوهای موفق و جذابی شده‌اند، اما پلتفرم‌های ما فراتر از تکرار نمی‌روند تا خطر نکنند؛ در حالی که ملال این برنامه‌ها خطرناک ترین انتخاب ممکن است.

در این بین، خود «ناتو» هم ضعف‌هایی مثل ترکیب معمولی شرکت‌کنندگان، تبلیغات زیاد و بی‌مزه حین برنامه و… دارد که باعث می‌شود جریان‌ساز و موفق نباشد. در «ناتو» هیچ «ساید»ی شکل نمی‌گیرد که مخاطب به طرفداری از یک طرف آن، هیجان داشته باشد؛ گره اصلی بازی چندان اهمیتی در بازی پیدا نمی‌کند و حدس‌های شرکت‌کنندگان درباره ناتوی احتمالی را چون روی کاغذ نوشته می‌شود نمی‌بینیم و همه این‌ها برای این که این برنامه در شروع توفانی و جذاب نباشد، کافی است. مگر در گروه‌های بعدی اتفاق خاصی بیفتد که نمک ذاتی شرکت‌کنندگان برنامه را نجات دهد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ناتوی ۱۰۰ میلیونی چرا جذابیتی ندارد؟ بیشتر بخوانید »

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!



دادکاوی از بررسی ۲۰ هزار توئیت‌نشان می‌دهد با وجود اینکه توئیتری‌ها درباره پلتفرم فیلیمو تولیدمحتوای بیشتری منتشر کردند، اما میزان رضایت از برخی تولیدات نماو بیشتر بوده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلیمو و نماوا دو پلتفرم اصلی و شناخته‌شده داخلی هستند که در سال‌های اخیر و به خصوص با شیوع کرونا و قرنطینه‌ خانگی خانواده‌ها توانستند مخاطبان زیادی را برای خود بدست آورند. این دو پلتفرم‌ بارها و بارها با یکدیگر و نمونه‌های مشابه داخلی و خارجی مقایسه و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مقایسه مداوم این پلتفرم‌ها و برنامه‌های آنها با مجموعه‌های نمایشی صدا و سیما از یک سو و قیاس میزان اشتراک این دو با نمونه موفق خارجی همچون نتفلیکس یکی از مهم‌ترین و رایج‌ترین مقایسه‌هایی است که از بدو ورود و شروع به کار نماوا و فیلیمو از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت. گروه زیادی از کاربران نیز به دلایل گوناگون عملکرد و کیفیت این دو پلتفرم را از جهات مختلف از قبیل آرشیو فیلم‌ها و سریال‌ها، کیفیت دوبله، زمان به روزرسانی و … برای دریافت و خرید اشتراک ماهانه یا سالانه مورد نقد قرار دادند.  

در این گزارش داده‌کاوی که در بازه زمانی ۶ ماهه از اول دی ماه ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۱ صورت گرفته، سعی شده ضمن استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها، عملکرد این دو پلتفرم از جهات مختلف بررسی و مهمترین نقاط قوت و ضعف آنها از نظر کاربران توئیتر فارسی بررسی شود.

میزان تولیدمحتوا چقدر بود و با چه روندی این محتوا انتشار و بازخورد پیدا کردند؟

داده‌کاوی در بازه زمانی زمستان ۱۴۰۰ تا پایان بهار ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که حدود ۲۰ هزار توئیت با کلیدواژه‌های مرتبط با نمایش خانگی، فیلیمو و نماوا در توئیترفارسی نشر و بازنشر پیدا کردند. این میزان تولید محتوا که از سوی حدود ۱۲ هزار کاربر منحصر به فرد منتشر شده‌اند، نرخ مشارکت ۱.۶ را نشان می‌دهد که حاکی از عمومیت این موضوع در میان توئیتری‌ها و عدم سازماندهی سایبری‌ها در این موج دارد. به طور کلی در موضوعات غیرسیاسی در توئیتر فارسی کمتر شاهد سازماندهی طیف‌های مختلف سیاسی و تولیدمحتوای گسترده و همفکرانه در یک موضوع هستیم و در این مورد نیز آنالیز دیتاها از تنوع و تکثر مضامین و کاربران مختلف حکایت دارد. مقایسه میزان توئیت‌ها و ریتوئیت‌ها در این موضوع نشان می‌دهد که توئیت‌ها با ۵۱ درصد و ریتوئیت‌ها با ۴۹درصد نزدیکی زیادی داشتند، به طوری‌که در موج‌های توئیتری مشابه شاهد حجم بیشتر ریتوئیت‌ها نسبت به توئیت‌ها هستیم، در این موضوع کاربران توئیتر ترجیح دادند مشارکت بیشتری در تولیدمحتوای نشری داشته باشند و درصد بازنشر یا ریتوئیت مطالب به نسبت موج‌های توئیتری دیگر کمتر شده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

روند انتشار مطالب در این موضوع و در بازه ۶ ماهه اخیر نموداری با نوسان‌های جزئی و دو نقطه اوج بوده است. ۲۸ اسفندماه نخستین نقطه پیک این نمودار، زمانی بود که اخبار مرتبط به واگذاری پلتفرم‌های نمایش‌خانگی باردیگر داغ شد و از سوی دیگر خبر نمایش مجموعه «مهمونی» از سوی ایرج طهماسب در فضای مجازی پربازدید شد. ۲۱ خردادماه نقطه اوج دیگر این نمودار است که مربوط به خبر افزایش بهای اشتراک پلتفرم‌ها بود، این واکنش در توئیتر به گونه‌ای بود که هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا در توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی ترند شد.  

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نمودار روندنمای لایک توئیت‌ها نسبت به نمودار انتشار مطالب روند پرنوسان‌تر و پرافت وخیزتری را پیموده است. به جز دو اتفاق ذکر شده در اسفند ۱۴۰۰ و خرداد ۱۴۰۱، چند قله دیگر در نمودار تعداد لایک مطالب که نمایان‌گر بازخورد مطالب در توئیتر است، وجود دارد که در اواسط دی ماه ۱۴۰۰، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ رخ داده است. این قله‌ها نیز به توئیت‌های اختصاص داشته که از افزایش بهای اشتراک ماهانه، انتقاد از عملکرد و رویکرد پلتفرم‌ها و همچنین واکنش به فرم و محتوای برخی مجموعه‌های نمایشی در فیلیمو و نماوا نوشته بودند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

رویکرد کلی کاربران به عملکرد این دو پلتفرم چگونه بود؟

بررسی رویکرد کاربران به عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو از پرسش‌های اصلی این پژوهش بوده است. داده‌کاوی نمونه آماری انتخاب ‌شده از میان بیش از ۲۰ هزار توئیت پرلایک و کاربر تاثیرگذار نشان می‌دهد که نزدیک به ۶۵ درصد کاربران از عملکرد نماوا و فیلیمو ابراز نارضایتی کردند. این نارضایتی علاوه بر میزان افزایش اشتراک به محتوای برنامه‌ها و حجم بالای سانسور، تبلیغات و نقض کپی‌رایت مربوط می‌شد که در ادامه بیشتر به این موارد پرداخته شده است. تنها ۱۴.۸ درصد از توئیتری‌ها نسبت به این دو پلتفرم ابراز رضایت و حمایت کردند که بیشتر به تبلیغ و اطلاع‌رسانی چند سریال و برنامه تلویزیونی خاص مربوط شده بود. نزدیک ۲۰ درصد از کاربران نیز سوگیری خاصی در ارتباط با عملکرد یا رویکرد این دو پلتفرم و محصولات نمایش خانگی نداشته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

میزان انتشار مطالب و بحث و نظر توئیتری در مورد کدام پلتفرم بیشتر بوده است؟

اینکه کدام پلتفرم در توئیتر فارسی محبوب‌تر است و درباره کدام یکی از دو پلتفرم‌ها بحث و نظر بیشتری در توئیتر صورت می‌گیرد، یکی دیگر از پرسش‌های متداول مخاطبان است که در این بخش سعی شده به این سوال پاسخ داده شود. داده‌کاوی  از بررسی بیش از ۲۰ هزار توئیت در مدت حدود ۶ ماه نشان می‌دهد که فیلیمو با ۴۵ درصد نسبت به نماوا با ۲۰ درصد تولیدمحتوا، پلتفرم پربحث و جدل‌تری در میان کاربران محسوب می‌شود اما این حجم دو برابری مطالب لزوما به دلیل محوبیت بیشتر فیلیمو نیست، چرا که حجم زیادی از این محتوا به انتقاد و ابراز نارضایتی از این پلتفرم مربوط بوده و برخی نیز عملکرد این پلتفرم را پسندیدند. اما به نظر می‌رسد توئیتری‌ها فیلیمو را به عنوان پلتفرم اصلی پخش نمایش خانگی انتخاب و بحث و جدل‌های خود را معطوف به این پخش‌کننده و  تولیدکننده کرده‌اند. از سوی دیگر حدود ۳۵ درصد کاربران نیز عملکرد نماوا و فیلیمو را در یک کاسه و مجموعه طبقه‌بندی کرده و اننقادات و واکنش‌های خود را به هر دوی این پلتفرم‌ها وارد دانسته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

مضامین اصلی و پرتکرار توئیتری‌ها درباره پلتفرم‌های نمایش خانگی داخلی چه مواردی بوده است؟

استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها در این بخش از اصلی‌ترین و مهم‌ترین اهداف این گزارش بود که علاوه بر نمایش مضامین اصلی توئیت‌ها که در واقع خلاصه‌ای از محتوای عمیق و جزئی مطالب منتشر شده است، فراوانی و درصد این مضامین در مقایسه با یکدیگر به نمایش درآورده است:

 

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۱. انتقاد از سانسور، نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد پلتفرم‌ها: این مضمون پرتکرارترین مضمون در میان مضامین پرتکرار توئیتری‌ها بوده که مضمونی انتقادی و در نقد عملکرد فیلیمو  و نماوا است. توئیتری‌ها بر این باورند که سانسور زیاد سریال‌ها و فیلم‌های خارجی، نقض قانون کپی‌رایت و تعطیلی برخی سایت‌های دانلود فیلم و همچنین تبلیغاتی که در حین و ابتدای مجموعه‌ها به نمایش در می‌آید، زائد و اضافی است و از سویی بی احترامی به حقوق مخاطبان و همچنین برهم زدن برخی کسب‌و کارهای مجازی مرتبط با تولید و پخش فیلم به حساب می‌آید.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۲.مقایسه عملکرد شبکه‌های نمایش خانگی با صداو سیما و نتفلیکس: در این مضمون، کاربران به مقایسه وی. او. دی‌های داخلی با رقبای دیگر داخلی(صدا وسیما) و خارجی (نتفلیکس) پرداختند. بحث مقایسه حق اشتراک نماوا و فیلیمو با نتفلیکس و همچنین تعارضاتی که میان صداو سیما و بخش نمایش خانگی به وجود آمد، از مهمترین محورهای این مضمون بوده‌اند. برخی کاربران نیز از نظر محتوایی این پلتفرم‌ها را مورد قیاس و تحلیل قرار دادند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۳. تبلیغ و معرفی برنامه‌ها و مجموعه‌های نمایشی: بخشی از توئیت‌ها نیز به تبلیغ مجموعه‌های نمایشی و سریال‌ها از سوی عوامل و طرفداران آن اختصاص داشت. در این بخش کاربران با انتشار پوسترها و بخش‌های از دیالوگ‌های فیلم، سریال و مجموعه‌ها به حمایت و تبلیغ و اطلاع‌رسانی این مجموعه‌ها پرداختند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۴. اعتراض و ایجاد کمپین مجازی برای افزایش قیمت اشتراک: این مضمون به طور مشخص به بحث افزایش قیمت اشتراک ماهانه پلتفرم‌ها در دو مقطع زمانی مورد اشاره مربوط بوده است. کاربران زیادی با ترند کردن هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا از دیگر کاربران خواستند به این کمپین پیوسته و از خرید اشتراک این دو پلتفرم امتناع ورزند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۵. نفع پلتفرم‌ها از طرح صیانت: برخی توئیتری‌ها این گونه تحلیل کردند که سکوت نماوا و فیلیمو در مواجهه با طرح صیانت به معنای حمایت آنها از این طرح بوده و از این رو به انتقاد و تخریب آنها پرداختند. برخی نیز از نفع این دو پلتفرم از اینترنت ملی و افزایش تعداد مشترکین آنها نوشتند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۶. انتقاد از محتوای داستانی سریال‌ها و برنامه‌ها: یکی از تندترین و رادیکال‌ترین محتواهای منتشرشده از سوی کاربران توئیتر در این بخش منتشر شد، به طوری که برخی از آنها مدعی شدند سریال‌های نمایش خانگی از مجموعه‌های ترکی ضعیف‌تر و مخرب‌تر  و از نظر اخلاقی زننده‌تر است؛ گروهی از کاربران نیز مجموعه‌های این شبکه را مروج فرقه‌هایی همچون بهائیت عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۷. تمجید از فیلیمو برای پخش رایگان برنامه‌های آموزشی: طرح فیلیمو برای پخش مجموعه‌های آموزشی برای کودکان افغان از جمله مضامین مورد توجه و تمجید توئیتری‌ها بود که بارها از سوی کاربران مطرح شد. همچنین طرحی که در یکی از مجموعه‌های این پلتفرم‌ برای آزادی زندانیان اجرا شد،   نیز مورد توجه و تحسین برخی توئیتری‌ها قرار گرفت.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۸.انتقاد از حذف سریال اوکراینی در فیلیمو: حذف یک سریال اوکراینی با عنوان «خادم ملت» از سوی فیلیمو که پیش از این در این پلتفرم بارگذاری شده بود، مورد انتقاد طیف زیادی از توئیتری‌ها قرار گرفت. برخی از کاربران منافع سیاسی و اقتصادی را عامل این اقدام فیلیمو عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

سهم فیلیمو و نماوا در تولید مضامین پرتکرار توئیتری‌ها چقدر بوده است؟

در بخش های قبل به افزایش ۱۰۰ درصدی تولید محتوا درباره فیلیمو در مقایسه با نماوا اشاره شد، در این بخش نقش هر یک از پلتفرم‌ها در مضامین پرتکرار توئیت‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلیمو در ۷ مضمون از هشت مضمون استخراج شده مورد اشاره قرار گرفته و در مضمون تمجید از فیلیمو به خاطر برنامه‌های آموزشی و همچنین انتقاد از حذف سریال اوکراینی، تمام محتوا مربوط به این پلتفرم بوده است. در مضامین انتقادی و اعلام نارضایتی نیز فیلیمو نسبت به نماوا سهم بیشتری از محتوا را به خود اختصاص داده، به طوری که انتقاد از سانسور و نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد و اعتراض به افزایش قیمت اشتراک حجم انتقادات و اعتراض به فیلیمو نسبت به نماوا بیشتر بوده است. در مقابل، تبلیغ و اطلاع‌رسانی درباره مجموعه‌های نماوا (به خصوص سریال مهمونی) نسبت به فیلیمو بیشتر بوده و در باره مضمون سیاسی طرح صیانت نیز نماوایی‌ها بیشتر مورد خطاب قرار گرفته‌اند. انتقاد از محتوای داستانی در هر دو پلتفرم صورت گرفته و سریال «جیران» از فیلیمو و سریال «خاتون» از نماوا بیشترین بحث و نظر توئیتری‌ها را در این مورد به خود اختصاص داده‌اند.

همچنان که گفته شد فیلیمویی‌ها بیشتر مورد اشاره توئیتری‌ها بودند و حجم محتوا درباره آنها به نسبت قابل توجهی بیشتر بود، با این وجود بسیاری از محورهای موضوعی ذکرشده در مضامین پرتکرار کاربران به هر دو پلتفرم مربوط بودند و با کلیدواژه‌هایی چون فیلیمیو و نماو و همچنین نمایش خانگی مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

کدام سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی بیشتر مورد توجه کاربران قرار گرفت؟

با وجود اینکه هدف اصلی این داده‌کاوی، یافتن نظرات کاربران توئیتر درباره دو پلتفرم اصلی نمایش خانگی یعنی نماوا و فیلیمو بوده است، در میان توئیت‌ها برخی از کاربران به سریال مورد علاقه خود اشاره و یا درباره آن نقد و نظر دادند. دلیل اینکه در گراف زیر گزینه سایر با اختلاف بیشترین درصد(۶۳/۸۲) را به خود اختصاص داده نیز همین است که عموم کاربران درباره سریال خاصی ابراز نظر نکردند و کلیت محتوا درباره عملکرد و رویکرد این دو پلتفرم بوده است.

سریال «مهمونی» محصول نماوا با اجرای ایرج طهماسب و عروسک‌هایی چون «پشه» و «بچه» در میان مجموعه‌های نمایشی مورد اشاره، بیشترین میزان بحث و نظر را به خود اختصاص داده است. «جیران» پربحث‌ترین سریال فیلیمو در این نمونه آماری بوده که بیشتر محتوای این بخش به تبلیغ در خصوص سریال و انتقاد از نمایش بیش از حد زندگی شاهان قاجاری بوده است. «خادم ملت» عنوان سریالی است که از فیلیمو حذف شد و بدین خاطر باعث واکنش‌هایی در توئیتر شد. «خاتون» دیگر سریال مورد بحث توئیتری‌ها و محصول نماوا است که درباره محتوای داستانی آن و تعویق در ارائه‌ قسمت‌های پیش‌رو و فصل جدید انتقادهایی مطرح شد. «نیسان آبی» محصول فیلیمو بیشتر با تمجید مخاطبان توئیتری همراه بود و جوکر با وجود تبلیغات زیادی که در اینستاگرام داشت آنچنان که باید و شاید مورد توجه کاربران تاثیرگذار توئیتر قرار نگرفت. «یاغی» و «شب‌های مافیا» دو عنوان دیگر از فیلیمو بودند که عمدتاً محتوای مثبتی درباره آنها منتشر شده بود.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

چه کلیدواژه‌ها و کدام هشتگ‌ها در میان کاربران توئیتر پرتکرارتر و پربازدیدتر شدند؟

در این بخش، کلیدواژه‌ها و هشتگ‌های پرتکرار ۲۰ هزار توئیت از سوی هوش مصنوعی گردآوری و در دو گراف ابرنما به نمایش درآمده است. نمایش خانگی پرتکرارترین کلیدواژه کاربران توئیتری بود که در ارتباط با وی. او. دی‌ها مطرح کرده بودند. فیلیمو و نماوا، شبکه نمایش خانگی، شبکه نمایش، سایت فیلیمو، سریال نمایش خانگی نیز در این گراف و در میان واژگان پرتکرار مشاهده می‌شود. تگ‌های مربوط به اشتراک از قبیل کدتخفیف، اشتراک فیلیمو، اشتراک ماهانه و همچنین اشاره به برخی مجموعه‌های نمایشی پرمخاطب از جمله نیسان آبی، ایرج‌ طهماسب و کلاه قرمزی نیز از دیگر واژگان پرتکرار این گراف و استفاده شده از سوی کاربران بوده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

در میان هشتگ‌های پرتکرار این موضوع نیز نخریدن اشتراک فیلیمو و نماوا همچنان که گفته شد، از جمله هشتگ‌های مهم کاربران توئیتر بود که با هدف تحریم عملکرد این دو پلتفرم صورت گرفت. هشتگ قیام علیه سلبریتی‌ها، آنفالو کردن سلبریتی‌های دوزاری نیز همراه با هشتگ مورد اشاره از سوی کاربران و در راستای تخریب سلبریتی‌ها ترند شد. اسامی برنامه‌ها و افرادی چون جوکر، حامد بهداد، خاتون، یاغی، ایرج‌ طهماسب، جیران و مهمونی نیز به صورت هشتگ در میان توئیتری‌ها پرتکرار و در گراف زیر به نمایش درآمده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نقد و نظر

۱. با توجه به نارضایتی حدود ۶۵ درصد کاربران از عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو، لزوم بازنگری در سیاست‌ها و برنامه‌سازی‌های این دو شبکه نمایش خانگی پرمخاطب بیش از هرچیز ضروری به نظر می‌رسد. عمده نارضایتی‌ها در دو محور کلی افزایش اشتراک ماهانه و همچینین محتوای ضعیف سریال‌ها قابل جمع‌بندی است و گردانندگان این دو پلتفرم بیش از هرچیز برای جذب مخاطبان و نگه‌داشتن کاربران قبلی می‌بایست تمهیداتی برای بالابردن کیفیت آثار نمایشی خود و همچنین راه‌کارهایی برای تخفیف و کاهش هزینه‌های اشتراک در نظر بگیرند و درصورت افزایش آبونمان ماهانه شفاف‌سازی لازم و اطلاعات قانع‌کنندهای به مخاطبان خود ارائه دهند.

۲. تاثیرگذاری و توجه مخاطبان ایرانی به شبکه‌های نمایش داخلی که در سال‌های اخیر از عمده تولیدات تلویزیون و سریال‌های ترکی و حتی آمریکایی پیشی گرفتند، همچون تیغ دو لبه‌ای است که استفاده از ظرفیت‌های آن می‌تواند در جهت فرهنگ‌سازی، آموزش و ترویج هنجارهای اجتماعی بسیار کارگشا باشد و از سوی دیگر سهل‌انگاری و بی‌تفاوتی به آن می‌تواند در درازمدت آثار سوئی را در راستای تخریب فرهنگی و فکری خانواده‌ها و فرزندان ایجاد نماید. از این رو به نظر می‌رسد توجه خانواده‌های ایرانی به پلتفرم‌های نمایش خانگی عنایت دوچندان نهادهای فرهنگی، دولتی و خصوصی را به این پلتفرم‌ها در جهت ارتقای فرهنگی و ملی جامعه طلب می‌کند.

۳. بحث محتوا همچنان که گفته شد، از مهم‌ترین چالش های پلتفرم‌های نمایش خانگی از سوی مخاطبان و حاکمیت به ‌شمار می‌رود. در سال‌های اخیر موفقیت چند مدل امتحان پس داده از سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی سازندگان نمایش‌خانگی را به این صرافت انداخته که بدون خرج خلاقیت و اندیشه لازم از همان مسیر حرکت کرده و کمترین ریسکی را برای انجام و ارائه یک اثر نوآورانه و پرمحتوا ارائه ندهند. حجم زیاد خشونت در مجموعه‌ها، داستان‌های عاشقانه نافرجام که نسبتی با فرهنگ ملی و دینی ایرانی‌ ما ندارد و همچنین توجه و تبلیغ بیش از حد زندگی اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و یا تصویر سیاه و نکبت‌بار از فقر و فلاکت زندگی در ایران از جمله مهم‌ترین مشکلات محتوایی برنامه‌ها و سریال‌های نمایش خانگی‌ است که با وجود این‌که شاید بتواند در ابتدا مخاطب را جذب نماید اما سرانجام آثار مثبت و مفیدی را در ذهن و روح آن به جای نخواهد گذاشت.

۴. در نهایت باید گفت با توجه به تاثیری که سینما و داستان‌گویی در عصر حاضر بر مخاطبان در سراسر جهان دارد، لزوم تقویت پلتفرم‌های نمایش‌خانگی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه و ارائه تولیدات ملی و با کیفیت می‌تواند به حل بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک نماید. اتفاقی که بدون حمایت مالی و معنوی نهادهای ذی‌ربط و دولت با پلتفرم‌ها محقق نمی‌شود. در بحث تعامل نهادها با این شبکه‌ها نیز ذکر این نکته قابل توجه است که سفارش به هنرمند هیچ‌گاه پاسخ مناسبی نداده و اعتماد به هنرمندان همواره راهگشا و باعث تولیدات فاخر و با کیفیت شده است. از سوی دیگر، سازندگان نیز باید به این نکته کلیدی توجه کنند که صرف جذب مخاطب و فروش آثار نباید هنجارهای فکری و فرهنگی جامعه را دچار چالش نمایند و لزوم ساخت آثار نمایشی با مخاطب ملی و برای همه ایرانیان(نه اقلیت‌های خاص جغرافیایی و اجتماعی) از سازندگان نمایش خانگی انتظار می‌رود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید! بیشتر بخوانید »