شبکه اجتماعی

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر



گوزن‌های اتوبان با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، فقدان عمق تحلیلی است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، در عصر دیجیتال که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند، مدیوم سینما بارها کوشیده است تا تأثیرات عمیق و چندوجهی این پدیده را بر روابط انسانی، هویت فردی و ساختارهای اجتماعی به تصویر بکشد. با این حال، بسیاری از آثار سینمایی در این حوزه، از جمله فیلم ایرانی «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، در بازنمایی پیچیدگی‌های فضای مجازی و نقد فرهنگ دیجیتال ناکام مانده‌اند.

این فیلم، با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، روایت گسسته و فقدان عمق تحلیلی، نه‌تنها نمی‌تواند چالش‌های این فضا را به شکلی اثرگذار کاوش کند، بلکه به اثری شعاری و ناکارآمد بدل می‌شود که مخاطب را در سردرگمی رها می‌کند. این ناکامی، فرصتی است برای تأمل در آثار موفق‌تری که توانسته‌اند با ظرافت و عمق، به مسائل فضای مجازی و تأثیرات آن بر جامعه بپردازند.

در این نوشتار، در وهله نخست نگاهی به «گوزن‌های اتوبان» به عنوان نمونه‌ای از ناکامی در این حوزه می‌پردازیم که اکران آن اخیرا آغاز شده و در جذب مخاطب موفق نبوده است. سپس به معرفی و بررسی ۸ فیلم و سریال برجسته جهانی می‌پردازیم که با رویکردهای متنوع و هوشمندانه، از تأثیرات شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به تصویر کشیده‌ و توانسته‌اند در این زمینه استانداردهایی ماندگار خلق کنند.

گوزن‌های اتوبان؛ چگونه فرصت نقد فرهنگ دیجیتال را هدر دهیم؟!

فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، با انتخاب سوژه‌ای به‌روز و ظاهراً انتقادی، قصد دارد تأثیرات مخرب فرهنگ اینفلوئنسری و فضای مجازی بر روابط انسانی و ساختار اجتماعی ایران معاصر را به چالش بکشد اما به نظر نمی‌رسد در این زمینه چندان موفق باشد. داستان حول محور عابس، پیک موتوری یک فست‌فودفروشی می‌چرخد که به طور اتفاقی در تعقیب و گریزی با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی درگیر می‌شود.

ویدئوی این درگیری به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شده و عابس را به شهرتی ناخواسته می‌رساند. در این میان رامین، کارگردانی که محتوای صفحات اینفلوئنسرها را تولید می‌کند، به عابس و همسرش صبا پیشنهاد همکاری برای تولید محتوا می‌دهد.

این پیشنهاد، زندگی روزمره و ساده این زوج را به سوی تجربه‌ای پرزرق‌وبرق از شهرت و ثروت سوق می‌دهد اما به‌تدریج این تحول به تلاطم، سردی و فروپاشی پیوندهای عاطفی‌شان منجر می‌شود. فیلم با یک پایان‌بندی‌ مبهم، ناتمام و فاقد وضوح دراماتیک به پایان می‌رسد که نه‌تنها گره‌های روایی را باز نمی‌کند، بلکه مخاطب را در خلأ معنایی رها می‌سازد.

ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.
ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.

شخصیت‌ها در حد تیپ‌های یک‌بعدی باقی می‌مانند: عابس به عنوان کارگری گرفتار در چرخه روزمرگی، صبا به عنوان همسری وسوسه‌شده توسط شهرت و رامین به عنوان نمادی از فرصت‌طلبی در زیست‌بوم دیجیتال، هیچ‌کدام از سطح به عمق نمی‌رسند و فاقد پیچیدگی لازم برای ایجاد همذات‌پنداری یا تأمل‌اندیشی در مخاطب هستند.

این فقدان عمق در شخصیت‌پردازی، همراه با فقر دراماتیک فیلمنامه، مانع آن می‌شود که تحولات زندگی عابس و صبا، از شوق اولیه شهرت تا فروپاشی رابطه‌شان، باورپذیر یا تأثیرگذار جلوه کند. روایت فیلم در لحظات ابتدایی با ریتمی پویا و تصاویری چشم‌نواز، نوید اثری جذاب می‌دهد اما این پویایی به‌سرعت در پراکندگی روایی و فقدان منطق دراماتیک فرومی‌پاشد. سکانس‌های تعقیب و گریز، که قرار بود موتور محرک داستان باشند، به دلیل نبود پیوستگی و انگیزه‌های دراماتیک متقن، به لحظاتی تصنعی و فاقد کارکرد بدل می‌شوند.

فیلم در به تصویر کشیدن تأثیرات مخرب فضای مجازی، به جای کندوکاو در ریشه‌های اجتماعی و روان‌شناختی معضلاتی چون اعتیاد به شهرت یا تخریب روابط انسانی، به نمایش‌های کاریکاتوری و اغراق‌آمیز از اینفلوئنسرها و فرهنگ دیجیتال بسنده می‌کند. این رویکرد سطحی که فاقد هرگونه تحلیل ساختاریافته است، فیلم را از ارائه دیدگاهی عمیق درباره تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر جامعه ایرانی محروم می‌سازد. به عنوان مثال، تلاش فیلم برای اشاره به تضاد طبقاتی یا بحران‌های نسلی، به دلیل فقدان پیکربندی دراماتیک مناسب، به شعارهایی کلیشه‌ای و فاقد اثرگذاری تقلیل می‌یابد.

پایان‌بندی فیلم که مبهم و ناتمام است، نه‌تنها گره‌های روایی را حل نمی‌کند، بلکه به دلیل نبود زیرساخت‌های روایی لازم، به تجربه‌ای ناکام و خنثی بدل می‌شود. این پایان‌بندی که فاقد هرگونه وضوح دراماتیک یا پیوستگی مفهومی است، مخاطب را با پرسش‌هایی بی‌پاسخ و حس ناکامی عمیق رها می‌کند.

از منظر کارگردانی، صفاری در خلق برخی لحظات بصری موفق عمل کرده اما این جذابیت‌های بصری در غیاب روایتی منسجم و محتوایی غنی، به پوسته‌ای تهی بدل می‌شوند.

استفاده از نمادهایی چون «اتوبان» برای تصمیم‌های شتاب‌زده و «گوزن‌ها» برای انسان‌های بی‌پناه در زیست‌بوم دیجیتال، که ظاهراً قرار بود لایه‌ای استعاری به فیلم بیفزاید، به دلیل فقدان پشتوانه دراماتیک، به عناصری تزئینی و شعاری تقلیل یافته است. افزون بر این، انتخاب‌های ناسازگار مانند استفاده از لوکیشن‌های غیرضروری یا نمایش‌های تبلیغاتی (مانند تأکید بیش ‌از حد بر برندهای فست‌فود) به حس غیرواقعی بودن اثر دامن‌ زده و تمرکز مخاطب را از مضمون اصلی منحرف می‌کند.

در مجموع، «گوزن‌های اتوبان» با وجود بهره‌مندی از سوژه‌ای به‌روز و پتانسیلی برای نقد فرهنگ دیجیتال و تأثیرات آن بر جامعه ایرانی، به دلیل فیلمنامه‌ای ناپخته، روایتی سرگردان و ناتوانی در تعمیق مضامین، نه‌تنها در بازنمایی چالش‌های پیچیده فضای مجازی ناکام می‌ماند، بلکه به اثری تبدیل می‌شود که بیش از آنکه تأمل‌برانگیز یا روشنگرانه باشد، مخاطب را با حس سردرگمی و ناکامی تنها می‌گذارد. این فیلم، فرصتی از دست ‌رفته در سینمای اجتماعی ایران است که ایده‌ای جذاب را در چنبره ضعف‌های ساختاری و فقر محتوایی هدر می‌دهد.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Black Mirror (۲۰۱۱)

سریال آنتولوژی «آینه سیاه»، ساخته چارلی بروکر، یکی از پیشگام‌ترین آثار در نقد فناوری و فضای مجازی است که هر اپیزود آن با داستانی مستقل، جنبه‌ای از تأثیرات تاریک فناوری‌های دیجیتال را کاوش می‌کند. اپیزودهایی مانند «Nosedive» (با بازی برایس دالاس هاوارد) به‌طور خاص به فرهنگ امتیازدهی در شبکه‌های اجتماعی و فشار برای تأیید اجتماعی می‌پردازند،

در حالی که اپیزودهایی مانند «Hated in the Nation» (با بازی کلی مک‌دونالد) به تأثیرات منفی هشتگ‌ها و حملات آنلاین پرداخته‌اند. این سریال با بهره‌گیری از بازیگرانی چون دنیل کالویا، جون هام و مایلی سایرس و کارگردانی اپیزودهای متنوع توسط کارگردانان برجسته، توانسته است روایت‌هایی دیستوپیایی و در عین حال واقع‌گرایانه خلق کند. «آینه سیاه» با تحلیل‌های جامعه‌شنــــــاختی و روان‌شناختی عمیق، نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به ابزارهایی برای کنترل، انزوای اجتماعی و حتی خشونت تبدیل شوند. این سریال چندین جایزه امی، از جمله بهترین فیلم تلویزیونی و بهترین فیلمنامه، دریافت کرده و به دلیل نوآوری در روایت و نقد فناوری، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است. موفقیت «آینه سیاه» در ترکیب داستان‌گویی خلاقانه با هشدارهایی درباره آینده دیجیتال، آن را به یکی از تأثیرگذارترین آثار در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Social Network (۲۰۱۰)

فیلم «شبکه اجتماعی» به کارگردانی دیوید فینچر و با فیلمنامه‌ای درخشان از آرون سورکین، یکی از برجسته‌ترین آثار سینمایی درباره ظهور شبکه‌های اجتماعی و تأثیرات عمیق آن بر روابط انسانی، اخلاقیات و ساختارهای اجتماعی است. این فیلم داستان مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) و تأسیس فیس‌بوک را روایت می‌کند اما فراتر از یک بیوگرافی ساده، به کاوش در تاریکی‌های جاه‌طلبی، خیانت و پیامدهای فرهنگی شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

بازیگرانی چون اندرو گارفیلد (در نقش ادواردو ساورین) و جاستین تیمبرلیک (در نقش شان پارکر) با اجراهای قدرتمند، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. «شبکه اجتماعی» با دیالوگ‌های تیز و ریتمی سریع، نشان می‌دهد که چگونه فیس‌بوک، به عنوان یک پلتفرم ارتباطی، نه‌تنها روابط شخصی را بازتعریف کرد، بلکه به ابزاری برای رقابت، حسادت و قدرت‌طلبی تبدیل شد.

فیلم با تمرکز بر تناقضات اخلاقی، مانند سوءاستفاده از داده‌ها و نقض حریم خصوصی، تصویری چندلایه از تأثیرات فضای مجازی ارائه می‌دهد. این اثر در سال ۲۰۱۱ برنده ۳ جایزه اسکار (بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن) شد و در ۸ رشته دیگر نامزد بود. همچنین جوایز متعددی از گلدن‌گلوب، بفتا و جشنواره‌های دیگر دریافت کرد و به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ شناخته می‌شود. «شبکه اجتماعی» با ترکیب کارگردانی استادانه، فیلمنامه‌ای هوشمندانه و مضمونی عمیق، استانداردی برای نقد فرهنگ دیجیتال در سینما ارائه کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Circle (۲۰۱۷)

فیلم «دایره»، به کارگردانی جیمز پونسولت و اقتباس از رمان دیو اگرز، داستان کارمندی جوان (اما واتسون) را روایت می‌کند که در یک شرکت فناوری خیالی به نام «دایره» مشغول به کار می‌شود.

این شرکت با شعار شفافیت و ارتباط جهانی، به نظارت و کنترل زندگی افراد نفوذ می‌کند. تام هنکس در نقش مدیر کاریزماتیک شرکت و جان بویگا در نقش یک کارمند معترض، به فیلم عمق می‌بخشند. «دایره» با تمرکز بر موضوعاتی چون از بین رفتن حریم خصوصی، فرهنگ نظارت دیجیتال و تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر هویت فردی، پرسش‌های اخلاقی مهمی را مطرح می‌کند. اگرچه فیلم در اجرا به اندازه رمان عمیق نیست و برخی منتقدان آن را به ساده‌سازی انتقادات متهم کرده‌اند اما تصاویر بصری جذاب و مضمون جسورانه‌اش، آن را به اثری قابل‌تأمل تبدیل کرده است.

این فیلم در جشنواره‌های مختلف مانند جشنواره فیلم تریبکا نمایش داده شد اما موفقیت تجاری یا جایزه قابل‌ توجهی کسب نکرد. با این حال، «دایره» به دلیل طرح موضوعاتی مانند داده‌کاوی و سلطه شرکت‌های فناوری، همچنان در بحث‌های مربوط به فضای مجازی مورد توجه است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Eighth Grade (۲۰۱۸)

فیلم «کلاس هشتم» ساخته بو برنهام، داستان کایلا (السی فیشر)، یک دختر نوجوان را روایت می‌کند که در آخرین هفته کلاس هشتم، در تلاش برای یافتن هویت خود در دنیایی تحت سلطه شبکه‌های اجتماعی است. این فیلم با ظرافتی کم‌نظیر، فشارهای ناشی از اینستاگرام و یوتیوب بر نسل جوان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه این پلتفرم‌ها می‌توانند به احساس ناامنی، اضطراب و مقایسه اجتماعی دامن بزنند.

جاش همیلتون در نقش پدر کایلا، نقشی مکمل اما تأثیرگذار ارائه می‌دهد. «کلاس هشتم» با روایتی صمیمی، کارگردانی حساس و فیلمبرداری واقعی، موفق می‌شود تأثیرات عاطفی و روان‌شناختی فضای مجازی را به شکلی ملموس بازنمایی کند.

این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی مانند جایزه بهترین کارگردانی اول از انجمن کارگردانان آمریکا و جایزه بهترین فیلم از انجمن منتقدان فیلم بوستون را دریافت کرد. موفقیت «کلاس هشتم» در به تصویر کشیدن تجربه زیسته نسل دیجیتال، آن را به یکی از آثار برجسته در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Searching (۲۰۱۸)

فیلم «جست‌وجو» به کارگردانی آنیش چاگانتی، یک تریلر نوآورانه است که داستان آن کاملاً از طریق صفحه‌نمایش‌های دیجیتال (مانند لپ‌تاپ و گوشی) روایت می‌شود. جان چو در نقش پدری بازی می‌کند که به دنبال دختر گمشده‌اش (میشل لا) می‌گردد و از طریق شبکه‌های اجتماعی و ردپاهای دیجیتال، او سرنخ‌هایی پیدا می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد چگونه فضای مجازی می‌تواند هم ابزاری برای کشف حقیقت باشد و هم فضایی برای فریب و پنهان‌کاری.

«جست‌وجو» با سبک بصری منحصربه‌فرد و روایتی پرتعلیق، به تأثیرات دوگانه شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ جایزه تماشاگران را برد و به دلیل نوآوری در فرم و داستان‌گویی، مورد تحسین قرار گرفت. موفقیت تجاری و انتقادی «جست‌وجو» نشان‌دهنده توانایی سینما در استفاده از فرم‌های جدید برای نقد فناوری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Ingrid Goes West (۲۰۱۷)

فیلم «اینگرید به غرب می‌رود» ساخته مت اسپایسر، داستان اینگرید (اوبری پلازا) را روایت می‌کند که به دلیل وسواس با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی (الیزابت اولسن)، زندگی خود را به آشوب می‌کشد. این کمدی سیاه با طنزی گزنده به اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، تمنای تأیید اجتماعی و پوچی پشت زندگی‌های ظاهراً کامل اینفلوئنسرها می‌پردازد.

فیلم با روایتی روان و نقدی تیز، موفق می‌شود تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به شکلی سرگرم‌کننده و تأمل‌برانگیز نشان دهد. «اینگرید به غرب می‌رود» در جشنواره ساندنس ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم با ترکیب طنز و تراژدی، یکی از بهترین نمونه‌های نقد فرهنگ اینفلوئنسری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Truman Show (۱۹۹۸)

فیلم «نمایش ترومن» به کارگردانی پیتر ویر، با بازی جیم کری در نقش ترومن بربنک، اگرچه پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی مدرن ساخته شد اما به شکلی پیشگویانه به فرهنگ نظارت و نمایش زندگی در برابر مخاطبان پرداخت. لورا لینی و اد هریس در نقش‌های مکمل، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. داستان ترومن، که زندگی‌اش به‌ صورت ناخواسته در یک برنامه تلویزیونی پخش می‌شود، به مسائل امروزی مانند از دست رفتن حریم خصوصی در فضای مجازی اشاره دارد.

این فیلم با عمق فلسفی و روایت قدرتمند، یکی از نخستین آثاری است که به نقد فرهنگ دیده شدن پرداخته است. «نمایش ترومن» نامزد ۳ جایزه اسکار (بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل) شد و جوایز متعددی از گلدن‌گلوب و بفتا دریافت کرد. تأثیر ماندگار این فیلم در بحث‌های مربوط به فضای مجازی، آن را به اثری کلاسیک تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Don’t Look Up (۲۰۲۱)

فیلم «به بالا نگاه نکن»، به کارگردانی آدام مک‌کی، با بازی لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس و مریل استریپ، اگرچه در ظاهر درباره یک فاجعه زیست‌محیطی است اما نقدی تند و تیز بر فرهنگ رسانه‌های اجتماعی و تأثیر آن بر مدیریت بحران ارائه می‌دهد. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی با پراکندن اطلاعات نادرست و اولویت دادن به سرگرمی بر حقیقت، به بی‌عملی و سردرگمی اجتماعی دامن می‌زنند.

با طنزی گزنده و بازیگرانی چون جونا هیل و تیموتی شالامی، «به بالا نگاه نکن» به یکی از آثار برجسته در نقد تأثیرات منفی فضای مجازی تبدیل شد. این فیلم نامزد ۴ جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد و در جشنواره‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت. موفقیت این فیلم در ترکیب طنز و نقد اجتماعی، آن را به اثری تأثیرگذار در این حوزه تبدیل کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر بیشتر بخوانید »

عارف: جامعه بین‌المللی نسل‌کشی در غزه را پایان دهد

عارف: جامعه بین‌المللی نسل‌کشی در غزه را پایان دهد


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، «محمدرضا عارف» معاون اول رئیس‌جمهوری در حساب کاربری خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی نوشت: مرگ انسان‌های بی‌گناه بر اثر گرسنگی به دلیل ممانعت رژیم صهیونیستی در رساندن غذا به مردم مظلوم غزه با سکوت خفت‌بار مجامع بین‌المللی مدعی حقوق بشر همراه شده هست.

این نسل‌کشی آشکار باید فورا با اقدام عملی و الزام‌آور توسط جامعه بین‌المللی خاتمه یابد و عاملان این جنایت بشری مجازات شوند.

وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه در این بیانیه اعلام کرد که در ۲۴ ساعت گذشته، ۸۹ نفر در نوار غزه شهید و ۴۵۳ نفر دیگر زخمی شده‌اند.

وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد که با احتساب این شهدا، شمار شهدای نوار غزه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهرماه ۱۴۰۲) و همزمان با آغاز عملیات طوفان الاقصی تاکنون به ۵۹ هزار و ۵۸۷ نفر و شمار مجروحان به ۱۴۳هزار و ۴۹۸ نفر رسیده هست.

براساس این بیانیه، از ۱۸ مارس ۲۰۲۵ (۲۸ اسفند ۱۴۰۳) و با آغاز موج تازه تجاوز‌های رژیم صهیونیستی علیه غزه تاکنون هشت هزار و ۴۴۷ نفر در نوار غزه شهید و ۳۱ هزار و ۴۵۷ نفر دیگر مجروح شده‌اند.

وزارت بهداشت فلسطین همچنین اعلام کرد که هنوز شماری از قربانیان زیر آوار ساختمان‌ها یا در خیابان‌ها باقی مانده‌اند و نیرو‌های امداد و دفاع شهری به دلیل شدت بمباران‌ها، قادر به دسترسی به آنها نیستند.

انتهای پیام/ 271

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عارف: جامعه بین‌المللی نسل‌کشی در غزه را پایان دهد

عارف: جامعه بین‌المللی نسل‌کشی در غزه را پایان دهد بیشتر بخوانید »

فضائلی: ادعای نیویورک‌تایمز کذب محض است

فضائلی: ادعای نیویورک‌تایمز کذب محض است


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ‌ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی طی متنی که در شبکه اجتماعی منتشر کرده عنوان کرد: ادعای نیویورک‌تایمز صرفا عملیات روانی بوده و کذب محض هست.

گفتنی هست روزنامۀ نیویورک‌تایمز مدعی شده سران قوا از رهبر معظم انقلاب اسلامی خواستند نظرشان دربارۀ مذاکرۀ مستقیم با آمریکا را تغییر دهند.

انتهای پیام/231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فضائلی: ادعای نیویورک‌تایمز کذب محض است

فضائلی: ادعای نیویورک‌تایمز کذب محض است بیشتر بخوانید »

روایت‌سازان فعال

روایت‌سازان فعال


گروه سیاسی دفاع‌پرس ـ امیر رهبر؛ شهریور ۱۳۹۷ رهبر معظم انقلاب اسلامی عنوان کردند که اگر جنگ‌ها را به سه دسته سخت (صحنه نبرد و جنگ نظامی)، نیمه سخت (کودتاو ترور) و نرم تقسیم کنیم، جنگ رسانه‌ای مهمترین ابزار جنگ نرم در جهانی که بنام عصر اطلاعات، ارتباطات و حاکمیت جریان آزاد اطلاعات، نام گذاری شده، محسوب می‌شود.

پس با توجه به این تعریفی که ایشان از جنگ رسانه‌ای بیان داشتند می‌توان گفت که جنگ رسانه‌ای تنها جنگی هست که حتی در شرایط صلح نیز بین کشور‌ها وجود دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی که مد نظر دارد از رسانه‌ها بهره می‌گیرد.

به همین منظور نظام سلطه با استفاده از فضای موجود در اینترنت نهایت بهره را از این عرصه برای تاخت و تاز علیه دیگر کشور‌ها بویژه ارزش‌های انقلاب اسلامی می‌برد و در هر فرصتی سعی دارد از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند؛ از این روی چند سال پیش نظام سلطه با ایجاد زیرساخت‌های مورد نیاز و برآورد امکانات و منابع انسانی لازم اقدام به راه اندازی شبکه‌های اجتماعی، پایگاه‌های اینترنتی، وبلاگستان ها، فیلترشکن‌ها و … کرده تا با این گونه ابزار‌ها اهداف خودرا در جوامع غیر همسو هم، چون ایران اسلامی محقق سازد.

حال چنانچه بخواهیم یکی از مهمترین ابزار‌های جنگ رسانه‌ای دشمن را ذکر کنیم باید از شبکه‌های اجتماعی نام ببریم به عنوان مثال «جی کارفانو» سرهنگ ارتش آمریکا که پژوهشگر ارشد مطالعات امنیت ملی مؤسسه تحقیقاتی «هریتج» هست در خصوص کارکرد شبکه‌های اجتماعی عنوان کرده: «شبکه‌های اجتماعی می‌توانند فعالیت‌های اعتراض آمیز را سازماندهی کرده و در خبررسانی رویداد‌ها نقش آفرینی کنند.» مانند آنچه در فتنه ۱۳۸۸ یا آبان ۱۳۹۸ در کشور شاهد بودیم البته استفاده از ابزار رسانه علیه دوات‌ها غفط محدود به ایران نمی‌شود، زیرا نمونه چنین مواردی را در سال‌های گذشته در کشور‌هایی مانند لبنان و عراق نیز شاهد بودیم.

جنگ رسانه‌ای زمانی کاربرد پیدا می‌کند که دشمن از جنگ سخت نتیجه نگرفته یا امیدی برای نتیجه گرفتن در این جنگ را ندارد لذا سعی می‌کند با استفاده از جنگ رسانه‌ای خواسته‌های خود را به جامعه هدف دیکته کند.

غول‌های رسانه‌ای غربی و شبکه‌های اجتماعی آنها مستقیم از بودجه‌های رسمی مصوب مجالس یا بودجه‌های سری سازمان‌های اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی، استفاده می‌کنند از این روی برای جلب نظرات سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی علاوه بر اینکه اطلاعات کاربران خود را در اختیار چنین مراکزی قرار می‌دهند در راستای پیاده سازی اهداف آنها اقدام به منهدسی افکار عمومی نیز می‌کنند.

بنابراین امکان سلب حاکمیت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و قضائی کشور بر شهروندان، استفاده در فعالیت‌های گروه‌های تروریستی، تشویش اذهان عمومی توسط شبکه‌های معاند و ضد انقلاب برای راهبری عملیات‌های میدانی، تغییر هویت و ارزش‌ها، ترویج مفاسد اخلاقی و سبک زندگی غربی، اختلال در فرایند اطلاع‌رسانی عمومی و رسمی کشور با انتشار اخبار کذب، ترویج یاس و ناکارآمدی نظام در سطح عموم جامعه، ایجاد درگیری‌های قومی وغیره را می‌توان از جمله کارکرد‌های شبکه‌های اجتماعی در جنگ رسانه‌ای برشمرد.

پس با توجه به آنچه عنوان شد وظیفه رسانه‌ها تبیین حقیقت هست و نباید صرفا به خبر محدود شوند و باید به دنبال ارائه محتوای تحلیلی بود به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرمایشات اخیر خود عنوان کردند: «برابر هجمه‌های رسانه‌ای، پاسخ صرف کافی نیست، تولید محتوا و روایت‌سازی فعال، کلید پیروزی در سنگر دفاع نرم هست» به عنوان مثال قبل از عملیات طوفان الاقصی غالب جهان با ماهیت رژیم صهیونیستی آشنا نبود، اما بعد از این عملیات و با کشتار بی گناهان در غزه و با انعکاس خبر‌ها و تصاویر جنایت‌های رژیم صهیونی، ملت‌ها با فلسطین همراه شدند که این امر به برکت جریان سازی‌های رسانه‌ای بود.

لذا رسانه‌ها باید در این زمینه نقش تبیینی داشته باشند به عبارت دیگر جنگ رسانه‌ای بار سنگینی هست بر دوش افسران جنگ نرم که این روز‌ها این افسران همان مردم رسانه بدستِ دغدغه مندند که از کنار ظلم براحتی عبور نمی‌کنند البته با این توضیح که باید حواسمان باشد تا دشمن خوراکش را با مطالب خودمان تهیه نکند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت‌سازان فعال

روایت‌سازان فعال بیشتر بخوانید »

سندرز: نتانیاهو جنایتکار جنگی است و نباید در کنگره آمریکا سخنرانی کند

سندرز: نتانیاهو جنایتکار جنگی است و نباید در کنگره آمریکا سخنرانی کند


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «برنی سندرز» سناتور آمریکایی با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اظهار داشت: «بنیامین نتانیاهو یک جنایت‌کار جنگی است و نباید از او دعوت شود که در کنگره آمریکا سخنرانی کند، من قطعاً در این نشست شرکت نخواهم کرد.»

این سناتور آمریکایی با ادعای اینکه «اسرائیل حق دفاع از خود در برابر حمله حماس را دارد» افزود «اما اسرائیل حق جنگ علیه کل مردم فلسطین را ندارد.»

وی در ادامه نوشت: اسرائیل حق کشتن بیش از ۳۴ هزار غیرنظامی را ندارد، حق ندارد ۱۹ هزار کودک را یتیم کند، حق ندارد سیستم بهداشت و درمان غزه را نابود کند، ۲۶ بیمارستان را از کار بیاندازد؛ و بیش از ۴۰۰ کارمند مراقبت‌های بهداشتی را بُکشد.»

برنی سندرز همچنین افزود که از حکم دادگاه بین‌المللی کیفری (لاهه) برای بازداشت بنیامین نتانیاهو دفاع می‌کند.

با وجود احتمال صدور حکم بازداشت نخست وزیر رژیم صهیونیستی از سوی دیوان لاهه، اوایل خرداد رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد که به زودی در جلسه کنگره میزبان بنیامین نتانیاهو خواهیم بود.

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا گفته است که میزبانی از نخست وزیر اسرائیل در نشست مشترک کنگره صورت خواهد گرفت. نشست مشترک کنگره به معنای نشست مشترک اعضای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا خواهد بود و یکی از بالاترین سطوح استقبال از رهبران خارجی در آمریکا به شمار می‌رود.

رئیس مجلس نمایندگان آمریکا همچنین افزوده است که ۷ کمیته مجلس و کنگره، مشغول تحقیق در مورد دانشگاه‌هایی هستند که یهودی‌ستیزی در آنها مشاهده شده است. احتمالاً منظور رئیس مجلس نمایندگان به دانشگاه‌های آمریکاست که در آنها اعتراضات حمایت از فلسطین برگزار شده است.

میزبانی کنگره آمریکا از نتانیاهو در حالی صورت می‌گیرد که «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا هم به حکم احتمالی دیوان لاهه برای بازداشت نتانیاهو واکنش نشان داده و تاکید کرده است که آمریکا صلاحیت این دادگاه را به رسمیت نمی‌شناسد. بایدن همچنین مدعی شد که به اعتقاد ما بین آنچه اسرائیل انجام داد و کاری که حماس کرده هیچ شباهتی وجود ندارد.

برخلاف آمریکا، برخی دولت‌های اروپایی از جمله آلمان از پذیرش حکم دیوان لاهه علیه رژیم صهیونیستی خبر داده‌اند و برهمین اساس نیز مقامات صهیونیستی از موضع‌گیری دولت آلمان درباره صدور حکم بازداشت نتانیاهو به شدت دلگیر و عصبانی شده‌اند.

هفته پیش دادستان ارشد دادگاه بین‌المللی کیفری، نخست‌وزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را متهم به ارتکاب نسل کشی در نوار غزه و استفاده از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی علیه غیرنظامیان در غزه کرد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سندرز: نتانیاهو جنایتکار جنگی است و نباید در کنگره آمریکا سخنرانی کند

سندرز: نتانیاهو جنایتکار جنگی است و نباید در کنگره آمریکا سخنرانی کند بیشتر بخوانید »